تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۳۹
کد مطلب : ۴۲۷۴۲۹
آخرین تحولات انتخابات 2020 آمریکا مورد بررسی قرار گرفت
تقلب و خشم بر سر دوراهي جنگ
۰
کبنا ؛ ادعای تقلب در انتخابات آمریکا البته که موضوع تازهای در این روزها نیست. ادعایی که به نظر میرسد اکنون وارد مرحله تازهتری شده و صرفاً از سخنرانیهای دونالد ترامپ در پشت تریبون خارج شده است. البته پیشتر رودی جولیانی وکیل شخصی ترامپ در جمع خبرنگاران اعلام کرده بود که از روز دوشنبه دادخواستهای حقوقی را به دادگاههای ایالتی بهویژه پنسیلوانیا ارائه خواهند داد. رئیسجمهوری آمریکا هم روز دوشنبه در یادداشتهای توئیتری خود از وجود گزارشهای تکاندهنده در نوادا خبر داد و گفت: ویسکانسین بسیار خوب به نظر میرسد. از نظر آماری به کمی وقت نیاز دارد. بهزودی اتفاق خواهد افتاد! ترامپ اظهار کرد: پنسیلوانیا مانع نظارت بسیاری از شمارش آرا شد؛ کاری تصورناپذیر و غیرقانونی در این کشور. وی ادامه داد: همانطور که شب انتخابات بود، جورجیا یک پیروزی بزرگ ریاستجمهوری خواهد بود! ترامپ پیش ازاین هم در روزی که اعلام شد جو بایدن رئیسجمهور آمریکا شده است از این گفت که جلوی برخی از مراکز اخذ رأی تراکتور گذاشته بودند و مانع نظارت شدند و اعلام داشت: «در ساعاتی که اجازه شفافیت قانونی داده نشد، اتفاقات بدی رخ داد. تراکتورها درها و پنجرهها را مسدود کرده بودند و شیشهها با مقوای ضخیم پوشانده شده بودند؛ بهطوریکه ناظران قادر به دیدن اتاقهای شمارش نبودند. چیزهای بدی در داخل اتفاق افتاده است. تغییرات بزرگ روی داده است.» اینبار اما مک کانل رهبر اکثریت جمهوریخواه نیز بهصراحت از دونالد ترامپ حمایت کرده است او بیان میکند که آرای قانونی باید شمرده شود و هیچ رأی غیرقانونی نباشد. او از این میگوید که اعتراض حق دونالد ترامپ است. وی اعلام کرده دو ایالت در مسیر بازشماری آرا قرار دارند و ممکن است 5 ایالت دیگر نیز به این موضوع اضافه شوند. مک کانل البته به موضوع انتخاب الگور و بوش و رأی دادگاه به نفع بوش هم در سال 2000 اشاره میکند. رهبر اکثریت جمهوریخواه در مجلس سنا اضافه کرد: بدیهی است که هیچ ایالتی هنوز نتایج انتخابات خود را تأیید نکرده است. ما حداقل یک یا دو ایالت داریم که از قبل برای بازشماری آرا اقدام کردهاند و من معتقدم رئیسجمهوری ممکن است حداقل در پنج ایالت چالشهای قانونی در پیش داشته باشد.
دستور بررسی دادستان کل
این اتفاق اما در حالی است که دیروز رسماً اعلام شد که دادستان کل آمریکا دستور بررسی تخلف انتخابات بحثبرانگیز ریاستجمهوری این کشور را صادر کرده است. «ویلیام بار» دادستان کل آمریکا، در ابلاغیهای خطاب به دادستانهای فدرال این کشور دستور داد اتهامات مبنی بر وقوع تخلف در انتخابات ریاستجمهوری را بررسی کنند. اما در همین حال، در اتفاقی عجیب ریچارد پیلگر مدیر بخش جرائم انتخاباتی وزارت دادگستری آمریکا در اعتراض به دستور ویلیام بار دادستان کل این کشور در خصوص تحقیق و رسیدگی به اتهامات مربوط به قانونشکنیهای انتخابات ریاستجمهوری از این سمت استعفا کرده است. البته که اقدام دادستان کل آمریکا هم بیسابقه بوده و کمتر کسی توقع این دستور را از او داشته است، در حدی که برخی از مقامهای ارشد وزارت دادگستری آمریکا به ویلیام بار گفتهاند که سیاست تحقیق درباره تقلب انتخاباتی میتواند یک ایده بد باشد. برخی از مقامهای ارشد وزارت دادگستری نیز از این اقدام او انتقاد کردهاند. در هرصورت تاکنون ترامپ و دولتش حاضر نشدهاند پیروزی بایدن و معاونش را به رسمیت بشناسند. اما نکته جالبتوجه در این است که اروپاییهای زخمخورده از سیاستهای ترامپ مانند افزایش تعرفه گمرکی میلیاردها دلار کالای اروپایی و تهدیدهای گمرکی متعدد و بیشتر علیه اروپا، خروج از عهدنامه پاریس، تلاش برای کاهش هزینههای ناتو و تحمیل آن بر اروپا، خروج از برجام و ... در تبریک گفتن به بایدن از یکدیگر پیشی گرفتند، درحالیکه از سوی دیگر پوتین رئیسجمهور روسیه اعلام کرده است که هنوز برای تبریک به بایدن زود است و منتظر اعلام رسمی برنده انتخابات خواهد بود. البته این موضوع خود بیانگر نوع دیدگاهی است که اروپا و روسیه نسبت به ترامپ داشتهاند. اما نکته این است که دستور دادستان کل چه معنایی میتواند داشته باشد؟ و چرا صرفاً تحقیقات در مورد تخلفات انتخاباتی از سوی برخی مقامات ارشد قضائی ایده بدی معرفی میشود؟ تا حدی که مسئول رسیدگی به این موضوع بخواهد از کار خود استعفا دهد؟
بحث تقلب جدیتر شده است
علی بیگدلی کارشناس مسائل بینالملل درباره موضعگیری علیه رأی دادستانی مبنی بر پیگیری موضوع تقلب به «آرمان ملی» میگوید: بخش عمدهای از این مساله به این دلیل است که طرح شکایت مراحل قانونی خود را طی نکرده است، باید شکایات از کالجهای انتخاباتی و دادگاههای محلی به فدرال میرفت، موضوع به مجلس سنا رسیده و دست آخر دیوان عالی نظر نهایی را بدهد. اما به جای آنکه دادگاه محلی در این امر دخالت کرده و موضوع شکایت را مطرح کند، دادستانی کل آمریکا این مساله را مستقیماً خطاب به دادگاههای فدرال مطرح ساخته است. جالب اینکه اکنون بایدن هم بهواسطه این موضوع حق شکایت دارد. اما تاکنون چون رأی الکترال کافی را داشته است وارد عمل نشده. بنابراین موضوع تقلب باید از دادگاه محلی شروع میشد و اگر دادگاه محلی نظری دراین باره داشت به دادگاه فدرال میرفت. وی ادامه میدهد: البته از سویی دیگر اختلاف بسیار نزدیک آرای دو طرف باعث ایجاد شک و شبهات شدیدی شده است، تصور کنید ترامپ نزدیک به هفتادودو میلیون رأی دارد و بایدن هفتادوپنج میلیون، بدیهی است که در چنین شرایطی تقلب در برخی ایالات نتایج را برهم میزند. البته که برای این موضوع ترامپ باید مدارک لازمه را هم داشته باشد. اما در هرصورت از آنجا که اظهارنظر مستقیم دادستانی کل آمریکا خارج از عرف و طی مراحل قانونی بوده است، از سویی باعث استعفای مسئول جرائم انتخاباتی شده و از طرفی برخی مقامات ارشد قضائی نیز نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کردهاند، ولی همه اینها در حالی است که در سال 2000 نیز اتفاقات مشابهی افتاد که در نهایت بوش پیروز انتخابات از سوی دیوانعالی نام گرفت. وی درباره اینکه آیا دستور دیروز دادستانی بیانگر جدیترشدن بحث تقلب در انتخابات آمریکاست گفت: بله! چون تا قبل از این ترامپ تنها بهصورت شفاهی از تقلب میگفت اما از دوشنبه به صورت کتبی موضوع تقلب مطرح شده و قطعاً این مساله شرایط را نسبت به قبل درباره موضعگیریها نسبت به موضوع تقلب در انتخابات تغییر میدهد. بااین حال اما ترامپ در آخرین توئیت خود خبر از اتفاقات خوب داده است او اظهارداشته است: ما پیروز خواهیم شد. پیشرفت بزرگی حاصل شده. نتایج از هفته آینده میآید. آمریکا را دوباره عالی کنیم.
ایالات سردرگم آمریکا
روزنامه کیهان به موضوع درگیری بر سر انتخابات در امریکا گریزی زده و نوشته است: «ایالات سردرگم آمریکا» شاید، توصیف خوبی برای شرایط این روزهای آمریکا باشد. آمریکایی که در نسخهپیچی برای سایر کشورها ید طولایی دارد در نسخهپیچی برای خود درمانده. بعد از گذشت حدود یک هفته از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، بایدن و ترامپ هر دو همزمان خود را پیروز انتخابات میدانند. تنشها و درگیریها نیز همچنان در سطح سیاسی و در کف خیابانها ادامه دارد. ترامپ و هوادارانش همچنان اصرار دارند که در انتخابات تقلب شده و آنها بایدن را به عنوان رئیسجمهور مشروع به رسمیت نمیشناسند. طی روزهای گذشته بسیاری از هواداران مسلح ترامپ در ایالتهای کلیدی این کشور به خیابانها ریخته و حمایت خود را از ادعاهای ترامپ اعلام کردهاند.
دیروز نیز صدها تن از حامیان ترامپ در شهر «هریسبورگ» پنسیلوانیا در اعتراض به «تقلب گسترده» در انتخابات، تظاهرات کردند. روز دوشنبه بود که «رویترز» گزارش داد ترامپ در حال برنامهریزی جهت برگزاری تجمعات اعتراضی در ایالتهای کلیدی است. حالا دیروز خبر رسیده که ستاد ترامپ برای برگزاری یک تجمع میلیونی، از هواداران ترامپ برای روز شنبه و در «واشنگتن دی سی» فراخوان داده است. از روز دوشنبه نیز کاروانی از طرفداران ترامپ از تگزاس شروع به حرکت کرده و با گذر از چند ایالت روز جمعه به واشنگتن دی سی میرسد! مشاوران ترامپ میگویند هدف از این فراخوان تلاش برای وارد کردن فشار به منظور بازشماری آرا، در چند ایالت کلیدی است.
از سوی دیگر برخی منابع خبری نیز گفتهاند، ترامپ هنوز سندی را که فرایند رسمی انتقال قدرت به رئیسجمهور منتخب این کشور را آغاز میکند، امضا نکرده است. شبکه خبری «سیانان» نوشته با توجه به امتناع رئیسجمهور مستقر آمریکا از پذیرش نتیجه انتخابات به نظر میرسد فرایند انتقال قدرت میان «دونالد ترامپ» و «جو بایدن»، متوقف شده است. این در حالی است که، طبق گزارش سیانان، میان حلقه نزدیکان ترامپ بر سر تداوم امتناع او از پذیرش نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ اختلاف وجود دارد. با این وجود «رودی جولیانی» روز یکشنبه اعلام کرده بود که شواهد محکمی برای وقوع تقلب در انتخابات وجود دارد.به گفته وکیل ترامپ، تیم او ویدئوهایی مستند و ۵۰ شاهد در اختیار دارد و قرار است شکایاتی با محور «نقض حقوق شهروندی با اجرای انتخاباتی غیرعادلانه» و نقض محافظت برابر و منصفانه آرای انتخابات در فیلادلفیا و پیتزبورگ، تنظیم شود. وی این را هم گفته که: «روشن است تا زمانی که حداقل ۶۰۰ هزار رأی نامعلوم است، او (ترامپ) قصد ندارد شکست را بپذیرد».
بایدن شکایت میکند
بنابر اعلام خبرگزاری رویترز، تیم بایدن «در حال بررسی اقدام قانونی علیه اداره خدمات عمومی به دلیل تأخیر در بهرسمیت شناختن پیروزی بایدن در انتخابات و تعویق فرایند انتقال قدرت» است. یک مسئول در تیم انتقالی بایدن در تماس تلفنی با رسانهها توضیح داده که زمان آن رسیده تا اداره خدمات عمومی، رئیسجمهور منتخب را به رسمیت بشناسد زیرا در غیر اینصورت با اقدام حقوقی از سوی تیم بایدن مواجه خواهد شد. بر این اساس، این مقام که خواست نامش فاش نشود، با بیان اینکه تیم انتقالی بایدن نیاز به تایید اداره خدمات عمومی دارد تا به منابع مالی برای تأمین هزینههای خود دسترسی پیدا کند، افزود: «اقدام حقوقی یک احتمال است، اما گزینههای دیگری هم وجود دارد که ما در حال بررسی آنها هستیم».
دستور دادستان کل برای رسیدگی به شکایتها
در حمایت از ادعادهای تقلب در انتخابات 2020 آمریکا، «ویلیام بار» وزیر دادگستری آمریکا نیز در نامه به دادستانهای فدرال و افبیآی خواستار تحقیقات درباره «ادعاهای گسترده مطرح شده» درباره انتخابات ریاست جمهوری و تخلفات در رایگیری شد. طبق گزارش خبرگزاری رویترز، وزیر دادگستری و دادستان کل آمریکا در نامه به دادستانهای فدرال و افبیآی مجوز تحقیقات درباره ادعاهای مطرح شده درباره تخلفات رایگیری را صادر کرد. اما همچنین از آنها خواست به دنبال ادعاهای «واهی یا دور از ذهن» درباره انتخابات نروند. طبق گزارش رویترز، «این اولین باری است که وزیر دادگستری آمریکا درباره ادعاهای مکرر و اثبات نشده دونالد ترامپ درباره تقلب گسترده در انتخابات و پیروزی جو بایدن در انتخابات اظهارنظر و اقدام کرده است». نامه وزیر دادگستری و دادستان کل آمریکا درباره تحقیقات درخصوص تخلفات انتخاباتی چند ساعت بعد از دیدار او با «میچ مک کانل» رهبر اکثریت جمهوریخواه سنای این کشور صادر شد.
رهبر سناتورهای جمهوریخواه آمریکا پیش از دیدار با وزیر دادگستری این کشور از اقدام ترامپ در پیگیری حقوقی ادعاها درباره تخلفات انتخاباتی دفاع کرد و گفت بایدن را به عنوان رئیسجمهور منتخب به رسمیت نمیشناسد.
اخراج وزیر دفاع، استعفای دادستان ارشد
از سوی دیگر بر اساس گزارش سی ان ان «ریچارد پیلگر» دادستان ارشد رسیدگی به جرایم انتخاباتی وزارت دادگستری آمریکا در اعتراض به «درخواست ویلیام بار دادستان کل مبنی بر بررسی اتهامات بدون مدرک در ارتباط با وجود بینظمی در انتخابات، روز دوشنبه (به وقت آمریکا) استعفا کرد».
در گرماگرم تنشهای انتخاباتی رئیسجمهور آمریکا نیز با یک توئیت از برکناری«مارک اسپر» وزیر دفاع این کشور خبر داد. رئیسجمهور آمریکا نوشت «کریستوفر میلر» مدیر مرکز ملی مبارزه با تروریسم وظایف وی را بر عهده خواهد گرفت. مارک اسپر در حالی توسط ترامپ اخراج شد که قرار بود هفته آینده به اروپا برود و درباره کاهش نیروهای آمریکایی در آلمان مذاکره کند. خبرنگار سیانان نیز در واکنش به این اقدام ترامپ در پیامی توئیتری نوشت طبق قوانین آمریکا، در صورت برکناری وزیر دفاع، «دیوید نورکویست» معاون وی که مورد تایید سنا است باید وظایف وزیر دفاع را برعهده بگیرد مگر آنکه ترامپ «نورکویست» را نیز اخراج کرده باشد. «مایکل کارپنتر» از مقامات سابق وزارت دفاع آمریکا نیز در پیامی اعلام کرد اقدام دولتها در برکناری وزیران در دوره گذار اقدامی غیرمعمول است.
سه روز پیش بود که روزنامه واشنگتنپست به نقل از منابع مطلع گزارش داد ترامپ ممکن است «مارک اسپر»، وزیر دفاع و «جیناهاسپل»، رئیسسیا را اخراج کند. برخی از مقامها گفتهاند «کریستوفر رای»، رئیسافبیآی هم یکی از کسانی است که در فهرست اخراجیها قرار دارد. برخی از منابع دیگر گفتهاند ترامپ از اخراج «رای» منصرف شده و او در سمتش باقی خواهد ماند.
برنامه بازگشت آمریکا به برجام
«جو بایدن» به عنوان پیروز انتخابات معرفی شده و به زودی بر مسند چهل و ششمین رئیس جمهوری آمریکا تکیه میزند. «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری کنونی این کشور نیز به طور رسمی تا کمتر از ۷۰ روز آینده از قدرت کنارهگیری خواهد کرد. کنار رفتن ترامپ از اتاق بیضی شکل کاخ سفید مهمترین اتفاق سیاسی جهان است. کنش ورزی ترامپ در سطح بینالمللی و نوع نگاهاش به نهادهای بینالمللی باعث شده بود که از ترامپ به عنوان پدیده قرن یاد شود. پدیدهای که تهدیدی مستقیم بر موجودیت فعلی ساختار نظام بینالملل و نظم نهفته بر آن بود. این واقعیتی انکار ناپذیر در دنیای امروز است که باخت ترامپ یک خوشحالی جهانی ایجاد کرد. این خوشحالی یک امر صرفاً شعاری و تبلیغاتی نیست. چراغ سبز بازارهای بزرگ مالی و تجاری دنیا به روی کار آمدن بایدن گویای حقایق فراوانی است.
طبیعی است که ایران نیز مثل سایر کشورهای دنیا از تحولات انتخاباتی در آمریکا خواسته و ناخواسته متأثر است. کاهش قیمت ارز و طلا در همین سه روز اخیر نشان داد که بازار اشتباه نمیکند و متناسب با واقعیتهای سیاسی رفتار میکند. وقتی عصر روز چهارشنبه، ۱۴ آبان نتایج اولیه شمارش آراء از پیشتازی ترامپ در برخی ایالتهای کلیدی مثل فلوریدا، میشیگان و پنسلوانیا حکایت داشت؛ قیمت ارز در همان بازه زمانی جهش یافت و در مرز سی هزار توان قرار گرفت. در چین و هنگ کنگ هم چراغ بورس به رنگ قرمز و منفی در آمد و نگرانیها تقویت شد.
مقصود از بیان این مسائل تبیین تفاوت استراتژی و نظام گفتمانی میان بایدن و ترامپ است و نباید با ذهنیت کلیشهای و پیش فرضی به تحلیل تغییر قدرت در آمریکا پرداخت. بایدن به عنوان کسی که سی سال تجربه سیاست ورزی در سطوح کلان سیاسی آمریکا از کنگره تا کاخ سفید را دارد و به عنوان شخصیتی حقوقی، الگوی رفتاری قابل پیش بینی و حساب شده دارد. مهمتر از همه، امروز مهمترین نزاع ایران و آمریکا، برجام است. توافقی که دموکراتها از آن به عنوان توافقی در راستای صلح و امنیت بینالمللی یاد میکردند و بایدن به عنوان معاون رئیس جمهوری سابق آمریکا نقشی تعیین کننده در به سرانجام رسیدن این توافق داشت. با این تفاسیر نباید اظهارت و شعارهای تبلیغاتی بایدن را نادیده گرفت و به نظر میرسد که رئیس جمهوری منتخب مردم آمریکا انگیزه جدی برای بازگشت به برجام و در مقیاس کلیتر بازگشت به توافقات بینالمللی دارد.
احتمال بازگشت آمریکای به بایدن وقتی تقویت میشود که گمانه زنیها از حضور «آنتونی بلینکن» معاون «جان کری» در کسوت وزارت خارجه حکایت دارد. بلینکن در طی همین چهار سال صدرات ترامپ در پیامهای مختلف از برجام و رویه تهاجمی ترامپ انتقاد کرده است. در مساله بحث برانگیز ماشه، بلینکن در پیام توئیتری اعلام کرد که حق استفاده از مکانیسم ماشه فقط در اختیار کشورهای عضو برجام است و آمریکا حق استفاده از این مکانیسم را ندارد. باور و نگرش بلینکن بر این اصل استوار است که رهبری آمریکا با تکیه بر عنصر دیپلماسی و تعامل باز خواهد گشت و بایدن هنر و توان زنده کردن دیپلماسی در سطح جهانی برای حل مناقشات بینالمللی را دارد.
احتمال قوی بازگشت برجام
شبکه تلویزیونی الجزیره در نوشت که تحریمهای اقتصادی اعمال شده توسط ترامپ علیه ایران مشکلات زیادی را برای اوضاع ایران به وجود آورده است، زیرا ارزش پول ایران به طور قابل توجهی کاهش یافته، تورم و نرخ بیکاری افزایش یافته و محاصره صادرات نفت ایران شدیدتر شده است. همین امر حسن روحانی، رئیس جمهور ایران را بر آن داشت تا بگوید آنچه که کشورش با توجه به تحریمهای اقتصادی فعلی متحمل میشود، طی 40 سال گذشته شاهد آن نبوده است.
پیشبینی میشود که سیاست جو بایدن در قبال ایران در دوره آینده بازگشت به توافق نامه (1 + 5) در مورد برنامه هستهای ایران باشد، حتی اگر موضوع شکل جدیدی پیدا کند.
بازگشت به روابط اقتصادی بهتر با ایران مزایای زیادی را برای چندین طرف از جمله آمریکا که از رکود اقتصادی و رکود رنج میبرد و اروپا که شریک آمریکا در تحریمهای اقتصادی ایران است خواهد داشت.
در صورتی که جو بایدن تحریمهای اقتصادی ایالات متحده علیه ایران را لغو کرده و اجازه صادرات نفت به آن را دهد، این میتواند راهی برای خروج ایران از بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی باشد و این امکان را برای ایران فراهم میکند تا برنامههای خود را برای پروژههای زیربنایی پیاده سازی کند و چاههای نفت و گاز را مطابق با فن آوریهای مدرن، بهره برداری کند.
ایران تنها کشوری نخواهد بود که از لغو تحریمهای اقتصادی سود میبرد. شرکتهای آمریکایی نیز از این مرحله استقبال خواهند کرد، زیرا این به معنای صادرات هواپیما، ماشین آلات و تجهیزات به ایران است.
اروپا نیز که از کندی رشد اقتصادی رنج میبرد، مشتاق احیا قراردادهای خود با ایران است، به طوری که وضعیت شرکتهای آن حرکت مثبتی خواهد داشت.
بسیاری از شرکتهای اروپایی با ایران قرارداد بسته بودند اما به محض اینکه ترامپ تصمیم خود را برای خروج از توافق (1 + 5) و همچنین اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران گرفت، بازار ایران را ترک کردند.
این بدان معنا نیست که جو بایدن یک عصای جادویی دارد، اما از او خواسته خواهد شد تا با توجه به موج دوم کرونا با نرخ بیکاری مقابله کند و همچنین بر اساس قوانینی که با منافع دیگران مغایرت نداشته باشد، مشتاقانه به دنبال برقراری روابط آرام اقتصادی و تجاری با جهان خارج و بازیابی نقش آمریکا در رهبری اقتصاد جهانی باشد.
گزینههای بایدن برای بازگشت
از سوی دیگر، روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی درباره انتخابهای پیش روی جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا در انتخابات سال ۲۰۲۰، برای رویکردی که نسبت به توافق هستهای ایران و موضوع ایران به طور کلی اتخاذ خواهد کرد، نوشت: بایدن گفته است مادامی که ایران به پایبندی جدی نسبت به تعهدات هستهایاش «به عنوان نقطه شروعی برای مذاکرات بعدی» بازگردد، او هم به توافق چندجانبه هستهای بازخواهد گشت که دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی آمریکا با ناقص تلقی کردن این توافق در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شده و سپس تحریمهای متعدد اقتصادی را بر ایران اعمال کرد.
در حالی که رئیس جمهور منتخب وعده داده است که «یک مسیر بازگشت معتبر به دیپلماسی» را به ایران پیشنهاد میکند، بازگشت به توافق با پیچیدگیهایی همراه است و انتظارات موجود در یک توافق برای مشاوران او کم اهمیت است.
فایننشال تایمز در ادامه این گزارش مینویسد: در حالی که تحلیلگران میگویند که احتمال دارد این توافق چندجانبه احیا شود، انجام دادن این اقدام نسبت به ملحق شدن دوبارهی آمریکا به برخی دیگر از توافقهای چندجانبه از جمله معاهده آبوهوایی پاریس و عضویت دوباره در سازمان بهداشت جهانی مشکلتر است. اگر آمریکا مسائلی همچون موشکهای بالستیک ایران یا حمایتش از شبهنظامیان منطقه را مطرح کند-موضوعاتی که در توافق اصلی مطرح نشده بودند- یا تهران خواستار غرامت خروج آمریکا از توافق شود، در این صورت مذاکرات فوراً شکلی پیچیده به خود میگیرند.
این روزنامه همچنین در گزارشش مینویسد: در حالی که بایدن احتمالاً با پرداخت غرامت به ایران یا لغو فوری تمام تحریمهای دولت ترامپ موافقت نمیکند، تحلیلگران میگویند که برخی اقدامات مهمی وجود دارد که او میتواند به سرعت انجام دهد. این اقدامات شامل اعمال معافیت از تحریمها برای صادرات نفت ایران و خروج نام بانک مرکزی ایران از موارد حامیان تروریسم میشود.
این روزنامه میافزاید: از زمانی که دولت ترامپ از این توافق خارج شده است، سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان که از شرکای توافق هستهای نیز میباشند، تلاش کردهاند این توافق را حفظ کنند و مشاوران بایدن به وضوح گفتهاند که بر سر بازگشت آمریکا به برجام رویکردی مشترک با قدرتهای اروپایی در پیش خواهند گرفت. الی گرانمایه کارشناس مسائل ایران در اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا در این باره گفته است که دولت بایدن «حداقل» میتواند موانع ایجاد شده در مسیر تلاشهای اروپاییها توسط دولت ترامپ را برای حفظ منافع اقتصادی تعیین شده در توافق هستهای از میان بردارد. این رفع موانع میتواند دربرگیرنده به کارگیری سازوکارهایی موجود یا پیشنهادی برای ارائه خطوط اعتباری به تهران به پشتوانه تولیدات نفت خام ایران بوده و علاوه بر این، شامل پرداخت هزینه تجارت در توافقهای همکاری میان شرکتهای ایرانی و اروپایی باشد.
در گزارش فایننشال تایمز همچنین مطرح شد: گرانمایه میگوید که «اگر بپذیریم منطق راهبردی توافق هستهای هنوز معتبر است و به نفع دو طرف است که دوباره آن را در مسیر خودش قرار دهند، تمامی مشکلات قابل حل هستند».
این روزنامه علاوه بر این به نقل از سوزان مالی یک کارشناس مسائل ایران در اندیشکده بروکینگز نوشت: یک فشار دیپلماتیک زودهنگام برای پایبندی بیشتر دو طرف به تعهداتشان وجود خواهد داشت اما این لزوماً به معنای بازگشت تمام عیار به این توافق نیست. یک توافق هستهای مقدماتی در میان گزینهها خواهد بود.
فایننشال تایمز ادامه داد: برخی دیگر از دموکراتهای آمریکا به دنبال تقویت توافق هستهای با مطرح کردن موضوع موشکهای بالستیک ایران و رفتار آن در منطقه خواهند بود.
چگونگی معامله بایدن
نیویورک تایمز هم در مطلب مفصلی نوشت که مشاوران برجسته بایدن در مصاحبههای چند هفته گذشته، تلاش کردند تا مسیری را ترسیم کنند که گویی طی آن قرار است رئیسجمهور آینده از سیاستهای تهاجمی خود دست بکشد.
آنتونی جی بلینکن، مشاور دیرینه امنیت ملی بایدن، گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم، دنیا به سادگی خود را سازمان نمیدهد. تا زمان دولت ترامپ، در دولتهای دموکرات و جمهوری خواه، آمریکا بسیاری از این سازماندهیها را انجام میداد که البته در این راه با اشتباهاتی هم همراه بود. با این حال، اکنون، آمریکا دریافته که چه اتفاقی میافتد وقتی کشور دیگری سعی میکند جای ما را بگیرد یا حتی شاید بدتر از آن ما را به عقب براند.
کسانی که بایدن را برای دههها میشناسند، میگویند که آنها انتظار دارند او با دقت حرکت کرده و با چند عمل نمادین ولی در عین حال بزرگ تغییراتی را یایجاد کند. بازگشت به توافق نامه آب و هوای پاریس در اولین روزهای دولت او یکی از این اقدامات خواهد بود.
ریچاردهاس، رئیس شورای روابط خارجی و دوست دیرینه بایدن، گفت: او در شرایطی قدرت را به ارث میبرد که هم به او فضای گستردهای میبخشد و هم عجیب دست او را میبندد. واضح است، آنچه ترامپ با دستور اجرایی انجام داده، با دستور اجرایی قابل لغو است.
وی افزود: هر عملی که به رویکرد سنا یا هرگونه استفاده مجدد از زور نیاز داشته باشد، بدون تحریک واضح، تقریباً از میز خارج خواهد شد.
رئیس جمهور ترامپ سال گذشته با رهبران کشورهای ناتو در هرفوردشایر انگلیس دیدار کرد. بایدن میخواهد تعهدات آمریکا در قبال ناتو را دو برابر انجام دهد.
رئیس جمهور ترامپ سال گذشته با رهبران کشورهای ناتو در انگلیس دیدار کرد. بایدن میخواهد تعهدات آمریکا در قبال ناتو را افزایش دهد.
بایدن اگرچه هرگز بیان نداشته که پوتین، رئیس جمهور روسیه را چگونه در زمینه مداخله در انتخابات آمریکا پاسخگو خواهد کرد، اما با توجه به اظهارات جیک سالیوان یکی از مشاوران سیاست خارجی وی، به نظر میرسد که رئیسجمهور جدید آمریکا مایل است هزینههای قابل توجه و پایداری را به روسها تحمیل کند. درست قبل از روز انتخابات سالیوان بیان کرد که این اقدامات میتواند شامل تحریمهای مالی، مسدود کردن داراییها و همچنین مقابله با حملات سایبری باشد.
این به معنای سخت گیری مضاعف در سیاست آمریکا است، اقداماتی که پیشتر اوباما در نظر گرفته بود تا در شش ماه پایانی دولت خود، زمانی که بایدن معاون رئیس جمهور بود، انجام دهد ولی هرگز آنها را انجام نداد.
تغییر شدید در نوع نگاه به روسیه ناشی از برنامه ریزی مفصلی است که تیم انتقال بایدن، اواخر بهار سال گذشته سازماندهی کرده است، تا بلکه بتواند رویکرد ترامپ به جهان را تغییر دهد. این تیم یک تیم سیاست خارجی متشکل از مشاوران رسمی و غیررسمی است که عمدتاً متشکل از مقامات ارشد و متوسط دولت
اوباما هستند.
با این حال برنامههای آنها تفاوتهای قابل توجهی با استراتژی دولت اوباما دارد. بایدن به وضوح در حال بازنگری در مواضعی است که در سنا و کاخ سفید گرفته بود.
به گفته مقامات دولت آینده بایدن، بارزترین مثال در بازنگری در استراتژی چین رقم خواهد خورد. مشاوران خود جو بایدن اذعان میکنند که در سالهای ریاست جمهوری اوباما، بایدن و تیم امنیت ملی وی سرعت سرکوب مخالفان رئیس جمهور چین در داخل و استفاده از ترکیب شبکههای 5 جی و همچنین ابتکار عمل کمربند جاده ابریشم جدید را دست کم گرفتند.
کورت کمبل که به عنوان دستیار وزیر امور خارجه در آسیا خدمت میکرد و الی راتنر، یکی از معاونان مشاور امنیت ملی بایدن گفتند که سیاست چماق و هویج، چین را تحت تأثیر قرار نداده است. نه قدرت نظامی آمریکا و نه توازن منطقهای مانع از تلاش پکن برای به چالش کشیده واشنگتن نشده است.
درباره ایران، شروع بحرانی دوباره
امروز یک دهه بعد از تلاش سایبری آمریکا و اسرائیل برای ازبین بردن برنامه هستهای ایران در دولت اوباما تلاش دوباره برای تضعیف تلاشهای هستهای ایران، آغازگر عصر جدیدی از درگیریها خواهد بود، دورهای که بایدن بازیگر اصلی آن است. او در زمان معاونت ریاست جمهوری خود از تلاش پنهانی برای از بین بردن برنامه هستهای ایران طرفداری میکرد و همواره به دنبال راهی برای کاهش سرعت پیشرفت ایران بدون خطر جنگ در خاورمیانه بود. وی بعداً به همکاران خود گفت که معتقد است این برنامه پنهانی کمک میکند تا دو کشور وارد مذاکره شوند.
اکنون بایدن میگوید اولین قدماش با ایران بازگرداندن وضعیت موجود است. این بدان معناست که اگر ایران مایل به بازگشت به محدودیتهای تولید اعلام شده در سال 2015 باشد، بایدن هم دوباره وارد معامله میشود، به همین سادگی! ایرانیها البته اعلام کردهاند که آمریکا برای نقض توافق از سوی ترامپ باید غرامت بپردازند. در ضمن نباید فراموش کرد که برخی از محدودیتهای اساسی در مورد ایران به زودی برداشته میشود. مرحله اول تحریم تسلیحاتی در ماه اکتبر منقضی شد و راه را برای شروع فروش مجدد سلاح از سوی روسها و چینیها هموار کرد. همچنین نباید فراموش کرد که به زودی رئیس جمهور جدیدی در ایران روی کار خواهد آمد که تأثیرات ناشناختهای در مذاکرات احتمالی دارد.
مشاوران بایدن میگویند بازگشت به توافقی ترامپ از آن خارج شد توپ را در زمین تهران میاندازد.
منتخبان پیام ملت آمریکا برای تغییر را درک کنند
اما انتخابات آمریکا یکی از بحث مهم روزنامهها، دولتمردان و کارشناسان مسائل سیاسی کشور ایران نیز میباشد. حسن روحانی رئیس جمهور ایران در اجلاس سران کشورهای عضو شانگهای که به میزبانی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه برگزار شد، اظهار داشت:در سالهای اخیر چندجانبهگرایی اقتصادی و سیاسی مورد تهدید جدی قرار گرفت و دولت آمریکا با قلدرمآبی تمام درصدد اعمال سیاستها و قوانین داخلی خود بر نظم جهانی و کشورهای دارای استقلال سیاسی برآمد. نتایج انتخابات آمریکا نشان داد که نهتنها جهان مخالف سیاستهای نادرست دولت کنونی ایالات متحده است، بلکه مردم آمریکا نیز از این سیاستها به ستوه آمدهاند. ملت آمریکا واکنش جهان به قلدرمآبی، قانونگریزی، نقض تعهدات بینالمللی، تهدید و تحریم دیگر ملتها را به خوبی شنید و تصمیم به تغییر گرفت.
یک بار دیگر تاریخ واقعیت خود را به عرصه حکمرانی و سپهر سیاسی تحمیل کرد و درس عبرت دیگری به ماجراجویان، جنگطلبان، مخالفان حقوق ملتها و ناقضان حقوق مسلم بینالمللی داد. نتیجه انتخابات آمریکا نشان میدهد کشوری که مدام در حال استفاده از تهدید، تحریم و چماق باشد و با زبان زور با دیگر ملتها سخن گوید، سیاست خارجی آن حتما راه خود را گم کرده است. اکنون نوبت منتخبان و رهبران جدید در ایالات متحده آمریکاست که پیام ملت خود را به خوبی درک کنند و این اراده به تغییر را در سیاست خارجی خود و رابطه با دیگر کشورها و ملتها عملی سازند. بازگشت به قانونمداری، مقررات و تعهدات شناختهشده بینالمللی، احترام به حقوق ملتها و جبران خسارت وارده از الزامات ترمیم اعتبار جهانی آمریکاست.
پیروزی بایدن، مذاکره با امریکا و بازگشت به برجام موضوعات مهم سیاسی کشور ایران است که معمولاً کارشناسان مسائل سیاسی در این روزها به آن میپردازند.
ما و فردای انتخابات آمریکا
رضا رئیسی در یادداشتی در آفتاب نیوز به این موضوع اشاره میکند و مینویسد: چهل و ششمین رئیس جمهوری منتخب مردم آمریکا پس از یک انتخابات پر حاشیه و جدل آمیز و به شدت هیجانی، برگزیده و تا ۷۰ روز دیگر زمام امور ایالات متحده را در دست خواهد گرفت. فارغ از اینکه ما با آمریکا در همه این سالهای گذشته چه فراز و نشیبها و چه منازعاتی داشتیم و داریم،
این اتفاقی است که محقق خواهد شد و حقیقتی است که پیش روی ما پرونده آن گشوده است، همانگونه که برای عربستانی که میلیاردها دلار به جیب ترامپ سرازیر کرد و همین رئیس جمهوری منتخب فعلی در جریان رقابت درونی دموکراتها او را قاتل خاشقجی نامید، یا حاکمان مرتجع منطقه که با عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی قماری بزرگ کرده و حیثیتشان بر باد رفت نیز این پرونده گشوده شده است.
حال سؤال اینست که تکلیف ما با این تغییر و تحول رخ داده چیست؟ خوی ابر قدرتی و رویکرد هژمونیک آمریکا با تغییر رئیس جمهوری البته که دچار تغییر و دگرگونی اساسی نمیشود و یک شبه پرونده مخاصمه و منازعه چند دههای نیز به بایگانی سپرده نخواهد شد. جو بایدن هم همانند همه روسای جمهوری قبلی و حتی بهتر بگوییم مانند همه روسای ممالک جهان به دنبال اخذ بیشترین منافع برای کشور متبوع خود خواهد بود و به زبان عامیانه عاشق چشم و ابروی ما نیز نیست که آنگونه که ما تمایل داریم به سمت و سوی ایران آغوش گشوده و همه اهرمهای مؤثر بر معادلات ناهمسو با ما را که اتفاقاً سمبه
پر زوری هم بر هیئت حاکمه آمریکا دارند به کنار نهاده و تغییری بیکباره در روابط فی مابینی ایجاد کند.
پس با عنایت به این موارد باید ما انفعال گزیده و صحنه را برای ترکتازی رقبای منطقهای و بینالمللی خالی کنیم؟ باید همانند دوران دونالد ترامپ زمین بازی را به تمامی به لابی گران صهیونیست تندرو و قدرتمندان متصل به مرتجعین منطقهای و ایران ستیزان جهانی و ویرانی طلبان منتقد جمهوری اسلامی واگذار کرده و با این عبارت که سگ زرد برادر شغال است، خیال خودمان را راحت کرده و هیچ اقدام مؤثر و دیپلماسی هوشمندانه و رویکرد رسانهای سازندهای اتخاذ نکنیم.
در جهان واقعیت و نه شعاری، هیچ انسانی را نمیتوان به تمامی همانند و شبیه خواند چه رسد به دو رئیس جمهوری که در بسترهای متفاوت رشد و نمو یافته و در طول چند دهه تجربهها و عملکردهای متفاوتی داشتهاند به خصوص که یک تغییر کوچک تاکتیکی و رفتاری در مرد نشسته بر رأس هرم قدرت ایالات متحده میتواند در ما به ازای بیرونی باعث تحولات و تغییرات در گسترهای فراگیر باشد.
پادشاه عربستان و ولیعهد آن که صدها میلیارد دلار به جیب ترامپ ریختند و بایدن، محمد بن سلمان را با صراحت قاتل نامیده به رئیس جمهوری منتخب پیام تبریک میفرستند یا حتی نیکلاس مادرو که ترامپ از هیچ اقدامی برای کودتا در کشورش دریغ نکرد، نیز به بایدن پیام تبریک فرستادند چون هر دو میخواهند و میدانند که تغییر، هر چند کوچک در رأس هیئت حاکمه آمریکا میتواند منجر به اثرگذاری در منافع ملی آنان شود، هر چند نگارنده معتقد است بایدن نسبت به ترامپ حتی یک تغییر بزرگ است چه رسد به یک جا به جایی معمولی.
طی این چند روز شاهد آن بودهایم که ایران ستیزان جهانی پس از شوک روانی سقوط ترامپ دست به کار شده و مشغول تحرک شدهاند، خبر از رایزنی برای اعمال تحریمهای جدید و هفته به هفته تا پایان دولت ترامپ یکی از این اقدامات است، هر چند نه دیگر جایی برای تحریم مانده و نه در عمل تغییری در معادلات ایجاد خواهد شد اما همین که آنان بیکار ننشسته و میخواهند بازگشت احتمالی بایدن به برجام را سختتر کنند، نشان از آن است که آمدن بایدن زمینه ساز تغییرات خواهد بود و انتظار آن وجود داشته و آنان احساس خطر کردهاند.
در دیگر سو لابیهای ضد ایرانی که در دوران فشار حداکثری از هیچ کوششی علیه ایران کوتاهی نکردند نیز به محاق نخواهند رفت، وضعیت اپوزیسیون خارج نشین که بدتر هم هست و حتی آنان با برکناری وزیر دفاع دولت ترامپ که امری عادی در این شرایط تلقی شده و هیچ ارتباطی هم با ایران در این وانفسا قابل طرح و ارائه نیست، جنگ روانی به راه انداخته و این تغییر را در راستای ایجاد تنش نظامی با ایران در فضای مجازی جا میزنند!
هر چه هست عربستان و اسرائیل که میلیاردها میلیارد در چند سال دولت ترامپ خرج مخاصمه جویی با ایران کردهاند و دیگر دشمنان وامانده بیکار نخواهند نشست، ما هم البته قرار نیست از اصول اولیه و اصیل خود پا پس بکشیم اما اگر بخواهیم با انفعال به استقبال این تغییر و تحولات رفته و میدان را برای رقبا و دشمنان همیشگی باز بگذاریم، اتفاقاً خیانت به آرمانها و مجاهدت همه این سالهایی خواهد بود که با چنگ و دندان بر سر اصول ایستاده و با مقاومت درخشان نقشه دشمنان را نقش بر آب کردیم.
در داخل بیگمان عدهای به دنبال رویکردهای طیفی و جناحی خواهند رفت به خصوص که سخن از انتخابات ۱۴۰۰ نیز در میان است اما مواجهه معقول ما با آمریکای پس از ترامپ نیازمند نگرشی فراتر از سیاست زدگی در قالب یک پروژه ملی است. به خصوص که دشمنان گوش به زنگ بوده و منتظر ارسال پالسهای نامطلوب و تخریبی از داخل برای تیم تازه هیئت حاکمه آمریکا هستند تا مبادا شاهد کاهش تنش و عبور از قله فشار حداکثری باشند که برای آن هزینه فراوان دادهاند.
ما در این چند سال با هوشمندی فراوان از گردنه صعب و سخت فشار حداکثری و حواشی پر مخاطره و یاوه گوییها و جنایتهای صعب و سنگین رخ داده توسط ترامپ نگذاشتهایم که در این بزنگاه مهم منفعلانه نقش نظاره گر را داشته باشیم یا با اظهارت کلیشهای و رویکردهای جناحی و سیاسی فرصت پیش آمده را که میتوانیم مقتدرانه تغییر وضعیت تازهای در معادلات به نفع منافع ملی ایجاد کنیم به ثمن بخس از کف بدهیم.
آب در هاون میکوبید!
حسین شریعتمداری تحلیلگر مسائل سیاسی نیز در یادداشتی نوشت: ۱- شکست ترامپ در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا که با افتضاح و رسوایی این «احمق درجه یک» همراه بود، بیتردید رخدادی مسرتبخش و بایسته شادمانی است. ترامپ در دوران ۴ ساله ریاست خود بر کاخسفید هیچ فرصتی را برای دشمنی و کینهتوزی علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم این مرز و بوم از دست نداد و یکی از وحشیانهترین جنایات او ترور ناجوانمردانه و منجر به شهادت سرداران رشید اسلام، شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس بود که انتقام خون پاک آنان هرگز از فهرست اقدامات ضروری و غیرقابل انصراف نظام و ملت غیرتمند این مرز و بوم پاک نمیشود. همین یک نمونه از جنایات دونالد ترامپ کافی است تا همه ملتهای مسلمان (غیر از دو فرقه شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی) از شکست توأم با خواری و ذلت او شادمان باشند و پیشانی شکر بر زمین بسایند، اگرچه داغ شهادت سردار سلیمانی و همرزم پاکباختهاش سردار ابومهدی جز با قصاص خون آن عزیزان و بر زمین ریختن خون ناپاک ترامپ از دلها زدوده نمیشود.
۲- و اما، به همان اندازه که شادی ملتها و مخصوصاً ملت شریف ایران از شکست مفتضحانه ترامپ، طبیعی و بایسته است، شادی و کف و سوت جماعت غربزده برای پیروزی جو بایدن، مضحک و غیرقابل توجیه و شانه به شانه بلاهت است. این ابراز خوشحالی از جانب هواداران جو بایدن و برخی از کشورهای اروپایی میتواند تا حدودی قابل توجیه باشد چرا که احمق درجه یک، بسیاری از مناسبات تعریف شده آمریکا با اروپا و شماری از کشورهای دیگر را برهم زده و فروریخته بود اما، ابراز خوشحالی مدعیاناصلاحات و برخی از دولتمردان با هیچ منطقی سازگار نیست چرا که جو بایدن در تمامی دوران مسئولیت خود، چه هنگامی که معاونت اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا را بر عهده داشت و چه طی ۳۰ سالی که یکی از سناتورهای مطرح و فعال بود، هیچ فرصتی را برای مقابله و دشمنی با ایران اسلامی از دست نداده است و بسیار بدیهی است که در جایگاه جدید یعنی ریاست جمهوری آمریکا از اهرمهای فراوان دیگری که پیش از این در اختیارش نبود برای مقابله با نظام و ملت ایران استفاده خواهد کرد.
جماعتی که این روزها از آمدن بایدن ابراز خوشحالی میکنند باید به این سؤال بسیار ساده و همه فهم پاسخ بدهند که او با ترامپ چه تفاوتی دارد؟ تنها تفاوتی که برخی از ذوقزدگان به آن اشاره میکنند این است که ترامپ قاتل شهدای بزرگوارمان سردار سلیمانی و ابومهدی است که به یقین میدانند جو بایدن بعد شهادت آن عزیزان ضمن حمایت از جنایت ترامپ، تاکید کرد که هیچ آمریکایی از کشته شدن آنها متأسف نیست! و باید کشته میشدند! و... کاش آقایان سرمست از پیروزی بایدن فقط به یکی از تفاوتهای بایدن و ترامپ در مقابله با ایران اشاره میکردند و سپس به سوت و کف خود برای روی کار آمدن او ادامه میدادند!
۳- بسیار بعید به نظر میرسد که جماعت یاد شده -برخی از مدعیان اصلاحات و شماری از دولتمردان- از هویت جو بایدن و کینه عمیق و بارها اعلام شده او علیه ایران اسلامی و مردم این مرز و بوم بیخبر باشند و پرسش این است که با وجود اطلاع از خباثت بایدن چرا اصرار دارند آمدن او را به فال نیک! بگیرند؟! تنها پاسخ این سؤال (تاکید میشود که تنها پاسخ این سؤال) آن است که قصد دارند از این رهگذر، بر ناکارآمدی هفت سال و چند ماهه خود در اداره امور کشور و خسارتهای فراوانی که به ملت تحمیل کردهاند سرپوش بگذارند و همه مشکلاتی که آفریدهاند را به حساب ترامپ فاکتور کنند! البته داستان به این نقطه ختم نمیشود و از اظهارات گاه و بیگاه آنها میتوان حدس زد درپی آنند که بار دیگر پای مذاکره با آمریکا را پیش بکشند و فاجعه دیگری نظیر برجام را به ملت تحمیل کنند که در این خصوص باید گفت آب در هاون میکوبند، چرا که مذاکره با آمریکا به هیچوجه اتفاق نخواهد افتاد و بازگشت آمریکا به برجام که بعضاً به آن دلبستهاند تنها با سه شرط امکانپذیر خواهد بود؛ اول آنکه تمامی تحریمها لغو شود و ثانیاً داراییهای بلوکه ایران بازگردانده شود و ثالثاً خسارتهای وارده جبران شود، یعنی آنچه از برجام انتظار میرفت و بدون آن اساساً برجامی وجود ندارد و مانند امروز فقط یک جسد متعفن است. و صد البته مجازات قصاص برای ترامپ و سایر عوامل شهادت شهید سلیمانی و شهید ابومهدی که جای خود دارد و هرگز صرفنظر کردنی نیست.
بایدن و فرصتیابی برای اقتصاد
محمدحسین شریفزادگان استاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی که در روزنامه شرق آن را منتشر کرد، نوشت: با پیروزی بایدن بهعنوان رئیسجمهور دموکرات آمریکا این سؤال مطرح است که این رویداد چه تأثیری میتواند در شرایط سیاسی و اقتصادی ایران بگذارد. از نظر سیاسی برجام مهمترین متغیری است که بازگشت به آن ممکن است توسط بایدن انجام شود. برجام برخلاف دیدگاههای مخالفان، مهمترین توافقنامه بینالمللی است که ایرانیان پس از حداقل یک قرن گذشته در مذاکرهای با شرایط مساوی و با اقتدار ملی انجام دادهاند. برجام محصول مذاکره تنها یک دولت نبوده بلکه با توافق همه ارکان نظام انجام پذیرفته است. اگرچه دولتهای اروپایی در مقابل هژمونی آمریکا تاب نیاوردند ولی در مقابل آن حداقل ناخرسندی خود را ابراز کردهاند. اگر برجام حتی در مذاکراتی جدید پابرجا شود، مزایای آن تداوم لغو بعضی از مهمترین تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران خواهد بود که میتواند دستاوردی مهم برای جمهوری اسلامی ایران تلقی شود. برجام برای ایران حقانیت و مشروعیت رفتاری مهمی در چارچوب قوانین بینالمللی و بر اساس راستیآزماییهای آژانس بینالمللی انرژی به ارمغان آورده و راه جنگ و رویارویی با قدرتهای بزرگ را برای جمهوری اسلامی ایران مسدود کرده است. درعینحال ممکن است بایدن بتواند حداقل در ماههای نهچندان اولیه زمامداری خود، از تحریمهای ناعادلانه ترامپ علیه ایران بکاهد. در مهرماه ۹۹ سازمان برنامهوبودجه کشور تحقیقی درباره اثرات تحریمها بر رفاه خانوارهای شهری و روستایی انتشار داده است که نشان میدهد درآمد خانوارهای ایرانی نسبت به عامل برونزای تحریم حساس شده و این موجب کاهش درآمد خانوار شهری و روستایی شده است و میزان مصرف خانوارهای ایرانی رابطه معکوسی با تحریمها دارد. همچنین در دوران برقراری برجام اگرچه عمر کوتاهی داشته ولی بهطور مشهودی مصرف و رفاه خانوارهای ایرانی بهواسطه آن بهبود یافته است. این بهبودی در خانوارهای شهری محسوستر از خانوارهای روستایی بوده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که نقش عوامل برونزا و تحریم روی اقتصاد ایران و رفاه خانوارها تأثیر زیادی داشته است و مشکلات اقتصادی ما تنها ناشی از سوءمدیریت اقتصادی نبوده و از سوی دیگر استقرار برجام حتی به شکل ناقص هم موجب بالارفتن رفاه خانوارها شده است. از منظر توسعه اقتصادی و حتی اقتصاد سیاسی، باید یادآور شد که هیچ توسعهای بدون آنکه سازوکارهای توسعه درونزا
(Endogenous) زمینهساز اصلی آن باشد، فراهم نمیشود. از سوی دیگر به کارگیری سازوکارهای توسعه برونزا (Exogenous) همواره توسط توسعه درونزا ایجاد میشود و نیروها و سازوکارهای نهادهای سیاسی و اقتصادی است که با ظرفیتسازی خود امکان استفاده از توسعه برونزا را برای خود فراهم میکند. در جهان امروز آنچه محصول توسعه است، در یک سازوکار ترکیبی به نام شبه درونزا (Quasi-Endogenous) که ترکیبی است از توسعه درونزا و توسعه برونزا و با تأکید بر توسعه درونزا، توسعه یک کشور و بهویژه ایران را رقم میزند. هرگز بدون حکمروایی شایسته و درونزا، امکان توسعه در ایران ایجاد نمیشود و آن تصمیمسازی و تصمیمگیری بر اساس ظرفیتها، توانمندیها و امکانات درونی و شیوههای بهکارگیری ظرفیتهای بینالمللی اعم از سیاسی و اقتصادی است. نمیتوان توسعه اقتصادی و سپس رفاه اجتماعی ایرانیان را صرفا بر اساس توسعه درونزا رقم زد بلکه با فربهکردن حکمروایی توسعه اقتصادی راه استفاده از ظرفیتهای اقتصاد بینالملل برای توسعه ایران فراهم میشود. برای مثال در صنعت، ایران دارای پنج صنعت است که توان بالقوه و بالفعل جهانیشدن را دارند؛ پتروشیمی
تولید دارو، تولید سیمان، صنایع آب و برق و تولید اتومبیل. در هر پنج صنعت فوقالذکر ایرانیان با استفاده از حداکثر توانمندی داخلی و استفاده از ظرفیتهای اقتصاد بینالملل خود را به این سطح رساندهاند. بنابراین تداوم آن نمیتواند تنها با تکیه بر توان داخلی باشد و دقیقا محتاج استفاده از خدمات فنی بینالمللی، تکنولوژی و دانش فنی موجود در کشورهای بیشتر توسعهیافته و مواد و قطعات خاص است. این همان توسعه شبه درونزا است که ترکیبی از توسعه درونزا و برونزا با تأکید بر توانمندی درونزا است. توسعه کشورهای آلمان و ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم و مالزی در دهه 70 نیز زمانی به موفقیت رسید که سازوکارهای توسعه درونزا برای حکمروایی شایسته توسعه فراهم شد و توانستند از فرصتهایی طلایی که شرایط سیاسی، بینالمللی و اقتصاد بینالملل در زمانهای بسیار خطیر و خاص در اختیارشان گذاشتند، بهترین بهرهبرداری را بکنند.
کره جنوبی یکی از موفقترین استفادهکنندهها از این فرصتهای طلایی است که بهعنوان یکی از موفقترین کشورها در تجهیز منابع توسعه و توانمندی درونزای خود بعد از جنگ کره، از این فرصتهای طلایی سود جسته است و خود را از یک کشور کمترتوسعهیافته به مدارهای توسعهیافتگی ارتقا داده است. بنابراین همواره توسعه امری درونی است ولی هرگز بدون استفاده از ظرفیتهای سیاسی بینالمللی و ظرفیتهای اقتصاد بینالمللی و دستیازیدن به توسعه شبه درونزا که ترکیبی از توسعه درونزا و برونزا است، امکان تحقق نخواهد یافت. رئیسجمهورشدن بایدن ممکن است فرصتی برای ایران فراهم سازد که بتوانیم با مذاکره و مصالحه مسائل خود را به نفع منافع ملی و توسعه ملی و در چارچوب قواعد سیاست خارجی جمهوری اسلامی حلوفصل کنیم و خود را از بنبستهایی که تحریمهای آمریکا علیه ایران ایجاد کرده است، تا حد امکان رهایی بخشیم. استفاده از فرصتها و بهکارگیری آن به نفع منافع ملی هنر اصلی سیاستمداران و تصمیمگیران کشور است. درواقع فرصتها را خودمان بر اساس ایجاد توانمندی و ظرفیتسازی درونی و ملی میسازیم و آنها را به نفع اهدافمان به کار میگیریم و زمانی که قصدی برای استفاده از این فرصتها نداریم، مانند آن است که این فرصتها هرگز به وجود نیامدهاند. بنابراین اگر بگوییم که آمدن بایدن باوجود تفاوت رفتار سیاسی دموکراتها و جمهوریخواهان و بهویژه فرد ویژهای مانند ترامپ برای ما فرقی نمیکند؛ به این معنا است که قصدی برای آفرینش فرصتهای پیشرو، برای استفاده از آن برای پیشبرد اهداف ملی خود نداریم. استفاده از فرصتها و ایجاد مصالحه بینالمللی میتواند به کاهش تحریمها و کمشدن موانع تولید و اشتغال منجر شود. مشکلات امروز اقتصاد ایران بیتردید نمیتواند همگی ناشی از مشکلات مدیریتی دولت باشد و عمدتا بر اثر محدودیتهایی است که تحریمها بر اقتصاد ایران تحمیل کردهاند. ناممکنبودن تبادلات با شبکههای بانکی در جهان، ناتوانی در واردکردن کالاهای واسطهای تولید، مسدودشدن راههای اصلی صادرات نفت و صادرات کالاهای غیرنفتی و آثار تبعی آن در فعالیتهای اقتصادی و کسری بودجه دولت و افزایش نقدینگی و رکود و تورم اقتصاد ایران را با رشد منفی و کوچکشدن حجم اقتصاد و رکود و بیکاری روبهرو کرده است. یافتههای سازمان برنامهوبودجه در بهبود رفاه خانوار در مدت کوتاه برقراری برجام نیز شاهدی بر این مدعا است که عوامل برونزا در اقتصاد و رفاه خانوار در ایران نقش مکمل توسعه درونزا را نشان میدهد. در شرایط کنونی اقتصاد ایران، اصلاح نظام اقتصادی خواسته مردم است و اغلب مردم میدانند که سیاستهای خارجی ایران یکی از اَبرچالشهای توسعه اقتصادی ایران بهشمار میرود. بههمینخاطر هیچ زمانی مانند امروز مردم عادی به این اندازه به سیاست خارجی ایران حساس نشده بودند و به آن بهعنوان یک متغیر تأثیرگذار اقتصادی نگاه نکرده بودند. برای تغییر در وضعیت اقتصادی ایران باید تغییراتی در حکمروایی توسعه اقتصادی ایران و عوامل تأثیرگذار در آن صورت پذیرد و استفاده از فرصتهای بینالمللی بهعنوان مؤلفه برونزای خارجی میتواند کمککننده این تغییرات در شرایط کنونی کشور باشد. اگر از فرصتها استفاده نکنیم، شرایط اقتصادی و سیاسی ایران به سمت بیتصمیمی، بیدولتی، فقر و نابرابری و ناکارآمدی مزمن پیش میرود و در آن صورت اصلاح آن بسیار دشوار خواهد بود.
بر سر دوراهي جنگ
«دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا که هنوز نتیجه انتخابات را نپذیرفته، درحالیکه حدود هفت هفته به پایان دولتش باقیمانده، «مارک اسپر» وزیر دفاعش را اخراج کرد؛ اقدامی که نگرانی توأمان دموکراتها و جمهوریخواهان درباره انگیزه این اخراج را برانگیخته است. وزارت دفاع (پنتاگون) که مهمترین نهاد نظامی در ایالات متحده محسوب میشود، از مراکزی است که دونالد ترامپ در چهار سال ریاستجمهوری خود بیشترین تنش را با آن داشته و این برای چهارمین بار است که اقدام به تغییر وزیر دفاع خود میکند. ترامپ تصمیم خود برای برکناری مارک اسپر که در ماههای اخیر رابطهای پرتنش را با او داشته، از طریق توییتر اعلام کرد تا به ماهها گمانهزنی درباره سرنوشت اسپر خاتمه دهد. رئیسجمهوری آمریکا، بلافاصله «کریستوفر میلر» رئیس مرکز ملی ضدتروریسم را موقتا جانشین اسپر کرده است. پس از قتل «جورج فلوید» و بروز ناآرامی و آشوب در چند شهر آمریکا، ترامپ اصرار به استفاده از نیروی ارتش برای سرکوب معترضان داشت؛ اما اسپر ازجمله مقامهایی بود که با استناد به قانون اساسی آمریکا مخالف اجرای خواسته ترامپ و رویارویی ارتش و شهروندان آمریکایی بود. ازاینرو ساعاتی پس از این تحولات، تعداد زیادی از دموکراتهای کنگره هشدار دهند که برکناری اسپر میتواند ایالات متحده را در دوره انتقال قدرت از ترامپ به «جو بایدن» رئیسجمهوری منتخب این كشور، آسیبپذیر کند، رهبری غیرنظامی ارتش را تضعیف کرده و افسران ارشد کشور به رهبری ژنرال «مارک مایلی» رئیس ستاد مشترک را در موقعیتی غیرقابل دفاع قرار دهد.«آدام اسمیت»، نماینده دموکرات واشنگتن در مجلس نمایندگان و رئیس کمیته خدمات نیروهای مسلح، گفت: «تغییر پیدرپی رهبران پنتاگون باعث بیثباتی و ابهام در وضعیت این نهاد میشود که از مهمترین ارکان امنیت ملی ایالات متحده به شمار میآید. این اقدام پس از انتخابات ریاستجمهوری و شکست ترامپ، تهدیدهایی منحصربهفرد را پیشروی ایالات متحده قرار میدهد و باعث دلگرمی دشمنان آمریکا میشود. این اقدام ترامپ نهتنها کودکانه و از سر خشم ناشی از شکست در انتخابات است؛ بلکه بسیار خطرساز هم خواهد بود».«ست مولتون»، نماینده دموکرات ایالت ماساچوست، اما از نگاهی دیگر این جابهجایی در پنتاگون را نگرانکننده خواند و گفت: «بدونشک اسپر به این دلیل از کار اخراج شد که حاضر به پذیرش بسیاری از سیاستها و خواستههای ترامپ نبود. موضوع استفاده از نیروهای ارتش برای سرکوب ناآرامیهای ماههای گذشته تنها یکی از این موارد اختلاف اسپر و ترامپ است. باید دید ترامپ در هفتههای باقیمانده تا زمان تحویل قدرت به بایدن چه برنامههایی در سر دارد که اسپر را مانع تحقق آنها میدید. امیدوارم در هفتههای پیشرو، رئیسجمهور اقدامی انجام ندهد که ژنرال مایلی و ستاد مشترک ارتش در موقعیتی قرار بگیرند که مجبور به اتخاذ تصمیمی حزبی در برابر موضوعی غیرنظامی و سیاسی شوند». احتمال انجام اقدامی نظامی-امنیتی در داخل یا خارج از ایالات متحده از سوی ترامپ در هفتههای پیشرو زمانی تقویت میشود که مقامهای کاخ سفید پس از اخراج اسپر به این نکته اشاره میکنند که این تغییرات ادامه خواهند داشت و احتمالا «جینا هاسپل»، مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و «کریستوفر رای» مدیر افبیآی، نیز بهزودی از سمتهای خود برکنار میشوند. رئیس کمیته خدمات نیروهای مسلح مجلس نمایندگان هشدار میدهد که «ترامپ هنوز حاضر به پذیرش نتیجه انتخابات نیست و در چنین شرایطی تغییرات در صدر نهادهای امنیت ملی آمریکا نمیتواند نشانهای مثبت باشد. بدونتردید ترامپ به وفاداری حتی بیش از صلاحیت اهمیت میدهد؛ اما در دوره انتقال قدرت آنچه اهمیت زیادی دارد، صلاحیت دولتمردان است». «میک مولروی»، دستیار معاون سابق وزیر دفاع در دولت ترامپ، نیز با توجه به بیثباتی و نبود اطمینان در وزارت دفاع آمریکا درباره این اقدام ترامپ میگوید: «تمام تلاش مارک اسپر در دوره حضورش در پنتاگون این بود که این نهاد را از تنشها و مجادلههای سیاسی و حزبی دور نگه دارد. ثبات در وزارت دفاع امری حیاتی است؛ اما جانشین اسپر فردی است که هیچ سابقه درخورتوجهی در وزارت دفاع ندارد».
در ماهها و هفتههای قبل از انتخابات، برخی از دموکراتها ابراز نگرانی کرده بودند که ترامپ ممکن است در انتخابات یا بعد از آن ارتش را در خارج از کشور یا در داخل کشور درگیر مناقشه و جنگی کند تا اینگونه در قدرت بماند.
از طرف دیگر، دو مقام ارشد دولت این اقدامات ترامپ را چندان جدی تلقی نمیکنند و به خبرنگاران گفتهاند که ترامپ از اخراج زیردستانش لذت میبرد. او تنها دو ماه دیگر برای این کار فرصت دارد و برکناری اسپر یا مقامهای دیگر، به او که سازوکار رسانهها را میداند، این فرصت را میدهد تا دوباره توجه رسانهها را از جو بایدن که در انتخابات پیروز شده، به سوی خود برگرداند.
عملیاتی علیه دشمنان آمریكا
اما برخی مقامهای وزارت دفاع ابراز نگرانی کردهاند که رئیسجمهور ممکن است در آخرین روزهای ریاستجمهوری خود عملیاتی را به صورت آشکار یا مخفی علیه ایران یا سایر دشمنان ایالات متحده آغاز کند. «الیسا اسلاتکین»، نماینده دموکرات میشیگان و یکی از مقامهای سابق پنتاگون، میگوید: «از نظر من تنها چند دلیل برای اخراج وزیر دفاع در آستانه پایان کار دولت میتواند وجود داشته باشد. بیکفایتی یا اقدام یکی از این دلایل است که به نظر نمیرسد درباره اسپر صدق کند. مورد دوم انتقامجویی است که راهی غیرمسئولانه برای حل چالشهای امنیت ملی ما خواهد بود. دلیل سوم میتواند این باشد که رئیسجمهور میخواهد اقداماتی را انجام دهد که وزیر دفاع از انجام آن امتناع میورزد که دراینصورت بسیار نگرانکننده است. به هر دلیلی باشد، به نظر میرسد برکناری وزیر دفاع در روزهای ناپایدار دوران انتقالی به این معنی است که رئیسجمهوری مهمترین وظیفه خود یعنی محافظت از امنیت ملی آمریکا را نادیده گرفته است».
مارک اسپر پس از مطلعشدن از برکناری خود از طریق توییتر نامهای دوصفحهای به ترامپ نوشته و در آن تأکید کرده که «براساس قانون اساسی به کشور خدمت میکنم؛ بنابراین تصمیم شما را برای برکناری خودم میپذیرم». بااینحال رسانهها خبر از هشدار اسپر دادهاند که گفته «اگر فرد جانشین من فردی بلهقربانگو باشد، باید گفت وای به حال آمریکا».
انتصاب کریستوفر میلر بهعنوان جانشین موقت اسپر حتی شگفتی دوستان و نزدیکان میلر را هم برانگیخته. همکاران میلر سوابق او در نیروی ویژه ارتش و اقدامات ضدتروریستی را درخورتوجه میدانند؛ اما گفتهاند که او هیچ سابقه درخورتوجهی در وزارت دفاع ندارد که حتی انتصاب موقت او برای سرپرستی وزارت دفاع را توجیه کند. میلر از اقتدار لازم برای ایستادگی در برابر خواستههای رئیسجمهور برخوردار نیست و نمیتواند با او وارد چالش شود تا تصمیمات هزینهزا و مخربش را به تأخیر بیندازد.
«نیکلاس راسموسن»، یک مقام ارشد سابق مبارزه با تروریسم در دولت «جورج بوش» و «باراك اوباما» رؤسای جمهوری سابق آمریكا، هم درباره انتصاب جدید در پنتاگون میگوید: «انتصاب فردی با سابقه غیرقابل توجه در بالاترین جایگاه پنتاگون میتواند باعث سردی و اعتراض درجهداران ارشد ارتش شود. نه صرفا به این دلیل که انتصاب میلر انتصابی غیرمتعارف است؛ چنین اقداماتی باعث ایجاد حس بیثباتی و تصمیمگیری ناپایدار در داخل پنتاگون میشود و همین پیام را هم به دنیا مخابره میکند».
مایک پنس کجاست؟
«مایک پنس» معاون رئیسجمهوری كنونی آمریکا به جزیره سنیبل در نزدیکی شهر فورت مایرز واقع در ایالت فلوریدا میرود؛ جایی که پنس پیشتر برای گذراندن تعطیلات به آنجا رفته بود. یکی از مشاوران اداره هوانوردی فدرال آمریکا اعلام کرد پنس احتمالا تا روز شنبه در این جزیره اقامت خواهد داشت. این در حالی است که سخنگوی پنس به سؤالات درباره اینکه آیا این تعطیلات پیش از انتخابات برنامهریزی شده بود یا خیر، پاسخی نداد. پنس از بعد از صبح چهارشنبه که در کنار «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا ظاهر شد و ترامپ اشتباها مدعی پیروزی در انتخابات سه نوامبر شد، عمدتا در انظار عمومی دیده نشده است. در این مدت ترامپ و برخی متحدانش بدون ارائه سند و مدرک مدعی شدهاند که تقلب گسترده در انتخابات سه نوامبر باعث پیشتازی «جو بایدن»، رقیب دموکراتش در چندین ایالت سرنوشتساز شده است. درهمینحال، پنس درحالیکه حامی ترامپ بود، از مطرحکردن چنین ادعاهایی حذر کرد. او دوشنبه گذشته در توییتی نوشت: به تیم معاونت ریاستجمهوری گفتم تا زمانیکه همه چیز کامل نشود، هیچ چیزی و ماجرای این انتخابات نیز تمام نشده است. رئیسجمهوری ترامپ هرگز از مبارزه برای ما دست برنداشت و ما نیز تا زمانی که تکتک آرای قانونی شمارش نشوند، به مبارزه ادامه خواهیم داد. اما پنس مانند ترامپ این ادعا را که در انتخابات تقلب شده است، مطرح نکرد. او همچنین خلاف ترامپ وظایف روزانه خود را انجام داده است. ترامپ از پنجشنبهشب در ملأعام صحبتی نکرده است و از آن زمان تاکنون هیچ رویداد عمومی در برنامهاش نداشته است. پنس نیز تنها عصر دوشنبه نشست نیروی ضربت ویروس کرونا را برگزار کرد. بر اساس گزارش روزنامه نیویورکتایمز، پنس احتمالا پس از گذراندن تعطیلات در فلوریدا، به ایالت جورجیا سفر میکند تا از سناتورهای جمهوریخواه ایالت جورجیا یعنی «دیوید پردو» و «کلی لوفلر» حمایت کند.
دستور بررسی دادستان کل
این اتفاق اما در حالی است که دیروز رسماً اعلام شد که دادستان کل آمریکا دستور بررسی تخلف انتخابات بحثبرانگیز ریاستجمهوری این کشور را صادر کرده است. «ویلیام بار» دادستان کل آمریکا، در ابلاغیهای خطاب به دادستانهای فدرال این کشور دستور داد اتهامات مبنی بر وقوع تخلف در انتخابات ریاستجمهوری را بررسی کنند. اما در همین حال، در اتفاقی عجیب ریچارد پیلگر مدیر بخش جرائم انتخاباتی وزارت دادگستری آمریکا در اعتراض به دستور ویلیام بار دادستان کل این کشور در خصوص تحقیق و رسیدگی به اتهامات مربوط به قانونشکنیهای انتخابات ریاستجمهوری از این سمت استعفا کرده است. البته که اقدام دادستان کل آمریکا هم بیسابقه بوده و کمتر کسی توقع این دستور را از او داشته است، در حدی که برخی از مقامهای ارشد وزارت دادگستری آمریکا به ویلیام بار گفتهاند که سیاست تحقیق درباره تقلب انتخاباتی میتواند یک ایده بد باشد. برخی از مقامهای ارشد وزارت دادگستری نیز از این اقدام او انتقاد کردهاند. در هرصورت تاکنون ترامپ و دولتش حاضر نشدهاند پیروزی بایدن و معاونش را به رسمیت بشناسند. اما نکته جالبتوجه در این است که اروپاییهای زخمخورده از سیاستهای ترامپ مانند افزایش تعرفه گمرکی میلیاردها دلار کالای اروپایی و تهدیدهای گمرکی متعدد و بیشتر علیه اروپا، خروج از عهدنامه پاریس، تلاش برای کاهش هزینههای ناتو و تحمیل آن بر اروپا، خروج از برجام و ... در تبریک گفتن به بایدن از یکدیگر پیشی گرفتند، درحالیکه از سوی دیگر پوتین رئیسجمهور روسیه اعلام کرده است که هنوز برای تبریک به بایدن زود است و منتظر اعلام رسمی برنده انتخابات خواهد بود. البته این موضوع خود بیانگر نوع دیدگاهی است که اروپا و روسیه نسبت به ترامپ داشتهاند. اما نکته این است که دستور دادستان کل چه معنایی میتواند داشته باشد؟ و چرا صرفاً تحقیقات در مورد تخلفات انتخاباتی از سوی برخی مقامات ارشد قضائی ایده بدی معرفی میشود؟ تا حدی که مسئول رسیدگی به این موضوع بخواهد از کار خود استعفا دهد؟
بحث تقلب جدیتر شده است
علی بیگدلی کارشناس مسائل بینالملل درباره موضعگیری علیه رأی دادستانی مبنی بر پیگیری موضوع تقلب به «آرمان ملی» میگوید: بخش عمدهای از این مساله به این دلیل است که طرح شکایت مراحل قانونی خود را طی نکرده است، باید شکایات از کالجهای انتخاباتی و دادگاههای محلی به فدرال میرفت، موضوع به مجلس سنا رسیده و دست آخر دیوان عالی نظر نهایی را بدهد. اما به جای آنکه دادگاه محلی در این امر دخالت کرده و موضوع شکایت را مطرح کند، دادستانی کل آمریکا این مساله را مستقیماً خطاب به دادگاههای فدرال مطرح ساخته است. جالب اینکه اکنون بایدن هم بهواسطه این موضوع حق شکایت دارد. اما تاکنون چون رأی الکترال کافی را داشته است وارد عمل نشده. بنابراین موضوع تقلب باید از دادگاه محلی شروع میشد و اگر دادگاه محلی نظری دراین باره داشت به دادگاه فدرال میرفت. وی ادامه میدهد: البته از سویی دیگر اختلاف بسیار نزدیک آرای دو طرف باعث ایجاد شک و شبهات شدیدی شده است، تصور کنید ترامپ نزدیک به هفتادودو میلیون رأی دارد و بایدن هفتادوپنج میلیون، بدیهی است که در چنین شرایطی تقلب در برخی ایالات نتایج را برهم میزند. البته که برای این موضوع ترامپ باید مدارک لازمه را هم داشته باشد. اما در هرصورت از آنجا که اظهارنظر مستقیم دادستانی کل آمریکا خارج از عرف و طی مراحل قانونی بوده است، از سویی باعث استعفای مسئول جرائم انتخاباتی شده و از طرفی برخی مقامات ارشد قضائی نیز نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کردهاند، ولی همه اینها در حالی است که در سال 2000 نیز اتفاقات مشابهی افتاد که در نهایت بوش پیروز انتخابات از سوی دیوانعالی نام گرفت. وی درباره اینکه آیا دستور دیروز دادستانی بیانگر جدیترشدن بحث تقلب در انتخابات آمریکاست گفت: بله! چون تا قبل از این ترامپ تنها بهصورت شفاهی از تقلب میگفت اما از دوشنبه به صورت کتبی موضوع تقلب مطرح شده و قطعاً این مساله شرایط را نسبت به قبل درباره موضعگیریها نسبت به موضوع تقلب در انتخابات تغییر میدهد. بااین حال اما ترامپ در آخرین توئیت خود خبر از اتفاقات خوب داده است او اظهارداشته است: ما پیروز خواهیم شد. پیشرفت بزرگی حاصل شده. نتایج از هفته آینده میآید. آمریکا را دوباره عالی کنیم.
ایالات سردرگم آمریکا
روزنامه کیهان به موضوع درگیری بر سر انتخابات در امریکا گریزی زده و نوشته است: «ایالات سردرگم آمریکا» شاید، توصیف خوبی برای شرایط این روزهای آمریکا باشد. آمریکایی که در نسخهپیچی برای سایر کشورها ید طولایی دارد در نسخهپیچی برای خود درمانده. بعد از گذشت حدود یک هفته از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، بایدن و ترامپ هر دو همزمان خود را پیروز انتخابات میدانند. تنشها و درگیریها نیز همچنان در سطح سیاسی و در کف خیابانها ادامه دارد. ترامپ و هوادارانش همچنان اصرار دارند که در انتخابات تقلب شده و آنها بایدن را به عنوان رئیسجمهور مشروع به رسمیت نمیشناسند. طی روزهای گذشته بسیاری از هواداران مسلح ترامپ در ایالتهای کلیدی این کشور به خیابانها ریخته و حمایت خود را از ادعاهای ترامپ اعلام کردهاند.
دیروز نیز صدها تن از حامیان ترامپ در شهر «هریسبورگ» پنسیلوانیا در اعتراض به «تقلب گسترده» در انتخابات، تظاهرات کردند. روز دوشنبه بود که «رویترز» گزارش داد ترامپ در حال برنامهریزی جهت برگزاری تجمعات اعتراضی در ایالتهای کلیدی است. حالا دیروز خبر رسیده که ستاد ترامپ برای برگزاری یک تجمع میلیونی، از هواداران ترامپ برای روز شنبه و در «واشنگتن دی سی» فراخوان داده است. از روز دوشنبه نیز کاروانی از طرفداران ترامپ از تگزاس شروع به حرکت کرده و با گذر از چند ایالت روز جمعه به واشنگتن دی سی میرسد! مشاوران ترامپ میگویند هدف از این فراخوان تلاش برای وارد کردن فشار به منظور بازشماری آرا، در چند ایالت کلیدی است.
از سوی دیگر برخی منابع خبری نیز گفتهاند، ترامپ هنوز سندی را که فرایند رسمی انتقال قدرت به رئیسجمهور منتخب این کشور را آغاز میکند، امضا نکرده است. شبکه خبری «سیانان» نوشته با توجه به امتناع رئیسجمهور مستقر آمریکا از پذیرش نتیجه انتخابات به نظر میرسد فرایند انتقال قدرت میان «دونالد ترامپ» و «جو بایدن»، متوقف شده است. این در حالی است که، طبق گزارش سیانان، میان حلقه نزدیکان ترامپ بر سر تداوم امتناع او از پذیرش نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ اختلاف وجود دارد. با این وجود «رودی جولیانی» روز یکشنبه اعلام کرده بود که شواهد محکمی برای وقوع تقلب در انتخابات وجود دارد.به گفته وکیل ترامپ، تیم او ویدئوهایی مستند و ۵۰ شاهد در اختیار دارد و قرار است شکایاتی با محور «نقض حقوق شهروندی با اجرای انتخاباتی غیرعادلانه» و نقض محافظت برابر و منصفانه آرای انتخابات در فیلادلفیا و پیتزبورگ، تنظیم شود. وی این را هم گفته که: «روشن است تا زمانی که حداقل ۶۰۰ هزار رأی نامعلوم است، او (ترامپ) قصد ندارد شکست را بپذیرد».
بایدن شکایت میکند
بنابر اعلام خبرگزاری رویترز، تیم بایدن «در حال بررسی اقدام قانونی علیه اداره خدمات عمومی به دلیل تأخیر در بهرسمیت شناختن پیروزی بایدن در انتخابات و تعویق فرایند انتقال قدرت» است. یک مسئول در تیم انتقالی بایدن در تماس تلفنی با رسانهها توضیح داده که زمان آن رسیده تا اداره خدمات عمومی، رئیسجمهور منتخب را به رسمیت بشناسد زیرا در غیر اینصورت با اقدام حقوقی از سوی تیم بایدن مواجه خواهد شد. بر این اساس، این مقام که خواست نامش فاش نشود، با بیان اینکه تیم انتقالی بایدن نیاز به تایید اداره خدمات عمومی دارد تا به منابع مالی برای تأمین هزینههای خود دسترسی پیدا کند، افزود: «اقدام حقوقی یک احتمال است، اما گزینههای دیگری هم وجود دارد که ما در حال بررسی آنها هستیم».
دستور دادستان کل برای رسیدگی به شکایتها
در حمایت از ادعادهای تقلب در انتخابات 2020 آمریکا، «ویلیام بار» وزیر دادگستری آمریکا نیز در نامه به دادستانهای فدرال و افبیآی خواستار تحقیقات درباره «ادعاهای گسترده مطرح شده» درباره انتخابات ریاست جمهوری و تخلفات در رایگیری شد. طبق گزارش خبرگزاری رویترز، وزیر دادگستری و دادستان کل آمریکا در نامه به دادستانهای فدرال و افبیآی مجوز تحقیقات درباره ادعاهای مطرح شده درباره تخلفات رایگیری را صادر کرد. اما همچنین از آنها خواست به دنبال ادعاهای «واهی یا دور از ذهن» درباره انتخابات نروند. طبق گزارش رویترز، «این اولین باری است که وزیر دادگستری آمریکا درباره ادعاهای مکرر و اثبات نشده دونالد ترامپ درباره تقلب گسترده در انتخابات و پیروزی جو بایدن در انتخابات اظهارنظر و اقدام کرده است». نامه وزیر دادگستری و دادستان کل آمریکا درباره تحقیقات درخصوص تخلفات انتخاباتی چند ساعت بعد از دیدار او با «میچ مک کانل» رهبر اکثریت جمهوریخواه سنای این کشور صادر شد.
رهبر سناتورهای جمهوریخواه آمریکا پیش از دیدار با وزیر دادگستری این کشور از اقدام ترامپ در پیگیری حقوقی ادعاها درباره تخلفات انتخاباتی دفاع کرد و گفت بایدن را به عنوان رئیسجمهور منتخب به رسمیت نمیشناسد.
اخراج وزیر دفاع، استعفای دادستان ارشد
از سوی دیگر بر اساس گزارش سی ان ان «ریچارد پیلگر» دادستان ارشد رسیدگی به جرایم انتخاباتی وزارت دادگستری آمریکا در اعتراض به «درخواست ویلیام بار دادستان کل مبنی بر بررسی اتهامات بدون مدرک در ارتباط با وجود بینظمی در انتخابات، روز دوشنبه (به وقت آمریکا) استعفا کرد».
در گرماگرم تنشهای انتخاباتی رئیسجمهور آمریکا نیز با یک توئیت از برکناری«مارک اسپر» وزیر دفاع این کشور خبر داد. رئیسجمهور آمریکا نوشت «کریستوفر میلر» مدیر مرکز ملی مبارزه با تروریسم وظایف وی را بر عهده خواهد گرفت. مارک اسپر در حالی توسط ترامپ اخراج شد که قرار بود هفته آینده به اروپا برود و درباره کاهش نیروهای آمریکایی در آلمان مذاکره کند. خبرنگار سیانان نیز در واکنش به این اقدام ترامپ در پیامی توئیتری نوشت طبق قوانین آمریکا، در صورت برکناری وزیر دفاع، «دیوید نورکویست» معاون وی که مورد تایید سنا است باید وظایف وزیر دفاع را برعهده بگیرد مگر آنکه ترامپ «نورکویست» را نیز اخراج کرده باشد. «مایکل کارپنتر» از مقامات سابق وزارت دفاع آمریکا نیز در پیامی اعلام کرد اقدام دولتها در برکناری وزیران در دوره گذار اقدامی غیرمعمول است.
سه روز پیش بود که روزنامه واشنگتنپست به نقل از منابع مطلع گزارش داد ترامپ ممکن است «مارک اسپر»، وزیر دفاع و «جیناهاسپل»، رئیسسیا را اخراج کند. برخی از مقامها گفتهاند «کریستوفر رای»، رئیسافبیآی هم یکی از کسانی است که در فهرست اخراجیها قرار دارد. برخی از منابع دیگر گفتهاند ترامپ از اخراج «رای» منصرف شده و او در سمتش باقی خواهد ماند.
برنامه بازگشت آمریکا به برجام
«جو بایدن» به عنوان پیروز انتخابات معرفی شده و به زودی بر مسند چهل و ششمین رئیس جمهوری آمریکا تکیه میزند. «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری کنونی این کشور نیز به طور رسمی تا کمتر از ۷۰ روز آینده از قدرت کنارهگیری خواهد کرد. کنار رفتن ترامپ از اتاق بیضی شکل کاخ سفید مهمترین اتفاق سیاسی جهان است. کنش ورزی ترامپ در سطح بینالمللی و نوع نگاهاش به نهادهای بینالمللی باعث شده بود که از ترامپ به عنوان پدیده قرن یاد شود. پدیدهای که تهدیدی مستقیم بر موجودیت فعلی ساختار نظام بینالملل و نظم نهفته بر آن بود. این واقعیتی انکار ناپذیر در دنیای امروز است که باخت ترامپ یک خوشحالی جهانی ایجاد کرد. این خوشحالی یک امر صرفاً شعاری و تبلیغاتی نیست. چراغ سبز بازارهای بزرگ مالی و تجاری دنیا به روی کار آمدن بایدن گویای حقایق فراوانی است.
طبیعی است که ایران نیز مثل سایر کشورهای دنیا از تحولات انتخاباتی در آمریکا خواسته و ناخواسته متأثر است. کاهش قیمت ارز و طلا در همین سه روز اخیر نشان داد که بازار اشتباه نمیکند و متناسب با واقعیتهای سیاسی رفتار میکند. وقتی عصر روز چهارشنبه، ۱۴ آبان نتایج اولیه شمارش آراء از پیشتازی ترامپ در برخی ایالتهای کلیدی مثل فلوریدا، میشیگان و پنسلوانیا حکایت داشت؛ قیمت ارز در همان بازه زمانی جهش یافت و در مرز سی هزار توان قرار گرفت. در چین و هنگ کنگ هم چراغ بورس به رنگ قرمز و منفی در آمد و نگرانیها تقویت شد.
مقصود از بیان این مسائل تبیین تفاوت استراتژی و نظام گفتمانی میان بایدن و ترامپ است و نباید با ذهنیت کلیشهای و پیش فرضی به تحلیل تغییر قدرت در آمریکا پرداخت. بایدن به عنوان کسی که سی سال تجربه سیاست ورزی در سطوح کلان سیاسی آمریکا از کنگره تا کاخ سفید را دارد و به عنوان شخصیتی حقوقی، الگوی رفتاری قابل پیش بینی و حساب شده دارد. مهمتر از همه، امروز مهمترین نزاع ایران و آمریکا، برجام است. توافقی که دموکراتها از آن به عنوان توافقی در راستای صلح و امنیت بینالمللی یاد میکردند و بایدن به عنوان معاون رئیس جمهوری سابق آمریکا نقشی تعیین کننده در به سرانجام رسیدن این توافق داشت. با این تفاسیر نباید اظهارت و شعارهای تبلیغاتی بایدن را نادیده گرفت و به نظر میرسد که رئیس جمهوری منتخب مردم آمریکا انگیزه جدی برای بازگشت به برجام و در مقیاس کلیتر بازگشت به توافقات بینالمللی دارد.
احتمال بازگشت آمریکای به بایدن وقتی تقویت میشود که گمانه زنیها از حضور «آنتونی بلینکن» معاون «جان کری» در کسوت وزارت خارجه حکایت دارد. بلینکن در طی همین چهار سال صدرات ترامپ در پیامهای مختلف از برجام و رویه تهاجمی ترامپ انتقاد کرده است. در مساله بحث برانگیز ماشه، بلینکن در پیام توئیتری اعلام کرد که حق استفاده از مکانیسم ماشه فقط در اختیار کشورهای عضو برجام است و آمریکا حق استفاده از این مکانیسم را ندارد. باور و نگرش بلینکن بر این اصل استوار است که رهبری آمریکا با تکیه بر عنصر دیپلماسی و تعامل باز خواهد گشت و بایدن هنر و توان زنده کردن دیپلماسی در سطح جهانی برای حل مناقشات بینالمللی را دارد.
احتمال قوی بازگشت برجام
شبکه تلویزیونی الجزیره در نوشت که تحریمهای اقتصادی اعمال شده توسط ترامپ علیه ایران مشکلات زیادی را برای اوضاع ایران به وجود آورده است، زیرا ارزش پول ایران به طور قابل توجهی کاهش یافته، تورم و نرخ بیکاری افزایش یافته و محاصره صادرات نفت ایران شدیدتر شده است. همین امر حسن روحانی، رئیس جمهور ایران را بر آن داشت تا بگوید آنچه که کشورش با توجه به تحریمهای اقتصادی فعلی متحمل میشود، طی 40 سال گذشته شاهد آن نبوده است.
پیشبینی میشود که سیاست جو بایدن در قبال ایران در دوره آینده بازگشت به توافق نامه (1 + 5) در مورد برنامه هستهای ایران باشد، حتی اگر موضوع شکل جدیدی پیدا کند.
بازگشت به روابط اقتصادی بهتر با ایران مزایای زیادی را برای چندین طرف از جمله آمریکا که از رکود اقتصادی و رکود رنج میبرد و اروپا که شریک آمریکا در تحریمهای اقتصادی ایران است خواهد داشت.
در صورتی که جو بایدن تحریمهای اقتصادی ایالات متحده علیه ایران را لغو کرده و اجازه صادرات نفت به آن را دهد، این میتواند راهی برای خروج ایران از بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی باشد و این امکان را برای ایران فراهم میکند تا برنامههای خود را برای پروژههای زیربنایی پیاده سازی کند و چاههای نفت و گاز را مطابق با فن آوریهای مدرن، بهره برداری کند.
ایران تنها کشوری نخواهد بود که از لغو تحریمهای اقتصادی سود میبرد. شرکتهای آمریکایی نیز از این مرحله استقبال خواهند کرد، زیرا این به معنای صادرات هواپیما، ماشین آلات و تجهیزات به ایران است.
اروپا نیز که از کندی رشد اقتصادی رنج میبرد، مشتاق احیا قراردادهای خود با ایران است، به طوری که وضعیت شرکتهای آن حرکت مثبتی خواهد داشت.
بسیاری از شرکتهای اروپایی با ایران قرارداد بسته بودند اما به محض اینکه ترامپ تصمیم خود را برای خروج از توافق (1 + 5) و همچنین اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران گرفت، بازار ایران را ترک کردند.
این بدان معنا نیست که جو بایدن یک عصای جادویی دارد، اما از او خواسته خواهد شد تا با توجه به موج دوم کرونا با نرخ بیکاری مقابله کند و همچنین بر اساس قوانینی که با منافع دیگران مغایرت نداشته باشد، مشتاقانه به دنبال برقراری روابط آرام اقتصادی و تجاری با جهان خارج و بازیابی نقش آمریکا در رهبری اقتصاد جهانی باشد.
گزینههای بایدن برای بازگشت
از سوی دیگر، روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی درباره انتخابهای پیش روی جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا در انتخابات سال ۲۰۲۰، برای رویکردی که نسبت به توافق هستهای ایران و موضوع ایران به طور کلی اتخاذ خواهد کرد، نوشت: بایدن گفته است مادامی که ایران به پایبندی جدی نسبت به تعهدات هستهایاش «به عنوان نقطه شروعی برای مذاکرات بعدی» بازگردد، او هم به توافق چندجانبه هستهای بازخواهد گشت که دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی آمریکا با ناقص تلقی کردن این توافق در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شده و سپس تحریمهای متعدد اقتصادی را بر ایران اعمال کرد.
در حالی که رئیس جمهور منتخب وعده داده است که «یک مسیر بازگشت معتبر به دیپلماسی» را به ایران پیشنهاد میکند، بازگشت به توافق با پیچیدگیهایی همراه است و انتظارات موجود در یک توافق برای مشاوران او کم اهمیت است.
فایننشال تایمز در ادامه این گزارش مینویسد: در حالی که تحلیلگران میگویند که احتمال دارد این توافق چندجانبه احیا شود، انجام دادن این اقدام نسبت به ملحق شدن دوبارهی آمریکا به برخی دیگر از توافقهای چندجانبه از جمله معاهده آبوهوایی پاریس و عضویت دوباره در سازمان بهداشت جهانی مشکلتر است. اگر آمریکا مسائلی همچون موشکهای بالستیک ایران یا حمایتش از شبهنظامیان منطقه را مطرح کند-موضوعاتی که در توافق اصلی مطرح نشده بودند- یا تهران خواستار غرامت خروج آمریکا از توافق شود، در این صورت مذاکرات فوراً شکلی پیچیده به خود میگیرند.
این روزنامه همچنین در گزارشش مینویسد: در حالی که بایدن احتمالاً با پرداخت غرامت به ایران یا لغو فوری تمام تحریمهای دولت ترامپ موافقت نمیکند، تحلیلگران میگویند که برخی اقدامات مهمی وجود دارد که او میتواند به سرعت انجام دهد. این اقدامات شامل اعمال معافیت از تحریمها برای صادرات نفت ایران و خروج نام بانک مرکزی ایران از موارد حامیان تروریسم میشود.
این روزنامه میافزاید: از زمانی که دولت ترامپ از این توافق خارج شده است، سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان که از شرکای توافق هستهای نیز میباشند، تلاش کردهاند این توافق را حفظ کنند و مشاوران بایدن به وضوح گفتهاند که بر سر بازگشت آمریکا به برجام رویکردی مشترک با قدرتهای اروپایی در پیش خواهند گرفت. الی گرانمایه کارشناس مسائل ایران در اندیشکده شورای روابط خارجی اروپا در این باره گفته است که دولت بایدن «حداقل» میتواند موانع ایجاد شده در مسیر تلاشهای اروپاییها توسط دولت ترامپ را برای حفظ منافع اقتصادی تعیین شده در توافق هستهای از میان بردارد. این رفع موانع میتواند دربرگیرنده به کارگیری سازوکارهایی موجود یا پیشنهادی برای ارائه خطوط اعتباری به تهران به پشتوانه تولیدات نفت خام ایران بوده و علاوه بر این، شامل پرداخت هزینه تجارت در توافقهای همکاری میان شرکتهای ایرانی و اروپایی باشد.
در گزارش فایننشال تایمز همچنین مطرح شد: گرانمایه میگوید که «اگر بپذیریم منطق راهبردی توافق هستهای هنوز معتبر است و به نفع دو طرف است که دوباره آن را در مسیر خودش قرار دهند، تمامی مشکلات قابل حل هستند».
این روزنامه علاوه بر این به نقل از سوزان مالی یک کارشناس مسائل ایران در اندیشکده بروکینگز نوشت: یک فشار دیپلماتیک زودهنگام برای پایبندی بیشتر دو طرف به تعهداتشان وجود خواهد داشت اما این لزوماً به معنای بازگشت تمام عیار به این توافق نیست. یک توافق هستهای مقدماتی در میان گزینهها خواهد بود.
فایننشال تایمز ادامه داد: برخی دیگر از دموکراتهای آمریکا به دنبال تقویت توافق هستهای با مطرح کردن موضوع موشکهای بالستیک ایران و رفتار آن در منطقه خواهند بود.
چگونگی معامله بایدن
نیویورک تایمز هم در مطلب مفصلی نوشت که مشاوران برجسته بایدن در مصاحبههای چند هفته گذشته، تلاش کردند تا مسیری را ترسیم کنند که گویی طی آن قرار است رئیسجمهور آینده از سیاستهای تهاجمی خود دست بکشد.
آنتونی جی بلینکن، مشاور دیرینه امنیت ملی بایدن، گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم، دنیا به سادگی خود را سازمان نمیدهد. تا زمان دولت ترامپ، در دولتهای دموکرات و جمهوری خواه، آمریکا بسیاری از این سازماندهیها را انجام میداد که البته در این راه با اشتباهاتی هم همراه بود. با این حال، اکنون، آمریکا دریافته که چه اتفاقی میافتد وقتی کشور دیگری سعی میکند جای ما را بگیرد یا حتی شاید بدتر از آن ما را به عقب براند.
کسانی که بایدن را برای دههها میشناسند، میگویند که آنها انتظار دارند او با دقت حرکت کرده و با چند عمل نمادین ولی در عین حال بزرگ تغییراتی را یایجاد کند. بازگشت به توافق نامه آب و هوای پاریس در اولین روزهای دولت او یکی از این اقدامات خواهد بود.
ریچاردهاس، رئیس شورای روابط خارجی و دوست دیرینه بایدن، گفت: او در شرایطی قدرت را به ارث میبرد که هم به او فضای گستردهای میبخشد و هم عجیب دست او را میبندد. واضح است، آنچه ترامپ با دستور اجرایی انجام داده، با دستور اجرایی قابل لغو است.
وی افزود: هر عملی که به رویکرد سنا یا هرگونه استفاده مجدد از زور نیاز داشته باشد، بدون تحریک واضح، تقریباً از میز خارج خواهد شد.
رئیس جمهور ترامپ سال گذشته با رهبران کشورهای ناتو در هرفوردشایر انگلیس دیدار کرد. بایدن میخواهد تعهدات آمریکا در قبال ناتو را دو برابر انجام دهد.
رئیس جمهور ترامپ سال گذشته با رهبران کشورهای ناتو در انگلیس دیدار کرد. بایدن میخواهد تعهدات آمریکا در قبال ناتو را افزایش دهد.
بایدن اگرچه هرگز بیان نداشته که پوتین، رئیس جمهور روسیه را چگونه در زمینه مداخله در انتخابات آمریکا پاسخگو خواهد کرد، اما با توجه به اظهارات جیک سالیوان یکی از مشاوران سیاست خارجی وی، به نظر میرسد که رئیسجمهور جدید آمریکا مایل است هزینههای قابل توجه و پایداری را به روسها تحمیل کند. درست قبل از روز انتخابات سالیوان بیان کرد که این اقدامات میتواند شامل تحریمهای مالی، مسدود کردن داراییها و همچنین مقابله با حملات سایبری باشد.
این به معنای سخت گیری مضاعف در سیاست آمریکا است، اقداماتی که پیشتر اوباما در نظر گرفته بود تا در شش ماه پایانی دولت خود، زمانی که بایدن معاون رئیس جمهور بود، انجام دهد ولی هرگز آنها را انجام نداد.
تغییر شدید در نوع نگاه به روسیه ناشی از برنامه ریزی مفصلی است که تیم انتقال بایدن، اواخر بهار سال گذشته سازماندهی کرده است، تا بلکه بتواند رویکرد ترامپ به جهان را تغییر دهد. این تیم یک تیم سیاست خارجی متشکل از مشاوران رسمی و غیررسمی است که عمدتاً متشکل از مقامات ارشد و متوسط دولت
اوباما هستند.
با این حال برنامههای آنها تفاوتهای قابل توجهی با استراتژی دولت اوباما دارد. بایدن به وضوح در حال بازنگری در مواضعی است که در سنا و کاخ سفید گرفته بود.
به گفته مقامات دولت آینده بایدن، بارزترین مثال در بازنگری در استراتژی چین رقم خواهد خورد. مشاوران خود جو بایدن اذعان میکنند که در سالهای ریاست جمهوری اوباما، بایدن و تیم امنیت ملی وی سرعت سرکوب مخالفان رئیس جمهور چین در داخل و استفاده از ترکیب شبکههای 5 جی و همچنین ابتکار عمل کمربند جاده ابریشم جدید را دست کم گرفتند.
کورت کمبل که به عنوان دستیار وزیر امور خارجه در آسیا خدمت میکرد و الی راتنر، یکی از معاونان مشاور امنیت ملی بایدن گفتند که سیاست چماق و هویج، چین را تحت تأثیر قرار نداده است. نه قدرت نظامی آمریکا و نه توازن منطقهای مانع از تلاش پکن برای به چالش کشیده واشنگتن نشده است.
درباره ایران، شروع بحرانی دوباره
امروز یک دهه بعد از تلاش سایبری آمریکا و اسرائیل برای ازبین بردن برنامه هستهای ایران در دولت اوباما تلاش دوباره برای تضعیف تلاشهای هستهای ایران، آغازگر عصر جدیدی از درگیریها خواهد بود، دورهای که بایدن بازیگر اصلی آن است. او در زمان معاونت ریاست جمهوری خود از تلاش پنهانی برای از بین بردن برنامه هستهای ایران طرفداری میکرد و همواره به دنبال راهی برای کاهش سرعت پیشرفت ایران بدون خطر جنگ در خاورمیانه بود. وی بعداً به همکاران خود گفت که معتقد است این برنامه پنهانی کمک میکند تا دو کشور وارد مذاکره شوند.
اکنون بایدن میگوید اولین قدماش با ایران بازگرداندن وضعیت موجود است. این بدان معناست که اگر ایران مایل به بازگشت به محدودیتهای تولید اعلام شده در سال 2015 باشد، بایدن هم دوباره وارد معامله میشود، به همین سادگی! ایرانیها البته اعلام کردهاند که آمریکا برای نقض توافق از سوی ترامپ باید غرامت بپردازند. در ضمن نباید فراموش کرد که برخی از محدودیتهای اساسی در مورد ایران به زودی برداشته میشود. مرحله اول تحریم تسلیحاتی در ماه اکتبر منقضی شد و راه را برای شروع فروش مجدد سلاح از سوی روسها و چینیها هموار کرد. همچنین نباید فراموش کرد که به زودی رئیس جمهور جدیدی در ایران روی کار خواهد آمد که تأثیرات ناشناختهای در مذاکرات احتمالی دارد.
مشاوران بایدن میگویند بازگشت به توافقی ترامپ از آن خارج شد توپ را در زمین تهران میاندازد.
منتخبان پیام ملت آمریکا برای تغییر را درک کنند
اما انتخابات آمریکا یکی از بحث مهم روزنامهها، دولتمردان و کارشناسان مسائل سیاسی کشور ایران نیز میباشد. حسن روحانی رئیس جمهور ایران در اجلاس سران کشورهای عضو شانگهای که به میزبانی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه برگزار شد، اظهار داشت:در سالهای اخیر چندجانبهگرایی اقتصادی و سیاسی مورد تهدید جدی قرار گرفت و دولت آمریکا با قلدرمآبی تمام درصدد اعمال سیاستها و قوانین داخلی خود بر نظم جهانی و کشورهای دارای استقلال سیاسی برآمد. نتایج انتخابات آمریکا نشان داد که نهتنها جهان مخالف سیاستهای نادرست دولت کنونی ایالات متحده است، بلکه مردم آمریکا نیز از این سیاستها به ستوه آمدهاند. ملت آمریکا واکنش جهان به قلدرمآبی، قانونگریزی، نقض تعهدات بینالمللی، تهدید و تحریم دیگر ملتها را به خوبی شنید و تصمیم به تغییر گرفت.
یک بار دیگر تاریخ واقعیت خود را به عرصه حکمرانی و سپهر سیاسی تحمیل کرد و درس عبرت دیگری به ماجراجویان، جنگطلبان، مخالفان حقوق ملتها و ناقضان حقوق مسلم بینالمللی داد. نتیجه انتخابات آمریکا نشان میدهد کشوری که مدام در حال استفاده از تهدید، تحریم و چماق باشد و با زبان زور با دیگر ملتها سخن گوید، سیاست خارجی آن حتما راه خود را گم کرده است. اکنون نوبت منتخبان و رهبران جدید در ایالات متحده آمریکاست که پیام ملت خود را به خوبی درک کنند و این اراده به تغییر را در سیاست خارجی خود و رابطه با دیگر کشورها و ملتها عملی سازند. بازگشت به قانونمداری، مقررات و تعهدات شناختهشده بینالمللی، احترام به حقوق ملتها و جبران خسارت وارده از الزامات ترمیم اعتبار جهانی آمریکاست.
پیروزی بایدن، مذاکره با امریکا و بازگشت به برجام موضوعات مهم سیاسی کشور ایران است که معمولاً کارشناسان مسائل سیاسی در این روزها به آن میپردازند.
ما و فردای انتخابات آمریکا
رضا رئیسی در یادداشتی در آفتاب نیوز به این موضوع اشاره میکند و مینویسد: چهل و ششمین رئیس جمهوری منتخب مردم آمریکا پس از یک انتخابات پر حاشیه و جدل آمیز و به شدت هیجانی، برگزیده و تا ۷۰ روز دیگر زمام امور ایالات متحده را در دست خواهد گرفت. فارغ از اینکه ما با آمریکا در همه این سالهای گذشته چه فراز و نشیبها و چه منازعاتی داشتیم و داریم،
این اتفاقی است که محقق خواهد شد و حقیقتی است که پیش روی ما پرونده آن گشوده است، همانگونه که برای عربستانی که میلیاردها دلار به جیب ترامپ سرازیر کرد و همین رئیس جمهوری منتخب فعلی در جریان رقابت درونی دموکراتها او را قاتل خاشقجی نامید، یا حاکمان مرتجع منطقه که با عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی قماری بزرگ کرده و حیثیتشان بر باد رفت نیز این پرونده گشوده شده است.
حال سؤال اینست که تکلیف ما با این تغییر و تحول رخ داده چیست؟ خوی ابر قدرتی و رویکرد هژمونیک آمریکا با تغییر رئیس جمهوری البته که دچار تغییر و دگرگونی اساسی نمیشود و یک شبه پرونده مخاصمه و منازعه چند دههای نیز به بایگانی سپرده نخواهد شد. جو بایدن هم همانند همه روسای جمهوری قبلی و حتی بهتر بگوییم مانند همه روسای ممالک جهان به دنبال اخذ بیشترین منافع برای کشور متبوع خود خواهد بود و به زبان عامیانه عاشق چشم و ابروی ما نیز نیست که آنگونه که ما تمایل داریم به سمت و سوی ایران آغوش گشوده و همه اهرمهای مؤثر بر معادلات ناهمسو با ما را که اتفاقاً سمبه
پر زوری هم بر هیئت حاکمه آمریکا دارند به کنار نهاده و تغییری بیکباره در روابط فی مابینی ایجاد کند.
پس با عنایت به این موارد باید ما انفعال گزیده و صحنه را برای ترکتازی رقبای منطقهای و بینالمللی خالی کنیم؟ باید همانند دوران دونالد ترامپ زمین بازی را به تمامی به لابی گران صهیونیست تندرو و قدرتمندان متصل به مرتجعین منطقهای و ایران ستیزان جهانی و ویرانی طلبان منتقد جمهوری اسلامی واگذار کرده و با این عبارت که سگ زرد برادر شغال است، خیال خودمان را راحت کرده و هیچ اقدام مؤثر و دیپلماسی هوشمندانه و رویکرد رسانهای سازندهای اتخاذ نکنیم.
در جهان واقعیت و نه شعاری، هیچ انسانی را نمیتوان به تمامی همانند و شبیه خواند چه رسد به دو رئیس جمهوری که در بسترهای متفاوت رشد و نمو یافته و در طول چند دهه تجربهها و عملکردهای متفاوتی داشتهاند به خصوص که یک تغییر کوچک تاکتیکی و رفتاری در مرد نشسته بر رأس هرم قدرت ایالات متحده میتواند در ما به ازای بیرونی باعث تحولات و تغییرات در گسترهای فراگیر باشد.
پادشاه عربستان و ولیعهد آن که صدها میلیارد دلار به جیب ترامپ ریختند و بایدن، محمد بن سلمان را با صراحت قاتل نامیده به رئیس جمهوری منتخب پیام تبریک میفرستند یا حتی نیکلاس مادرو که ترامپ از هیچ اقدامی برای کودتا در کشورش دریغ نکرد، نیز به بایدن پیام تبریک فرستادند چون هر دو میخواهند و میدانند که تغییر، هر چند کوچک در رأس هیئت حاکمه آمریکا میتواند منجر به اثرگذاری در منافع ملی آنان شود، هر چند نگارنده معتقد است بایدن نسبت به ترامپ حتی یک تغییر بزرگ است چه رسد به یک جا به جایی معمولی.
طی این چند روز شاهد آن بودهایم که ایران ستیزان جهانی پس از شوک روانی سقوط ترامپ دست به کار شده و مشغول تحرک شدهاند، خبر از رایزنی برای اعمال تحریمهای جدید و هفته به هفته تا پایان دولت ترامپ یکی از این اقدامات است، هر چند نه دیگر جایی برای تحریم مانده و نه در عمل تغییری در معادلات ایجاد خواهد شد اما همین که آنان بیکار ننشسته و میخواهند بازگشت احتمالی بایدن به برجام را سختتر کنند، نشان از آن است که آمدن بایدن زمینه ساز تغییرات خواهد بود و انتظار آن وجود داشته و آنان احساس خطر کردهاند.
در دیگر سو لابیهای ضد ایرانی که در دوران فشار حداکثری از هیچ کوششی علیه ایران کوتاهی نکردند نیز به محاق نخواهند رفت، وضعیت اپوزیسیون خارج نشین که بدتر هم هست و حتی آنان با برکناری وزیر دفاع دولت ترامپ که امری عادی در این شرایط تلقی شده و هیچ ارتباطی هم با ایران در این وانفسا قابل طرح و ارائه نیست، جنگ روانی به راه انداخته و این تغییر را در راستای ایجاد تنش نظامی با ایران در فضای مجازی جا میزنند!
هر چه هست عربستان و اسرائیل که میلیاردها میلیارد در چند سال دولت ترامپ خرج مخاصمه جویی با ایران کردهاند و دیگر دشمنان وامانده بیکار نخواهند نشست، ما هم البته قرار نیست از اصول اولیه و اصیل خود پا پس بکشیم اما اگر بخواهیم با انفعال به استقبال این تغییر و تحولات رفته و میدان را برای رقبا و دشمنان همیشگی باز بگذاریم، اتفاقاً خیانت به آرمانها و مجاهدت همه این سالهایی خواهد بود که با چنگ و دندان بر سر اصول ایستاده و با مقاومت درخشان نقشه دشمنان را نقش بر آب کردیم.
در داخل بیگمان عدهای به دنبال رویکردهای طیفی و جناحی خواهند رفت به خصوص که سخن از انتخابات ۱۴۰۰ نیز در میان است اما مواجهه معقول ما با آمریکای پس از ترامپ نیازمند نگرشی فراتر از سیاست زدگی در قالب یک پروژه ملی است. به خصوص که دشمنان گوش به زنگ بوده و منتظر ارسال پالسهای نامطلوب و تخریبی از داخل برای تیم تازه هیئت حاکمه آمریکا هستند تا مبادا شاهد کاهش تنش و عبور از قله فشار حداکثری باشند که برای آن هزینه فراوان دادهاند.
ما در این چند سال با هوشمندی فراوان از گردنه صعب و سخت فشار حداکثری و حواشی پر مخاطره و یاوه گوییها و جنایتهای صعب و سنگین رخ داده توسط ترامپ نگذاشتهایم که در این بزنگاه مهم منفعلانه نقش نظاره گر را داشته باشیم یا با اظهارت کلیشهای و رویکردهای جناحی و سیاسی فرصت پیش آمده را که میتوانیم مقتدرانه تغییر وضعیت تازهای در معادلات به نفع منافع ملی ایجاد کنیم به ثمن بخس از کف بدهیم.
آب در هاون میکوبید!
حسین شریعتمداری تحلیلگر مسائل سیاسی نیز در یادداشتی نوشت: ۱- شکست ترامپ در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا که با افتضاح و رسوایی این «احمق درجه یک» همراه بود، بیتردید رخدادی مسرتبخش و بایسته شادمانی است. ترامپ در دوران ۴ ساله ریاست خود بر کاخسفید هیچ فرصتی را برای دشمنی و کینهتوزی علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم این مرز و بوم از دست نداد و یکی از وحشیانهترین جنایات او ترور ناجوانمردانه و منجر به شهادت سرداران رشید اسلام، شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس بود که انتقام خون پاک آنان هرگز از فهرست اقدامات ضروری و غیرقابل انصراف نظام و ملت غیرتمند این مرز و بوم پاک نمیشود. همین یک نمونه از جنایات دونالد ترامپ کافی است تا همه ملتهای مسلمان (غیر از دو فرقه شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی) از شکست توأم با خواری و ذلت او شادمان باشند و پیشانی شکر بر زمین بسایند، اگرچه داغ شهادت سردار سلیمانی و همرزم پاکباختهاش سردار ابومهدی جز با قصاص خون آن عزیزان و بر زمین ریختن خون ناپاک ترامپ از دلها زدوده نمیشود.
۲- و اما، به همان اندازه که شادی ملتها و مخصوصاً ملت شریف ایران از شکست مفتضحانه ترامپ، طبیعی و بایسته است، شادی و کف و سوت جماعت غربزده برای پیروزی جو بایدن، مضحک و غیرقابل توجیه و شانه به شانه بلاهت است. این ابراز خوشحالی از جانب هواداران جو بایدن و برخی از کشورهای اروپایی میتواند تا حدودی قابل توجیه باشد چرا که احمق درجه یک، بسیاری از مناسبات تعریف شده آمریکا با اروپا و شماری از کشورهای دیگر را برهم زده و فروریخته بود اما، ابراز خوشحالی مدعیاناصلاحات و برخی از دولتمردان با هیچ منطقی سازگار نیست چرا که جو بایدن در تمامی دوران مسئولیت خود، چه هنگامی که معاونت اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا را بر عهده داشت و چه طی ۳۰ سالی که یکی از سناتورهای مطرح و فعال بود، هیچ فرصتی را برای مقابله و دشمنی با ایران اسلامی از دست نداده است و بسیار بدیهی است که در جایگاه جدید یعنی ریاست جمهوری آمریکا از اهرمهای فراوان دیگری که پیش از این در اختیارش نبود برای مقابله با نظام و ملت ایران استفاده خواهد کرد.
جماعتی که این روزها از آمدن بایدن ابراز خوشحالی میکنند باید به این سؤال بسیار ساده و همه فهم پاسخ بدهند که او با ترامپ چه تفاوتی دارد؟ تنها تفاوتی که برخی از ذوقزدگان به آن اشاره میکنند این است که ترامپ قاتل شهدای بزرگوارمان سردار سلیمانی و ابومهدی است که به یقین میدانند جو بایدن بعد شهادت آن عزیزان ضمن حمایت از جنایت ترامپ، تاکید کرد که هیچ آمریکایی از کشته شدن آنها متأسف نیست! و باید کشته میشدند! و... کاش آقایان سرمست از پیروزی بایدن فقط به یکی از تفاوتهای بایدن و ترامپ در مقابله با ایران اشاره میکردند و سپس به سوت و کف خود برای روی کار آمدن او ادامه میدادند!
۳- بسیار بعید به نظر میرسد که جماعت یاد شده -برخی از مدعیان اصلاحات و شماری از دولتمردان- از هویت جو بایدن و کینه عمیق و بارها اعلام شده او علیه ایران اسلامی و مردم این مرز و بوم بیخبر باشند و پرسش این است که با وجود اطلاع از خباثت بایدن چرا اصرار دارند آمدن او را به فال نیک! بگیرند؟! تنها پاسخ این سؤال (تاکید میشود که تنها پاسخ این سؤال) آن است که قصد دارند از این رهگذر، بر ناکارآمدی هفت سال و چند ماهه خود در اداره امور کشور و خسارتهای فراوانی که به ملت تحمیل کردهاند سرپوش بگذارند و همه مشکلاتی که آفریدهاند را به حساب ترامپ فاکتور کنند! البته داستان به این نقطه ختم نمیشود و از اظهارات گاه و بیگاه آنها میتوان حدس زد درپی آنند که بار دیگر پای مذاکره با آمریکا را پیش بکشند و فاجعه دیگری نظیر برجام را به ملت تحمیل کنند که در این خصوص باید گفت آب در هاون میکوبند، چرا که مذاکره با آمریکا به هیچوجه اتفاق نخواهد افتاد و بازگشت آمریکا به برجام که بعضاً به آن دلبستهاند تنها با سه شرط امکانپذیر خواهد بود؛ اول آنکه تمامی تحریمها لغو شود و ثانیاً داراییهای بلوکه ایران بازگردانده شود و ثالثاً خسارتهای وارده جبران شود، یعنی آنچه از برجام انتظار میرفت و بدون آن اساساً برجامی وجود ندارد و مانند امروز فقط یک جسد متعفن است. و صد البته مجازات قصاص برای ترامپ و سایر عوامل شهادت شهید سلیمانی و شهید ابومهدی که جای خود دارد و هرگز صرفنظر کردنی نیست.
بایدن و فرصتیابی برای اقتصاد
محمدحسین شریفزادگان استاد دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی که در روزنامه شرق آن را منتشر کرد، نوشت: با پیروزی بایدن بهعنوان رئیسجمهور دموکرات آمریکا این سؤال مطرح است که این رویداد چه تأثیری میتواند در شرایط سیاسی و اقتصادی ایران بگذارد. از نظر سیاسی برجام مهمترین متغیری است که بازگشت به آن ممکن است توسط بایدن انجام شود. برجام برخلاف دیدگاههای مخالفان، مهمترین توافقنامه بینالمللی است که ایرانیان پس از حداقل یک قرن گذشته در مذاکرهای با شرایط مساوی و با اقتدار ملی انجام دادهاند. برجام محصول مذاکره تنها یک دولت نبوده بلکه با توافق همه ارکان نظام انجام پذیرفته است. اگرچه دولتهای اروپایی در مقابل هژمونی آمریکا تاب نیاوردند ولی در مقابل آن حداقل ناخرسندی خود را ابراز کردهاند. اگر برجام حتی در مذاکراتی جدید پابرجا شود، مزایای آن تداوم لغو بعضی از مهمترین تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران خواهد بود که میتواند دستاوردی مهم برای جمهوری اسلامی ایران تلقی شود. برجام برای ایران حقانیت و مشروعیت رفتاری مهمی در چارچوب قوانین بینالمللی و بر اساس راستیآزماییهای آژانس بینالمللی انرژی به ارمغان آورده و راه جنگ و رویارویی با قدرتهای بزرگ را برای جمهوری اسلامی ایران مسدود کرده است. درعینحال ممکن است بایدن بتواند حداقل در ماههای نهچندان اولیه زمامداری خود، از تحریمهای ناعادلانه ترامپ علیه ایران بکاهد. در مهرماه ۹۹ سازمان برنامهوبودجه کشور تحقیقی درباره اثرات تحریمها بر رفاه خانوارهای شهری و روستایی انتشار داده است که نشان میدهد درآمد خانوارهای ایرانی نسبت به عامل برونزای تحریم حساس شده و این موجب کاهش درآمد خانوار شهری و روستایی شده است و میزان مصرف خانوارهای ایرانی رابطه معکوسی با تحریمها دارد. همچنین در دوران برقراری برجام اگرچه عمر کوتاهی داشته ولی بهطور مشهودی مصرف و رفاه خانوارهای ایرانی بهواسطه آن بهبود یافته است. این بهبودی در خانوارهای شهری محسوستر از خانوارهای روستایی بوده است. یافتههای این تحقیق نشان میدهد که نقش عوامل برونزا و تحریم روی اقتصاد ایران و رفاه خانوارها تأثیر زیادی داشته است و مشکلات اقتصادی ما تنها ناشی از سوءمدیریت اقتصادی نبوده و از سوی دیگر استقرار برجام حتی به شکل ناقص هم موجب بالارفتن رفاه خانوارها شده است. از منظر توسعه اقتصادی و حتی اقتصاد سیاسی، باید یادآور شد که هیچ توسعهای بدون آنکه سازوکارهای توسعه درونزا
(Endogenous) زمینهساز اصلی آن باشد، فراهم نمیشود. از سوی دیگر به کارگیری سازوکارهای توسعه برونزا (Exogenous) همواره توسط توسعه درونزا ایجاد میشود و نیروها و سازوکارهای نهادهای سیاسی و اقتصادی است که با ظرفیتسازی خود امکان استفاده از توسعه برونزا را برای خود فراهم میکند. در جهان امروز آنچه محصول توسعه است، در یک سازوکار ترکیبی به نام شبه درونزا (Quasi-Endogenous) که ترکیبی است از توسعه درونزا و توسعه برونزا و با تأکید بر توسعه درونزا، توسعه یک کشور و بهویژه ایران را رقم میزند. هرگز بدون حکمروایی شایسته و درونزا، امکان توسعه در ایران ایجاد نمیشود و آن تصمیمسازی و تصمیمگیری بر اساس ظرفیتها، توانمندیها و امکانات درونی و شیوههای بهکارگیری ظرفیتهای بینالمللی اعم از سیاسی و اقتصادی است. نمیتوان توسعه اقتصادی و سپس رفاه اجتماعی ایرانیان را صرفا بر اساس توسعه درونزا رقم زد بلکه با فربهکردن حکمروایی توسعه اقتصادی راه استفاده از ظرفیتهای اقتصاد بینالملل برای توسعه ایران فراهم میشود. برای مثال در صنعت، ایران دارای پنج صنعت است که توان بالقوه و بالفعل جهانیشدن را دارند؛ پتروشیمی
تولید دارو، تولید سیمان، صنایع آب و برق و تولید اتومبیل. در هر پنج صنعت فوقالذکر ایرانیان با استفاده از حداکثر توانمندی داخلی و استفاده از ظرفیتهای اقتصاد بینالملل خود را به این سطح رساندهاند. بنابراین تداوم آن نمیتواند تنها با تکیه بر توان داخلی باشد و دقیقا محتاج استفاده از خدمات فنی بینالمللی، تکنولوژی و دانش فنی موجود در کشورهای بیشتر توسعهیافته و مواد و قطعات خاص است. این همان توسعه شبه درونزا است که ترکیبی از توسعه درونزا و برونزا با تأکید بر توانمندی درونزا است. توسعه کشورهای آلمان و ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم و مالزی در دهه 70 نیز زمانی به موفقیت رسید که سازوکارهای توسعه درونزا برای حکمروایی شایسته توسعه فراهم شد و توانستند از فرصتهایی طلایی که شرایط سیاسی، بینالمللی و اقتصاد بینالملل در زمانهای بسیار خطیر و خاص در اختیارشان گذاشتند، بهترین بهرهبرداری را بکنند.
کره جنوبی یکی از موفقترین استفادهکنندهها از این فرصتهای طلایی است که بهعنوان یکی از موفقترین کشورها در تجهیز منابع توسعه و توانمندی درونزای خود بعد از جنگ کره، از این فرصتهای طلایی سود جسته است و خود را از یک کشور کمترتوسعهیافته به مدارهای توسعهیافتگی ارتقا داده است. بنابراین همواره توسعه امری درونی است ولی هرگز بدون استفاده از ظرفیتهای سیاسی بینالمللی و ظرفیتهای اقتصاد بینالمللی و دستیازیدن به توسعه شبه درونزا که ترکیبی از توسعه درونزا و برونزا است، امکان تحقق نخواهد یافت. رئیسجمهورشدن بایدن ممکن است فرصتی برای ایران فراهم سازد که بتوانیم با مذاکره و مصالحه مسائل خود را به نفع منافع ملی و توسعه ملی و در چارچوب قواعد سیاست خارجی جمهوری اسلامی حلوفصل کنیم و خود را از بنبستهایی که تحریمهای آمریکا علیه ایران ایجاد کرده است، تا حد امکان رهایی بخشیم. استفاده از فرصتها و بهکارگیری آن به نفع منافع ملی هنر اصلی سیاستمداران و تصمیمگیران کشور است. درواقع فرصتها را خودمان بر اساس ایجاد توانمندی و ظرفیتسازی درونی و ملی میسازیم و آنها را به نفع اهدافمان به کار میگیریم و زمانی که قصدی برای استفاده از این فرصتها نداریم، مانند آن است که این فرصتها هرگز به وجود نیامدهاند. بنابراین اگر بگوییم که آمدن بایدن باوجود تفاوت رفتار سیاسی دموکراتها و جمهوریخواهان و بهویژه فرد ویژهای مانند ترامپ برای ما فرقی نمیکند؛ به این معنا است که قصدی برای آفرینش فرصتهای پیشرو، برای استفاده از آن برای پیشبرد اهداف ملی خود نداریم. استفاده از فرصتها و ایجاد مصالحه بینالمللی میتواند به کاهش تحریمها و کمشدن موانع تولید و اشتغال منجر شود. مشکلات امروز اقتصاد ایران بیتردید نمیتواند همگی ناشی از مشکلات مدیریتی دولت باشد و عمدتا بر اثر محدودیتهایی است که تحریمها بر اقتصاد ایران تحمیل کردهاند. ناممکنبودن تبادلات با شبکههای بانکی در جهان، ناتوانی در واردکردن کالاهای واسطهای تولید، مسدودشدن راههای اصلی صادرات نفت و صادرات کالاهای غیرنفتی و آثار تبعی آن در فعالیتهای اقتصادی و کسری بودجه دولت و افزایش نقدینگی و رکود و تورم اقتصاد ایران را با رشد منفی و کوچکشدن حجم اقتصاد و رکود و بیکاری روبهرو کرده است. یافتههای سازمان برنامهوبودجه در بهبود رفاه خانوار در مدت کوتاه برقراری برجام نیز شاهدی بر این مدعا است که عوامل برونزا در اقتصاد و رفاه خانوار در ایران نقش مکمل توسعه درونزا را نشان میدهد. در شرایط کنونی اقتصاد ایران، اصلاح نظام اقتصادی خواسته مردم است و اغلب مردم میدانند که سیاستهای خارجی ایران یکی از اَبرچالشهای توسعه اقتصادی ایران بهشمار میرود. بههمینخاطر هیچ زمانی مانند امروز مردم عادی به این اندازه به سیاست خارجی ایران حساس نشده بودند و به آن بهعنوان یک متغیر تأثیرگذار اقتصادی نگاه نکرده بودند. برای تغییر در وضعیت اقتصادی ایران باید تغییراتی در حکمروایی توسعه اقتصادی ایران و عوامل تأثیرگذار در آن صورت پذیرد و استفاده از فرصتهای بینالمللی بهعنوان مؤلفه برونزای خارجی میتواند کمککننده این تغییرات در شرایط کنونی کشور باشد. اگر از فرصتها استفاده نکنیم، شرایط اقتصادی و سیاسی ایران به سمت بیتصمیمی، بیدولتی، فقر و نابرابری و ناکارآمدی مزمن پیش میرود و در آن صورت اصلاح آن بسیار دشوار خواهد بود.
بر سر دوراهي جنگ
«دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری آمریکا که هنوز نتیجه انتخابات را نپذیرفته، درحالیکه حدود هفت هفته به پایان دولتش باقیمانده، «مارک اسپر» وزیر دفاعش را اخراج کرد؛ اقدامی که نگرانی توأمان دموکراتها و جمهوریخواهان درباره انگیزه این اخراج را برانگیخته است. وزارت دفاع (پنتاگون) که مهمترین نهاد نظامی در ایالات متحده محسوب میشود، از مراکزی است که دونالد ترامپ در چهار سال ریاستجمهوری خود بیشترین تنش را با آن داشته و این برای چهارمین بار است که اقدام به تغییر وزیر دفاع خود میکند. ترامپ تصمیم خود برای برکناری مارک اسپر که در ماههای اخیر رابطهای پرتنش را با او داشته، از طریق توییتر اعلام کرد تا به ماهها گمانهزنی درباره سرنوشت اسپر خاتمه دهد. رئیسجمهوری آمریکا، بلافاصله «کریستوفر میلر» رئیس مرکز ملی ضدتروریسم را موقتا جانشین اسپر کرده است. پس از قتل «جورج فلوید» و بروز ناآرامی و آشوب در چند شهر آمریکا، ترامپ اصرار به استفاده از نیروی ارتش برای سرکوب معترضان داشت؛ اما اسپر ازجمله مقامهایی بود که با استناد به قانون اساسی آمریکا مخالف اجرای خواسته ترامپ و رویارویی ارتش و شهروندان آمریکایی بود. ازاینرو ساعاتی پس از این تحولات، تعداد زیادی از دموکراتهای کنگره هشدار دهند که برکناری اسپر میتواند ایالات متحده را در دوره انتقال قدرت از ترامپ به «جو بایدن» رئیسجمهوری منتخب این كشور، آسیبپذیر کند، رهبری غیرنظامی ارتش را تضعیف کرده و افسران ارشد کشور به رهبری ژنرال «مارک مایلی» رئیس ستاد مشترک را در موقعیتی غیرقابل دفاع قرار دهد.«آدام اسمیت»، نماینده دموکرات واشنگتن در مجلس نمایندگان و رئیس کمیته خدمات نیروهای مسلح، گفت: «تغییر پیدرپی رهبران پنتاگون باعث بیثباتی و ابهام در وضعیت این نهاد میشود که از مهمترین ارکان امنیت ملی ایالات متحده به شمار میآید. این اقدام پس از انتخابات ریاستجمهوری و شکست ترامپ، تهدیدهایی منحصربهفرد را پیشروی ایالات متحده قرار میدهد و باعث دلگرمی دشمنان آمریکا میشود. این اقدام ترامپ نهتنها کودکانه و از سر خشم ناشی از شکست در انتخابات است؛ بلکه بسیار خطرساز هم خواهد بود».«ست مولتون»، نماینده دموکرات ایالت ماساچوست، اما از نگاهی دیگر این جابهجایی در پنتاگون را نگرانکننده خواند و گفت: «بدونشک اسپر به این دلیل از کار اخراج شد که حاضر به پذیرش بسیاری از سیاستها و خواستههای ترامپ نبود. موضوع استفاده از نیروهای ارتش برای سرکوب ناآرامیهای ماههای گذشته تنها یکی از این موارد اختلاف اسپر و ترامپ است. باید دید ترامپ در هفتههای باقیمانده تا زمان تحویل قدرت به بایدن چه برنامههایی در سر دارد که اسپر را مانع تحقق آنها میدید. امیدوارم در هفتههای پیشرو، رئیسجمهور اقدامی انجام ندهد که ژنرال مایلی و ستاد مشترک ارتش در موقعیتی قرار بگیرند که مجبور به اتخاذ تصمیمی حزبی در برابر موضوعی غیرنظامی و سیاسی شوند». احتمال انجام اقدامی نظامی-امنیتی در داخل یا خارج از ایالات متحده از سوی ترامپ در هفتههای پیشرو زمانی تقویت میشود که مقامهای کاخ سفید پس از اخراج اسپر به این نکته اشاره میکنند که این تغییرات ادامه خواهند داشت و احتمالا «جینا هاسپل»، مدیر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و «کریستوفر رای» مدیر افبیآی، نیز بهزودی از سمتهای خود برکنار میشوند. رئیس کمیته خدمات نیروهای مسلح مجلس نمایندگان هشدار میدهد که «ترامپ هنوز حاضر به پذیرش نتیجه انتخابات نیست و در چنین شرایطی تغییرات در صدر نهادهای امنیت ملی آمریکا نمیتواند نشانهای مثبت باشد. بدونتردید ترامپ به وفاداری حتی بیش از صلاحیت اهمیت میدهد؛ اما در دوره انتقال قدرت آنچه اهمیت زیادی دارد، صلاحیت دولتمردان است». «میک مولروی»، دستیار معاون سابق وزیر دفاع در دولت ترامپ، نیز با توجه به بیثباتی و نبود اطمینان در وزارت دفاع آمریکا درباره این اقدام ترامپ میگوید: «تمام تلاش مارک اسپر در دوره حضورش در پنتاگون این بود که این نهاد را از تنشها و مجادلههای سیاسی و حزبی دور نگه دارد. ثبات در وزارت دفاع امری حیاتی است؛ اما جانشین اسپر فردی است که هیچ سابقه درخورتوجهی در وزارت دفاع ندارد».
در ماهها و هفتههای قبل از انتخابات، برخی از دموکراتها ابراز نگرانی کرده بودند که ترامپ ممکن است در انتخابات یا بعد از آن ارتش را در خارج از کشور یا در داخل کشور درگیر مناقشه و جنگی کند تا اینگونه در قدرت بماند.
از طرف دیگر، دو مقام ارشد دولت این اقدامات ترامپ را چندان جدی تلقی نمیکنند و به خبرنگاران گفتهاند که ترامپ از اخراج زیردستانش لذت میبرد. او تنها دو ماه دیگر برای این کار فرصت دارد و برکناری اسپر یا مقامهای دیگر، به او که سازوکار رسانهها را میداند، این فرصت را میدهد تا دوباره توجه رسانهها را از جو بایدن که در انتخابات پیروز شده، به سوی خود برگرداند.
عملیاتی علیه دشمنان آمریكا
اما برخی مقامهای وزارت دفاع ابراز نگرانی کردهاند که رئیسجمهور ممکن است در آخرین روزهای ریاستجمهوری خود عملیاتی را به صورت آشکار یا مخفی علیه ایران یا سایر دشمنان ایالات متحده آغاز کند. «الیسا اسلاتکین»، نماینده دموکرات میشیگان و یکی از مقامهای سابق پنتاگون، میگوید: «از نظر من تنها چند دلیل برای اخراج وزیر دفاع در آستانه پایان کار دولت میتواند وجود داشته باشد. بیکفایتی یا اقدام یکی از این دلایل است که به نظر نمیرسد درباره اسپر صدق کند. مورد دوم انتقامجویی است که راهی غیرمسئولانه برای حل چالشهای امنیت ملی ما خواهد بود. دلیل سوم میتواند این باشد که رئیسجمهور میخواهد اقداماتی را انجام دهد که وزیر دفاع از انجام آن امتناع میورزد که دراینصورت بسیار نگرانکننده است. به هر دلیلی باشد، به نظر میرسد برکناری وزیر دفاع در روزهای ناپایدار دوران انتقالی به این معنی است که رئیسجمهوری مهمترین وظیفه خود یعنی محافظت از امنیت ملی آمریکا را نادیده گرفته است».
مارک اسپر پس از مطلعشدن از برکناری خود از طریق توییتر نامهای دوصفحهای به ترامپ نوشته و در آن تأکید کرده که «براساس قانون اساسی به کشور خدمت میکنم؛ بنابراین تصمیم شما را برای برکناری خودم میپذیرم». بااینحال رسانهها خبر از هشدار اسپر دادهاند که گفته «اگر فرد جانشین من فردی بلهقربانگو باشد، باید گفت وای به حال آمریکا».
انتصاب کریستوفر میلر بهعنوان جانشین موقت اسپر حتی شگفتی دوستان و نزدیکان میلر را هم برانگیخته. همکاران میلر سوابق او در نیروی ویژه ارتش و اقدامات ضدتروریستی را درخورتوجه میدانند؛ اما گفتهاند که او هیچ سابقه درخورتوجهی در وزارت دفاع ندارد که حتی انتصاب موقت او برای سرپرستی وزارت دفاع را توجیه کند. میلر از اقتدار لازم برای ایستادگی در برابر خواستههای رئیسجمهور برخوردار نیست و نمیتواند با او وارد چالش شود تا تصمیمات هزینهزا و مخربش را به تأخیر بیندازد.
«نیکلاس راسموسن»، یک مقام ارشد سابق مبارزه با تروریسم در دولت «جورج بوش» و «باراك اوباما» رؤسای جمهوری سابق آمریكا، هم درباره انتصاب جدید در پنتاگون میگوید: «انتصاب فردی با سابقه غیرقابل توجه در بالاترین جایگاه پنتاگون میتواند باعث سردی و اعتراض درجهداران ارشد ارتش شود. نه صرفا به این دلیل که انتصاب میلر انتصابی غیرمتعارف است؛ چنین اقداماتی باعث ایجاد حس بیثباتی و تصمیمگیری ناپایدار در داخل پنتاگون میشود و همین پیام را هم به دنیا مخابره میکند».
مایک پنس کجاست؟
«مایک پنس» معاون رئیسجمهوری كنونی آمریکا به جزیره سنیبل در نزدیکی شهر فورت مایرز واقع در ایالت فلوریدا میرود؛ جایی که پنس پیشتر برای گذراندن تعطیلات به آنجا رفته بود. یکی از مشاوران اداره هوانوردی فدرال آمریکا اعلام کرد پنس احتمالا تا روز شنبه در این جزیره اقامت خواهد داشت. این در حالی است که سخنگوی پنس به سؤالات درباره اینکه آیا این تعطیلات پیش از انتخابات برنامهریزی شده بود یا خیر، پاسخی نداد. پنس از بعد از صبح چهارشنبه که در کنار «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا ظاهر شد و ترامپ اشتباها مدعی پیروزی در انتخابات سه نوامبر شد، عمدتا در انظار عمومی دیده نشده است. در این مدت ترامپ و برخی متحدانش بدون ارائه سند و مدرک مدعی شدهاند که تقلب گسترده در انتخابات سه نوامبر باعث پیشتازی «جو بایدن»، رقیب دموکراتش در چندین ایالت سرنوشتساز شده است. درهمینحال، پنس درحالیکه حامی ترامپ بود، از مطرحکردن چنین ادعاهایی حذر کرد. او دوشنبه گذشته در توییتی نوشت: به تیم معاونت ریاستجمهوری گفتم تا زمانیکه همه چیز کامل نشود، هیچ چیزی و ماجرای این انتخابات نیز تمام نشده است. رئیسجمهوری ترامپ هرگز از مبارزه برای ما دست برنداشت و ما نیز تا زمانی که تکتک آرای قانونی شمارش نشوند، به مبارزه ادامه خواهیم داد. اما پنس مانند ترامپ این ادعا را که در انتخابات تقلب شده است، مطرح نکرد. او همچنین خلاف ترامپ وظایف روزانه خود را انجام داده است. ترامپ از پنجشنبهشب در ملأعام صحبتی نکرده است و از آن زمان تاکنون هیچ رویداد عمومی در برنامهاش نداشته است. پنس نیز تنها عصر دوشنبه نشست نیروی ضربت ویروس کرونا را برگزار کرد. بر اساس گزارش روزنامه نیویورکتایمز، پنس احتمالا پس از گذراندن تعطیلات در فلوریدا، به ایالت جورجیا سفر میکند تا از سناتورهای جمهوریخواه ایالت جورجیا یعنی «دیوید پردو» و «کلی لوفلر» حمایت کند.