تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۲۶
کد مطلب : ۴۲۰۵۴۷
کبنا گزارش میدهد
آرزوهای خل خلی! علی و سارینا را دریابیم (+ تصاویر تکان دهنده )
۲
کبنا ؛خواندن این متن و دیدن تصاویر زیر فقط 4 دقیقه وقت شما را میگیرد، علی و سارینا روز و شبشان را با خاک و گل میگذرانند، نه خبری از «شبکه آموزشی شاد» است، نه میدانند که هم سن و سالانشان چگونه و با چه امکاناتی زندگی میکنند.
آرزوهای خل خلی!
زندگی سخت گیرانه ولی زیباست..
سوار میشوی بر سریر آرزوها و مبلمان شهر فرش که تلویزیون هر روز و شب تبلیغ میکند..
کمی آبمیوه مینوشی و با نرم افزار شاد به کلاسهای آنلاین میرسی و بعد برای قدم زدن و بازی به پارک میروی در حالیکه برنده جایزه یک خرید ویژه به دلیل انجام زورکی تکلیفهایت شدهای..
اما چه میشود کرد..
علی و سارینا از همه این آرزوها همان تک مبل را دارند و بعید میدانم از آنچه که گفتم حتی تصور آرزوهایش را هم کنند..
آرزوهای علی و سارینا همه خاکی و گلی شده است..
هر صبح که میان آن همه خاک بیدار میشوند آرزو و امیدشان تمام شدن خاکهاست..
در ذهنشان این است که سیمان و ماسه برسد برای یک دیوار اتاق خواب زیبا...بیشتر از هر کودکی از بنایی سر در میاورند..
آنها خدایشان خدای توانای تمام کردن خاک و خلهاست..
خدا دوستانش را برایشان فرستاده بود.. آنها همه حرفهای دلشان را به خدا گفته بودند..
خدا به بندگانش لطف کرد و علی و سارینا را سر راهشان قرار داد...
آرزوهای خل خلی!
زندگی سخت گیرانه ولی زیباست..
سوار میشوی بر سریر آرزوها و مبلمان شهر فرش که تلویزیون هر روز و شب تبلیغ میکند..
کمی آبمیوه مینوشی و با نرم افزار شاد به کلاسهای آنلاین میرسی و بعد برای قدم زدن و بازی به پارک میروی در حالیکه برنده جایزه یک خرید ویژه به دلیل انجام زورکی تکلیفهایت شدهای..
اما چه میشود کرد..
علی و سارینا از همه این آرزوها همان تک مبل را دارند و بعید میدانم از آنچه که گفتم حتی تصور آرزوهایش را هم کنند..
آرزوهای علی و سارینا همه خاکی و گلی شده است..
هر صبح که میان آن همه خاک بیدار میشوند آرزو و امیدشان تمام شدن خاکهاست..
در ذهنشان این است که سیمان و ماسه برسد برای یک دیوار اتاق خواب زیبا...بیشتر از هر کودکی از بنایی سر در میاورند..
آنها خدایشان خدای توانای تمام کردن خاک و خلهاست..
خدا دوستانش را برایشان فرستاده بود.. آنها همه حرفهای دلشان را به خدا گفته بودند..
خدا به بندگانش لطف کرد و علی و سارینا را سر راهشان قرار داد...