تاریخ انتشار
شنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۳۲
کد مطلب : ۴۱۴۳۹۰
یادداشت|
در سوگ استاد
دکتر سید علیسینا رخشندهمند
۰
کبنا ؛
در سوگ استاد
گفت کسی خواجه سنایی بمرد
مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد.......
گنج زری بود در این خاکدان
کو دو جهان را به جوی میشمر
چهره ماندگار ادبیات فارسی، شاعر گرانمایه و خوشذوق، ادیب اریب، مصحح و پژوهشگر نامدار روزگار ما و استاد بازنشستهی دانشگاه تهران، دکتر مظاهر مصفا، چهارشنبه ۸ آبان ماه ۱۳۹۸، به یاران سفرکرده خود پیوست و روح بلند او که برچکاد قله دانش ایستاده بود، در جوار قرب حق آرام گرفت.
دریغا که پریشانحالی مجالم نمیدهد تا بهنحویکه شایسته اوست، از وی یاد کنم و «قلم را لختی بر روی بگریانم»؛ اما سکوت نیز نمیتوانم کردن که او در زمرهی انسانهای کمیابِ زمانهی ما بود.
آخرین دیدارمان را بهروشنی به یاد دارم. اواخر مردادماه ۱۳۹۸ بهاتفاق دکتر حسین پور مدیرعامل محترم خانه کتاب ایران و چند نفر دیگر از دوستان ایشان به دیدارشان رفتیم. چندان نای سخن گفتن نداشت، اما با لحنی صمیمی و آهسته گفت: صورت همهی شما را میبوسم.
شگفتا؛ باوجود بستری درازمدتی که داشتند، در لحن گفتارشان نه لرزشی بود نه شکایتی، نه آهی، نه افسوسی و نه ماتمی!
همصحبتی با او همیشه برای همهی کسانی که با ایشان در ارتباط بودند، مانند کلاس درسی بیهمتا بود، نهفقط درزمینهٔ شعر و تحقیق و پژوهش و تصحیح متون، بلکه در صفات انسانی از قبیل مسئولیتپذیری، دقت و جدیت در کار نیز کمنظیر بود. یکایک کلمات دستنوشتههایی را که به او ارجاع میشد، با دقت خاص خود میخواند، زیر برخی کلمات یا جملات خط میکشید و سپس دربارهی آنها به بحث مینشست. تا قانع نمیشد یا دیگران را قانع نمیکرد، دست نمیکشید. هرگز از آنچه درست و بهحق میپنداشت، عقب نمینشست و آنچه را نادرست میدانست، نمیپذیرفت. او در ادبیات پارسی، استادی به معنای کامل کلمه بود. در مدتی که مشغول تحقیق و پژوهش بود، دمی نمیآسود. همهی دغدغه او تحقیق و پژوهش بود و بس. شب و روز در فکر محتوای مطالب جدید بود و برای بهتر شدن آن، همواره اندیشههای نو، ساز میکرد.
مظاهر مصفی انسانی بیریا، بیتکلف، راستگو و دقیق بود و عمری دراز را در خدمت به آموزش ادبیات گرانسنگ پارسی سپری کرد. اعتمادبهنفس و شهامت کمنظیری داشت و بیتکلف و دور از هیاهو، دنیاخواهی، فخرفروشی، جاهطلبی، تفاخر و تبلیغات رایج، هدفمند قلم زد. او فردی فروتن و همیشه دانشجو بود و گرچه بر بلندیهای استادی ایستاده بود، گاه برای دانستن بیشتر، عیب نمیدانست که از دانشجویی جوان و تازهکار نیز بیاموزد. رُکگویی او که بیانگر صداقت او بود، در اندیشه و عمل، گاه رنجشهایی در دل افرادی که به او چندان نزدیک نبودند و اخلاق و منش صادقانهی او را بهخوبی نمیشناختند، ایجاد میکرد؛ اما او همان بود که مینمود و هرگز بهغیراز آنچه در دل داشت، تظاهر نمیکرد.
《مظاهر مصفا یکی از قصیدهسرایان شاخص ایرانی بعد از ملکالشعرا بهار است. وی در کشورهای افغانستان و هند و دیگر کشورهای فارسیزبان نیز دارای شهرت است. قصیدهٔ «هیچِ» او یکی از شعرهای اوست که دکتر غلامحسین یوسفی در کتاب چشمهٔ روشن به بررسی آن پرداخته و پروفسور صلاح الصاوی (شاعر و سخنسنج مصری) در کتاب العدمیّة فی شعر آن را ترجمه، نقد و بررسی کرده است.》
اکنون اگرچه استاد مظاهر مصفی دیگر در میان ما نیست، اما آثار او برای همیشه به یادگار در میان جویندگان راه علم زنده است. او با آثار گرانسنگی که از خود بهجای گذاشت، خود را جاودانه ساخت و آنها را در شطّ زمان روانه کرد. روانش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
((آثار استاد)))
(مجموعه شعر، تصحیح)
پاسداران سخن (چکامهسرایان)، شامل مجموعه اشعار از رودکی تا عصر حاضر
توفان خشم (چهل چکامه)
ده فریاد (مجموعه شعر)
سپید نامه (مجموعه شعر)
سیپاره (مجموعه شعر)
سی سخن (مجموعه شعر)
شبهای شیراز
قند پارسی
نسیم
نسخه اقدم (مجموعه چهارپارهها)
تصحیح دیوان ابوتراب فرقتی کاشانی
تصحیح مجمعالفصحاء (در چندین جلد)
تصحیح دیوان نزاری قهستانی
تصحیح دیوان سنایی
تصحیح کلیات سعدی
تصحیح جوامعالحکایات عوفی (در چندین جلد)
و…
=====================
دکتر سید علیسینا رخشندهمند
عضو بنیاد ملی نخبگان ایران
مدرس دانشگاههای تهران
در سوگ استاد
گفت کسی خواجه سنایی بمرد
مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد.......
گنج زری بود در این خاکدان
کو دو جهان را به جوی میشمر
چهره ماندگار ادبیات فارسی، شاعر گرانمایه و خوشذوق، ادیب اریب، مصحح و پژوهشگر نامدار روزگار ما و استاد بازنشستهی دانشگاه تهران، دکتر مظاهر مصفا، چهارشنبه ۸ آبان ماه ۱۳۹۸، به یاران سفرکرده خود پیوست و روح بلند او که برچکاد قله دانش ایستاده بود، در جوار قرب حق آرام گرفت.
دریغا که پریشانحالی مجالم نمیدهد تا بهنحویکه شایسته اوست، از وی یاد کنم و «قلم را لختی بر روی بگریانم»؛ اما سکوت نیز نمیتوانم کردن که او در زمرهی انسانهای کمیابِ زمانهی ما بود.
آخرین دیدارمان را بهروشنی به یاد دارم. اواخر مردادماه ۱۳۹۸ بهاتفاق دکتر حسین پور مدیرعامل محترم خانه کتاب ایران و چند نفر دیگر از دوستان ایشان به دیدارشان رفتیم. چندان نای سخن گفتن نداشت، اما با لحنی صمیمی و آهسته گفت: صورت همهی شما را میبوسم.
شگفتا؛ باوجود بستری درازمدتی که داشتند، در لحن گفتارشان نه لرزشی بود نه شکایتی، نه آهی، نه افسوسی و نه ماتمی!
همصحبتی با او همیشه برای همهی کسانی که با ایشان در ارتباط بودند، مانند کلاس درسی بیهمتا بود، نهفقط درزمینهٔ شعر و تحقیق و پژوهش و تصحیح متون، بلکه در صفات انسانی از قبیل مسئولیتپذیری، دقت و جدیت در کار نیز کمنظیر بود. یکایک کلمات دستنوشتههایی را که به او ارجاع میشد، با دقت خاص خود میخواند، زیر برخی کلمات یا جملات خط میکشید و سپس دربارهی آنها به بحث مینشست. تا قانع نمیشد یا دیگران را قانع نمیکرد، دست نمیکشید. هرگز از آنچه درست و بهحق میپنداشت، عقب نمینشست و آنچه را نادرست میدانست، نمیپذیرفت. او در ادبیات پارسی، استادی به معنای کامل کلمه بود. در مدتی که مشغول تحقیق و پژوهش بود، دمی نمیآسود. همهی دغدغه او تحقیق و پژوهش بود و بس. شب و روز در فکر محتوای مطالب جدید بود و برای بهتر شدن آن، همواره اندیشههای نو، ساز میکرد.
مظاهر مصفی انسانی بیریا، بیتکلف، راستگو و دقیق بود و عمری دراز را در خدمت به آموزش ادبیات گرانسنگ پارسی سپری کرد. اعتمادبهنفس و شهامت کمنظیری داشت و بیتکلف و دور از هیاهو، دنیاخواهی، فخرفروشی، جاهطلبی، تفاخر و تبلیغات رایج، هدفمند قلم زد. او فردی فروتن و همیشه دانشجو بود و گرچه بر بلندیهای استادی ایستاده بود، گاه برای دانستن بیشتر، عیب نمیدانست که از دانشجویی جوان و تازهکار نیز بیاموزد. رُکگویی او که بیانگر صداقت او بود، در اندیشه و عمل، گاه رنجشهایی در دل افرادی که به او چندان نزدیک نبودند و اخلاق و منش صادقانهی او را بهخوبی نمیشناختند، ایجاد میکرد؛ اما او همان بود که مینمود و هرگز بهغیراز آنچه در دل داشت، تظاهر نمیکرد.
《مظاهر مصفا یکی از قصیدهسرایان شاخص ایرانی بعد از ملکالشعرا بهار است. وی در کشورهای افغانستان و هند و دیگر کشورهای فارسیزبان نیز دارای شهرت است. قصیدهٔ «هیچِ» او یکی از شعرهای اوست که دکتر غلامحسین یوسفی در کتاب چشمهٔ روشن به بررسی آن پرداخته و پروفسور صلاح الصاوی (شاعر و سخنسنج مصری) در کتاب العدمیّة فی شعر آن را ترجمه، نقد و بررسی کرده است.》
اکنون اگرچه استاد مظاهر مصفی دیگر در میان ما نیست، اما آثار او برای همیشه به یادگار در میان جویندگان راه علم زنده است. او با آثار گرانسنگی که از خود بهجای گذاشت، خود را جاودانه ساخت و آنها را در شطّ زمان روانه کرد. روانش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
((آثار استاد)))
(مجموعه شعر، تصحیح)
پاسداران سخن (چکامهسرایان)، شامل مجموعه اشعار از رودکی تا عصر حاضر
توفان خشم (چهل چکامه)
ده فریاد (مجموعه شعر)
سپید نامه (مجموعه شعر)
سیپاره (مجموعه شعر)
سی سخن (مجموعه شعر)
شبهای شیراز
قند پارسی
نسیم
نسخه اقدم (مجموعه چهارپارهها)
تصحیح دیوان ابوتراب فرقتی کاشانی
تصحیح مجمعالفصحاء (در چندین جلد)
تصحیح دیوان نزاری قهستانی
تصحیح دیوان سنایی
تصحیح کلیات سعدی
تصحیح جوامعالحکایات عوفی (در چندین جلد)
و…
=====================
دکتر سید علیسینا رخشندهمند
عضو بنیاد ملی نخبگان ایران
مدرس دانشگاههای تهران
کدوم بنیاد نخبگان؟
کدوم تهران؟