توپچی‌های بی هدف

کبنا ؛متن ارسالی؛ استان کهگیلویه و بویراحمد با توجه به آمارها جز استان‌های است در کشور که همواره انتخابات‌ها را بطور وسیعی و چشم گیری مورد استقبال و وثوق خود قرار داده و در پروسه بلند مدت بازار انتخابات‌ها در این استان با توجهات و تمایلات مردم همیشه داغ و پررونق بوده است، این استان در رده استان‌های قرار گرفته که با بیشترین آمار رأی دهنده را با توجه به میزان جمعیت در خود دارد و برای مردم پر اهمیت بشمار می‌آید.

در این میان گرایش جامعه در رابطه با مباحث سیاسی و اختلاط جامعه نسبت به هواداری از یک کاندیدا فضای اشتیاق و شوری در چندین ماه قبل از انتخابات در میان مردم ایجاد کرده، که به یک اصل در هر محفل و مجلسی تبدیل شده است، جامعهٔ ما بخش کلانی از نگرش خود را هزینه جدل‌ها و مناقشه‌ها بر سر اثبات توان و قابلیت و کارآیی کاندیدا خود می‌کنند.
سیاست آنقدر برای این مردم حیاتی و فاخر شده است که در اذهان خود آن را می‌پرورانند و در تمام امور زندگیان را مهم می‌پندارند.
تا اینکه اندیشه این جامعه سبب شد تا ساحت سیاست استان کهگیلویه و بویراحمد هیچ زمان بی رونق نباشد و از بحث‌ها تا جدل‌ها و کشمکش‌های سیاسی بر سر کاندیداها تا مطالب، خبرها و سوژه‌های پر هیاهو در جنجال بازار انتخابات بی تأثیر نباشد و دلیلی که جامعه با ازدحام وارد این صحنه می‌شود همین شوری زود هنگامی است که بر سر دفاع از کاندیداها به میان می‌آید.
هرچند که دیدگاه دیرینهٔ این مردم نسبت به انتخاب‌ها برای انتخابات با اولویت‌های از جمله در نظر گرفتن مسائل ایلی و طایفه ایست و انتخاب‌ها را همواره با قومیت گرایی خواسته‌اند و دنبالهٔ ترفیع دیدگاه عشیره‌ای هستند تا آرمانی و عقیده‌ای.
 که با این نگاه نه تنها اصل و قاعدهٔ تفکر آسیب می‌بیند بلکه بدنهٔ اجتماعی هم ناخودآگاه صدمات عمقی هم از این گره بندی‌های ایلی خواهد خورد.
مطمئناً هر شخصیتی نه معصوم است و نه مبرا از هرگونه خطایست و هر شخصی در هر دوران از مسئولیت خود قاعدتاً کوتاهی یاکه کم کاری هم داشته که این حق جامعه است که او را مورد نقد و برسی قرار دهند و از تصمیم‌ها تا روش‌ها و رفتارهای او در انجام هر مسئله‌ای انتقاد کنند.
ولی آنجایی که فضای برای تخریب ایجاد شده و تناقض گویی مُد شده و ضدیت‌ها بُلد شده و اختلافات به اوج رسیده و زبان‌ها به تهمت گشوده شده و قلم‌ها برای تضعیف دیگری تراشیده شده و افکار در تقابل با هم نشسته جای برای یک نظر انداختن به اخلاق و ادب و منش در سیاست نگذاشته.
شوربختانه آنقدر فضای رسانه و حضور جامعه با مقیاس بالا در فضای مجازی رشد کرده که تمام نگرش‌ها متفاوت را در این فضای پر تنش شاهدیم، که برای اثبات هر شخصی در هر مقوله‌ای با هر دستی برای ویرانی دیگری می‌کوشند.
اینجاست که سری کنش‌ها از سوی سری افراد که با انگیزهٔ تخریب و تضعیف و تحریک جامعه نسبت به یک شخص می‌انجامد، و برای بالا بردن یک کاندیدا حاضر به هزار راه کار ناجور و کذب ند تا جامعه را فریب این افتراها دهند.
فضای سیاسی با برخوردهای این چنینی که تفکری تخریبگرا دارند و برای ضربه به هر جریانی وارد شرم آور ترین شیوه رفتاری می‌شوند، همین افراد با تفکر منحوس برای تقلیل پیوستگی یک جامعه به یک جریان برای براندازی هر جریانی با انحطاط در روان جامعه دست به هر فریب و انگی و وصله‌ای به هر شخصی می‌شوند.
ولی چه بسا تجربه نشان داده این رویه‌ها در فضای سیاسی رابطهٔ عکس با میزان تخریب یک شخص در نگاه مردم بوده، یعنی هر چقدر از سوی یک گروه خاص نسبت به رویکردی که یک شخص در زمان مسولیت داشته تخریب صورت گیرد و راه تکامل و موفقیت را در تضعیف جلوه دادن همان گروه بپیمایند قاعدتاً جامعهٔ هدفی که در نظر داشته‌اند با نگاه انحلالگران در اخلاق سیاسی به آنان نظر می‌اندازند.
حال چنین روندی که نه توان تقابل فکری دارد و نه قدرت تکامل بخشیدن به خود و نه انصافی در رقابت دارند قطعاً در اندیشه مردمانی که مسیر سیاست را بابی اخلاق نمی‌پذیرند دچار مشکل می‌شوند و به این سطح از بی اخلاقی در ساحت سیاست دگر اعتماد و اعتنا جامعه را به خود نمی‌بینند. تا همه آن تفاسیری که با تخریب بدنه اجتماعی را دچار شک و اضطراب نموده نزد جامعه لوث شود و همان ته کوپن باقی مانده راهم که داشتند هزینه فرآیند بی‌ارزش خود کنند.
---------------------
مهرداد نادری