تاریخ انتشار
شنبه ۱ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۰۶:۴۳
کد مطلب : ۶۰۲۶۷
میراث فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد به کجا می‌رود؟
۰
کبنا ؛احمد قاسمی
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان کبنا نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
به این دو عکس خوب نگاه کنید
حالا به این دو تای دیگر نیز دقت بفرمایید
عکس ها خود بیانگر همه چیز هستند و با زبان بی زبانی همه ی واقعیت ها را بیان می کنند. کاوش در آثار باستانی روش و اصول خاص خود را دارد و رعایت موارد ایمنی ضروری است چرا که از یک طرف این آثار بسیار حساس می باشند و با هر تماس خارجی احتمال تخریب آنها وجود دارد و از طرف دیگر بحث ایمنی و امنیت خود کاوشگر می باشد که متاسفانه در دو عکس اول این موارد رعایت نشده است و معلوم نیست آقایانی که در عکس هستند چه کار می کنند و دنبال چه هستند و اصلا آیا مراقب سلامتی خود هستند یا خیر؟ و یکی هم نیست بپرسد ایا چیزی گم شده است که با نور چراغ موبایل دنبال آن می گردید ؟ و آیا کسی با نور چراغ موبایل آثار تاریخی کشف می کند؟. هر چند بیش از این هم از این عزیزان انتظاری نمی رود چرا که مدرک و سابقه ی آقایان ربطی به مسائل اینچنینی ندارد.
متاسفانه بخش عظیمی از مدیران استان تنها خوب عکس یادگاری گرفتن را یاد گرفته اند شبیه همین عکس ها که بیشتر به درد ثبت در آلبوم های خانوادگی می خورد. هر وقت هم عکس ها در سایت ها ارایه شد و چند تا کامنت تعریف و تمجید برای خود گذاشتیم و کارهای تبلیغی پیش خوب رفت، وعده و وعیدها همه فراموش می شوند و کسی هم صحاب نخواهد شد. در همین مورد کشف آثار باستانی در شهر مهریان بعد از آن هیاهوی اولیه و عکس گرفتن های تکی و جمعی حالا همه چیز رها شده است و گفته می شود سازمان هیچ همکاری با گروه تحقیقی این پروژه ندارد.
در طول مدیریت آقای مشایی و یاران غارش آقایان بقایی، احمدزاده کرمانی و ملک زاده آنقدر مشکلاتی به بار آمد و آنقدر میراث فرهنگی و باستانی این مرز و بوم یا به زیر آب رفت ..که سال ها زمان می برد تا احیایی صورت گیرد. این وضعیت در میراث فرهنگی و البته ضرورت و نیاز نسل های جدید به این حوزه سبب شد رئیس جمهور روحانی اندکی بعد از مراسم تحلیف یکی از تکنوکرات ترین مدیرانش را به میراث بفرستد و وقتی هم نجفی رفت نیروی توانمند دیگری را مامور اصلاح و احیای میراث نمود تا شاید فرجی حاصل شود. اما متاسفانه در کهگیلویه و بویراحمد گویا این رسالت در اولویت نیست و سازمان به جای کار و توجه به آثار باستانی و یا رفع کمبودهای زیر ساختی حوزه گردشگری به جابجایی و عزل و نصب معاونان و البته سیاسی کاری قانع می باشد. بعد از انتصاب مسئله دار معاون توسعه ی سازمان این بار نوبت به آقای وحدتی که از فعالین ستاد آقای هدایتخواه در طول انتخابات مجلس و از نزدیکان آقای زارع بعد از پیروزی می باشد رسیده است تا کابینه آقای باقری تکمیل گردد جدیدا نیز از دهدشت خبر می رسد که یکی دیگر ار بازماندگان عصر مشایی به عنوان مدیر این شهرستان انتصاب گردیدند. نکته جالب در این عزل و نصب ها آن است که تلاش می شود تا این انتصابات مسئله دار را به پای نیروهای اصلاح طلب بنویسند در حالی که همه می دانند نه باقری اصلاح طلب است و نه اصلاح طلبان را با باقری کاری است. تا جاییکه چندی پیش زمانی که آقای شیرکوند معاون اقتصادی سازمان به یاسوج آمد هر چقدر ایشان تلاش کردند که با نیروهای اصلاح طلب دیدار داشته باشند اصلاح طلبان استان بواسطه سکوت سازمان درباره عملکرد میراث استان حاضر به دیدار با ایشان نشدند و این اتفاقات سیاسی و همین عزل و نصب ها یعنی همه ی کارهایی که در میراث استان انجام گرفته است
این در حالی است که آثار باستانی استان یا محل استراحت احشام شده اند و یا محلی برای ریختن و تجمع زباله و نخاله های ساختمانی و یا نشیمن گاه معتادان است و جای تعجب و حیرت است که یک سازمان عریض و طویل چون میراث«عُرضه» ی نصب یک فنس در اطراف آثاری از این دست را نداشته باشد
در حوزه صنایع دستی نیز وضعیت نگران کننده است و در حالی که زمانی نه چندان دور این صنعت بیشترین حجم میزان صادرات استان را به خود اختصاص داده بود حالا همه آن آثار و سرمایه های فرهنگی تنها در خاطرات و عکس های اسحاق آقایی و حسن غفاری یافت می شوند. میراث فرهنگی استان هم بجای چاره اندیشی و حمایت از این بخش به همان انتصابات کاملا سیاسی قانع است و هیچ توجهی هم به انتقادات و اعتراضات دلسوزان این حوزه ندارد.
در حوزه گردشگری که بهترین فرصت برای اقتصاد استان می باشد مرور وضعیت گردشگری استان در تعطیلات عید فطر کافی است تا به عمق فاجعه پی برد . ضعف و ناتوانی مسئولان گردشگری استان در کنار شهرداری یاسوج واقعیت های زیادی را هویدا نمود و متاسفانه در این چند روز نه اثری از مسئولان میراث در کنار مردم بود و نه خبری از تمهیدات و تنها نیروهای فعال این سازمان ماموران ورودی اماکن تفریحی جهت دریافت هزینه ی ورود بودند.
شدت و حدت ضعف ها و ایرادات به حدی بود که صدای اعتراض بسیاری از مسئولین بویژه رئیس پلیس راهور استان و چهره های فرهنگی چون حسن غفاری را سبب شد.
شکی نیست که با این وضعیت نمی توان به آینده میراثِ سیاست زده ی استان امیدوار بود و تنها باید منتطر آقای سلطانی فر بود که با قاطعیت بیشتری در مقابل این ضعف ها باستند. و نکته امیدوار کننده آن است که سلطانی فر تعهد و رودربایستی محمد علی نجفی در قبال نماینده ی حامی آقای مدیرکل را که روز رای اعتماد در دفاع از او سخن گفته بود را ندارد.
استان لبریز از نیروهای توانمند در همه حوزه ها و بویژه همین حوزه میراث فرهنگی می باشد و اتفاقا یکی از چهره های هم استانی یعنی آقای ریحان سروش مقدم چندی پیش از دست آقای سلطانی فر حکم مدیر کلی میراث فرهنگی استان همدان را دریافت نمودند و در همین مدت کوتاه منشا تحولات عمیق و بنیادی در این نهاد بوده اند. پس هم نیروی توانمند وجود دارد و هم جای کار هست و بهانه تراشی و بحث کمبود بودجه پذیرفتنی نیست و ما انتظار کار و حرکت جهادی برای یک انقلاب حقیقی در میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد را داریم.
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان کبنا نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
به این دو عکس خوب نگاه کنید
حالا به این دو تای دیگر نیز دقت بفرمایید
عکس ها خود بیانگر همه چیز هستند و با زبان بی زبانی همه ی واقعیت ها را بیان می کنند. کاوش در آثار باستانی روش و اصول خاص خود را دارد و رعایت موارد ایمنی ضروری است چرا که از یک طرف این آثار بسیار حساس می باشند و با هر تماس خارجی احتمال تخریب آنها وجود دارد و از طرف دیگر بحث ایمنی و امنیت خود کاوشگر می باشد که متاسفانه در دو عکس اول این موارد رعایت نشده است و معلوم نیست آقایانی که در عکس هستند چه کار می کنند و دنبال چه هستند و اصلا آیا مراقب سلامتی خود هستند یا خیر؟ و یکی هم نیست بپرسد ایا چیزی گم شده است که با نور چراغ موبایل دنبال آن می گردید ؟ و آیا کسی با نور چراغ موبایل آثار تاریخی کشف می کند؟. هر چند بیش از این هم از این عزیزان انتظاری نمی رود چرا که مدرک و سابقه ی آقایان ربطی به مسائل اینچنینی ندارد.
متاسفانه بخش عظیمی از مدیران استان تنها خوب عکس یادگاری گرفتن را یاد گرفته اند شبیه همین عکس ها که بیشتر به درد ثبت در آلبوم های خانوادگی می خورد. هر وقت هم عکس ها در سایت ها ارایه شد و چند تا کامنت تعریف و تمجید برای خود گذاشتیم و کارهای تبلیغی پیش خوب رفت، وعده و وعیدها همه فراموش می شوند و کسی هم صحاب نخواهد شد. در همین مورد کشف آثار باستانی در شهر مهریان بعد از آن هیاهوی اولیه و عکس گرفتن های تکی و جمعی حالا همه چیز رها شده است و گفته می شود سازمان هیچ همکاری با گروه تحقیقی این پروژه ندارد.
در طول مدیریت آقای مشایی و یاران غارش آقایان بقایی، احمدزاده کرمانی و ملک زاده آنقدر مشکلاتی به بار آمد و آنقدر میراث فرهنگی و باستانی این مرز و بوم یا به زیر آب رفت ..که سال ها زمان می برد تا احیایی صورت گیرد. این وضعیت در میراث فرهنگی و البته ضرورت و نیاز نسل های جدید به این حوزه سبب شد رئیس جمهور روحانی اندکی بعد از مراسم تحلیف یکی از تکنوکرات ترین مدیرانش را به میراث بفرستد و وقتی هم نجفی رفت نیروی توانمند دیگری را مامور اصلاح و احیای میراث نمود تا شاید فرجی حاصل شود. اما متاسفانه در کهگیلویه و بویراحمد گویا این رسالت در اولویت نیست و سازمان به جای کار و توجه به آثار باستانی و یا رفع کمبودهای زیر ساختی حوزه گردشگری به جابجایی و عزل و نصب معاونان و البته سیاسی کاری قانع می باشد. بعد از انتصاب مسئله دار معاون توسعه ی سازمان این بار نوبت به آقای وحدتی که از فعالین ستاد آقای هدایتخواه در طول انتخابات مجلس و از نزدیکان آقای زارع بعد از پیروزی می باشد رسیده است تا کابینه آقای باقری تکمیل گردد جدیدا نیز از دهدشت خبر می رسد که یکی دیگر ار بازماندگان عصر مشایی به عنوان مدیر این شهرستان انتصاب گردیدند. نکته جالب در این عزل و نصب ها آن است که تلاش می شود تا این انتصابات مسئله دار را به پای نیروهای اصلاح طلب بنویسند در حالی که همه می دانند نه باقری اصلاح طلب است و نه اصلاح طلبان را با باقری کاری است. تا جاییکه چندی پیش زمانی که آقای شیرکوند معاون اقتصادی سازمان به یاسوج آمد هر چقدر ایشان تلاش کردند که با نیروهای اصلاح طلب دیدار داشته باشند اصلاح طلبان استان بواسطه سکوت سازمان درباره عملکرد میراث استان حاضر به دیدار با ایشان نشدند و این اتفاقات سیاسی و همین عزل و نصب ها یعنی همه ی کارهایی که در میراث استان انجام گرفته است
این در حالی است که آثار باستانی استان یا محل استراحت احشام شده اند و یا محلی برای ریختن و تجمع زباله و نخاله های ساختمانی و یا نشیمن گاه معتادان است و جای تعجب و حیرت است که یک سازمان عریض و طویل چون میراث«عُرضه» ی نصب یک فنس در اطراف آثاری از این دست را نداشته باشد
در حوزه صنایع دستی نیز وضعیت نگران کننده است و در حالی که زمانی نه چندان دور این صنعت بیشترین حجم میزان صادرات استان را به خود اختصاص داده بود حالا همه آن آثار و سرمایه های فرهنگی تنها در خاطرات و عکس های اسحاق آقایی و حسن غفاری یافت می شوند. میراث فرهنگی استان هم بجای چاره اندیشی و حمایت از این بخش به همان انتصابات کاملا سیاسی قانع است و هیچ توجهی هم به انتقادات و اعتراضات دلسوزان این حوزه ندارد.
در حوزه گردشگری که بهترین فرصت برای اقتصاد استان می باشد مرور وضعیت گردشگری استان در تعطیلات عید فطر کافی است تا به عمق فاجعه پی برد . ضعف و ناتوانی مسئولان گردشگری استان در کنار شهرداری یاسوج واقعیت های زیادی را هویدا نمود و متاسفانه در این چند روز نه اثری از مسئولان میراث در کنار مردم بود و نه خبری از تمهیدات و تنها نیروهای فعال این سازمان ماموران ورودی اماکن تفریحی جهت دریافت هزینه ی ورود بودند.
شدت و حدت ضعف ها و ایرادات به حدی بود که صدای اعتراض بسیاری از مسئولین بویژه رئیس پلیس راهور استان و چهره های فرهنگی چون حسن غفاری را سبب شد.
شکی نیست که با این وضعیت نمی توان به آینده میراثِ سیاست زده ی استان امیدوار بود و تنها باید منتطر آقای سلطانی فر بود که با قاطعیت بیشتری در مقابل این ضعف ها باستند. و نکته امیدوار کننده آن است که سلطانی فر تعهد و رودربایستی محمد علی نجفی در قبال نماینده ی حامی آقای مدیرکل را که روز رای اعتماد در دفاع از او سخن گفته بود را ندارد.
استان لبریز از نیروهای توانمند در همه حوزه ها و بویژه همین حوزه میراث فرهنگی می باشد و اتفاقا یکی از چهره های هم استانی یعنی آقای ریحان سروش مقدم چندی پیش از دست آقای سلطانی فر حکم مدیر کلی میراث فرهنگی استان همدان را دریافت نمودند و در همین مدت کوتاه منشا تحولات عمیق و بنیادی در این نهاد بوده اند. پس هم نیروی توانمند وجود دارد و هم جای کار هست و بهانه تراشی و بحث کمبود بودجه پذیرفتنی نیست و ما انتظار کار و حرکت جهادی برای یک انقلاب حقیقی در میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد را داریم.
