تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۴۴
کد مطلب : ۵۹۶۵۲

درآمدي بر توانايي فرزندان و ناتواني مديران استان

۲
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سعید کرمی
یا أَیُّها النّاسُ إِنّا خَلَقْنَاکُمْ مِن ذَکَر وَ أُنثَى وَ جَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَآئِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَیکُمْ؛ اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ و (اینها ملاک امتیاز نیست) گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست. "حجرات/12"ostan (2)
ديروز كه مقتضاي زمان، تاختن و بر انداختن بود و آن روزها كه طينت پاك بشر و بايدهاي ديروزش دستخوش نبايدهاي امروز نشده بود و همت ها بر دستگيري بود و نه مچ گيري؛ مرزوبوم مردخيز و غيورپرور كهگيلويه و بويراحمد، رستنگاه دلاورمردان و شير زناني بود كه حكايت غيرت شان در سينه پردرد اين سرزمين آريايي مثبوت و نقش اصالت شان در نگارخانه يادهاي ماندگار و صحيفه نمادهاي افتخار، منقوش ابدي است و به تعبير مرحوم بهمن بيگي: "آنقدر پاي در ركاب فشردند و انگشت به ماشه بردند تا از دهستاني استاني ساختند".
امروز كه نياز زمان فتح قله هاي علمي و ثبت شايستگي در مديريت اصولي جامعه مي باشد نيز، فرزندان توانمند و مخلص اين ديار با اصالت از اقتضاي زمان غافل نبوده و به فراخور موقعيت، نقش پررنگ و سهم بسزايي را در عرصه هاي مديريتي و ميادين علمي كشور ايفا و به خود اختصاص داده اند، كه بي ترديد خاستگاه اين ظهور و بروز، ريشه در تاريخ پرافتخار و اصالت موروثي پدرانشان دارد.
اما اين سرزمين سبزپوش همچنان كه رويشگاه درختان پربار و زادگاه فرزندان پرافتخار است، آلوده به علفهاي هرز و سرطاني نيز شده است كه با پيچيدن به دست و پا و تاختن بر چهره سبز فرزندان توانمند استان، عرصه را بر ايشان تنگ نموده و زمينه شكوفايي اين استعدادهاي بالقوه و درخشان را قرباني حضور بي ثمر و وجود بي اثر خود كرده اند.
اگر چه با يك حساب سرانگشتي و آمار سطحي، رشد قابل توجه و عملكرد غرورآفرين فرزندان توانمند اين ديار در خارج از مرزهاي استان، استعداد بالقوه و توفيق ايشان در مناصب كلان مديريتي را مؤيد است، اما محروميت از توسعه و مديران ضعيف و منفعل و گاها آزمايشي غيربومي از مهمترين معضلات استان بوده و همواره گرد حسرت را به رخسار مردمان مستحق اين آب و خاك مستعد تحميل كرده است.
لازم به ذكر است كه محروميت تأسفبار استان ثروتمند ما، محروميت از توسعه و مديران توسعه گر است، نه محروميت از منابع و بسترهاي لازم براي توسعه؛ كه از لحاظ منابع بالقوه خداداي و استعدادهاي توسعه به نسبت وسعت استان و پتانسيل موجود، اگر غني ترين استان كشور نباشيم، جزء برخوردارترين استان ها از حيث مقولات فوق الذكر هستيم كه برخي از اين موارد در «نامه اي به استاندار» در همين پايگاه خبري و با همين قلم موجود است و از ذكر مجدد آنها خودداري مي كنيم.
واقعيت تلخ اين است كه همان مديران توانمند و مهره هاي ارزشمند اين خطه كه توانايي برجسته ايشان در سطوح كشوري محرز و زبانزد است، اگر در متن همين استان و ديار مادري خود مشغول به خدمت شوند، ديري نمي پايد كه به شديدترين وجه ممكن از ناحيه افراد و يا گروههاي معدودي با انگيزه هاي منحرف جناحي و تعصبات مفرط قومي و قبيله اي مورد تخريب قرار مي گيرند و مويد اين ادعا هم مديران بومي هستند كه با شكننده ترين امواج تخريب و مخرب ترين حواشي از استان خارج شدند و هم اكنون در سطوح كلان كشوري و فرا استاني مي درخشند.
اما تمام اين مصيبات و مكافات، زاييده تفكر جاهلانه و همت حقيرانه دوگروه عمده مقصر به شرح ذيل و تبعيت برخي عوام ناآگاه و قاصر از ايشان است.
يكي ميرزا قلمدان هاي حقارت زده اي كه قلم به دست گرفته و با خواندن چند كتاب و شنيدن چند حرف و نوشتن چند مطلب، اعتماد به نفس كاذبي بر آنان مستولي شده و احساس مي كنند كه شريعتي زمان اند و دست علامه دهر را از پشت بسته و خود را خداوندگار سياست و قضاوت مي پندارند؛ و بدين شرح با ايجاد حواشي صد تا يه غاز و طرح مزخرفات شوم "سردسير و گرمسيري"، تيشه بر ريشه استعداد و توانايي بالقوه مديران بومي و انسجام گره گشاي استان مي زنند.
و ديگري خاله زنك هاي مريض النفس و فرومايه اي كه شب و روز براي منافع منحوس و مطامع منفور خود مي دوند و تمام همت و خاصيت شان در تملق و چاپلوسي شخص و گروهي و تخريب و به دوش كشيدن بار گناه ديگري به بهاي اخذ امتيازي ولو ناچيز خلاصه مي شود.
جاي حسرت دارد كه در بحبوحه سياست امروز، سياست زدگان بي سياستي در استان ما از سياست دم مي زنند كه از دنياي پيچيده و پرتكاپوي آن، تنها ضايعات متعفن باندبازي و حقارت تخريب را وارث اند و جز اراجيف كوچه بازاري، حتي از الفباي منطق احزاب و مبناي سياست هم بي خبرند؛ حزب بازان بي منطق و باندبازان باد گرايي كه در ميدان سياست، بازيچه سياسي مسخ شده و نردبان مسلوب الشعوري هستند، كه فرصت طلبان بر گردن شان سوار شده و خطوط منافع خود را با شرف و انسانيت آنان ترسيم مي كنند.
واضح و مبرهن است كه بخشي از دنياي سياست، جزء لاينفك جامعه پوياي امروز بوده و درك و فعاليت سياسي به ميزان لازم و در چارچوب حدود و ثغور معين، از بايسته هاي گريز ناپذير و مقتضاي زمانه حاضر است؛ و منكر نيستيم  كه انتقادات سازنده نيز از مهمترين مولفه هاي توسعه و ركن ركين جامعه است و همچنين نگاه واقع بينانه و فارغ از تعصبات قومي و قبيله اي يا گروهي و جناحي، مهمترين دستاويزي است كه مي تواند خطر تجاوز و تعدي صاحبان مناصب مختلف به حقوق مردم را به ميزان زيادي مهار كرده و ترس از انتقاد و مواخذه عامل بازدارنده ايست كه مديران و مسئولين را از سواستفاده از مناصب و ساير مفاسد بر حذر دارد.
اما در غالب انتقادات مطروحه در كلام منتقدان ما هميشه ردپايي از غرض ورزي و گرايش هاي شخصي، گروهي، قومي و قبيله اي مشهود و محسوس است كه بي شك "ميخ دوشاخ نيز بر زمين فرو نرود".
تاريخ استان ما هميشه اين معضل را درسينه خود دارد كه هر نماينده اي كه بر مسند وكالت مردم نشسته و هر مديربومي كه بر راس نهادي مي نشيند، از ناحيه گروه ناهمسو باخود مورد تخريب شديد قرار گرفته و مورد اتهاماتي واقع مي شود كه هيچ ترادف معنايي با مفهوم انتقاد نداشته و بدين شرح از مسير خدمت رساني و تلاش براي تعالي حوزه و سازمان تحت مديريت خود به سمت دفع حملات وارده و گاها مقابله به مثل منحرف مي شود و ماداميكه چنين تفكرات انحرافي بر استان حاكم بوده و چنين افراد كوته فكري كه افق ديدشان از نوك بيني شان فراتر نمي رود بر افكار عمومي و جو منطقه مي تازند، اين خطه مظلوم در كنار تمام استعدادها و منابع اش  با واژه ناميمون محروميت مانوس و همچنان "کاسه همان کاسه است و آش همان آش".
در پايان تأكيد مي شود عصاره كلام اين گفتار به معني قوت و تاييد همه مديران بومي و ضعف و تخريب تمام مسئولان غيربومي نبوده و هميشه هم تاكيد بر انتصاب كارگزاران بومي نخواهد بود و جانمايه غايت اين نوشتار اثبات "اصل بي اصالت خودستيزي و تخريب نيروهاي بومي حسب تعصبات موهوم" و متأثر از فضاي قومي و قبيله اي استان است كه اميد مي رود همزمان با ورود قشر جوان و آگاه و مسلح به واقع بيني و سعه صدر به عرصه هاي اجتماعي، و به همت بزرگان تمامي قبايل و طوايف استان و هوشياري اصحاب رسانه، شاهد حمايت همه جانبه از فرزندان توانمند استان و مقابله جدي با تضييع و تخريب مغرضانه اين سرمايه هاي بي بديل باشيم.
انشاءالله
نام شما

آدرس ايميل شما

تقی
Iran, Islamic Republic of
مرگ بر کسی که شعار سردسیری و گرمسیری میدهد
منتقد
Iran, Islamic Republic of
یکی از این خاله زنک ها اقای محدث است که استاندار و نماینده ها را مورد نقد های نا عادلانه و غیر منصفانه قرار داده و فقط به دنبال منفعت شخصی بوده این اقا ابروی ما منتقد ها رو برده .
خواهش می کنم از کبنا نیوز نظر من را بدون ویرایش منتشر کنه متشکرم.
در ضمن اقای محدث نمی خواد با اسم های متفاوت از خودت تعریف و تمجید کنی چون از عادت های شماست.
«مومو» را با کودکان خود آشنا کنید

«مومو» را با کودکان خود آشنا کنید

قدیم‌ترها والدین که می‌خواستند کودکان خود را بترسانند از «لولو خورخوره» برای آنها می‌گفتند ...
(عکس) ورزشکار منکر کرونا بر اثر ابتلا به آن درگذشت

(عکس) ورزشکار منکر کرونا بر اثر ابتلا به آن درگذشت

دیمیتری استاژوک ورزشکار مشهور بدنسازی در پست اینستاگرام خود نوشت: من همان کسی هستم که ...
آیا روحانی تاریخ را تحریف کرده است؟

آیا روحانی تاریخ را تحریف کرده است؟

دولت حسن روحانی که در این شرایط سخت اقتصادی تمام تلاش خود را به کار بسته است تا بتواند ...
1