مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ابوذر صالح‌نسب در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت؛
چند صباحی مانده به بهار طبیعت٬بهاری در پی خزان زمستان و اندوه جانسوز دنا٬بزرگان ایلم "بویراحمد سرافراز" چون بزرگانشان به پاس شجاعت‌ها و فریادهای طوفانی سوزناک غلام کهگیلویه و بویراحمدی‌ها در خونخواهی عزیزان سفرکرده بر فراز دنای استوار٬میزبان وکیل الرعایای زمانه دیارشان دکتر تاجگردون شدند و با دورانداختن کینه‌ها و کدورت‌ها دست به دست هم همزمانی شروع دگرگونی طبیعت و نزول باران پاک کننده دل‌ها و رحمت پایان ناپذیر خداوند متعال را جشن گرفتند.
چند روز قبل از آن استیضاح تاریخی و روز ماندگار مجلس و عزت آفرینی مرد شیشه ای استانمان ٬خطاب به تاجگردون ایلم کوتاه نوشتم که نه تنها بویراحمد و دنا تو را می‌خواند بلکه تمام حق خواهان و عدالت طلبان و آینده نگران عاشق این سرزمین تو و امثال تو را می‌خواند. خوشحالم که زمان زیادی نیاز نبود تا نیت خالصانه و حقانیت غلام دیارمان با غرش‌های طوفانی‌اش و گفتن جملات تاریخی‌اش که من آدم هیچ کس نیستم من غلام کهگیلویه و بویراحمدی‌ها هستم بر همگان ثابت شود.
آری٬فریادهای سهمگین و امیدبخش و سرشار از آه و درد و ناله تاجگردون از برای ملت و در خانه ملت هم حقانیت آن مرد بزرگ را بر همگان ثابت نمود و البته هم سطح انتظارت همگانی و عام المنفعه را از ایشان بسیار بالاتر برد.
به عنوان فرزند کوچکی از ایل بویراحمد ٬از موقع شناسی و قدرشناسی و همراهی بزرگان بویراحمد سربلند در این شرایط حساس تاریخی با تاجگردون دیارمان سپاسگزاری دارم و این میزبانی و استقبال را با بیتی از حافظ خوش سخن به پایان می‌رسانم و امیدوارم با اتکال به خداوند رحمن و رحیم "غلامرضا تاجگردون" در در امر خدمت رسانی به این مردم شایسته بیش از پیش حریص تر و استوارتر گردد.
"رواق منظر چشم من آشیانه‌ی توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه‌ی توست"
ابوذر صالح نسب از اهالی بویراحمد همیشه سرافراز
چند صباحی مانده به بهار طبیعت٬بهاری در پی خزان زمستان و اندوه جانسوز دنا٬بزرگان ایلم "بویراحمد سرافراز" چون بزرگانشان به پاس شجاعت‌ها و فریادهای طوفانی سوزناک غلام کهگیلویه و بویراحمدی‌ها در خونخواهی عزیزان سفرکرده بر فراز دنای استوار٬میزبان وکیل الرعایای زمانه دیارشان دکتر تاجگردون شدند و با دورانداختن کینه‌ها و کدورت‌ها دست به دست هم همزمانی شروع دگرگونی طبیعت و نزول باران پاک کننده دل‌ها و رحمت پایان ناپذیر خداوند متعال را جشن گرفتند.
چند روز قبل از آن استیضاح تاریخی و روز ماندگار مجلس و عزت آفرینی مرد شیشه ای استانمان ٬خطاب به تاجگردون ایلم کوتاه نوشتم که نه تنها بویراحمد و دنا تو را می‌خواند بلکه تمام حق خواهان و عدالت طلبان و آینده نگران عاشق این سرزمین تو و امثال تو را می‌خواند. خوشحالم که زمان زیادی نیاز نبود تا نیت خالصانه و حقانیت غلام دیارمان با غرش‌های طوفانی‌اش و گفتن جملات تاریخی‌اش که من آدم هیچ کس نیستم من غلام کهگیلویه و بویراحمدی‌ها هستم بر همگان ثابت شود.
آری٬فریادهای سهمگین و امیدبخش و سرشار از آه و درد و ناله تاجگردون از برای ملت و در خانه ملت هم حقانیت آن مرد بزرگ را بر همگان ثابت نمود و البته هم سطح انتظارت همگانی و عام المنفعه را از ایشان بسیار بالاتر برد.
به عنوان فرزند کوچکی از ایل بویراحمد ٬از موقع شناسی و قدرشناسی و همراهی بزرگان بویراحمد سربلند در این شرایط حساس تاریخی با تاجگردون دیارمان سپاسگزاری دارم و این میزبانی و استقبال را با بیتی از حافظ خوش سخن به پایان می‌رسانم و امیدوارم با اتکال به خداوند رحمن و رحیم "غلامرضا تاجگردون" در در امر خدمت رسانی به این مردم شایسته بیش از پیش حریص تر و استوارتر گردد.
"رواق منظر چشم من آشیانه‌ی توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه‌ی توست"
ابوذر صالح نسب از اهالی بویراحمد همیشه سرافراز
