مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سورنا (متن ارسالی)
با شروع هفته دولت، به رسم دیرینه، جنب و جوش دولتیها برای افتتاح دستاوردهای سالیانه از سایر ایام سال بیشتر و مشهودتر به نظر میرسد. اما در این بین چندین نکته در خصوص عملکرد مسئولین محترم استانی و نحوه اقدام آن قابل ذکر است:
۱- نمایش و مانور نمایندگان مجلس در افتتاح پروژه¬ها چنان پر رنگ بوده که گویی هفته، هفته مجلس بوده و گاه چنان در مقام سخنگو به تشریح و معرفی پروژه میپردازند، که گویی در انجام وظایف، بین قوای مجریه و مقننه جابجایی صورت گرفته است. و جالبتر اینکه در مواردی رئیس محترم دفتر برخی نمایندگان مجلس هم خود دست بکار شده و بجای سخنگوی دستگاه اجرایی خبررسانی مینماید.
۲- برخی از پروژهها گاه چنان کم اهمیت بوده، که قشون کشی سیاسیون و مانور رسانه¬ای سبب حیرت و تعجب همگانی میگردد. به عنوان مثال میتوان به افتتاح آژانس تاکسی، خانه بهداشت و ... اشاره کرد. البته در این مقال سعی بر کم اهمیت دادن خدمت رسانی به مردم شریف نیست، که هر گونه خدمت و لو به هر میزان و اندازه قابل تقدیر و ستایش است، هدف عدم تناسب اهمیت کار و تبلیغات صورت گرفته است، که نه تنها سبب تاثیر مثبتی در افکار عمومی نمیگردد، که بر عکس تاثیر منفی بخصوص در بین قشر تحصیل کرده و آگاه جامعه به جای خواهد گذاشت.
۳- اگرچه مشکلات مالی دولت به واسطه اعمال تحریمهای ظالمانه غیر قابل انکار بوده، اما عدم اجرای طرحهای بزرگ و قابل اعتنا، بیش از آنکه متاثر از این عامل باشد، بهواسطه عدم توانمندی بخش قابل توجهی از مدیریت استانی، در شرایط تنگنا و قدرت چانهزنی است. که در شرایط کمبود و سختی، مدیریت متناسب با شرایط لازم است.
و اما در آخر، مقوله اختصاصی مورد بحث، راه اندازی کاروانهای تحت عناوین مختلف... در مناطق محروم و بازتاب گسترده رسانهای آن است. تصاویری که از حضور گسترده مردم برای گرفتن خدمات موقت و یک روزه منتشر میشود. تصاویری که بیشتر از آنکه مایه خوشحالی و رزومه کاری برای افراد خاص باشد، سبب نگرانی است. باز هم به تکرار، اگرچه گشودن مشکل از مردم، کاری است شایسته و پسندیده، اما آیا وقت آن نیست که از مسئولان محترم بپرسیم چرا باید مناطقی تحت عنوان محروم به مانند مارگون، زیلایی، لوداب، سرآسیاب، دیشموک، و ... وجود داشته باشد؟ چرا ابتدائی ترین حق مردم، در بعضی حوزه های اقتصادی، اشتغال و بهداشت در بخشهای یاد شده تا کنون تامین نشده که اینگونه محتاج خدمات یک روزه و موقت باشند؟ اصلاً چه اقدامی برای رفع این محرومیتها صورت گرفته است؟ آیا حفظ عزت و آبروی این مردم از رفع بیماری سنگینتر نیست؟ آیا این مردم در زمانهای خاص عزیز و محترم هستند؟
مردم عزیز استان به حدی از آگاهی رسیدهاند که فرق ناتوانی مدیر را با شرایط سخت اقتصادی و کمبودها و کاستیها درک کنند. به مسئولین محترم توصیه میشود، با مردم به صداقت رفتار کرده و واقعیات را به مردمی که میدانند بگویند، و بدانند که عزت و آبروی محرومین سرمایه اصلی آنان است. اگر نمیتوانیم دردی از محرومین رفع کنیم، بر آن نیفزائیم.
در پایان خدمات گسترده دولت جمهوری اسلامی را به مردم این استان ارج مینهیم.
با شروع هفته دولت، به رسم دیرینه، جنب و جوش دولتیها برای افتتاح دستاوردهای سالیانه از سایر ایام سال بیشتر و مشهودتر به نظر میرسد. اما در این بین چندین نکته در خصوص عملکرد مسئولین محترم استانی و نحوه اقدام آن قابل ذکر است:
۱- نمایش و مانور نمایندگان مجلس در افتتاح پروژه¬ها چنان پر رنگ بوده که گویی هفته، هفته مجلس بوده و گاه چنان در مقام سخنگو به تشریح و معرفی پروژه میپردازند، که گویی در انجام وظایف، بین قوای مجریه و مقننه جابجایی صورت گرفته است. و جالبتر اینکه در مواردی رئیس محترم دفتر برخی نمایندگان مجلس هم خود دست بکار شده و بجای سخنگوی دستگاه اجرایی خبررسانی مینماید.
۲- برخی از پروژهها گاه چنان کم اهمیت بوده، که قشون کشی سیاسیون و مانور رسانه¬ای سبب حیرت و تعجب همگانی میگردد. به عنوان مثال میتوان به افتتاح آژانس تاکسی، خانه بهداشت و ... اشاره کرد. البته در این مقال سعی بر کم اهمیت دادن خدمت رسانی به مردم شریف نیست، که هر گونه خدمت و لو به هر میزان و اندازه قابل تقدیر و ستایش است، هدف عدم تناسب اهمیت کار و تبلیغات صورت گرفته است، که نه تنها سبب تاثیر مثبتی در افکار عمومی نمیگردد، که بر عکس تاثیر منفی بخصوص در بین قشر تحصیل کرده و آگاه جامعه به جای خواهد گذاشت.
۳- اگرچه مشکلات مالی دولت به واسطه اعمال تحریمهای ظالمانه غیر قابل انکار بوده، اما عدم اجرای طرحهای بزرگ و قابل اعتنا، بیش از آنکه متاثر از این عامل باشد، بهواسطه عدم توانمندی بخش قابل توجهی از مدیریت استانی، در شرایط تنگنا و قدرت چانهزنی است. که در شرایط کمبود و سختی، مدیریت متناسب با شرایط لازم است.
و اما در آخر، مقوله اختصاصی مورد بحث، راه اندازی کاروانهای تحت عناوین مختلف... در مناطق محروم و بازتاب گسترده رسانهای آن است. تصاویری که از حضور گسترده مردم برای گرفتن خدمات موقت و یک روزه منتشر میشود. تصاویری که بیشتر از آنکه مایه خوشحالی و رزومه کاری برای افراد خاص باشد، سبب نگرانی است. باز هم به تکرار، اگرچه گشودن مشکل از مردم، کاری است شایسته و پسندیده، اما آیا وقت آن نیست که از مسئولان محترم بپرسیم چرا باید مناطقی تحت عنوان محروم به مانند مارگون، زیلایی، لوداب، سرآسیاب، دیشموک، و ... وجود داشته باشد؟ چرا ابتدائی ترین حق مردم، در بعضی حوزه های اقتصادی، اشتغال و بهداشت در بخشهای یاد شده تا کنون تامین نشده که اینگونه محتاج خدمات یک روزه و موقت باشند؟ اصلاً چه اقدامی برای رفع این محرومیتها صورت گرفته است؟ آیا حفظ عزت و آبروی این مردم از رفع بیماری سنگینتر نیست؟ آیا این مردم در زمانهای خاص عزیز و محترم هستند؟
مردم عزیز استان به حدی از آگاهی رسیدهاند که فرق ناتوانی مدیر را با شرایط سخت اقتصادی و کمبودها و کاستیها درک کنند. به مسئولین محترم توصیه میشود، با مردم به صداقت رفتار کرده و واقعیات را به مردمی که میدانند بگویند، و بدانند که عزت و آبروی محرومین سرمایه اصلی آنان است. اگر نمیتوانیم دردی از محرومین رفع کنیم، بر آن نیفزائیم.
در پایان خدمات گسترده دولت جمهوری اسلامی را به مردم این استان ارج مینهیم.