مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛مصطفی گنجی
خبرنگار نبض گویای کشور است.
خبرنگاری نه شغل است و نه حرفه بلکه هنری است که خبرنگاری با استعداد، توانمند، شجاع و صادق نیاز دارد. بنده بسیار معتقد هستم که به هنر خبرنگاری باید به عنوان حاشیه نگاه کرد! چرا چون خبرنگار را به لبه پرتگاه میبرد.
اگر خبرنگاری یک لحظه غفلت کند، امکان سقوطش به چاه بیکاری حتمی است! حتمآ تا به حال شنیده، دیده یا برای خودتان اتفاق افتاده است که یک خبرنگار در طول سال در چندین نشریه و رسانه و سایت مشغول به کار شده است. البته این مورد بدان معنی نیست که چند رسانه از وجود یک خبرنگار بهره میبرند، بلکه به دلایلی مجبور میشود از یک رسانه به رسانه دیگری برود و این بهترین دلیل برای خانه به دوشی خبرنگاران رسانهها است.
ساماندهی در کار رسانهها به ویژه خبرگزاریها به آن شکلی که باید باشد وجود ندارد. خبرنگار که همیشه در دسترس است.
در هر زمان و مکانی که بگوبند حضور پیدا میکند. در شرایط بارانی و گرد وغبار، گرما و شرجی بیوسیله و در کمال کم توحهیها و تحقیرها خود را به محل خبر و گزارش میرساند. با هزاران مشکل و دردسر خبر و گزارش خود را تهیه میکند و سریعآ آن را منتشر میکند.
گاهی اوقات هم بنا به دلایلی کار از دستش گرفته میشود و به فرد مبتدی دیگری داده میشود!
آیا با وجود اینهمه مشکلات و ناامنیها او میتواند خود را خبرنگار بداند؟ اما وقتی افرادی به خبرنگاران اهانت کرده و تحقیرشان میکنند، هیچوقت از سوی مدیران مسول و سردبیر مورد حمایت قرار نمیگیرند، بگذریم از اینکه هر از چند گاهی توسط خود دست اندرکاران و مسولان زمینههای تحقیر خبرنگار فراهم میآید. بارهای بار در این مدت یکسال و نیمی که بصورت حرفهای فعالیت میکنم از سوی بعضی مدیران تنها به جرم اینکه حقایق را برای مردم بازگو کردم و برخلاف وعده و وعید مدیر مربوطه قدم برداشتم مورد تهدید، توهین و بیاحترامی قرار گرفتم و در کمال تعجب و حیرت از شخص بنده هم در دادگستری شکایت نمودند، جناب آقای جیم!!!
در دورهی ما ایجاب میکند که خبرنگار باید صبور و باحوصله باشد و بتواند تحقیرها و برخوردهای ناجور را تحمل کند، در غیر اینصورت باید عطای کار خبرنگاری را به لقایش ببخشد.
در استان ما کهگیلویه و بویراحمد خیلی از خبرنگاران اصلآ حقوقی نمیگیرند و فقط با عشق و علاقه کار میکنند چه برسد به بیمه؟
اما آنها به روی خود نمیآورند، نه اینکه زبانی برای اعتراض و انتقاد ندارند بلکه حرمت نگه میدارند و منتظرند که دست اندرکاران رسانه و مسولان آنها را دریابند چون نمیخواهند با اعتراض خود عشق به فعالیت رسانهای را از دست بدهند، با اینهمه خبرنگاران اصلآ امنیت شغلی ندارند؟
متآسفانه خطوط قرمز برای فعالیت خبرنگاران روز به روز بیشتر میشود و دایره فعالیت آنان تنگتر میشود. بطور مثال آیا خبرنگاری هست که از دستگاهای نظامی و انتظامی و قضایی انتقاد کرده باشد و آن وقت راه آمد و شد بع این دستگاها را طی نکرده باشد؟
در پایان از مرد شماره یک فرهنگ و هنر شهرستان جناب آقای دکتر سید ایرج کاظمی جو مدیریت توانمند اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان که همچون دوست و رفیقی خستگی ناپذیر پای به پای همه خبرنگاران به خصوص بندهی حقیر که عضو کوچکی ازفعالان رسانهای هستم، مسیر پر پیچ و خمی را در این یکسال و نیم پیمودند تقدیر و تشکر مینمایم؛ از مدیران توانمند شهرستان جناب آقای نیکدارجمال، دمساز، عین الله اخوان، سید عادل رهبریان، روح الله قبادپور، و پرسنل زحمتکش دانشگاه آزاد دهدشت جناب آقای استاد رواز، مهندس رامش، مهندس اژدر و همه و همه خصوصآ دوستان رسانهای بسیار گلم جناب آقای مهدی مرادی در خبرگزاری تابناک و ... تقدیرو تشکر صمیمانه دارم.
این بود گوشهای از مشکلات خبرنگاران که موقعیت ایجاب کرد همزمان با روز خبرنگار در تقویم رسمی کشور به آنها بپردازم، امیدوارم هر روز بهتر از دیروز باشد.
*شانزدهم مردادماه نود و شش
خبرنگار نبض گویای کشور است.
خبرنگاری نه شغل است و نه حرفه بلکه هنری است که خبرنگاری با استعداد، توانمند، شجاع و صادق نیاز دارد. بنده بسیار معتقد هستم که به هنر خبرنگاری باید به عنوان حاشیه نگاه کرد! چرا چون خبرنگار را به لبه پرتگاه میبرد.
اگر خبرنگاری یک لحظه غفلت کند، امکان سقوطش به چاه بیکاری حتمی است! حتمآ تا به حال شنیده، دیده یا برای خودتان اتفاق افتاده است که یک خبرنگار در طول سال در چندین نشریه و رسانه و سایت مشغول به کار شده است. البته این مورد بدان معنی نیست که چند رسانه از وجود یک خبرنگار بهره میبرند، بلکه به دلایلی مجبور میشود از یک رسانه به رسانه دیگری برود و این بهترین دلیل برای خانه به دوشی خبرنگاران رسانهها است.
ساماندهی در کار رسانهها به ویژه خبرگزاریها به آن شکلی که باید باشد وجود ندارد. خبرنگار که همیشه در دسترس است.
در هر زمان و مکانی که بگوبند حضور پیدا میکند. در شرایط بارانی و گرد وغبار، گرما و شرجی بیوسیله و در کمال کم توحهیها و تحقیرها خود را به محل خبر و گزارش میرساند. با هزاران مشکل و دردسر خبر و گزارش خود را تهیه میکند و سریعآ آن را منتشر میکند.
گاهی اوقات هم بنا به دلایلی کار از دستش گرفته میشود و به فرد مبتدی دیگری داده میشود!
آیا با وجود اینهمه مشکلات و ناامنیها او میتواند خود را خبرنگار بداند؟ اما وقتی افرادی به خبرنگاران اهانت کرده و تحقیرشان میکنند، هیچوقت از سوی مدیران مسول و سردبیر مورد حمایت قرار نمیگیرند، بگذریم از اینکه هر از چند گاهی توسط خود دست اندرکاران و مسولان زمینههای تحقیر خبرنگار فراهم میآید. بارهای بار در این مدت یکسال و نیمی که بصورت حرفهای فعالیت میکنم از سوی بعضی مدیران تنها به جرم اینکه حقایق را برای مردم بازگو کردم و برخلاف وعده و وعید مدیر مربوطه قدم برداشتم مورد تهدید، توهین و بیاحترامی قرار گرفتم و در کمال تعجب و حیرت از شخص بنده هم در دادگستری شکایت نمودند، جناب آقای جیم!!!
در دورهی ما ایجاب میکند که خبرنگار باید صبور و باحوصله باشد و بتواند تحقیرها و برخوردهای ناجور را تحمل کند، در غیر اینصورت باید عطای کار خبرنگاری را به لقایش ببخشد.
در استان ما کهگیلویه و بویراحمد خیلی از خبرنگاران اصلآ حقوقی نمیگیرند و فقط با عشق و علاقه کار میکنند چه برسد به بیمه؟
اما آنها به روی خود نمیآورند، نه اینکه زبانی برای اعتراض و انتقاد ندارند بلکه حرمت نگه میدارند و منتظرند که دست اندرکاران رسانه و مسولان آنها را دریابند چون نمیخواهند با اعتراض خود عشق به فعالیت رسانهای را از دست بدهند، با اینهمه خبرنگاران اصلآ امنیت شغلی ندارند؟
متآسفانه خطوط قرمز برای فعالیت خبرنگاران روز به روز بیشتر میشود و دایره فعالیت آنان تنگتر میشود. بطور مثال آیا خبرنگاری هست که از دستگاهای نظامی و انتظامی و قضایی انتقاد کرده باشد و آن وقت راه آمد و شد بع این دستگاها را طی نکرده باشد؟
در پایان از مرد شماره یک فرهنگ و هنر شهرستان جناب آقای دکتر سید ایرج کاظمی جو مدیریت توانمند اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان که همچون دوست و رفیقی خستگی ناپذیر پای به پای همه خبرنگاران به خصوص بندهی حقیر که عضو کوچکی ازفعالان رسانهای هستم، مسیر پر پیچ و خمی را در این یکسال و نیم پیمودند تقدیر و تشکر مینمایم؛ از مدیران توانمند شهرستان جناب آقای نیکدارجمال، دمساز، عین الله اخوان، سید عادل رهبریان، روح الله قبادپور، و پرسنل زحمتکش دانشگاه آزاد دهدشت جناب آقای استاد رواز، مهندس رامش، مهندس اژدر و همه و همه خصوصآ دوستان رسانهای بسیار گلم جناب آقای مهدی مرادی در خبرگزاری تابناک و ... تقدیرو تشکر صمیمانه دارم.
این بود گوشهای از مشکلات خبرنگاران که موقعیت ایجاب کرد همزمان با روز خبرنگار در تقویم رسمی کشور به آنها بپردازم، امیدوارم هر روز بهتر از دیروز باشد.
*شانزدهم مردادماه نود و شش