تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۵۸
کد مطلب : ۴۳۴۹۵۹
فرمانده انتظامی سیستان بلوچستان تشریح کرد:
جزئیات قتل عام خانوادگی زاهدان/فیلم
۰
فایل مرتبط
کبنا ؛فرمانده انتظامی سیستان بلوچستان اظهار کرد: دو خانم و شش کودک جان خود را از دست دادهاند که در میان قربانیان یک نوزاد هشت ماهه هم بود. پدر این خانواده زندانی بوده و مدتی قبل با قرار وثیقه آزاد شده بود اما ظهر روز دهم خرداد خود را به زندان معرفی کرد. بررسیها نشان میدهد هنگام کشف اجساد حدود ۸ تا ۹ ساعت از وقوع قتل گذشته بود. همه قربانیان به ضرب گلوله از پا در آمدهاند.
سراغ نانوایی محل میرویم. شخصی که خانهاش پشت خانه خانواده کاشانی است و نانواییاش در همان خیابان است، درباره این جنایت میگوید: «خانواده کاشانی از بومیان این محله نیستند. مدتی قبل یک خانه دو طبقه را در این خیابان اجاره کردند. رفت و آمدشان خیلی کم بود و چون تازه وارد بودند کسی شناخت چندان از آنها ندارد. فقط میدانیم از طایفه براهویی هستند. ظهر بود که با حضور پلیس و آتش نشانی متوجه شدم اتفاقی در این خانه افتاده است. اول فکر کردم آتش سوزی رخ داده است، اما آتشی در کار نبود. از همسایهها شنیدم که همه اهل خانه با شلیک گلوله کشته شدهاند. اما هیچکس صدای تیراندازی نشنیده بود. در چپ و راست خانه و روبروی آن، منازل مسکونی هست. اما هیچکس حرفی از اینکه صدای شلیک گلوله شنیده باشد نمیزد. اگر کسی صدای شلیک را شنیده بود حتماً به گوش ما میرسید.»
شنیدهایم یک مادر با شش فرزندش به قتل رسیدهاند و نفر هشتم پیرزن همسایه بوده که شب را در خانه خانواده کاشانی گذرانده و همان جا خوابیده بوده است. یکی دیگر از اهالی محل میگوید: «پیرزنی که خانه شأن بود همسایه ما نبود. شنیدهایم مادر آقای کاشانی بوده است. یک نفر میگفت قاتل به قربانیان تیر خلاص زده بوده و حتی اسلحه را در دهان بچه ۸ ماهه فرو برده و او را با شلیک داخل دهانش از پا درآورده است.»
زمزمهها در میان اهالی محل تمامی ندارد. همین زمزمههایی که گاهی بزرگترین حقیقت را روشن میکند و بهترین سرنخ را به دست میدهد. یک نفر میگوید: «پدر این بچههای طفل معصوم به اتهام قاچاق مواد مخدر زندانی بود. شنیدهایم که با عدهای قاچاقچی اختلافاتی داشته است و شاید عامل این جنایت هر که هست، بر سر همین اختلافات مالی این جنایت را رقم زده باشد. خانواده کاشانی وضع مالی خیلی ضعیفی داشتند.»
سراغ نانوایی محل میرویم. شخصی که خانهاش پشت خانه خانواده کاشانی است و نانواییاش در همان خیابان است، درباره این جنایت میگوید: «خانواده کاشانی از بومیان این محله نیستند. مدتی قبل یک خانه دو طبقه را در این خیابان اجاره کردند. رفت و آمدشان خیلی کم بود و چون تازه وارد بودند کسی شناخت چندان از آنها ندارد. فقط میدانیم از طایفه براهویی هستند. ظهر بود که با حضور پلیس و آتش نشانی متوجه شدم اتفاقی در این خانه افتاده است. اول فکر کردم آتش سوزی رخ داده است، اما آتشی در کار نبود. از همسایهها شنیدم که همه اهل خانه با شلیک گلوله کشته شدهاند. اما هیچکس صدای تیراندازی نشنیده بود. در چپ و راست خانه و روبروی آن، منازل مسکونی هست. اما هیچکس حرفی از اینکه صدای شلیک گلوله شنیده باشد نمیزد. اگر کسی صدای شلیک را شنیده بود حتماً به گوش ما میرسید.»
شنیدهایم یک مادر با شش فرزندش به قتل رسیدهاند و نفر هشتم پیرزن همسایه بوده که شب را در خانه خانواده کاشانی گذرانده و همان جا خوابیده بوده است. یکی دیگر از اهالی محل میگوید: «پیرزنی که خانه شأن بود همسایه ما نبود. شنیدهایم مادر آقای کاشانی بوده است. یک نفر میگفت قاتل به قربانیان تیر خلاص زده بوده و حتی اسلحه را در دهان بچه ۸ ماهه فرو برده و او را با شلیک داخل دهانش از پا درآورده است.»
زمزمهها در میان اهالی محل تمامی ندارد. همین زمزمههایی که گاهی بزرگترین حقیقت را روشن میکند و بهترین سرنخ را به دست میدهد. یک نفر میگوید: «پدر این بچههای طفل معصوم به اتهام قاچاق مواد مخدر زندانی بود. شنیدهایم که با عدهای قاچاقچی اختلافاتی داشته است و شاید عامل این جنایت هر که هست، بر سر همین اختلافات مالی این جنایت را رقم زده باشد. خانواده کاشانی وضع مالی خیلی ضعیفی داشتند.»