تاریخ انتشار
چهارشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۰۰
کد مطلب : ۴۲۴۸۶۴
یادداشت ارسالی:
نویسنده «رقص لحظههای باد»: کتاب مسافران آسمان سرگذشت 66 مسافر
۱
فایل مرتبط
کبنا ؛ «حسین جشن» نویسندهی نسک (ماتیکان) رقص لحظه های باد بعد از چاپ کتاب مسافران آسمان؛ یادمان ۶۶ مسافر پرواز نافرجام تهران-یاسوج به قلم دکتر «سید علیسینا رخشندهمند« و دکتر «زهرا حسینی» طی یادداشتی چنین آورده است.
به گزارش کبنا نیوز، در آغاز سخنم سپاسگزاری ویژه خود را از نویسندگان این نسک که رنج نگاشتن این کار سترگ و پژوهش گستردهشان را با هنایش خویشکارپذیری «احساس مسئولیتپذیری» بدون چشمداشت بر خود هموار نمودند، ابراز میدارم.
بزرگوارانی که با نوشتن این نسک پربها و پرگوهر و سراسر غم و درد و اندوه، ما را در خودمان فرو بردهاند تا درست بیندیشیم و درست بنویسیم و درست گام برداریم. بیگمان انجام این کار بزرگ به هر گونهای که باشد؛ باری از روی دوش خانوادههای جانباختگان رخداد پر از اندوه هواپیمای مسافربری تهران-یاسوج در بهمن ۱۳۹۶ کم خواهد نمود و این نسک به گونهای با آنان پیوند همدلی برقرار نموده است و پیام آن چنین است که ما ایرانیان با هر زبان و فرهنگی که باشیم با غم همدیگر بیگانه نبوده و نیستیم.
دیگر اینکه به ما این راستی پنداری را خواهد نمایاند که درسها بگیریم و در برابر وظیفه «خویشکاری» که به ما داده شده است در هر جایگاهی که بوده و هستیم؛ نبایستی بی دردسر و ناآگاهانه و ساده انگار و بیمسئولیت انجام کارها را به ریشخند بگیریم و در اینجا بیشتر روی سخنم با سردمداران فرمانروایی سرزمینمان هست که این نسک گرانبها را به هر گونهای که هست بخوانند؛ چراکه چگونگی و چرایی این رخداد ناگوار، ریشه در بیمسئولیتی سردمداران سازمان هواپیمایی آسمان بوده است که نبایستی هواپیمای ATR به بلندای بلندیها و بالاترین دمای یخزدگی پرواز مینمود و میتوانستند با انجام دستورهای ایمنی از یخزدگی هواپیما پیشگیری بنمایند. و آنان بدون اینکه ایمنی پرواز و جان ۶۶ انسان نخبه و دانش پژوه و میهندوست سرزمینمان برایشان ارزشی داشته باشد؛ تنها سودورزی خودشان را به شمار آورده بودند و با این سست کاریهاشان، مهربانان و مهربانوان بیپروای سرزمینمان را در بند برف و بوران و سرما بر بالای بلندیها گرفتار نمودند.
در این رخداد نابهنگام و دردناک، نیروهای توانمند و نخبه و جوان سرزمینمان که هر کدام خرمنی از دانش و مهرورزی و شهامت و توانایی و هنر و فرهنگ و شورمیهنی را در خود پرورانیده بودند و به گونهای مرزها را میگشودند در دام سوداگران بیخرد و بیهنر و بستانکار که جان انسانها را به هیچ میانگارند گرفتار شدند.
کیست که کتاب اندوهناک مسافران آسمان را نخوانده باشد و همچنین سرگذشت جانباختگان را که از زبان خانوادهها و بازماندگانشان که بازگو مینمایند و شورآفرینی چکامه سرایان سرزمینمان را که احساس «هنایش» خود را از این رخداد شوم به قلمهای «کلکهای» مانی دارشان رنگ و بوی دیگری دادهاند، خوانده باشد و اشک از چشمانش سرازیر نگردد و یا بغض فرو خوردهاش، دمهای سینه پر از دردش را تنگ نکرده باشد؟
امیدوارم که قلم مانی دار چکامه سرایان سرزمینمان از این پس در ساز کامروایی و شادمانی بنوازند و در سرزمین ایرانشهری و اهوراییمان جایی برای اندوه و مرگ و نیستی و نابودی و بیمسئولیتی و سوگواری نباشد.
در پایان روانشاد ویژه و همیشگی خود را در غم سوگواری جانباختگان این رخداد شوم ابراز می نماییم.
با سپاس فراوان..
کاری از پویشگران فرهنگی و رسانهای تبار بهمئی
به گزارش کبنا نیوز، در آغاز سخنم سپاسگزاری ویژه خود را از نویسندگان این نسک که رنج نگاشتن این کار سترگ و پژوهش گستردهشان را با هنایش خویشکارپذیری «احساس مسئولیتپذیری» بدون چشمداشت بر خود هموار نمودند، ابراز میدارم.
بزرگوارانی که با نوشتن این نسک پربها و پرگوهر و سراسر غم و درد و اندوه، ما را در خودمان فرو بردهاند تا درست بیندیشیم و درست بنویسیم و درست گام برداریم. بیگمان انجام این کار بزرگ به هر گونهای که باشد؛ باری از روی دوش خانوادههای جانباختگان رخداد پر از اندوه هواپیمای مسافربری تهران-یاسوج در بهمن ۱۳۹۶ کم خواهد نمود و این نسک به گونهای با آنان پیوند همدلی برقرار نموده است و پیام آن چنین است که ما ایرانیان با هر زبان و فرهنگی که باشیم با غم همدیگر بیگانه نبوده و نیستیم.
دیگر اینکه به ما این راستی پنداری را خواهد نمایاند که درسها بگیریم و در برابر وظیفه «خویشکاری» که به ما داده شده است در هر جایگاهی که بوده و هستیم؛ نبایستی بی دردسر و ناآگاهانه و ساده انگار و بیمسئولیت انجام کارها را به ریشخند بگیریم و در اینجا بیشتر روی سخنم با سردمداران فرمانروایی سرزمینمان هست که این نسک گرانبها را به هر گونهای که هست بخوانند؛ چراکه چگونگی و چرایی این رخداد ناگوار، ریشه در بیمسئولیتی سردمداران سازمان هواپیمایی آسمان بوده است که نبایستی هواپیمای ATR به بلندای بلندیها و بالاترین دمای یخزدگی پرواز مینمود و میتوانستند با انجام دستورهای ایمنی از یخزدگی هواپیما پیشگیری بنمایند. و آنان بدون اینکه ایمنی پرواز و جان ۶۶ انسان نخبه و دانش پژوه و میهندوست سرزمینمان برایشان ارزشی داشته باشد؛ تنها سودورزی خودشان را به شمار آورده بودند و با این سست کاریهاشان، مهربانان و مهربانوان بیپروای سرزمینمان را در بند برف و بوران و سرما بر بالای بلندیها گرفتار نمودند.
در این رخداد نابهنگام و دردناک، نیروهای توانمند و نخبه و جوان سرزمینمان که هر کدام خرمنی از دانش و مهرورزی و شهامت و توانایی و هنر و فرهنگ و شورمیهنی را در خود پرورانیده بودند و به گونهای مرزها را میگشودند در دام سوداگران بیخرد و بیهنر و بستانکار که جان انسانها را به هیچ میانگارند گرفتار شدند.
کیست که کتاب اندوهناک مسافران آسمان را نخوانده باشد و همچنین سرگذشت جانباختگان را که از زبان خانوادهها و بازماندگانشان که بازگو مینمایند و شورآفرینی چکامه سرایان سرزمینمان را که احساس «هنایش» خود را از این رخداد شوم به قلمهای «کلکهای» مانی دارشان رنگ و بوی دیگری دادهاند، خوانده باشد و اشک از چشمانش سرازیر نگردد و یا بغض فرو خوردهاش، دمهای سینه پر از دردش را تنگ نکرده باشد؟
امیدوارم که قلم مانی دار چکامه سرایان سرزمینمان از این پس در ساز کامروایی و شادمانی بنوازند و در سرزمین ایرانشهری و اهوراییمان جایی برای اندوه و مرگ و نیستی و نابودی و بیمسئولیتی و سوگواری نباشد.
در پایان روانشاد ویژه و همیشگی خود را در غم سوگواری جانباختگان این رخداد شوم ابراز می نماییم.
با سپاس فراوان..
کاری از پویشگران فرهنگی و رسانهای تبار بهمئی