خسته شده است. از زندان، حرف مردم و خبرهایی که در مورد پروندهاش منتشر میشود. دوست دارد هرچه زودتر آزاد شود. تمام همدستیهایش با شوهرش را قبول دارد. تمام آن ثانیههای وحشتناکی که در کشتن و مثلهکردن اجساد کنار شوهرش بود. شوهر جنجالی و معروفش که حالا پیش از اینکه مجازات شود، جانباخته است.
«قتل یک جغجغه روی تُشکِ بعد از ظهر / قتل یک قصه سرِ کوچهی خواب / قتل یک غصه به دستورِ سرود / قتل مهتاب به فرمانِ نئون / قتل یک بید به دستِ دولت / قتل یک شاعرِ افسرده به دستِ گلِ یخ» این اوج قساوتی است که در ذهن شاعرانهی سهراب سپهری میگنجید؛ قتل جغجغه و قصه و غصه و مهتاب و بید و نهایت شاعر افسرده به دست گل یخ، نه «قتل ...
در خانواده دیده میشود که عدم گفتگوها چقدر به انواع مختلف به شکل خشونت بار خودشان را در سطح وسیع نشان میدهند و آنقدر زیاد شدهاند که برای ما به امر عادی تبدیل شده اند. خانواده یک واحد مستقل در جامعه نیست و هیچ جامعهای مجمع الجزایر نیست. این یکی از خطای روانشناسان و جامعه شناسان خرد نگر است که خانواده را یک جزیره مستقل ...
همچنان آرام و خونسرد هستند. صبح چهارشنبه پدر و مادر بابک خرمدین بار دیگر به دادسرای جنایی پایتخت آمدهاند؛ بدون عذاب وجدان. سریال نیمه تمام خانواده خرمدین هنوز تمام نشده است. مادر و پدر بار دیگر به قتل اعتراف کردهاند؛ این بار به قتل دخترشان آرزو و دامادشان فرامرز. پشیمان نیستند. برای هر جنایت از انگیزهای جدید گفتهاند....
از مرگ بچه هایم اصلا ناراحت نیستم من با شوهرم دوتایی تصمیم به قتل میگرفتیم. از هیچ کدام از قتلهایی که کردم عذاب وجدان ندارم؛ کابوسی به سراغم نمیآمد چون احساس گناهی نمیکردم.
قبل از اینکه این چنین از خشم لبریز و در برابر مسئلهای در حد زیادی مستاصل شوید، با مراجعه به روان شناس متعهد و متخصص در کسب آرامش بکوشید تا هم به خود و هم فرزندتان برای اصلاح رابطه والد-فرزندی قبل از دیر شدن، کمک کنید.
"بابک در دانشگاه کرج استاد فیلم سازی و کارگردانی بود اما از زمانیکه کرونا آمد کلاس های دانشگاه به صورت آنلاین بود و بابک هفته ای 3 روز به بهانه اینکه به شاگردانش درس خصوصی بدهد آنها را به خانه می آورد و جالب این بود که بابک فقط دانشجویان دختر را به خانه می آورد و نمی دانستیم که همه آنها دانشجوهایش بودند یا نه!"
در بازجوییهای اولیه پدر و مادر مقتول به جنایت هولناک اعتراف و ادعا میکنند که پسرشان را با مسموم کردن با قرص خواب آور داخل غذای بابک خرمدین را بی هوش کرده و پدر خانواده پس از چند ضربه چاقو جسد را به حمام زیر دوش آب منتقل و مثله میکند.