تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۴ تير ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۲۲
کد مطلب : ۵۰۱۸۷۹
مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد؛ سازمانی با درهای بسته؟
بخش اول) رازهای سر به مهر در سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد / چرا آقای رئیس نمیخواهد از سایه خارج شود؟
۱
کبنا ؛این پایگاه خبری تصمیم دارد که در سه بخش عملکرد و وضعیت سازمان مدیریت و برنامهریزی را مورد بررسی قرار دهد که بخش اول آن را در ادامه میخوانید. سازمان مدیریت و برنامهریزی باید قطب تصمیمسازی و مسیرساز توسعه باشد. اما حالا، بیشتر از آنکه بهعنوان موتور محرک اقتصاد شناخته شود، به نهادی با درهای بسته و اطلاعات محرمانه شبیه شده است. این سازمان نه گزارش مسمتر به رسانهها میدهد و نه حتی درباره دستاوردهای خود توضیح میدهد.
به گزارش کبنا، در فضای سیاسی و مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد، کمتر نهادی به اندازه سازمان مدیریت و برنامهریزی در عین اثرگذاری بالا، در هالهای از ابهام باقی مانده است. نهادی که انتظار میرفت موتور محرک توسعه استان باشد، حالا با پرسشهای بیپاسخی دستوپنجه نرم میکند که نه تنها رسانهها، بلکه حتی بدنه کارشناسی داخل خود سازمان هم گویی پاسخ روشنی برایشان ندارند.
نزدیک به سه سال از انتصاب رئیس کنونی سازمان مدیریت و برنامهریزی استان میگذرد. وی در روز معارفهاش با ادبیاتی پرطمطراق از تحول در جذب اعتبارات و نوسازی روندهای توسعهای سخن گفت. آن روز بسیاری تصور کردند قرار است چرخهای اعتبارات در این استان با سرعتی بیسابقه بچرخد. اما حالا، در میانه سال سوم ریاست او، واقعیتهای زمینی چیز دیگری را نشان میدهند.
در واقع نشانه چندانی از آن انقلاب اعتباری وعدهدادهشده به چشم نمیخورد. برخی از پروژههای عمرانی در رکودند، بیکاری همچنان بر پیشانی جوانان این دیار نشسته، و رشد اقتصادی ملموسی دیده نمیشود. شاید لازم باشد یکبار دیگر به آن جمله معروف رجوع کنیم که هر وعدهای که بازخواستپذیر نباشد، چیزی فراتر از یک شعار نیست.
جالبتر آنجاست که خود همین رئیس، در سال ۱402 گفته بود که در سفر دور دوم رئیسجمهور وقت به استان، مبلغ ۱۳ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار به استان اختصاص یافته است. اما حالا که زمان برای ارائه پاسخگویی کاملاً فراهم است، نه تنها گزارشی از سرنوشت آن اعتبارات ارائه نشده، بلکه اساساً سازمان در یک سکوت سنگین خبری فرو رفته است و روشن نیست که چه مقدار از آن اعتبارات جذب و در کجا هزینه شده است. مسئله این نیست که حتماً کمکاری رخ داده، بلکه مسئله این است که فضایی برای ارزیابی وجود ندارد. وقتی اطلاعات درز نمیکند و شفافیت وجود ندارد، پرسش و شک بهصورت طبیعی بروز میکند.
از سوی دیگر، یکی از بدیهیترین وظایف مدیران عمومی، ارائه گزارش عملکرد به رسانههاست. اما ظاهراً در این سازمان، رویکرد دیگری حاکم است. حتی شنیده میشود که کارکنان همین سازمان نیز چندان از جزئیات روندها و تصمیمات اطلاع دقیقی ندارند. در حالیکه سازمانهای برنامهریزی ذاتاً باید بر پایه مشارکت و فضای باز کارشناسی فعالیت کنند، اما به نظر میرسد در اینجا نوعی فضای کنترل از بالا به پایین حاکم شده که تنها معدود افرادی در جریان تصمیمات اصلیاند. این مدل مدیریتی، ممکن است در بلندمدت باعث بیاعتمادی بدنه کارشناسی و جامعه شود.
در همین فضای شفافیتگریز بود که اعلام شد سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد رتبه یک کشور را کسب کرده است. خبر خوشی بود اگرچه بسیاری از آن شگفتزده شدند. البته این شگفتی به خاطر ابهامی بود که آن را احاطه کرده بود. هنوز نیز روشن نشده بر اساس کدام شاخصها این رتبه داده شده؟ و مهمتر از همه، اثر بیرونی آن کجاست؟ در شرایطی که هنوز در استان مشکل بیکاری، رکود پروژههای زیرساختی و شکاف در توزیع اعتبارات به قوت خود باقی است، چطور میتوان رتبه یک کشوری را کسب کرد؟ مگر نه اینکه این رتبه باید نمود عملی و بیرونی داشته باشد؟ در همین حال مردم از خود میپرسند چه چیزی تغییر کرده که ما خبر نداریم؟
از طرف دیگر، سازمان مدیریت و برنامهریزی، نهادی صرفاً اداری نیست. این سازمان نبض توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد را در دست دارد و اطلاعات آن بهصورت کمی و قابل فهم برای همگان است. هیچ داده امنیتی یا طبقهبندیشدهای در مورد روند تخصیص بودجه، پیشرفت پروژهها یا تحلیل وضعیت استان وجود ندارد که نیاز به پنهانکاری باشد. این اطلاعات، مال مردماند و باید در معرض قضاوت عمومی قرار گیرند. اینکه پروژهای در چه مرحلهای قرار دارد یا اعتبار فلان بخش به کدام حوزه تخصیص یافته، جزو ابتداییترین حقوق شهروندی است.
.jpg)
واقعاً مردم حق دارند بدانند این رئیس سازمان، که حالا وارد سومین سال مدیریتش شده، از کجا آغاز کرده و به کجا رسیده است. آمار و ارقام بهوضوح نشان میدهند که کارنامه هر مدیری قابل ارزیابی است. اما وقتی شفافیت نیست و اطلاعات منتشر نمیشود، حتی نمیتوان گفت عملکرد خوب بوده یا ضعیف.
نکته جالب اینجاست که رئیس فعلی، در روز معارفهاش، چنان صحبت کرد که گویی آمده تا سازمان را از ریشه متحول کند. اما حالا، پس از سه سال نمیتوان ارزیابی دقیقی ارائه داد. چون داده دقیقی وجود ندارد.
حال با توجه به این موارد، این سوال پیش میآید که آیا این سکوت و سریبودن، به خاطر پوشاندن کاستیهاست؟ نمیتوان با قطعیت گفت. اما این میزان از پنهانکاری، بهطور طبیعی چنین تصوری را در ذهنها شکل میدهد.
افزون بر این، حتی در مورد سابقه تحصیلی و رزومه علمی رئیس سازمان هم ابهاماتی مطرح است. گفته میشود او دو مدرک دکتری دارد، اما تاکنون مدرک یا سندی برای صحت این ادعا منتشر نشده است.
از سوی دیگر، در ماههای گذشته، گزارشهایی منتشر شد که از هزینههای بالای رفاهی در این سازمان حکایت داشتند. گزارشهایی که در رسانهها مطرح شده، اما باز هم، شفافسازی رسمی در پی آن نیامد. در نتیجه نمیتوان داوری کرد که آیا واقعاً چنین هزینههایی شده یا خیر. آنچه واضح است، نبود پاسخگویی و شفافسازی است.
حالا که حتی از سالگرد انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم هم گذشته، این پرسش مطرح است که چرا رئیس فعلی همچنان در سمت خود ابقا شده است؟ اگر واقعاً تحولاتی بنیادین در حوزه اعتبارات استانزکهگیلویه و بویراحمد رخ داده، چرا شواهد میدانی آن دیده نمیشود؟ اگر هم تحولی رخ نداده، پس دلیل ماندگاری چیست؟ آیا این انتخاب بر اساس شاخصهای کارشناسی بوده است یا خیر؟ کسی چه میداند!
این یادداشت نافی خدمات سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه رئیس آن سازمان را دارد.
به گزارش کبنا، در فضای سیاسی و مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد، کمتر نهادی به اندازه سازمان مدیریت و برنامهریزی در عین اثرگذاری بالا، در هالهای از ابهام باقی مانده است. نهادی که انتظار میرفت موتور محرک توسعه استان باشد، حالا با پرسشهای بیپاسخی دستوپنجه نرم میکند که نه تنها رسانهها، بلکه حتی بدنه کارشناسی داخل خود سازمان هم گویی پاسخ روشنی برایشان ندارند.
نزدیک به سه سال از انتصاب رئیس کنونی سازمان مدیریت و برنامهریزی استان میگذرد. وی در روز معارفهاش با ادبیاتی پرطمطراق از تحول در جذب اعتبارات و نوسازی روندهای توسعهای سخن گفت. آن روز بسیاری تصور کردند قرار است چرخهای اعتبارات در این استان با سرعتی بیسابقه بچرخد. اما حالا، در میانه سال سوم ریاست او، واقعیتهای زمینی چیز دیگری را نشان میدهند.
در واقع نشانه چندانی از آن انقلاب اعتباری وعدهدادهشده به چشم نمیخورد. برخی از پروژههای عمرانی در رکودند، بیکاری همچنان بر پیشانی جوانان این دیار نشسته، و رشد اقتصادی ملموسی دیده نمیشود. شاید لازم باشد یکبار دیگر به آن جمله معروف رجوع کنیم که هر وعدهای که بازخواستپذیر نباشد، چیزی فراتر از یک شعار نیست.
جالبتر آنجاست که خود همین رئیس، در سال ۱402 گفته بود که در سفر دور دوم رئیسجمهور وقت به استان، مبلغ ۱۳ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان اعتبار به استان اختصاص یافته است. اما حالا که زمان برای ارائه پاسخگویی کاملاً فراهم است، نه تنها گزارشی از سرنوشت آن اعتبارات ارائه نشده، بلکه اساساً سازمان در یک سکوت سنگین خبری فرو رفته است و روشن نیست که چه مقدار از آن اعتبارات جذب و در کجا هزینه شده است. مسئله این نیست که حتماً کمکاری رخ داده، بلکه مسئله این است که فضایی برای ارزیابی وجود ندارد. وقتی اطلاعات درز نمیکند و شفافیت وجود ندارد، پرسش و شک بهصورت طبیعی بروز میکند.
از سوی دیگر، یکی از بدیهیترین وظایف مدیران عمومی، ارائه گزارش عملکرد به رسانههاست. اما ظاهراً در این سازمان، رویکرد دیگری حاکم است. حتی شنیده میشود که کارکنان همین سازمان نیز چندان از جزئیات روندها و تصمیمات اطلاع دقیقی ندارند. در حالیکه سازمانهای برنامهریزی ذاتاً باید بر پایه مشارکت و فضای باز کارشناسی فعالیت کنند، اما به نظر میرسد در اینجا نوعی فضای کنترل از بالا به پایین حاکم شده که تنها معدود افرادی در جریان تصمیمات اصلیاند. این مدل مدیریتی، ممکن است در بلندمدت باعث بیاعتمادی بدنه کارشناسی و جامعه شود.
در همین فضای شفافیتگریز بود که اعلام شد سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد رتبه یک کشور را کسب کرده است. خبر خوشی بود اگرچه بسیاری از آن شگفتزده شدند. البته این شگفتی به خاطر ابهامی بود که آن را احاطه کرده بود. هنوز نیز روشن نشده بر اساس کدام شاخصها این رتبه داده شده؟ و مهمتر از همه، اثر بیرونی آن کجاست؟ در شرایطی که هنوز در استان مشکل بیکاری، رکود پروژههای زیرساختی و شکاف در توزیع اعتبارات به قوت خود باقی است، چطور میتوان رتبه یک کشوری را کسب کرد؟ مگر نه اینکه این رتبه باید نمود عملی و بیرونی داشته باشد؟ در همین حال مردم از خود میپرسند چه چیزی تغییر کرده که ما خبر نداریم؟
از طرف دیگر، سازمان مدیریت و برنامهریزی، نهادی صرفاً اداری نیست. این سازمان نبض توسعه استان کهگیلویه و بویراحمد را در دست دارد و اطلاعات آن بهصورت کمی و قابل فهم برای همگان است. هیچ داده امنیتی یا طبقهبندیشدهای در مورد روند تخصیص بودجه، پیشرفت پروژهها یا تحلیل وضعیت استان وجود ندارد که نیاز به پنهانکاری باشد. این اطلاعات، مال مردماند و باید در معرض قضاوت عمومی قرار گیرند. اینکه پروژهای در چه مرحلهای قرار دارد یا اعتبار فلان بخش به کدام حوزه تخصیص یافته، جزو ابتداییترین حقوق شهروندی است.
.jpg)
واقعاً مردم حق دارند بدانند این رئیس سازمان، که حالا وارد سومین سال مدیریتش شده، از کجا آغاز کرده و به کجا رسیده است. آمار و ارقام بهوضوح نشان میدهند که کارنامه هر مدیری قابل ارزیابی است. اما وقتی شفافیت نیست و اطلاعات منتشر نمیشود، حتی نمیتوان گفت عملکرد خوب بوده یا ضعیف.
نکته جالب اینجاست که رئیس فعلی، در روز معارفهاش، چنان صحبت کرد که گویی آمده تا سازمان را از ریشه متحول کند. اما حالا، پس از سه سال نمیتوان ارزیابی دقیقی ارائه داد. چون داده دقیقی وجود ندارد.
حال با توجه به این موارد، این سوال پیش میآید که آیا این سکوت و سریبودن، به خاطر پوشاندن کاستیهاست؟ نمیتوان با قطعیت گفت. اما این میزان از پنهانکاری، بهطور طبیعی چنین تصوری را در ذهنها شکل میدهد.
افزون بر این، حتی در مورد سابقه تحصیلی و رزومه علمی رئیس سازمان هم ابهاماتی مطرح است. گفته میشود او دو مدرک دکتری دارد، اما تاکنون مدرک یا سندی برای صحت این ادعا منتشر نشده است.
از سوی دیگر، در ماههای گذشته، گزارشهایی منتشر شد که از هزینههای بالای رفاهی در این سازمان حکایت داشتند. گزارشهایی که در رسانهها مطرح شده، اما باز هم، شفافسازی رسمی در پی آن نیامد. در نتیجه نمیتوان داوری کرد که آیا واقعاً چنین هزینههایی شده یا خیر. آنچه واضح است، نبود پاسخگویی و شفافسازی است.
حالا که حتی از سالگرد انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم هم گذشته، این پرسش مطرح است که چرا رئیس فعلی همچنان در سمت خود ابقا شده است؟ اگر واقعاً تحولاتی بنیادین در حوزه اعتبارات استانزکهگیلویه و بویراحمد رخ داده، چرا شواهد میدانی آن دیده نمیشود؟ اگر هم تحولی رخ نداده، پس دلیل ماندگاری چیست؟ آیا این انتخاب بر اساس شاخصهای کارشناسی بوده است یا خیر؟ کسی چه میداند!
این یادداشت نافی خدمات سازمان مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد نیست و صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست منتشر شده است. این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه رئیس آن سازمان را دارد.