تاریخ انتشار
يکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۴۶
کد مطلب : ۴۹۹۹۳۶
در واکنش به اظهارات اخیر استاندار کهگیلویه و بویراحمد؛
طرح تولید آرد ترکیبی از بلوط و گندم؛ فرصتها و تهدیدها / آیا این طرح از نظر اقتصادی و زیستمحیطی امکانسنجی شده است؟
۰
کبنا ؛طرح تولید آرد ترکیبی از بلوط و گندم، از یک سو نویددهنده بهرهبرداری خلاقانه از ظرفیتهای بومی، تقویت اقتصاد استان و کاهش وابستگی است؛ و از سوی دیگر، حامل مخاطراتی جدی در صورت بیتوجهی به ظرفیتهای محیط زیست و مشارکت مردمی است.
به گزارش کبنا، روز گذشته یدالله رحمانی، استاندار کهگیلویه و بویراحمد، در بازدید از کارخانه آرد باقری و گروه صنایع غذایی دانشبنیان کوبودنا، از طرحی نوآورانه برای تولید آرد ترکیبی از گندم و بلوط سخن گفت. این ایده، با هدف کاهش وابستگی به واردات گندم، استفاده از ظرفیتهای بومی و ایجاد فرصتهای اقتصادی جدید در استان کهگیلویه و بویراحمد، نشانهای از تلاش برای یافتن راهحلهای خلاقانه در دل ظرفیتهاست. اما موفقیت چنین طرحی، در گرو آن است که با سنجش درست منابع، مسئولیتپذیری محیطزیستی و مشارکت اجتماعی همراه باشد.
نیمی از پوش جنگلی استان کهگیلویه و بویراحمد را درختان بلوط تشکیل میدهند. این پوشش جنگلی از سالهای گذشته با تهدیدات جدی روبهرو بوده است. بخشی از این جنگلها به دلیل آتشسوزی، آفات (پروانه جوانهخوار و سوسک برگخوار)، خشکسالی و زغالگیری دچار زوال شدهاند. این تخریب، تنوع زیستی و ذخیره کربن منطقه را تهدید میکند و پیامدهایی برای تغییر اقلیم و امنیت غذایی کشور دارد. گزارشها نشان میدهد برداشت سالانه ۲۰-۳۰ درصد از میوه بلوط برای خوراک دام، زادآوری جنگلها را تا ۴۰ درصد کاهش داده، خاک را فرسوده و اکوسیستم را تضعیف کرده است. برداشت صنعتی برای آرد بلوط، بدون مدیریت دقیق، این فشار را تشدید میکند. اگرچه طرح آرد بلوط میتواند ارزش اقتصادی به این منبع طبیعی ببخشد و انگیزهای برای نگهداری از آن ایجاد کند، اما در غیاب برنامهای برای احیا و حفاظت، خطر بهرهبرداری بدون بازسازی، بسیار جدی است. در واقع، نگاه توسعهمحور و برآمده از رویکرد نوسازی به توسعه، بدون درک پیچیدگیهای بومشناختی، میتواند به تکرار تجربیات تلخ گذشته منجر شود.
از سوی دیگر، تولید میلیونها تن آرد بلوط نیازمند برداشت گسترده است. هر درخت سالانه ۲۰-۵۰ کیلوگرم میوه تولید میکند، که با وضعیت کنونی جنگلها، تأمین این حجم جای سؤال دارد. فرآوری آرد بلوط نیز هزینهبر است و احتمالاً از گندم وارداتی (قیمت جهانی ۲۰۰-۲۵۰ دلار به ازای هر تن در ۲۰۲۵) گرانتر خواهد بود. همچنین آرد بلوط باید با آرد گندم مخلوط شود، که ادعای بینیازی از واردات گندم را تضعیف میکند.
همچنین، مصرف آرد بلوط در ذهن بسیاری از مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، با دوران دشوار قحطی و کمبود منابع همچون گندم و ... گره خورده است. بنابراین، پذیرش این محصول در بازار امروز نیازمند فرهنگسازی هوشمندانه، آموزش و بازتعریف جایگاه آن بهعنوان یک محصول سالم، بومی و حتی صادراتمحور است. بیتوجهی به بعد فرهنگی مصرف، میتواند این طرح را به سرنوشتی مشابه طرحهای نیمهکاره دچار کند.
علاوه بر این، به دلیل رشد اقتصادی محدود، نرخ بالای بیکاری و تورم بالاتر از میانگین کشوری، چنین طرحهایی مورد استقبال قرار میگیرند و طرح تولید آرد بلوط، میتواند ظرفیتی صنعتی برای اشتغالزایی و رونق اقتصادی در استان بهشمار رود. اما تحقق آن مستلزم وجود زیرساختهای پیشرفته برای فرآوری، زدودن تلخی و بستهبندی است؛ زیرساختهایی که هنوز در استان نهادینه نشدهاند و شواهدی برای این زیرساختها در دسترس نیست. سرمایهگذاری در این حوزه، اگر با تدبیر، حمایت دولتی و نظارت همراه نباشد، صرفاً به انتقال خام منابع به بیرون از استان و هدرفت این منابع حتی داخل استان منجر میشود.
طرحهای بزرگ اگر بدون مشارکت مردم اجرا شوند، نهتنها پایدار نمیمانند، بلکه ممکن است مقاومت اجتماعی برانگیزند. مردم محلی در روستاهای استان باید در تصمیمسازیها دخیل شوند، سهمی از منافع داشته باشند و احساس کنند که توسعه بهجای آنکه بر آنها تحمیل شود، از دل خواست و نیاز آنها برآمده است. بلوط برای مردم منطقه فقط یک میوه یا درخت نیست؛ بخشی از هویت، حافظه و معیشت آنهاست.
آنچه در سخنان برخی مسئولان نگرانکننده است، کمرنگ بودن توجه به بحرانهای اکولوژیک موجود است. وقتی از بهرهبرداری از بلوط سخن میگوییم، باید همزمان از ترمیم و نجات جنگل نیز بگوییم. توسعه نباید به ابزاری برای نادیده گرفتن فاجعههای زیستمحیطی تبدیل شود. امیدآفرینی نباید جایگزین واقعبینی شود، بلکه باید با آن همراه باشد. در گذشته نیز پروژههایی چون سدسازی، معدن و ...، با شعار توسعه، اما بدون توجه به پیامدهای محیطزیستی اجرا شدند و خسارتهای جبرانناپذیری برجای گذاشتند. نباید اجازه داد آرد بلوط هم به یکی دیگر از نمونههای استفاده ابزاری از طبیعت تبدیل شود. بلکه باید با تکیه بر اقتصاد دانشبنیان و نگاه چندوجهی، ارزشافزودهای واقعی و پایدار برای منابع بومی تعریف کرد.
ایدههای نو اگر با مشورت، تحقیق و ارزیابی کارشناسی همراه باشند، شانس موفقیت بیشتری خواهند داشت و اعتماد عمومی را نیز افزایش خواهند داد. همچنین اعلام طرحهای نوآورانه، در کهگیلویه و بویراحمد که مردم آن بارها طعم وعدههای تحققنیافته را چشیدهاند، باید با شفافیت، مشارکت واقعی و تضمینهای اجرایی همراه باشد. بلوط، در حافظه تاریخی مردم این منطقه، نماد زندگی، پایداری و پیوند با طبیعت است. هرگونه بهرهبرداری از آن، باید با احترام به این معنا و در جهت تقویت آن انجام شود.
طرح تولید آرد ترکیبی از بلوط و گندم، از یک سو نویددهنده بهرهبرداری خلاقانه از ظرفیتهای بومی، تقویت اقتصاد استان و کاهش وابستگی است؛ و از سوی دیگر، حامل مخاطراتی جدی در صورت بیتوجهی به ظرفیتهای محیط زیست و مشارکت مردمی است.
به گزارش کبنا، روز گذشته یدالله رحمانی، استاندار کهگیلویه و بویراحمد، در بازدید از کارخانه آرد باقری و گروه صنایع غذایی دانشبنیان کوبودنا، از طرحی نوآورانه برای تولید آرد ترکیبی از گندم و بلوط سخن گفت. این ایده، با هدف کاهش وابستگی به واردات گندم، استفاده از ظرفیتهای بومی و ایجاد فرصتهای اقتصادی جدید در استان کهگیلویه و بویراحمد، نشانهای از تلاش برای یافتن راهحلهای خلاقانه در دل ظرفیتهاست. اما موفقیت چنین طرحی، در گرو آن است که با سنجش درست منابع، مسئولیتپذیری محیطزیستی و مشارکت اجتماعی همراه باشد.
نیمی از پوش جنگلی استان کهگیلویه و بویراحمد را درختان بلوط تشکیل میدهند. این پوشش جنگلی از سالهای گذشته با تهدیدات جدی روبهرو بوده است. بخشی از این جنگلها به دلیل آتشسوزی، آفات (پروانه جوانهخوار و سوسک برگخوار)، خشکسالی و زغالگیری دچار زوال شدهاند. این تخریب، تنوع زیستی و ذخیره کربن منطقه را تهدید میکند و پیامدهایی برای تغییر اقلیم و امنیت غذایی کشور دارد. گزارشها نشان میدهد برداشت سالانه ۲۰-۳۰ درصد از میوه بلوط برای خوراک دام، زادآوری جنگلها را تا ۴۰ درصد کاهش داده، خاک را فرسوده و اکوسیستم را تضعیف کرده است. برداشت صنعتی برای آرد بلوط، بدون مدیریت دقیق، این فشار را تشدید میکند. اگرچه طرح آرد بلوط میتواند ارزش اقتصادی به این منبع طبیعی ببخشد و انگیزهای برای نگهداری از آن ایجاد کند، اما در غیاب برنامهای برای احیا و حفاظت، خطر بهرهبرداری بدون بازسازی، بسیار جدی است. در واقع، نگاه توسعهمحور و برآمده از رویکرد نوسازی به توسعه، بدون درک پیچیدگیهای بومشناختی، میتواند به تکرار تجربیات تلخ گذشته منجر شود.
از سوی دیگر، تولید میلیونها تن آرد بلوط نیازمند برداشت گسترده است. هر درخت سالانه ۲۰-۵۰ کیلوگرم میوه تولید میکند، که با وضعیت کنونی جنگلها، تأمین این حجم جای سؤال دارد. فرآوری آرد بلوط نیز هزینهبر است و احتمالاً از گندم وارداتی (قیمت جهانی ۲۰۰-۲۵۰ دلار به ازای هر تن در ۲۰۲۵) گرانتر خواهد بود. همچنین آرد بلوط باید با آرد گندم مخلوط شود، که ادعای بینیازی از واردات گندم را تضعیف میکند.
همچنین، مصرف آرد بلوط در ذهن بسیاری از مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، با دوران دشوار قحطی و کمبود منابع همچون گندم و ... گره خورده است. بنابراین، پذیرش این محصول در بازار امروز نیازمند فرهنگسازی هوشمندانه، آموزش و بازتعریف جایگاه آن بهعنوان یک محصول سالم، بومی و حتی صادراتمحور است. بیتوجهی به بعد فرهنگی مصرف، میتواند این طرح را به سرنوشتی مشابه طرحهای نیمهکاره دچار کند.
علاوه بر این، به دلیل رشد اقتصادی محدود، نرخ بالای بیکاری و تورم بالاتر از میانگین کشوری، چنین طرحهایی مورد استقبال قرار میگیرند و طرح تولید آرد بلوط، میتواند ظرفیتی صنعتی برای اشتغالزایی و رونق اقتصادی در استان بهشمار رود. اما تحقق آن مستلزم وجود زیرساختهای پیشرفته برای فرآوری، زدودن تلخی و بستهبندی است؛ زیرساختهایی که هنوز در استان نهادینه نشدهاند و شواهدی برای این زیرساختها در دسترس نیست. سرمایهگذاری در این حوزه، اگر با تدبیر، حمایت دولتی و نظارت همراه نباشد، صرفاً به انتقال خام منابع به بیرون از استان و هدرفت این منابع حتی داخل استان منجر میشود.
طرحهای بزرگ اگر بدون مشارکت مردم اجرا شوند، نهتنها پایدار نمیمانند، بلکه ممکن است مقاومت اجتماعی برانگیزند. مردم محلی در روستاهای استان باید در تصمیمسازیها دخیل شوند، سهمی از منافع داشته باشند و احساس کنند که توسعه بهجای آنکه بر آنها تحمیل شود، از دل خواست و نیاز آنها برآمده است. بلوط برای مردم منطقه فقط یک میوه یا درخت نیست؛ بخشی از هویت، حافظه و معیشت آنهاست.
آنچه در سخنان برخی مسئولان نگرانکننده است، کمرنگ بودن توجه به بحرانهای اکولوژیک موجود است. وقتی از بهرهبرداری از بلوط سخن میگوییم، باید همزمان از ترمیم و نجات جنگل نیز بگوییم. توسعه نباید به ابزاری برای نادیده گرفتن فاجعههای زیستمحیطی تبدیل شود. امیدآفرینی نباید جایگزین واقعبینی شود، بلکه باید با آن همراه باشد. در گذشته نیز پروژههایی چون سدسازی، معدن و ...، با شعار توسعه، اما بدون توجه به پیامدهای محیطزیستی اجرا شدند و خسارتهای جبرانناپذیری برجای گذاشتند. نباید اجازه داد آرد بلوط هم به یکی دیگر از نمونههای استفاده ابزاری از طبیعت تبدیل شود. بلکه باید با تکیه بر اقتصاد دانشبنیان و نگاه چندوجهی، ارزشافزودهای واقعی و پایدار برای منابع بومی تعریف کرد.
ایدههای نو اگر با مشورت، تحقیق و ارزیابی کارشناسی همراه باشند، شانس موفقیت بیشتری خواهند داشت و اعتماد عمومی را نیز افزایش خواهند داد. همچنین اعلام طرحهای نوآورانه، در کهگیلویه و بویراحمد که مردم آن بارها طعم وعدههای تحققنیافته را چشیدهاند، باید با شفافیت، مشارکت واقعی و تضمینهای اجرایی همراه باشد. بلوط، در حافظه تاریخی مردم این منطقه، نماد زندگی، پایداری و پیوند با طبیعت است. هرگونه بهرهبرداری از آن، باید با احترام به این معنا و در جهت تقویت آن انجام شود.
طرح تولید آرد ترکیبی از بلوط و گندم، از یک سو نویددهنده بهرهبرداری خلاقانه از ظرفیتهای بومی، تقویت اقتصاد استان و کاهش وابستگی است؛ و از سوی دیگر، حامل مخاطراتی جدی در صورت بیتوجهی به ظرفیتهای محیط زیست و مشارکت مردمی است.