تاریخ انتشار
يکشنبه ۳۱ فروردين ۱۴۰۴ ساعت ۱۸:۳۸
کد مطلب : ۴۹۸۴۷۶
در پی افزایش نارضایتیها از انتصابات مدیریتی مطرح شد؛
خانهنشینکردن حامیان شایستهی دولت و زوال سرمایه اجتماعی در کهگیلویه و بویراحمد / آقای استاندار به بیمهری نسبت به حامیان دولت پایان دهید / نمایندگان استان قواعد بازی را رعایت کنند
۰
کبنا ؛رویهای که به خانهنشین کردن حامیان شایسته دولت در کهگیلویه و بویراحمد انجامیده، در صورت تداوم، زوال سرمایه اجتماعی دولت در استان را نیز به همراه خواهد داشت؛ پدیدهای که نه برای دولت و نه شهروندان این استان مطلوب نیست.
به گزارش کبنا، توسعهیافتگی جوامع فارغ از میزان و نوع برخورداری از منابع، نتیجهی شیوه مدیریتی است که در آن جوامع حاکم است. در واقع یک شیوه مدیریت صحیح، حتی میتواند جوامع فاقد منابع لازم را به توسعه برساند. در مقابل، جوامعی نیز وجود دارند که علیرغم برخورداری از انواع منابع و فرصتها نمیتوانند به توسعه دست یابند. عجمواغلو و رابینسون که سال گذشته نوبل اقتصاد را نیز دریافت کردهاند در مجموعه آثارشان با نامهای چرا ملتها شکست میخورند؟، نزاع هزارساله ما بر سر فناوری و بهرروزی، راه باریک آزادی، ریشههای اقتصادی دیکتاتوری و دموکراسی و در تکاپوی حکمرانی خوب نشان دادند شیوه سیاستگذاری و بهطور کلی مدیریت سیاسی، عامل اصلی پیشرفت و یا عدم پیشرفت یک جامعه است.
آنها در این آثار، فرضیههایی همچون «تفاوتهای فرهنگی»، «جغرافیاگرایی»، «غفلت یا عدم دسترسی به دانش روز» و ... را رد میکنند تا به این نتیجه برسند که این شکل نهادهای سیاسی و اجتماعی در یک جامعه است که میتواند سرنوشت آن جامعه را تعیین کند.
موضوع این آثار که در بالا به برخی از آنها اشاره شد بسیار پیچیده است؛ اما به طور کلی میتوان گفت بر اساس نظر این نوبلیستهای اقتصاد که مبتنی بر دادههایی از تاریخ جهان است، در نهایت بهروزی هر جامعه را سیاستمداران و مسئولین آنجامعه طبق شرایط خاصی رقم میزنند.
اما ما در این یادداشت به این آثار اشاره کردیم تا به اینجا برسیم که اگر قرار است استان کهگیلویه و بویراحمد روزی روی خوش توسعه را ببیند، نباید انتصابات مدیریتی در استان را نادیده گرفت. کهگیلویه و بویراحمد از نظر منابع و ظرفیتها، از وضعیت مطلوبی برخوردار است. اما بحث بر سر چگونگی استفاده از این منابع است که به شیوه مدیریتی و افراد مسئول در استان برمیگردد.
روشن است که کهگیلویه و بویراحمد بخشی از جامعه ایران است و از تغییراتی که در سطح کشور رخ میدهد، اثر میپذیرد. اما بحث بر سر این است که چرا با وجود آنکه برخی از استانهای کشور توانستهاند به توسعه دست یابند، کهگیلویه و بویراحمد علیرغم برخورداری از منابع کافی کماکان در زمره استانهای کمتربرخوردار کشور است؟
همانطور که گفته شد یکی از عوامل اصلی این وضعیت را باید در شیوه مدیریت استان جستوجو کرد. حالا که حدود هشت ماه از انتخابات ریاست جمهوری در کشور میگذرد و دولتی جدید بر سر کار آمده، انتظار میرفت در کهگیلویه و بویراحمد نیز تغییرات مدیریتی همسو با سایر مناطق کشور کلید بخورد. اما باز هم برخی موانع در این استان باعث شدند برخی تغییرات مدیریتی از مسیر اصلی و کشوریِ خود منحرف شوند.
مسعود پزشکیان با شعار تغییر برخی رویهها و فرایندها به پیروزی رسید؛ اتفاقاً دست به تغییراتی نیز زد؛ اما بخشی از انتصابات را بر اساس شعار وفاق پیش برد تا سطح نزاع سیاسی در کشور کاهش یابد. متأسفانه در استان کهگیلویه و بویراحمد، اصل رها شده و حاشیهها بر اصل غلبه پیدا کردهاند. اصل، همان تغییرات مدیریتی و حاشیه، بها دادن به نیروهای مخالف دولت بود. اما گویا در این استان، همان مخالفین دولت، اصل و میداندار استان شدهاند.
آنطور که آثار بالا نشان میدهد شیوه مدیریت، میتواند یک جامعه را به سمت بهروزی و یا توسعهنیافتگی پیش ببرد. اما گویا مسئولین کهگیلویه و بویراحمدی توجه چندانی به این موضوع نمیکنند؛ در نتیجه انتصابات مدیریتی تبدیل به رویهای برای بازی قدرت شده است؛ به این صورت که آن کس که قدرت لابیگری بالاتری داشته باشد، به احتمال زیاد توانایی بیشتری برای دریافت مناصب مدیریتی دارد.
رئیس جمهور شعار وفاق را برای استفاده حداکثری از همه نیروهای سیاسی مطرح کرد؛ به این صورت که از شایستگان همه جناحهای سیاسی استفاده شود. اما در کهگیلویه و بویراحمد نه تنها از همه سلایق سیاسی استفاده نشده، بلکه برخی از افراد به کار گرفته شدهاند که حتی در بین نیروهای جناح مخالف دولت نیز چندان مقبولیتی ندارند. بنابراین هم پایبندی به گفتمان سیاسی دولت و هم شایستهسالاری به راحتی زیر سؤال میرود.
روزی که مسعود پزشکیان به انتخابات ورود کرد، کمتر کسی تصور میکرد که او رئیس جمهور چهاردهم شود، اما با تلاشهای شبانهروزی حامیانش توانست اعتماد مردم را جلب کند و به پاستور راه یابد. آن روزهای نخست، موجی از شادی و رضایت، کشور و به طور خاص استان کهگیلویه و بویراحمد را فراگرفته بود. اما حالا که هشت ماه از آن روزها میگذرد، بخش زیادی از آن وضعیت از بین رفته، و کمکم شاهد نارضایتی نزدیکان و حامیان دولت هستیم. در عین ناباوری دقیقاً همان افرادی که نامشان با نام ستاد پزشکیان در کهگیلویه و بویراحمد گره خورده بود، الأن خانهنشین شدهاند. در مقابل، آنهایی که در ستادهای مخالفین پزشکیان فعالیت میکردند قدر دیده و بر صدر نشستهاند.
برخی میگویند انتصابات تحت تأثیر فشار نمایندگان استان صورت گرفته است. اما مگر دو تن از نمایندگان استان خود از طرفداران مسعود پزشکیان نبودند؟ پس چرا همین نمایندگان نیز قواعد بازی را رعایت نمیکنند و نیروهایی معرفی میکنند که کمترین همسوییای با گفتمان سیاسی دولت چهاردهم ندارند؟
بسیاری از حامیان دولت هشدار میدهند در صورت ادامه چنین رویهای که به خانهنشین کردن نیروهای شایسته حامی دولت انجامیده، حمایت خود را از دولت پس میگیرند. روشن است که در صورت چنین اتفاقی، آن سرمایهی اجتماعیای که برای پیشبرد برنامههای دولت در استان لازم است، فرسایش مییابد و در نتیجه برنامههای دولت در کهگیلویه و بویراحمد به مانع برمیخورند. در زمانهای که نارضایتی و سطح تنش بالاست، نباید مسئولین و بهویژه استاندار کهگیلویه و بویراحمد و نمایندگان استان، به همین رضایت حداقلی نیز پشت پا بزنند. در صورتی که اعتماد، همبستگی و مشارکت اجتماعی به عنوان ابعاد سرمایه اجتماعی، رو به زوال نهند، مسئولین کهگیلویه و بویراحمدی نمیتوانند همان برنامههای اندک خود را نیز پیاده کنند.
این گزارش نافی خدمات مسئولین استان کهگیلویه و بویراحمد نیست و انتشار آن صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست صورت گرفته است. این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه مسئولین مربوطه را دارد.
به گزارش کبنا، توسعهیافتگی جوامع فارغ از میزان و نوع برخورداری از منابع، نتیجهی شیوه مدیریتی است که در آن جوامع حاکم است. در واقع یک شیوه مدیریت صحیح، حتی میتواند جوامع فاقد منابع لازم را به توسعه برساند. در مقابل، جوامعی نیز وجود دارند که علیرغم برخورداری از انواع منابع و فرصتها نمیتوانند به توسعه دست یابند. عجمواغلو و رابینسون که سال گذشته نوبل اقتصاد را نیز دریافت کردهاند در مجموعه آثارشان با نامهای چرا ملتها شکست میخورند؟، نزاع هزارساله ما بر سر فناوری و بهرروزی، راه باریک آزادی، ریشههای اقتصادی دیکتاتوری و دموکراسی و در تکاپوی حکمرانی خوب نشان دادند شیوه سیاستگذاری و بهطور کلی مدیریت سیاسی، عامل اصلی پیشرفت و یا عدم پیشرفت یک جامعه است.
آنها در این آثار، فرضیههایی همچون «تفاوتهای فرهنگی»، «جغرافیاگرایی»، «غفلت یا عدم دسترسی به دانش روز» و ... را رد میکنند تا به این نتیجه برسند که این شکل نهادهای سیاسی و اجتماعی در یک جامعه است که میتواند سرنوشت آن جامعه را تعیین کند.
موضوع این آثار که در بالا به برخی از آنها اشاره شد بسیار پیچیده است؛ اما به طور کلی میتوان گفت بر اساس نظر این نوبلیستهای اقتصاد که مبتنی بر دادههایی از تاریخ جهان است، در نهایت بهروزی هر جامعه را سیاستمداران و مسئولین آنجامعه طبق شرایط خاصی رقم میزنند.
اما ما در این یادداشت به این آثار اشاره کردیم تا به اینجا برسیم که اگر قرار است استان کهگیلویه و بویراحمد روزی روی خوش توسعه را ببیند، نباید انتصابات مدیریتی در استان را نادیده گرفت. کهگیلویه و بویراحمد از نظر منابع و ظرفیتها، از وضعیت مطلوبی برخوردار است. اما بحث بر سر چگونگی استفاده از این منابع است که به شیوه مدیریتی و افراد مسئول در استان برمیگردد.
روشن است که کهگیلویه و بویراحمد بخشی از جامعه ایران است و از تغییراتی که در سطح کشور رخ میدهد، اثر میپذیرد. اما بحث بر سر این است که چرا با وجود آنکه برخی از استانهای کشور توانستهاند به توسعه دست یابند، کهگیلویه و بویراحمد علیرغم برخورداری از منابع کافی کماکان در زمره استانهای کمتربرخوردار کشور است؟
همانطور که گفته شد یکی از عوامل اصلی این وضعیت را باید در شیوه مدیریت استان جستوجو کرد. حالا که حدود هشت ماه از انتخابات ریاست جمهوری در کشور میگذرد و دولتی جدید بر سر کار آمده، انتظار میرفت در کهگیلویه و بویراحمد نیز تغییرات مدیریتی همسو با سایر مناطق کشور کلید بخورد. اما باز هم برخی موانع در این استان باعث شدند برخی تغییرات مدیریتی از مسیر اصلی و کشوریِ خود منحرف شوند.
مسعود پزشکیان با شعار تغییر برخی رویهها و فرایندها به پیروزی رسید؛ اتفاقاً دست به تغییراتی نیز زد؛ اما بخشی از انتصابات را بر اساس شعار وفاق پیش برد تا سطح نزاع سیاسی در کشور کاهش یابد. متأسفانه در استان کهگیلویه و بویراحمد، اصل رها شده و حاشیهها بر اصل غلبه پیدا کردهاند. اصل، همان تغییرات مدیریتی و حاشیه، بها دادن به نیروهای مخالف دولت بود. اما گویا در این استان، همان مخالفین دولت، اصل و میداندار استان شدهاند.
آنطور که آثار بالا نشان میدهد شیوه مدیریت، میتواند یک جامعه را به سمت بهروزی و یا توسعهنیافتگی پیش ببرد. اما گویا مسئولین کهگیلویه و بویراحمدی توجه چندانی به این موضوع نمیکنند؛ در نتیجه انتصابات مدیریتی تبدیل به رویهای برای بازی قدرت شده است؛ به این صورت که آن کس که قدرت لابیگری بالاتری داشته باشد، به احتمال زیاد توانایی بیشتری برای دریافت مناصب مدیریتی دارد.
رئیس جمهور شعار وفاق را برای استفاده حداکثری از همه نیروهای سیاسی مطرح کرد؛ به این صورت که از شایستگان همه جناحهای سیاسی استفاده شود. اما در کهگیلویه و بویراحمد نه تنها از همه سلایق سیاسی استفاده نشده، بلکه برخی از افراد به کار گرفته شدهاند که حتی در بین نیروهای جناح مخالف دولت نیز چندان مقبولیتی ندارند. بنابراین هم پایبندی به گفتمان سیاسی دولت و هم شایستهسالاری به راحتی زیر سؤال میرود.
روزی که مسعود پزشکیان به انتخابات ورود کرد، کمتر کسی تصور میکرد که او رئیس جمهور چهاردهم شود، اما با تلاشهای شبانهروزی حامیانش توانست اعتماد مردم را جلب کند و به پاستور راه یابد. آن روزهای نخست، موجی از شادی و رضایت، کشور و به طور خاص استان کهگیلویه و بویراحمد را فراگرفته بود. اما حالا که هشت ماه از آن روزها میگذرد، بخش زیادی از آن وضعیت از بین رفته، و کمکم شاهد نارضایتی نزدیکان و حامیان دولت هستیم. در عین ناباوری دقیقاً همان افرادی که نامشان با نام ستاد پزشکیان در کهگیلویه و بویراحمد گره خورده بود، الأن خانهنشین شدهاند. در مقابل، آنهایی که در ستادهای مخالفین پزشکیان فعالیت میکردند قدر دیده و بر صدر نشستهاند.
برخی میگویند انتصابات تحت تأثیر فشار نمایندگان استان صورت گرفته است. اما مگر دو تن از نمایندگان استان خود از طرفداران مسعود پزشکیان نبودند؟ پس چرا همین نمایندگان نیز قواعد بازی را رعایت نمیکنند و نیروهایی معرفی میکنند که کمترین همسوییای با گفتمان سیاسی دولت چهاردهم ندارند؟
بسیاری از حامیان دولت هشدار میدهند در صورت ادامه چنین رویهای که به خانهنشین کردن نیروهای شایسته حامی دولت انجامیده، حمایت خود را از دولت پس میگیرند. روشن است که در صورت چنین اتفاقی، آن سرمایهی اجتماعیای که برای پیشبرد برنامههای دولت در استان لازم است، فرسایش مییابد و در نتیجه برنامههای دولت در کهگیلویه و بویراحمد به مانع برمیخورند. در زمانهای که نارضایتی و سطح تنش بالاست، نباید مسئولین و بهویژه استاندار کهگیلویه و بویراحمد و نمایندگان استان، به همین رضایت حداقلی نیز پشت پا بزنند. در صورتی که اعتماد، همبستگی و مشارکت اجتماعی به عنوان ابعاد سرمایه اجتماعی، رو به زوال نهند، مسئولین کهگیلویه و بویراحمدی نمیتوانند همان برنامههای اندک خود را نیز پیاده کنند.
این گزارش نافی خدمات مسئولین استان کهگیلویه و بویراحمد نیست و انتشار آن صرفاً در راستای اصلاح برخی رویهها و فرایندهای نادرست صورت گرفته است. این پایگاه خبری آمادگی درج جوابیه مسئولین مربوطه را دارد.