تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۷ فروردين ۱۴۰۴ ساعت ۲۱:۰۷
کد مطلب : ۴۹۷۹۱۰
کبنا گزارش میدهد
اقدام تحسینبرانگیز فرماندار دنا / مدیریت تنها به معنای پوشیدن کتوشلوار و نشستن پشت میز نیست
۰
کبنا ؛فرماندار دنا نشان داد مدیریت تنها به معنای پوشیدن کتوشلوار و نشستن پشت میز نیست. اقدام تحسینبرانگیز او میتواند الگویی برای مدیران کهگیلویهوبویراحمدی در شناسایی مدیریت جهادی و انقلابی باشد.
به گزارش کبنا، کتاب «خون دلی که لعل شد»، خاطرات رهبر انقلاب از دوران تبعید و زندان در روزهای مبارزه با رژیم پهلوی است. روزهایی که رهبر انقلاب در ایرانشهر، آستین بالا میزند و در سیلی که یک سال پیش از انقلاب رخ داده بود، بهصورت میدانی به سیلزدگان کمک میکند. در بخشی از این کتاب که به سیل ایرانشهر اختصاص دارد آمده است: «ناگهان به ذهنم رسید مردم شهر از دیروز تا کنون غذایی نخورده اند و گرسنه اند ، نانواها به علت سیل نانوایی را بسته و آب وارد مغازه ها شده بود.
به اداره پست رفتم به آقای کفعمی در زاهدان عالم بزرگ معروف استان سیستان و بلوچستان تلفن زدم و از ابعاد فاجعه با او صحبت کردم و گفتم ما نان و خرما و اگر بشود پنیر هر چه زودتر به هر اندازه که بتوانید نیاز داریم ، از او خواستم با آقای صدوقی در یزد و با مشهد و تهران نیز تماس بگیرد.وقتی گوشی تلفن را گذاشتم دیدم مرد پشت سر من با شگفتی به التماس و اهتمام شدید من گوش میدادند و با حالت ستایش و تعجب به یکدیگر نگاه می کردند.
در هر حال کار ما در ایرانشهر ۵۰ روز ادامه داشت به دیدار مردم در خانه ها و آلونک ها و چادرها میرفتیم تعداد افراد خانواده ها را آمار میگرفتیم و توزیع را بر اساس آمارهایی که نوشته بودیم قراردادیم برگه هایی برای کوپن خواربار تهیه کردیم و هر خانواده طبق برگه کوپن سهمیه دریافت می کرد. در پایان ۵۰ روز امدادرسانی پس از برطرف کردن اثار سیل تا جایی که میتوانستیم جشن بزرگی برپا کردیم و من در آن جشن سخنرانی کردم که هنوز تصاویر و صدای ضبط شده آن موجود است...»
مسعود پزشکیان چهاردهمین رئیس جمهور کشور نیز خود همراه فرزندانش صدها خانه بهداشت ساخته است. او در خاطرات خود آورده است: «روستاها خانه بهداشت نداشت، تصمیم گرفتیم خانههای بهداشت را به صورت بسیجی تمام کنیم. ۶۳۰ خانه بهداشت به اسم ۶۳۰ شهید ساختیم. وقتی تصمیم گرفتم که مشکل مردم را حل کنم حل کردیم من به تنهایی این کار را انجام ندادم بلکه با مشارکت مردم، روابط بین بخشی و با تکنولوژیهایی که وجود داشت این کار را انجام دادیم.»
همکاری خالصانه و آستین همت بالا زدن که هم در خاطرات رهبر انقلاب دیده میشود و هم در تجربیات رئیس جمهور پزشکیان آمده است، روز گذشته نمونهای از آن در یکی از استانهای محروم کشور رخ داد. فرماندار شهرستان دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد وقتی که در بازدید از سرویسهای بهداشتی شهر سیسخت میبیند که وضعیت مناسبی در آنجا وجود ندارد، خود دستبهکار میشود و آنجا را نظافت میکند.
متأسفانه گاهی نیروهای زیرمجموعه بهدرستی به وظایف خود عمل نمیکنند. نیروهای خدماتی که این کار در حوزه وظایف آنهاست به هر دلیلی حضور نداشته و فرماندار با دیدن این وضعیت در لحظه تصمیم میگیرد، در اقدامی جهادی خود جور کمکاریهای سایر نیروها را بکشد. این اقدام او همیشه در یادها میماند و به عنوان الگویی از مدیریت درگیرانه و مواجههمدارانه از آن یاد خواهد شد. اما در این میان، برخی اقدامات ضروری به نظر میرسد. این اقدام قابل تحسین فرماندار دنا، وقتی تکمیل میشود که نیروههی انسانی به شکل بهتری سامان داده شوند. وقتی که چنین نیروهایی کار خود را به درستی انجام نمیدهند، به تدریج زنجیرهای از کمکاری شکل میگیرد و دامنه این ناکارآمدی و ترک فعل گسترش مییابد.
فرامرز رفیعپور جامعهشناس، از فساد بهعنوان سرطان یاد میکند. این کمکاریها که از مصادیق فساد اداری است، همچون غدهای سرطانی ریشه میدوانند و گسترده میشوند. اگر در نطفه خفه نشوند، روزی دامنگیر میشود.
بههرحال این اقدام تحسینبرانگیز آقای فرماندار میتواند الگویی ملموس برای مدیریت جهادی و انقلابی باشد و سایر مسئولین استانی آن را الگو قرار دهند و بدانند که مدیریت صرفا محدود به پوشیدن کتوشلوار و پشت میز نشستن نیست.
به گزارش کبنا، کتاب «خون دلی که لعل شد»، خاطرات رهبر انقلاب از دوران تبعید و زندان در روزهای مبارزه با رژیم پهلوی است. روزهایی که رهبر انقلاب در ایرانشهر، آستین بالا میزند و در سیلی که یک سال پیش از انقلاب رخ داده بود، بهصورت میدانی به سیلزدگان کمک میکند. در بخشی از این کتاب که به سیل ایرانشهر اختصاص دارد آمده است: «ناگهان به ذهنم رسید مردم شهر از دیروز تا کنون غذایی نخورده اند و گرسنه اند ، نانواها به علت سیل نانوایی را بسته و آب وارد مغازه ها شده بود.
به اداره پست رفتم به آقای کفعمی در زاهدان عالم بزرگ معروف استان سیستان و بلوچستان تلفن زدم و از ابعاد فاجعه با او صحبت کردم و گفتم ما نان و خرما و اگر بشود پنیر هر چه زودتر به هر اندازه که بتوانید نیاز داریم ، از او خواستم با آقای صدوقی در یزد و با مشهد و تهران نیز تماس بگیرد.وقتی گوشی تلفن را گذاشتم دیدم مرد پشت سر من با شگفتی به التماس و اهتمام شدید من گوش میدادند و با حالت ستایش و تعجب به یکدیگر نگاه می کردند.
در هر حال کار ما در ایرانشهر ۵۰ روز ادامه داشت به دیدار مردم در خانه ها و آلونک ها و چادرها میرفتیم تعداد افراد خانواده ها را آمار میگرفتیم و توزیع را بر اساس آمارهایی که نوشته بودیم قراردادیم برگه هایی برای کوپن خواربار تهیه کردیم و هر خانواده طبق برگه کوپن سهمیه دریافت می کرد. در پایان ۵۰ روز امدادرسانی پس از برطرف کردن اثار سیل تا جایی که میتوانستیم جشن بزرگی برپا کردیم و من در آن جشن سخنرانی کردم که هنوز تصاویر و صدای ضبط شده آن موجود است...»
مسعود پزشکیان چهاردهمین رئیس جمهور کشور نیز خود همراه فرزندانش صدها خانه بهداشت ساخته است. او در خاطرات خود آورده است: «روستاها خانه بهداشت نداشت، تصمیم گرفتیم خانههای بهداشت را به صورت بسیجی تمام کنیم. ۶۳۰ خانه بهداشت به اسم ۶۳۰ شهید ساختیم. وقتی تصمیم گرفتم که مشکل مردم را حل کنم حل کردیم من به تنهایی این کار را انجام ندادم بلکه با مشارکت مردم، روابط بین بخشی و با تکنولوژیهایی که وجود داشت این کار را انجام دادیم.»
همکاری خالصانه و آستین همت بالا زدن که هم در خاطرات رهبر انقلاب دیده میشود و هم در تجربیات رئیس جمهور پزشکیان آمده است، روز گذشته نمونهای از آن در یکی از استانهای محروم کشور رخ داد. فرماندار شهرستان دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد وقتی که در بازدید از سرویسهای بهداشتی شهر سیسخت میبیند که وضعیت مناسبی در آنجا وجود ندارد، خود دستبهکار میشود و آنجا را نظافت میکند.
متأسفانه گاهی نیروهای زیرمجموعه بهدرستی به وظایف خود عمل نمیکنند. نیروهای خدماتی که این کار در حوزه وظایف آنهاست به هر دلیلی حضور نداشته و فرماندار با دیدن این وضعیت در لحظه تصمیم میگیرد، در اقدامی جهادی خود جور کمکاریهای سایر نیروها را بکشد. این اقدام او همیشه در یادها میماند و به عنوان الگویی از مدیریت درگیرانه و مواجههمدارانه از آن یاد خواهد شد. اما در این میان، برخی اقدامات ضروری به نظر میرسد. این اقدام قابل تحسین فرماندار دنا، وقتی تکمیل میشود که نیروههی انسانی به شکل بهتری سامان داده شوند. وقتی که چنین نیروهایی کار خود را به درستی انجام نمیدهند، به تدریج زنجیرهای از کمکاری شکل میگیرد و دامنه این ناکارآمدی و ترک فعل گسترش مییابد.
فرامرز رفیعپور جامعهشناس، از فساد بهعنوان سرطان یاد میکند. این کمکاریها که از مصادیق فساد اداری است، همچون غدهای سرطانی ریشه میدوانند و گسترده میشوند. اگر در نطفه خفه نشوند، روزی دامنگیر میشود.
بههرحال این اقدام تحسینبرانگیز آقای فرماندار میتواند الگویی ملموس برای مدیریت جهادی و انقلابی باشد و سایر مسئولین استانی آن را الگو قرار دهند و بدانند که مدیریت صرفا محدود به پوشیدن کتوشلوار و پشت میز نشستن نیست.