تاریخ انتشار
سه شنبه ۴ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۳۴
کد مطلب : ۴۹۴۱۸۹
کبنا بررسی کرد
نادر منتظریان در 1406؛ تکرار شکست یا معجزه سخت پیروزی
۱
کبنا ؛ اظهارات تند حیات مقدم نماینده مردم ماهشهر در مجلس شورای اسلامی علیه قوم لر بهانه خوبی برای روشدن و به میدان آمدن سیاسیون و شبیه سیاسیون کهگیلویه و بویراحمد بود. روشدن و کنش گری نخ نمایی شدهای است که بیش از هر جا در استان به چشم میآید.
دمدستیترین و بیهزینهترین کار یعنی برخی سایتهای خبری استان که مکان راحت و ارزان و نا پاسخگویی برای دون کیشوتهای عالم شبه سیاسی استان شده است و هر موضوع بیربط و بسیار بی ربطی دست آویزی است تا این افراد با پرداختن به آن خود را فعال و حاضردرصحنه جلوه دهند. یکی در مورد جادههای بابا میدان نامهنگاری میکند و دیگری از رحمانی میخواهد انرژی مثبت صادر کند و دیگری هم در باره همه چیز و همهکس اظهارنظر میکند.
اما چهبهتر از اظهارنظر نابجا و گستاخانه حیات مقدم تا همه خفتگان فصلی سیاست به رسانهها هجومآورند و برای حیات مقدم شاخوشانه بکشند. از جمله افرادی که بعد از مدتها این فرصت را برای عرضاندام مناسب دید " نادر منتظریان" بود.
منتظریان مدعی اصلی ضایع شدن حق انتخاباتی خود در دوره قبلی است. او بر این باور است که تردید و تشکیک اساسی بر رأی بهرامی و روشنفکر هر دو وارد است. این تردیدها احتمالاً وی را امیدوار به ماندن در صحنه میکند و نشانهای از خالیکردن میدان انتخابات از سوی وی دیده نمیشود.
منتظریان در 1398 در آخرین روز ثبت نام انتخاب از سوی ستار هدایتخواه و سید مسعود حسینی و بعد از عدم تصمیم گیری اساسی جریان اصولگرا در بویراحمد رونمایی شد اما هرگز نتوانست یک گزینه مطابق معیارهای نواصولگرایان باشد.
در 1402 ستار هدایتخواه و اعوان و انصار تشکیلاتیاش حاضر به حمایت رسمی و روشن از نادر منتظریان نشدند تا در دوره دوازدهم او بیش از آن که از برچسب اصولگرایی خود عایدی نصیبش گردد هزینه این تقارب ناخواسته را پرداخت کند و جامعه نسبت به او روی خوش نشان نداد.
سید مسعود حسینی و شجاعیان از محدود اصولگرایان شناخته شده بودند که تمام قدر در کنار منتظریان تا آخر ماندند و حتی رودروکردن اتفاقی هدایت خواه با منتظریان در باشت نیز نتوانست به جامعه بقبولاند که هدایت خواه از منتظریان حمایت میکند.
البته که رأی نهایی منتظریان رأی قابلقبولی بود و او حالا به اتکای همین رأی بر روی عدم تکرار موفقیت مهدی روشنفکر و ریزش طرفداران محمد بهرامی حساب ویژه بازکرده است. ولی این محاسبات همیشه در بیرون دقیق پیاده نخواهند شد. با ترکیب و تحولات فعلی کماکان بهرامی و روشنفکر دو ضلع اصلی انتخابات به نظر میرسند. اگر قرار بر تکرار مثلث 1402 باشد نشانهای از جابجایی ضلع سوم یعنی منتظریان با یکی از دو ضلع اول دیده نمیشود. اما در مورد حفظ این اضلاع نیز تحلیل و پیش بینی کمی زود است. شرایط سخت اقتصادی و برخی اتفاقات سیاسی در کشور ممکن است آبستن حوادث خارج از پیش بینیها باشد.
در زمان اعلام گزینههای تأیید صلاحیت شده شورای نگهبان و وقتی نام محمد بهرامی در میان اسامی نبود یک فرصت طلایی برای منتظریان شکل گرفت که نشان میداد او با اختلاف خوبی میتواند پیروز انتخابات باشد؛ ولی تأیید صلاحیت بهرامی ورقها را برگرداند و در نهایت نیز بهرامی در کمال ناباوری برای طرفداران مهدی روشنفکر به پیروزی رسید.
منتظریان احتمالاً چارهای جز حفظ و تداوم استراتژی منطقهای و ارتباطی خود ندارد او نمیتواند چندان بر روی حمایتهای جریانی حساب کند چرا که نه نشانهای از علاقهمندی جریان به حمایت از وی دیده میشود و نه هم اینکه منتظریان ذیل حمایت جریان میتواند اقبال عمومی را برانگیزاند. ضمن آن که ظهور چهرههای جدید و جوان و تشکیلاتی در آینده این امکان را به حداقل خواهد رساند. در ۱۴۰۲ جمع زیادی از چهرههای به ادعای خود و سابقه درگذشته اصلاحطلب در اطراف منتظریان بودند و ریاست ستاد انتخاباتی وی بر عهده هادی ولایتی از نیروهایی بود که حداقل اصولگرا نبود.
به نظر شخص منتظریان نیز تمایل ندارد خود را یک "اصولگرا - تمام" بداند و حتی وقتی در ایام انتخابات ریاستجمهوری در ضیافتی که او و یا احتمالاً حامیانش برای نزدیکی طرفداران قالیباف و جلیلی برگزار کرده بودند و سید اقبال راستگویی که در انتخابات مجلس برای روشنفکر سخنرانی کرده در یک شرایط به نظر " جوگیرانه" آذری جهرمی را " قرتی" خطاب کرد؛ منتظریان بعد از آن در پی اصلاح اشتباه نادرست و ناپسند راستگویی بر آمد.
نادر منتظریان بیش از هر چیز بر روی همان باور عامه حساب بازکرده است که بین تعدد و تکرار ثبتنام در انتخابات و پایداری زیاد با پیروزی رابطه وجود دارد؛ آن گونه که برای محمد بهرامی اتفاق افتاد. نمیتوان چنین ذهنیت و برداشتی را رد کرد؛ ولی در حقیقت رابطه واقعی و قطعی وجود ندارد؛ بلکه در درون این استمرار و پایداری ممکن است برنامهریزی و جدیت به همراه برخی اتفاقات به پیروزی کمک کنند.
منتظریان یک پیروزی برای خود از انتخابات بویراحمد، دنا و مارگون طلب میکند. اما صحنه سیاست و انتخابات صحنهای نیست که با کسی قول و قرار و تعهد قبلی بسته شده باشد و یا با کسی تعارف داشته باشد.
دمدستیترین و بیهزینهترین کار یعنی برخی سایتهای خبری استان که مکان راحت و ارزان و نا پاسخگویی برای دون کیشوتهای عالم شبه سیاسی استان شده است و هر موضوع بیربط و بسیار بی ربطی دست آویزی است تا این افراد با پرداختن به آن خود را فعال و حاضردرصحنه جلوه دهند. یکی در مورد جادههای بابا میدان نامهنگاری میکند و دیگری از رحمانی میخواهد انرژی مثبت صادر کند و دیگری هم در باره همه چیز و همهکس اظهارنظر میکند.
اما چهبهتر از اظهارنظر نابجا و گستاخانه حیات مقدم تا همه خفتگان فصلی سیاست به رسانهها هجومآورند و برای حیات مقدم شاخوشانه بکشند. از جمله افرادی که بعد از مدتها این فرصت را برای عرضاندام مناسب دید " نادر منتظریان" بود.
منتظریان مدعی اصلی ضایع شدن حق انتخاباتی خود در دوره قبلی است. او بر این باور است که تردید و تشکیک اساسی بر رأی بهرامی و روشنفکر هر دو وارد است. این تردیدها احتمالاً وی را امیدوار به ماندن در صحنه میکند و نشانهای از خالیکردن میدان انتخابات از سوی وی دیده نمیشود.
منتظریان در 1398 در آخرین روز ثبت نام انتخاب از سوی ستار هدایتخواه و سید مسعود حسینی و بعد از عدم تصمیم گیری اساسی جریان اصولگرا در بویراحمد رونمایی شد اما هرگز نتوانست یک گزینه مطابق معیارهای نواصولگرایان باشد.
در 1402 ستار هدایتخواه و اعوان و انصار تشکیلاتیاش حاضر به حمایت رسمی و روشن از نادر منتظریان نشدند تا در دوره دوازدهم او بیش از آن که از برچسب اصولگرایی خود عایدی نصیبش گردد هزینه این تقارب ناخواسته را پرداخت کند و جامعه نسبت به او روی خوش نشان نداد.
سید مسعود حسینی و شجاعیان از محدود اصولگرایان شناخته شده بودند که تمام قدر در کنار منتظریان تا آخر ماندند و حتی رودروکردن اتفاقی هدایت خواه با منتظریان در باشت نیز نتوانست به جامعه بقبولاند که هدایت خواه از منتظریان حمایت میکند.
البته که رأی نهایی منتظریان رأی قابلقبولی بود و او حالا به اتکای همین رأی بر روی عدم تکرار موفقیت مهدی روشنفکر و ریزش طرفداران محمد بهرامی حساب ویژه بازکرده است. ولی این محاسبات همیشه در بیرون دقیق پیاده نخواهند شد. با ترکیب و تحولات فعلی کماکان بهرامی و روشنفکر دو ضلع اصلی انتخابات به نظر میرسند. اگر قرار بر تکرار مثلث 1402 باشد نشانهای از جابجایی ضلع سوم یعنی منتظریان با یکی از دو ضلع اول دیده نمیشود. اما در مورد حفظ این اضلاع نیز تحلیل و پیش بینی کمی زود است. شرایط سخت اقتصادی و برخی اتفاقات سیاسی در کشور ممکن است آبستن حوادث خارج از پیش بینیها باشد.
در زمان اعلام گزینههای تأیید صلاحیت شده شورای نگهبان و وقتی نام محمد بهرامی در میان اسامی نبود یک فرصت طلایی برای منتظریان شکل گرفت که نشان میداد او با اختلاف خوبی میتواند پیروز انتخابات باشد؛ ولی تأیید صلاحیت بهرامی ورقها را برگرداند و در نهایت نیز بهرامی در کمال ناباوری برای طرفداران مهدی روشنفکر به پیروزی رسید.
منتظریان احتمالاً چارهای جز حفظ و تداوم استراتژی منطقهای و ارتباطی خود ندارد او نمیتواند چندان بر روی حمایتهای جریانی حساب کند چرا که نه نشانهای از علاقهمندی جریان به حمایت از وی دیده میشود و نه هم اینکه منتظریان ذیل حمایت جریان میتواند اقبال عمومی را برانگیزاند. ضمن آن که ظهور چهرههای جدید و جوان و تشکیلاتی در آینده این امکان را به حداقل خواهد رساند. در ۱۴۰۲ جمع زیادی از چهرههای به ادعای خود و سابقه درگذشته اصلاحطلب در اطراف منتظریان بودند و ریاست ستاد انتخاباتی وی بر عهده هادی ولایتی از نیروهایی بود که حداقل اصولگرا نبود.
به نظر شخص منتظریان نیز تمایل ندارد خود را یک "اصولگرا - تمام" بداند و حتی وقتی در ایام انتخابات ریاستجمهوری در ضیافتی که او و یا احتمالاً حامیانش برای نزدیکی طرفداران قالیباف و جلیلی برگزار کرده بودند و سید اقبال راستگویی که در انتخابات مجلس برای روشنفکر سخنرانی کرده در یک شرایط به نظر " جوگیرانه" آذری جهرمی را " قرتی" خطاب کرد؛ منتظریان بعد از آن در پی اصلاح اشتباه نادرست و ناپسند راستگویی بر آمد.
نادر منتظریان بیش از هر چیز بر روی همان باور عامه حساب بازکرده است که بین تعدد و تکرار ثبتنام در انتخابات و پایداری زیاد با پیروزی رابطه وجود دارد؛ آن گونه که برای محمد بهرامی اتفاق افتاد. نمیتوان چنین ذهنیت و برداشتی را رد کرد؛ ولی در حقیقت رابطه واقعی و قطعی وجود ندارد؛ بلکه در درون این استمرار و پایداری ممکن است برنامهریزی و جدیت به همراه برخی اتفاقات به پیروزی کمک کنند.
منتظریان یک پیروزی برای خود از انتخابات بویراحمد، دنا و مارگون طلب میکند. اما صحنه سیاست و انتخابات صحنهای نیست که با کسی قول و قرار و تعهد قبلی بسته شده باشد و یا با کسی تعارف داشته باشد.