تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۲۱
کد مطلب : ۴۹۳۹۱۴
کبنا از تحولات اخیر سوریه گزارش می‌دهد

درس‌های عبرت‌آموز از تاریخ سوریه و اهمیت آن در تحولات کنونی / نقش اسرائیل و قدرت‌های غربی در بحران سوریه و پیامدهای آن برای منطقه

۰
درس‌های عبرت‌آموز از تاریخ سوریه و اهمیت آن در تحولات کنونی / نقش اسرائیل و قدرت‌های غربی در بحران سوریه و پیامدهای آن برای منطقه
کبنا ؛تحولات اخیر در سوریه و پیامدهای آن برای منطقه، به ویژه برای ایران و دیگر بازیگران جهانی، به شدت مورد توجه قرار گرفته است. در این گزارش، به بررسی ابعاد مختلف این تحولات و عبرت‌های تاریخی آن خواهیم پرداخت.
محمدهادی صحرایی در یادداشت خود به عبرت‌های تاریخی اشاره می‌کند که می‌تواند به ما در درک بهتر وضعیت کنونی سوریه کمک کند. او با استناد به سخنان حضرت علی (ع) تأکید می‌کند که عبرت‌ها فراوان و عبرت‌گیرندگان کم هستند. این نکته نشان‌دهنده ضرورت تأمل در تاریخ و درس‌های آن برای آینده است. به ویژه، او به اهمیت منطقه غرب آسیا و نقش آن در مناسبات جهانی اشاره می‌کند و این موضوع را به عنوان عاملی کلیدی در تحولات کنونی معرفی می‌کند.
مرشایمر، اندیشمند روابط بین‌الملل، به نقش اسرائیل و قدرت‌های غربی در تحولات سوریه پرداخته و به تأثیرات منفی این دخالت‌ها بر ثبات منطقه اشاره می‌کند. او به حملات مکرر اسرائیل به سوریه و تلاش‌های آن برای ایجاد روابط با گروه‌های شورشی اشاره می‌کند. این موضوع نشان‌دهنده اهداف بلندمدت اسرائیل در تضعیف قدرت‌های منطقه‌ای و تقویت نفوذ خود در سوریه است.
احسان هوشمند در تحلیل خود به ضرورت بازنگری در سیاست‌های ایران در قبال سوریه می‌پردازد. او بر این باور است که ایران باید به تغییرات در سوریه و رویکردهای جدید گروه‌های حاکم توجه کند و بر اساس آن سیاست‌های خود را تنظیم کند. به ویژه، او به این نکته اشاره می‌کند که اگر گروه حاکم بر سوریه موضع خود را نسبت به ایران تغییر دهد، ایران باید به دنبال فرصت‌هایی برای بهبود روابط باشد.
تحولات سوریه به وضوح نشان‌دهنده چالش‌ها و فرصت‌های جدید برای ایران و دیگر کشورها است. از یک سو، ایران باید با تنوع و اختلافات موجود در میان گروه‌های شورشی در سوریه مواجه شود و از سوی دیگر، به دنبال حفظ منافع خود در این کشور باشد. این موضوع نیازمند سیاست‌های هوشمندانه و مدبرانه است که بتواند به حفظ ثبات و امنیت در منطقه کمک کند.
درس‌های عبرت‌آموز از تاریخ سوریه و اهمیت آن در تحولات کنونی / نقش اسرائیل و قدرت‌های غربی در بحران سوریه و پیامدهای آن برای منطقهیادآوری عبرت‌های تاریخی و توجه به واقعیت‌های کنونی، می‌تواند به ما در درک بهتر تحولات سوریه و پیامدهای آن کمک کند. ایران و دیگر کشورها باید با دقت و هوشمندی به این تحولات واکنش نشان دهند و از فرصت‌ها بهره‌برداری کنند. در نهایت، تنها با درک عمیق از تاریخ و واقعیت‌های کنونی است که می‌توان به آینده‌ای بهتر و پایدارتر امیدوار بود.
این یادداشت به بررسی ابعاد مختلف تحولات سوریه و عبرت‌های آن می‌پردازد و می‌تواند به عنوان یک تحلیل جامع مورد استفاده قرار گیرد.
عبرت سوریه  
 محمدهادی صحرایی در یادداشت خود روزنامه کیهان نوشت: حضرت علی که سلام خدا بر او فرمود: عبرت‌ها زیاد است و عبرت گیرندگان کم.
باید پذیرفت که اتفاقات جهان و به ویژه منطقه ما بسیار سریع و غافلگیر‌کننده است و در دوره «پُرخبری» به سر می‌بریم. این را گاهی از مشخصات آخرالزمانی می‌دانند که مشترک همه ادیان ابراهیمی و بسیاری از مکاتب بشری است و گاهی به دلیل اهمیت ویژه‌ای که منطقه ما در مناسبات جهانی دارد و گر نه منطقی نیست. همه پیامبران اولوالعزم و قریب به اتفاق انبیاء الهی که درود و سلام خدا و ما نثارشان، در این منطقه به دنیا آمده و رشد کرده و به نبوت رسیده و رحلت نموده و مدفون شده‌اند. در مقابل، شیاطین و اشرار عالم هم از این منطقه چشم نپوشیده و نمی‌پوشند و تمام همت و تلاش خود را برای به دست آوردن آن به کار بسته‌اند. 
چرا به امر خدا حضرت ابراهیم، زن و فرزند نوزاد خود را از فلسطین به وادی خشکیده و بی‌زراعت مکه برد. آیا اگر این اقدام عجیب و مهم را تنها به خاطر حسادت یک زن بدانیم، خدای نخواسته به ابراهیم خلیل که شیخ الانبیاء و عقل کل دورانش بود، توهین نکرده‌ایم؟ دلیل دیگری نداشت؟ چرا یهودیان، سرزمین‌های آباد مدیترانه‌ای را رها کرده و به بیابان‌های تفتیده یثرب آمدند و آنجا را با باغات و قلعه‌های محکم، آباد کردند؟ آنها از پیامبر آخرالزمان چه می‌دانستند و از جان او چه می‌خواستند؟ و باید بسیاری از اتفاقات مهم و حیاتی صدر اسلام را با این دید نقادی بازخوانی و تفکر کنیم. به ویژه جنگ‌های پیامبر و امیرالمؤمنین. و از اول تا اربعین واقعه کربلا.
چرا «کشیش بارتلمی» دروغگو، پس از تبانی با پادشاهان و سرمایه‌داران فاسد اروپایی، نیزه‌ای که خون خشکیده بر آن بود را بلند کرد و مدعی شد همان نیزه‌ای است که به پهلوی عیسای مسیح فرو رفت و او را به شهادت رساند و به خونخواهی مسیحی که هرگز کشته نشد و نمُرد، جنگهای 196 ساله صلیبی را علیه مسلمانان به راه انداخت؟ چرا مسیحیانی که معتقد به قتل مسیح توسط یک یهودی‌اند، هرگز نگفتند که آن اتفاق دروغین چه ارتباطی با مسلمانان داشت؟ و میراث مسلمانان در شامات چگونه غارت شد و از موزه‌ها و دانشگاه‌های اروپا سر درآورد؟ کدام عقلی می‌پذیرد که جنگ بزرگ جهانی اول با ده‌ها میلیون کشته و زخمی و... به خاطر ترور یک شاهزاده در اروپا رخ داد، ولی امپراتوری عثمانی تجزیه شد و در ایرانی که اعلام بیطرفی نمود، قحطی بریتانیایی نصف جمعیت‌مان را تلف کرد؟ 
در جنگ جهانی دوم هم اعلام بیطرفی کردیم و غیر از چهارمیلیون نفر تلفات قحطی، برای اولین بار در تاریخ، کل کشورمان بدون جنگ اشغال شد! باور می‌کنید؟ بین جنگ جهانی دوم و تولد سازمان ملل و زاییده شدن اسرائیل، ارتباطی نمی‌بینید؟ چرا این منطقه به این اندازه برای غرب مهم است؟ آنها از این منطقه و از جان مردم ما چه می‌خواهند؟ چرا فرقه‌های شیعه و سنی همه، ژنتیک یهودی و بریتانیایی دارند؟ چرا در همه جنگ‌های منطقه، سفارتخانه‌های آمریکا و انگلیس فعالند؟ چرا تراکم پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه ما بیشتر از تمام دنیاست؟ چرا در جنایات بی‌سابقه اخیر صهیونها پس از طوفان‌الأقصی که به از هم گسیختگی اسرائیل انجامید، تمام قدرت‌های نظامی و اقتصادی شیطانی، به کمک اسرائیل آمدند تا از فروپاشی نجات یابد؟
از این پرسش‌های تاریخی، مهم و تعیین‌کننده بسیار است که نباید از آنها به راحتی گذشت و بی‌شک باید پاسخ منطقی و قانع‌کننده به آنها داده شود ولی در این مجال می‌توان به سخنرانی منسوب به آیزنهاور، که حدود 70 سال پیش رئیس‌جمهور آمریکا بود اشاره کرد که پاسخ بسیاری از این سؤالهاست. آیزنهاور که هم دوره مصدق بود می‌گوید «منطقه غرب آسیا، مهم‌ترین منطقه جهان، و ایران، مهترین کشور این منطقه است چرا که در چهارراه جهان قرار دارد». این تعابیر را هم می‌توان از پنجره کوچک ناسیونالیستی دید و هم می‌توان آن‌ را از افقی بالاتر و عمیق‌تر ملاحظه نمود و به دنبال استدلال‌های گوینده آن بود. آیزنهاور در آن سخنرانی می‌گوید بروید و تحقیق و مطالعه کنید تا به آنچه می‌گویم برسید. 
نزدیک 15 ماه از جنایت نسل‌کشی فلسطینیان توسط اسرائیل می‌گذرد ولی واقعیت اینست که آمریکا و انگلیس و فرانسه و برخی دیگر و قارون‌های احمق و رئیس‌جمهور همسایه سوریه هم همدست این سگ ‌هار قلاده دریده شده‌اند و این سؤال جدی را در ذهن مضطرب جهان انداخته‌اند که این شیاطین، از این منطقه چه می‌خواهند و دنبال چه می‌گردند؟ چگونه است که این جنایات بی‌سابقه و حیرت‌آور از قحطی و بمب‌های سنگرشکن چندتنی و فسفری 800 درجه‌ای و... با حمایت کشورهایی صورت می‌گیرد که بزرگ‌ترین دانشگاه‌های حقوق جهان و مهم‌ترین NGO‌های حقوق بشری را در خود دارند؟ و سازمان ملل و شورای امنیت در دست آنهاست.  
یک هفته از سقوط سریع حکومت سوریه می‌گذرد و همین حامیان هولوکاست اسرائیلی، حامی کسانی شده‌اند که خود را فاتح سوریه می‌نامند و می‌دانند. همه این حامیان، حامی فتنه‌گران 88 ایران بودند و در 1401، همگی از شعار فریبنده «زن، زندگی و آزادی» حمایت می‌کردند. همه این تبهکاران، مخالف فعالیت انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای ‌ایران‌اند و این «دسته تبهکار» بانیان وضعیت موجود منطقه و محور شرارت جهانی و مسبّب بیشتر خشونت‌های جهان و اخبار منفی‌اند. با تبلیغات رسانه‌هایشان چهره خود را بزک می‌کنند ولی دهانشان بوی خون می‌دهد و گوشت بی‌گناهان لای دندانشان معلوم است. می‌توان خوی وحشی آنها را در جنایات علیه فلسطین و لبنان و پاره پاره کردن سوریه دید.
در این یک هفته اخیر، چهره خسته سوریه را نمی‌شود شناخت. مرتجعانی که به دنبال احیاء امپراتوری عثمانی‌اند، به جای مجازات تجزیه و نابودکنندگان تاریخ خود، با آنها همدست شده و به جان همسایگان خود افتاده و برادرکُشی می‌کنند. با شعار ارتجاعی احیاء امویان، سرزمین اسلامی را به آتش کینه صهیون سپرده و نمی‌فهمند که بازیچه آنها شده‌اند و سرانشان نوکران اسرائیل. ای‌کاش می‌شد به کودکان فاتح مسجد اموی که شعار سرزمین امویان سر می‌دهند و به جان اتحاد شیعه و سنی افتاده‌اند، حالی کرد که اول باید برادران و خواهران سنی خود را از زیر دندان و سرزمین خود را از زیر چنگ نتانیاهو بیرون بکشند بعد شعر جاهلانه بسرایند. دردناک‌ترین و احمقانه‌ترین کار در این شرایط، شعار و اقدام تفرقه‌آمیزی است که توهین به شیعیان را حلال و انتقاد از آمریکا و اسرائیل را حرام و ممنوع می‌داند. 
درس‌های عبرت‌آموز از تاریخ سوریه و اهمیت آن در تحولات کنونی / نقش اسرائیل و قدرت‌های غربی در بحران سوریه و پیامدهای آن برای منطقهچقدر جای خالی علماء عاقل و باتقوای تقریبی در میانشان خالی است. کاش دانشگاه الأزهر زنده بود و شیخ شلتوت نفس می‌کشید تا سوریه به دست ماجراجویان عقده‌ای نیفتد. جنایات اسرائیل در فلسطین و لبنان و سوریه را لمس کرده ولی باور نمی‌کنند. خدمات و جانبازی و دفاع شیعه از فلسطین سنی را می‌بینند و نمی‌فهمند. یادش به خیر وقتی که اماممان گفت«خوی اسرائیل، تجاوزگری است و وقتی از فلسطین و لبنان فارغ شد، سراغ سوریه خواهد آمد». و ما نمی‌دانستیم که سوخت ارابه صهیون، خرفتی جماعتی است که هنوز در عصبیت‌های جاهلی فریز شده و خود را مسلمان می‌دانند ولی در جنگ نفسگیر، با مرحب زیر پای علی، همدست شده‌اند.    
 واقعیت تلخ سوریه، غفلت عبرت آموزی است که داغ آندولس را زنده کرد. گرچه جنایت، کسی را پیروز نمی‌کند ولی این را کسانیکه از اسلام، تنها ریش و تکبیر را یاد گرفته‌اند نمی‌فهمند. با الله اکبر، مظلومان را می‌کشند و به جای نجات قبله اول مسلمین، دنبال یادگار امویان می‌گردند. با بهانه «کشور ما طاقت جنگ دیگری ندارد» از نبرد با صهیون طفره می‌روند ولی دختران مسلمان را می‌ربایند و هم کیشان خود را اعدام می‌کنند. اما عبرت سقوط سوریه تنها در این نیست. نتیجه اعتماد به قول غرب و غربزده‌ها و اعتماد به قارون‌های متوهم، یعنی امروز سوریه. نتیجه «زمین گذاشتن اسلحه» را می‌توان زمانی‌که جوانان اسیر را مجبور به عوعو کردن می‌کردند دید.

نتیجه تحقیر نیروهای نظامی با شعارهای لوس و دخترکانه، و بی‌توجهی به قوی شدن، یعنی امروز سوریه. نتیجه ساده گرفتن دشمن یعنی امروز سوریه. نتیجه پهن کردن سفره مشکلات کشور-که خودمان باید حلشان کنیم- در مقابل دشمنان یعنی امروز سوریه. نتیجه گیرکردن در کلاف سردرگم «مذاکره فقط برای مذاکره» یعنی امروز سوریه. نتیجه اعتماد به مشاوران نفوذی مشکوک یا رسوا و بدسابقه یعنی امروز سوریه. نتیجه بی‌اولویتی در امور، یعنی امروز سوریه. نتیجه غفلت از زیرساخت‌های اقتصادی و امنیتی جامعه و پرداختن به هوس‌ها و ویارهای روشنفکری یعنی امروز سوریه. نتیجه به کارگیری مرفهین و آقازاده‌های بی‌درد و فاصله‌دار از مردم یعنی امروز سوریه. و از این عبرت‌ها بسیار است و ای‌کاش عبرت گیرندگان هم بسیار بودند.
ناآرامی‌های بسیاری در انتظار سوریه است
مرشایمر، اندیشمند برجسته روابط بین‌الملل در مطلبی در روزنامه شهروند نوشت:
 سفر نماینده سازمان ملل به سوریه در میانه التهابات این کشور و تأکید او بر آغاز روند سیاسی در حالی است که حملات هوایی رژیم صهیونیستی به خاک این کشور ادامه دارد و این رژیم بخش‌هایی از خاک سوریه را اشغال و از برنامه‌ریزی برای اشغالی طولانی مدت این کشور سخن می‌گوید. از سوی دیگر الجولانی  شامگاه شنبه صراحتا اعلام کرد که با اسرائیل سر جنگ ندارد. در همین حین برخی منابع منطقه‌ای نیز از روابط پشت پرده الجولانی با اسرائیل خبر داده‌اند. علاوه بر این و در میانه تلاش رسانه‌های غربی برای ریبرندینگ و تصویرسازی مثبت از الجولانی، حتی مشاور رئیس دولت امارات از نزدیکی تحریرالشام به القاعده ابراز نگرانی کرده است و اعدام‌های خیابانی و رفتارهای خشن اعضای تحریرالشام همچنان ادامه دارد. در ادامه نیم نگاهی به آخرین تحولات سوریه خواهیم داشت:
٦٠حمله اسرائیل به سوریه در ٥ساعت؛ نابودی کامل پدافند سوریه
بنا به‌گفته منابع عبری، یک هفته پس از سقوط اسد تعداد حملات رژیم اسرائیل به سوریه به ٤٥٠ مورد رسیده است. بامداد دوشنبه نیز حملات اسرائیل به سوریه ادامه یافت. تسنیم حوالی ١:٣٠ دوشنبه در این رابطه خبر داد: «رژیم اسرائیل در ادامه حملات خود به زیرساخت‌های نظامی و دفاعی سوریه، چهار استان این کشور(دمشق، حمص، درعا و حماه) را هدف قرار داد و به‌گفته رسانه‌های این رژیم، در طول ٥ ساعت، نزدیک به ٦٠ بار مناطقی در استان‌های مذکور هدف قرار گرفته‌اند.» علاوه بر این ایسنا از قول المیادین خبر از نابودی کامل پدافند هوایی سوریه توسط رژیم اسرائیل داده است. صهیونیست‌ها شامگاه یکشنبه نیز منطقه «تل منین» در شمال غربی دمشق و پس از آن  صنایع ارتش سوریه در السفیره در شرق حلب را هدف حملات هوایی قرار دادند. عصر یکشنبه نیز المیادین خبر داد اسرائیل تا اشغال بزرگراه استراتژیک دمشق-بیروت ١٥کیلومتر فاصله دارد و کنترل منابع آب شیرین در یرموک را نیز به‌دست گرفته است. در میانه التهابات سوریه بقایای داعش نیز ٧٠نفر را تاکنون به قتل رسانده‌اند که قتل ٩چوپان در حومه حمص در دو روز گذشته ازجمله آنان بوده‌ است.
هالیوی: برای مقابله با تروریست‌ها در سوریه هستیم
«هرتزی هالیوی» رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل در اظهاراتی وقیحانه اشغال خاک سوریه را جهت مقابله با تروریست‌ها اعلام کرده است. مهر به نقل از وی آورده است: «ما حدود یک هفته است که اینجا[خاک سوریه] هستیم و علت اصلی آن نیز امنیت اسرائیل است. وی مدعی شد: ما اینجاییم که از مرز شمال بلندی‌های جولان و منطقه جبل الشیخ حراست کنیم. این تهدید وجود دارد که عناصر تروریستی به اینجا برسند، بنابراین، ما پیش از اقدام آنها، دست به‌کار شدیم تا مانع حضور این عناصر در نزدیک مرز با اسرائیل[اراضی اشغالی] شویم.»
التهاب داخلی و کشته‌شدن تعدادی از شورشیان
پس از اعلام گروه موسوم به دیده‌بان حقوق‌بشر سوریه درباره کشته‌شدن ٢١ نفر از نیروهای تحریرالشام در اوایل شامگاه یکشنبه در لاذقیه، توسط گروه‌های مسلح ناشناس، ظهر دوشنبه نیز خبرهایی از کشته شدن چهار شورشی دیگر در حوالی لاذقیه انتشار یافت. میدل ایست نیوز در این رابطه نوشت: «حداقل چهار جنگجو وابسته به گروه فیلق‌الشام در درگیری‌های خشونت‌آمیزی که در حومه لاذقیه بین افراد مسلح وابسته به حکومت سابق و اعضای این گروه روی داد، کشته شدند. این حمله در نتیجه یک کمین مسلحانه علیه جنگجویان فیلق‌الشام، در نزدیکی بزرگراه لاذقیه-جبله، به وقوع پیوست.» همزمان با ادعای عدم‌دخالت آمریکا در مسائل داخلی سوریه، تصاویری از تحرکات کاروانی از خودروهای نظامیان آمریکایی در کوبانی انتشار یافته و در برخی مناطق و ساختمان‌های این شهر پرچم آمریکا برافراشته شده است که احتمالا بی‌ارتباط با برنامه آمریکایی‌ها برای مداخله در مناطق کردنشین سوریه نیست.
درس‌های عبرت‌آموز از تاریخ سوریه و اهمیت آن در تحولات کنونی / نقش اسرائیل و قدرت‌های غربی در بحران سوریه و پیامدهای آن برای منطقه افشاگری الرا‌ی‌الیوم درباره روابط تحریرالشام با اسرائیل
سکوت عجیب جولانی در برابر حملات صهیونیست‌ها با اعلام صریح او در شامگاه یکشنبه مبنی بر سر جنگ نداشتن با اسرائیل، رمزگشایی شد. در همین رابطه ایرنا به نقل از روزنامه مشهور الرای‌الیوم آورده است: « «تایمز اسرائیل» گزارش داد که شورشیان سوریه قدردان حملات رژیم اسرائیل به حزب‌الله هستند. این روزنامه به نقل از شورشیان نوشت  حملات اسرائیل علیه -به‌زعم آنان- گروه‌های مورد حمایت ایران در حلب و دیگر مناطق مؤثر بوده است. به نوشته «تایمز اسرائیل»، یکی دیگر از معارضان مسلح سوری نیز رضایت کامل خود را از اقدامات رژیم اسرائیل علیه حزب‌الله اعلام کرد و گفت: «حزب‌الله به‌دنبال نابودی اسرائیل است...ما اسرائیل را دوست داریم و هرگز نسبت به آن دشمنی نداریم...» الرای‌الیوم افزود: «آوی شیلون» تحلیلگر اسرائیلی در «یدیعوت آحارنوت» از ابتکار جسورانه در قبال سوریه جدید خبر داده و اینکه می‌توان «محمد الجولانی» را به قدس و اقامه نماز در مسجدالاقصی دعوت کرد، سفری مانند سفر «انور سادات» در سال ۱۹۷۷.
«کریدور داوود» ؛ خواب جدید اسرائیل برای تجزیه سوریه
تاکنون سناریوهای مختلفی درباره احتمال تجزیه کشور سوریه انتشار یافته است. براساس برآورد برخی تحلیل‌گران، آمریکا، اسرائیل و ترکیه درصدد تجزیه سوریه به سه کشور شامل مناطق کردنشین در شمال و شمال غربی، این کشور، مناطق عربی-اسلامی در مرکز به‌صورت جدا و مناطق عربی-دروزی در حوالی سویدا و جولان و شهرهای همجوار آن؛ هستند. کانال اخبار سوریه به فارسی به نقل از علی فاهم ، روزنامه‌نگار عراقی اما از طرح دیگری برای تجزیه سوریه پرده برداشته است که صهیونیست‌ها آن را کریدور داوود می‌نامند. مطابق این طرح اسرائیل درصدد است مناطق کردنشین عراقی از اقلیم تا مناطق همجوار در سوریه را به حسکه، دیرالزور، سویدا و جولان متصل کند که به شکل یک کریدور ارتباطی با اسرائیل عمل می‌کند. سوی دیگر این کریدور به ترکیه و آذربایجان می‌رسد و پروژه‌های انتقال نفت به اسرائیل و افزایش نفوذ صهیونیست‌ها در میان مناطق کردنشین منطقه، ازجمله اهداف اجرای آن است.
مرشایمر: نآرامی‌های بسیاری در انتظار سوریه است
در ادامه تحلیل‌ها حول تحولات سوریه جان.جی.مرشایمر اندیشمند و نظریه‌پرداز آمریکایی مشهور حوزه روابط بین‌الملل عنوان کرد: «تصور اینکه به‌زودی یک «دولت منسجم» در دمشق تشکیل شود که توان کنترل کل کشور را داشته باشد، سخت است. تغییر ناگهانی حکومت تنها یک موفقیت کوتاه‌مدت است. تقریباً غیرممکن است که بگوییم تحولات به چه سمتی پیش می‌رود، غیراز اینکه به‌نظر می‌رسد در آینده قابل پیش‌بینی هرج و مرج گسترده‌ای در سوریه رخ خواهد داد. ما[ایالات متحده] اساساً با تعدادی از عوامل القاعده و داعش سهم خود را به‌دست آوردیم و آنها پیروز شدند. کاخ سفید و رسانه‌های آمریکایی اکنون هر کاری که می‌توانند برای «سفیدسازی» رهبر تحریرالشام انجام می‌دهند. اما الجولانی هنوز یک تروریست تحت تعقیب بین‌المللی است».

ایران و تحولات سوریه
احسان هوشمند در روزنامه شرق نوشت: تحولات سریع سوریه و فرار بشار اسد از سوریه و تسلط شورشیان بر دمشق و در نتیجه خروج نیروهای ایرانی و روسی از سوریه، موجب شکل‌گیری این پرسش اساسی شده که سیاست‌های ایران در مواجهه با تحولات سوریه باید بر چه مبنا و پایه‌هایی استوار باشد؟ پیش‌از‌این سوریه در قالب یک کشور دوست و دارای روابط راهبردی با جمهوری اسلامی شناخته می‌شد؛ اما امروز چه باید کرد؟
تحولات سریع سوریه و فرار بشار اسد از سوریه و تسلط شورشیان بر دمشق و در نتیجه خروج نیروهای ایرانی و روسی از سوریه، موجب شکل‌گیری این پرسش اساسی شده که سیاست‌های ایران در مواجهه با تحولات سوریه باید بر چه مبنا و پایه‌هایی استوار باشد؟ پیش‌از‌این سوریه در قالب یک کشور دوست و دارای روابط راهبردی با جمهوری اسلامی شناخته می‌شد؛ اما امروز چه باید کرد؟ به نظر می‌رسد پاسخ به پرسش فوق به‌سادگی میسر نباشد و طراحی و تعریف سیاست‌های کشور باید تابعی از شرایط پیش‌روی در سوریه و تحولات آتی سوریه و تشکیل دولت در این کشور و منافع ملی و امکانات و ضرورت‌های ایران تعریف شود. پیش و بیش از آنکه از همین ابتدا بنا بر تقابل و مخالفت با هیئت تحریرالشام و ارتش وطنی و دیگر تشکیلات حاکم فعلی بر سوریه گذاشته شود، لازم است توجه شود:
1- برخلاف رویه پیشین محمد الجولانی، از همان ابتدای تسلط شورشیان بر دمشق نشانه‌هایی -البته نه‌چندان مطمئن- از تغییر رویه‌ها و رویکرد‌های احمد الشرع در برخی موضوعات به چشم می‌خورد. 
آیا قرار است این تغییر موضع و نرمش احمد الشرع شامل مناسبات با ایران هم شود؟ یعنی آیا متصور است که به‌زودی و پس از رایزنی‌های پشت پرده با احمد الشرع یا جریان‌های همسو، مواضع این جریان درباره ایران دچار انعطاف شود؟ اگر چنین شد، سیاست‌های آتی کشور باید بر مبنای چنین تغییری تدوین شود؛ یعنی منطقی است، به دنبال روزنه‌هایی برای مدیریت مواجهه با این جریان و حتی بهبود مناسبات بود.
درس‌های عبرت‌آموز از تاریخ سوریه و اهمیت آن در تحولات کنونی / نقش اسرائیل و قدرت‌های غربی در بحران سوریه و پیامدهای آن برای منطقه2- اگر جریان حاکم بر سوریه رویکرد منفی خود علیه ایران را تغییر نداد، چه باید کرد؟ پاسخ به این پرسش هم نیازمند رویکردی خردمندانه است. ابتدا باید دقت کرد که امکانات و ابزارهای در اختیار گروه حاکم بر سوریه برای تقابل با ایران کدام است؟ اگر گروه حاکم بر سوریه از ظرفیت‌ها و فرصت‌ها و ابزارها و امکانات لازم برای اثرگذاری بر درون کشور یا منافع کشور برخوردار نیست، طبیعی است که چندان نباید نگران موضع‌گیری‌های منفی احمد الشرع علیه ایران بود. اما اگر این جریان با هدف اعمال فشار به ایران به‌عنوان نمونه از طریق جریان کوچک و افراطی که در ائتلاف با هیئت تحریرالشام است، علیه ایران اقداماتی کرد، آن‌گاه تدوین سیاست‌های کشور تابعی از شرایط جدید خواهد بود.
3- جریان‌های شورشی در سوریه دارای درجاتی از تفاوت و حتی اختلاف مشهود یا پنهان هستند. گروه هیئت تحریرالشام خود متشکل از ائتلافی میان گروه‌های رقیب بود که بخشی از آنان از ائتلاف خارج شدند. اینک طیفی متنوع از جریان‌های سکولار و عرب‌گرا تا جریان‌های تکفیری یا سلفی در میان شورشیان حاکم سوریه حضور دارند. مدیریت این تنوع با توجه به اختلافات اساسی و مبنایی کار دشواری است. اگر میان این جریان‌ها اختلاف و سپس منازعه آغاز شود، تدوین سیاست برای مواجهه با شرایط سوریه دشوار‌تر می‌شود. اگر بخشی از این نیروها علیه اسرائیل وارد عمل شوند، بر پیچیدگی شرایط خواهد افزود. برای چنین شرایطی نیز باید آمادگی لازم وجود داشته باشد.
4- جریان حاکم بر سوریه اعلام کرده که تفنگ باید تنها در دستان دولت باشد. اتخاذ چنین سیاستی موجب بروز تنش‌هایی در سوریه می‌شود. از سویی جریان کُرد وابسته به پ‌ک‌ک در بخش‌های بزرگی از سوریه حضور مسلحانه دارد. از دیگر سو غرفة العملیات الجنوبیة (اتاق عملیات جنوب) یعنی جریان اغلب دروزی نیز که به‌تازگی تأسیس شده و به اسرائیل نیز نزدیک است، حضور مسلحانه خود را در بخش‌هایی از سوریه به‌ویژه در استان‌های قنیطره و سویدا تثبیت کرده است. داعش نیز در بخش‌های دیگری از سوریه حضور دارد. پیشبرد سیاست خلع سلاح گروه‌های مسلح متنوع نیازمند حمایت بین‌المللی است. مشخص نیست که موضع اسرائیل در‌این‌باره چه خواهد بود؟ کمااینکه ترکیه بیشترین استقبال و همراهی را با این سیاست خواهد داشت و از این فرصت برای سرکوب جریان وابسته به پ‌ک‌ک سود خواهد جست. در این شرایط سیاست‌های ایران باید تابعی از منافع ملی باشد، نه ماجراجویی یا دخالت‌های محاسبه‌نشده.
5- گروهی در روزهای اخیر با تأکید بر مشترکات فراوان میان ایرانیان با کردهای سوریه خواهان حمایت جدی ایران و جلب همراهی پ‌.ی‌.د یا همان حزب اتحاد دموکراتیک سوریه هستند که شعبه‌ای از پ‌ک‌ک است، اما چند مشکل در اینجا برجسته است. از سویی اساس پ‌ک‌ک دشمنی با ایران است و از بنیان علیه موجودیت ایران و تمامیت ارضی ایران دارای موضعی خصمانه است. از دیگر سو پ‌.ی‌.د امروزه در قالب قسد یا قوات سوریا الدیمقراطیة فعالیت می‌کند که از حمایت ارتش آمریکا برخوردار است. در‌این‌صورت تعریف سیاست نزدیکی ایران با پ.ی.د بر چه اساسی انجام می‌شود؟ آیا مناسباتی تاکتیکی است یا به هم‌پیمانی راهبردی مبدل می‌شود؟ واکنش ترکیه به این مناسبات چه خواهد بود؟ آیا در مقابل حمایت‌نکردن ایران از کردهای سوریه، ممکن است دولت ایران از ترکیه انتظار داشته باشد که برخی فعالیت‌های مخرب دوستی و حسن هم‌جواری با ایران را -چه درباره برخی جریان‌های قوم‌گرای ایرانی، چه درباره قفقاز و چه درباره گروه‌های حاکم بر سوریه و مواضع ضد ایرانی آنها- به کناری نهد؟ اگر ترکیه از نفوذ خود استفاده کرد و به پادرمیانی میان ایران با گروه‌های حاکم بر سوریه پرداخت و در دیگر زمینه‌های منطقه‌ای نیز از مواضع حساسیت‌زای خود دست کشید، آن‌گاه ممکن است برای تثبیت اوضاع در سوریه امیدی شکل گیرد. امیدی که در‌حال‌حاضر نشانه‌های آن چندان به چشم نمی‌آید.
6- موضع و سیاست‌های دولت‌های بزرگی مانند آمریکا و نیز تحولات در دولت آمریکا و شروع به کار دولت جدید این کشور متغیر مهمی است که اثرات خود را در منطقه به‌ویژه در‌باره ایران و منازعه اسرائیل و فلسطین و مسائل غزه و حتی دیگر کشورهای عربی به‌زودی نمایان می‌کند. سوریه نیز از این روند معاف نخواهد بود. در آینده مشخص خواهد شد که توسعه‌طلبی ترکیه در سوریه به‌سادگی به پیش نخواهد رفت. ایران آیا آماده مواجهه با چنین شرایطی هست؟
7- ایران امروز با مسائل زیادی روبه‌رو است. تدوین سیاست خارجی درباره موضوع سوریه باید تابعی از ظرفیت‌های کشور باشد. امکانات محدود کشور نباید صرف سیاست‌هایی شود که آورده‌ای برای کشور ندارد. تدوین سیاست‌های خردمندانه و عقلایی نیازمند بهره‌گیری از ظرفیت‌های انسانی کشور است. ضمن آنکه بهبود شرایط داخلی پیش‌نیاز حمایت مردمی از سیاست‌های خارجی است.
نام شما

آدرس ايميل شما

توقف ابلاغ قانون عفاف و حجاب با تصمیم «شورای‌عالی امنیت ملی»

توقف ابلاغ قانون عفاف و حجاب با تصمیم «شورای‌عالی امنیت ملی»

ابلاغ قانون عفاف و حجاب متوقف شد؟ زمزمه ها و برخی خبرها حکایت از آن دارد که پاسخ به این ...
نگاهی متفاوت به حضور وزیرخارجه در سوریه؛ چرا عراقچی در دمشق به رستوران رفت؟

نگاهی متفاوت به حضور وزیرخارجه در سوریه؛ چرا عراقچی در دمشق به رستوران رفت؟

وزیر خارجه ایران از کاخ حاکمیت در سوریه به بستر جامعه رفت و در کنار مردم نشست. یعنی انتخاب ...
تصميم با مردم است

تصميم با مردم است

صبح روز يكشنبه در شرايطي براي ايران آغاز شد كه خبر سقوط دمشق و خروج بشار‌اسد از پايتخت ...
1