تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۲۸
کد مطلب : ۴۷۲۲۹۴
وال استریت ژورنال:
در بحث ایران، بایدن طلسم شده؛ آیا از خواب بیدار می شود؟ / امریکا ابتکار عمل را از ایران بگیرد، وگرنه بایدن تا پایان دوره خود، باید به ساز تهران برقصد
۰
کبنا ؛والتر راسل مائد، ستون نویس مشهور وال استریت ژورنال نوشت: همانطور که فیلم «استاد و فرمانده» که بر اساس رمانهای تاریخی خارقالعاده پاتریک اوبرایان ساخته شده، به ما یادآوری کرد، کلید پیروزی در عصر دریاها داشتن مزیتی بود که ملوانها آن را «جهت هوا» نامیدند. در واقع، به لطف جهت باد، یک طرف می توانست زمان و سرعت نبرد را تعیین کند. یعنی وقتی می خواستید با ناوگان دشمن درگیر شوید، باد به شما اجازه نزدیک شدن می داد و وقتی می خواستید عقب نشینی کنید، باد مانع از نزدیک شدن دشمن می شد.
به گزارش کبنا، در ادامه این مطلب آمده است: چیزی که این روزها در خاورمیانه مشخص است این است که ایران برگ برنده «جهت هوا» را در اختیار دارد. ایران هر زمان و هر کجا که بخواهد می تواند جرقه بحران بزند و همچنین می تواند به میل خود تنش را کاهش دهد. از عراق گرفته تا لبنان و غزه تا دریای سرخ، ایران و نیروهای نیابتیاش میتوانند در هر جایی بحرانی فوری ایجاد کنند و آمریکا را مجبور کنند تا براساس جدول زمانی ایران پاسخ دهد.
حتی زمانی که تیم بایدن مانند هفته قبل، به حملات ایران با قدرت پاسخ داد، تهران اساساً کنترل را در دست داشت. دولت امریکا به جای اینکه به این فکر کند که چگونه پیامی غیرقابل انکار را ارائه دهد که بازدارندگی را در سراسر خاورمیانه احیا کند، برای یافتن یک استراتژی تلافی جویانه ی ظریف تلاش کرد؛ یعنی به اندازه کافی قوی باشد تا جمهوریخواهان، آن را در داخل ضعیف نخوانند و آنقدر ضعیف که ایران نتواند در مقابل، دست به تشدید تنش نزند.
اگر ایالات متحده نتواند ابتکار عمل سیاسی و نظامی را از تیم تهران بگیرد، ایران به بازی در خاورمیانه مانند نواختن پیانو ادامه خواهد داد و پرزیدنت بایدن تا پایان زمان ریاستجمهوری خود به ساز تهران به رقصیدن ادامه خواهد داد.
ادبیات می تواند تصویر مفید دیگری برای توصیف اوضاع سیاست خاورمیانه ای آمریکا در این دوره جدید تنش و جنگ ارائه می دهد. پادشاه تئودن مسن را در «ارباب حلقهها» به خاطر دارید؟ فردی که مشاورانش، منطق ناامیدی را در گوش های پیرش زمزمه می کنند.
آنها به او می گفتند، «سارومان»، جادوگر خطرناکی که در نزدیکی مرزهای تئودن ارتش و استحکامات می سازد، اهداف محدودی دارد و شما می توانید با او کار کنید. علاوه بر این، شما نمی توانید او را شکست دهید. به او می گفتند؛ بله، به رغم همه استدلال ها، در پایان کار، تنش زدایی با سارومان بهترین امید شما را برای صلح منطقه ای ارائه می دهد.
در تمام دوران اوباما و دوباره در سال های بایدن، وادادگان و حامیان ایران در جهت منافع تهران، بی سر و صدا تحرکاتی از خود بروز می دادند. همزمان، متحدان ایران در سراسر خاورمیانه ایجاد مشکل کردند. در همین حال، ایران به تلاش خود برای دستیابی به سلاحهای هستهای و موشکها ادامه دادند. به گفته یک تحلیلگر برجسته، آنها می توانند ظرف چند روز یک بمب و ظرف چند هفته یا چند ماه یک زرادخانه هسته ای قابل توجه بسازند.
پادشاه تئودن که طلسم شده بود نهایتا به هوش آمد و آن مشاور خاص را برکنار کرد و کشورش را دوباره به سوی نور هدایت کرد. آیا آقای بایدن از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که آمریکا و متحدان ما در خاورمیانه چقدر با خطر روبرو هستند؟ آیا او متوجه هست که نیروهای پرانرژی و بسیج کننده ایدئولوژی جهادی با ایران متحد شده اند؟ و اینکه اگر آنها به طور قطعی شکست نخورند، در سراسر منطقه و جهان سر بر می آورند و آمریکایی ها را در داخل کشور به خطر می اندازند و منابع و توجهات را از مبارزات ما علیه جاه طلبی ها و توانایی های رو به رشد رقبایی مانند روسیه و چین منحرف می کنند؟
در حال حاضر، آقای بایدن نیمه بیدار به نظر می رسد. او اکنون متوجه شده است که عربستان سعودی و ولیعهد محمد بن سلمان منزوی نیستند. حوثی ها هستند که بازیگران بدی هستند که واشنگتن و متحدانش باید آنها را مهار کنند. گذار انرژی، باعث نمی شود که نفت و گاز خاورمیانه به سیاست جهانی نامربوط باشد. وجود حماس، صلح منطقه را تهدید می کند. ایران علاقه ای به مذاکره جدی با آمریکا ندارد و نیروی اصلی پشت بحران منطقه ای است.
اما این تنها آغاز ماجراست. تا زمانی که ایران تصور میکند بدون اینکه با خطر پاسخ ویرانگر آمریکا مواجه شود، میتواند بحرانها و جنگها را در سراسر منطقه به راه بیندازد، تهران همچنان کاری خواهد کرد که آقای بایدن به ساز آنها برقصد.
تا زمانی که رئیس جمهور متوجه نباشد که باید در رقابت با ایران، برگ برنده و ابتکار را به دست گیرد، همچنان نیمه بیدار خواهد ماند.
این فقط مشکل خاورمیانه نیست. قدرتهای بزرگتر، قدرتهای کوچکتر و گروههای تروریستی واکنش آمریکا به مجموعهای از اقدامات تهاجمی ایران و «محور مقاومت» را تماشا میکنند. اگر قرار است ثبات بازگردد، باید با یک انقلاب روانی در خاورمیانه آغاز شود. ایران باید یاد بگیرد که از آقای بایدن بترسد، بیش از انکه او از ایران بترسد.
این معیاری است که با آن باید موفقیت حملات تلافی جویانه رئیس جمهور در خاورمیانه را بسنجیم. آیا این حملات قدرت بازدارندگی آمریکا را بازگرداند؟ آیا این حملات، موازنه وحشنت را در خاورمیانه تغییر داده اند؟
اگر چنین است، پس آرامش و آسودگی ممکن است برگردد. اگر نه، تیم بایدن در واقع در حال آب در هاون کوبیدن است.
به گزارش کبنا، در ادامه این مطلب آمده است: چیزی که این روزها در خاورمیانه مشخص است این است که ایران برگ برنده «جهت هوا» را در اختیار دارد. ایران هر زمان و هر کجا که بخواهد می تواند جرقه بحران بزند و همچنین می تواند به میل خود تنش را کاهش دهد. از عراق گرفته تا لبنان و غزه تا دریای سرخ، ایران و نیروهای نیابتیاش میتوانند در هر جایی بحرانی فوری ایجاد کنند و آمریکا را مجبور کنند تا براساس جدول زمانی ایران پاسخ دهد.
حتی زمانی که تیم بایدن مانند هفته قبل، به حملات ایران با قدرت پاسخ داد، تهران اساساً کنترل را در دست داشت. دولت امریکا به جای اینکه به این فکر کند که چگونه پیامی غیرقابل انکار را ارائه دهد که بازدارندگی را در سراسر خاورمیانه احیا کند، برای یافتن یک استراتژی تلافی جویانه ی ظریف تلاش کرد؛ یعنی به اندازه کافی قوی باشد تا جمهوریخواهان، آن را در داخل ضعیف نخوانند و آنقدر ضعیف که ایران نتواند در مقابل، دست به تشدید تنش نزند.
اگر ایالات متحده نتواند ابتکار عمل سیاسی و نظامی را از تیم تهران بگیرد، ایران به بازی در خاورمیانه مانند نواختن پیانو ادامه خواهد داد و پرزیدنت بایدن تا پایان زمان ریاستجمهوری خود به ساز تهران به رقصیدن ادامه خواهد داد.
ادبیات می تواند تصویر مفید دیگری برای توصیف اوضاع سیاست خاورمیانه ای آمریکا در این دوره جدید تنش و جنگ ارائه می دهد. پادشاه تئودن مسن را در «ارباب حلقهها» به خاطر دارید؟ فردی که مشاورانش، منطق ناامیدی را در گوش های پیرش زمزمه می کنند.
آنها به او می گفتند، «سارومان»، جادوگر خطرناکی که در نزدیکی مرزهای تئودن ارتش و استحکامات می سازد، اهداف محدودی دارد و شما می توانید با او کار کنید. علاوه بر این، شما نمی توانید او را شکست دهید. به او می گفتند؛ بله، به رغم همه استدلال ها، در پایان کار، تنش زدایی با سارومان بهترین امید شما را برای صلح منطقه ای ارائه می دهد.
در تمام دوران اوباما و دوباره در سال های بایدن، وادادگان و حامیان ایران در جهت منافع تهران، بی سر و صدا تحرکاتی از خود بروز می دادند. همزمان، متحدان ایران در سراسر خاورمیانه ایجاد مشکل کردند. در همین حال، ایران به تلاش خود برای دستیابی به سلاحهای هستهای و موشکها ادامه دادند. به گفته یک تحلیلگر برجسته، آنها می توانند ظرف چند روز یک بمب و ظرف چند هفته یا چند ماه یک زرادخانه هسته ای قابل توجه بسازند.
پادشاه تئودن که طلسم شده بود نهایتا به هوش آمد و آن مشاور خاص را برکنار کرد و کشورش را دوباره به سوی نور هدایت کرد. آیا آقای بایدن از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که آمریکا و متحدان ما در خاورمیانه چقدر با خطر روبرو هستند؟ آیا او متوجه هست که نیروهای پرانرژی و بسیج کننده ایدئولوژی جهادی با ایران متحد شده اند؟ و اینکه اگر آنها به طور قطعی شکست نخورند، در سراسر منطقه و جهان سر بر می آورند و آمریکایی ها را در داخل کشور به خطر می اندازند و منابع و توجهات را از مبارزات ما علیه جاه طلبی ها و توانایی های رو به رشد رقبایی مانند روسیه و چین منحرف می کنند؟
در حال حاضر، آقای بایدن نیمه بیدار به نظر می رسد. او اکنون متوجه شده است که عربستان سعودی و ولیعهد محمد بن سلمان منزوی نیستند. حوثی ها هستند که بازیگران بدی هستند که واشنگتن و متحدانش باید آنها را مهار کنند. گذار انرژی، باعث نمی شود که نفت و گاز خاورمیانه به سیاست جهانی نامربوط باشد. وجود حماس، صلح منطقه را تهدید می کند. ایران علاقه ای به مذاکره جدی با آمریکا ندارد و نیروی اصلی پشت بحران منطقه ای است.
اما این تنها آغاز ماجراست. تا زمانی که ایران تصور میکند بدون اینکه با خطر پاسخ ویرانگر آمریکا مواجه شود، میتواند بحرانها و جنگها را در سراسر منطقه به راه بیندازد، تهران همچنان کاری خواهد کرد که آقای بایدن به ساز آنها برقصد.
تا زمانی که رئیس جمهور متوجه نباشد که باید در رقابت با ایران، برگ برنده و ابتکار را به دست گیرد، همچنان نیمه بیدار خواهد ماند.
این فقط مشکل خاورمیانه نیست. قدرتهای بزرگتر، قدرتهای کوچکتر و گروههای تروریستی واکنش آمریکا به مجموعهای از اقدامات تهاجمی ایران و «محور مقاومت» را تماشا میکنند. اگر قرار است ثبات بازگردد، باید با یک انقلاب روانی در خاورمیانه آغاز شود. ایران باید یاد بگیرد که از آقای بایدن بترسد، بیش از انکه او از ایران بترسد.
این معیاری است که با آن باید موفقیت حملات تلافی جویانه رئیس جمهور در خاورمیانه را بسنجیم. آیا این حملات قدرت بازدارندگی آمریکا را بازگرداند؟ آیا این حملات، موازنه وحشنت را در خاورمیانه تغییر داده اند؟
اگر چنین است، پس آرامش و آسودگی ممکن است برگردد. اگر نه، تیم بایدن در واقع در حال آب در هاون کوبیدن است.