تاریخ انتشار
يکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۵۴
کد مطلب : ۴۷۰۷۰۹
عبدالرضا فرجی راد تحلیل کرد:
آمریکا در دریای سرخ به دنبال چیست؟ / آیا جنگی دیگر در راه است؟
۰
کبنا ؛وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) روز پنجشنبه ۳۰ شهریور، از حضور بیش از ۲۰ کشور در ائتلاف بینالمللی به رهبری این کشور برای مقابله با حملات موشکی و پهپادی حوثیها، به کشتیهای تجاری در دریای سرخ خبر داد. به گفته پنتاگون، ممکن است کشورهای دیگری نیز به این ائتلاف بپیوندند.
به گزارش کبنا، در این ائتلاف که «عملیات نگهبان رفاه» نام گرفته، کشورهایی از جمله کانادا، بریتانیا، فرانسه، هلند، ایتالیا، بحرین و امارات متحده عربی حضور دارند. انتظار میرود برخی از کشورها در گشتزنی مشترک مشارکت کنند و برخی دیگر پشتیبانی اطلاعاتی را در جنوب دریای سرخ و خلیج عدن انجام دهند.. مصر و عربستان دو کشور مهم منطقه محسوب میشوند که حاضر به شرکت در این ائتلاف نشده اند. پس از شکل گیری درگیری در غزه و عملیات اسرائیل علیه حماس در این منطقه، حوثیهای یمن اعلام کردند که برای همبستگی با حماس به کشتیهایی که هرگونه ارتباطی با اسرائیل داشته باشند، حمله خواهد کرد.
پاتریک رایدر سخنگوی پنتاگون در بیانیهای اعلام کرد: «نیروهای ائتلاف به عنوان یک گشت بزرگراهی در منطقه دریای سرخ و خلیج عدن به گشتزنی خواهند پرداخت تا به درخواست کمک کشتیهای تجاری عکسالعمل نشان داده و در صورت لزوم برای کمک به آنها اقدام کنند.» جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز چهارشنبه ۲۹ آذر در شبکه اجتماعی ایکس، اعلام کرد که این اتحادیه با آمریکا برای مقابله با تهدیدات حوثیها در دریای سرخ همکاری خواهد کرد.
روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» نیز به نقل از چندین مقام امنیتی غربی و منطقهای مدعی همکاری ایران با انصارالله یمن در هدف قرار دادن کشتیها در دریای سرخ شد. در این گزارش ادعا شده است که نیروهای مرتبط با ایران اطلاعاتی را در اختیار انصارالله قرار میدهند که این گروه از آن برای حملات موشکی و پهپادی خود به کشتیها در دریای سرخ استفاده میکند. در ادامه این ادعاها آمده است که اطلاعات جمعآوریشده توسط یک شناور تجسسی در دریای سرخ که در کنترل ایران است، به انصارالله منتقل میشود و آنها اخیرا از این دادهها برای حمله به کشتیهای تجاری در تنگه بابالمندب استفاده کردهاند.
با وجود ادعاها و تمهیداتی که ایالات متحده برای تسلط بر دریایی سرخ مطرح کرده است، مقامهای حوثی اعلام کرده اند که یمن آماده است چشم در چشم ائتلاف امپراتوری جدید دوخته و با قدرتهای بزرگ جهان مقابله کند. این یعنی بهتر است دنیا خود را آماده یک اتفاق بزرگ دیگر کند؛ چرا که یمنیها با غرق کردن ناو هواپیمابر آمریکایی ممکن است یک ۱۱ سپتامبر جدید خلق کنند. در پی ایجاد ائتلاف آمریکا برای مقابله با یمن، حوثیها بسیج عمومی برای آغاز جنگ را اعلام کرده اند. در واکنش به تحولات اخیر در دریای سرخ، سردار محمدرضا نقدی معاون هماهنگکننده کل سپاه نیز گفت: «با تداوم جنایتها آمریکا و متحدانش علیه مردم غزه، باید منتظر تولد قدرتهای جدید مقاومت و بسته شدن بقیه آب راهها و راهها بروی خودشان باشند»
با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که، هدف ایالات متحده از شکل دهی این ائتلاف چیست و چرا مصر و عربستان از شرکت در این ائتلاف سر باز زده اند؟
اهمیت دریای سرخ و کانال سوئز برای کشورهای مختلف
عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو، به این پرسشها پاسخ داده است و گفت: «دریای سرخ، باب المندب و کانال سوئز، به لحاظ تجارت بین المللی حائز اهمیت بسزایی است. بخشی از کالاهای دنیا که به سمت غرب میرود یا از شرق به غرب میرسد از همین منطقه در حال تجارت است؛ بنابراین شرایط موجود در دریای سرخ همه را تحت تاثیر قرار میدهد. نه تنها چینیها، بلکه دیگر کشورها از جمله روسیه نیز درگیر شرایط دریای سرخ میشوند؛ بنابراین هیچکس تمایلی ندارد که شرایط این منطقه خطرناک شود و با طولانی شدن مسیر تجاری، از دماغه امید نیک از جنوب آفریقا (که ۲ هفته مسیر را طولانیتر میکند) هزینهها و تورم بالا برود. به ویژه با توجه به این که در غرب، اروپا و آمریکا مدام در شرایط رای دهی و انتخابات تحت تاثیر تورم قرار میگیرد و اگر قرار باشد وضعیت تجارت در دریای سرخ ملتهب باشد، تا حدودی روی تورم کشورهای مختلف و حتی نتایج انتخابات آنها نیز تاثیرگذار است. همه این موارد باعث میشود که شرایط این منطقه برای بسیاری از سران کشورها، حساسیت برانگیز باشد.»
وی افزود: «در منطقه خلیج فارس، به غیر از عمان و قطر، سایر کشورها به انواع مختلف دشمن حوثیها هستند. بحرین، امارات و کویت از کشورهایی هستند که در ائتلاف آمریکا مشارکت دارند. اما مسئله حوثیها چیست؟ حوثیها در حمایت از حماس و مردم غزه اعلام کرده اند که باید مواد غذایی به مقادیر بیشتری وارد غزه شود و آتش بس اعلام شود که تعداد کمتری از فلسطینیها کشته شوند؛ بنابراین از یک سو، حوثیها خواستهای دارند که به عنوان مردمانی مسلمان، خواستهای حقیقی محسوب میشود. اسرائیل به معنای واقعی کلمه همه خطوط قرمز را رد کرده است و جنایت جنگی انجام میدهد. از طرف دیگر، دولت آمریکا به خاطر انتخابات و شرایط داخل کشور، موظف است خود را حامی اسرائیل نشان دهد، بنابراین حاضر نیست در این وضعیت، آتش بس اعلام شود. زیرا اگر، آتش بس اعلام شود، به معنای شکست کامل اسرائیل و تعویض دولت خواهد بود. به همین دلیل میبینیم که دو جبهه در باب المندب مقابل یکدیگر قرار گرفته اند.»
آتش جنگ غزه حوثیها را تحریک کرده است
این استاد ژئوپلیتیک گفت: «آمریکا تمایلی ندارد این وضعیت به یک جنگ بزرگ یا بلندمدت تبدیل شود، چرا که میداند اگر وارد درگیری زمینی یا هوایی مستمر شود، به راحتی تمام نمیشود. همانطور که در غزه این اتفاق رخ نداد. یمن وسعت بیشتری نسبت به غزه دارد و اگر در منطقه باب المندب درگیری شود، مینهای دریایی گذاشته میشود و کشتیها در خطر بیشتری قرار میگیرند. به نظر میرسد ایالات متحده یک رفتار دو گانه را در پیش گرفته است. یک روز تهدید میکند تا حوثیها عقب بنشینند و یک روز نیز اعلام میکند ما فقط گشت زنی داریم و بر اساس این گشت زنی اگر کشتیها مورد حمله قرار بگیرند یا کمک بخواهند، به کمک آنها میشتابیم؛ بنابراین هنوز مشخص نیست که در این منطقه قرار است چه اتفاقی رخ دهد. اما اگر در روزهای آینده، شاهد ورود مواد غذایی بیشتر به غزه باشیم و آتش بسی که حالا تا نیمههای راه پیش رفته و دو طرف به رضایت نسبی رسیده اند، به ثمر بنشیند، ممکن است، باب المندب و دریای سرخ نیز به آرامشی برسد.»
وی افزود: «حوثیها نمیخواهند در آن منطقه برای کشتیرانی بین المللی مشکلاتی به وجود بیاورند، اما باید دقت کرده و به شکل مستمر اعلام کنند که هدف ما نه تنها کشتی رانی بین المللی و صدمه زدن به این صنعت نیست، بلکه ما خودمان را موظف میبینیم که امنیت باب المندب و دریای سرخ را تامین کنیم و این موضوع را از وظایف خودمان میدانیم. هدف ما کشتیهایی است که به سمت اسرائیل میروند چرا که در حال نسل کشی و کشتار غیرنظامیان است. ائتلاف شکل گرفته، همزمان تهدید و التزام است. درواقع از یک سو، تهدید میکنند که حوثیها عقب بنشینند که این روش جواب نداد. از طرف دیگر منتظرند ببینند که در غزه چه اتفاقی رخ میدهد، چون مطمئن هستند که اگر آتش جنگ غزه خاموش شود، حوثیها از حملاتشان به سوی کشتیهایی که به سمت اسرائیل میرود، کم میکنند. بعید میدانم در چند روز آتی با تشکیل این ائتلاف اتفاقی رخ دهد. البته حوثیها ملاحظهای ندارند و اگر به آنان حمله شود، با تمام قوا از خود دفاع میکنند، به ویژه با توجه به این که در یمن و در صنعا، از پشتیبانی بالایی برخوردارند.»
لزوم افزایش دیپلماسی ایران در قبال تحولات دریای سرخ
این تحلیلگر امور سیاسی در ادامه گفت: «همانطور که ایران از ابتدا گفته است در این قضایا دخالتی ندارد و حوثیها، خود، تصمیم میگیرند، اکنون نیز نباید به شکلی صحبت کنیم که نشان داده شود ایران در این موضوع دخالت میکند یا مشوق است. حوثیها خود به آن منطقه نزدیک هستند و مسلمان هم هستند و علاقه مندند که از مردم غزه دفاع کنند. البته من معتقدم که دیپلماسی ایران باید در این موضوع فعالتر شود یعنی نشان دهد که در حال انجام تحرکاتی برای آتش بس است. مثلا چقدر خوب بود اگر یکی از مقامهای سیاست خارجی ما (چه بهتر بود اگر خود آقای امیرعبداللهیان این کار را میکرد)، به عمان سفر میکرد و با حوثیها و عمانیها گفتگو میکرد. حتی برای این که تاکید شود ما موافق درگیری نیستیم، بهتر بود سفری به صنعا نیز انجام میشد. این شرایط موازی میشد با مذاکرات حماس و اسرائیل با وساطت قطر و شاید نتیجهای مثبت در حوزه صلح منطقهای به دنبال داشت.»
وی افزود: «معتقدم ما به یک دیپلماسی بسیار قوی نیاز داریم تا جهان نیز متوجه شود که ایران، به دنبال درگیری نیست و در حوزه صلح فعال است. اگر این شرایط به صلح منتهی نمیشد حداقل کمک میکرد که که کالاها و اقلامی که قرار است به غزه ارسال شود، به راحتی ارسال شود. دیپلماسی باید در اولویت سیاست خارجی ما قرار گیرد. درست است که یمنیها هم حق دارند از حقوق خود و فلسطینیها دفاع کنند، اما حالا که ایالات متحده ایران را متهم به نقش داشتن در تنشهای دریای سرخ میکند (فارغ از این که این حرف بی ربط است و سندی ندارد) باید از دیپلماسی قوی و تدبیر استفاده کنیم. ایران باید به دنیا نشان دهد که به دنبال آرامش است. قطعا عربستان حامی حوثیها نیست و به از دست رفتن قدرت حوثیها و ضربه خوردن به آنها نیز بی میل نیست، اما عربستان به خوبی میداند که اگر وارد نزاع با حوثیها شود و وارد ائتلاف شود، ممکن است مانند قبل، توسط حوثیها مورد حمله موشکی قرار گیرد و علت این که دخالت نمیکند، همین است. استراتژی عربستان توسعه محور شده و به سرعت به سمت استراتژی ۲۰۳۰ خود میرود. در نتیجه علاقهای به نزاع با دیگر کشورها ندارد.»
فرجی راد گفت: «مصر، بی میل نیست، فشاری به اسرائیل وارد شود که آتش بس در غزه اعلام شود چرا که مصر نسبت به غزه احساس تعلق خاطر دارد، اما همزمان مجبور است منافع مردم خود را در نظر بگیرد؛ بنابراین وارد ائتلافی نمیشود که ورود به آن مساوی باشد به جنگ علیه مردم حماس و مردم غزه. تا کنون مصر اعلام کرده است که مشکل کشتیرانی در باب المندب و دریای سرخ، به درامد مصر در کانال سوئز صدمه نزده است. وقتی کشتیها به کانال سوئز میرسند، باید چند روز صبر کنند تا نوبت عبورشان از کانال برسد، مصر هنوز چندین کشتی در نوبت دارد، بنابراین خلاء خاصی را حس نمیکند. درامد این کشور نیز فعلا کم نشده است و نگرانی چندانی نداردحتی گمانه میزنم که مصر با حوثیها در تماس مستقیم است. یعنی حوثی ها، به مصریها اعلام کرده اند که جای نگرانی نیست و به درامد مصر لطمه نمیخورد.»
وی افزود: «این که ما تصور کنیم اتفاقات در دریای سرخ صرفا شاخ و شانه کشیدن آمریکا است و حوثیها هم آماده درگیری هستند، ظاهر امر است. اما در پشت پرده، پیامهایی از سوی عمان بین طرفین در حال رد و بدل شدن است. آمریکا خود را صاحب دریاهای بین الملل میداند و خود را موظف میداند روی حرکت کشتیها نظارت کند و اینگونه جلوه دهد که رفت و آمدها و مبادلات تجارت دریایی به عهده ایالات متحده است. با این وجود من بعید میدانم فعالیت ائتلاف با اتفاقات تندی همراه شود. فعلا کارکرد ائتلاف محدود به تامین امنیت کشتیهای آسیب پذیر خواهد بود.»
به گزارش کبنا، در این ائتلاف که «عملیات نگهبان رفاه» نام گرفته، کشورهایی از جمله کانادا، بریتانیا، فرانسه، هلند، ایتالیا، بحرین و امارات متحده عربی حضور دارند. انتظار میرود برخی از کشورها در گشتزنی مشترک مشارکت کنند و برخی دیگر پشتیبانی اطلاعاتی را در جنوب دریای سرخ و خلیج عدن انجام دهند.. مصر و عربستان دو کشور مهم منطقه محسوب میشوند که حاضر به شرکت در این ائتلاف نشده اند. پس از شکل گیری درگیری در غزه و عملیات اسرائیل علیه حماس در این منطقه، حوثیهای یمن اعلام کردند که برای همبستگی با حماس به کشتیهایی که هرگونه ارتباطی با اسرائیل داشته باشند، حمله خواهد کرد.
پاتریک رایدر سخنگوی پنتاگون در بیانیهای اعلام کرد: «نیروهای ائتلاف به عنوان یک گشت بزرگراهی در منطقه دریای سرخ و خلیج عدن به گشتزنی خواهند پرداخت تا به درخواست کمک کشتیهای تجاری عکسالعمل نشان داده و در صورت لزوم برای کمک به آنها اقدام کنند.» جوزپ بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز چهارشنبه ۲۹ آذر در شبکه اجتماعی ایکس، اعلام کرد که این اتحادیه با آمریکا برای مقابله با تهدیدات حوثیها در دریای سرخ همکاری خواهد کرد.
روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» نیز به نقل از چندین مقام امنیتی غربی و منطقهای مدعی همکاری ایران با انصارالله یمن در هدف قرار دادن کشتیها در دریای سرخ شد. در این گزارش ادعا شده است که نیروهای مرتبط با ایران اطلاعاتی را در اختیار انصارالله قرار میدهند که این گروه از آن برای حملات موشکی و پهپادی خود به کشتیها در دریای سرخ استفاده میکند. در ادامه این ادعاها آمده است که اطلاعات جمعآوریشده توسط یک شناور تجسسی در دریای سرخ که در کنترل ایران است، به انصارالله منتقل میشود و آنها اخیرا از این دادهها برای حمله به کشتیهای تجاری در تنگه بابالمندب استفاده کردهاند.
با وجود ادعاها و تمهیداتی که ایالات متحده برای تسلط بر دریایی سرخ مطرح کرده است، مقامهای حوثی اعلام کرده اند که یمن آماده است چشم در چشم ائتلاف امپراتوری جدید دوخته و با قدرتهای بزرگ جهان مقابله کند. این یعنی بهتر است دنیا خود را آماده یک اتفاق بزرگ دیگر کند؛ چرا که یمنیها با غرق کردن ناو هواپیمابر آمریکایی ممکن است یک ۱۱ سپتامبر جدید خلق کنند. در پی ایجاد ائتلاف آمریکا برای مقابله با یمن، حوثیها بسیج عمومی برای آغاز جنگ را اعلام کرده اند. در واکنش به تحولات اخیر در دریای سرخ، سردار محمدرضا نقدی معاون هماهنگکننده کل سپاه نیز گفت: «با تداوم جنایتها آمریکا و متحدانش علیه مردم غزه، باید منتظر تولد قدرتهای جدید مقاومت و بسته شدن بقیه آب راهها و راهها بروی خودشان باشند»
با توجه به این شرایط پرسشهایی مطرح است از جمله این که، هدف ایالات متحده از شکل دهی این ائتلاف چیست و چرا مصر و عربستان از شرکت در این ائتلاف سر باز زده اند؟
اهمیت دریای سرخ و کانال سوئز برای کشورهای مختلف
عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک و تحلیلگر سیاسی در گفتگو با فرارو، به این پرسشها پاسخ داده است و گفت: «دریای سرخ، باب المندب و کانال سوئز، به لحاظ تجارت بین المللی حائز اهمیت بسزایی است. بخشی از کالاهای دنیا که به سمت غرب میرود یا از شرق به غرب میرسد از همین منطقه در حال تجارت است؛ بنابراین شرایط موجود در دریای سرخ همه را تحت تاثیر قرار میدهد. نه تنها چینیها، بلکه دیگر کشورها از جمله روسیه نیز درگیر شرایط دریای سرخ میشوند؛ بنابراین هیچکس تمایلی ندارد که شرایط این منطقه خطرناک شود و با طولانی شدن مسیر تجاری، از دماغه امید نیک از جنوب آفریقا (که ۲ هفته مسیر را طولانیتر میکند) هزینهها و تورم بالا برود. به ویژه با توجه به این که در غرب، اروپا و آمریکا مدام در شرایط رای دهی و انتخابات تحت تاثیر تورم قرار میگیرد و اگر قرار باشد وضعیت تجارت در دریای سرخ ملتهب باشد، تا حدودی روی تورم کشورهای مختلف و حتی نتایج انتخابات آنها نیز تاثیرگذار است. همه این موارد باعث میشود که شرایط این منطقه برای بسیاری از سران کشورها، حساسیت برانگیز باشد.»
وی افزود: «در منطقه خلیج فارس، به غیر از عمان و قطر، سایر کشورها به انواع مختلف دشمن حوثیها هستند. بحرین، امارات و کویت از کشورهایی هستند که در ائتلاف آمریکا مشارکت دارند. اما مسئله حوثیها چیست؟ حوثیها در حمایت از حماس و مردم غزه اعلام کرده اند که باید مواد غذایی به مقادیر بیشتری وارد غزه شود و آتش بس اعلام شود که تعداد کمتری از فلسطینیها کشته شوند؛ بنابراین از یک سو، حوثیها خواستهای دارند که به عنوان مردمانی مسلمان، خواستهای حقیقی محسوب میشود. اسرائیل به معنای واقعی کلمه همه خطوط قرمز را رد کرده است و جنایت جنگی انجام میدهد. از طرف دیگر، دولت آمریکا به خاطر انتخابات و شرایط داخل کشور، موظف است خود را حامی اسرائیل نشان دهد، بنابراین حاضر نیست در این وضعیت، آتش بس اعلام شود. زیرا اگر، آتش بس اعلام شود، به معنای شکست کامل اسرائیل و تعویض دولت خواهد بود. به همین دلیل میبینیم که دو جبهه در باب المندب مقابل یکدیگر قرار گرفته اند.»
آتش جنگ غزه حوثیها را تحریک کرده است
این استاد ژئوپلیتیک گفت: «آمریکا تمایلی ندارد این وضعیت به یک جنگ بزرگ یا بلندمدت تبدیل شود، چرا که میداند اگر وارد درگیری زمینی یا هوایی مستمر شود، به راحتی تمام نمیشود. همانطور که در غزه این اتفاق رخ نداد. یمن وسعت بیشتری نسبت به غزه دارد و اگر در منطقه باب المندب درگیری شود، مینهای دریایی گذاشته میشود و کشتیها در خطر بیشتری قرار میگیرند. به نظر میرسد ایالات متحده یک رفتار دو گانه را در پیش گرفته است. یک روز تهدید میکند تا حوثیها عقب بنشینند و یک روز نیز اعلام میکند ما فقط گشت زنی داریم و بر اساس این گشت زنی اگر کشتیها مورد حمله قرار بگیرند یا کمک بخواهند، به کمک آنها میشتابیم؛ بنابراین هنوز مشخص نیست که در این منطقه قرار است چه اتفاقی رخ دهد. اما اگر در روزهای آینده، شاهد ورود مواد غذایی بیشتر به غزه باشیم و آتش بسی که حالا تا نیمههای راه پیش رفته و دو طرف به رضایت نسبی رسیده اند، به ثمر بنشیند، ممکن است، باب المندب و دریای سرخ نیز به آرامشی برسد.»
وی افزود: «حوثیها نمیخواهند در آن منطقه برای کشتیرانی بین المللی مشکلاتی به وجود بیاورند، اما باید دقت کرده و به شکل مستمر اعلام کنند که هدف ما نه تنها کشتی رانی بین المللی و صدمه زدن به این صنعت نیست، بلکه ما خودمان را موظف میبینیم که امنیت باب المندب و دریای سرخ را تامین کنیم و این موضوع را از وظایف خودمان میدانیم. هدف ما کشتیهایی است که به سمت اسرائیل میروند چرا که در حال نسل کشی و کشتار غیرنظامیان است. ائتلاف شکل گرفته، همزمان تهدید و التزام است. درواقع از یک سو، تهدید میکنند که حوثیها عقب بنشینند که این روش جواب نداد. از طرف دیگر منتظرند ببینند که در غزه چه اتفاقی رخ میدهد، چون مطمئن هستند که اگر آتش جنگ غزه خاموش شود، حوثیها از حملاتشان به سوی کشتیهایی که به سمت اسرائیل میرود، کم میکنند. بعید میدانم در چند روز آتی با تشکیل این ائتلاف اتفاقی رخ دهد. البته حوثیها ملاحظهای ندارند و اگر به آنان حمله شود، با تمام قوا از خود دفاع میکنند، به ویژه با توجه به این که در یمن و در صنعا، از پشتیبانی بالایی برخوردارند.»
لزوم افزایش دیپلماسی ایران در قبال تحولات دریای سرخ
این تحلیلگر امور سیاسی در ادامه گفت: «همانطور که ایران از ابتدا گفته است در این قضایا دخالتی ندارد و حوثیها، خود، تصمیم میگیرند، اکنون نیز نباید به شکلی صحبت کنیم که نشان داده شود ایران در این موضوع دخالت میکند یا مشوق است. حوثیها خود به آن منطقه نزدیک هستند و مسلمان هم هستند و علاقه مندند که از مردم غزه دفاع کنند. البته من معتقدم که دیپلماسی ایران باید در این موضوع فعالتر شود یعنی نشان دهد که در حال انجام تحرکاتی برای آتش بس است. مثلا چقدر خوب بود اگر یکی از مقامهای سیاست خارجی ما (چه بهتر بود اگر خود آقای امیرعبداللهیان این کار را میکرد)، به عمان سفر میکرد و با حوثیها و عمانیها گفتگو میکرد. حتی برای این که تاکید شود ما موافق درگیری نیستیم، بهتر بود سفری به صنعا نیز انجام میشد. این شرایط موازی میشد با مذاکرات حماس و اسرائیل با وساطت قطر و شاید نتیجهای مثبت در حوزه صلح منطقهای به دنبال داشت.»
وی افزود: «معتقدم ما به یک دیپلماسی بسیار قوی نیاز داریم تا جهان نیز متوجه شود که ایران، به دنبال درگیری نیست و در حوزه صلح فعال است. اگر این شرایط به صلح منتهی نمیشد حداقل کمک میکرد که که کالاها و اقلامی که قرار است به غزه ارسال شود، به راحتی ارسال شود. دیپلماسی باید در اولویت سیاست خارجی ما قرار گیرد. درست است که یمنیها هم حق دارند از حقوق خود و فلسطینیها دفاع کنند، اما حالا که ایالات متحده ایران را متهم به نقش داشتن در تنشهای دریای سرخ میکند (فارغ از این که این حرف بی ربط است و سندی ندارد) باید از دیپلماسی قوی و تدبیر استفاده کنیم. ایران باید به دنیا نشان دهد که به دنبال آرامش است. قطعا عربستان حامی حوثیها نیست و به از دست رفتن قدرت حوثیها و ضربه خوردن به آنها نیز بی میل نیست، اما عربستان به خوبی میداند که اگر وارد نزاع با حوثیها شود و وارد ائتلاف شود، ممکن است مانند قبل، توسط حوثیها مورد حمله موشکی قرار گیرد و علت این که دخالت نمیکند، همین است. استراتژی عربستان توسعه محور شده و به سرعت به سمت استراتژی ۲۰۳۰ خود میرود. در نتیجه علاقهای به نزاع با دیگر کشورها ندارد.»
فرجی راد گفت: «مصر، بی میل نیست، فشاری به اسرائیل وارد شود که آتش بس در غزه اعلام شود چرا که مصر نسبت به غزه احساس تعلق خاطر دارد، اما همزمان مجبور است منافع مردم خود را در نظر بگیرد؛ بنابراین وارد ائتلافی نمیشود که ورود به آن مساوی باشد به جنگ علیه مردم حماس و مردم غزه. تا کنون مصر اعلام کرده است که مشکل کشتیرانی در باب المندب و دریای سرخ، به درامد مصر در کانال سوئز صدمه نزده است. وقتی کشتیها به کانال سوئز میرسند، باید چند روز صبر کنند تا نوبت عبورشان از کانال برسد، مصر هنوز چندین کشتی در نوبت دارد، بنابراین خلاء خاصی را حس نمیکند. درامد این کشور نیز فعلا کم نشده است و نگرانی چندانی نداردحتی گمانه میزنم که مصر با حوثیها در تماس مستقیم است. یعنی حوثی ها، به مصریها اعلام کرده اند که جای نگرانی نیست و به درامد مصر لطمه نمیخورد.»
وی افزود: «این که ما تصور کنیم اتفاقات در دریای سرخ صرفا شاخ و شانه کشیدن آمریکا است و حوثیها هم آماده درگیری هستند، ظاهر امر است. اما در پشت پرده، پیامهایی از سوی عمان بین طرفین در حال رد و بدل شدن است. آمریکا خود را صاحب دریاهای بین الملل میداند و خود را موظف میداند روی حرکت کشتیها نظارت کند و اینگونه جلوه دهد که رفت و آمدها و مبادلات تجارت دریایی به عهده ایالات متحده است. با این وجود من بعید میدانم فعالیت ائتلاف با اتفاقات تندی همراه شود. فعلا کارکرد ائتلاف محدود به تامین امنیت کشتیهای آسیب پذیر خواهد بود.»