ارسالی مخاطب؛
تحلیلی بر شرایط کنونی انتخابات در حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون؛ آیا روشنفکر بر چالشها غلبه میکند؟
8 آبان 1402 ساعت 11:25
هرچه به انتخابات مجلس در اسفند ماه سال ۱۴۰۲ نزدیک میشویم، التهاب و هیجان در بین طرفداران نامزدهای انتخاباتی افزایش مییابد.
هرچه به انتخابات مجلس در اسفند ماه سال ۱۴۰۲ نزدیک میشویم، التهاب و هیجان در بین طرفداران نامزدهای انتخاباتی افزایش مییابد.
یکی از مخاطبین این رسانه خبری با ارسال مطلبی به بررسی شرایط فعلی انتخابات در حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون و نیز تحلیل شرایط ۴ نامزد اصلی در انتخابات آتی پرداخته است.
محمد بهرامی:
محمد بهرامی زمانی که به عنوان شهردار مشغول بود، عملکرد خوبی از خود برجای گذاشته است؛ به گونهای که هواداران وی لقب بهترین شهردار شهر یاسوج را به او دادهاند.
تقریباً تا دو ماه پیش در نظرسنجیها از محمد بهرامی به عنوان یکی از مهمترین گزینهها برای نزدیک شدن به کسب کرسی بهارستان یاد میشد اما در حال حاضر شواهد حاکی از آن است که رقبای بهرامی شتاب بیشتری به فعالیتهای خود دادهاند. در دوماه اخیر شرایط چندان به نفع بهرامی نبوده و به نفع رقبای او تغییراتی محسوسی کرده است.
شاید دلایل این تغییر در فضای سیاسی شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون و افت احتمالی محمد بهرامی را بتوان در موارد زیر خلاصه و ارائه نمود:
دلیل اول:
همانند سه دوره گذشته، با وجود سر و صداهای زیادی که در مورد حمایت اصلاحطلبان از محمد بهرامی وجود داشت، این بار نیز علیرغم این هیاهو، شواهدی مبنی بر حمایت اصلاحطلبان از بهرامی مشاهده نشده تا این گزاره تکراری "حمایت اصلاحطلبان از محمد بهرامی" در حد همان حرف، حدیث و هیاهو باقی بماند.
دلایل نیز همان دلایل مجمع اصلاحطلبان در چند دور گذشته است که موجب شده به جز چند چهره تکراری، بسیاری از اصلاحطلبان شناسنامهدار استان کهگیلویه و بویراحمد، بهرامی را به عنوان یک فرد اصلاحطلب قبول نداشته و منکراندیشه اصلاحطلبی وی باشند. آنها معتقدند بهرامی در هیچ بزنگاه سیاسی به طور واضح از اصلاحطلبان حمایت نکرده و حتی یک جمله، تحلیل، نقد و یا یک تعریف راجع به چهرههای شاخص و مطالبهگر اصلاحات نداشته و حتی به صورت حضوری هم از ترس برچسب خوردن، از نزدیک شدن به این افراد خودداری نموده است.
در طی ماههای گذشته نیز محسن فروزان خواهرزاده یکی از اصلاحطلبان شناسنامهدار و البته از نزدیکانفامیلی محمد بهرامی که ریاست ستاد جوانان دکتر عبدالناصر همتی در انتخابات ریاست جمهوری در استان کهگیلویه و بویراحمد را برعهده داشت، با جدایی از محمد بهرامی نشان داد که بهاندیشه اصلاحطلبی ایشان اعتقادی ندارد و با پیوستن به اصلیترین رقیب محمد بهرامی یعنی مهدی روشنفکر، کار را برای بهرامی سختتر از گذشته نیز کرده است.
دلیل دوم:
دلیل دوم را میتوان عملکرد ضعیف و عدم توفیق محمد بهرامی در دولت حسن روحانی دانست که این عملکرد ضعیف و نقشآفرینی کمرنگ را به صورت شدیدتر میتوان در دولت رئیسی (دولت کنونی و احتمالاً آینده) متصور شد. بعضی از مردم و کارشناسان معتقدند محمد بهرامی که خود را از اصلاحطلبان ذی نفوذ میداند، طبق قاعده باید در دولت روحانی برای خود یا نیروهای وفادار و حلقه نزدیک خود، جایگاه و یا منصبی هرچند کوچک دست و پا میکرد تا زمینهساز اقدامات بعدیایشان باشد ولی عدم توفیقات در این زمینه باعث ناامیدی حتی نزدیکترین افراد به وی شده و شاید به گونهای بر عدم نفوذ خود در سطح ملی مهر تأیید زدند.
از طرفی بعضی از کارشناسان، بخشی از مردم و سیاسیون معتقدند شخصی که در دولت موافق و همراه خود نتواند کاری از پیش ببرد و صاحب جایگاه شود، قطعاً نمیتواند در دولت مخالف (دولت کنونی) نیز کاری از پیش ببرد و حتی از نیروهای نزدیک به خود حمایت نماید.
دلیل سوم:
شاید تا قبل از ثبت نام اولیه انتخابات، اکثریت مردم ورود غلام محمد زارعی به عرصه انتخابات را شایعه میدانستند ولی به نظر میرسد با ورود غلاممحمد زارعی و تأکید بر فعالیت مستمر و بیوقفه تا پایان کارزار انتخابات مجلس برای این دوره و تحرکات تبلیغاتی وی در مراسمات و برنامههای اجتماعی و سیاسی، به شدت باعث ایجاد تزلزل در پایگاه رای محمد بهرامی میشود.
دلیل چهارم:
ناکامیهای محمد بهرامی در ادوار گذشته به عنوان سدی عظیم و بار منفی سنگین در مقابل بهرامی قرار گرفته است. و ناظران سیاسی اینگونه میگویند که شاید طرفدارانایشان دیگر توان و انگیزهای برای ادامه دادن و دلیلی برایامیدوار بودن در خود نمیبینند!
دلیل پنجم:
اینگونه اذعان میشود و شاید دلیلش این باشد که فعل و انفعالاتی در جامعه از آنها دیده نمیشود؛ بعضی از اصلاح طلبان شناسنامهدار سابق و نسل جدید جوانان در جریان اصلاحات نیز رابطه خوبی با محمد بهرامی ندارند و شواهد حاکی از آن است که این جوانان احتمالاً در میدان حریف و مقابل محمد بهرامی بازی کرده و یا شاید در بهترین حالت سکوت و عدم فعالیت در انتخابات را به پیوستن به محمد بهرامی ترجیح دهند!
نادر منتظریان:
جریان اصولگرای سنتی پس از شکست در دو دورهی سال ۹۰ و سال ۹۴ تصمیم به تعویض پرچمدار خود در میدان گرفت و در سال ۹۸ منتخب خود را از ستار هدایتخواه توانمند و صاحباندیشه و تشکیلات منسجم و پرانرژی به نادر منتظریان تغییر داد.
نادر منتظریان با جذب بخشی از آرای اصولگرایی و نیز آرای قومیتی، موفقیت چشمگیری بدست نیاورد و با تمام تلاشی که خودش و دوستانش در جریان اصولگرایی در طی مدت سه ماه مانده به انتخابات متحمل شدند، بازندهی دوم میدان رقابت انتخابات مجلس شد.
برای انتخابات بعدی مجلس(انتخابات پیشرو) نادر منتظریان که نمونه اصولگرای سنتی میباشد، زودتر از دور گذشته کار خود را شروع کرده و اکنون نیزامیدوار به آینده و دلگرم به آرای ثابت حزبی و البته آرای قومیتی، آرای افراد خاص و آرای برخی اصلاحطلبان مشهور است!!!
اگرچه نادر منتظریان با تلاشها و دیدارهای شبانهروزی بعد از اسفند ماه سال ۹۸ توانسته در برخی نقاط رویشهایی نسبت به دور گذشته داشته باشد، اما پاشنه آشیل وی را میتوان در عدم حمایت تمام عیار رهبران جریان اصولگرایی از وی دانست؛ تا جایی که شنیدهها حکایت از نشست بعضی از افراد حلقه اول این جریان با دیگر رقبا دارد که حتی زمزمه و انتشار این خبر در بین مردم نیز کار را برای وی سختتر از گذشته خواهد کرد و رویش را از پایگاه رای منتظریان به ریزش تبدیل خواهد کرد. این سخنان مورد تایید نویسنده نیست و صرفاً بر اساس حرف و حدیثهایی که در فضای سیاسی شنیده میشود.
قطعاً نادر منتظریان که در دوره گذشته قریب ۳۵ هزار رأی با نفر اول اختلاف داشت، برای جبران این اختلاف بزرگ نیازمند همدلی بیشتر در تیم خود و مقبولیت عمومی بیشتر میباشد و مشخص نیست که این امر میسر شود.
گاهاً برخی از هواداران نادر منتظریان، در رسانههای رسمی و فضای مجازی با نوشتن مطالبی تلاش مینمایند وی را کاندید فراجناحی و مستقل معرفی نمایند اما میتوان اینگونه برداشت کرد که این به همان دلیل عدم حمایت حلقه اول اصولگرایی و ناامیدی او از هم قطاران خود و البته سابقه و تجارب غیرمرتبط برای نشستن بر صندلی نمایندگی است. برخی هم این اعتقاد را دارند که مشکل این است که طرفداران نادر منتظریان نمیخواهند و نمیتوانند بپذیرند کهایشان برای نسل جوان و مردم تحولخواه محبوب چندانی ندارد!
غلام محمد زارعی:
علیرغم همهی حرف و حدیثها و نیز شایعات، غلاممحمد زارعی مجدداً برای انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون ثبتنام کرد. غلام محمد زارعی به صراحت بیان داشته که قصد کنارهگیری ندارد و تا آخر میماند.
شواهد نشان میدهد غلام محمد زارعی برای آینده سیاسی و اجتماعی خود برنامهریزی دقیقی انجام داده و برای رونمایی از فصل نوین خدمت، مصمم و آماده است. آیندهای که زارعی برای آن برنامهریزی کرده و امیدوار بود در همین دوره و با تأیید دو نماینده شدن حوزه بویراحمد در صحن علنی مجلس شورای اسلامی رقم بخورد.
میتوان گفت اگر این طرح برای این دوره از انتخابات تصویب میشد، خود غلاممحمد زارعی از قطبهای اصلی انتخابات پیش رو به شمار میآمد ولی از آنجایی که این طرح برای دور آینده به تصویب رسیده است، واضح است که باز هم زارعی دست از تلاش بر نخواهد داشت تا استارت زود هنگام بزرگی را برای انتخابات ۱۴۰۶ و دو نمایندهای شدن حوزه انتخابیه بویراحمد بزرگزده باشد.
مهدی روشنفکر
مهدی روشنفکر برای جلب رضایت افکار عمومی و مردم یک دوره وقت داشت و هواداران او میگویند که بعد از گذشت سه سال، بخشی زیادی از اهدافش به خصوص در حوزه انتصابات را به ثمر رسانده، به گونهای که تقریباً شصت درصد تیم مدیریتی کنونی استان متعلق به جریان مهدی روشنفکر (جریان ندای وحدت) است.
هر چند افراد زیادی دور روشنفکر را خالی کردند، اما به گفته ناظران سیاسی؛ روشنفکر اگرچه توانست قسمت زیادی از مطالبات هوادارانش را برآورده نماید، ولی هنوز گوشهای از این مطالبات بیپاسخ مانده است. این همان قسمتی میباشد که دیگران از آن به عنوان ریزش رای روشنفکر یاد میکنند.
میتوان اذعان کرد که تقریباً تا خرداد ماه امسال، جَو سنگین انتخاباتی علیه مهدی روشنفکر در میان مردم وجود داشت، اما شواهد نشان میدهد به مرور و با گذر زمان، شرایط به نفع نماینده بویراحمد، دنا و مارگون تغییر میکند و باید منتظر ماند.
شاید یکی از مهمترین دلایل این تغییر را بتوان به انتصابات وی، بهرهبرداری از طرحهای عمرانی کلان در حوزه انتخابیه و البته گزارش عملکرد نسبتاً خوبی در جمع خبرنگاران ارائه داد.
گرایش برخی لیدرهای اصولگرایانِ معتدل و ناراضی از نادر منتظریان به سمت مهدی روشنفکر از یک سو و تمایل برخی اصلاحطلبان شناسنامهدار برای حمایت از مهدی روشنفکر از سوی دیگر، راضی کردن قسمت زیادی از آرای ایلی و منطقهای که از آنها به عنوان رنجشها یاد میشد، داشتن پایگاه مردمی وی که حداقل ۴۵ هزار رأی را باید از پیش در سبد رایایشان محاسبه نماییم و البته عملکرد نسبتاً قابل قبول وی در مجلس موجب گردیده که هرچه به اسفند ماه سال ۱۴۰۲ نزدیکتر میشویم، سرعت رویش پایگاه رای وی نسبت به رقبا بیشتر میشود.
اما دلیلی بسیار مهم برای گرایش دوباره مردم به مهدی روشنفکر را میتوان ضعف رقبا در ایجاد موج انتخاباتی و جذب مردم دانست، مخصوصاً در شرایطی که چند ماه پیش نارضایتی از مهدی روشنفکر بود انتطار میرفت افراد ناراضی از مهدی روشنفکر به سمت رقبا متمایل شوند ولی خوش شانسی روشنفکر و ضعف رقبا در این مورد باعث شد که خیلی از افراد رنجیده از وی در این مدت سکوت را بر پیوستن به رقبای او ترجیح دهند.
از جمله مواردی که ممکن بود برای مهدی روشنفکر چالشآفرین باشد، حضور چند نفر از هم طایفهایهای وی در عرصه انتخابات یعنی مقدم، آراوند و خرامین بود.
حضور افراد نامبرده اگرچه در فضاسازیها و جوسازیها برای مدت کوتاهی به ضرر مهدی روشنفکر به نظر میآمد ولی شواهد نشان میدهد در واقعیت، حضور این چند نفر در صحنه انتخابات بیشتر به سود مهدی روشنفکر بوده تا به ضرر وی. این موضوع را از این منظر میتوان بررسی کرد که افراد هم طایفهای نگران از مهدی روشنفکر که از آنها به عنوان ریزش یاد میشود، به جای قرار گرفتن در جبهه رقبای اصلی یعنی نادر منتظریان و محمد بهرامی، به حمایت از این چند نفر خواهند پرداخت که با پراکنده شدن آنها بین این سه نفر عملاً خطر پیوستن ریزشها به رقبای اصلی روشنفکر دفع خواهد شد و البته شاید در آینده شاهد اتحاد برخی از این افراد با مهدی روشنفکر و کنار رفتن بعضی از آنها به نفع وی باشیم.
در مجموع میتوان گفت پیروز دور آینده انتخابات کسی خواهد بود که علیرغم همهی رویشها و ریزشها، از اقبال مردمی بیشتری برخوردار میباشد و وجهه مردمی بهتری داشته باشد و بتواند در مقابل انبوه هجمهها مقاومت نماید و استوار گام بردارد.
کد مطلب: 468620