تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۲ ساعت ۰۷:۴۱
کد مطلب : ۴۶۴۶۰۸
پیامد‌ها و تحولات انتخابات سیزدهم مجلس در کهگیلویه و بویراحمد( قسمت دهم)
مقدم می‌ماند یا نمی‌ماند
۰
کبنا ؛نستیهن مقدم اگر چه در نهایت از شهرداری یاسوج رفت اما به درستی روشن نشد او زیر فشار‌ها و زیرکانه به بهانه انتخابات استعفا داد و رفت یا اینکه باز هم می‌توانست بماند اما ترجیح داد برود و البته بی‌میل به انتخابات نیز نبوده و نیست.
هر چند گفته می‌شود او همانند جلسه قبلی استیضاح که رای سه عضو شورا یعنی کیوان آشنا، ایمان جاودانه و فرشید احمدی کیش را داشت این بار احتمالاً از سوی احمدی کیش حمایت نمی‌شد و عزل وی در یک جلسه رای‌گیری به مراتب نسبت به استعفا سنگین‌تر می‌بود.
نگاهی به رزومه‌ی نستیهن مقدم بیانگر یک سابقه فنی و اجرایی است. اما دوره حضور وی در شهرداری یاسوج دوره‌ی پر تنش و همراه با حاشیه‌های بسیاری بوده است. حداقل در دوره دوم که وی به شهرداری رسید از همان ابتدا فشار‌ها علیه وی اوج گرفت و در رأس فشار‌ها نیز کسی جز عطا دانشی نبود. او در ابتدا مشخصاً با حمایت هدایت اکبری در همان ساختمان شهرداری ابقا شد ولی خیلی زود اختلافات میان اکبری و مقدم به اوج رسید تا وی استیضاح شود که خروجی آن جلسه عزل مقدم نبود. بعد از آن استیضاح این گونه به نظر می‌رسید که مقدم دوره شهرداری‌اش را با هر فشار و مخالفتی به پایان خواهد رساند. اما فشار‌ها بزرگتر از حد تصور بودند. حتی نماینده ولی فقیه نسبت به عملکرد شورای شهر که بی‌شک شهرداری را نیز شامل میشد قویا انتقاد کرد. استاندار نیز منتقد و معترض وضعیت شهر و شهرداری بود. اما تحصن و اعتراض پرسنل و نیروهای شهرداری روز بروز اوج می‌گرفت تا در روزی که شب قبل از آن تصاویری از حضور شهردار تا بعد از نیمه‌های شب در خیابان یاسوج و در حال نظارت بر آن چه در این سال‌ها در رابطه با وظیفه ساده شهرداری‌ها یعنی "نهضت آسفالت" خوانده می‌شود با تیتر « شهردار یاسوج استعفا داد» به پایان خود برسد و رسید. پرداختن به عملکرد مقدم در شهرداری یاسوج نیازمند مطلب مستقل و مفصلی است حداقل دو تابستان به صورت کامل و یک تابستان هم با ترس و لرز در دوره شهرداری مقدم شاهد شرایط کرونایی در کشور و استان بودیم و این موضوع عملاً بخش بزرگ و مهمی از در آمد‌های شهری را تعطیلی کشانده بود. بکارگیری نیروهای مازاد، عدم پرداخت مطالبات و انتقاد نسبت به وضعیت آسفالت خیابان‌ها و همچنین اختلافات و دخالت‌های شورای شهری‌ها در کار شهردار مواردی است که در طی این سال‌ها مدام صحبت‌شان به میان آمد هر چند اگر بخواهیم منصفانه به قضاوت بنشینیم نه در شهرداری یاسوج و نه در دوره مقدم که معمولاً شهرداری‌ها جا‌های پر تنش و همراه با نارضایتی بوده و هستند.
کیوان آشنا اصلی‌ترین حامی ۶ سال شهرداری مقدم خیلی زود استعفا مقدم را با توجه به آن که در آخرین روز مهلت مدیران برای استعفا جهت حضور در انتخابات بود حرکتی در راستای کاندیداتوری مقدم خواند و خود را اولین حامی و لیدر مقدم معرفی نمود. مقدم از شهرداری رفت و خیلی زود در نقش یک نامزد انتخاباتی فعالیت‌های انتخاباتی خود را که بیش از هر چیز با حضور در فاتحه خوانی جلوه نمایی کند شروع کرد.
آن چه در بالا آمد تقریباً همه چیزی است که افکار عمومی و رسانه‌ها نسبت به پایان مقدم در شهرداری یاسوج می‌دانند پایانی که در مجموع تلخ بود. مقدم اما یکی از نامزد‌های احتمالی انتخابات سیزدهم مجلس شورای اسلامی است فردی که با فضای انتخابات نیز غریبه نیست او پیش از این و در دهه ۸۰ نامزد انتخابات شده بود که در آن زمان صلاحیتش به تأیید نرسید. اما این همه سال فرصت زیادی بوده است تا مقدم به اصلاح امور و رفع دلایلی که به عدم تأیید صلاحیتش منجر شد بپردازد. بویژه که او اگر چه به سختی و در بازه زمانی زیادی توانست رضایت‌های لازم برای شهرداری را به دست بیاورد. به هر حال نه تنها برای مقدم که برای همه نامزدها و حتی نماینده مستقر نیز مرحله تأیید صلاحیت‌ها مرحله سختی است که نمی‌توان با قطعیت در مورد آن صحبت کرد.
مقدم در طول سال‌های حضور در شهرداری به واسطه ساختار شهرداری و همچنین اتفاقات در شهرداری ارتباط اجتناب ناپذیری با رسانه‌ها داشت و در این زمینه مطلع به واقعیت‌ها و نیاز‌های این حوزه است او در همین مدت کوتاهِ زمزمه‌های نامزدی توانسته است تعدادی از جوانان فعال بویژه در شبکه‌های اجتماعی را با خود همراه کند و حداقل مرحله ابتدایی حضور وی در صحنه جدی گرفته شود و بخش‌های از رسانه‌ها و افکار عمومی را درگیر نماید. جوانانی که پیش از این جز حلقه‌های اصلی مهدی روشنفکر بودند. البته جامعه هدف مقدم محدود به یک جغرافیا به نظر می‌رسد همان جغرافیایی که در دور قبل کامل به صورت قرق در اختیار مهدی روشنفکر بود ولی حالا در ابتدا با حضور علی خرامین بخش‌هایی از ان به چالش کشیده شد و اینک نیز مقدم بویژه در حلقه‌های جوان و رسانه‌ای نزدیک به روشنفکر رخنه کرده است و اگر این چالش و رخنه‌ها تا پایان حفظ شود شرایط برای روشنفکر هرگز به راحتی چهار سال پیش نخواهد بود. هر چند وجود مناسبات غیر قابل انکار کماکان احتمال پادرمیانی و ریش سفیدی را باقی خواهد گذاشت تا شاید اگر نه همه‌ی اختلاف که بخش‌هایی از آن رفع گردد.
روشنفکر در طول دوره نمایندگی‌اش متهم به عدم حمایت از نخبگان نزدیک به خود اللخصوص نخبگان جغرافیای منطقه‌ای خودش می‌باشد. گفته می‌شود در دوره دوم روشنفکر نسبت به ادامه شهرداری مقدم نظر مثبت داشت و حتی رای یکی از اعضای شورا مشخصاً با خواست روشنفکر نسبت به مقدم شیفت پیدا کرده بود. اما حالا نزدیکان مقدم مدعی‌اند که روشنفکر نه آن زمان و نه این اواخر نه تنها حمایتی از مقدم نداشته است که نسبت به عزل وی نیز علاقه‌مند بوده است. از آنجا که روشنفکر در اینگونه موارد اقدام به تأیید و یا تکذیب نمی‌کند نمی‌توان نسبت به این ادعا‌ها با قطعیت نظر داد.
حضور مقدم در انتخابات اگرچه مشخصاً بخش‌هایی از رای سابق روشنفکر را جذب خواهد کرد اما در نقطه مقابل تکثر نامزدها در مقابل روشنفکر فرصت خوبی برای وی خواهد بود تا مانع از تمرکز آراء حول یک نامزد شود و کماکان شانس پیروزی روشنفکر محفوظ بماند. البته مقدم اگر بتواند حمایت‌های سیاسی بویژه در طیف رسمی اصولگرایان به دست آورد در آن موقع رقیب جدی‌تری خواهد بود ولی فعلا و با حضور نادر منتظریان بسیار سخت می‌نماید که او شانسی برای حمایت رسمی اصولگرایان داشته باشد. اما اگر روشنفکر و رویای شکست و انتقام از او برای اصولگرایان جدی باشد شاید یک چهره اصولگرای هم منطقه‌ای روشنفکر گزینه مناسب‌تری برای آنها باشد بویژه حالا که در میان رهبران اصولگرایی بویراحمد انشقاقات بوجود آمده است و گفته می‌شود خلیفه خلقی پور از آنها و یا حداقل تصمیمی که بناست کماکان از منتظریان حمایت کند جدا شده است.
مقدم دومین شهردار یاسوج است که از معبر شهرداری وارد کارزار انتخابات می‌شود او البته قبل از شهرداری قصد پا گذاشتن به این میدان را داشت و نشد ولی حالا و بعد از محمد بهرامی که در بهار ۱۳۹۰ برای حضور در انتخابات از شهرداری استعفا داد این نستیهن مقدم است که در روزی که قرار بود جلسه استیضاحش برگزار شود از منصبش استعفا داد. هر چند بین شرایط آن روز بهرامی و امروز مقدم تفاوت‌های زیادی وجود دارد اما اگر قرار باشد که مقدم نیز راه بهرامی یعنی عدم پیروزی را تکرار کند آن وقت شباهت‌ها بیشتر خواهد شد.
احتمالاً مقدم خود بهتر از هر کسی می‌داند در این دوره اگر بتواند تا آخر بماند نباید دنبال پیروزی باشد که برای مقدم و در این زمان چنین اتفاقی اگر نه محال که نزدیک به محال است ولی اگر بتواند رای قابل قبولی به دست بیاورد او می‌تواند به آینده‌امیدوار باشد و برای چهار سال آینده با جدیت و برنامه بیشتر پیگیر امورات انتخابات بود.
حضور احتمالی نستیهن مقدم تا اینجای کار تنها بعضی منازعات مجازی در میان برخی افراد که تا دیروز با هم از مهدی روشنفکر حمایت می‌کردند تغییر چندانی در صحنه سیاسی و انتخاباتی بویراحمد ایجاد نکرده است ولی اگر مقدم بماند و حتماً بماند آنوقت باد‌های اختلافی این روز‌ها که در حال وزیدن هستند می‌تواند مقدمه‌ای برای یک طوفان درون منطقه‌ای در میان روشنفکری‌ها و مقدمی‌ها باشد.
هر چند گفته می‌شود او همانند جلسه قبلی استیضاح که رای سه عضو شورا یعنی کیوان آشنا، ایمان جاودانه و فرشید احمدی کیش را داشت این بار احتمالاً از سوی احمدی کیش حمایت نمی‌شد و عزل وی در یک جلسه رای‌گیری به مراتب نسبت به استعفا سنگین‌تر می‌بود.
نگاهی به رزومه‌ی نستیهن مقدم بیانگر یک سابقه فنی و اجرایی است. اما دوره حضور وی در شهرداری یاسوج دوره‌ی پر تنش و همراه با حاشیه‌های بسیاری بوده است. حداقل در دوره دوم که وی به شهرداری رسید از همان ابتدا فشار‌ها علیه وی اوج گرفت و در رأس فشار‌ها نیز کسی جز عطا دانشی نبود. او در ابتدا مشخصاً با حمایت هدایت اکبری در همان ساختمان شهرداری ابقا شد ولی خیلی زود اختلافات میان اکبری و مقدم به اوج رسید تا وی استیضاح شود که خروجی آن جلسه عزل مقدم نبود. بعد از آن استیضاح این گونه به نظر می‌رسید که مقدم دوره شهرداری‌اش را با هر فشار و مخالفتی به پایان خواهد رساند. اما فشار‌ها بزرگتر از حد تصور بودند. حتی نماینده ولی فقیه نسبت به عملکرد شورای شهر که بی‌شک شهرداری را نیز شامل میشد قویا انتقاد کرد. استاندار نیز منتقد و معترض وضعیت شهر و شهرداری بود. اما تحصن و اعتراض پرسنل و نیروهای شهرداری روز بروز اوج می‌گرفت تا در روزی که شب قبل از آن تصاویری از حضور شهردار تا بعد از نیمه‌های شب در خیابان یاسوج و در حال نظارت بر آن چه در این سال‌ها در رابطه با وظیفه ساده شهرداری‌ها یعنی "نهضت آسفالت" خوانده می‌شود با تیتر « شهردار یاسوج استعفا داد» به پایان خود برسد و رسید. پرداختن به عملکرد مقدم در شهرداری یاسوج نیازمند مطلب مستقل و مفصلی است حداقل دو تابستان به صورت کامل و یک تابستان هم با ترس و لرز در دوره شهرداری مقدم شاهد شرایط کرونایی در کشور و استان بودیم و این موضوع عملاً بخش بزرگ و مهمی از در آمد‌های شهری را تعطیلی کشانده بود. بکارگیری نیروهای مازاد، عدم پرداخت مطالبات و انتقاد نسبت به وضعیت آسفالت خیابان‌ها و همچنین اختلافات و دخالت‌های شورای شهری‌ها در کار شهردار مواردی است که در طی این سال‌ها مدام صحبت‌شان به میان آمد هر چند اگر بخواهیم منصفانه به قضاوت بنشینیم نه در شهرداری یاسوج و نه در دوره مقدم که معمولاً شهرداری‌ها جا‌های پر تنش و همراه با نارضایتی بوده و هستند.
کیوان آشنا اصلی‌ترین حامی ۶ سال شهرداری مقدم خیلی زود استعفا مقدم را با توجه به آن که در آخرین روز مهلت مدیران برای استعفا جهت حضور در انتخابات بود حرکتی در راستای کاندیداتوری مقدم خواند و خود را اولین حامی و لیدر مقدم معرفی نمود. مقدم از شهرداری رفت و خیلی زود در نقش یک نامزد انتخاباتی فعالیت‌های انتخاباتی خود را که بیش از هر چیز با حضور در فاتحه خوانی جلوه نمایی کند شروع کرد.
آن چه در بالا آمد تقریباً همه چیزی است که افکار عمومی و رسانه‌ها نسبت به پایان مقدم در شهرداری یاسوج می‌دانند پایانی که در مجموع تلخ بود. مقدم اما یکی از نامزد‌های احتمالی انتخابات سیزدهم مجلس شورای اسلامی است فردی که با فضای انتخابات نیز غریبه نیست او پیش از این و در دهه ۸۰ نامزد انتخابات شده بود که در آن زمان صلاحیتش به تأیید نرسید. اما این همه سال فرصت زیادی بوده است تا مقدم به اصلاح امور و رفع دلایلی که به عدم تأیید صلاحیتش منجر شد بپردازد. بویژه که او اگر چه به سختی و در بازه زمانی زیادی توانست رضایت‌های لازم برای شهرداری را به دست بیاورد. به هر حال نه تنها برای مقدم که برای همه نامزدها و حتی نماینده مستقر نیز مرحله تأیید صلاحیت‌ها مرحله سختی است که نمی‌توان با قطعیت در مورد آن صحبت کرد.
مقدم در طول سال‌های حضور در شهرداری به واسطه ساختار شهرداری و همچنین اتفاقات در شهرداری ارتباط اجتناب ناپذیری با رسانه‌ها داشت و در این زمینه مطلع به واقعیت‌ها و نیاز‌های این حوزه است او در همین مدت کوتاهِ زمزمه‌های نامزدی توانسته است تعدادی از جوانان فعال بویژه در شبکه‌های اجتماعی را با خود همراه کند و حداقل مرحله ابتدایی حضور وی در صحنه جدی گرفته شود و بخش‌های از رسانه‌ها و افکار عمومی را درگیر نماید. جوانانی که پیش از این جز حلقه‌های اصلی مهدی روشنفکر بودند. البته جامعه هدف مقدم محدود به یک جغرافیا به نظر می‌رسد همان جغرافیایی که در دور قبل کامل به صورت قرق در اختیار مهدی روشنفکر بود ولی حالا در ابتدا با حضور علی خرامین بخش‌هایی از ان به چالش کشیده شد و اینک نیز مقدم بویژه در حلقه‌های جوان و رسانه‌ای نزدیک به روشنفکر رخنه کرده است و اگر این چالش و رخنه‌ها تا پایان حفظ شود شرایط برای روشنفکر هرگز به راحتی چهار سال پیش نخواهد بود. هر چند وجود مناسبات غیر قابل انکار کماکان احتمال پادرمیانی و ریش سفیدی را باقی خواهد گذاشت تا شاید اگر نه همه‌ی اختلاف که بخش‌هایی از آن رفع گردد.
روشنفکر در طول دوره نمایندگی‌اش متهم به عدم حمایت از نخبگان نزدیک به خود اللخصوص نخبگان جغرافیای منطقه‌ای خودش می‌باشد. گفته می‌شود در دوره دوم روشنفکر نسبت به ادامه شهرداری مقدم نظر مثبت داشت و حتی رای یکی از اعضای شورا مشخصاً با خواست روشنفکر نسبت به مقدم شیفت پیدا کرده بود. اما حالا نزدیکان مقدم مدعی‌اند که روشنفکر نه آن زمان و نه این اواخر نه تنها حمایتی از مقدم نداشته است که نسبت به عزل وی نیز علاقه‌مند بوده است. از آنجا که روشنفکر در اینگونه موارد اقدام به تأیید و یا تکذیب نمی‌کند نمی‌توان نسبت به این ادعا‌ها با قطعیت نظر داد.
حضور مقدم در انتخابات اگرچه مشخصاً بخش‌هایی از رای سابق روشنفکر را جذب خواهد کرد اما در نقطه مقابل تکثر نامزدها در مقابل روشنفکر فرصت خوبی برای وی خواهد بود تا مانع از تمرکز آراء حول یک نامزد شود و کماکان شانس پیروزی روشنفکر محفوظ بماند. البته مقدم اگر بتواند حمایت‌های سیاسی بویژه در طیف رسمی اصولگرایان به دست آورد در آن موقع رقیب جدی‌تری خواهد بود ولی فعلا و با حضور نادر منتظریان بسیار سخت می‌نماید که او شانسی برای حمایت رسمی اصولگرایان داشته باشد. اما اگر روشنفکر و رویای شکست و انتقام از او برای اصولگرایان جدی باشد شاید یک چهره اصولگرای هم منطقه‌ای روشنفکر گزینه مناسب‌تری برای آنها باشد بویژه حالا که در میان رهبران اصولگرایی بویراحمد انشقاقات بوجود آمده است و گفته می‌شود خلیفه خلقی پور از آنها و یا حداقل تصمیمی که بناست کماکان از منتظریان حمایت کند جدا شده است.
مقدم دومین شهردار یاسوج است که از معبر شهرداری وارد کارزار انتخابات می‌شود او البته قبل از شهرداری قصد پا گذاشتن به این میدان را داشت و نشد ولی حالا و بعد از محمد بهرامی که در بهار ۱۳۹۰ برای حضور در انتخابات از شهرداری استعفا داد این نستیهن مقدم است که در روزی که قرار بود جلسه استیضاحش برگزار شود از منصبش استعفا داد. هر چند بین شرایط آن روز بهرامی و امروز مقدم تفاوت‌های زیادی وجود دارد اما اگر قرار باشد که مقدم نیز راه بهرامی یعنی عدم پیروزی را تکرار کند آن وقت شباهت‌ها بیشتر خواهد شد.
احتمالاً مقدم خود بهتر از هر کسی می‌داند در این دوره اگر بتواند تا آخر بماند نباید دنبال پیروزی باشد که برای مقدم و در این زمان چنین اتفاقی اگر نه محال که نزدیک به محال است ولی اگر بتواند رای قابل قبولی به دست بیاورد او می‌تواند به آینده‌امیدوار باشد و برای چهار سال آینده با جدیت و برنامه بیشتر پیگیر امورات انتخابات بود.
حضور احتمالی نستیهن مقدم تا اینجای کار تنها بعضی منازعات مجازی در میان برخی افراد که تا دیروز با هم از مهدی روشنفکر حمایت می‌کردند تغییر چندانی در صحنه سیاسی و انتخاباتی بویراحمد ایجاد نکرده است ولی اگر مقدم بماند و حتماً بماند آنوقت باد‌های اختلافی این روز‌ها که در حال وزیدن هستند می‌تواند مقدمه‌ای برای یک طوفان درون منطقه‌ای در میان روشنفکری‌ها و مقدمی‌ها باشد.
