تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۶
کد مطلب : ۴۵۹۹۷۵
شور و حرارت جلسات معارفه مدیران را چگونه تحلیل کنیم؟
حاشیهنگاری جلسه معارفه دانشگاه علوم پزشکی
۵
کبنا ؛صیاد خردمند: تصویر بالا نه یک تصویر تبلیغاتی قبل انتخابات و نه یک نشست فرهنگی است که در تالار برگزار میشود.
در زمانهای که قدرت مدیران به دلیل کاهش وظایف و اختیارات دولتها در بسیاری از جوانب در حال کاهش است این همه شور و حرارت برای انتصاب و عزل مدیران با چه منطقی توجیهپذیر است!
البته این موضوع مربوط به یکی دوسال نیست و جلسات معرفی مدیران همواره با ازدحام جمعیت برگزار میشده است.
شب و روز در تریبونها از آسیبهای فرهنگی و اجتماعی گفته میشود اما در جلسه اداری مربوط به یک دستگاه خاص هر فردی از جایی وارد جلسه میشود چرا کهفامیل و آشنای فلان مدیر است.
ازدحام و شلوغی جمعیت در یک جلسه اداری با چه منطقی توجیهپذیر است و در این بین، قلم ما رسانهها چه کسی را مورد نقد قرار دهد؟ مدیران؟ مردم؟
بیاید کمی با خودمان صادق باشیم، در کهگیلویه و بویراحمد تفکرهای قومیتی و طایفه هر روز در سطعی وسیعتر در حال بازتولید و برجستهسازی است.
تا چند سال پیش بسیاری معتقد بودند با ورود به مدرنیته و گسترش رسانه و شبکههای اجتماعی انگارههای قومیتی رنگ میبازد، چرا که فرد در معرض پیامهای فراقومی، ملی و فرا ملی قرار میگیرد. گفته میشد تعلقات قومیتی و روابط خویشاوندی رنگ میبازند و جهتگیریهای سمت و سوی عقلانی به خود میگیرند، اما در استان ما شاهد آن هستیم رسانهها و شبکههای اجتماعی در ابعادی وسیعتر بک گراندهای قومی را بازنشر میدهند.
امروزه شور و حرارت جلسات معارفه را باید در میدان تحلیل قومیت تحلیل کرد، میدانی که رفتن یک مدیر و آمدن یک مدیر دیگر به معنای غلبه یا شکست طایفه یا قومی تفسیر و تحلیل میشود و در چنین شرایطی نزاع یا اختلاف بین دو مدیر در سطح دو طایفه یا قوم تعمیم پیدا کرده و جامعه را با آسیبها و پیامدهای بیشتری مواجه خواهد کرد.
در این مجال نیت بر موعظه و قلم رانی و سخن دانی نیست و حتی اگر نگارنده چنین نیتی داشت، بیشک در این روزهای استان کهگیلویه و بویراحمد صحبتِ نگارنده چندان مورد استقبال قرار نمیگیرد و خریداری ندارد!
لاجرم تعلقات قومیتی و طایفهای در مبحث انتصابات، با هدف تقسیم پستها و مناصب مختلف به عنوان «غنیمت» در میان خویشان و اطرافیان و بدون توجه به عواقب منفی اینگونه عزل و نصبها در سرنوشت یك منطقه آثار سوء خواهد داشت.
به بهای یک پست و میز مردم علیه مردم، شهر علیه شهر، طایفه علیه طایفه قرار خواهد گرفت و سرمایههای اجتماعی این استان که در طول سالهای سال شکل گرفته و رسوب یافته منهدم خواهد شد. مسأله تقابل دو پست نیست؛ تضاد دو طایفه است.
در زمانهای که قدرت مدیران به دلیل کاهش وظایف و اختیارات دولتها در بسیاری از جوانب در حال کاهش است این همه شور و حرارت برای انتصاب و عزل مدیران با چه منطقی توجیهپذیر است!
البته این موضوع مربوط به یکی دوسال نیست و جلسات معرفی مدیران همواره با ازدحام جمعیت برگزار میشده است.
شب و روز در تریبونها از آسیبهای فرهنگی و اجتماعی گفته میشود اما در جلسه اداری مربوط به یک دستگاه خاص هر فردی از جایی وارد جلسه میشود چرا کهفامیل و آشنای فلان مدیر است.
ازدحام و شلوغی جمعیت در یک جلسه اداری با چه منطقی توجیهپذیر است و در این بین، قلم ما رسانهها چه کسی را مورد نقد قرار دهد؟ مدیران؟ مردم؟
بیاید کمی با خودمان صادق باشیم، در کهگیلویه و بویراحمد تفکرهای قومیتی و طایفه هر روز در سطعی وسیعتر در حال بازتولید و برجستهسازی است.
تا چند سال پیش بسیاری معتقد بودند با ورود به مدرنیته و گسترش رسانه و شبکههای اجتماعی انگارههای قومیتی رنگ میبازد، چرا که فرد در معرض پیامهای فراقومی، ملی و فرا ملی قرار میگیرد. گفته میشد تعلقات قومیتی و روابط خویشاوندی رنگ میبازند و جهتگیریهای سمت و سوی عقلانی به خود میگیرند، اما در استان ما شاهد آن هستیم رسانهها و شبکههای اجتماعی در ابعادی وسیعتر بک گراندهای قومی را بازنشر میدهند.
امروزه شور و حرارت جلسات معارفه را باید در میدان تحلیل قومیت تحلیل کرد، میدانی که رفتن یک مدیر و آمدن یک مدیر دیگر به معنای غلبه یا شکست طایفه یا قومی تفسیر و تحلیل میشود و در چنین شرایطی نزاع یا اختلاف بین دو مدیر در سطح دو طایفه یا قوم تعمیم پیدا کرده و جامعه را با آسیبها و پیامدهای بیشتری مواجه خواهد کرد.
در این مجال نیت بر موعظه و قلم رانی و سخن دانی نیست و حتی اگر نگارنده چنین نیتی داشت، بیشک در این روزهای استان کهگیلویه و بویراحمد صحبتِ نگارنده چندان مورد استقبال قرار نمیگیرد و خریداری ندارد!
لاجرم تعلقات قومیتی و طایفهای در مبحث انتصابات، با هدف تقسیم پستها و مناصب مختلف به عنوان «غنیمت» در میان خویشان و اطرافیان و بدون توجه به عواقب منفی اینگونه عزل و نصبها در سرنوشت یك منطقه آثار سوء خواهد داشت.
به بهای یک پست و میز مردم علیه مردم، شهر علیه شهر، طایفه علیه طایفه قرار خواهد گرفت و سرمایههای اجتماعی این استان که در طول سالهای سال شکل گرفته و رسوب یافته منهدم خواهد شد. مسأله تقابل دو پست نیست؛ تضاد دو طایفه است.