تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۳۵
کد مطلب : ۴۵۷۹۴۳
به مناسبت دهه فجر؛

یادداشت ویژه کبنانیوز؛ ایران پیش و پس از انقلاب اسلامی / لزوم برگشت به ریل اصلی انقلاب اسلامی

احسان خان‌محمدی
۱
یادداشت ویژه کبنانیوز؛ ایران پیش و پس از انقلاب اسلامی / لزوم برگشت به ریل اصلی انقلاب اسلامی
کبنا ؛
بزرگترین و در عین حال استثنایی‌ترین پدیده‌های اجتماعی و سیاسی در هر جامعه که به ندرت اتفاق می‌افتند، انقلاب‌ها هستند. هانتینگتون انقلاب را تحولی سریع، اساسی و خشونت‌بار در ارزش‌ها و اسطوره‌های حاکم بر جامعه تعریف کرده است؛ به‌طور کلی یک انقلاب، تغییری عمده و ناگهانی در جایگاه اجتماعیِ قدرت سیاسی است. برخی نیز انقلاب را لوکوموتیو تاریخ دانسته‌اند. با وجود اهمیتی که انقلاب‌ها در تاریخ یک جامعه دارند، به ندرت اتفاق می‌افتند و اغلب افراد از دیدن انقلاب‌ها در طول عمر خود محروم هستند.
با توجه به شرایطی که در ایرانِ یک سده پیش وجود داشت، ایرانیان شاهد دو انقلاب بودند؛ انقلاب مشروطه که رعیت ایرانی را به سمت شهروندشدن سوق داد و انقلاب اسلامی که تغییراتی اساسی در بسیاری از ساحات جامعه ایرانی به وجود آورد.
هر چند برخی از شکست انقلاب مشروطه سخن می‌گویند؛ اما مشروطه شکست نخورد و اتفاقاً بسیاری از قالب‌های ذهنی، عرفی، فرهنگی و سیاسی را تغییر داد. پس از این انقلاب بود که ایرانیان شمرده شدند و به حساب آمدند. بیراه نخواهد بود اگر انقلاب سال 1357 را برآمده از تغییراتی که در مشروطه رخ داده بدانیم. در بستری که پس از مشروطه شکل گرفت، شهروندان قدرت و حق مشارکت سیاسی به دست آوردند و پس از آن بود که انقلاب اسلامی شکل گرفت.
همان‌طور که ارنستو لاکلائو تأکید کرده، نارضایتی مردم به تنهایی منجر به انقلاب نمی‌شود. پس از اینکه نارضایتی فراگیر در بین اغلب گروه‌های اجتماعی و سیاسی کشور نسبت به سلطنت شکل گرفت، نیاز به حضور یک چتر فراگیر داشت که تمامی تفاوت‌ها را زیر یک لوای گسترده جمع کند. در آن دوره این وظیفه را روحانیت به رهبری آیت‌الله خمینی بر عهده گرفت. امام خمینی (ره) توانست تمامی گروه‌های سیاسی و اجتماعی با ایدئولوژی‌های مختلف را متحد و یکپارچه کند. پس از آن بود که در نهایت روحانیت پیروز انقلاب 57 شد و نام نظامِ سیاسیِ برآمده از انقلاب، جمهوری اسلامی ایران نهاده شد.
نارضایتی‌هایی که در سال‌های پیش از انقلاب وجود داشت نشأت‌گرفته از ناکارآمدی سیاسی بود که منجر به شکل‌گیری آرمان‌های بسیار مهمی در بین مردم شده بود. آرمان‌های عدالت‌طلبی، مبارزه با تبعیض، شفافیت، آزادی رسانه‌ها، استقلال سیاسی، مشارکت سیاسی و اجتماعی، مبارزه با فساد، مبارزه با استبداد و ... بود که تبلور همه آنها را در نظام برآمده از انقلاب می‌دیدند.
با وجود اینکه یک سال پس از انقلاب، اوج آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در ایران بود، بلافاصله بر اثر یک اتفاق تاریخی، کشور وارد یک جنگ هشت ساله شد. در داخل نیز برخی از نیروهای سیاسی و گروهک‌ها جرقه جنگ داخلی با نظام سیاسی مستقر را زدند. پس از این دو اتفاق، برخی از شرایط سیاسی کشور تغییر کرد.
همزمان با سال‌های نخست انقلاب، بسیاری از گروه‌های جهادی با هدف محرومیت‌زدایی از مناطق مختلف کشور شروع به رشد کردند. برخی نیز به صورت داوطلبانه در جنگ حاضر شدند و بسیاری از آنها در راه آرمان‌های انقلاب اسلامی نیز شهید، جانباز، اسیر و .. شدند.
در یک دوره هشت ساله که بسیاری از زیرساخت‌های اساسی کشور آسیب‌های جدی دیدند بنای سازندگی گذاشته شد. کشور در مسیر توسعه قرار گرفت. فعالیت گروه‌های جهادی تغییراتی اساسی را در مناطق محروم کشور به وجود آورد. تعاونی‌های روستایی شکل گرفتند. جاده‌سازی رونق گرفت. کشور به تدریج مسیر شکوفایی را در پیش گرفت؛ هدف از تغییرات آن دوره، توسعه اقتصادی بود.
پس از آن هدف، تغییر کرد و مبنا توسعه سیاسیِ کشور شد. هشت سال با این شعار دولت دست به اصلاحات زد. اصلاحاتی اساسی در نظام اداری کشور و به ویژه مشارکت سیاسی به وجود آمد. در حالی که یکی از آرمان‌های مردم در پس زدنِ نظام شاهنشاهی، افزایش مشارکت سیاسی بود، در این دوره رنگ واقعیت به خود گرفت.
در حوزه فرهنگ نیز تغییراتی رخ داد؛ تیراژ کتاب‌ها و روزنامه‌ها تغییری چشمگیر پیدا کرد. روزنامه‌خوانی رونق گرفت. سینماروی و علاقه به فیلم افزایش یافت. جایگاه کشور در نظام بین‌المللی ارتقاء یافت و به طور کلی روابط سیاسی ایران در نظام جهانی بهبود یافت. اگر تغییر اساسی دوره سازندگی را خیز برای توسعه اقتصادی بدانیم، در دوره اصلاحات، برای توسعه سیاسی گام برداشته شد.
به هرترتیب دوره اصلاحات به پایان رسید و عصری شروع شد که می‌توان آن را عصر محمودی نام گذاشت. هر چند برخی آن را دولت مهرورزی و با شعار عدالت نامگذاری می‌کنند اما ازآن‌رو که شخص محمود احمدی‌نژاد محور قرار گرفته بود نه یک تفکر و ایدئولوژی خاص، همه چیز رنگ و بوی او گرفته بود. اما اقداماتی که در دولت‌های پیشین یا فراموش شده بودند و یا ترس از کلید زدنشان وجود داشت، در این دوره کلید خوردند. سوخت سهمیه‌ای شد، یارانه‌ها هدفمند شدند و مهمتر از همه تغییری اساسی در وضعیت معیشت طبقه محروم کشور به وجود آمد. مسکن مهر با وجود تمامی ایراداتی که داشت، بسیاری از افرادی که ممکن بود هیچوقت حتی آرزوی مسکن را نیز نداشته بودند، صاحب خانه کرد. مطمئناً اگر طرح مسکن مهر اجرا نمی‌شد، اغلب این افراد شاید هیچگاه رنگ مسکن شخصی را به چشم نمی‌دیدند. اما در برخی از جهات، در مسیری که کشور پیموده بود، موانع مختلف ایجاد شد. به ویژه در دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، که پایگاه اجتماعی و سیاسی او به شدت آسیب دید و دیگر بسیاری از متنفذین با او همراهی نمی‌کردند. تحریم‌های بین‌المللی شدت گرفت و به یک باره تورم افزایش یافت. کلید رشد تورم در همان سال 1391 زده شد. بعد از آن ایران یک دهه است که از این تورم رنج می‌برد. با وجود اینکه در آن دوره هشت ساله، ایران بیشترین فروش نفت را پس از سال‌های انقلاب داشت، اما با برخی سوءمدیریت‌ها، گام‌های بلندی که می‌توانست برای این جامعه برداشته شود، هیچ شدند.
هر چند بین برخی از گروه‌های اجتماعی، ناامیدی نسبت به حق رأی و مشارکت سیاسی به وجود آمده بود، اما پس از انتخابات سال 1392، دوباره ورق برگشت و یکی از پدیده‌های مهم در ایران رخ داد؛ آنهایی که با صندوق انتخابات قهر کرده بودند دوباره به آن امیدوار شدند. دوره‌ای از ثبات اقتصادی شکل گرفت. تورم کاهش یافت. ولی چیزی بدتر از تورم گریبان اقتصاد کشور را گرفت؛ رکود تورمی.
هر چند دوره اول ریاست جمهوری حسن روحانی ثبات نسبی وجود داشت و بعد از تعامل با دنیا، آرامشی نسبی کشور را فراگرفته بود، اما از همان اوایل دوره دوم ریاست جمهوری روحانی، ارزش پول ملی روندی نزولی به خود گرفت و با برآمدن ترامپ در آمریکا، تمام رؤیاهای روحانی نیز بر باد رفت؛ چرا که تمام تخم مرغ‌هایش را در سبد روابط خارجی و تعامل با دنیا قرار داده بود و با ظهور یک دیوانه نه تنها تخم‌ مرغ‌ها که سبد نیز شکست.
یک سال مانده به قرن جدید، دولت به دست رئیسی افتاد که با شعار مبارزه با فساد وارد انتخابات ریاست جمهوری شده بود. هر چند این دوره به دلایلی پایین‌ترین مشارکت سیاسی را به خود اختصاص داد، اما یک اتفاق بزرگ در اقتصاد کشور رخ داد؛ در حالی که در گذشته بر اثر منافذی که وجود داشت، حول بسیاری از کالاهای اساسی، گروه‌هایی از دلالان شکل گرفته بودند، رئیسی با اصلاح یارانه‌ها به تمامی این دلال‌بازی‌ها پایان داد.
با این وجود حالا در آستانه 44 سالگی انقلاب اسلامی هستیم؛ انقلابی که همان‌طور که هانتینگتو گفته بود تحولات زیربنایی در یک کشور به وجود می‌آورد. در حالی که تا پیش از این ایران یک کشور وابسته محسوب می‌شد، با انقلاب اسلامی زنجیره‌های این وابستگی قطع شدند. برخی در دوره پیش از انقلاب، از اصطلاحات مرگ بر «شاه و حامیان امپریالیتش» نام می‌برند. برخی نیز می‌گفتند مرگ بر «آمریکا و سگ‌های زنجیری‌اش». هر دو نشان می‌داد که حتی گروه‌های غیرمذهبی نیز شاه را فردی وابسته می‌دانستند و وابسته دانستن شاه به آمریکا و انگلیس تنها مختص به روحانیون نبود.
اما بعد از انقلاب اسلامی، ایران هر چند بارها تحریم شد، اما در طول این چهار دهه هیچگاه استقلال خود را از دست نداده است. این یکی از همان آرمان‌هایی است که مردم پیش از انقلاب برای آن جنگیدند، شهید دادند. همین مردم هشت سال در طول جنگ با کشور عراق نیز جنگیدند و خود را فدای آرمان‌هایشان کردند.
آرمان‌هایی که در بسیاری از شاخص‌ها به راحتی قابل مشاهده هستند. شاخص‌های آموزشی در کشور تماماً نشان از پیشرفت کشور دارند. در حالی که نامی از مدرسه و دانشگاه به ندرت شنیده می‌شد، اما در حال حاضر علاوه بر مدرسه، تقریباً تمام شهرهای ایران دارای چندین دانشگاه هستند. رشد علمی کشور در این چهار دهه بی‌سابقه بوده است. جایگاه دانشگاه‌های ایرانی در بین دانشگاه‌های دنیا ارتقاء یافته است. در حالی که آموزش عالی تنها مختص به طبقات خاصی از جامعه ایران بود، در حال حاضر همگی به آموزش عالی دسترسی دارند.
حوزه سلامت بیشترین تغییر را به خود اختصاص داده است؛ تنها کافیست نرخ مرگ و میر نوزادان در بدو تولد در اوایل انقلاب را با اکنون مقایسه کرد که تقریباً به صفر رسیده است. جمعیت 37 میلیونی کشور بر اثر کاهش مرگ و میر و افزایش موالید به مرز 85 میلیون نفری رسیده است. نه تنها همه شهرهای کشور بیمارستان دارند، حتی اغلب روستاها نیز از خانه بهداشت برخوردار هستند. به‌جز مناطق بسیار صعب‌العبور که به دلیل عدم دسترسی به راه‌های ارتباطی از این نعمت محروم هستند. بیماری‌های واگیردار به کلی از بین رفت (البته اگر کرونا را فاکتور بگیریم). در بستری که شکل گرفت بسیاری از سرآمدان علم پزشکی در دنیا از همین ایرانیان هستند.
در حالی که بسیاری از استان‌ها از ابتدایی‌ترین زیرساخت‌ها محروم بودند، اما در حال حاضر کمترین منطقه‌ای در کشور وجود دارد که از زیرساخت آب، برق؛ گاز و تلفن محروم باشد. همین استان کهگیلویه و بویراحمد به ویژه در حوزه آب و راه، تمام زیرساخت‌هایش را مدیون انقلابی است که سال 1357 اتفاق افتاده و همان‌طور که مدیرعامل آب منطقه‌ای کهگیلویه و بویراحمد می‌گوید هیچ پروژه آبی‌ای در این استان وجود ندارد که به قبل از 22 بهمن آن سال مربوط باشد. در حال حاضر حدود 700 سد بزرگ در این کشور وجود دارد که وظیفه تأمین آب کشور را دارند. گازرسانی نیز تقریباً به همه نقاط کشور انجام شده است.
اما مهمتر از همه، استقلال‌طلبی این کشور ایجاب می‌کرد، حوزه دفاعی بیش از همه مورد توجه قرار گیرد. پیشرفت‌هایی که در این حوزه اتفاق افتاده قابل قیاس با وضعیت پیش از انقلاب نیست.
نکته مهم اینکه در طول یک دهه اخیر که عدالت و پیشرفت نامگذاری شده بود، سیاست کلی نظام، حول رونق تولید و اقتصاد دور می‌زد. اما به دلیل برخی سوءمدیریت‌ها مشکل معیشت در این یک دهه حاد شده است. در حالی که در سال 1384 تورم به مرز یک رقمی رسیده بود، الأن به 46 درصد افزایش یافته، رشد اقتصادی کاهش، ضریب جینی افزایش، میزان بیکاری افزایش و به طور کلی شاخص فلاکت نیز روندی نامطلوب داشته‌ است. این همه در حالی است که بارها مقام معظم رهبری، بر اهمیت اقتصاد تأکید کرده است. این موضوع را به راحتی می‌توان از طریق نگاه به نامگذاری سال‌های اخیر مشاهده کرد.
اما برخی سوءمدیریت‌های مسئولین باعث شد که کاهش ارزش پول ملی، افزایش تورم، افزایش بیکاری و کاهش رشد اقتصادی مشکلات معیشتی متعددی برای مردم به وجود آورد.
هر چند سیاست‌های متعددی برای برون‌رفت از این مشکلات در نظر گرفته شده است، اما به نظر می‌رسد کلید حل این مسائل بازگشت به همان روحیه مردمیِ اوایل انقلاب است. همان دوره که مشارکت مردمی به بالاترین حد خود رسیده بود. همان دوره که هنوز پایه‌های تبعیضی که امروزه می‌بینیم بنا نهاده نشده بود. همان‌موقع که همدلی، همکاری و همراهی مردمی در نقطه اوج بود. اما با برخی از تغییرات جزئی که در طول این چهار دهه انباشت شدند، مسیر اقتصاد کشور تا حدی منحرف شد. پیامد آن نیز را در یک دهه و به ویژه دو سال اخیر به وضوح می‌بینیم.  
گویی در حال حاضر تنها راه برون‌رفت از این وضعیت، برگشت به ریل اصلی انقلاب اسلامی است که پایه آن در سال 1357 بنا نهاده شد.
نام شما

آدرس ايميل شما

در اهمیت «گفت‌وگو»

در اهمیت «گفت‌وگو»

گفت‌وگو ضرورت حیاتی جامعه امروز ایران است، گفت‌وگو در معنای واقعی آن البته. مثلا همین ...
این مرد روسیه را می‌گرداند!

این مرد روسیه را می‌گرداند!

یکی از نکات مهم در مورد میشوستین این است که او علی رغم موقعیت مهم سیاسی خود در روسیه ...
رد مذاکره ایران و آمریکا در سفر ابراهیم رئیسی!

رد مذاکره ایران و آمریکا در سفر ابراهیم رئیسی!

«این نوع سخنان نشان می‌دهد که قطعا ایران و ایالات متحده در حال مذاکرات پنهانی هستند و ...
1