تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۳۱
کد مطلب : ۴۵۷۸۹۲
یادداشت؛
قوه چهارم در کهگیلویه و بویراحمد چه کسانی هستند؟
۳
کبنا ؛
با وجود اینکه برخی از چهرههای سیاسی سالهاست که توسط مردم از دنیای سیاست طرد شدهاند، اما کماکان به طرق مختلف در تصمیمات مدیریتی دخالت میکنند.
به گزارش کبنا، بازی سیاست قواعد و اصول خاص خود را دارد؛ افرادی که در پستهای سیاسی قرار دارند، متناسب با حوزه اقتدار و اقداماتی که انجام میدهند باید پاسخگوی عملکرد خود باشند. این موضوع تا زمانی مطرح است که در آن پست قرار داشته باشند. البته برخی اقدامات، پیامدهای بلندمدت دارند و این سیاسیون برای سالها باید نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند، با واگذاری پست خود، حق دخالت در امور سیاسی را ندارند. اما واضح است که حق اظهار نظر برای آنها به عنوان یک شهروند در تمام طول عمر محفوظ است.
در همه نظامهای سیاسی، افراد قدرتمند و دارای اختیار، پس از واگذاری سمت سیاسی خود، از دنیای سیاست کنارهگیری کرده و تنها به اظهار نظر اکتفا میکنند.
از مطهری، باهنر و حتی روحانی بعد از کنارهگیری، تنها اظهارنظرهایی در فضای رسانهای کشور دیده میشود. اما وضعیت در کهگیلویه و بویراحمد به کلی متفاوت است. با وجود اینکه برخی از چهرههای سیاسی سالهاست که از سیاست خارج شده و نه تنها توسط مردم انتخاب نشده، بلکه گزینههای نزدیک به آنها نیز طرد شدهاند، هنوز در عزل و نصبهای مدیریتی در استان کهگیلویه و بویراحمد دخالت میکنند.
وقتی با رأی مردمی افرادی به عنوان نماینده مردم برگزیده میشوند، تنها آنها حق دخالت در برخی از امور را دارند. البته این نمایندگان نمیتوانند مستقیماً در عزل و نصب مدیران دخالت کنند. اما بارها دیده شده نمایندگان شهرستانهای کهگیلویه و بویراحمد علناٌ حتی در تغییر پایینترین ردههای مدیریتی دخالت میکنند.
حال اگر این موضوع را به دیده اغماض بنگریم، نمیتوان از کنار دخالتهای افرادی که مردم آنها را نخواستهاند، به راحتی گذشت.
ستار هدایتخواه یکی از چهرههای سیاسی باسابقه در کهگیلویه و بویراحمد که در دو دوره نمایندگی مجلس خدمات ارزندهای برای استان به جای گذاشته است، در حالی که دو دوره از مجلس دور بوده، هنوز به صور گوناگون نظر خود را در تصمیمات مدیرتی استان دخیل میکند.
بسیاری از مدیران و مدیران کل این استان از چهرههای نزدیک به او هستند و به واسطه این نزدیکی نیز صاحب پست و منصب شدهاند. این در حالی است که مردم نه تنها به او رأی ندادهاند، بلکه گزینه نزدیک به او را نیز انتخاب نکردهاند.
وقتی نیروهای شورای وحدت و شورای ائتلاف اصولگرایان نظر خود را در تصمیمات مدیریتی دخالت میدهند، آنها نیز باید پاسخگوی عملکرد خود باشند. وضعیت برای هدایتخواه نیز به همین صورت است.
لازم است این افراد و گروهها به دموکراسی و رأی مردم تن دهند و با دخالتهای گاه و بیگاه، به اصول مردمسالاری را زیر پا نگذارند. چرا که دخالتهای آنها مصداق وجود یک قوه دیگر به عنوان قوه چهارم در استان است.
به گزارش کبنا، بازی سیاست قواعد و اصول خاص خود را دارد؛ افرادی که در پستهای سیاسی قرار دارند، متناسب با حوزه اقتدار و اقداماتی که انجام میدهند باید پاسخگوی عملکرد خود باشند. این موضوع تا زمانی مطرح است که در آن پست قرار داشته باشند. البته برخی اقدامات، پیامدهای بلندمدت دارند و این سیاسیون برای سالها باید نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند، با واگذاری پست خود، حق دخالت در امور سیاسی را ندارند. اما واضح است که حق اظهار نظر برای آنها به عنوان یک شهروند در تمام طول عمر محفوظ است.
در همه نظامهای سیاسی، افراد قدرتمند و دارای اختیار، پس از واگذاری سمت سیاسی خود، از دنیای سیاست کنارهگیری کرده و تنها به اظهار نظر اکتفا میکنند.
از مطهری، باهنر و حتی روحانی بعد از کنارهگیری، تنها اظهارنظرهایی در فضای رسانهای کشور دیده میشود. اما وضعیت در کهگیلویه و بویراحمد به کلی متفاوت است. با وجود اینکه برخی از چهرههای سیاسی سالهاست که از سیاست خارج شده و نه تنها توسط مردم انتخاب نشده، بلکه گزینههای نزدیک به آنها نیز طرد شدهاند، هنوز در عزل و نصبهای مدیریتی در استان کهگیلویه و بویراحمد دخالت میکنند.
وقتی با رأی مردمی افرادی به عنوان نماینده مردم برگزیده میشوند، تنها آنها حق دخالت در برخی از امور را دارند. البته این نمایندگان نمیتوانند مستقیماً در عزل و نصب مدیران دخالت کنند. اما بارها دیده شده نمایندگان شهرستانهای کهگیلویه و بویراحمد علناٌ حتی در تغییر پایینترین ردههای مدیریتی دخالت میکنند.
حال اگر این موضوع را به دیده اغماض بنگریم، نمیتوان از کنار دخالتهای افرادی که مردم آنها را نخواستهاند، به راحتی گذشت.
ستار هدایتخواه یکی از چهرههای سیاسی باسابقه در کهگیلویه و بویراحمد که در دو دوره نمایندگی مجلس خدمات ارزندهای برای استان به جای گذاشته است، در حالی که دو دوره از مجلس دور بوده، هنوز به صور گوناگون نظر خود را در تصمیمات مدیرتی استان دخیل میکند.
بسیاری از مدیران و مدیران کل این استان از چهرههای نزدیک به او هستند و به واسطه این نزدیکی نیز صاحب پست و منصب شدهاند. این در حالی است که مردم نه تنها به او رأی ندادهاند، بلکه گزینه نزدیک به او را نیز انتخاب نکردهاند.
وقتی نیروهای شورای وحدت و شورای ائتلاف اصولگرایان نظر خود را در تصمیمات مدیریتی دخالت میدهند، آنها نیز باید پاسخگوی عملکرد خود باشند. وضعیت برای هدایتخواه نیز به همین صورت است.
لازم است این افراد و گروهها به دموکراسی و رأی مردم تن دهند و با دخالتهای گاه و بیگاه، به اصول مردمسالاری را زیر پا نگذارند. چرا که دخالتهای آنها مصداق وجود یک قوه دیگر به عنوان قوه چهارم در استان است.