تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۰۷
کد مطلب : ۴۵۲۳۷۵

ماجرای پیچیده آدم‌ربایی وحشتناک در مشهد!

۴
ماجرای پیچیده آدم‌ربایی وحشتناک در مشهد!
کبنا ؛دو جوان پرایدسوار که راکب یک دستگاه موتورسیکلت را با کتک کاری وحشتناک ربودند، درحالی چند ساعت بعد با عملیات نیرو‌های انتظامی مشهد دستگیر شدند که اعترافات آنان و فرد ربوده شده، انگیزه این ماجرای هولناک را به کلافی سردرگم تبدیل کرده است.
به گزارش خراسان، ساعت ۶ صبح روز گذشته فردی با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از ماجرای آدم ربایی همراه با کتک کاری یک موتورسوار خبر داد. این شهروند که خود را از پاکبانان شهرداری معرفی کرد، در ادامه گزارش خود به پلیس گفت: دو جوان پرایدسوار، مردی میان سال را که سوار موتورسیکلت بود، در منطقه اسماعیل آباد به شدت کتک زدند و او را ربودند.
سرهنگ احمد نگهبان افزود: با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، بی درنگ گروه عملیاتی ویژه‌ای با فرماندهی مستقیم سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) وارد عمل شدند و با حضور در خیابان اشکذری ۷ به تحقیق میدانی پرداختند.
مقام ارشد انتظامی مشهد اضافه کرد: در حالی که خیابان مذکور خلوت بود و هیچ اثری از وقوع حادثه وجود نداشت، بررسی‌های محلی ادامه یافت تا این که افسران عملیاتی کلانتری، بازبینی دوربین‌های ترافیکی را در دستور کار قرار دادند تا سرنخی از این حادثه آدم ربایی به دست آورند.
وی گفت: طولی نکشید که نیرو‌های انتظامی به فیلمی دست یافتند که همه صحنه‌های این حادثه هولناک را ثبت کرده بود. تصاویر مذکور نشان می‌داد که دو جوان پرایدسوار مقابل راکب موتورسیکلتی پیچیدند که در خیابان اشکذری در حال تردد بود. راننده پراید به صورت زاویه ۳۰ درجه حرکت موتورسوار را در حاشیه پیاده رو سد کرد و به محض این که مرد میان سال از روی موتورسیکلت پایین افتاد، دو جوان از خودرو پیاده شدند و او را آن قدر کتک زدند که در حالت بیهوشی قرار گرفت.
«کلیددار امنیت مشهد» تصریح کرد: آدم ربایان که قمه و چاقو نیز در دست داشتند پیکر موتورسوار را روی صندلی عقب خودرو انداختند و سپس یکی از آنان پشت فرمان خودرو نشست و دیگری نیز موتورسیکلت را برد، اما پراید به خاطر نقص فنی روشن نشد. در این هنگام آدم ربایان از اهالی محل کمک گرفتند و خودرو را با هل دادن روشن کردند و بدین ترتیب از صحنه حادثه گریختند.
رئیس پلیس مشهد با تاکید بر اهمیت ویژه جرایم خاص در مشهد خاطرنشان کرد: اگرچه هنوز شکایتی رسمی به پلیس نرسیده بود، اما قبل از آن که خانواده یا اطرافیان گروگان از ماجرا مطلع شوند، پلیس وارد عمل شده بود چرا که «احساس امنیت» و برخورد با جرایم مهمه از اولویت‌های پلیس برای مبارزه با مخلان نظم و امنیت است، به همین دلیل گروه ویژه عملیاتی کلانتری سپاد با شناسایی مالک پراید، بی درنگ رصد‌های اطلاعاتی را با هماهنگی قضایی آغاز کردند و موفق شدند نشانی او را در توس ۷۰ به دست آورند. آنان دقایقی بعد عازم نشانی مذکور شدند، اما همسر مالک پراید مدعی شد از حدود دو هفته قبل با شوهرش اختلاف پیدا کرده است و از «حامد» (مالک پراید) خبری ندارد.
فرمانده انتظامی مشهد با اشاره به این که ماجرا به دلیل احتمال وقوع قتل از اهمیت خاصی برخوردار بود، ادامه داد: در بازبینی فیلم ثبت شده از صحنه آدم ربایی، چنین برداشت می‌شد که مرد موتورسوار دیگر جان ندارد و آن‌ها پیکر بی جان او را به صندلی عقب انتقال دادند؛ بنابراین شیوه عملیات تغییر کرد و نیرو‌های پلیس در چند شاخه اطلاعاتی و عملیاتی به سرعت برای دستگیری آدم ربایان تلاش می‌کردند تا این که سرنخ‌هایی از برادر «حامد» به دست آمد که نشان می‌داد او نیز در این ماجرا نقش داشته است.
سرهنگ احمد نگهبان که سال‌ها تجربه انتظامی در سمت معاونت عملیات فرماندهی انتظامی استان خراسان رضوی را در کارنامه پلیسی خود دارد، تاکید کرد: بلافاصله شماره تلفن‌های متهمان ردزنی شد و افسران کارآزموده کلانتری در یک قرار صوری با «علیرضا» (برادر حامد) موفق شدند او را در اطراف میدان خیام دستگیر کنند و به کلانتری انتقال دهند. دقایقی بعد با اعترافات علیرضا، بی درنگ عملیات دستگیری حامد نیز در حالی آغاز شد که او به همراه گروگان (مرد موتورسوار) در مسیر حرکت به سوی یکی از مراکز انتظامی بود که در محاصره پلیس قرار گرفت و به کلانتری سپاد منتقل شد.
«حامد» متهم پرونده آدم ربایی در بازجویی‌ها ادعا کرد: حدود یک هفته قبل با حبیب (مرد موتورسوار) آشنا شدم و او مرا برای استعمال موادمخدر به منزلش دعوت کرد. آن جا قرص‌هایی به من داد که بعد از مصرف آن نمی‌فهمیدم چه می‌کنم! در حالی که تحت تاثیر قرص‌ها قرار داشتم او از من خواست به منطقه پنجراه برویم و یک دستگاه موتورسیکلت بخریم. من هم چند میلیون نقدی پرداخت کردم و باقی مانده بهای خرید موتورسیکلت را چک دادم، چون آن را اقساطی خریداری کرده بودیم.
در همین حال «حبیب» سوار موتورسیکلت شد و من وقتی داخل خودروام نشستم تازه متوجه شدم که گوشی تلفنم نیز سرقت شده است. زمانی که آثار قرص‌ها رفت و به خودم آمدم، ماجرای خرید موتورسیکلت را به خاطر آوردم که «حبیب» نه تنها موتورسیکلت بلکه گوشی تلفن مرا هم سرقت کرده است. از آن روز به بعد به دنبال او در منطقه اسماعیل آباد می‌گشتم تا این که امروز صبح او را دیدم و با کمک برادرم تعقیب اش کردیم. وقتی داخل کوچه پیچید ما هم موتورسیکلت را از «حبیب» گرفتیم، ولی در همان هنگام او غش کرد و ما تلاش کردیم تا او را به درمانگاه ببریم! اما خودرو روشن نشد و من و برادرم از رهگذران کمک خواستیم و به اهالی گفتیم حال دوستمان خوب نیست و باید سریع او را به بیمارستان برسانیم که آن‌ها هم خودرو را هل دادند و ما از آن جا رفتیم. بعد از این ماجرا قصد داشتم «حبیب» را به کلانتری معراج ببرم و بگویم که او سارق موتورسیکلت من است که در مسیر دستگیر شدم.
فرمانده انتظامی مشهد در تشریح ادامه این ماجرا افزود: این درحالی بود که بررسی‌های پلیس نشان داد متهمان به آدم ربایی مرد موتورسوار را به درمانگاه نبرده اند بلکه او را به پاتوق خودشان رسانده اند و پس از مصرف موادمخدر، سر و صورت مرد موتورسوار را از آثار خون پاک کرده اند. از سوی دیگر نیز استعلام از مرکز نشان داد که موتورسیکلت سابقه ثبت سرقت در کلانتری را ندارد و این ادعا نیز همچنان در حال بررسی است.
سرهنگ احمد نگهبان گفت: مرد موتورسوار نیز که خود در این ماجرا نقش مهمی دارد در بازجویی‌ها ادعا کرد، آن روز برای خرید موتورسیکلت رفتیم، اما من که معتاد بودم برای تهیه موادمخدر سوار موتورسیکلت شدم و در حالی که گوشی تلفن «حامد» در دستم بود، به سمت پاتوق فروشنده مواد رفتم و دیگر او را ندیدم!...
در حالی که سرعت عمل پلیس در برخورد سریع با حادثه آدم ربایی و دستگیری متهمان، احساس امنیت در شهر را به نمایش گذاشت، اما هنوز تحقیقات برای ریشه یابی کلاف پیچیده این ماجرا با دستورات قضایی در کلانتری سپاد مشهد ادامه دارد.

 
برچسب ها :
نام شما

آدرس ايميل شما

ماجرای پیچیده آدم‌ربایی وحشتناک در مشهد!

ماجرای پیچیده آدم‌ربایی وحشتناک در مشهد!

ساعت ۶ صبح روز گذشته فردی با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و از ماجرای آدم ربایی همراه با کتک کاری ...
آقازاده‌های پروازی!

آقازاده‌های پروازی!

جدیدترین ترکش موج در جریان انتقادات از فرزند مهاجرتی مسئولین بعد از تاکید رئیس‌جمهور ...
اعترافات ملکه انگلیس؛ پسر به مادر وفادار می ماند؟

اعترافات ملکه انگلیس؛ پسر به مادر وفادار می ماند؟

عصر الیزابت به پایان رسیده؛ یکی از چهره های با نفوذ سلطنت بریتانیا که میراث عصر کلاسیک ...
1