کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

زندگان ‌می‌روند و جهاندار زنده است

نامه‌ی محمود منطقیان بعد از تشییع سید قادر لاهوتی؛ دوستان بدانند؛ تقصیر را به عهده می‌گیرم و استاد لاهوتی را مبرا می‌دانم / صلاحیت واقعی و عادلانه در صلاحیت مردم است / خورشید پشت ابر‌ها نخواهد ماند و یلدا‌ها می‌آیند و می‌روند

14 شهريور 1401 ساعت 11:50

محمود منطقیان بعد از مراسم تشییع و خاکسپاری مطلبی در اختیار پایگاه خبری کبنانیوز قرار داده که از نظر خوانندگان می‌گذرد. منطقیان در این نامه نوشت: «دوستان بدانند گر چه مدتی در کار سیاست، بین ما اختلاف و جدایی افتاد و بنده تقصیر همه آنچه را که پیش آمد برعهده می‌گیرم و می‌پذیرم و استاد لاهوتی را مبرا می‌دانم، اما هرگز پیوند دوستی، اخلاقی، عاطفی و دیدار بین ما و استاد نگسست و تا او بود این پیوند و دیدار و دوستی و برادری برجای بود و در آغاز هرسال نو به همراه یک دوست برای عرض تبریک به خدمت دوست گرامی می‌رسیدیم و عید نوروز را خدمتشان تبریک می‌گفتیم و دیدار تازه می‌کردیم و یاد او همواره در دل و جان ما زنده است و چراغی است که هر گز خاموش نشود.»


محمود منطقیان بعد از مراسم تشییع و خاکسپاری مطلبی در اختیار پایگاه خبری کبنانیوز قرار داده که از نظر خوانندگان می‌گذرد. منطقیان در این نامه نوشت: «دوستان بدانند گر چه مدتی در کار سیاست، بین ما اختلاف و جدایی افتاد و بنده تقصیر همه آنچه را که پیش آمد برعهده می‌گیرم و می‌پذیرم و استاد لاهوتی را مبرا می‌دانم، اما هرگز پیوند دوستی، اخلاقی، عاطفی و دیدار بین ما و استاد نگسست و تا او بود این پیوند و دیدار و دوستی و برادری برجای بود و در آغاز هرسال نو به همراه یک دوست برای عرض تبریک به خدمت دوست گرامی می‌رسیدیم و عید نوروز را خدمتشان تبریک می‌گفتیم و دیدار تازه می‌کردیم و یاد او همواره در دل و جان ما زنده است و چراغی است که هر گز خاموش نشود.»
به گزارش کبنا، نامه محمود منطقیان در سوگ سید قادر لاهوتی به شرح زیر است.
"استاد ادب، مرد سخن از بَرِما رفت
دانا و پژوهنده‌ی با مهر و صفا رفت
شهری همه غمناک و در این سوگ نشسته
دل‌ها همه گریان شده، چون مرد وفا رفت..... "
ناگاه ضایعه‌ای رخ نمود که فکرش را نمی‌کردیم و خبری آمد که انتظارش را نداشتیم و اندوهی فرا رسید که تابش را نیاوردیم و به سوگی نشستیم که طاقتش نداشتیم
حادثه سنگین و خبر ناگواری که بسی دردناک بود و جانسوز. خبر آمد که چهره محبوب و بلند آوازه، استاد‌اندیشه و ادب، مرد کتاب و قلم، استاد سخن و تحقیق، شمع انجمن فرهنگ، ادیب و نکته‌دان و نکته سنج، فردوسی و مولانا‌شناس، حافظ‌شناس و سعدی‌شناس، ادب‌دان و ادب‌شناس و ادب دوست، آموزگار فرزانه و فرهیخته، چهره برجسته جامعه و سیاست، خوشنام و مردمی، دکتر سید قادر لاهوتی، جان به جهان آفرین داد و کوچ ابدی کرد و از خانه خاک آزاد شد و آهنگ خانه جاویدان کرد. این حادثه چنان دردناک و ناگوار است که در باور نمی‌گنجد و زبان از بیانش ناتوان و نارسا است. بی‌گمان فقدان دکتر لاهوتی ضایعه‌ای جانکاه و سنگینی است و رفتن او از میان ما برای جامعه ادب و فرهنگ و‌اندیشه و مردم بسی گران و اندوه بار و جبران ناپذیر است.
استاد لاهوتی عمر گران مایه خویش را به تعلیم دانش و ادب گذراند و از دبیرستان تا دانشگاه، دانش‌آموزان و دانشجویان، از گنجینه دانش او بهره فراوان بردند و درس‌ها آموختند و هرجا بود با مردم بود و خانه او جای امن اهل نیاز بود و هر گز نیکی و یاری از کس دریغ نداشت. به راستی که جای خالی او را کس نگیرد و مثل او را یافتن و پروردن آسان نیست. او نه تنها مرد شناخته ادب و فرهنگ بود، مرد جامعه و سیاست و مردم هم بود و تا بود شیوه‌ی زندگی و آداب ویژه خود داشت و به همین روی هم در میان اهل ادب و فرهنگ و هم در میان مردم و جامعه، جایگاه بلند و قدر و منزلت شایسته داشت. هم تدریس می‌کرد و هم به کار سیاست می‌پرداخت، هم کتاب‌ها می‌خواند و هم از مشکل مردم گره می‌گشود و هم خانه و کتابخانه‌اش پر رونق و محفل اهل فکر و فرهنگ بود و هم زبان و درد مردم میدانست. چهره‌ای جامع که هم با جامعه و مردم و هم با کتاب و فرهنگ و ادب پیوند داشت و اکنون که از دنیای خاکی به جهان ایزدی سفر کرده است، با تأسف و اندوه بسیار جای خالی و درد فقدان او را دردمندانه حس می‌کنیم.
اما چه سعادتی از این بالاتر که ساده و بی‌آلایش و بی‌آزار و نیکوکار زیست و گرد گناه و بدنامی بر دامنش ننشست و انبوه بی‌سابقه مردم در سوگ او نشستند و به استقبال و بدرقه‌اش رفتند وچه نیکوست که انجام کار انسان نیک و نیکنامی باشد و او این سعادت را یافت که نیک و نیکنام زندگی کند و خوشنام از این جهان بار بر بندد.
اما دوستان بدانند گر چه مدتی در کار سیاست، بین ما اختلاف و جدایی افتاد و بنده تقصیر همه آنچه را که پیش آمد برعهده می‌گیرم و می‌پذیرم و استاد لاهوتی را مبرا می‌دانم، اما هرگز پیوند دوستی، اخلاقی، عاطفی و دیدار بین ما و استاد نگسست و تا او بود این پیوند و دیدار و دوستی و برادری برجای بود و در آعاز هرسال نو به همراه یک دوست برای عرض تبریک به خدمت دوست گرامی می‌رسیدیم و عید نوروز را خدمتشان تبریک می‌گفتیم و دیدار تازه می‌کردیم و یاد او همواره در دل و جان ما زنده است و چراغی است که هر گز خاموش نشود.
اما امروز آن کسانی که برخلاف انصاف و عدالت و وجدان سالم، بر صلاحیت شخصیتی فرهنگی و انسانی بزرگ و شرأفتمند و اهل ادب و تحقیق، خط رد می‌کشیدند و راه خدمت به مردم را ناجوانمردانه بر او می‌بستند اکنون که خیل عظیم مردم را در استقبال و بدرقه او دیدند، باید عرق شرم بریزند و از خطای بزرگی که کرده‌اند، پشیمان و شرمنده باشند، چون در روز خاکسپاری روشن شد که تأیید صلاحیت واقعی و عادلانه در صلاحیت مردم است و نه در صلاحیت آن‌ها که نخست انصاف در خود کنار نهادند و به خویش ستم کردند و بعد به استاد و جامعه‌ای که مشتاق و دوستدار او بود، ستم روا داشتند. اما باید دانست که کسانی که ظلم می‌کنند، به قول نلسون ماندلا از نظر روحی بیمارند و باید به حال آن‌ها دل سوزاند و آن‌ها را بخشید، چون عمل‌شان از روی بیماری است و نه از روی اختیار و بی‌گمان هیچ انسان سالمی ظلم نمی‌کند و حقی را نادیده نمی‌گیرد.
اما دوستان باید‌ امیدوار باشند و بدانند که خورشید همواره پشت ابر‌ها نخواهد ماند و یلدا‌ها می‌آیند و می‌گذرند و‌ امیدوار باشند که روزی دیوار انحصار خواهد شکست و بانگ آزادی و شادی برخواهد آمد و آن‌ها که ستم روا می‌دارند، از بام بد نامی فرو خواهند افتاد و کوس رسوایی‌شان به صدا در خواهد آمد و این قانون زندگی و سنت تاریخ است که دیر و زود دارد اما تخلف و تردید ندارد.
به قول حضرت مولانا:
"لطف حق با تو مدارا‌ها کند
چونکه از حد بگذرد رسوا کند"
یا به گفته‌ی حافظ:
"ز مهربانی جانان طمع مُبر حافظ
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند."
و خوبان به یقین بدانند که تنها نیکی ماند و نیکی هم بهترین یادگار انسانهاست:
" بر این رواق زبر جد نوشته‌اند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند. "
و به فرموده فردوسی بزرگ، به دست آوردن برتری از راه ناسزا سرانجامش تیرگی و پشیمانی و بر حال خود گریستن است.
" بزرگی که فرجام آن تیرگی است
بر آن برتری بر، بباید گریست"
استاد لاهوتی تا بود همدم کتاب و شعر و ادب بود و منش مردمداری و گره گشایی را از دست ننهاد و امروز نیز سرافراز و خوشنام به دیدار دوست و جهان برتر شتافت و اما در دل و یاد مردم تشنه آزادی و عدالت زنده و پاینده خواهد ماند و چراغ راهش همواره پر نور و روشن است.
اینجانب دردمندانه و سوگمندانه و با دلی سرشار از اندوه، ضایعه جانسوز درگذشت استاد ادب و فرهنگ و اُسوه شرأفت و انسانیت، دکتر سید قادر لاهوتی را به خانواده محترم‌ایشان و همه دوستان و جامعه فرهنگی و مردم شریف استان کهگیلویه و بویراحمد و دوستان کشوری تسلیت عرض می‌کنم و‌امید است که همواره از زندگی و دانش و روش آن استاد ارجمند برای زندگی خود سرمشق گیریم و بهره‌ها ببریم.
یادش زنده و چراغ راهش همواره فروزان باد.
محمود منطقیان۱۴۰۱/۶/۱۴

بیشتر بخوانید:

استقبال مردم کهگیلویه از پیکر سید قادر لاهوتی در تنگ غروب (+فیلم)

استقبال مردم از پیکر سید قادر لاهوتی در یاسوج + فیلم و تصاویر

کهگیلویه بزرگ در سوگ سید قادر لاهوتی(+فیلم و عکس)


(فیلم و تصاویر) آیت‌الله ملک‌حسینی در مراسم تشییع سید قادر لاهوتی: چقدر آبرو‌ها بردیم و حق‌ها ضایع کردیم، هر چه خواستیم نوشتیم، هر چه خواستیم گفتیم، دنیا حساب دارد، آخرت حسابی بیشتر! بیایید همه استغفار کنیم

پیام تسلیت شخصیت‌ها و چهره‌های سیاسی در پی درگذشت «سیدقادر لاهوتی»؛ از سید محمد خاتمی تا غلامرضا تاجگردون و فرمانداران و مدیر حوزه‌های علمیه


کد مطلب: 452177

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/report/452177/نامه-ی-محمود-منطقیان-بعد-تشییع-سید-قادر-لاهوتی-دوستان-بدانند-تقصیر-عهده-می-گیرم-استاد-مبرا-می-دانم-صلاحیت-واقعی-عادلانه-مردم-خورشید-پشت-ابر-ها-نخواهد-ماند-یلدا-ها-می-آیند-می-روند

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1