تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۳۲
کد مطلب : ۴۴۸۷۶۶
مروری بر دستاوردهای عظیم باور متقابل امام خمینی و مردم به یکدیگر
امامِ مردم
۰
کبنا ؛ هشتم مهر ۵۹؛ هشت روز از شروع تجاوز زمینی ارتش بعث به ایران میگذشت. ماشین جنگی بعثیها هر جا دشت و صحرا و مناطق خالی از سکنه بود، تختگاز جلو آمده بود. هر جا هم اگر سکنهای داشت خورده بود به سد مقاومت همین سکنههای ولو معدود؛ در حالی که در جنوب خوزستان دشمن پشت دیوار خرمشهر گیر افتاده بود، در مناطق میانیتر به صحرا و جاده زده و خودش را تا چند کیلومتری اهواز رسانده بود. مرکز خوزستان در معرض سقوط بود. گزارشش را به امام خمینی داده بودند. واکنش امام شبیه همان واکنشی بود که هشت روز قبل، بعد از شنیدن شروع جنگ تحمیلی داده بود.
آن زمان خطاب به مردم فرموده بودند: «یک دزدی آمده است یک سنگی انداخته و فرار کرده. » حالا هم بعد از اینکه گزارش احتمال سقوط اهواز را به اطلاع امام رسانده بودند چیزی شبیه همان رفتار را انجام داده بودند: «مگر جوانان اهواز مردهاند؟!» همین جمله پرونده سقوط احتمالی اهواز را بست. پیام به گوش اهوازیها رسیده بود. تا آخر جنگ،دیگر خبری از خطر سقوط اهواز نبود. باور امام به خدا و در ادامه هم به مردمی که ولو دستشان خالی از سلاح بود آنقدر بود که چنین نگرانیهایی به خود راه ندهد. این روحیه امام البته از سر تصادف یا ناچاری نبود. باور ایشان این بود که میتوان با اتکا به اراده مردم مسلمان در جهت قیام برای خدا قدم برداشت و کار را جلو برد: «سه باور در امام بزرگوار ما وجود داشت که همین سه باور به او قاطعیت، شجاعت و استقامت میداد؛ باور به خدا، باور به مردم و باور به خود. این سه باور، در وجود امام، در تصمیم امام، در همه حرکتهای امام، خود را بهمعنای واقعی کلمه نشان داد. امام با دل خود با مردم حرف زد، مردم هم با جان خود به او لبیک گفتند، به وسط میدان آمدند و مردانه ایستادند.» ۱۳۹۲/۳/۱۴
باور عمیق امام خمینی به مردم
اعتماد و باورداشتن به مردم، نه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و رخدادن جنگ تحمیلی که از همان نقطههای آغازین نهضت اسلامی شکل گرفته بود. امام خمینی در طول سالهای مبارزه پیش از انقلاب اسلامی، حتی در سالهای دهه ۵۰ که رژیم طاغوت مبتنی بر شبکه جهنمی ساواک به رعبآفرینی مشغول بود هرگز بهسمت مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی گرایش نداشتند. این صراحت بهحدی بود که حتی برخی از فعالان و مبارزان نهضت هم از این سیره ایشان متعجب و از درک آن عاجز بودند. محور اصلی حرکت و مبارزه ایشان با طاغوت، اتکا به مبارزات مردمی و به میدان آوردن مردم بود. اعتقاد و مرام و باور امام در تمام سالهای مبارزه علیه طاغوت این بود که باید در جهت آگاهی مردم کوشید و با تبیین حقایق، ظرفیت عظیم ملت را در جهت پیشبرد نهضت فعال کرد. عین همین رویه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم ادامه داشت. با اینکه اقبال مردم به نهضت ضداستکباری امامرخمینی روشن بود و بارها و بارها این موضوع را در راهپیماییهای گسترده علیه رژیم پهلوی به نمایش گذاشته بودند، ولی امامِ مردم اصرار و تاکید داشت که تغییر نظام حکومتی به جمهوری اسلامی هم باید با نظر و رأی اکثریت مردم همراه شود. به همین دلیل، در حالی که هنوز عمر انقلاب اسلامی به سه ماه نرسیده بود که ملت ایران برای اولین مرتبه بعد از سرنگونی نظام طاغوت پای صندوقهای رأی رفتند. در همهپرسی فروردین ۵۸، بیش از ۹۸درصد افراد شرکتکننده در همهپرسی با دادن رأی «آری» به برقراری نظام جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند.: «انقلاب که پیروز شد، امام میتوانست اعلان کند که نظام ما، یک نظام جمهوری اسلامی است؛ از مردم هم هیچ نظری نخواهد؛ هیچکس هم اعتراضی نمیکرد؛ اما این کار را نکرد. درباره اصل و کیفیت نظام، رفراندم راه انداخت و از مردم نظر خواست؛ مردم هم گفتند «جمهوری اسلامی»؛ و این نظام تحکیم شد.» ۱۳۷۸/۰۳/۱۴
مردم میداندار اصلی انقلاب
این اما همه ماجرا نبود. رویدادهای بعدی انقلاب و کنشها و پیگیریهای شخص امام نشان داد که مردم بازیگر اصلی انقلاب هستند. پیگیری برای تدوین متن نهایی قانون اساسی، انتشار متن اولیه در رسانهها و روزنامههای کثیرالانتشار و بررسی مفاد آن توسط مجلسی متشکل از نمایندگان مردم از رخدادهای بعدی جمهوری اسلامی بود. هنوز چهار ماه از همهپرسی نظام جمهوری اسلامی نگذشته بود که مردم ایران در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ دوباره پای صندوق رفتند تا این مرتبه نمایندگان خود را برای بررسی متن قانون اساسی انتخاب کنند. در حالی که هنوز ۱۰ ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود، مردم برای سومین مرتبه پای صندوقهای رأی رفتند تا این مرتبه، متن نهایی قانون اساسی را که نمایندگانشان تنظیم کرده بودند، از تصویب بگذرانند. پیشامدهای بعدی انقلاب اسلامی از جنگ تحمیلی، تشکیل نیروی مقاومت مردمی، فراخوان مردم برای حضور در جبههها و مبارزه با دشمن بعثی، جهاد سازندگی و... هم از دیگر جلوههای اتکا و اعتماد امام خمینی به مردم و راهبری انقلاب اسلامی با نیروی اصیل مردمی بود. این اقدامات نشان داد، برخلاف نظر برخی که می پنداشتند با پیروزی انقلاب، مردم باید به خانههای خود برگردند، حضرت امام بر نقش آفرینی پیوسته و میدانداری مردم در عرصههای مختلف تأکید و به آنها اعتقاد صادقانه و راسخ داشتند.
مردم در صحنه حاضر باشند
امام خمینی معتقد بودند که تا وقتی مردم در صحنه حاضر باشند کشور آسیب نخواهد دید. گزارهای که البته در دوران دفاع مقدس تجربه شد و درستی آن به اثبات رسید. لذا ایشان همواره به مسئولین توصیه می کردند که با مردم نشست و برخاست داشته باشند و البته در این میان توجه بیشتر امام به مستضعفین بود. تأکید امام بهحدی بود که از همه می خواستند: «مصلحت پابرهنهها و گودنشینها و مستضعفین، بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسک و متمکنین و مرفهین» مقدم باشد. (صحیفه نور ج۲۰ ص۱۲۴) ایشان همچنین از مسئولان کشور می خواستند که «با فقرا و مستمندان و پابرهنهها بیشتر حشرونشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند.» (صحیفه نور،ج ۲۰، ص ۳۴۱) اینچنین بود که مردم هم از اعماق جان امام را دوست میداشتند و با کوچکترین اشارهی او بزرگترین مجاهدتها و فداکاریها را به نمایش میگذاشتند. بدرقهی عظیمِ تاریخی امام خود گواه عمق علاقه و جایگاه والای امام در دل و جان مردمِ ایران اسلامی است. حقیقت این است که باور امام به مردم، در امتداد باور او به خدا و ایمان مستحکمش عامل پدیدآمدن قدرتی الهی شده بود که امام به کمک آن به مصاف تمام دنیای باطل و استکبار رفت و با وجود همه دشمنی ها و کارشکنی ها به پیروزیهای بزرگ رسید. راز و رمزی که رهبر انقلاب آن را اینگونه بیان می کنند: «راز این ماندگاری چیست، راز این پیشرفت چیست. چرا جمهوری اسلامی با وجود این همه دشمنی، به سرنوشت نظامها و انقلابهای دیگر دچار نشد؟ علّت چیست و رازش چیست؟ من عرض میکنم راز پُرشکوه و افتخاربخشِ این نظام و ماندگاریِ این نظام همین دو کلمه است: یعنی «جمهوری» و «اسلامی». همراهیِ این دو کلمه با هم؛ و موجودی که از این دو کلمه تشکیل شده، باید هم پایدار بماند؛ هم جمهوری و هم اسلامی؛ مردم و اسلام.» ۱۴۰۰/۰۳/۱۴
اتکا به مردم، مسیر تجربهشده و آزمون پس دادهای است که درستی آن در مسیر گردنههای مهم حوادث پس از انقلاب به اثبات رسیده و صحت خود را نشان داده است. یک قطبنما برای مسیر آتی انقلاب و خرمشهرهایی که در پیش است.
آن زمان خطاب به مردم فرموده بودند: «یک دزدی آمده است یک سنگی انداخته و فرار کرده. » حالا هم بعد از اینکه گزارش احتمال سقوط اهواز را به اطلاع امام رسانده بودند چیزی شبیه همان رفتار را انجام داده بودند: «مگر جوانان اهواز مردهاند؟!» همین جمله پرونده سقوط احتمالی اهواز را بست. پیام به گوش اهوازیها رسیده بود. تا آخر جنگ،دیگر خبری از خطر سقوط اهواز نبود. باور امام به خدا و در ادامه هم به مردمی که ولو دستشان خالی از سلاح بود آنقدر بود که چنین نگرانیهایی به خود راه ندهد. این روحیه امام البته از سر تصادف یا ناچاری نبود. باور ایشان این بود که میتوان با اتکا به اراده مردم مسلمان در جهت قیام برای خدا قدم برداشت و کار را جلو برد: «سه باور در امام بزرگوار ما وجود داشت که همین سه باور به او قاطعیت، شجاعت و استقامت میداد؛ باور به خدا، باور به مردم و باور به خود. این سه باور، در وجود امام، در تصمیم امام، در همه حرکتهای امام، خود را بهمعنای واقعی کلمه نشان داد. امام با دل خود با مردم حرف زد، مردم هم با جان خود به او لبیک گفتند، به وسط میدان آمدند و مردانه ایستادند.» ۱۳۹۲/۳/۱۴
باور عمیق امام خمینی به مردم
اعتماد و باورداشتن به مردم، نه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و رخدادن جنگ تحمیلی که از همان نقطههای آغازین نهضت اسلامی شکل گرفته بود. امام خمینی در طول سالهای مبارزه پیش از انقلاب اسلامی، حتی در سالهای دهه ۵۰ که رژیم طاغوت مبتنی بر شبکه جهنمی ساواک به رعبآفرینی مشغول بود هرگز بهسمت مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی گرایش نداشتند. این صراحت بهحدی بود که حتی برخی از فعالان و مبارزان نهضت هم از این سیره ایشان متعجب و از درک آن عاجز بودند. محور اصلی حرکت و مبارزه ایشان با طاغوت، اتکا به مبارزات مردمی و به میدان آوردن مردم بود. اعتقاد و مرام و باور امام در تمام سالهای مبارزه علیه طاغوت این بود که باید در جهت آگاهی مردم کوشید و با تبیین حقایق، ظرفیت عظیم ملت را در جهت پیشبرد نهضت فعال کرد. عین همین رویه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم ادامه داشت. با اینکه اقبال مردم به نهضت ضداستکباری امامرخمینی روشن بود و بارها و بارها این موضوع را در راهپیماییهای گسترده علیه رژیم پهلوی به نمایش گذاشته بودند، ولی امامِ مردم اصرار و تاکید داشت که تغییر نظام حکومتی به جمهوری اسلامی هم باید با نظر و رأی اکثریت مردم همراه شود. به همین دلیل، در حالی که هنوز عمر انقلاب اسلامی به سه ماه نرسیده بود که ملت ایران برای اولین مرتبه بعد از سرنگونی نظام طاغوت پای صندوقهای رأی رفتند. در همهپرسی فروردین ۵۸، بیش از ۹۸درصد افراد شرکتکننده در همهپرسی با دادن رأی «آری» به برقراری نظام جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند.: «انقلاب که پیروز شد، امام میتوانست اعلان کند که نظام ما، یک نظام جمهوری اسلامی است؛ از مردم هم هیچ نظری نخواهد؛ هیچکس هم اعتراضی نمیکرد؛ اما این کار را نکرد. درباره اصل و کیفیت نظام، رفراندم راه انداخت و از مردم نظر خواست؛ مردم هم گفتند «جمهوری اسلامی»؛ و این نظام تحکیم شد.» ۱۳۷۸/۰۳/۱۴
مردم میداندار اصلی انقلاب
این اما همه ماجرا نبود. رویدادهای بعدی انقلاب و کنشها و پیگیریهای شخص امام نشان داد که مردم بازیگر اصلی انقلاب هستند. پیگیری برای تدوین متن نهایی قانون اساسی، انتشار متن اولیه در رسانهها و روزنامههای کثیرالانتشار و بررسی مفاد آن توسط مجلسی متشکل از نمایندگان مردم از رخدادهای بعدی جمهوری اسلامی بود. هنوز چهار ماه از همهپرسی نظام جمهوری اسلامی نگذشته بود که مردم ایران در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ دوباره پای صندوق رفتند تا این مرتبه نمایندگان خود را برای بررسی متن قانون اساسی انتخاب کنند. در حالی که هنوز ۱۰ ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود، مردم برای سومین مرتبه پای صندوقهای رأی رفتند تا این مرتبه، متن نهایی قانون اساسی را که نمایندگانشان تنظیم کرده بودند، از تصویب بگذرانند. پیشامدهای بعدی انقلاب اسلامی از جنگ تحمیلی، تشکیل نیروی مقاومت مردمی، فراخوان مردم برای حضور در جبههها و مبارزه با دشمن بعثی، جهاد سازندگی و... هم از دیگر جلوههای اتکا و اعتماد امام خمینی به مردم و راهبری انقلاب اسلامی با نیروی اصیل مردمی بود. این اقدامات نشان داد، برخلاف نظر برخی که می پنداشتند با پیروزی انقلاب، مردم باید به خانههای خود برگردند، حضرت امام بر نقش آفرینی پیوسته و میدانداری مردم در عرصههای مختلف تأکید و به آنها اعتقاد صادقانه و راسخ داشتند.
مردم در صحنه حاضر باشند
امام خمینی معتقد بودند که تا وقتی مردم در صحنه حاضر باشند کشور آسیب نخواهد دید. گزارهای که البته در دوران دفاع مقدس تجربه شد و درستی آن به اثبات رسید. لذا ایشان همواره به مسئولین توصیه می کردند که با مردم نشست و برخاست داشته باشند و البته در این میان توجه بیشتر امام به مستضعفین بود. تأکید امام بهحدی بود که از همه می خواستند: «مصلحت پابرهنهها و گودنشینها و مستضعفین، بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسک و متمکنین و مرفهین» مقدم باشد. (صحیفه نور ج۲۰ ص۱۲۴) ایشان همچنین از مسئولان کشور می خواستند که «با فقرا و مستمندان و پابرهنهها بیشتر حشرونشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند.» (صحیفه نور،ج ۲۰، ص ۳۴۱) اینچنین بود که مردم هم از اعماق جان امام را دوست میداشتند و با کوچکترین اشارهی او بزرگترین مجاهدتها و فداکاریها را به نمایش میگذاشتند. بدرقهی عظیمِ تاریخی امام خود گواه عمق علاقه و جایگاه والای امام در دل و جان مردمِ ایران اسلامی است. حقیقت این است که باور امام به مردم، در امتداد باور او به خدا و ایمان مستحکمش عامل پدیدآمدن قدرتی الهی شده بود که امام به کمک آن به مصاف تمام دنیای باطل و استکبار رفت و با وجود همه دشمنی ها و کارشکنی ها به پیروزیهای بزرگ رسید. راز و رمزی که رهبر انقلاب آن را اینگونه بیان می کنند: «راز این ماندگاری چیست، راز این پیشرفت چیست. چرا جمهوری اسلامی با وجود این همه دشمنی، به سرنوشت نظامها و انقلابهای دیگر دچار نشد؟ علّت چیست و رازش چیست؟ من عرض میکنم راز پُرشکوه و افتخاربخشِ این نظام و ماندگاریِ این نظام همین دو کلمه است: یعنی «جمهوری» و «اسلامی». همراهیِ این دو کلمه با هم؛ و موجودی که از این دو کلمه تشکیل شده، باید هم پایدار بماند؛ هم جمهوری و هم اسلامی؛ مردم و اسلام.» ۱۴۰۰/۰۳/۱۴
اتکا به مردم، مسیر تجربهشده و آزمون پس دادهای است که درستی آن در مسیر گردنههای مهم حوادث پس از انقلاب به اثبات رسیده و صحت خود را نشان داده است. یک قطبنما برای مسیر آتی انقلاب و خرمشهرهایی که در پیش است.