تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۲۷
کد مطلب : ۴۴۶۸۷۰
در گفتوگو با فعالان زیستمحیطی مطرح شد؛
بیبرنامگی در اداره منابع طبیعی دوباره آتش به کوههای گچساران میاندازد / مرادی: ممکن است دیگر جنگلی در کهگیلویه و بویراحمد نماند / در چنین وضعیتی مدیران به دنبال دُم یکدیگر بودند / نارکی: پس از جرقه آتش، نهادها پای کار میآیند
۰
کبنا ؛
زمان زیادی تا شروع فصل گرما در کهگیلویه و بویراحمد نمانده است. تجربه سالهای گذشته نشان داده است که تا چند ماه آینده باز هم آتش به جان جنگلهای استان به ویژه مناطق گرم استان همچون گچساران، باشت و دهدشت میافتد. در چند سال گذشته تا زمانی که جرقه آتش زده نمیشد، مسئولین مربوطه به فکر این منابع عظیم خدادادی نمیافتادند. به ویژه در گچساران، آنقدر زبانه آتش بالا کشیده بود که جوان برومندی همچون البرز زارعی جان خود را فدای سوءمدیریتهای منابع طبیعی کرد. در حالی که اگر از قبل تجهیزات مورد نیاز فراهم بود و نیروهای انسانی آموزش دیده به جای افراد داوطلب به مهار آتش کمک میکردند ممکن بود هیچوقت شاهد این حجم از آتشسوزی نباشیم. با نزدیک شدن به ماههای اردیبهشت و خرداد باز هم بیم تکرار این اتفاق تن همه ما را میلرزاند. از این رو در پایگاه خبری کبنا با دو تن از فعالان محیط زیستی گفتوگویی داشتهایم تا علاج حادثه پیش از وقوع کنیم؛ جواد نارکی، رئیس انجمن زیست محیطی و مردم نهاد سبزگامان گچساران و یوسف مرادی فعال زیستمحیطی به سؤالات کبنا پاسخ دادند.
جواد نارکی اظهار داشت: ما برای اینکه بتوانیم آتشسوزیها را مهار کنیم، فرصتها و ظرفیتهای بسیاری وجود دار؛ از جمله آموزش جامعه محلی، فراهم کردن تجهیزات، عقد تفاهمنامهمالی بین نهادهای متولی با تشکلهای استان؛ اگر محیط زیست و منابع طبیعی، تفاهمنامه مالی با این سازمانهای مردمنهاد ببندند، بخش زیادی از این مشکلات حل میشوند.
وی گفت: یکی از مشکلات ما کمبود نیروی انسانی در پای کار و آشنا به این موضوعات است. آموزشها بسیار ناقص است. تجهیزات نیز خیلی کم است. مشکلاتی در گذشته وجود داشته است. الأن هم چارهاندیشی نشده و این وضعیت نگران کننده است.
نارکی ادامه داد: زمانی که جرقه آتش زده میشود آن موقع نهادها پای کار میآیند اما آن موقع خیلی دیر است. در حالی که باید از پیش آموزش داده شود تا ما بتوانیم آتشسوزیها را مهار کنیم. برای اینکه بتوانیم سرزمینی را پایش کنیم باید برای آن هزینه کنیم.
متأسفانه اغلب نیروهای پای کار اغلب افرادی هستند که داوطلبانه میآیند و ممکن است و مهارت نداشته باشند و شاید تلاش آنها جواب ندهد. البته این چالشها اغلب قابل رفع و اصلاح هستند. اگر ما یک تیم 20 نفره تجهیز شده و آماده داشته باشیم، دیگر این حاشیهها به وجود نمیآیند و آتشها به راحتی مهار میشوند.
این فعال زیستمحیطی با اشاره به ضرورت آموزش و برگزاری کارگاههای آموزشی گفت: هر کارگاهی که ما برگزار میکنیم، اگر 10 نفر حضور داشته باشند حداقل دو یا سه نفر از آنها مسئولیتپذیریِ زیستمحیطی پیدا میکنند و ما نتیجه این کار را بارها و بارها دیدهایم. ولی به خاطر نبود امکانات مالی این وضعیت فراهم نیست.
نارکی در پایان گفت: ما نیازمند یک انسجام عمومی برای رفع این مشکلات هستیم. باید آموزشهای خانوادگی ترویج داده شود. آموزش و پرورش هم باید به این موضوع ورود پیدا کند و این آموزشها را به خانوادهها بدهد تا جامعه تحت تأثیر این جو قرار بگیرد.
در ادامه یوسف مرادی فعال زیستمحیطی کشور نیز اظهار داشت: اولین نکتهای که وجود دارد این است که مردم عادی در حال حاضر بهتر از مدیران، قدر و ارزش منابع طبیعی را می فهمند؛ اگر مردم در رأس کار بودند اوضاع اینگونه نبود. ما با مدیرانی روبرو هستیم که دغدغه آنها تلاش در جهت حفظ ساختار اداری خودشان است تا رسیدن به اهداف سازمانی؛ گویی اصلاً مسأله اساسی را فراموش کردهاند. اگر ما همین امکاناتی که دولت در استان دارد را به نهادهای مردمی میدادیم حتی یک درخت هم آتش نمیگرفت.
وی گفت: ما هم به عنوان مطالبهگران محیط زیست باید روی مدیران نظارت داشته باشیم؛ نهادهای مردمی باید نظارت داشته باشند؛ نماینگدان مجلس هم باید ورود کنند. وگرنه مدیر دولتی فقط به فکر اضافه کاری آخر ماه و نگه داشتن میز و صندلی خود است.
مرادی با اشاره آتشسوزی خائیز گفت: طول این آتشسوزی حدود 30 کیلومتر بود. در همان موقع، معاون سیاسی امنیتی استانداری اعلام میکرد من باید دُم مدیریت بحران را بگیرم و بیرون کنم. نماینده مجلس هم به جای آنکه به فکر خائیز باشد به دفاع از مدیر مطلب میزد. در یک چنین وضعیتی که مسئولین باید تنها به فکر خاموش کردن و مهار آتشسوزی باشند به دنبال دُم یکدیگر بودند.
وی گفت: در آن حادثه، همه آنهایی که در خط مقدم خاموش کردن آتش بودند را میشناسم، همه به صورت داوطلبانه آمده بودند. هیچکدام هزینهای دریافت نکرده بودند. مسئولین باید شفاف بگویند که هزینهها را به چه کسانی دادهاند.
مرادی در پایان گفت: نهادهای مسئول مثل مدیریت بحران استان، منابع طبیعی و محیط زیست باید مناطق حادثهخیز در استان را مشخص کنند و به همه جوامع محلیِ آنجا، دستگاه آتشخاموشکن دهند و بعد از اینها پشتیبانی کنند؛ یعنی هزینه را به همین افرادی بدهند که در خط مقدم آتش خاموش میکنند. از سوی دیگر، استاندار باید از همین الأن مراحل انتقال یک بالگرد به استان را در بازه زمانی اردیبهشت تا مرداد ماه در استان انجام دهد.
علاوه بر این، استانداری باید اتاق فکر عملیات تشکیل دهد؛ یعنی شورایی تشکیل دهد متشکل از ادارت مختلفی که باید کمک کنند. این شورا هم باید به صورت هفتگی جلسه تشکیل دهد برنامهریزی کند. وگرنه تا چند سال آینده شاید دیگر جنگلی در کهگیلویه و بویراحمد نداشته باشیم.
به گزارش کبنا، تا زمانی که آتش به جان منابع طبیعی کهگیلویه و بویراحمد نیفتد، مسئولین منابع طبیعی و محیط زیست استان به ویژه شهرستان گچساران به فکر نمیافتند. گویی حتماً باید زبانه آتش آنها را متوجه عمق فاجعهای که در کمین است بکند. حال که هنوز آتشسوزیها شروع نشده است، اگر منابع طبیعی علاج پیش از وقوع نکند، هیچ عذر و بهانهای دیگر مورد قبول مردم نیست و باید در قبال هدررفت این نعمات خدادای پاسخگو باشند.
جواد نارکی اظهار داشت: ما برای اینکه بتوانیم آتشسوزیها را مهار کنیم، فرصتها و ظرفیتهای بسیاری وجود دار؛ از جمله آموزش جامعه محلی، فراهم کردن تجهیزات، عقد تفاهمنامهمالی بین نهادهای متولی با تشکلهای استان؛ اگر محیط زیست و منابع طبیعی، تفاهمنامه مالی با این سازمانهای مردمنهاد ببندند، بخش زیادی از این مشکلات حل میشوند.
وی گفت: یکی از مشکلات ما کمبود نیروی انسانی در پای کار و آشنا به این موضوعات است. آموزشها بسیار ناقص است. تجهیزات نیز خیلی کم است. مشکلاتی در گذشته وجود داشته است. الأن هم چارهاندیشی نشده و این وضعیت نگران کننده است.
نارکی ادامه داد: زمانی که جرقه آتش زده میشود آن موقع نهادها پای کار میآیند اما آن موقع خیلی دیر است. در حالی که باید از پیش آموزش داده شود تا ما بتوانیم آتشسوزیها را مهار کنیم. برای اینکه بتوانیم سرزمینی را پایش کنیم باید برای آن هزینه کنیم.
متأسفانه اغلب نیروهای پای کار اغلب افرادی هستند که داوطلبانه میآیند و ممکن است و مهارت نداشته باشند و شاید تلاش آنها جواب ندهد. البته این چالشها اغلب قابل رفع و اصلاح هستند. اگر ما یک تیم 20 نفره تجهیز شده و آماده داشته باشیم، دیگر این حاشیهها به وجود نمیآیند و آتشها به راحتی مهار میشوند.
این فعال زیستمحیطی با اشاره به ضرورت آموزش و برگزاری کارگاههای آموزشی گفت: هر کارگاهی که ما برگزار میکنیم، اگر 10 نفر حضور داشته باشند حداقل دو یا سه نفر از آنها مسئولیتپذیریِ زیستمحیطی پیدا میکنند و ما نتیجه این کار را بارها و بارها دیدهایم. ولی به خاطر نبود امکانات مالی این وضعیت فراهم نیست.
نارکی در پایان گفت: ما نیازمند یک انسجام عمومی برای رفع این مشکلات هستیم. باید آموزشهای خانوادگی ترویج داده شود. آموزش و پرورش هم باید به این موضوع ورود پیدا کند و این آموزشها را به خانوادهها بدهد تا جامعه تحت تأثیر این جو قرار بگیرد.
در ادامه یوسف مرادی فعال زیستمحیطی کشور نیز اظهار داشت: اولین نکتهای که وجود دارد این است که مردم عادی در حال حاضر بهتر از مدیران، قدر و ارزش منابع طبیعی را می فهمند؛ اگر مردم در رأس کار بودند اوضاع اینگونه نبود. ما با مدیرانی روبرو هستیم که دغدغه آنها تلاش در جهت حفظ ساختار اداری خودشان است تا رسیدن به اهداف سازمانی؛ گویی اصلاً مسأله اساسی را فراموش کردهاند. اگر ما همین امکاناتی که دولت در استان دارد را به نهادهای مردمی میدادیم حتی یک درخت هم آتش نمیگرفت.
وی گفت: ما هم به عنوان مطالبهگران محیط زیست باید روی مدیران نظارت داشته باشیم؛ نهادهای مردمی باید نظارت داشته باشند؛ نماینگدان مجلس هم باید ورود کنند. وگرنه مدیر دولتی فقط به فکر اضافه کاری آخر ماه و نگه داشتن میز و صندلی خود است.
مرادی با اشاره آتشسوزی خائیز گفت: طول این آتشسوزی حدود 30 کیلومتر بود. در همان موقع، معاون سیاسی امنیتی استانداری اعلام میکرد من باید دُم مدیریت بحران را بگیرم و بیرون کنم. نماینده مجلس هم به جای آنکه به فکر خائیز باشد به دفاع از مدیر مطلب میزد. در یک چنین وضعیتی که مسئولین باید تنها به فکر خاموش کردن و مهار آتشسوزی باشند به دنبال دُم یکدیگر بودند.
وی گفت: در آن حادثه، همه آنهایی که در خط مقدم خاموش کردن آتش بودند را میشناسم، همه به صورت داوطلبانه آمده بودند. هیچکدام هزینهای دریافت نکرده بودند. مسئولین باید شفاف بگویند که هزینهها را به چه کسانی دادهاند.
مرادی در پایان گفت: نهادهای مسئول مثل مدیریت بحران استان، منابع طبیعی و محیط زیست باید مناطق حادثهخیز در استان را مشخص کنند و به همه جوامع محلیِ آنجا، دستگاه آتشخاموشکن دهند و بعد از اینها پشتیبانی کنند؛ یعنی هزینه را به همین افرادی بدهند که در خط مقدم آتش خاموش میکنند. از سوی دیگر، استاندار باید از همین الأن مراحل انتقال یک بالگرد به استان را در بازه زمانی اردیبهشت تا مرداد ماه در استان انجام دهد.
علاوه بر این، استانداری باید اتاق فکر عملیات تشکیل دهد؛ یعنی شورایی تشکیل دهد متشکل از ادارت مختلفی که باید کمک کنند. این شورا هم باید به صورت هفتگی جلسه تشکیل دهد برنامهریزی کند. وگرنه تا چند سال آینده شاید دیگر جنگلی در کهگیلویه و بویراحمد نداشته باشیم.
به گزارش کبنا، تا زمانی که آتش به جان منابع طبیعی کهگیلویه و بویراحمد نیفتد، مسئولین منابع طبیعی و محیط زیست استان به ویژه شهرستان گچساران به فکر نمیافتند. گویی حتماً باید زبانه آتش آنها را متوجه عمق فاجعهای که در کمین است بکند. حال که هنوز آتشسوزیها شروع نشده است، اگر منابع طبیعی علاج پیش از وقوع نکند، هیچ عذر و بهانهای دیگر مورد قبول مردم نیست و باید در قبال هدررفت این نعمات خدادای پاسخگو باشند.