تاریخ انتشار
چهارشنبه ۳ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۴۱
کد مطلب : ۴۴۶۱۲۸
کبنا بررسی کرد؛
کل‌کل‌های سیاسی آقایان دست از سر گچساران برنمی‌دارد
۰
کبنا ؛
در دو سال اخیر و همزمان با رد اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون، حوزه انتخابیه گچساران و باشت وارد یک دوره بحران شد. اگر وضعیت به همین صورت ادامه پیدا کند، این حوزه وارد دوره طولانی‌تری از بحران می‌شود که در کوتاه‌مدت قابل حل نخواهد بود.
بحران‌ها از عوامل گوناگونی نشأت می‌گیرند. در این میان، بحران گچساران و باشت ریشه سیاسی دارد. اما ریشه سیاسیِ آن، به معنای تأثیر نگرفتن سایر حوزه‌ها از این بحران نیست. در واقع بدترین نوع بحران همین بحران سیاسی است که در طول زمان و انباشت آن، موجبات بحران‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را نیز در پی خواهد داشت.
پس از خروج تاجگردون از صحنه مجلس شورای اسلامی، سید ناصر حسینی بر کرسی نمایندگی این حوزه انتخابیه نشست. از همان روز اول قابل پیش‌بینی بود که شاخ و شانه کشیدن این دو نفر و لیدرهای آنها را مدتی شاهد خواهیم بود. اما دیگر روشن نبود که تا امروز ادامه خواهد داشت و اینچنین مسأله ایجاد می‌کند.
گفتنی است که در این چند روز ایام تعطیلات نوروز برنامه‌ها و جشن‌هایی در روستاها و شهر گچساران تدارک دیده شده بود که به خاطر این کل‌کل‌های سیاسی با مسائلی چند روبرو شدند. در روستای چاه تلخ، روز اول فروددین برنامه‌ای برگزار شد که تاجگردون در آن حضور پیدا کرد. امروز نیز برنامه‌ای در گچساران با حضور سید ناصر حسینی‌پور برگزار شد و بر اساس گفته‌ها این جشن در تقابل با سایر جشنها برگزار شد. البته برنامه چهارم فروردین در دیل که حواشی تاجگردون مشکلاتی را در روند آن به وجود آورده است. گفتنی است که غلامرضا تاجگردون این دو برنامه اخیر را در صفحه شخصی خود در اینستاگرام استوری کرده بود. اینکه دقیقاً تاجگردون با چه هدف و نیتی این برنامه‌ها را در استوری خود قرار داده است، بر ما پوشیده است. ولی اینگونه برداشت می‌شود که تاجگردون می‌خواهد با این اقدام نشان دهد که من برگزار کننده این برنامه‌ها هستم و یا حداقل در روند اجرای آنها مشازکت داشته‌ام. از سوی دیگر کم‌تحرکی و انفعال سیدناصر حسینی مزید بر علت شده است. در این میان، سوءمدیریت روانبخش دیهیم فرماندار گچساران نیز به این وضعیت دامن زده است. فرمانداریِ دیهیم از همان روزهای نخست نیز معلوم بود که با چنین مسائل و حواشی‌ای همراه است. در شهرستانی که حواشی و سوءمدیریت‌های نماینده مجلس، فرماندار و برخی از سیاسیون آن اینچنین آسیب‌زا است، در این جنگ و جدال سیاسی، تنها کسانی که به معنای واقعی ضرر می‌کنند، شهروندان این حوزه انتخابیه هستند.
در دورانی که تحریم‌های بینالمللی، تورم افسارگسیخته و عدم رشد اقتصادی به شدت بر مردم فشار وارد کرده است، تنها مفر برای مردم در این ایام چنین برنامه‌هایی است که اندکی آنها را از فضای روزمره دور کرده و کمی نشاط و شادی در جامعه ایجاد کند. اما این جدل‌های سیاسی همین اندک امید را از این مردم نیز خواهد گرفت.
تاجگردون و حسینی و طرفدارانشان در جدل‌های سیاسی، یکدیگر را به انواع پرنده‌ها و جنبندگان حواله دادند. دیگر حوزه‌ای از اخلاق نمانده است که در این میان پایمال نشود. آنوقت چطور باید ادعای پایبندی این سیاسیون به اخلاق را پذیرفت؟ چطور باید مردم‌داری و مردم‌مداری آنها را باور کرد؟ وقتی که در جدل‌های سیاسیشان به بی‌رحم‌ترین شکل اخلاق را ذبح می‌کنند؟
در دوران بحران‌های سیاسی، اگر امید اجتماعی وجود داشته باشد، باز هم جامعه به هر صورت به حیات خود ادامه می‌دهد. اما زمانی که این بحران‌ها بر هم انباشت می‌شوند و از سوی دیگر امیدی برای برون‌رفت از آنها نیز وجود نداشته باشد، آن وقت است که جامعه ذره‌ای شده و حالت توده‌وار به خود می‌گیرد. آن زمان باید ترسید. چرا که در جامعه توده‌ای به راحتی قابلیت عوام‌فریبی رشد می‌کند. رشد این قابلیت نیز ارتباط مستقیم و معکوسی با توسعه‌یافتگی دارد.
اشخاص و لیدرهایی که صرفاً به خاطر نام و نشان و منفعت شخصی، نشاط، شادکامی و امید را از مردم می‌گیرند، شاید در وهله اول از رفتارها و جدل‌های سیاسی خود چنین هدفی را نداشته‌اند، اما به صورت ناخواسته جامعه را در بحرانی فرومی‌برند که روزنه‌ای برای برون‌رفت از آن مشاهده نمی‌شود.
اینگونه رفتارها و برخوردهای سیاسی، باعث شده سیاست‌زدگی در این حوزه انتخابیه بیداد کند. در نظریه‌های توسعه اغلب سیاسیت‌زدگی را یکی از آفت‌های توسعه و پیشرفت می‌دانند. پیامد ناخواسته رفتار تاجگردون، انفعال حسینی‌پور و سوءمدیریت دیهیم، همین سیاست‌زدگی و عقب‌گردی است که به تدریج شاهد آن خواهیم بود.
در پی چنین رفتارهایی، سیاست سایه خود را حتی بر جشن‌های نوروزی نیز انداخته است. سایه تاریک سیاست‌زدگی در نهایت موجب رخت بر بستن شادی و دامن زدن به برخوردهای حزبی و طایفه‌ای خواهد شد که همانطور که گفته شد دود آن تنها به چشم مردم و البته مسئولین برگزار کننده چنین مراسماتی خواهد رفت. در واقع هم مردم عطای شرکت در این برنامه‌ها را به لقایشان می‌بخشند و هم مسئولین برگزارکننده دیگر حتی در خیال خود نیز به فکر برگزاری چنین مراسماتی نمی‌افتند و آن موقع است که باید نگران وضعیت این حوزه انتخابیه بود.
در نهایت باید با صراحت گفت که جناب تاجگردون ما متوجه شدیم که شما قهرمان و بتمن و حتی زوروی ما هستید. اصلاً تو بهترین کوهنورد و تک‌تیرانداز جهان هستی. اما اگر ما نخواهیم که دیگر قهرمان داشته باشیم باید این را به که بگوییم؟ البته خطاب به آقای حسینی‌پور نیز باید گفت که شما بدون اینکه کسی از شما بخواهد خود میدان را خالی کردی. چرا که در انفعال شماست که فضا برای چنین جدل‌هایی باز شده است. لطفاً هر دو از صحنه کنار روید تا شاید آرامش به این حوزه انتخابیه برگردد.
البته واضح است که دستگاه‌های نظارتی این حضور و رفتارها را امروز بیش از هر زمان دیگری رصد می‌کنند و در آینده مناسب‌ترین رفتار با شما صورت خواهد گرفت.
بحران‌ها از عوامل گوناگونی نشأت می‌گیرند. در این میان، بحران گچساران و باشت ریشه سیاسی دارد. اما ریشه سیاسیِ آن، به معنای تأثیر نگرفتن سایر حوزه‌ها از این بحران نیست. در واقع بدترین نوع بحران همین بحران سیاسی است که در طول زمان و انباشت آن، موجبات بحران‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را نیز در پی خواهد داشت.
پس از خروج تاجگردون از صحنه مجلس شورای اسلامی، سید ناصر حسینی بر کرسی نمایندگی این حوزه انتخابیه نشست. از همان روز اول قابل پیش‌بینی بود که شاخ و شانه کشیدن این دو نفر و لیدرهای آنها را مدتی شاهد خواهیم بود. اما دیگر روشن نبود که تا امروز ادامه خواهد داشت و اینچنین مسأله ایجاد می‌کند.
گفتنی است که در این چند روز ایام تعطیلات نوروز برنامه‌ها و جشن‌هایی در روستاها و شهر گچساران تدارک دیده شده بود که به خاطر این کل‌کل‌های سیاسی با مسائلی چند روبرو شدند. در روستای چاه تلخ، روز اول فروددین برنامه‌ای برگزار شد که تاجگردون در آن حضور پیدا کرد. امروز نیز برنامه‌ای در گچساران با حضور سید ناصر حسینی‌پور برگزار شد و بر اساس گفته‌ها این جشن در تقابل با سایر جشنها برگزار شد. البته برنامه چهارم فروردین در دیل که حواشی تاجگردون مشکلاتی را در روند آن به وجود آورده است. گفتنی است که غلامرضا تاجگردون این دو برنامه اخیر را در صفحه شخصی خود در اینستاگرام استوری کرده بود. اینکه دقیقاً تاجگردون با چه هدف و نیتی این برنامه‌ها را در استوری خود قرار داده است، بر ما پوشیده است. ولی اینگونه برداشت می‌شود که تاجگردون می‌خواهد با این اقدام نشان دهد که من برگزار کننده این برنامه‌ها هستم و یا حداقل در روند اجرای آنها مشازکت داشته‌ام. از سوی دیگر کم‌تحرکی و انفعال سیدناصر حسینی مزید بر علت شده است. در این میان، سوءمدیریت روانبخش دیهیم فرماندار گچساران نیز به این وضعیت دامن زده است. فرمانداریِ دیهیم از همان روزهای نخست نیز معلوم بود که با چنین مسائل و حواشی‌ای همراه است. در شهرستانی که حواشی و سوءمدیریت‌های نماینده مجلس، فرماندار و برخی از سیاسیون آن اینچنین آسیب‌زا است، در این جنگ و جدال سیاسی، تنها کسانی که به معنای واقعی ضرر می‌کنند، شهروندان این حوزه انتخابیه هستند.
در دورانی که تحریم‌های بینالمللی، تورم افسارگسیخته و عدم رشد اقتصادی به شدت بر مردم فشار وارد کرده است، تنها مفر برای مردم در این ایام چنین برنامه‌هایی است که اندکی آنها را از فضای روزمره دور کرده و کمی نشاط و شادی در جامعه ایجاد کند. اما این جدل‌های سیاسی همین اندک امید را از این مردم نیز خواهد گرفت.
تاجگردون و حسینی و طرفدارانشان در جدل‌های سیاسی، یکدیگر را به انواع پرنده‌ها و جنبندگان حواله دادند. دیگر حوزه‌ای از اخلاق نمانده است که در این میان پایمال نشود. آنوقت چطور باید ادعای پایبندی این سیاسیون به اخلاق را پذیرفت؟ چطور باید مردم‌داری و مردم‌مداری آنها را باور کرد؟ وقتی که در جدل‌های سیاسیشان به بی‌رحم‌ترین شکل اخلاق را ذبح می‌کنند؟
در دوران بحران‌های سیاسی، اگر امید اجتماعی وجود داشته باشد، باز هم جامعه به هر صورت به حیات خود ادامه می‌دهد. اما زمانی که این بحران‌ها بر هم انباشت می‌شوند و از سوی دیگر امیدی برای برون‌رفت از آنها نیز وجود نداشته باشد، آن وقت است که جامعه ذره‌ای شده و حالت توده‌وار به خود می‌گیرد. آن زمان باید ترسید. چرا که در جامعه توده‌ای به راحتی قابلیت عوام‌فریبی رشد می‌کند. رشد این قابلیت نیز ارتباط مستقیم و معکوسی با توسعه‌یافتگی دارد.
اشخاص و لیدرهایی که صرفاً به خاطر نام و نشان و منفعت شخصی، نشاط، شادکامی و امید را از مردم می‌گیرند، شاید در وهله اول از رفتارها و جدل‌های سیاسی خود چنین هدفی را نداشته‌اند، اما به صورت ناخواسته جامعه را در بحرانی فرومی‌برند که روزنه‌ای برای برون‌رفت از آن مشاهده نمی‌شود.
اینگونه رفتارها و برخوردهای سیاسی، باعث شده سیاست‌زدگی در این حوزه انتخابیه بیداد کند. در نظریه‌های توسعه اغلب سیاسیت‌زدگی را یکی از آفت‌های توسعه و پیشرفت می‌دانند. پیامد ناخواسته رفتار تاجگردون، انفعال حسینی‌پور و سوءمدیریت دیهیم، همین سیاست‌زدگی و عقب‌گردی است که به تدریج شاهد آن خواهیم بود.
در پی چنین رفتارهایی، سیاست سایه خود را حتی بر جشن‌های نوروزی نیز انداخته است. سایه تاریک سیاست‌زدگی در نهایت موجب رخت بر بستن شادی و دامن زدن به برخوردهای حزبی و طایفه‌ای خواهد شد که همانطور که گفته شد دود آن تنها به چشم مردم و البته مسئولین برگزار کننده چنین مراسماتی خواهد رفت. در واقع هم مردم عطای شرکت در این برنامه‌ها را به لقایشان می‌بخشند و هم مسئولین برگزارکننده دیگر حتی در خیال خود نیز به فکر برگزاری چنین مراسماتی نمی‌افتند و آن موقع است که باید نگران وضعیت این حوزه انتخابیه بود.
در نهایت باید با صراحت گفت که جناب تاجگردون ما متوجه شدیم که شما قهرمان و بتمن و حتی زوروی ما هستید. اصلاً تو بهترین کوهنورد و تک‌تیرانداز جهان هستی. اما اگر ما نخواهیم که دیگر قهرمان داشته باشیم باید این را به که بگوییم؟ البته خطاب به آقای حسینی‌پور نیز باید گفت که شما بدون اینکه کسی از شما بخواهد خود میدان را خالی کردی. چرا که در انفعال شماست که فضا برای چنین جدل‌هایی باز شده است. لطفاً هر دو از صحنه کنار روید تا شاید آرامش به این حوزه انتخابیه برگردد.
البته واضح است که دستگاه‌های نظارتی این حضور و رفتارها را امروز بیش از هر زمان دیگری رصد می‌کنند و در آینده مناسب‌ترین رفتار با شما صورت خواهد گرفت.
