تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۴۹
کد مطلب : ۴۴۴۴۹۰
روایت دختران موشمی سفلی از مشکلات آموزشی؛
وقتی که دختران دانشآموز به عمق فاجعه میخندند / میگویند دختران ورزش نکنند، نقاشی بکشند! / ترک تحصیل در سایه نبود مشاور
۰
کبنا ؛
روایت یکی از دخترانی که ترک تحصیل کرده است نشان میدهد که اصلیترین علت رها کردن درس و مدرسه، نبود مشاور است؛ او میگوید کسی در مدرسه نبود که به من مشاوره دهد که اصلاً اهمیت تحصیلات و درس و مدرسه چیست؛ کسی نبود به ما بگوید که اصلاً چطور باید درس خواند و مطالعه کردن چه شرایطی نیاز دارد.
به گزارش کبنا، پرواضح است که نقش آموزش و پرورش در رشد و توسعه هر جامعه انکارناپذیر است. تحقیقات مختلف در اغلب کشورهای دنیا نیز نشان داده است که آموزش و پرورش از اصلیترین نهادها در جامعهپذیری است. با این وجود در منطقه زیلایی استان کهگیلویه و بویراحمد وضعیت آموزش آنقدر اسفناک است که گویی این یک نهاد فراموش شده در این منطقه است. در گفتوگویی که امروز با برخی از دختران دانشآموز در روستای موشمی سفلی زیلایی داشتیم، همگی متفقالقول از کمبود تجهیزات و نارساییهای موجود در مدارس گلایه داشتند. در ادامه روایت این دانشآموزان از نظر خوانندگان میگذرد.
یکی از مشکلاتی که این دانشآموزان بر آن تأکید داشتند، نبود تجهیزات ورزشی در مدرسه است. آنها میگویند در مدرسه ما فقط یک توپ فوتبال وجود دارد. اما به دلیل اینکه دیوارهای مدرسه کوتاه است، مانع از ورزش ما میشوند. در این مدرسه حتی طناب، حلقه و سایر وسایل ورزشی هم وجود ندارد.
یکی از این دختران میگوید: «در مدرسه به ما میگویند زشت است که دختر ورزش کند، دختر نباید ورزش کنند و بهتر است که دختران به جای ورزش، نقاشی بکشند!». به گفته آنها علیرغم اینکه معلم ورزش دارند، اما امسال تاکنون کلاً چند جلسه بیشتر در مدرسه حاضر نشده است و این دانشآموزان سال را تقریباً بدون معلم ورزش گذراندهاند.
مدارس از نظر برخورداری از سایر تجهیزات آموزشی نیز با کمبودهای بسیاری مواجه هستند؛ آزمایشگاه ندارند، کلاسها در کانکسهای قدیمی و نامناسب برگزار میشوند؛ این کانکسها در بهار خیلی گرم و در تابستان خیلی سرد هستند، وسایل گرمایشی و سرمایشی مناسب نیز در آنها وجود ندارد. این کانکسها حتی برق نیز ندارند. اینترنت نیز در این منطقه به شدت ضعیف است. به طور کلی کلاسهای درس در موشمی سفلی از کمترین امکانات نیز برخوردار نیستند.
نکته جالب توجه این است که این دانشآموزان، وقتی از مشکلات و کمبودهای مدارس حرف میزنند، میخندند و با خنده از این کمبودها میگویند. در همینجا باید به عمق فاجعه پی برد؛ وقتی که دختران زیلایی به مشکلاتشان میخندند عمق فاجعه خود را نشان میدهد.
علاوه بر این مشکلات که ذکر آنها در بالا رفت، زمانی فاجعه کامل بر ما آشکار میشود که بدانیم دختران این مدارس از نعمت معلم زن نیز برخوردار نیستند؛ به گفتهی این دختران، تمامی معلمانشان مرد هستند. واضح است که یکی از نیازهای اساسی این دانشآموزان معلم زن است. حتی یک معلم پرورشی و مشاور نیز ندارند. آنها میگویند معلم قرآن و دینی ما هم مرد است. پس چه کسی باید به آنها مشاوره دهد؟ دوره نوجوانی یکی از حساسترین دورههای سنی است و دختران در این سن به معلم و مشاوری نیاز دارند تا مسائل مربوط به این دوره سنی را با او در میان بگذارند. اما متأسفانه این کمبودها به شدت احساس میشود.
ترک تحصیل یکی از نمودهای نبود مشاور در مدرسه است؛ روایت یکی از دخترانی که ترک تحصیل کرده است نشان میدهد که اصلیترین علت رها کردن درس و مدرسه، نبود مشاور است؛ او میگوید کسی در مدرسه نبود که به من مشاوره دهد که اصلاً اهمیت تحصیلات و درس و مدرسه چیست؛ کسی نبود به ما بگوید که اصلاً چطور باید درس خواند و مطالعه کردن چه شرایطی نیاز دارد. او میگوید چون اکثرا پدران و مادران ما بیسواد هستند، ما به یک مشاور نیاز داریم که به ما این مسائل را آموزش دهد. گفتنی است که در غیاب مشاور مدرسه، زندگی و آینده بسیاری از این دختران در مسیری قرار میگیرد که باعث سرخوردگی آنها و کور شدن استعدادشان میشود. استعدادهایی که ممکن بود اگر در مسیر درست هدایت شوند، شکوفا شده و آنها را به رشد و بالندگی قابل توجهی برساند. این دختران روایت میکنند که چنین کمبودهایی، خودکشی و خودسوزی برخی از دانشآموزان را به دنبال داشته است.
اندرخور رئیس آموزش و پرورش عشایر استان کهگیلویه و بویراحمد نیز در خصوص این مشکلات گفت: از کمبودهای ما در این مدارس، یکی دبیر زن است؛ در این مدارس، دبیر زن وجود ندارد. او ادامه داد: دبیر مشاور نیز در این مدارس نیست. وی اضافه کرد: کمبود تجهیزات مثل میز، نیمکت، صندلی، وسایل گرمایشی نیز وجود دارد و اگر همت خیرین نبود خیلی از مدارس در این منطقه مشکلات گرمایشی داشت.
اندرخور افزود: ما در این مدراس به تجهیزات نو نیاز داریم. متأسفانه در مدارس عشایری تجهیزاتی نداریم که کلاسها را هوشمند کنیم.
به گزارش کبنا، مدارس که از نیازهای اساسی هر جامعه هستند، در صورتی میتوانند در امر جامعهپذیری به درستی عمل کنند که از تمامی امکانات و تجهیزات لازم برخوردار باشند. در موشمی زیلایی حتماً باید سهمیه معلم زن در نظر گرفته شود، حتماً باید تجهیزات لازم فراهم شود. تا زمانی که چنین امکاناتی فراهم نشود، نمیتوان گفت که آموزش به طور کامل صورت گرفته است. گفتنی است که آموزش دو بال دارد؛ یک) آموزش آشکار؛ دو) آموزش پنهان. محتوای کتابهای درسی آموزش آشکار نامیده میشود و فضای آموزشی، امکانات، جنسیت معلمان و در واقع تمامی موارد دیگر به جز محتوای کتابها، آموزش پنهان را تشکیل میدهند. چیزی که دانشآموزان موشمی سفلی از آن محروم هستند، همین بخش آموزش پنهان است. در اهمیت آموزش پنهان همین نکته کافی است که بدانیم، آموزش آشکار نوک کوه یخی است که تنه آن را آموزش پنهان تشکیل میدهد.
در تمامی دنیا در کنار مدارس، روحانیون و مبلغین مذهبی نیز وجود دارند و نیازهای معنوی و نیاز به آگاهی در مورد بسیاری از مسائل مردمِ منطقه را آنها پاسخ میدهند. اما در موشمی زیلایی، مردم از این نعمت بیبهره هستند. این نیاز در ایران به عنوان یک کشور اسلامی و کهگیلویه و بویراحمد که یکی از استانهای با اعتقادات مذهبی بالا است، بیشتر احساس میشود. گفتنی است که همین روستا، 10 شهید داشته است که نشان از پایبندی آنها به اعتقادات مذهبی و علایق ملی است. اما هماکنون چنین کمبودهایی در نظام آموزشی آنها میتواند پیامدهای ناگواری در پی داشته باشد. مسئولین استانی به کمک رئیس آموزش و پرورش عشایری استان بیایند تا در یک اقدام جمعی مشکل این دانشآموزان حل شود؛ دانشآموزانی که سرمایههای آیندهی این منطقه هستند.
به گزارش کبنا، پرواضح است که نقش آموزش و پرورش در رشد و توسعه هر جامعه انکارناپذیر است. تحقیقات مختلف در اغلب کشورهای دنیا نیز نشان داده است که آموزش و پرورش از اصلیترین نهادها در جامعهپذیری است. با این وجود در منطقه زیلایی استان کهگیلویه و بویراحمد وضعیت آموزش آنقدر اسفناک است که گویی این یک نهاد فراموش شده در این منطقه است. در گفتوگویی که امروز با برخی از دختران دانشآموز در روستای موشمی سفلی زیلایی داشتیم، همگی متفقالقول از کمبود تجهیزات و نارساییهای موجود در مدارس گلایه داشتند. در ادامه روایت این دانشآموزان از نظر خوانندگان میگذرد.
یکی از مشکلاتی که این دانشآموزان بر آن تأکید داشتند، نبود تجهیزات ورزشی در مدرسه است. آنها میگویند در مدرسه ما فقط یک توپ فوتبال وجود دارد. اما به دلیل اینکه دیوارهای مدرسه کوتاه است، مانع از ورزش ما میشوند. در این مدرسه حتی طناب، حلقه و سایر وسایل ورزشی هم وجود ندارد.
یکی از این دختران میگوید: «در مدرسه به ما میگویند زشت است که دختر ورزش کند، دختر نباید ورزش کنند و بهتر است که دختران به جای ورزش، نقاشی بکشند!». به گفته آنها علیرغم اینکه معلم ورزش دارند، اما امسال تاکنون کلاً چند جلسه بیشتر در مدرسه حاضر نشده است و این دانشآموزان سال را تقریباً بدون معلم ورزش گذراندهاند.
مدارس از نظر برخورداری از سایر تجهیزات آموزشی نیز با کمبودهای بسیاری مواجه هستند؛ آزمایشگاه ندارند، کلاسها در کانکسهای قدیمی و نامناسب برگزار میشوند؛ این کانکسها در بهار خیلی گرم و در تابستان خیلی سرد هستند، وسایل گرمایشی و سرمایشی مناسب نیز در آنها وجود ندارد. این کانکسها حتی برق نیز ندارند. اینترنت نیز در این منطقه به شدت ضعیف است. به طور کلی کلاسهای درس در موشمی سفلی از کمترین امکانات نیز برخوردار نیستند.
نکته جالب توجه این است که این دانشآموزان، وقتی از مشکلات و کمبودهای مدارس حرف میزنند، میخندند و با خنده از این کمبودها میگویند. در همینجا باید به عمق فاجعه پی برد؛ وقتی که دختران زیلایی به مشکلاتشان میخندند عمق فاجعه خود را نشان میدهد.
علاوه بر این مشکلات که ذکر آنها در بالا رفت، زمانی فاجعه کامل بر ما آشکار میشود که بدانیم دختران این مدارس از نعمت معلم زن نیز برخوردار نیستند؛ به گفتهی این دختران، تمامی معلمانشان مرد هستند. واضح است که یکی از نیازهای اساسی این دانشآموزان معلم زن است. حتی یک معلم پرورشی و مشاور نیز ندارند. آنها میگویند معلم قرآن و دینی ما هم مرد است. پس چه کسی باید به آنها مشاوره دهد؟ دوره نوجوانی یکی از حساسترین دورههای سنی است و دختران در این سن به معلم و مشاوری نیاز دارند تا مسائل مربوط به این دوره سنی را با او در میان بگذارند. اما متأسفانه این کمبودها به شدت احساس میشود.
ترک تحصیل یکی از نمودهای نبود مشاور در مدرسه است؛ روایت یکی از دخترانی که ترک تحصیل کرده است نشان میدهد که اصلیترین علت رها کردن درس و مدرسه، نبود مشاور است؛ او میگوید کسی در مدرسه نبود که به من مشاوره دهد که اصلاً اهمیت تحصیلات و درس و مدرسه چیست؛ کسی نبود به ما بگوید که اصلاً چطور باید درس خواند و مطالعه کردن چه شرایطی نیاز دارد. او میگوید چون اکثرا پدران و مادران ما بیسواد هستند، ما به یک مشاور نیاز داریم که به ما این مسائل را آموزش دهد. گفتنی است که در غیاب مشاور مدرسه، زندگی و آینده بسیاری از این دختران در مسیری قرار میگیرد که باعث سرخوردگی آنها و کور شدن استعدادشان میشود. استعدادهایی که ممکن بود اگر در مسیر درست هدایت شوند، شکوفا شده و آنها را به رشد و بالندگی قابل توجهی برساند. این دختران روایت میکنند که چنین کمبودهایی، خودکشی و خودسوزی برخی از دانشآموزان را به دنبال داشته است.
اندرخور رئیس آموزش و پرورش عشایر استان کهگیلویه و بویراحمد نیز در خصوص این مشکلات گفت: از کمبودهای ما در این مدارس، یکی دبیر زن است؛ در این مدارس، دبیر زن وجود ندارد. او ادامه داد: دبیر مشاور نیز در این مدارس نیست. وی اضافه کرد: کمبود تجهیزات مثل میز، نیمکت، صندلی، وسایل گرمایشی نیز وجود دارد و اگر همت خیرین نبود خیلی از مدارس در این منطقه مشکلات گرمایشی داشت.
اندرخور افزود: ما در این مدراس به تجهیزات نو نیاز داریم. متأسفانه در مدارس عشایری تجهیزاتی نداریم که کلاسها را هوشمند کنیم.
به گزارش کبنا، مدارس که از نیازهای اساسی هر جامعه هستند، در صورتی میتوانند در امر جامعهپذیری به درستی عمل کنند که از تمامی امکانات و تجهیزات لازم برخوردار باشند. در موشمی زیلایی حتماً باید سهمیه معلم زن در نظر گرفته شود، حتماً باید تجهیزات لازم فراهم شود. تا زمانی که چنین امکاناتی فراهم نشود، نمیتوان گفت که آموزش به طور کامل صورت گرفته است. گفتنی است که آموزش دو بال دارد؛ یک) آموزش آشکار؛ دو) آموزش پنهان. محتوای کتابهای درسی آموزش آشکار نامیده میشود و فضای آموزشی، امکانات، جنسیت معلمان و در واقع تمامی موارد دیگر به جز محتوای کتابها، آموزش پنهان را تشکیل میدهند. چیزی که دانشآموزان موشمی سفلی از آن محروم هستند، همین بخش آموزش پنهان است. در اهمیت آموزش پنهان همین نکته کافی است که بدانیم، آموزش آشکار نوک کوه یخی است که تنه آن را آموزش پنهان تشکیل میدهد.
در تمامی دنیا در کنار مدارس، روحانیون و مبلغین مذهبی نیز وجود دارند و نیازهای معنوی و نیاز به آگاهی در مورد بسیاری از مسائل مردمِ منطقه را آنها پاسخ میدهند. اما در موشمی زیلایی، مردم از این نعمت بیبهره هستند. این نیاز در ایران به عنوان یک کشور اسلامی و کهگیلویه و بویراحمد که یکی از استانهای با اعتقادات مذهبی بالا است، بیشتر احساس میشود. گفتنی است که همین روستا، 10 شهید داشته است که نشان از پایبندی آنها به اعتقادات مذهبی و علایق ملی است. اما هماکنون چنین کمبودهایی در نظام آموزشی آنها میتواند پیامدهای ناگواری در پی داشته باشد. مسئولین استانی به کمک رئیس آموزش و پرورش عشایری استان بیایند تا در یک اقدام جمعی مشکل این دانشآموزان حل شود؛ دانشآموزانی که سرمایههای آیندهی این منطقه هستند.