تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۰۱
کد مطلب : ۴۴۴۱۱۱
کبنا گزارش میدهد؛
رنج بیتوجهی مسئولان بر گردهی مردم یک روستا / درد نبود جاده و مردن بر اثر نیش زنبور / «چلی»؛ اینجا آخر دنیاست
۲
کبنا ؛
چه مادران بارداری که به موقع به بیمارستان نرسیدهاند و هم خود و هم نوزادشان فوت کردهاند. چه جانهایی که اگر راه ارتباطی مناسبی وجود داشت به همین راحتی پرپر نمیشدند. اگر دسترسی به جاده مطلوب وجود داشت، سرنوشت هر یک از این افراد طور دیگری رقم میخورد. اما الأن دست همگی آنها از دنیا کوتاه است.
به گزارش کبنا، کهگیلویه و بویراحمد یکی از استانهای کشور با جمعیت بالای روستایی است. از جمعیت 713 هزار نفری کهگیلویه و بویراحمد، حدود 44 درصد آن در روستاها زندگی میکنند که بیش از ۱۷۰۰ روستا را شامل میشود. با وجود اینکه خدمات قابل قبولی بهویژه در روستاهای استان کهگیلویه و بویراحمد برای مردم در نظر گرفته شده است، اما همچنان برخی از روستاهای استان در مناسبات مربوطه نادیده گرفته شدهاند و کمبود امکانات در آنها بیداد میکند. روستای برمل (چلی) در شمال غرب شهرستان لنده واقع شده و با شهرستان لنده ۳۰ کیلومتر فاصله دارد. روستاهای همجوار آن شامل روستاهای قیام، دلیک، راستکوه، چلی، علمداری و لارب میباشند. درضمن روستای چیلی به عنوان مرکز ثقل رودکوف میباشد. شغل بیشتر مردم رودکوف کشاورزی (برنج کاری) و کشت جو و گندم و یونجه است و دارای باغات سر بهم کشیده می باشد که هر رهگذری را سرمست میکند. به گفتهی ساکنان آن در روستاهای رودکوف حداقل ۲۰ هزار راس گوسفند و ۲ هزار گاو نیز وجود دارد. علاوه بر همهی این مواهبی که در این منطقه وجود دارد، کمبود امکانات آنچنان به اهالی این منطقه آسیب زده و رنجهای متفاوت و عمیقی برای آنها پدید آورده است که دل هر خوانندهای را به درد میآورد.
یکی از مهمترین امکانات برای هر منطقهی مسکونی، جادهها و راههای ارتباطی است. در صورت عدم دسترسی به جاده، دسترسی به بسیاری از موارد ضروری و حداقلها نیز غیرممکن میشود. به گفتهی اهالی روستا، جادهی این روستا که مربوط به 45 سال پیش است، هنوز تکمیل نشده است. با وجود اینکه چند سال پیش زیرساختهای آن طرح ریزی شده بود، نیمهکاره رها شده و در حال حاضر جاده را آب شسته و برده و جاده تبدیل به روخانه شده است.
دهیار روستای برمل (چلی) و رودکوف در گفتوگو با کبنا با اشاره به پل ورودی روستا از سمت روستای قیام به سمت روستای بره مل گفت: این پل کاندیداها و رؤسای جمهور زیادی به خود دیده است، اما همچنان نیمهکاره رها شده است. متأسفانه با کوچکترین بارانی ارتباط ما قطع میشود. چند وقت پیش نیز راه ارتباطی ما قطع میشود، برق نیز قطع شده بود و چند روز نیز آنتن نداشتیم که حتی تماس بگیریم و ارتباط ما با دنیای بیرون به طور کامل قطع شده بود.
وی میگوید: حتی بنیاد علوی هم وارد کار شد اما متأسفانه پیمانکار کار را نیمهکاره رها کرد. وی اضافه کرد: آب این رودخانه در تمام طول سال جاری است و فصلی نیست. نزدیک 17 سال پیش پایههای اولیه پل کار شد، اما دیگه ادامه نیافت. بعد از آن هم رایزنی زیادی کردیم، اما نتیجهای نگرفتیم. حتی تا تهران هم رفتیم. گفتیم روستای برمل و چندین روستای تابعه آن که پنج شهید هم تقدیم کردهاند، با مشکل راه ارتباطی روبهرو است. اما متأسفانه کاری انجام نشد.
وی ادامه داد: با این وجود ما همچنان امید داریم و همچنان پیگیری میکنیم تا این پل را درست کنیم.
حال باید دید این مشکلات ارتباطی چه رنجهایی را بر اهالی این منطقه تحمیل کرده است. به گفتهی اهالی، چندین نفر از مردمی که در این منطقه زندگی کردهاند، به دلیل نبود امکانات فوت کردهاند. گفته میشود برخی بر اثر نیش زنبور و عقرب، چون جاده نداشتهاند نتوانستهاند به موقع به بیمارستان و درمانگاه برسند و به همین راحتی فوت کردهاند. چنین اتفاقی برای بسیاری از افرادی که به امکانات دسترسی دارند و در شهرها و روستاهای نزدیک به شهر زندگی میکنند شاید بسیار تعجببرانگیز باشد، اما در روستای برمل و رودکوف چنین اتفاقاتی انگار تبدیل به پدیدهای عادی شدهاند. از این گذشته، چه مادران بارداری که به موقع به بیمارستان نرسیدهاند و هم خود و هم نوزادشان فوت کردهاند. چه جانهایی که اگر راه ارتباطی مناسبی وجود داشت به همین راحتی پرپر نمیشدند. اگر دسترسی به جاده مطلوب وجود داشت، سرنوشت هر یک از این افراد طور دیگری رقم میخورد. اما الأن دست همگی آنها از دنیا کوتاه است. به همین خاطر است که در نظریههای توسعه، جادهها را از مهمترین مؤلفهها و بسترهای توسعهیافتگی در نظر میگیرند. حال باید پرسید اگر مسئولین نمیتوانند تنها یک جاده را سر و سامان دهند، دقیقاً به چه کاری مشغول هستند؟ چرا باید جان انسانها اینچنین کماهمیت باشد؟
با وجود این مشکلات، بخشی از مردم از این منطقه مهاجرت کردهاند. این در حالی است که امروزه بر مهاجرت معکوس تأکید میشود. در مهاجرت معکوس گفته میشود باید طوری سیاستگذاری کرد که مردم شهر دوباره به روستا برگردند، اما وضعیت برخی از روستاها چنان اسفناک است که اهالی آن حاضرند هر طور که شده از روستای خود بکنند و به حاشیه شهرها پناه بیاورند. در پی آن نیز مسائل و مشکلاتی که حاشیهنشینی پدید میآورد که بحث درباره آن بسیار مفصل است. اما علیرغم این مشکلات، بخشی از مردم همچنان در روستای بره مل و رودکوف زندگی میکنند و با مشکلات موجود دست و پنجه نرم میکنند. با وجود اینکه بسیاری از آنها با مشکلات جسمی و انواع بیماریها روبهرو هستند، خانهی بهداشتی در آن روستاها وجود ندارد.
شغل بسیاری از اهالی این روستاها دامداری است، اما به دلیل نبود همین جاده، عدم دسترسی به علوفه و بیتوجهی دامپزشکی بسیاری از این دامها تلف شدهاند. اهالی روستا میگویند که واکسن دامهای ما به موقع زده نمیشود. یکی از آنها میگوید که 200 دام داشتهام اما الأن 125 دام مانده است و بقیه تلف شدهاند.
آنها میگویند عکس لاشهی دامها را به فرمانداری لنده هم نشان دادیم، اما کسی به ما کمکی نکرده است.
لولههای شکستهی آب در این روستاها که هدررفت بسیار زیادی دارند خود نشان میدهد که مسئولین این منطقه را فراموش کردهاند. خانههای کاهگلی و اغلب در حال تخریب که بعضا برخی از آنها نیز تخریب شدهاند، آنچنان دردآور هستند که گویی به کلی فراموش شدهاند. نبود ابتداییترین امکانات باعث شده است که برخی از دانشآموزان با وجود قبولی در کنکور عطای دانشگاه را به لقایش ببخشند. در حالی که اگر همین افراد به امکانات دسترسی داشتند ممکن بود سرنوشت بسیار متفاوتتری میداشتند. معلوم نیست چند استعداد دیگر باید اینچنین در نطفه خفه شوند تا اندک توجهی به مردم مظلوم این منطقه شود. این در حالی است که اگر تنها راه ارتباطی آن بازسازی میشد ممکن بود حجم مشکلات مردم بسیار کمتر از این میشد.
--------------------------------------------
فیلم و تصاویر از رحمتالله رستگاری
به گزارش کبنا، کهگیلویه و بویراحمد یکی از استانهای کشور با جمعیت بالای روستایی است. از جمعیت 713 هزار نفری کهگیلویه و بویراحمد، حدود 44 درصد آن در روستاها زندگی میکنند که بیش از ۱۷۰۰ روستا را شامل میشود. با وجود اینکه خدمات قابل قبولی بهویژه در روستاهای استان کهگیلویه و بویراحمد برای مردم در نظر گرفته شده است، اما همچنان برخی از روستاهای استان در مناسبات مربوطه نادیده گرفته شدهاند و کمبود امکانات در آنها بیداد میکند. روستای برمل (چلی) در شمال غرب شهرستان لنده واقع شده و با شهرستان لنده ۳۰ کیلومتر فاصله دارد. روستاهای همجوار آن شامل روستاهای قیام، دلیک، راستکوه، چلی، علمداری و لارب میباشند. درضمن روستای چیلی به عنوان مرکز ثقل رودکوف میباشد. شغل بیشتر مردم رودکوف کشاورزی (برنج کاری) و کشت جو و گندم و یونجه است و دارای باغات سر بهم کشیده می باشد که هر رهگذری را سرمست میکند. به گفتهی ساکنان آن در روستاهای رودکوف حداقل ۲۰ هزار راس گوسفند و ۲ هزار گاو نیز وجود دارد. علاوه بر همهی این مواهبی که در این منطقه وجود دارد، کمبود امکانات آنچنان به اهالی این منطقه آسیب زده و رنجهای متفاوت و عمیقی برای آنها پدید آورده است که دل هر خوانندهای را به درد میآورد.
یکی از مهمترین امکانات برای هر منطقهی مسکونی، جادهها و راههای ارتباطی است. در صورت عدم دسترسی به جاده، دسترسی به بسیاری از موارد ضروری و حداقلها نیز غیرممکن میشود. به گفتهی اهالی روستا، جادهی این روستا که مربوط به 45 سال پیش است، هنوز تکمیل نشده است. با وجود اینکه چند سال پیش زیرساختهای آن طرح ریزی شده بود، نیمهکاره رها شده و در حال حاضر جاده را آب شسته و برده و جاده تبدیل به روخانه شده است.
دهیار روستای برمل (چلی) و رودکوف در گفتوگو با کبنا با اشاره به پل ورودی روستا از سمت روستای قیام به سمت روستای بره مل گفت: این پل کاندیداها و رؤسای جمهور زیادی به خود دیده است، اما همچنان نیمهکاره رها شده است. متأسفانه با کوچکترین بارانی ارتباط ما قطع میشود. چند وقت پیش نیز راه ارتباطی ما قطع میشود، برق نیز قطع شده بود و چند روز نیز آنتن نداشتیم که حتی تماس بگیریم و ارتباط ما با دنیای بیرون به طور کامل قطع شده بود.
وی میگوید: حتی بنیاد علوی هم وارد کار شد اما متأسفانه پیمانکار کار را نیمهکاره رها کرد. وی اضافه کرد: آب این رودخانه در تمام طول سال جاری است و فصلی نیست. نزدیک 17 سال پیش پایههای اولیه پل کار شد، اما دیگه ادامه نیافت. بعد از آن هم رایزنی زیادی کردیم، اما نتیجهای نگرفتیم. حتی تا تهران هم رفتیم. گفتیم روستای برمل و چندین روستای تابعه آن که پنج شهید هم تقدیم کردهاند، با مشکل راه ارتباطی روبهرو است. اما متأسفانه کاری انجام نشد.
وی ادامه داد: با این وجود ما همچنان امید داریم و همچنان پیگیری میکنیم تا این پل را درست کنیم.
حال باید دید این مشکلات ارتباطی چه رنجهایی را بر اهالی این منطقه تحمیل کرده است. به گفتهی اهالی، چندین نفر از مردمی که در این منطقه زندگی کردهاند، به دلیل نبود امکانات فوت کردهاند. گفته میشود برخی بر اثر نیش زنبور و عقرب، چون جاده نداشتهاند نتوانستهاند به موقع به بیمارستان و درمانگاه برسند و به همین راحتی فوت کردهاند. چنین اتفاقی برای بسیاری از افرادی که به امکانات دسترسی دارند و در شهرها و روستاهای نزدیک به شهر زندگی میکنند شاید بسیار تعجببرانگیز باشد، اما در روستای برمل و رودکوف چنین اتفاقاتی انگار تبدیل به پدیدهای عادی شدهاند. از این گذشته، چه مادران بارداری که به موقع به بیمارستان نرسیدهاند و هم خود و هم نوزادشان فوت کردهاند. چه جانهایی که اگر راه ارتباطی مناسبی وجود داشت به همین راحتی پرپر نمیشدند. اگر دسترسی به جاده مطلوب وجود داشت، سرنوشت هر یک از این افراد طور دیگری رقم میخورد. اما الأن دست همگی آنها از دنیا کوتاه است. به همین خاطر است که در نظریههای توسعه، جادهها را از مهمترین مؤلفهها و بسترهای توسعهیافتگی در نظر میگیرند. حال باید پرسید اگر مسئولین نمیتوانند تنها یک جاده را سر و سامان دهند، دقیقاً به چه کاری مشغول هستند؟ چرا باید جان انسانها اینچنین کماهمیت باشد؟
با وجود این مشکلات، بخشی از مردم از این منطقه مهاجرت کردهاند. این در حالی است که امروزه بر مهاجرت معکوس تأکید میشود. در مهاجرت معکوس گفته میشود باید طوری سیاستگذاری کرد که مردم شهر دوباره به روستا برگردند، اما وضعیت برخی از روستاها چنان اسفناک است که اهالی آن حاضرند هر طور که شده از روستای خود بکنند و به حاشیه شهرها پناه بیاورند. در پی آن نیز مسائل و مشکلاتی که حاشیهنشینی پدید میآورد که بحث درباره آن بسیار مفصل است. اما علیرغم این مشکلات، بخشی از مردم همچنان در روستای بره مل و رودکوف زندگی میکنند و با مشکلات موجود دست و پنجه نرم میکنند. با وجود اینکه بسیاری از آنها با مشکلات جسمی و انواع بیماریها روبهرو هستند، خانهی بهداشتی در آن روستاها وجود ندارد.
شغل بسیاری از اهالی این روستاها دامداری است، اما به دلیل نبود همین جاده، عدم دسترسی به علوفه و بیتوجهی دامپزشکی بسیاری از این دامها تلف شدهاند. اهالی روستا میگویند که واکسن دامهای ما به موقع زده نمیشود. یکی از آنها میگوید که 200 دام داشتهام اما الأن 125 دام مانده است و بقیه تلف شدهاند.
آنها میگویند عکس لاشهی دامها را به فرمانداری لنده هم نشان دادیم، اما کسی به ما کمکی نکرده است.
لولههای شکستهی آب در این روستاها که هدررفت بسیار زیادی دارند خود نشان میدهد که مسئولین این منطقه را فراموش کردهاند. خانههای کاهگلی و اغلب در حال تخریب که بعضا برخی از آنها نیز تخریب شدهاند، آنچنان دردآور هستند که گویی به کلی فراموش شدهاند. نبود ابتداییترین امکانات باعث شده است که برخی از دانشآموزان با وجود قبولی در کنکور عطای دانشگاه را به لقایش ببخشند. در حالی که اگر همین افراد به امکانات دسترسی داشتند ممکن بود سرنوشت بسیار متفاوتتری میداشتند. معلوم نیست چند استعداد دیگر باید اینچنین در نطفه خفه شوند تا اندک توجهی به مردم مظلوم این منطقه شود. این در حالی است که اگر تنها راه ارتباطی آن بازسازی میشد ممکن بود حجم مشکلات مردم بسیار کمتر از این میشد.
--------------------------------------------
فیلم و تصاویر از رحمتالله رستگاری