تاریخ انتشار
چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۴۸
کد مطلب : ۴۴۱۶۵۵
کبنا گزارش میدهد؛
بخش اول) نگاهی انتقادی به عملکرد سازمان صنعت، معدن و تجارت استان کهگیلویه و بویراحمد / چرا سخنان وزیر صنعت، معدن و تجارت در استان کهگیلویه و بویراحمد بیش از یک دقیقه طول نکشید؟
۱
کبنا ؛
پس از انقلاب اسلامی، تلاشهای بسیار مثمر ثمری در حوزه صنعت، معدن و تجارت در کل کشور صورت گرفت. اما در برخی از استانهای کشور همچون استان کهگیلویه و بویراحمد، به دلیل ضعف مدیریتی در استان، این حوزه تاکنون رشد چندانی نداشته است. البته در تمام چهار دهه پس از انقلاب وضعیت صنعت و معدن در استان کهگیلویه و بویراحمد به وضعیت امروزی دچار نبوده است. عمده ضعف صنعت، معدن و تجارت در استان کهگیلویه و بویراحمد مربوط به یک دهه اخیر است. حال باید پرسید در سازمان صنعت و معدن استان کهگیلویه و بویراحمد چه میگذرد که به چنین وضعیتی دچار شدهایم؟ چرا با وجود تمامیِ خدماتی که نظام جمهوری اسلامی برای کل کشور در حوزه صنعت و معدن در نظر گرفته است و نیز با وجود تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری در خصوص رشد و رونق تولید و صنعت در کشور، مدیران این سازمان در استان کهگیلویه و بویراحمد نتوانستهاند تلاشی جدی برای راهاندازی صنعت بزرگ در این استان به کار ببندند.
آن زمان که سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور کشور به استان کهگیلویه وبویراحمد سفر کرد، یکی از وزرای همراه ایشان، وزیر صنعت، معدن و تجارت بود. اگر مخاطبان دقت کرده باشند، صحبتهای وزیر صنعت شاید یک دقیقه نیز طول نکشید. دلیل آن هم روشن است؛ استان کهگیلویه و بویراحمد در حوزهی صنعت حرفی برای گفتن ندارد.
متأسفانه تابهحال کاری جدی در حوزهی صنعت و معدن این استان صوت نگرفته است؛ اوج این اهمالکاری را در یک دهه اخیر میتوان مشاهده کرد. در ده سال اخیر که هشت سال آن آقای دیودیده رئیس بوده و در دو سال اخیر که آقای سالار حسینپور بوده است، گویی در این ده سال سازمان صنعت و معدن در استان تعطیل است. وضعیت به گونهای است که اغلبِ درهای اتاقهای این سازمان کار عملی و جدی در آن وجود ندارد؛ گویی این سازمان در استان کهگیلویه و بویراحمد توانایی کارهای بزرگ را ندارد.
به طور کلی این سازمان در حوزه بازرگانی 40 هزار صنف دارد. نیمی از آنها در حوزه توزیع هستند و نیم دیگر در حوزه تولید. گل سرسبد در حوزه تولید، لباس مدارس و لباس محلی و اخیراً هم جوشکاری و کابینتسازی است. حال حساب کنید تجارت و بازرگانی در این استان به چه وضعیت اسفباری دچار شده است.
اما در حوزه معدن این سازمان چه دستاوردهایی داشته است؟ در زمان آقای دیودیده یک سازمان به نام سازمان زمینشناسی که زیرمجموعه وزارت خانه صنعت، معدن و تجارت است، یک شعبه از آن در استان کهگیلویه و بویراحمد راهاندازی شد. سازمان زمینشناسی که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و یکی از بخشهای اصلی و اساسی در این سازمان است، الأن بیش از 5 سال است که عملاً در استان ما تعطیل است. هیچکس هم توجهی ندارد به اینکه این سازمان در استان کهگیلویه و بویراحمد در حال کاری جدی نیست.
در سازمان زمین شناسی در کل کشور، موضوعی به نام ژئوفیزیک هوایی وجود دارد؛ بر اساس آن یک نقشهبرداری هوایی از استان به دست میدهند. سپس آن را تجزیه و تحلیل میکنند و با 99/99 درصد یقین میگویند در استان کهگیلویه و بویراحمد این معادن را دارید با این حجم از ذخایر. استان کهگیلویه و بویراحمد تنها استان در کشور است که این موضوع در آن صورت نگرفته است.
در حوزه معدن، تنها چند معدن فعال در استان داریم که در آنها نیز متأسفانه که صرفاً خامفروشی صورت میگیرد. جای سؤال است که چرا تاکنون فکری به حال عبور از خامفروشی نشده است.
مهمتر از همه کل سرمایهگذاریِ چهار دههی اخیر در معدن استان کهگیلویه و بویراحمد به اندازه یک طرح فولاد در استان کرمان نبوده است. چه کسی باید پاسخگو باشد؟
گفتنی است کهگیلویه و بویراحمد یکی از استانهای پرظرفیت در زمینه معادن است. معادن پتانسیل کمک به خروج استان از بنبست اقتصادی را دارند؛ چرا که امروزه بر نقش توسعه معادن در اشتغالزایی تأکید بسیاری شده است. در استان کهگیلویه و بویراحمد بیشتر معادنی همچون سیمان، مرمریت، آهک، گچ، سنگ لاشه، مارن، شن، ماسه، فسفات، بوکسیت و سلستین وجود دارد. به طور کلی، کهگیلویه و بویراحمد از نظر معادن در حوزه رسوبی غیرفلزی قرار داشته و پتانسیلهای خوبی در این حوزه دارد. بر اساس گفتهی سالار حسینپور رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت کهگیلویه و بویراحمد در تاریخ 15 تیر 1399 بهرهبرداریِ مناسب از این معادن سبب میشود که علاوه بر اشتغالزایی، میزان صادرات استان نیز افزایش یافته و توسعه اقتصادی به همراه داشته باشد. اما باید دید که آیا تاکنون چنین چیزی صورت پذیرفته است یا خیر؟
چهارمین معدن نیترات دنیا در بخش دیشموک کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد و از این حیث ایران را در جمع کشورهای دارای این ماده معدنی راهبردی قرار داده و سلستین، بوکسیت، سنگ گچ، مواد اولیه سیمان و مواد اولیه آجر و مصالح ساختمانی از جمله معادن این استان است. با وجود این همه ظرفیت در حوزه معدن در استان کهگیلویه و بویراحمد، اگر هنوز وضعیت بیکاری در این استان غیرقابل قبول است، متهم ردیف اول را باید ضعف مدیریتی دانست. چرا که اگر چنین ظرفیتهایی در استانهای دیگرِ کشور وجود داشت، میزان بیکاری یک رقمی شده بود. حتی با وجود اینکه دیشموک چهارمین معدن نیترات در دنیا را دارد، موضوع خودکشیها در آن برای بارهای متوالی سر تیتر اخبار بوده است. اگر از این همه نعمت خدادای به درستی استفاده میشد، آیا باز هم شاهد بیکاری در استان و خودکشی در دیشموک بودیم؟ سؤالی که باید مدیران صنعت و معدن استان به آن پاسخ دهند.
و اما در حوزه صنعت، کل پروانههای صادر شده در حوزهی صنعت در استان کهگیلویه و بویراحمد تا به حال حدود 500 مورد بوده است. مثلاً شهرکت صنعتی گچساران یکی از شهرکهای خوب ماست. اما پرنده هم در آن پر نمیزند. در میانگین کشوری روزانه ده واحد صنعتی در میانگین کشوری راه اندازی شده است. در حالی که در استان ما هر 30 تا 33 روز یک واحد صنعتی افتتاح شده است. اغلب آنها هم واحدهای صنعتی از قبیل واحد صنعتی تیرچه و بلوک در فلان روستا بوده است که 70 تا 80 درصد از این موارد است. اغلب واحدهای صنعتی در استان کهگیلویه و بویراحمد در همین سطح واحدهای خرد هستند و در این استان در حوزهی واحدهای صنعتی بزرگ تاکنون کار در خور توجهی انجام نگرفته است. در واقع کل شرکتهای صنعتی این استان، یک کارخانه آجر در دهدشت است و دو کارخانه سیمان، شرکت سینره و یک شرکت روغن در گچساران. ماحصل صنعت استان کهگیلویه و بویراحمد نیز همین است که گفته شد.
حال باید پرسید که چرا با وجود این همه ظرفیت خدادای، استان کهگیلویه و بویراحمد باید در چنین موضع ضعفی قرار داشته باشد؟ اگر ضعف در مدیریت این سازمان نیست، پس از کجاست؟
کبنا نیوز آمادگی آن را دارد که پاسخهای رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان را نیز منتشر کند. همانگونه که در نوشتههای پیشین نیز اشاره شد، هدف از این نوشتههای انتقادی، صرفاً روشنگری نسبت به وضعیت موجود به عنوان چراغ راهی برای آینده و پایان دادن به رویههای نادرست است.
آن زمان که سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور کشور به استان کهگیلویه وبویراحمد سفر کرد، یکی از وزرای همراه ایشان، وزیر صنعت، معدن و تجارت بود. اگر مخاطبان دقت کرده باشند، صحبتهای وزیر صنعت شاید یک دقیقه نیز طول نکشید. دلیل آن هم روشن است؛ استان کهگیلویه و بویراحمد در حوزهی صنعت حرفی برای گفتن ندارد.
متأسفانه تابهحال کاری جدی در حوزهی صنعت و معدن این استان صوت نگرفته است؛ اوج این اهمالکاری را در یک دهه اخیر میتوان مشاهده کرد. در ده سال اخیر که هشت سال آن آقای دیودیده رئیس بوده و در دو سال اخیر که آقای سالار حسینپور بوده است، گویی در این ده سال سازمان صنعت و معدن در استان تعطیل است. وضعیت به گونهای است که اغلبِ درهای اتاقهای این سازمان کار عملی و جدی در آن وجود ندارد؛ گویی این سازمان در استان کهگیلویه و بویراحمد توانایی کارهای بزرگ را ندارد.
به طور کلی این سازمان در حوزه بازرگانی 40 هزار صنف دارد. نیمی از آنها در حوزه توزیع هستند و نیم دیگر در حوزه تولید. گل سرسبد در حوزه تولید، لباس مدارس و لباس محلی و اخیراً هم جوشکاری و کابینتسازی است. حال حساب کنید تجارت و بازرگانی در این استان به چه وضعیت اسفباری دچار شده است.
اما در حوزه معدن این سازمان چه دستاوردهایی داشته است؟ در زمان آقای دیودیده یک سازمان به نام سازمان زمینشناسی که زیرمجموعه وزارت خانه صنعت، معدن و تجارت است، یک شعبه از آن در استان کهگیلویه و بویراحمد راهاندازی شد. سازمان زمینشناسی که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و یکی از بخشهای اصلی و اساسی در این سازمان است، الأن بیش از 5 سال است که عملاً در استان ما تعطیل است. هیچکس هم توجهی ندارد به اینکه این سازمان در استان کهگیلویه و بویراحمد در حال کاری جدی نیست.
در سازمان زمین شناسی در کل کشور، موضوعی به نام ژئوفیزیک هوایی وجود دارد؛ بر اساس آن یک نقشهبرداری هوایی از استان به دست میدهند. سپس آن را تجزیه و تحلیل میکنند و با 99/99 درصد یقین میگویند در استان کهگیلویه و بویراحمد این معادن را دارید با این حجم از ذخایر. استان کهگیلویه و بویراحمد تنها استان در کشور است که این موضوع در آن صورت نگرفته است.
در حوزه معدن، تنها چند معدن فعال در استان داریم که در آنها نیز متأسفانه که صرفاً خامفروشی صورت میگیرد. جای سؤال است که چرا تاکنون فکری به حال عبور از خامفروشی نشده است.
مهمتر از همه کل سرمایهگذاریِ چهار دههی اخیر در معدن استان کهگیلویه و بویراحمد به اندازه یک طرح فولاد در استان کرمان نبوده است. چه کسی باید پاسخگو باشد؟
گفتنی است کهگیلویه و بویراحمد یکی از استانهای پرظرفیت در زمینه معادن است. معادن پتانسیل کمک به خروج استان از بنبست اقتصادی را دارند؛ چرا که امروزه بر نقش توسعه معادن در اشتغالزایی تأکید بسیاری شده است. در استان کهگیلویه و بویراحمد بیشتر معادنی همچون سیمان، مرمریت، آهک، گچ، سنگ لاشه، مارن، شن، ماسه، فسفات، بوکسیت و سلستین وجود دارد. به طور کلی، کهگیلویه و بویراحمد از نظر معادن در حوزه رسوبی غیرفلزی قرار داشته و پتانسیلهای خوبی در این حوزه دارد. بر اساس گفتهی سالار حسینپور رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت کهگیلویه و بویراحمد در تاریخ 15 تیر 1399 بهرهبرداریِ مناسب از این معادن سبب میشود که علاوه بر اشتغالزایی، میزان صادرات استان نیز افزایش یافته و توسعه اقتصادی به همراه داشته باشد. اما باید دید که آیا تاکنون چنین چیزی صورت پذیرفته است یا خیر؟
چهارمین معدن نیترات دنیا در بخش دیشموک کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد و از این حیث ایران را در جمع کشورهای دارای این ماده معدنی راهبردی قرار داده و سلستین، بوکسیت، سنگ گچ، مواد اولیه سیمان و مواد اولیه آجر و مصالح ساختمانی از جمله معادن این استان است. با وجود این همه ظرفیت در حوزه معدن در استان کهگیلویه و بویراحمد، اگر هنوز وضعیت بیکاری در این استان غیرقابل قبول است، متهم ردیف اول را باید ضعف مدیریتی دانست. چرا که اگر چنین ظرفیتهایی در استانهای دیگرِ کشور وجود داشت، میزان بیکاری یک رقمی شده بود. حتی با وجود اینکه دیشموک چهارمین معدن نیترات در دنیا را دارد، موضوع خودکشیها در آن برای بارهای متوالی سر تیتر اخبار بوده است. اگر از این همه نعمت خدادای به درستی استفاده میشد، آیا باز هم شاهد بیکاری در استان و خودکشی در دیشموک بودیم؟ سؤالی که باید مدیران صنعت و معدن استان به آن پاسخ دهند.
و اما در حوزه صنعت، کل پروانههای صادر شده در حوزهی صنعت در استان کهگیلویه و بویراحمد تا به حال حدود 500 مورد بوده است. مثلاً شهرکت صنعتی گچساران یکی از شهرکهای خوب ماست. اما پرنده هم در آن پر نمیزند. در میانگین کشوری روزانه ده واحد صنعتی در میانگین کشوری راه اندازی شده است. در حالی که در استان ما هر 30 تا 33 روز یک واحد صنعتی افتتاح شده است. اغلب آنها هم واحدهای صنعتی از قبیل واحد صنعتی تیرچه و بلوک در فلان روستا بوده است که 70 تا 80 درصد از این موارد است. اغلب واحدهای صنعتی در استان کهگیلویه و بویراحمد در همین سطح واحدهای خرد هستند و در این استان در حوزهی واحدهای صنعتی بزرگ تاکنون کار در خور توجهی انجام نگرفته است. در واقع کل شرکتهای صنعتی این استان، یک کارخانه آجر در دهدشت است و دو کارخانه سیمان، شرکت سینره و یک شرکت روغن در گچساران. ماحصل صنعت استان کهگیلویه و بویراحمد نیز همین است که گفته شد.
حال باید پرسید که چرا با وجود این همه ظرفیت خدادای، استان کهگیلویه و بویراحمد باید در چنین موضع ضعفی قرار داشته باشد؟ اگر ضعف در مدیریت این سازمان نیست، پس از کجاست؟
کبنا نیوز آمادگی آن را دارد که پاسخهای رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان را نیز منتشر کند. همانگونه که در نوشتههای پیشین نیز اشاره شد، هدف از این نوشتههای انتقادی، صرفاً روشنگری نسبت به وضعیت موجود به عنوان چراغ راهی برای آینده و پایان دادن به رویههای نادرست است.