تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۰۷
کد مطلب : ۴۴۱۰۳۷
کبنانیوز از آسیب‌پذیری دختران مورزرد زیلایی استان کهگیویه و بویراحمد گزارش می‌دهد

معادله نبود زیرساخت‌ها و آسیب پذیری دختران مورزرد زیلایی؛ از ترک تحصیل تا ازدواج زودهنگام

۱
معادله نبود زیرساخت‌ها و آسیب پذیری دختران مورزرد زیلایی؛ از ترک تحصیل تا ازدواج زودهنگام
کبنا ؛
معمولاً اعضای جوامع مختلف در دو دسته‌ی اکثریت و اقلیت تعریف می‌شوند. در زبان ریاضی اکثریت به معنای تعداد بیشر و اقلیت به معنای تعداد کمتر است. اما بر خلاف تعریف ریاضی، اقلیت و اکثریت در نگاه اجتماعی، معنای اقلیت و اکثریت را میزان برخورداری از قدرت مشخص می‌کند؛ یعنی اکثریت از قدرت بیشتر و اقلیت از قدرت کمتری برخوردار هستند، حتی اگر تعداد عددیِ اقلیت بیشتر باشد. به عنوان مثال، جمعیت سیاهان حتی اگر در بعضی از کشورها بیشتر از سفیدپوستان باشد، در اقلیت قرار دارند. در جامعه ایران، مردان 51 درصد و زنان 49 درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند، هر چند تفاوت ناچیزی بین زنان و مردان وجود دارد و جمعیت مردان تنها 2 درصد بیشتر از زنان است، اما تفاوت در میزان قدرت مردان و زنان در برخی از نقاط کشور زنان را تبدیل به اقلیت کرده است. در دهستان زیلایی با جمعیتی حدود ۱۵ هزار نفر که در فاصله ۱۵۰ کیلومتری یاسوج مرکز کهگیلویه و بویراحمد واقع شده است، زنان هر چند در برخی از امورات روزمره نقش اصلی را بر عهده دارند، اما در مهم‌ترین بخش زندگی یعنی حق تعیین سرنوشت خود، از قدرت بهره‌ای ندارند؛ همین آن‌ها را تبدیل به نسلی سخت‌کوش و اقلیت نموده است. میزان برخورداری این منطقه از امکانات و زیرساخت‌های دولتی نقش مهمی در این معادله دارد؛ در منطقه‌‌ی مورزرد زیلایی به دلیل نبود زیرساخت‌های آموزشی اغلب دختران تا کلاس ششم توانایی تحصیل دارند. دخترانی که در پی نبود امکانات آموزشی مجبور به ترک تحصیل می‌شوند بعد از مدتی تن به ازدواج نیز می‌دهند. در بازدیدی که از زیلایی داشتیم، برخی از دختران در سن 12 سالگی، برخی 15 و 16 ازدواج می‌‌کردند. زن 50 ساله‌ای دختری 37 ساله داشت یعنی اختلاف سنی او با دخترش تنها 13 سال بود؛ دختر همین مادرِ 37 ساله نیز 21 سالش بود؛ دو دختر دیگرش نیز ازوداج کرده بودند. این چرخه همچنان ادامه دارد. اما باید یک زمانی این چرخه را قطع کرد؛ چه بهتر که آن زمان همین امروز باشد؛ چرا باید گذاشت که یک انسانِ از روی جبر ساخته شده، قربانی این رسم شود. رسمی که منشأ آن کمبود امکاناتی است که وظیفه‌ی دولت است. معادله به این‌صورت است که کم‌کاری دولت در فراهم کردن زیرساخت‌های دولتی، منجر به ترک تحصیل، و ترک تحصیل نیز منجر به ازدواج در سنین پایین شده است.
این دختران زیر بار سنگین فشارهای زندگی و سایر فشارها و مسئولیت‌هایی بوده اند که علیرغم سن کم‌شان متحمل شده‌اند. خیلی از این زنان دست هایشان پینه بسته است، این زنان مجبور به دامداری، چوپانی در هوای سرد و مسافت های زیاد، با مشقت های این کار مردانه هستند. آب آوردن از چشمه نیز وظیفه زنان است، در واقع بار سنگینی بر دوش این زنان است و عمده کارهای منزل را بالاجبار انجام می دهند.  سرمنشأ اصلیِ این مشکلات نبود امکانات دولتی و کمبود فعالیت های فرهنگی در این مناطق است است، آن‌ها را از دوره‌ی سنیِ جوانی محروم کرده است؛ برخی از این دختران از دوره‌ی سنیِ کودکی و برخی نوجوانی با پرشی تحمیل‌شده پا به دوره میانسالی گذاشته و برخی دیگر نیز مستقیماً پیر شده‌اند. زندگی که روی ناخوش خود را به این دختران نشان داده است، بسیاری از آن‌ها از آینده‌ی مطلوبی که ممکن بود در انتظارشان باشد محروم کرده است. چرا که ممکن است در بین همین دخترانی که ترک تحصیل‌شان داده‌اند ممکن است استعدادهایی وجود داشته است که در نطفه خفه شده‌اند. در حالی که اگر به این استعدادها توجه می‌شد هم صاحب آن استعداد می‌توانست بهره و لذت بیشتری از زندگی ببرد و هم اعضای جامعه به طور کلی می‌توانستند از فواید آن بهره ببرند.

مسافت بسیار دور مدارس مارگون تا مورزرد زیلایی که بیش از یک و نیم ساعت و گاهاً تا 2 الی 3 ساعت است نیز دختران را از ادامه‌ی تحصیل در مدارس شهر مارگون دلسرد می‌کند. امری که ازوداج زودرس را بر این دختران تحمیل می‌کند می‌تواند پیامدهای بسیاری در پی داشته باشد. این در حالی است که فرزندان مورزرد زیلایی استعداد منحصر به فرد دارند. در یکی از روستاها به نام روستای آب بلوط بیش از 16 نفر از فرزندان این روستای چند خانواری دارای مدرک کارشناسی و مقاطع بالاتر داشتند. برخی از والدین از استعداد بالای فرزندان‌شان سخن می‌گفتند و بیان می‌کردند که دخترم استعداد خوبی داشت، هنگام درس خواندن.
محسن فروزان کارشناس ارشد روانشناسی درباره پیامدهای ازدواج زودهنگام در گفت‌وگو با کبنا گفت: ازدواج زودهنگام را اگر بخواهیم از دیدگاه روانشناسی مورد بررسی قرار دهیم به دلیل آغاز شکل‌گیری هویت در نوجوانان، فرد هنوز به ثبات فکری و هیجانی نرسیده و نمی‌داند از خود و دنیا می‌خواهد. قطعا در چنین شرایطی نمی‌تواند در انتخاب همسر به درستی عمل کند و تصمیم بگیرد. این افراد بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترک، وقتی  وارد  دنیای بزرگسالی می‌شوند تمام تصورات نوجوانی‌شان تغییر کرده و سلیقه و نظرشان در مورد ازدواج هم متفاوت می‌شود. یعنی ازدواج زودهنگام ممکن است باعث شود رضایت زناشویی فرد در آینده کاهش یابد و منجر به اختلافات زناشویی وگاهی هم طلاق شود. اگر یک نمونه‌گیری تصادفی بین افرادی که زندگی مشترک آن‌ها منجر به طلاق شده بگیریم درصدی از این افراد کسانی هستند که در سنین پایین تصمیم به ازدواج گرفته‌اند. از طرف دیگر وقتی که زوجین در سن پایین ازدواج کنند و بچه‌دار شوند، بلوغ کافی برای تربیت فرزند را هم ندارند و بنابراین هم خود و هم فرزندانشان دچار مشکلاتی خواهند شد.
حمیده دهقانی جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل زنان نیز در مورد پیامدهای ترک تحصیل و ازدواج زودهنگام در گفت‌وگو با کبنا گفت: این ازوداج‌ها که اغلب در مناطق محروم اتفاق می‌افتند دو دسته پیامد کلی دارند؛ نخستین پیامد آن آثار فیزیولوژیک است. میزان عفونت‌های زنانه و سقط جنین در این سنین معمولاً بیشتر است. همچنین این زنان زودتر به تحلیل می‌روند و پیری زودرس در بین آن‌ها بیشتر از دیگر زنان است. بعلاوه در نسبت با دیگر زنان معمولاً آمار مرگ و میر در آنها بالاتر است.
به گفته‌ی دهقانی این پدیده پیامدهای اجتماعی بسیاری نیز در پی دارد؛ این زنان معمولاً از تمامی مزایای اجتماعی محروم می‌شوند. امکان ورود به شغل را معمولا به طور کامل از دست می‌دهند. این زنان اگر به هر دلیلی بی‌سرپرست شوند چون مهارت شغلی برای کسب درآمد ندارند، تبدیل به آسیب‌پذیرترین اقشار اجتماعی می‌شوند. این زنان مستعد خشونت خانوادگی نیز هستند و معمولاً از طرف همسرانشان به انواع مختلف مورد استثمار قرار می‌گیرند. اما مهمترین پیامدی که این ازدواج‌ها می‌تواند داشته باشد انتقال بین نسلی انواع آسیب‌ها است.
همه‌ی این موارد پیامد کم‌کاری بعضی دستگاه‌ها در انواع زیرساخت‌هاست که مهم‌ترین آن نبود زیرساخت آموزشی است. همان‌طور که در دین اسلام نیز بارها تأکید شده ازدواج یک امر و یک سنت پسندیده است، اما کم‌کاری مسئولین دولتی به ویژه بخش‌های فرهنگی همچون اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و بخش اجتماعی استانداری، باعث پیامدهای ناگواری برای ازدواج در سنین شده‌اند. اگر مدیر کل امور اجتماعی استانداری کهگیلویه و بویراحمد و سایر مسئولان استانداری مرتبط جز حرف‌های دهن پرکن، دست به اقدام می‌زد و اقدامات اثرگذار فرهنگی در این منطقه انجام می‌داد حال با چنین پدیده‌هایی روبرو نبودیم. مدیرکل امور اجتماعی استانداری توضیح دهد چرا منطقه‌ی مورزرد زیلایی باید در چنین شرایطی به سر ببرد. مدیرکل اداره ارشاد استان کهگیلویه و بویراحمد نیز در صف متهمین این قضیه قرار دارد و باید پاسخگو باشد. کم‌کاری مسئولین در دولت‌های مختلف بر افکار عمومی پوشیده نیست، اما چرا نهاد مردم‌نهاد نیز به این منطقه ورود نکرده و اقدام ملموسی انجام نداده‌اند؟ اگر هم اقدامی صورت گرفته صرفاً نقش مسکن را داشته و اثر مثبت بلندمدت نداشته‌اند. از استاندار کهگیلویه و بویراحمد تقاضا می‌شود ورود جدی به این بخش از استان داشته باشند.
نام شما

آدرس ايميل شما

صبحانه‌ای با طعم روحانی در دولت رئیسی

صبحانه‌ای با طعم روحانی در دولت رئیسی

ضرغامی گویا بنا بر ترک عادت صبحانه‌های سیاسی‌اش ندارد؛ حتی حالا که در مقام وزارت میراث ...
معلم نان ندارد، آموزش رمق ندارد

معلم نان ندارد، آموزش رمق ندارد

پنج میلیون و 800هزار تومان؛ متوسط حقوق فرهنگیان در سال 99. دریافتی‌ای که به گفته رئیس ...
خاتمی و کروبی پس از سال‌ها روی جلد آمدند

خاتمی و کروبی پس از سال‌ها روی جلد آمدند

مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی پس از یازده سال در نشست‌های جداگانه سخنرانی کردند که بازتاب‌های ...
1