تاریخ انتشار
شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۱۵
کد مطلب : ۴۳۹۱۶۵
سیری اجمالی در کارنامۀ فرهنگی آقا میر احمد تقوی مقدم؛

قسمت پایانی) حدیث بندگی و آزادگی /آمیراحمد تقوی و آداب ناصواب

۱
قسمت پایانی) حدیث بندگی و آزادگی /آمیراحمد تقوی و آداب ناصواب
کبنا ؛دکتر سید مصطفی تقوی پژوهشگر تاریخ در مقاله‌ای کارنامه فرهنگی آقا میراحمد تقوی‌مقدم را مورد بررسی قرار داد که این مقاله در چند قسمت تقدیم خوانندگان می‌شود.
به گزارش کبنا، در قسمت اول و دوم و سوم این مقاله پیرامون تحصیلات، سفر به نجف، اخلاص در بندگی، ویژگی‌های علمی، معنوی و سیر و سلوک این عالم ربانی مطالبی و نقش آقا میراحمد تقوی‌مقدم در تأسیس حوزه علمیه و آشنایی مردم با انقلاب اسلامی مطالبی آمده بود و در قسمت چهارم این مقاله به فعالیت‌های آمیر احمد تقوی‌مقدم در برداشتن آداب‌های نادرست و حضور او در دفاع مقدس پرداخته شده است که در ادامه آن را می‌خوانید.
بیشتر بخوانید:

قسمت اول؛ عدم ارتزاق از وجوهات شرعی

قسمت دوم ) پاسخ جالب آمیر احمد تقوی به خاتمی رئیس جمهور / قادر به فیصلۀ چنین معضلاتی

قسمت سوم ) ساواک و آمیراحمد تقوی / چماق به دستان دیروز چگونه انقلابی شدند

13. دستاوردهای حوزۀ علمیه ولی‌عصر عج
آمیر احمد پس از پیروزی انقلاب نیز همت و تلاش خود را اولاً متوجه‌ تأسیس و استقرار نهادهای انقلابی جمهوری اسلامی در کهگیلویه و ثانیاً جلب توجه اولیای امور به نیازهای اساسی و گستردۀ این منطقه کردند. وی به‌رغم دلبستگی به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ضمن اینکه با تمام وجود در خدمت انقلاب و نظام بودند و در همۀ عرصه‌های سیاسی و اجتماعی خرد و کلان آن حضور داشتند، از پذیرش مناصب رسمی از قبیل امامت جمعه و نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی و مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی اجتناب کردند. حتی در دیداری که با حضرت امام خمینی داشتند، امام به ایشان پیشنهاد کردند که امامت جمعۀ دهدشت را بپذیرند، ایشان در کمال تواضع از پذیرش این سمت عذر خواستند.[1] در همان دیدار، امام ضمن تحسین تأسیس حوزۀ علمیۀ دهدشت، بر تقویت و توسعۀ آن تأکید کردند و با توجه به اهمیت آن، به آقا تأکید فرمودند که کثرت مشاغل و فعالیت‌های انقلابی و اهمیت این امور، نباید فعالیت برای حوزه و توسعۀ آن را تحت الشعاع قرار بدهد.
به‌رغم توغّل در امور انقلاب و نظام که در مقطع پس از پیروزی انقلاب، تمام گستره استان کهگیلویه و بویراحمد را در بر می‌گرفت، ایشان حوزۀ علمیه را امری اساسی و زیربنایی می‌دانستند و اداره آن را همچنان در رأس اولویت‌های کاری خود قرار دادند. به هر حال، ساختمان حوزه در سال 1360 ش تکمیل شد و در همان سال آمادۀ افتتاح و پذیرش طلاب گردید. تأسیس حوزۀ علمیه بنیادی‌ترین اقدام فرهنگی آمیر احمد بود که البته برکات سیاسی ـ اجتماعی فراوانی برای جامعه نیز داشت. در آن ایام حوزۀ علمیۀ قم سازماندهی کنونی را نیافته بود و حوزه‌‌های علمیۀ سراسر کشور تحت مدیریت آن قرار نگرفته بودند. حوزه‌های شهرستان‌ها هر کدام شیوۀ مدیریتی خاص خود را اعمال می‌کردند و هزینه‌های خود را نیز می‌بایست تأمین می‌کردند. آمیر احمد نیز فرصتی یافت تا همۀ تجارب حوزوی خود را به ‌کار بگیرد و حوزۀ علمیۀ ولی‌عصر (عج) دهدشت را از کاستی‌ها و آفاتی که در دیگر حوزه‌ها مشاهده کرده بود، در حدّ امکان مصون بدارد. وی با چنین هدفی، به شیوۀ خاصی به جذب و تربیت طلاب همت گماشتند؛ اما تحقق چنین هدف بلندی با توجه به ضوابط سخت‌گیرانۀ او در اخذ و مصرف وجوهات، کاری بس دشوار بود که فقط از عهدۀ شخصیتی با عزم و اراده و اخلاص خود این بزرگوار برمی‌آمد.
ایشان در اخذ وجوهات نیز بسیار سخت‌گیر و محتاط بودند و تا به نحوی مطمئن نمی‌شدند که شخصی برای پرداخت وجوهاتش خلوص دارد از دریافت وجوهش اجتناب می‌کردند. بارها در پاسخ به علت این سخت‌گیری‌ها و مقاومت در برابر اصرارهای برخی اشخاص برای پرداخت وجوهات خود، با اشاره به مشاهدات و تجاربشان از رفتار برخی افراد با علما، می‌فرمودند برخی افراد نیّت خالصی ندارند، فقط می‌خواهند با پرداخت یک چندم از دیون شرعی‌شان، قبضی از آقا دریافت کنند و پیش دیگران تبلیغ کنند که اهل حساب هستند! با چنین شیوه‌ای، با توجه به فقر اقتصادی جامعه، از وجوهات چیز چندانی عاید ایشان نمی‌شد و آن مقداری هم که عاید می‌شد، یک چندم نیاز فقرا و بیماران را هم برآورده نمی‌ساخت. بدین ترتیب، تأمین هزینۀ حوزه و طلاب با دشواری‌هایی مواجه می‌شد. حضرت امام پس از دریافت گزارشی از وضع منطقه و اهمیت تأسیس حوزه در این منطقه، حوزۀ علمیۀ دهدشت را مورد عنایت ویژه‌ قرار دادند. آقای دکتر سید محمدتقی لواسانی فرزند آیت‌الله سید محمدصادق لواسانی که از دی 1358 تا آبان 1360 استاندار استان بوده و از نزدیک با موقعیت و خدمات آقا آشنایی یافته و ارادتی پیدا کرده بود، ضعف اقتصادی منطقه و نیاز حوزه را به پدرشان منتقل کرد. آیت‌الله لواسانی که از یاران قدیم امام خمینی و نماینده تام الاختیار ایشان در وجوهات شرعی بودند، مطلب را به استحضار امام رساندند و امام به ایشان امر فرمودند که شهریه‌ای اختصاصی برای حوزۀ علمیۀ دهدشت مقرر داشته و مستمرّاً ارسال کنند.
همان‌گونه که اشاره شد، آمیر احمد در پذیرش طلاب نیز روش ابتکاری خاص خود را داشتند. با شناختی که از ساختار اجتماعی منطقه و بافت قبیله‌ای و نیازهای فرهنگی مناطق مختلف آن داشتند، اولاً تصمیم گرفتند که از میان طوایف سادات، طلبه پذیرش نکنند مگر در موارد استثنایی و اصرار داشتند که طلبه‌ها از طوایف خلقی (غیر سادات) باشند که تا آن زمان طلبه شدن نزد آنان معهود نبود و تقریباً تمام معمّمین منطقه به استثنای دو سه مورد، همه از طوایف سادات بودند. ثانیاً با شناخت دقیقی که از طوایف داشت، بر حسب شدت نیاز آنها به سراغشان می‌رفت تا از میان آنان افرادی را برای تحصیل علوم دینی جذب کند، بدان امید که از باب وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُواْ كَآفَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَآئِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُواْ فِي الدِّينِ وَ لِيُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ[2] پس از طی مدارج علمی به مناطق دور افتادۀ خود بازگردند و پاسخگوی نیازهای دینی و فرهنگی منطقه و قوم خود بشوند. در این میان، موضوعی که برای وی اهمیت داشت این بود که افراد مورد نظر خود را از میان خانواده‌های متدین و موجه و دانش‌آموزان مستعد و دارای نمرات درسی بالا برگزیند و به شدت از پذیرش افراد بی‌استعداد و کم‌استعداد، به‌رغم اصرار فراوان آنها، اجتناب می‌کردند. او که در اخذ وجوهات سخت‌گیر بود، در مصرف آن سخت‌گیرتر بود و مصرف بیت‌المال را برای اشخاصی که بازدهی مناسب برای اسلام نداشته باشند، جایز نمی‌دانست. بنابراین، طلّابی را که پس از طی مراحل یاد شده جذب می‌کرد، در تربیت آنان نیز سخت‌گیر بود. نظم خاصی بر طلاب از مدرسه و رفتن آنان به مرخصی برای دیدار خانواده و اوقات درس و مطالعه و مباحثۀ آنان حاکم بود. دو نفر از فضلای محلی مقیم قم را برای تدریس در مدرسه دعوت کردند و خود نیز با همۀ گرفتاری‌ها و کثرت مراجعاتی که داشتند، دروس پایه را تدریس می‌کردند. بر مدرسه و رفتار و اخلاق طلاب نظارت شبانه روزی داشتند، با اینکه دروس رسمی او نیز سرشار از نکته‌های ناب اخلاقی بود، علاوه بر این هر هفته یک درس اخلاق برای عموم طلاب حوزه برگزار می‌کردند که بسیار تأتیرگذار و سازنده بود، این درس اخلاق نزدیک به 30 سال استمرار داشت.
حاصل این روش تا کنون، پذیرش و تربیت بیش از 550 طلبۀ فاضل و متعهد است که در شهرها و مناطق مختلفی از کشور در قامت مدرّس حوزۀ علمیه، استاد دانشگاه، قاضی، امام جمعه، امام جماعت، واعظ، نمایندگی ولی‌فقیه در ادارات و نهادهای مختلف و غیره مشغول خدمت هستند. در منطقه‌ای که روزگاری آمیر احمد از نبودن افراد فاضل مقیم در آن رنج می‌بُرد و بر سر آن دسته از علمای منطقه که زندگی در شهرها را برگزیده بودند فریاد می‌کشید و به امثال حضرت آیت‌الله‌العظمی سید محمدرضا گلپایگانی نامه می‌نوشت که کهگیلویه چون خرمن‌زاری است که در آتش جهل و فقر و هجمۀ فرهنگی طاغوت می‌سوزد و مشک کوچک آب او به تنهایی برای فرونشاندن آن کافی نیست؛ هم اکنون مدیران و مدرّسین حوزۀ علمیۀ ولی‌عصر دهدشت، مدیران حوزۀ علمیۀ یاسوج، بیشتر ائمۀ جمعۀ استان کهگیلویه و بویراحمد، بسیاری از ائمۀ جماعت مساجد استان (به‌ویژه در شهرها و روستاهای منطقۀ کهگیلویه) از پرورش‌یافتگان همین حوزه و دستاورد این اقدام و ابتکارات فرهنگی وی هستند.
 
14. تأسیس حوزۀ علمیۀ حضرت زینب (س)
پس از تأسیس حوزۀ علمیۀ ولی‌عصرعج ، با توجه به نیاز شدید زنان جامعه به فراگیری معارف دینی، به‌ویژه در پی تأسیس نظام جمهوری اسلامی و ایجاد فضای مناسب برای حضور زنان در جامعه، آمیر احمد در صدد برآمد تا به نحوی مناسب این نیاز دینی و فرهنگی مردم را نیز برآورده سازد. تأسیس حوزۀ علمیۀ مختص بانوان در دهدشت که برای نخستین بار در تاریخ استان انجام می‌گرفت، اقدام ابتکاری و بنیادین دیگر ایشان در این زمینه بود. در آن زمان هنوز شورای مدیریت حوزۀ علمیۀ قم در بارۀ تأسیس حوزۀ علمیه برای دختران در استان‌ها و شهرستان‌های کشور و تمرکز مدیریت آنها اقدامی نکرده بود. آقا با استفاده از وجوهات مؤمنین و کمک‌های خیرین منطقه و تهران، زمینی به مساحت 500 متر مربع در جوار حوزۀ علمیۀ ولی‌عصرعج خریداری کرده و بنای حوزۀ علمیۀ حضرت زینبس را در دو طبقه آغاز کردند. امام خمینیره نیز پس از اینکه از این اقدام آقا اطلاع یافتند، ضمن تحسین، دستور دادند به ایشان کمک بشود.
حوزۀ علمیۀ حضرت زینبس در سال 1365 ش افتتاح و آمادۀ پذیرش طلاب دختر گردید. برای اولین بار در تاریخ این منطقه، زنان این دیار که در قرون گذشته امکان تحصیل علم نداشتند و در دورۀ پهلوی دوم بسیاری از آنان با اکراه به مدارس دولتی (آن‌هم به‌صورت مختلط با پسران و به شیوۀ تربیتی آن رژیم) وارد می‌شدند، و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به‌رغم مناسب شدن فضای مدارس دولتی، اما همچنان از داشتن یک آموزشگاه تخصصی معارف دینی محروم بودند، اکنون به همّت آمیر احمد به حوزۀ علمیۀ حضرت زینبس دست یافته بودند. در همان سال، 94 نفر از دختران آن منطقه در این حوزه پذیرفته شدند و به تحصیل معارف دینی پرداختند.
در جامعه‌ای که آمیر احمد برای تدریس طلاب حوزۀ علمیۀ ولی‌عصرعج با فقدان یا کمبود مدرّس مواجه بود، با توجه به حساسیت‌ها و محذورات مدیریت و تدریس دختران، دشواری ادارۀ این حوزه دو چندان بود. تا دستیابی به افراد واجد شرایط، آقا  خود به تنهایی امور مدیریتی و تدریس حوزه خواهران را بر عهده داشت و پس از فراغت از درس و بحث حوزۀ آقایان، وقت بیشتری را به امور حوزۀ خواهران اختصاص دادند.
تا کنون (1393 ش) بیش از 360 نفر از دختران آن منطقه در این حوزه آموزش دیدند. بدین ترتیب، با تأسیس حوزۀ علمیۀ حضرت زینبس بابی برای تحصیل معارف دینی به روی زنان منطقه گشوده شد و استقبال آنان موجب گسترش این حوزه گردید. اخیراً با پشتیبانی شورای مدیریت حوزۀ علمیۀ خواهران قم ساختمان جدید این مدرسه در مساحت بزرگ‌تری در شهر دهدشت احداث شده و در سطح وسیع‌تری به آموزش دختران طلبه مشغول است.
 
15. حضور در جبهۀ دفاع مقدس
آمیر احمد  به‌رغم اشتغال به امور متعددی از قبیل اداره حوزۀ علمیه، مراجعات مسئولان دولتی، مراجعات اصناف مختلف مردم و حل و فصل امور یا رفع نیازهای آنها، بازدید از مناطق مختلف و ارتباط متقابل با مردم، امور مساجد، شرکت در مراسم تشییع شهدا و خواندن نماز بر آنها، دیدار با خانوادۀ شهدا، عیادت بیماران و...، هر وقت کمترین فرصتی می‌یافت از حضور در جبهه‌های دفاع مقدس نیز دریغ نمی‌ورزید و به مسئولان اعلام می‌کرد که آماده است تا در هر نقطه‌ای که نیاز بیشتری داشته باشند حضور پیدا کند. در نامۀ کوتاهی که به ستاد پشتیبانی جنگ نوشتند، آمده است: « ... چون در این اوقات مدرسه علمیه دخترانه که بیشتر اوقات حقیر در آن به‌سر می‌رفت به مناسبتی برای چند روز تعطیل است، لذا برای مدت یک هفته در هر نقطه‌ای که بیشتر نیاز در جبهه‌ها وجود دارد، حقیر در اختیار شما هستم ...». [3] این نامه نشان می‌دهد که ایشان با وجود اشتغالات متعدد، کوتاه‌ترین فرصتی را برای حضور در جبهه‌های جنگ تحمیلی، مغتنم می‌شمردند و از این جهاد فرهنگی غافل نبوده و دریغ نداشتند. حضور او در جمع رزمندگان و ایراد سخن و مراودۀ صمیمانه با آنان، تأثیر معنوی و روحی داشت، برخی از رزمندگان از تأثیر اخلاق و رفتار حکیمانۀ معظم‌له خاطرات ارزشمندی نقل کردند که شرح آنها در این مقال نمی‌گنجد.
 
16. مساجد و حسینیه‌ها
با توجه به نقش و تأثیر مساجد به‌عنوان کانون تأثیرگذار تبلیغ دین و فعالیت‌های فرهنگی و رشد اجتماعی، یکی دیگر از فعالیت‌های مهم و اثرگذار این بزرگوار، تأسیس ده‌ها مسجد و حسینیه در شهرها و روستاهای مختلف منطقه است. ایشان در موارد متعددی، مؤمنینی را که وجوهات می‌پرداختند تشویق می‌کرد که وصیت کنند ثلث ماتَرَک خود را به تأسیس مسجد در موطن خود و یا هر جای دیگری که نیاز باشد، اختصاص بدهند. از سال‌ 1340 ش به بعد، در شهرستان‌های کهگیلویه (دهدشت، چرام، سوق، لنده، بهمئی، طیبی، دشمن‌زیاری و شهرها و روستاهای تابع این شهرستان‌ها و مناطق) کمتر مسجدی را می‌توان یافت که دستور اولیۀ احداث آن، یا تشویق مردم آن دیار به تأسیس آن مسجد و یا تعیین قبله و کمک مادی به مردم آن دیار جهت تکمیل آن مسجد از سوی آمیر احمد انجام نگرفته باشد. مساجدی که امروزه تعدادی از آنها به‌وسیلۀ طلابی اداره می‌شوند که سال‌های قبل، تحصیلات خود را در حوزۀ علمیۀ ولی‌عصر دهدشت آغاز کرده و در محضر او تلمذ کرده بودند.
 
 17. تجدید بنای بقعه امام‌زاده سید محمود ع
در قرون متمادی، در جامعۀ شیعۀ ایران، بقاع امام‌زاده‌های معتبر به‌عنوان مشعل‌هایی که مردم را به ائمۀ شیعه و فرهنگ تشیّع رهنمون می‌کردند، مطرح بودند. تأثیر این زیارتگاه‌ها در استمرار و زنده نگاه داشتن یاد اهل‌بیت پیامبرص و توجه به سیرۀ آنان، نیاز به توضیح ندارد. در حالی که احزاب و گروه‌ها برای جذب چند نفر، مدت‌ها تبلیغ می‌کنند و وقت و هزینه صرف می‌کنند؛ این‌گونه بقاع، به مثابۀ کانون‌هایی فرهنگی، روزانه صدها و گاهی هزاران نفر را در چارچوب فرهنگ و سبک زندگی مشترک گرد هم می‌آورند و به آنان هویت می‌بخشند. بررسی تأثیر عمیق کانون‌های فرهنگی از قبیل حوزه‌های علمیه، مساجد و بقاع متبرکه در انسجام و استمرار هویت جامعۀ ایرانی و نقش‌آفرینی آنها در تحولات مهم کشور که جدیدترین نمونۀ تاریخی و کلان آن در تحقق انقلاب اسلامی نمایان شد، بیرون از هدف این نوشته است.
علاوه بر تأسیس حوزه‌های علمیه و مساجد و حسینیه‌ها، یکی دیگر از آثار ماندگار فرهنگی و مذهبی آمیر احمد، تجدید بنای شکوهمند امامزاده سید محمودع (معروف به سید محمید، جد اعلای سادات رضاتوفیق) است. بقعۀ این امام‌زاده که معلوم نیست برای آخرین بار در چه دورۀ تاریخی ساخته و ترمیم شده بود، در حال ویرانی و فروریختن بود به‌گونه‌ای که زوّار از حضور در زیر سقف آن احساس نگرانی می‌کردند. سازمان‌های میراث فرهنگی و اوقاف، حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به‌رغم اهمیت این بقعه، اقدامی برای بازسازی و یا ترمیم آن انجام ندادند. آقا خود در نوشتۀ مستقلی فرایند شکل‌گیری این تصمیم مهم در ذهن او در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی و چگونگی مراحل اجرای پر زحمت آن در سال‌های پس از انقلاب، به‌ویژه از نظر تهیۀ مصالح از استان‌های فارس، اصفهان، خوزستان و... و دشواری حمل آنها به آن منطقۀ دور افتاده و صعب‌العبور را ثبت کرده‌اند.[4] دستاورد این مجاهدت، امروزه وجود یک بقعۀ شکوهمند با طرح معماری جالب و امکانات مناسب برای زائران است که به‌صورت یک قطب فرهنگی و زیارتی در این استان درآمده و حتی از اکثر استان‌های نیمۀ جنوبی کشور، زائران فراوانی را به حضور می‌طلبد. حضور زائران به‌گونه‌ای است که در برخی از ایام، 170 اتاق زائرسرای امام‌زاده و بیش از 70 چادری که از سوی هلال‌احمر برای اسکان زوّار تدارک دیده شده‌اند، کفاف نمی‌دهند.
 
18. مبارزه با آداب ناصواب
در ساختار زندگی روستایی و عشیره‌ای، سنت‌ها و رسومی پدید آمده و نهادینه می‌شوند که بسیاری از آنها مبنای شرعی و عقلی نداشته و صرفاً بر پایۀ عواطف یا احساس رقابت و چشم و هم‌چشمی‌ها انجام می‌گیرند. چنین آداب و رسومی در مواردی به یک معضل اجتماعی و فرهنگی تبدیل می‌شوند. برای نمونه، وقتی در چنین جوامعی فردی فوت کند دست‌کم به مدت یک هفته مراسم عزاداری و سپس مراسم چهلم او برگزار می‌شود. در فاصلۀ این چهل روز، آمد و رفت بستگان و آشنایان به منزل متوفی همچنان ادامه می‌یابد. در تمام این موارد، خانواده و بستگان متوفی افزون بر تعطیلی کار و زندگی، متحمل هزینۀ گزاف پذیرایی از میهمانان می‌شوند. به‌ویژه اینکه افراد برای اینکه میزان علاقۀ خود را به مرحوم و بازماندگان او نشان بدهند لازم می‌دانستند که حتماً ناهار یا شامی را در منزل او صرف کنند! افزون بر این، در مراسم عمومی هفته و چهلم و سالگرد، تهیۀ انواع سیگار با قیمت‌های مختلف برای میهمانان با شئون مختلف، علاوه بر مضرّات آن، هزینۀ مالی قابل توجهی را بر خانوادۀ متوفی به‌خصوص خانواده‌های کم‌درآمد تحمیل می‌کرد. تهیۀ قلیان برای میهمانان نیز دردسرهای خاص خود را برای میزبانان به وجود می‌آورد. در این میان، برخی از خانواده‌ها و بستگان متوفی که به هر علت برای خود شأن و جایگاه اجتماعی برتری قائل بودند، هم خود و هم میهمانانشان این برتری را در قالب شلیک تیرهای هوایی با تفنگ در مراسم تشییع به رخ می‌کشیدند. این رفتار علاوه بر اسراف و هزینۀ مالی، در مواردی مخاطرات جانی نیز در پی داشت.
این آداب و سنن و تداخل مراسم سوم و هفتم و چهلم و سالگردها، در حالی که در زمان دفاع مقدس مراسم شهدا هم بر مراسم ترحیم عادی افزوده شده بودند، به‌ویژه با توجه به مشکلات اقتصادی زمان جنگ و تحریم‌های اقتصادی دشمن، زندگی مردم را با مشکلاتی مواجه ساخته بودند. در چنین اوضاعی، آمیر احمد مبارزه با این آداب و رسوم را در دستور کار خود قرار دادند و در هر مجلس ترحیم و یا هر اجتماع دیگری که حضور می‌یافتند قاطعانه با هرکدام از رسوم یادشده برخورد می‌کردند و مردم را از انجام این امور نهی می‌کردند. ایشان اعلامیه‌های متعددی نیز در این موارد صادر کردند.[5] البته همانند دیگر موارد نفوذ کلام ایشان، این رهنمودها نیز از سوی اکثریت اقشار جامعه رعایت گردید و به تدریج به‌عنوان الگویی برای مجالس ترحیم دیگر مناطق استان نیز به اجرا درآمد. برخوردهای عملی قاطعانه و اعلامیه‌های‌ ایشان در منع تیراندازی و منع پذیرایی از میهمانان با سیگار و قلیان، پرهیز از اسراف و صرفه‌جویی در مخارج مجالس ترحیم و عدم برگزاری مراسم چهلم و سالگردها؛ افزون بر حذف برخی از آداب ناصواب و حل بعضی از معضلات اجتماعی، در فرهنگ‌سازی برای تأسیس سنن حسنه و نهادینه کردن ارزش‌های فرهنگی و دینی در جامعه تأثیر به سزایی داشتند.
 
19. آثار مکتوب
 از آثار قلمی ایشان می‌توان «حواشی و تعلیقات بر مباحثی از کتاب قوانین الاصول»، «تعلیقات منطقی»، «مختصری از خاطرات»، «از زبان خود»، «مجموعه نامه‌ها و اعلامیه‌ها» را نام برد. علاوه بر آثار مکتوبی که به قلم خود معظم‌له وجود دارد، اسناد فراوان صوتی و تصویری نیز از ایشان وجود دارد. افزون بر این، نکته‌های ظریف و خاطره‌های ارزشمند و آموزنده‌ای از دهه‌ها سلوک حکیمانۀ وی با مردم در ذهن مرتبطان و مراجعان معظم‌له وجود دارد که در مجموع ذخیرۀ فرهنگی و معنوی ارزشمندی را فراهم می‌سازند. بدان امید که إن‌شاءالله در فرصت مناسب، گردآوری و تدوین و انتشار آنها میسّر شود.
آنچه در این نوشته به‌اختصار آمد، مواردی از جلوه‌های بندگی و آزادگی و تدبیر در انجام وظیفه در زندگی و رفتار آمیر احمد، از منظر فرهنگ و فعالیت‌های فرهنگی بود. در مجموع، عمری مجاهدت خالصانه و مواضع عزتمندانه و مدبرانه در مسیر بندگی خداوند، باعث شدند تا علاوه بر خدماتی که به اجمال به آنها اشاره شد، نفس وجود ایشان و نام ایشان باعث تقویت دین و معنویت در جامعه شده و در اصلاح امور و تنظیم روابط اجتماعی مردم تأثیرگذار بشوند. بدون تردید، بسیاری از افراد هنگامی که می‌خواهند دست به اقدامی بزنند که احتمال دارد پیامد و عوارضی ناسازگار با حقوق مردم یا ضوابط دینی داشته باشد، توجه می‌کنند که اگر موضوع به اطلاع آمیر احمد برسد، او یا بستگان و بزرگانش در برابر آقا چه پاسخی خواهند داشت؟ همچنین مسئولان ادارات دولتی نیز در هنگام تصمیم‌گیری‌های خود در امور مختلف، ناگزیر از این ملاحظه هستند.
پی نوشت:
---------------------------------------------------------------
[1]. روزنامۀ کیهان. 8 تیر 1361.
[2] .سوره توبه، آیه 122.
[3]. سند شمارۀ 3.
[4]. واقعه نگاری تجدید بنای امام‌زاده سید محمودع. منتشر نشده.
 [5]. این اعلامیه‌ها موجودند و در فرصت مناسب منتشر خواهند شد.

اصل مقاله را اینجا بخوانید.
نام شما

آدرس ايميل شما

طرح عجيب براي پرداخت وام مسكن

طرح عجيب براي پرداخت وام مسكن

چندي پيش بانك مسكن خبر پرداخت وام يك ميليارد توماني تسهيلات خريد مسكن از محل حساب پس‌انداز ...
11 سپتامبر زیر سایه شرم

11 سپتامبر زیر سایه شرم

«در نبرد برای پاسداری از روح آمریکا، وحدت بزرگ‌ترین نقطه قوت ماست!». این جمله شاه‌بیت ...
‌‌ایران، همچنان در لیست سیاه

‌‌ایران، همچنان در لیست سیاه

اصولگرایان که قدرت را در حاکمیت میان خود تقسیم کرده‌اند، گویی فراموش کرده‌اند اکنون آنها ...
فایل های مرتبط
به نظر شما کدام دانشگاه سال 1402 در استان کهگیلویه و بویراحمد عملکردی بهتری داشته است؟
دانشگاه یاسوج
دانشگاه علوم پزشکی
دانشگاه آزاد اسلامی
دانشگاه پیام‌نور
دانشگاه علمی کاربردی
دانشگاه فنی و حرفه‌ای
هیچ کدام
1