تاریخ انتشار
شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۰
کد مطلب : ۴۳۱۹۵۹
در روزنامه ابتکار نوشت:
واکنش محمد وکیلی به اوضاع مردم سیسخت؛ باید جمعتر بنشینیم تا گرمتر شویم
۰
کبنا ؛محمدعلی وکیلی در روزنامه ابتکار نوشت: امسال هم به پایان رسید. نوروز۱۴۰۰ نیز از راه رسید اما چندان بر لبها خنده و در دلها شادی نمیبینی. آخر سال و شب عید شد و معیشت مردم، سرها را در گریبان برده است. مصائب کرونا و گرانی سرسامآور شادی را برای مردم در شب عید دشوار کرده است! گرانی، خرجها را بالا برده و کرونا دخلها را خالی کرده است. این فاصله دخل و خرج به قسمی زیاد شده، چندان که معیشت آب رفته است. چه مردان بسیاری که از هم اکنون عرق شرم شب عید بر جبینشان نشسته است. چه نانآورانی که سردرگریبانند و غم نان، آنان را از پای درآورده است. حقیقتاً روزهای سختی بر ملت ایران میگذرد. نه چشماندازی از حل بحران کرونا دارند و نه پالس مثبتی از رفع تحریم و گشایش اقتصادی میگیرند. طبیعت بر مدار قهر و خشم است و سیاست هم اخم کرده است. نه طبیعت و نه سیاست روی خوشی نشان نمیدهند. با این همه مصائب، شب عید دارد از راه میرسد و پریشانی بر سر پریشانی میرسد.
بخشی از هموطنانمان اما افزون بر این همه مشکل، مسئله دیگری نیز گریبانشان را گرفته است. چند روزی است که مردم شهر سی سخت گرفتار غرشهای زمین شده است. زلزله سقفی برای آنان نگذاشته است. پیها را رفته و دیوارها را شکسته است. افزون بر آوار مصائب مردم ایران، سی سختیها آواره کوچه و خیابان هم شدهاند. مردم سی سخت شب عید را بی خانه و بی سامان میگذرانند.
به تجربه دریافتهایم وعدههای دولت مشمول مرور زمان میشوند و غبار فراموشی میگیرند. آفتاب دولت، خستهتر از آن است که، اجاق سی سخت را گرم کند. سرمای استخوانسوز سی سخت، شب عید آنجا را سختتر و تلختر کرده است. اکنون تنها امید، حضور خود مردم ایران است. در این سوز سیاست و طبیعت، باید دستان یکدیگر را محکمتر گرفت. باید جمعتر بنشینیم تا گرمتر شویم. بنابراین انتظار اول، تداوم کمکهای خیرخواهانه هموطنان است. ما این روزها، جز خود کسی را نداریم. در میان همه این گرانیها و فشارهای شب عید، بخشی از هموطنانمان گرفتار سرمای شب عید هم هستند. سی سخت را فراموش نکنیم.
بخشی از هموطنانمان اما افزون بر این همه مشکل، مسئله دیگری نیز گریبانشان را گرفته است. چند روزی است که مردم شهر سی سخت گرفتار غرشهای زمین شده است. زلزله سقفی برای آنان نگذاشته است. پیها را رفته و دیوارها را شکسته است. افزون بر آوار مصائب مردم ایران، سی سختیها آواره کوچه و خیابان هم شدهاند. مردم سی سخت شب عید را بی خانه و بی سامان میگذرانند.
به تجربه دریافتهایم وعدههای دولت مشمول مرور زمان میشوند و غبار فراموشی میگیرند. آفتاب دولت، خستهتر از آن است که، اجاق سی سخت را گرم کند. سرمای استخوانسوز سی سخت، شب عید آنجا را سختتر و تلختر کرده است. اکنون تنها امید، حضور خود مردم ایران است. در این سوز سیاست و طبیعت، باید دستان یکدیگر را محکمتر گرفت. باید جمعتر بنشینیم تا گرمتر شویم. بنابراین انتظار اول، تداوم کمکهای خیرخواهانه هموطنان است. ما این روزها، جز خود کسی را نداریم. در میان همه این گرانیها و فشارهای شب عید، بخشی از هموطنانمان گرفتار سرمای شب عید هم هستند. سی سخت را فراموش نکنیم.
توبروخودراباش