تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۳۴
کد مطلب : ۴۲۷۵۴۵
مانیفست جریان اصلاحات به انتخاب رئیس جمهوری آینده میرسد؟
گزینههای رو میز اصلاحطلبان برای ۱۴۰۰
۰
کبنا ؛در اردوگاه چپ که تا مدتی پیش سوت و کور بود و کرکره تحرکات انتخاباتیاش را پایین کشیده بودند برو بیایی شروع شده است.نامهایی که برای 1400 مطرح میشود کم نیستند، هر دو طیف نفرات زیادی را دارند که به صف شدهاند قدرت را از حسن روحانی تحویل بگیرند. البته بدون شک اصولگرایان از چهرههای بیشتری برخوردار هستند به ویژه اینکه آنها با چالش ردصلاحیت نیز احتمالاً مواجه نخواهند بود.
به گزارش کبنا، خبرآنلاین نوشت، منحنی تاثیرگذاریشان در انتخابات سیر نزولی را پیش گرفته و از همان دی ماه ۹۶ که اعتراضات مردمی شروع شد و شعار عبور از اصلاحطلبی و اصولگرایی لقلقه زبان معترضان شد فهمیدند که دیگر نمیتوانند انتظار داشته باشند تا با یک «تَکرار» موج عظیمی به پا خیزد و پای صندوقهای رأی بیاید تا قدرت، سهم اصلاحطلبان شود، مانند اتفاقی که سال ۹۲ افتاد و بعد از آن در اسفند ۹۴ تکرار شد و حتی در سال ۹۶ فرصت دوبارهای در اختیارشان قرار گرفت.
بعد از حوادث آبان ۹۸ و انتخابات اسفند همان سال ناامیدی اصلاحطلبان برای حضور در میدان رقابت انتخاباتی بیشتر شد حالا از یکسو بدنه اجتماعی جناح چپ از آنها فاصله گرفته بود و از سوی دیگر شورای عالی سیاستگذاری که در جریان انتخابات ۹۴ توانسته بود موفقیت خوبی به دست بیاورد به خاطر نوع عملکردش در انتخابات شوراهای سال ۹۶ آماج انتقادات قرار گرفته بود و این انتقادات هر روز بیشتر میشد. ردصلاحیتهای شورای نگهبان هم که مزید بر علت شده بود تا حرکت انتخاباتی اصلاحطلبان با دشواری بسیاری همراه شود و در نهایت در اسفند ۹۸ در جریان کارزار یازدهمین انتخابات مجلس شکستی تمام عیار را تجربه کردند.
حیات نباتی شورای عالی و تنفس مصنوعی مجمع روحانیون
«تاریخ انقضایشان گذشته»؛ این صحبتی بود که بسیاری از منتقدان شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان آن را به زبان میآوردند با این وجود فعالیت این شورا تحت سکانداری محمدرضا عارف ادامه پیدا کرد اما حالا مدتهاست که حیات نباتی شورای عالی سیاست گذاری شروع شده، از همان زمان که در اوج برو و بیای سیاسی برای برگزاری انتخابات مجلس، سردی مشارکت به جان جریان چپ هم افتاد و نهادی که قرار بود نقش مغز متفکر برای بزنگاههای انتخاباتی را بازی کند مستأصل ماند.
البته به کما رفتن این شورا نه فقط به دلیل لیست ندادن آنها در انتخابات و دست رد احزاب به این تصمیم بود بلکه دومینوی استعفاها موجب شد تا دیگر شورای عالی از آن ارج و قرب اولیه خارج شود و حتی اعضای اصلی هم طاقت ماندن در این جمع را نداشته باشند.
استعفای موسوی لاری نائب رئیس شورای عالی سیاست گذاری و کسی که در خط مقدم برای تشکیل چنین شورایی قرار داشت اولین ضربه مهلک به پیکر این ساز و کار بود و از آنجا که ستونهایش از استحکام قابل قبولی برخوردار نبود این خلأ به وضوح خود را نشان داد اما این پایان ماجرا نبود؛ حرف و حدیثها درباره اختلافات در درون اردوگاه چپ شدت و حدت بیشتری گرفت تا اینکه بعد از دوماه خبر استعفای محمدرضا عارف رئیس این شورای بر خروجی رسانهها قرار گرفت؛ حالا دیگر شورای عالی سیاستگذاری تنها با انتقادات ریزو درشت دیگر احزاب سیاسی چپ مواجه نیست و عملاً از رسمیت افتاده است.
از آنجا که دیگر امیدی به شورای عالی سیاستگذاری وجود ندارد ریشسفیدان اصلاحطلب یا همان مجمع روحانیون مبارز دست به کار شدند تا از این مدت زمان باقیمانده استفاده کنند و سر و سامانی به فعالیتهای انتخاباتی بدهند اما مشکلات سیاسی یک طرف و کرونا هم شد قوز بالای قوز و کار را به جلسات مجازی کشاند. به طوری که در ماه آبان دو جلسه به ریاست رئیس دولت اصلاحات برگزار شد که اولین آن ششم آبان بود و جلسه دوم هم ۲۰ آبان برگزار شد.
مانیفستی برای اصلاحطلبان
در توضیحات ابطحی «طرح برای ایجاد تغییر» بیشتر از همه جلب توجه کرد و این علامت سؤال را شکل داد که تغییر از چه جهت و با کدام هدف؟ برای رسیدن به این سؤال کافی است به انتقاداتی که در این یکی دو سال اخیر درباره جریان اصلاح طلبی مطرح شد نگاهی بیندازیم. محمدرضا تاجیک از تئوریسینهای جریان چپ یکی از افرادی است که بارها و بارها درباره اصلاح اصلاحطلبی و تعریف یک مانیفست برای این جریان هشدار داده بود البته تنها تاجیک نبود که درباره کسوف اصلاحطلبی سخن میگفت بلکه سعید حجاریان نیز این موضوع را یادآور شده بود. حالا به نظر میرسد که تلاشهایی در این رابطه در حال شکل گرفتن است و جلسات مجمع روحانیون مبارز هم میتواند نشانی از آن باشد. کما اینکه «یدالله طاهرنژاد» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران درباره تازهترین خبرها از مانیفست اصلاحات گفته است: «جلسات متعددی در کمیته سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برگزار شده و تقریباً در حال رسیدن به یک مانیفست و راهبرد هستیم. راهبرد در مراحل پایانی است و پیش نویس مانیفست هم در حال کامل شدن است و به زودی در شورای هماهنگی به تصویب خواهد رسید.»
«علی صوفی» دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات هم از پایان جلسات متعدد با تئوریسینها و صاحبنظران به منظور تدوین این مانیفست خبر داده است. اما و اگرها درباره این مانیفست حتی اگر محتوی خاصی از آن منتشر هم نشده باشد، وجود دارد و شاید مهمترین آن، میزان و نحوه کارآیی آن برای انتخابات سال آینده است.
اینکه آیا تا خرداد سال آینده تکلیف اصلاح طلبان در مواجهه با نهادهای نظارتی و مهمتر از آن نحوه اقناع مردم برای حضور در پای صندوقهای رأی و در نهایت دستیابی به یک نام مشخص، روشن خواهد شد یا نه، از دسته همین ابهامات است.
شاید به دلیل همین ابهامات است که «حسین کمالی» رئیس کمیته سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، تدوین آن را زمانبر دانسته است هر چند «احمد حکیمی پور» دبیرکل حزب اراده ملت ایران تاکید کرده است که انتخابات ریاست جمهوری آینده هم بخشی از این مانیفست خواهد بود.
رقابت احزاب و گزینههای روی میز
در میان احزاب اصلاحطلب «کارگزاران» و «اعتماد ملی» از جمله احزابی بودند که همواره لباس رزمشان برای انتخابات آماده است و هر بار که صحبت از کنارهگیری از انتخابات به میان میآید این دو حزب تمام قد برای رسیدن به کرسیهای قدرت وارد میدان میشوند برخلاف حزب اتحاد ملت که قواعد اصلاحطلبی را ارجح میدانند این دو حزب رسیدن به قدرت را ترجیح میدهند و درست در حالی که این روزها خبری از تحرکات انتخاباتی حزب اتحاد ملت به چشم نمیخورد کارگزاران و اعتماد ملی اعلام کردهاند که با کاندیداهای اختصاصی خود وارد گود رقابت خواهند شد البته افرادی هم در این میان به عنوان گزینههای روی میز اصلاحطلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ معرفی شدهاند.
اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی رفسنجانی یکی از همان گزینههایی هستند که این روزها بارها اسمشان از سوی طیف اصلاحطلب به گوش رسیده است.
حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران میگوید: فهرستی از شخصیتهای مورد توجه و حمایت حزب آماده کردیم و تاکنون با رایزنیهایی که با این شخصیتها صورت گرفته؛ «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهوری و «محسن هاشمی» رئیس شورای شهر تهران برای حضور و نامزدی در انتخابات اعلام آمادگی نکردند و تا امروز پیشنهاد حزب را نپذیرفتهاند. درباره دیگر شخصیتهای مورد توجه هم حزب در حال بررسی است تا نامزدی را که توانایی بیشتری برای تحقق برنامه جسورانه اقتصادی کارگزاران دارد، انتخاب کند.
البته مرعشی عبدالناصر همتی، ملکزاده و هاشمی طبا را نیز جزو لیستی میداند که میتوانند مد نظر کارگزاران باشند.
اما به جز این افراد «سید حسن خمینی» از گزینههای دیگری است که اصلاحطلبان تمایل زیادی دارند تا او را وارد انتخابات کنند و به عنوان چهرهای که هم جوان است و هم شناسنامه اصلاحطلبی دارد به عنوان کاندیدای ۱۴۰۰ معرفی کنند. علی محمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، در این رابطه میگوید: معتقدم که او یک چهره بالقوه است که میتوان بر روی او ائتلاف کرد و اگر به میدان بیاید اکثریت قاطع افراد احزاب اصلاح طلب مثل رئیس دولت اصلاحات و موسوی خوئینیها از او حمایت خواهند کرد.
حال باید دید اصلاحطلبان که تا همین روزهای اخیر امیدی به حضور در انتخابات ۱۴۰۰ و راضی کردن بدنه رأیشان برای آمدن پای صندوقهای رأی نداشتند قرار است با کدام دست فرمان و کدام برگ برنده وارد کارزار سخت ۱۴۰۰ شوند.
چند نکته درباره وزیر نیرو و کمپینهای وی / اردکانیان کاندیدای اعتدالیهاست؟
پیش از این سیدحسین نقوی حسینی نماینده سابق اصولگرا درباره نگاه شخصیتهای این جریان به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت: «در مسیر آماده شدن برای انتخابات ریاست جمهوری دو دوره را شاهد هستیم. در یک دوره طرح نامها انجام میشود و در دوره دوم انصرافها و به نفع دیگری کنار رفتنها برجسته میشود. ما در مرحله اولیم و باید منتظر باشیم لیست اسامی به ۳۵ نفر برسد.» در جریان اصلاحطلب و اعتدالی تعداد به این حد نیست اما بازهم کم نیستند افرادی که تمایل به حضور دارند یا برخی نزدیکان آنها به نوعی نامشان را مطرح میکنند. در این میان نام رضا اردکانیان نیز گاهی شنیده میشود و برخی حالا میگویند بیشتر از همیشه قوت گرفته است. البته خود اردکانیان در پاسخ به این سؤال که آیا جنابعالی بنایی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 دارید؟ گفته است: «خیر؛ من تصمیم ندارم که کاندیدا بشوم.» با این حال در عرصه سیاسی ایران از این دست جوابهای منفی که به یک باره مثبت میشوند کم نداشتهایم. وب سایت خبری رویداد 24 درباره اردکانیان نوشته است: «نام اردکانیان با این سابقه سیاسی به عنوان کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مطرح شده است؛ برخی معتقدند او تکنوکراتی است که میتواند به لحاظ اجرایی گزینه مناسبی باشد. برخی فعالان سیاسی در تحلیلهای خود اینگونه میگویند که طرح گزینههایی همچون اردکانیان بیش از آنکه واقعی باشد، راهی است برای سهمگیری سیاسی در کابینه دولت بعدی؛ به این ترتیب که چندین گزینه مطرح میشود و در نهایت با کنار کشیدن آنها سهمی در کابینه بعدی برایشان کنار گذاشته میشود. شاید اردکانیان خیلی اهل چنین لابیهایی نباشد اما او در دولتی وزارت میکند که اعضایش سیاسیترین و پر لابیترین دولت جمهوری اسلامی هستند.» پیش از این در آفتاب یزد موضوع احتمال رئیس جمهور شدن یک تکنوکرات را بررسی کرده بویدم. حمید قزوینی در این باره به «آفتاب یزد» گفت: «طرح ایدههایی مانند اینکه یک تکنوکرات برای 1400 وارد عرصه شود و موفق نیز بشود چندان با منطق بسترهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران مطابقت ندارد. چنین مباحثی را درست یک سال پیش در لبنان نیز شنیدیم و شاهد بودیم با همین رویکرد دولتی در این کشور تشکیل شد اما امروز شاهد عدم موفقیت آن هستیم و روال و ساختار سیاسی در لبنان به هویت قبلی خود بازمی گردد. واقعیت این است که تجویز هر نسخه برای کامیابی هر جامعهای باید منطبق با ساختارهای سیاسی و اجتماعی آن باشد. درباره حضور یک تکنوکرات این مسئله در ایران صدق نمیکند.» اما آیا اردکانیان را باید تنها گزینه تکنوکرات بدانیم؟ به نظر میرسد اینچنین نیست و برخی برنامههای سیاسی نیز احتمالاً برای حمایت از او وجود دارد. نام اردکانیان با حسام الدین آشنا نیز گره خورده است. چهره پرنفوذ در دو دولت روحانی که هیچگاه مقامی بالاتر از یک مشاور را به طور رسمی در اختیار نگرفت اما بسیاری با این حقیقت آشنا هستند که «آشنا» یکی از تئوریسینهای اصلی دولت روحانی بوده و نقش بسیاری در تحولات دولتهای یازدهم و دوازدهم داشته است. آشنا چندی پیش چند گزینه را برای ریاست جمهوری 1400 نام برده بود که در میان آن اردکانیان نیز وجود داشت. آشنا افزوده بود: «آقای دکتر اردکانیان (وزیر نیرو) ویژگیهای مثبت زیادی دارد اما ایشان هم باید زبان گفتوگو با مردم را بهتر بیاموزد و رشد کند.» حالا یک کانال خبری نیز تحت عنوان خبراختصاصی موضوعی را مطرح کرده که اردکانیان پشتوانهای برنامهسازی شده را برای 1400 در اختیار دارد. این کانال مدعی شد که: «محمد فاضلی استاد دانشگاه بهشتی و جامعه شناس از حلقه نزدیکان حسام الدین آشنا است که تحت پروژهای برای 1400 به عنوان مشاور وزیر نیرو و رئیس مرکز امور اجتماعی منابع آب و انرژی معرفی شده است. فاضلی که از سال ۱۳۹۲ به لطف حمایتهای آشنا پای ثابت اتاق فکر و مشورت و جلسات اغلب دستگاههای دولتی است در یکی-دو سال اخیر تمرکز بیشتر فعالیت خود را در وزارت نیرو قرار داده و مأموریت اصلیاش یعنی طراحی کمپین انتخاباتی رضا اردکانیان را به انجام رسانده است. کمپین فاضلی برای اردکانیان که هفتههاست تمام ظرفیت رسانهها به ویژه صداوسیما را به خود اختصاص داده و حتی برنامههای روحانی نیز در کنار آن تعریف میشود همان "الف-ب-ایران" است. فاضلی به مقامات ارشد دولت و برخی چهرههای سیاسی برجسته اصلاحطلب که حامی و مشوق اردکانیان هستند قول قطعی داده با اجرای این کمپین خصوصاً موضوع آب و برق مجانی برای محرومان، اردکانیان یکی از چند قطب اصلی #انتخابات ۱۴۰۰ باشد.» اردکانیان نه تنها با صداوسیما رابطه خوبی دارد بلکه با رسانههای مکتوب مخالف دولت نیز چنین رویهای مشاهده میشود. اگر نگاهی به صفحه آگهیهای روزنامههایی نظیر کیهان که مخالف تمام و کمال دولت هستند بیاندازیم آگهیهای وزارت نیرو همیشه جا خوش کردهاند. درباره مرکز امور اجتماعی آب و انرژی نیز صدیقه ببران مدیرکل روابط عمومی وزارت نیرو در گفتگویی کوتاه با «آفتاب یزد» گفت: «این مرکز با ریاست آقای دکتر فاضلی فعال است و مأموریت دارد با کمک به توسعه تولید و کاربست دانش علوم اجتماعی آب و انرژی و ارائه تحلیلهای علمی-سیاستی واقعبینانه، چندرشتهای و میانرشتهای، کیفیت سیاستگذاری، تصمیمسازی، تصمیمگیری و اجرا در وزارت نیرو، زیرمجموعههای تابعه و نظام سیاستگذاری کشور را برای تحقق پایداری منابع آب و انرژی ارتقا دهد.»
اعتدالیون و تشکیلات انتخاباتی
هنوز معلوم نیست آیا واقعاً اردکانیان برای 1400 برنامه دارد یا خیر اما موضوعی که مطرح میشود این است که چنین نامهایی درحالی به نام اعتدالیون معرفی میشود که این جریان سیاسی هنوز نتوانسته به طور جدی به موضوع 1400 ورود پیدا کند. از سوی دیگر به نظر میرسد سازوکار شورای عالی سیاستگذاری که در سالهای اخیر تدوینکننده نقشه راه اصلاح طلبان بود با چالشهای جدی مواجه شده است و اینبار صحبتها حکایت از این دارد که شاید مجمع روحانیون مبارز نقش رهبری را برعهده گیرد. ابطحی عضو جامعه روحانیون مبارز درباره جلسه اخیر تشکل خود به جماران توضیح داده: «مجمع مدتها است که جلسات نوبهای دو هفتهای مربوط به بحث انتخابات را از طریق اسکایپ و فضای مجازی دنبال میکند. اما بعد از بیانیه آیتالله موسوی خوئینیها این موضوع جدیتر دنبال شد و نظرات مختلف بر اساس محورهای این بیانیه مطرح شد.»
ابطحی در توضیحات خود به فضای حاکم بر بدنه اجتماعی اصلاحطلبان نیز اشاره میکند و میگوید که مجمع روحانیون با علم به فضای موجود فعال شده است. به بیان او «در جلسه هم بحث شد که آنچه به چشم میآید روندی نیست که اتفاق جدیدی بیفتد و احتمالاً انتخابات ریاست جمهوری بر اساس همان حداقل آراء و حداقل کاندیداهای مطلوب پیش میرود. ولی از باب اینکه ما حتماً مسیر واقعی رسیدن به رأی مردم را طی کنیم، بحث این مطرح بود که شاید ضرورت نداشته باشد گذشته را قضاوت کنیم و نیاز دارد که به آینده هم نگاه کنیم، گرچه از نظر تحلیلی باور ما این است که اتفاق جدیدی نخواهد افتاد.» او ادامه میدهد: «به همین دلیل مجموعهای تشکیل شده که بررسی کنیم با چه طرحهایی میتوانیم در انتخابات ورود کنیم و ببینیم که آیا طرحهایی وجود دارد که مردم حس کنند با مشارکتشان میتوانند تغییر جدی ایجاد کنند؟»
قنبری: ضعف تشکیلاتی نداریم
درباره اعلام اسامی مختلف و وضعیت تشکیلاتی اصلاحطلبان با یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفتگو کردیم. داریوش قنبری به «آفتابیزد» گفت: «تاکنون این رویه در عرصه سیاسی ایران وجود داشته که ابتدا چهرههای سیاسی به صورت انفرادی تمایل خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کردهاند و سپس مباحث تشکیلاتی برای اینکه کدام کاندیدا نفر اصلی هر جریانی شود مدنظر قرار میگیرد. بنابراین اینکه برخی نامها در ماههای نزدیک به انتخابات شنیده میشود منافاتی با بحث جناحی و تشکیلاتی ندارد و هرکسی میتواند تمایل خود را اعلام کند.» او افزود: «اصلاحطلبان نیز کم کم فعالیتهایی را برای ایجاد ساختار تشکیلاتی خود در راستای فعالیت انتخاباتی 1400 آغاز کردهاند. در گذشته وجود شورای عالی اصلاحات توانسته بود نقش انسجام آفرینی و وحدت بخشی را ایفا کند اما به نظر میرسد به نوعی در عمل این شورا دیگر کارکردی ندارد هرچند نگرانیهایی درباره فقدان شورای عالی و راهبرد اصلاحطلبان در چنین شرایطی دیده میشد اما به نظر میرسد در این زمینه گامهایی برای جبران فقدان شورای عالی برداشته شده است.» این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه گفت: «به نظر میرسد اولین قدم در این راستا جلسه اخیر مجمع روحانیون مبارز بوده است که چهرههای وحدت بخش اصلاحطلب در قالب این تشکل برخی موضوعات را نسبت به 1400 مطرح کردهاند. اینکه در ادامه تا زمان انتخابات نیز این مجمع نقش تشکل وحدت بخش اصلاحطلبان را ایفا کند و استراتژیها از آن طریق اعلام شود هنوز به طور دقیق روشن نیست اما آنچه اهمیت دارد این است که اصلاحطلبان به لحاظ بازسازی تشکیلاتی ضعفی ندارد و این موضوع به زودی در دستور کار قرار خواهد گرفت و دست کم وجود مجمع روحانیون مبارز خلأ تشکیلاتی را پر میکند.»
قنبری اظهار داشت: «در انتخابات پیش رو برنامههای دقیق عملیاتی از سوی کاندیداها بسیار اهمیت دارد و از این حیث اصلاحطلبان نیز همواره به برنامه اعتقاد داشتهاند اما این بار باید با تلاش دوچندان و ارائه برنامههایی دقیق در چارچوب ساختاری منسجم بتوانند سرمایه اجتماعی خود را بازیابی و اعتماد عمومی نسبت به خود را بازسازی کنند.» او در ادامه درباره فاکتور خارجی تاثیرگذار بر شانس اصلاحطلبان نیز تصریح کرد: «به هرحال با تحولاتی که در آمریکا انجام شده و پیروزی بایدن و وعده او برای بازگشت به برجام، اهمیت دارد و تأثیر مذاکره بار دیگر روشن میشود و با توجه به اینکه جریان اصلاحطلب به عنوان حامی مذاکره و تعامل شناخته میشود در وضعیت جدید این جریان از شانسی بیشتر برخوردار است که برنامههای خود را به مردم ارائه کند و مشخص کند چگونه میتواند در دور جدید تعاملات منافع ملی را تأمین کند.»
اصلاحطلبان و 1400
محمود میرلوحی در یادداشتی در روزنامه آفتاب نوشت: در هفتههای اخیر مباحث پیرامون انتخابات 1400 بیشتر شده است و نامهای مختلفی نیز از سوی رسانهها به عنوان کاندیدای احتمالی معرفی میشود. درباره جریان اصلاحات و نقشی که میتواند در 1400 ایفا کند ابتدا باید دو فاکتور بیرونی را مدنظر قرار داد. نخست اینکه باید روشن شود رویکرد کلان نهادهای بالادستی به انتخابات آتی چگونه است آیا قرار است مشارکت حداکثری دغدغه باشد یا همچون انتخابات مجلس در سال 98 وضعیتی تک جناحی با حداقل مشارکت مردمی را شاهد خواهیم بود. فاکتور دوم نیز وضعیت بینالمللی است که در شرایط کنونی اگر به طور قطع ترامپ از صحنه سیاسی آمریکا حذف شود و رقیب او نیز براساس وعدهها به برجام بازگردد و مبادلات تجاری ایران به شرایط برجامی باز گردد میتوان امیدوار بود با بهبود برخی شاخصهای اقتصادی و روزنههایی مانند فروش نفت نگاه مردم و به ویژه جوانان به انتخابات مثبت شود. در این زمینه نیاز است برخی اقدامات داخلی در چارچوب تصمیمهای ملی گرفته شود که در صدر آن رفع مشکل تصویب افای تی اف است که به نوعی پاس گل برخی به دولت ترامپ بود. در شرایط فعلی بدیهی است که فشار بسیاری به همه بخشهای جامعه وارد شده است که تبعاتی نیز دارد. اما جدای از این دو فاکتور خارجی، وضعیت در درون جریان اصلاحات نیز با چالشهایی مواجه است که باید به سرعت رفع شود. با استعفای دکتر عارف و آقای موسوی لاری شورای عالی به عنوان تشکیلات مهم انتخاباتی اصلاحطلبان با ابهام و بلاتکلیفی مواجه شده است. در این وضعیت رئیس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به عنوان نائب رئیس دوم شورای عالی اصلاحات این اختیار را دارد که با دعوت اعضای شورای عالی فرآیند بحث و گفتگو برای انتخابات تا رسیدن به یک چارچوب مدون را تنظیم کند که تاکنون در این زمینه نیز با تأخیر مواجه بودهایم. به نظر میرسد باید نهایتاً تا آذر ماه تکلیف تشکیلات اصلاحطلبان روشن شود تا نقشه راه انتخاباتی این جریان را بتوان گام به گام ترسیم کرد.
براساس روال دورههای گذشته ابتدا باید برنامههای لازم تدوین شود، گفتمان طراحی شود، شعار انتخاب شود و سپس نیز وارد لیست نفرات و مصداقها شویم تا تعیین شود چه کسی میتواند کاندیدای اصلاحطلبان برای 1400 باشد. در سال آینده دو انتخابات مهم ریاست جمهوری و شورای شهر را در پیش داریم که هر دو نیازمند برنامه ریزی دقیق و تعیین راهبردها است.
به گزارش کبنا، خبرآنلاین نوشت، منحنی تاثیرگذاریشان در انتخابات سیر نزولی را پیش گرفته و از همان دی ماه ۹۶ که اعتراضات مردمی شروع شد و شعار عبور از اصلاحطلبی و اصولگرایی لقلقه زبان معترضان شد فهمیدند که دیگر نمیتوانند انتظار داشته باشند تا با یک «تَکرار» موج عظیمی به پا خیزد و پای صندوقهای رأی بیاید تا قدرت، سهم اصلاحطلبان شود، مانند اتفاقی که سال ۹۲ افتاد و بعد از آن در اسفند ۹۴ تکرار شد و حتی در سال ۹۶ فرصت دوبارهای در اختیارشان قرار گرفت.
بعد از حوادث آبان ۹۸ و انتخابات اسفند همان سال ناامیدی اصلاحطلبان برای حضور در میدان رقابت انتخاباتی بیشتر شد حالا از یکسو بدنه اجتماعی جناح چپ از آنها فاصله گرفته بود و از سوی دیگر شورای عالی سیاستگذاری که در جریان انتخابات ۹۴ توانسته بود موفقیت خوبی به دست بیاورد به خاطر نوع عملکردش در انتخابات شوراهای سال ۹۶ آماج انتقادات قرار گرفته بود و این انتقادات هر روز بیشتر میشد. ردصلاحیتهای شورای نگهبان هم که مزید بر علت شده بود تا حرکت انتخاباتی اصلاحطلبان با دشواری بسیاری همراه شود و در نهایت در اسفند ۹۸ در جریان کارزار یازدهمین انتخابات مجلس شکستی تمام عیار را تجربه کردند.
حیات نباتی شورای عالی و تنفس مصنوعی مجمع روحانیون
«تاریخ انقضایشان گذشته»؛ این صحبتی بود که بسیاری از منتقدان شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان آن را به زبان میآوردند با این وجود فعالیت این شورا تحت سکانداری محمدرضا عارف ادامه پیدا کرد اما حالا مدتهاست که حیات نباتی شورای عالی سیاست گذاری شروع شده، از همان زمان که در اوج برو و بیای سیاسی برای برگزاری انتخابات مجلس، سردی مشارکت به جان جریان چپ هم افتاد و نهادی که قرار بود نقش مغز متفکر برای بزنگاههای انتخاباتی را بازی کند مستأصل ماند.
البته به کما رفتن این شورا نه فقط به دلیل لیست ندادن آنها در انتخابات و دست رد احزاب به این تصمیم بود بلکه دومینوی استعفاها موجب شد تا دیگر شورای عالی از آن ارج و قرب اولیه خارج شود و حتی اعضای اصلی هم طاقت ماندن در این جمع را نداشته باشند.
استعفای موسوی لاری نائب رئیس شورای عالی سیاست گذاری و کسی که در خط مقدم برای تشکیل چنین شورایی قرار داشت اولین ضربه مهلک به پیکر این ساز و کار بود و از آنجا که ستونهایش از استحکام قابل قبولی برخوردار نبود این خلأ به وضوح خود را نشان داد اما این پایان ماجرا نبود؛ حرف و حدیثها درباره اختلافات در درون اردوگاه چپ شدت و حدت بیشتری گرفت تا اینکه بعد از دوماه خبر استعفای محمدرضا عارف رئیس این شورای بر خروجی رسانهها قرار گرفت؛ حالا دیگر شورای عالی سیاستگذاری تنها با انتقادات ریزو درشت دیگر احزاب سیاسی چپ مواجه نیست و عملاً از رسمیت افتاده است.
از آنجا که دیگر امیدی به شورای عالی سیاستگذاری وجود ندارد ریشسفیدان اصلاحطلب یا همان مجمع روحانیون مبارز دست به کار شدند تا از این مدت زمان باقیمانده استفاده کنند و سر و سامانی به فعالیتهای انتخاباتی بدهند اما مشکلات سیاسی یک طرف و کرونا هم شد قوز بالای قوز و کار را به جلسات مجازی کشاند. به طوری که در ماه آبان دو جلسه به ریاست رئیس دولت اصلاحات برگزار شد که اولین آن ششم آبان بود و جلسه دوم هم ۲۰ آبان برگزار شد.
مانیفستی برای اصلاحطلبان
در توضیحات ابطحی «طرح برای ایجاد تغییر» بیشتر از همه جلب توجه کرد و این علامت سؤال را شکل داد که تغییر از چه جهت و با کدام هدف؟ برای رسیدن به این سؤال کافی است به انتقاداتی که در این یکی دو سال اخیر درباره جریان اصلاح طلبی مطرح شد نگاهی بیندازیم. محمدرضا تاجیک از تئوریسینهای جریان چپ یکی از افرادی است که بارها و بارها درباره اصلاح اصلاحطلبی و تعریف یک مانیفست برای این جریان هشدار داده بود البته تنها تاجیک نبود که درباره کسوف اصلاحطلبی سخن میگفت بلکه سعید حجاریان نیز این موضوع را یادآور شده بود. حالا به نظر میرسد که تلاشهایی در این رابطه در حال شکل گرفتن است و جلسات مجمع روحانیون مبارز هم میتواند نشانی از آن باشد. کما اینکه «یدالله طاهرنژاد» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران درباره تازهترین خبرها از مانیفست اصلاحات گفته است: «جلسات متعددی در کمیته سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات برگزار شده و تقریباً در حال رسیدن به یک مانیفست و راهبرد هستیم. راهبرد در مراحل پایانی است و پیش نویس مانیفست هم در حال کامل شدن است و به زودی در شورای هماهنگی به تصویب خواهد رسید.»
«علی صوفی» دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات هم از پایان جلسات متعدد با تئوریسینها و صاحبنظران به منظور تدوین این مانیفست خبر داده است. اما و اگرها درباره این مانیفست حتی اگر محتوی خاصی از آن منتشر هم نشده باشد، وجود دارد و شاید مهمترین آن، میزان و نحوه کارآیی آن برای انتخابات سال آینده است.
اینکه آیا تا خرداد سال آینده تکلیف اصلاح طلبان در مواجهه با نهادهای نظارتی و مهمتر از آن نحوه اقناع مردم برای حضور در پای صندوقهای رأی و در نهایت دستیابی به یک نام مشخص، روشن خواهد شد یا نه، از دسته همین ابهامات است.
شاید به دلیل همین ابهامات است که «حسین کمالی» رئیس کمیته سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، تدوین آن را زمانبر دانسته است هر چند «احمد حکیمی پور» دبیرکل حزب اراده ملت ایران تاکید کرده است که انتخابات ریاست جمهوری آینده هم بخشی از این مانیفست خواهد بود.
رقابت احزاب و گزینههای روی میز
در میان احزاب اصلاحطلب «کارگزاران» و «اعتماد ملی» از جمله احزابی بودند که همواره لباس رزمشان برای انتخابات آماده است و هر بار که صحبت از کنارهگیری از انتخابات به میان میآید این دو حزب تمام قد برای رسیدن به کرسیهای قدرت وارد میدان میشوند برخلاف حزب اتحاد ملت که قواعد اصلاحطلبی را ارجح میدانند این دو حزب رسیدن به قدرت را ترجیح میدهند و درست در حالی که این روزها خبری از تحرکات انتخاباتی حزب اتحاد ملت به چشم نمیخورد کارگزاران و اعتماد ملی اعلام کردهاند که با کاندیداهای اختصاصی خود وارد گود رقابت خواهند شد البته افرادی هم در این میان به عنوان گزینههای روی میز اصلاحطلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ معرفی شدهاند.
اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی رفسنجانی یکی از همان گزینههایی هستند که این روزها بارها اسمشان از سوی طیف اصلاحطلب به گوش رسیده است.
حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران میگوید: فهرستی از شخصیتهای مورد توجه و حمایت حزب آماده کردیم و تاکنون با رایزنیهایی که با این شخصیتها صورت گرفته؛ «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس جمهوری و «محسن هاشمی» رئیس شورای شهر تهران برای حضور و نامزدی در انتخابات اعلام آمادگی نکردند و تا امروز پیشنهاد حزب را نپذیرفتهاند. درباره دیگر شخصیتهای مورد توجه هم حزب در حال بررسی است تا نامزدی را که توانایی بیشتری برای تحقق برنامه جسورانه اقتصادی کارگزاران دارد، انتخاب کند.
البته مرعشی عبدالناصر همتی، ملکزاده و هاشمی طبا را نیز جزو لیستی میداند که میتوانند مد نظر کارگزاران باشند.
اما به جز این افراد «سید حسن خمینی» از گزینههای دیگری است که اصلاحطلبان تمایل زیادی دارند تا او را وارد انتخابات کنند و به عنوان چهرهای که هم جوان است و هم شناسنامه اصلاحطلبی دارد به عنوان کاندیدای ۱۴۰۰ معرفی کنند. علی محمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، در این رابطه میگوید: معتقدم که او یک چهره بالقوه است که میتوان بر روی او ائتلاف کرد و اگر به میدان بیاید اکثریت قاطع افراد احزاب اصلاح طلب مثل رئیس دولت اصلاحات و موسوی خوئینیها از او حمایت خواهند کرد.
حال باید دید اصلاحطلبان که تا همین روزهای اخیر امیدی به حضور در انتخابات ۱۴۰۰ و راضی کردن بدنه رأیشان برای آمدن پای صندوقهای رأی نداشتند قرار است با کدام دست فرمان و کدام برگ برنده وارد کارزار سخت ۱۴۰۰ شوند.
چند نکته درباره وزیر نیرو و کمپینهای وی / اردکانیان کاندیدای اعتدالیهاست؟
پیش از این سیدحسین نقوی حسینی نماینده سابق اصولگرا درباره نگاه شخصیتهای این جریان به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گفت: «در مسیر آماده شدن برای انتخابات ریاست جمهوری دو دوره را شاهد هستیم. در یک دوره طرح نامها انجام میشود و در دوره دوم انصرافها و به نفع دیگری کنار رفتنها برجسته میشود. ما در مرحله اولیم و باید منتظر باشیم لیست اسامی به ۳۵ نفر برسد.» در جریان اصلاحطلب و اعتدالی تعداد به این حد نیست اما بازهم کم نیستند افرادی که تمایل به حضور دارند یا برخی نزدیکان آنها به نوعی نامشان را مطرح میکنند. در این میان نام رضا اردکانیان نیز گاهی شنیده میشود و برخی حالا میگویند بیشتر از همیشه قوت گرفته است. البته خود اردکانیان در پاسخ به این سؤال که آیا جنابعالی بنایی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 دارید؟ گفته است: «خیر؛ من تصمیم ندارم که کاندیدا بشوم.» با این حال در عرصه سیاسی ایران از این دست جوابهای منفی که به یک باره مثبت میشوند کم نداشتهایم. وب سایت خبری رویداد 24 درباره اردکانیان نوشته است: «نام اردکانیان با این سابقه سیاسی به عنوان کاندیدای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مطرح شده است؛ برخی معتقدند او تکنوکراتی است که میتواند به لحاظ اجرایی گزینه مناسبی باشد. برخی فعالان سیاسی در تحلیلهای خود اینگونه میگویند که طرح گزینههایی همچون اردکانیان بیش از آنکه واقعی باشد، راهی است برای سهمگیری سیاسی در کابینه دولت بعدی؛ به این ترتیب که چندین گزینه مطرح میشود و در نهایت با کنار کشیدن آنها سهمی در کابینه بعدی برایشان کنار گذاشته میشود. شاید اردکانیان خیلی اهل چنین لابیهایی نباشد اما او در دولتی وزارت میکند که اعضایش سیاسیترین و پر لابیترین دولت جمهوری اسلامی هستند.» پیش از این در آفتاب یزد موضوع احتمال رئیس جمهور شدن یک تکنوکرات را بررسی کرده بویدم. حمید قزوینی در این باره به «آفتاب یزد» گفت: «طرح ایدههایی مانند اینکه یک تکنوکرات برای 1400 وارد عرصه شود و موفق نیز بشود چندان با منطق بسترهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران مطابقت ندارد. چنین مباحثی را درست یک سال پیش در لبنان نیز شنیدیم و شاهد بودیم با همین رویکرد دولتی در این کشور تشکیل شد اما امروز شاهد عدم موفقیت آن هستیم و روال و ساختار سیاسی در لبنان به هویت قبلی خود بازمی گردد. واقعیت این است که تجویز هر نسخه برای کامیابی هر جامعهای باید منطبق با ساختارهای سیاسی و اجتماعی آن باشد. درباره حضور یک تکنوکرات این مسئله در ایران صدق نمیکند.» اما آیا اردکانیان را باید تنها گزینه تکنوکرات بدانیم؟ به نظر میرسد اینچنین نیست و برخی برنامههای سیاسی نیز احتمالاً برای حمایت از او وجود دارد. نام اردکانیان با حسام الدین آشنا نیز گره خورده است. چهره پرنفوذ در دو دولت روحانی که هیچگاه مقامی بالاتر از یک مشاور را به طور رسمی در اختیار نگرفت اما بسیاری با این حقیقت آشنا هستند که «آشنا» یکی از تئوریسینهای اصلی دولت روحانی بوده و نقش بسیاری در تحولات دولتهای یازدهم و دوازدهم داشته است. آشنا چندی پیش چند گزینه را برای ریاست جمهوری 1400 نام برده بود که در میان آن اردکانیان نیز وجود داشت. آشنا افزوده بود: «آقای دکتر اردکانیان (وزیر نیرو) ویژگیهای مثبت زیادی دارد اما ایشان هم باید زبان گفتوگو با مردم را بهتر بیاموزد و رشد کند.» حالا یک کانال خبری نیز تحت عنوان خبراختصاصی موضوعی را مطرح کرده که اردکانیان پشتوانهای برنامهسازی شده را برای 1400 در اختیار دارد. این کانال مدعی شد که: «محمد فاضلی استاد دانشگاه بهشتی و جامعه شناس از حلقه نزدیکان حسام الدین آشنا است که تحت پروژهای برای 1400 به عنوان مشاور وزیر نیرو و رئیس مرکز امور اجتماعی منابع آب و انرژی معرفی شده است. فاضلی که از سال ۱۳۹۲ به لطف حمایتهای آشنا پای ثابت اتاق فکر و مشورت و جلسات اغلب دستگاههای دولتی است در یکی-دو سال اخیر تمرکز بیشتر فعالیت خود را در وزارت نیرو قرار داده و مأموریت اصلیاش یعنی طراحی کمپین انتخاباتی رضا اردکانیان را به انجام رسانده است. کمپین فاضلی برای اردکانیان که هفتههاست تمام ظرفیت رسانهها به ویژه صداوسیما را به خود اختصاص داده و حتی برنامههای روحانی نیز در کنار آن تعریف میشود همان "الف-ب-ایران" است. فاضلی به مقامات ارشد دولت و برخی چهرههای سیاسی برجسته اصلاحطلب که حامی و مشوق اردکانیان هستند قول قطعی داده با اجرای این کمپین خصوصاً موضوع آب و برق مجانی برای محرومان، اردکانیان یکی از چند قطب اصلی #انتخابات ۱۴۰۰ باشد.» اردکانیان نه تنها با صداوسیما رابطه خوبی دارد بلکه با رسانههای مکتوب مخالف دولت نیز چنین رویهای مشاهده میشود. اگر نگاهی به صفحه آگهیهای روزنامههایی نظیر کیهان که مخالف تمام و کمال دولت هستند بیاندازیم آگهیهای وزارت نیرو همیشه جا خوش کردهاند. درباره مرکز امور اجتماعی آب و انرژی نیز صدیقه ببران مدیرکل روابط عمومی وزارت نیرو در گفتگویی کوتاه با «آفتاب یزد» گفت: «این مرکز با ریاست آقای دکتر فاضلی فعال است و مأموریت دارد با کمک به توسعه تولید و کاربست دانش علوم اجتماعی آب و انرژی و ارائه تحلیلهای علمی-سیاستی واقعبینانه، چندرشتهای و میانرشتهای، کیفیت سیاستگذاری، تصمیمسازی، تصمیمگیری و اجرا در وزارت نیرو، زیرمجموعههای تابعه و نظام سیاستگذاری کشور را برای تحقق پایداری منابع آب و انرژی ارتقا دهد.»
اعتدالیون و تشکیلات انتخاباتی
هنوز معلوم نیست آیا واقعاً اردکانیان برای 1400 برنامه دارد یا خیر اما موضوعی که مطرح میشود این است که چنین نامهایی درحالی به نام اعتدالیون معرفی میشود که این جریان سیاسی هنوز نتوانسته به طور جدی به موضوع 1400 ورود پیدا کند. از سوی دیگر به نظر میرسد سازوکار شورای عالی سیاستگذاری که در سالهای اخیر تدوینکننده نقشه راه اصلاح طلبان بود با چالشهای جدی مواجه شده است و اینبار صحبتها حکایت از این دارد که شاید مجمع روحانیون مبارز نقش رهبری را برعهده گیرد. ابطحی عضو جامعه روحانیون مبارز درباره جلسه اخیر تشکل خود به جماران توضیح داده: «مجمع مدتها است که جلسات نوبهای دو هفتهای مربوط به بحث انتخابات را از طریق اسکایپ و فضای مجازی دنبال میکند. اما بعد از بیانیه آیتالله موسوی خوئینیها این موضوع جدیتر دنبال شد و نظرات مختلف بر اساس محورهای این بیانیه مطرح شد.»
ابطحی در توضیحات خود به فضای حاکم بر بدنه اجتماعی اصلاحطلبان نیز اشاره میکند و میگوید که مجمع روحانیون با علم به فضای موجود فعال شده است. به بیان او «در جلسه هم بحث شد که آنچه به چشم میآید روندی نیست که اتفاق جدیدی بیفتد و احتمالاً انتخابات ریاست جمهوری بر اساس همان حداقل آراء و حداقل کاندیداهای مطلوب پیش میرود. ولی از باب اینکه ما حتماً مسیر واقعی رسیدن به رأی مردم را طی کنیم، بحث این مطرح بود که شاید ضرورت نداشته باشد گذشته را قضاوت کنیم و نیاز دارد که به آینده هم نگاه کنیم، گرچه از نظر تحلیلی باور ما این است که اتفاق جدیدی نخواهد افتاد.» او ادامه میدهد: «به همین دلیل مجموعهای تشکیل شده که بررسی کنیم با چه طرحهایی میتوانیم در انتخابات ورود کنیم و ببینیم که آیا طرحهایی وجود دارد که مردم حس کنند با مشارکتشان میتوانند تغییر جدی ایجاد کنند؟»
قنبری: ضعف تشکیلاتی نداریم
درباره اعلام اسامی مختلف و وضعیت تشکیلاتی اصلاحطلبان با یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفتگو کردیم. داریوش قنبری به «آفتابیزد» گفت: «تاکنون این رویه در عرصه سیاسی ایران وجود داشته که ابتدا چهرههای سیاسی به صورت انفرادی تمایل خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کردهاند و سپس مباحث تشکیلاتی برای اینکه کدام کاندیدا نفر اصلی هر جریانی شود مدنظر قرار میگیرد. بنابراین اینکه برخی نامها در ماههای نزدیک به انتخابات شنیده میشود منافاتی با بحث جناحی و تشکیلاتی ندارد و هرکسی میتواند تمایل خود را اعلام کند.» او افزود: «اصلاحطلبان نیز کم کم فعالیتهایی را برای ایجاد ساختار تشکیلاتی خود در راستای فعالیت انتخاباتی 1400 آغاز کردهاند. در گذشته وجود شورای عالی اصلاحات توانسته بود نقش انسجام آفرینی و وحدت بخشی را ایفا کند اما به نظر میرسد به نوعی در عمل این شورا دیگر کارکردی ندارد هرچند نگرانیهایی درباره فقدان شورای عالی و راهبرد اصلاحطلبان در چنین شرایطی دیده میشد اما به نظر میرسد در این زمینه گامهایی برای جبران فقدان شورای عالی برداشته شده است.» این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه گفت: «به نظر میرسد اولین قدم در این راستا جلسه اخیر مجمع روحانیون مبارز بوده است که چهرههای وحدت بخش اصلاحطلب در قالب این تشکل برخی موضوعات را نسبت به 1400 مطرح کردهاند. اینکه در ادامه تا زمان انتخابات نیز این مجمع نقش تشکل وحدت بخش اصلاحطلبان را ایفا کند و استراتژیها از آن طریق اعلام شود هنوز به طور دقیق روشن نیست اما آنچه اهمیت دارد این است که اصلاحطلبان به لحاظ بازسازی تشکیلاتی ضعفی ندارد و این موضوع به زودی در دستور کار قرار خواهد گرفت و دست کم وجود مجمع روحانیون مبارز خلأ تشکیلاتی را پر میکند.»
قنبری اظهار داشت: «در انتخابات پیش رو برنامههای دقیق عملیاتی از سوی کاندیداها بسیار اهمیت دارد و از این حیث اصلاحطلبان نیز همواره به برنامه اعتقاد داشتهاند اما این بار باید با تلاش دوچندان و ارائه برنامههایی دقیق در چارچوب ساختاری منسجم بتوانند سرمایه اجتماعی خود را بازیابی و اعتماد عمومی نسبت به خود را بازسازی کنند.» او در ادامه درباره فاکتور خارجی تاثیرگذار بر شانس اصلاحطلبان نیز تصریح کرد: «به هرحال با تحولاتی که در آمریکا انجام شده و پیروزی بایدن و وعده او برای بازگشت به برجام، اهمیت دارد و تأثیر مذاکره بار دیگر روشن میشود و با توجه به اینکه جریان اصلاحطلب به عنوان حامی مذاکره و تعامل شناخته میشود در وضعیت جدید این جریان از شانسی بیشتر برخوردار است که برنامههای خود را به مردم ارائه کند و مشخص کند چگونه میتواند در دور جدید تعاملات منافع ملی را تأمین کند.»
اصلاحطلبان و 1400
محمود میرلوحی در یادداشتی در روزنامه آفتاب نوشت: در هفتههای اخیر مباحث پیرامون انتخابات 1400 بیشتر شده است و نامهای مختلفی نیز از سوی رسانهها به عنوان کاندیدای احتمالی معرفی میشود. درباره جریان اصلاحات و نقشی که میتواند در 1400 ایفا کند ابتدا باید دو فاکتور بیرونی را مدنظر قرار داد. نخست اینکه باید روشن شود رویکرد کلان نهادهای بالادستی به انتخابات آتی چگونه است آیا قرار است مشارکت حداکثری دغدغه باشد یا همچون انتخابات مجلس در سال 98 وضعیتی تک جناحی با حداقل مشارکت مردمی را شاهد خواهیم بود. فاکتور دوم نیز وضعیت بینالمللی است که در شرایط کنونی اگر به طور قطع ترامپ از صحنه سیاسی آمریکا حذف شود و رقیب او نیز براساس وعدهها به برجام بازگردد و مبادلات تجاری ایران به شرایط برجامی باز گردد میتوان امیدوار بود با بهبود برخی شاخصهای اقتصادی و روزنههایی مانند فروش نفت نگاه مردم و به ویژه جوانان به انتخابات مثبت شود. در این زمینه نیاز است برخی اقدامات داخلی در چارچوب تصمیمهای ملی گرفته شود که در صدر آن رفع مشکل تصویب افای تی اف است که به نوعی پاس گل برخی به دولت ترامپ بود. در شرایط فعلی بدیهی است که فشار بسیاری به همه بخشهای جامعه وارد شده است که تبعاتی نیز دارد. اما جدای از این دو فاکتور خارجی، وضعیت در درون جریان اصلاحات نیز با چالشهایی مواجه است که باید به سرعت رفع شود. با استعفای دکتر عارف و آقای موسوی لاری شورای عالی به عنوان تشکیلات مهم انتخاباتی اصلاحطلبان با ابهام و بلاتکلیفی مواجه شده است. در این وضعیت رئیس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به عنوان نائب رئیس دوم شورای عالی اصلاحات این اختیار را دارد که با دعوت اعضای شورای عالی فرآیند بحث و گفتگو برای انتخابات تا رسیدن به یک چارچوب مدون را تنظیم کند که تاکنون در این زمینه نیز با تأخیر مواجه بودهایم. به نظر میرسد باید نهایتاً تا آذر ماه تکلیف تشکیلات اصلاحطلبان روشن شود تا نقشه راه انتخاباتی این جریان را بتوان گام به گام ترسیم کرد.
براساس روال دورههای گذشته ابتدا باید برنامههای لازم تدوین شود، گفتمان طراحی شود، شعار انتخاب شود و سپس نیز وارد لیست نفرات و مصداقها شویم تا تعیین شود چه کسی میتواند کاندیدای اصلاحطلبان برای 1400 باشد. در سال آینده دو انتخابات مهم ریاست جمهوری و شورای شهر را در پیش داریم که هر دو نیازمند برنامه ریزی دقیق و تعیین راهبردها است.