تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۵
کد مطلب : ۴۲۱۷۶۴
کبنانیوز از آتش سوزیهای اخیر در کهگیلویه و بویراحمد گزارش میدهد
امدادرسانی فضای مجازی به خائیز تا معارضات اجتماعی که زاگرس را قربانی خود می کند
۰
کبنا ؛از (20 اردیبهشت ماه 99) در گچساران شاهد سریال آتش سوزیها در شهرستان گچساران و استان بودیم، و از ابتدای خردادماه آتش سوزیهای گسترده در کوه خنگ بنار، پس از آن در خائیز کهگیلویه و سپس در کوه دیل شروع شد و آتش سوزی کوههای خنگ بنار و خائیز بازتابهای زیادی داشت. بیش از 200 هکتار از جنگل های خنگ بنار و کوه های اطراف در گچساران با پوشش گیاهی غنی خود، و 100 هکتار از کوه های خائیز آسیب دیدند که آسیب دیدگی جدی کوه های خائیز 40 هکتار برآورد شد. آتش سوزی دیل بیش از 100 هکتار از جنگل های این منطقه را دچار حریق کرد. کهگیلویه و بویراحمد که 53 درصد آن را جنگل و 34 درصد آن را مرتع تشکیل می دهد، 20 درصد از جنگل های زاگرسی در کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد، که بالاترین سهم و سرانه در بین استان های زاگرسی است، اما هر ساله صدها هکتار از جنگل هایش قربانی آتش سوزی می شوند. با آنکه ارزش هر درخت بلوط زاگرسی یک میلیارد تومان برآورد شده است، جنگل های زاگرس کهگیلویه و بویراحمد در معرض بیابانی شدن هستند، و در صورت بی توجهی، این روند هرساله سرعت بیشتری به خود خواهد گرفت.
به گزارش کبنا؛ رفتار دولت برای صیانت از جنگل ها عملا تحت تاثیر بحران های آتش سوزی و بدون برنامه قرار دارد. هکتارها جنگل در آتش خشم خصومت های شخصی قربانی می شود تا راهکارها به جایی برسد و تصمیم یا مصوبه ای برای حفاظت از منابع طبیعی صورت بگیرد. هر ساله میلیاردها خسارت را متحمل می شویم، بدون آنکه دولت ها آینده نگری داشته باشند و به این موضوع توجه کنند که طبیعت در دستان ما امانتی است که باید به آیندگان بسپاریم.
انتشار تصاویر مستند و عکس و فیلم در فضای مجازی، و دست به دست شدن آن، در آتش سوزی های اخیر موجی ایجاد کرد، تا نگاه ها به سمت اهمیت موضوع بیشتر شود، هر چند در مورد آتش سوزی خائیز برخی از تصاویری غیرمستند و غیرموثق منتشر شد، اما حتی انتشار همین تصاویر به ریختن آب بر روی آتش خائیز کمک کرد.
کمبود منابع انسانی و بسیج نیروها اولین مشکل
پیش بینی بحران، آماده بودن نیروی انسانی تازه نفس و به گفته یکی از فعالان «مهار آتش در ساعات ابتدایی» از اولین شروط برای مهار آتش سوزیهای منابع طبیعی است. با این حال در ساعات ابتدایی و روز اول، آتش سوزی جدی گرفته نمی شود. از طرفی دستگاه های منابع طبیعی و محیط زیست همواره با کمبود نیرو مواجه هستند، با آنکه در مواد قانون ذکر شده که همه دستگاه های اجرایی باید در مهار آتش سوزی فعال باشند و نیروی مورد نیاز را به منابع طبیعی معرفی کنند ولی عملا هیچ سازماندهی نیرویی صورت نمی گیرد. مدیر تشکل سبزگامان می گوید: «در آتش سوزی کوه دیل، ما از ساعات ابتدایی به جنگ آتش رفتیم و تا ساعت 9 شب تماماً در حال مهار بودیم، در نهایت این آتش مهار شد، ولی به دلیل خستگی و کوفتگی و بدون پشتیبان بودن، توانایی ماندن نداشتیم، بنابراین اطلاع رسانی کردیم که منطقه باید پایش شود، تا مهار به درستی صورت بگیرد و دوباره آتش روشن نشود، که متاسفانه پایش صورت نگرفت، در حالی که نیروهای مردمی ناآشنا هم میتوانستند در پایش کمک کنند». نارکی همچنین می افزاید: «برخی نیروهای مردمی در روزهای دوم و سوم آتشسوزی برای کمک و از سر دلسوزی برای مهار به کمک امدادگران میآیند، اما وقتی با آتش روبرو میشوند، در عمل نمیتوانند کار خاصی کنند. ولی این نیروهای مردمی باید توسط امدادگران بسیج شوند، نیروهای مردمی میتوانند کمک کار باشند و به عنوان پشتیبان امدادگر، کمک زیادی کنند».
هر چند در دو روزابتدایی خبری از هلی کوپترها نبود، ولی هلی کوپتر شرکت نفت و گاز گچساران و سپاه و ارتش به کمک امدند. اما حضور هلی کوپترها در روزهای بعدی، بیش از آنکه کمک کننده باشد، امیدوارکننده بود و نشان میداد که مسئولان دست به کار شدهاند. انتقال نیروهای زبده مطلوب و مفیدفایده بود، ولی اطلاع رسانیهای دقیق و زمان مناسبی برای انتقال نیروها صورت نمیگرفت. همینطور داوطلبانی که شاهد حرکت هلی کوپترهای آب پاش بودند، اذعان داشتند که «هلی کوپترها آب را در منطقه درست و در محل آتش سوزی نمیپاشد و در کنار آتش پاشیده میشود، همچنین وزش باد، و خطر نزدیک شدن هلی کوپترها به زمین باعث میشد آب در محل دقیق آتش سوزی پاشیده نشود، و این باعث هدر رفت منابع میشد».
اسماعیل کهرم فعال محیط زیستی نیز در این باره گفته بود: «در تاریخ هفتم مهرماه سال 96، در حوزه معاونت علمی ریاست جمهوری یک فروند هواپیما را به یک هواپیمای آبپاش با امکان ذخیره 1200 لیتر آب برای اطفای حریق تبدیل کردند و خبر و گزارش از آن تهیه و منتشر شد، اما سؤال این است که سرنوشت آن هواپیما چه شد؟ از سوی دیگر مگر قرار نیست همه نهادها از مال و جان مردم دفاع کند؟»
محمد درویش، کارشناس و فعال محیط زیست، در رابطه با آتش سوزیهای استان کهگیلویه و بویراحمد، به نقطه ضعف ایران در زمینه اطفای حریق میپردازد: «در دنیا کسی با بالگرد آتش خاموش نمیکند. چون خود بال هلیکوپترها و دویدن هوا خودش باعث اکسیژنگیری رویشگاههای جنگلی آتش گرفته میشود و شدت آتش را بعداً افزایش میدهد. در دنیا برای خاموش کردن آتش از وسیلهای به نام کانادایر استفاده میکنند. کانادایر نوعی از هواپیمای اطفای حریق است که میتواند حجم بزرگی از آب یا مواد ضد آتش را به یکباره در منطقه رها کند. ولی متأسفانه ما در ایران حتی یک دستگاه کانادایر هم نداریم. در حالیکه قیمت کانادایر از قیمت خودروهای آخرین مدلی که در خیابانهای تهران میبینیم کمتر است. یعنی اینطور نیست که ما، چون پول نداریم، نمیتوانیم کانادایر بخریم، مشکل این است که عِرق و علاقهای وجود ندارد.»
عیسی کلانتری، رییس سازمان محیطزیست و در پاسخ به تاخیر در اعزام بالگرد و آبپاش به منطقه خائیز، گفته است که «بالگردها اگر هم وجود داشته باشند، کمک زیادی به خاموش کردن آتش نمیکنند؛ چون در هر روز نهایتا بتوانند چهاربار پرواز کرده و آب بیاورند که در هر پرواز دو مترمکعب آب منتقل میکنند. مجموعا هشت مترمکعب یعنی نصف یک تانکر میشود. بنابراین کارایی چندانی ندارند.»
«طبق گفته سرهنگ قاسم سبزعلی، فرمانده وقت یگان حفاظت از جنگلها، مراتع و آبخیزداری در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، فقط هزینه سوخت هر بالگرد برای هر ساعت پرواز ۴ تا ۶ میلیون تومان است»، «همچنین کاپیتان خمیسی مدیر کل مرکز امداد هوایی امداد و نجات هوایی هلالاحمرهر یک ساعت پرواز بالگرد و نگهداری آن را ۴۰ میلیون تومان برآورد کرده است.» با چنین هزینه هایی، هلی برد و انتقال نیرو به ارتفاعات برای خاموش کردن آتش الزام آور است، ولی هلی کوپترهای آبپاش کارکرد زیادی برای آتش سوزی های اخیر نداشته اند.
تجربیات فعالان و مهارکنندگان آتش
همیشه نیروهای مردمی و تشکل ها زودتر از نیروهای دولتی از آتش سوزی ها با خبر می شوند و دلسوزانه پا به پای ماموران محیط زیست و منابع طبیعی و حتی بیشتر و جلوتر از آنها، برای مهار و خاموش کردن آن راهی ارتفاعات می شوند. نارکی مدیر تشکل سبزگامان که سالها در امر خاموش کردن و مهار آتش فعالیت میکند می گوید: «وقتی در مراتع و جنگل آتش سوزی به هر دلیلی اتفاق می افتد، در صورتی که هم افزایی صورت بگیرد و در ساعات ابتدایی و روز اول اتشسوزی، آتش مهار شود، عملیات با موفقیت پایان مییابد. پس همیشه در آتش سوزیها باید همه نیروهای موجود و امدادگران زبده در ارگانهای مختلف از جمله منابع طبیعی، محیط زیست، نیروهای مردمی، سپاه، در یک هم افزایی به مهار آتش بپردازند، و پایش آتش به درستی صورت بگیرد، تا مهار با موفقیت صورت بگیرد، اما در صورتی که این آتش در روز اول مهار نشود، هر چقدر که نیرو در روزهای بعدی به مهار کمک کنند، به دلیل گستردگی و پیچیدگی آتش، مهار آتش به سختی صورت میگیرد».«برخی نیروهای مردمی در روزهای دوم و سوم آتشسوزی برای کمک و از سر دلسوزی برای مهار به کمک امدادگران میآیند، اما وقتی با آتش روبرو میشوند، در عمل نمیتوانند کار خاصی کنند. ولی این نیروهای مردمی باید توسط امدادگران بسیج شوند، نیروهای مردمی میتوانند کمک کار باشند و به عنوان پشتیبانِ امدادگر، کمک زیادی کنند».«در مورد آتش سوزی کوه دیل، ما از ساعات ابتدایی به جنگ آتش رفتیم و تا ساعت 9 شب تماماً در حال مهار بودیم، در نهایت این آتش مهار شد، ولی به دلیل خستگی و کوفتگی و بدون پشتیبان بودن، توانایی ماندن نداشتیم، بنابراین اطلاع رسانی کردیم که منطقه باید پایش شود، تا مهار به درستی صورت بگیرد و دوباره آتش روشن نشود، که متاسفانه پایش صورت نگرفت، در حالی که نیروهای مردمی ناآشنا هم میتوانستند در پایش کمک کنند».
عبداله مرادیان فعال محیط زیستی می گوید: «برای خاموش کردن آتش در این اقلیم چیزی بهتر از شاخه های نورس بادام سراغ ندارم، شاخههای نورس بادام را با اره یا چاقوی تیز چیده و با آن آتش را خاموش کنید، از دمنده هم استفاده کردیم، همینطور چوبدستی هایی که مجهز به تیوبهای از کارافتاده آتش نشانی بودند. تنها دلخوشی ما، نجات چند درخت بود که خستگی را از تن انسان در می آورد». یکی از امدادگران گفت: «بالگردها گاها نیروها را اشتباه پیاده میکنند، در کوه دیل بجای اینکه نیرو جلوی خط آتش پیاده شود، تا از پیشرفت آتش جلوگیری کنند، آنها را زیر خط آتش پیاده کردند. همینطور اینکه، نیروهای کمکی باید از طرف مسئولان راهنمایی شوند و لااقل آموزشهای ابتدایی به آنها گفته شود».
لاچین خوشبین از فعالان محیط زیستی و داوطلب خاموش کننده آتش می گوید: «اگر ستاد بحران برنامهای ویژهای در مقابله با آتش سوزیها داشته باشد و از بین پرسنل محیط زیست و منابع طبیعی و هلال احمر و آتش نشانی و تعدادی کوهنوردان دلسوز و همیاران محلی و نیروهای اقدام سریع با تجهیزات لازم مثل پمپهای دمنده انتخاب شوند تا بتوانند روز اول اتش را مهار کنند، اتش سوزی های گسترده ایجاد نمی شود، همیشه روز اول آتش سوزی کمبود نیرو وجود دارد، روزهای بعد بی برنامگی و مشکلات دیگر وجود دارد». «بالگروهای هوانیروز جهت اعزام سریع نیروها به بالای کوه و در نزدیکی آتش عملکرد خوبی داشتن، ولی آب پاش کار خاصی انجام نداد، می شد هزینه بالگرد آب پاش را به دمنده و نیرویهای محلی داد تا آتش زودتر مهار شود و هنگامی که آتش مهار شد چه روز و چه شب، باید تعدادی نگهبان گمارده شود تا اگر کندهای سوخته و ته دره افتاد دوباره شعله ور نشود».«اگر آتش سوزی بالای کوه باشد ستاد بحران باید امکان استفاده از بالگرد را داشته باشد تا قبل از گسترش آتش سوزی نیروهایی با توانایی بالا را برای مهار به نزدیکی آتش سوزی اعزام کنند».
نجات یک درخت توسط نیروهای محیط زیست وجوانان دیل؛ یک درخت تنومند که ازطریق یک شاخه خشک آتش به درونش نفوذکرده بود بعدازچندین ساعت موفق شدیم که درمقابل شعله آتش مقاومت نماییم وشاخه خشک رابااستفاده ازاره جدا ودرون حفره درخت را با آب وگل پرکنیم ودرخت را از مرگ 100 در صد نجات بدهیم.
حیوانات زیست بومهای خائیز و زاگرس
مدیرکل محیط زیست استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: «درختان بلوط و بنه گونه غالب گیاهی منطقه آسیب جدی ندیدند، علیرغم آنچه در فضای مجازی دیده میشد، حیاط وحش منطقه هیچ آسیبی ندید». استاندار کهگیلویه و بویراحمد در رابطه با حیوانات و جانوران خائیز و کلیپ منتشر شده فرار حیوانات گفته است: «هیچ کل و بزی در منطقه خائیز تلف نشده است». در همین رابطه مشخص شد کلیپ منتشر شده از فرار گله گرازها موثق نبوده، و گرازها نیز از گونه جانوری خائیز نیست. هر چند به گفته مسئولان وحوش آسیب ندیده اند، با این حال زیست جانوری فقط شامل کل و بز نمیشود، حیوانات شامل پرندگان و خزندگان منطقه آسیب جدی دیده اند.
اسماعیل کهرم در این رابطه میگوید: «الان فصل زاد و ولد حیوانات و پرندگان است و لانههای آنها در خائیز پر از جوجه و توله است اما متاسفانه بسیاری حیوان بیگناه در آتش اهمالکاری ما سوختند و کسی به فکر آنها نبود. دوشنبه شب و بعد از پنج روز آتشسوزی جلسهای در سطح بالا برگزار شده که برای آتشسوزی چه کاری باید انجام دهیم؟ سؤال من این است که آیا مقداری دیر نیست؟ وی در مورد خسارت احتمالی به مناطق حفاظت شده خائیز میگوید: در آتش با درجه حرارت 700 درجه سانتیگراد هیچ موجودی زنده و هیچ گیاهی باقی نخواهد ماند. سازمان ملل قیمت یک درخت 40 ساله را 10 هزار دلار اعلام کرده است و این ارزشگذاری به دلیل میزان اکسیژن، ارزش چوب، میوه، حفظ خاک و آبی است که آن درخت از آسمان جذب و به سفرههای آب زیرزمینی میرساند، و توسط متخصصین صورت گرفته است. با توجه به چنین موضوعاتی است که میبینیم هیچوقت نمیتوان به عمق چنین فاجعههای آتشسوزی پی برد».
سرهنگ پزشک هادی فتحی فرمانده پادگان قوچک نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی از اعزام گروهی متشکل از ۸ نفر دامپزشک و نیروهای امدادی از نیروی زمینی ارتش به منطقه بهبهان و دهدشت خبر داد. قرار است این گروهها پس از رسیدن به بهبهان با استفاده از دارو و سایر ملزومات مورد نیاز، حیوانات آسیبدیده در آتشسوزی اخیر جنگلهای سوخته زاگرس را مداوا کنند. البته به همراه تیم امداد و نجات، یک گروه نیز جهت عملیات زنده گیری و درمان حیوانات آسیب دیده از آتشسوزی جنگلهای زاگرس به این منطقه اعزام شدند.
در منطقه دیل و خنگ بنار و همچنین در خائیز تصاویری از سوختن تخم پرندگان، خزندگان، مارها و حشراتی مثل ملخ، سنجاب دیده شد. یکی از داوطلبان خاموش کننده آتش گفت: «در منطقهٔ کهیزبال یه خارپشت دیدم که یکی از پاهاش کمی سوختگی داشت، ولی خب تو اون شرایط نمیتونستم کاری براش انجام بدم، فقط نصف یه بطری آب خالی کردم رو بدنش تا خنک بشه و ته جای آب معدنی رو بریدم و آب ریختم داخلش تا اگه تشنه باشه استفاده کنه و مشغول مهار آتش شدم». به گفته فعالان حاضر در منطقه، بیشتر تخم های پرندگان و پرنده های کوچک سوخته اند و پرنده های بزرگتر توان فرار داشته اند.
فضای مجازی و یک واقعیت تلخ
پس از انتشار اخبار آتش سوزی جنگلهای خائیز در فضای مجازی، صداوسیما، رسانهها و مطبوعات کشور، تحت تأثیر فشار رسانهای هم افزایی برای مهار آتش سوزی خائیز صورت گرفت، رسانهها تا چند روز اخبار مهار شدن خائیز را دنبال میکردند، و رئیس جمهور بصورت مستقیم پیگیر موضوع شد. تصاویری از حیوانات در فضای مجازی دست به دست چرخید، که برخی از آنها واقعیت نداشت، از جمله کلیپ گله گرازها.
مسئلهای که وجود دارد اقبال نشان دادن یا ندادن رسانهها و فضای مجازی به یک اتفاق است. تا وقتی عکس و یا فیلمی از یک اتفاق منتشر نشود، یک موضوع در بعد پنهان ظرفیت رسانهای می ماند، و وقتی انتشار یافت و اقبال به آن زیاد شد، تبدیل به موج می شود و افکار عمومی در سطح وسیعی نسبت به این موضوع واکنش نشان می دهند، اتفاقی که در مورد خائیز افتاد و کاربران فضای مجازی به انتشار پی در پی عکسها و کلیپها دست زدند. «اما قسمت تلخ این ماجرا این است که آتش سوزی در خنگ بنار مورد توجه کمتری قرار گرفت، در حالی که 100 هکتار از خائیز آسیب دیده است، آتش سوزی در خنگ بنار گچساران بیش از 200 هکتار از پوشش گیاهی بلوط، بنه، بادام و ... را سوزاند، در واقع میزان خسارت به پوشش گیاهی خنگ بنار، خیلی بیشتر از خائیز است. اما توجهات و تمرکز رسانهای و فضای مجازی روی خائیز صورت گرفت». در واقع ذکر این نکته خالی از لطف نیست که رسانهای شدن یک موضوع و پرداختن به آن در فضای مجازی، تاثیر چندین برابری برای تمرکز رسانه ای ایجاد میکند و باید از این ظرفیت غافل نشد.
اما محیط زیست نسبت به کم توجهی و سطحی نگری در رنج است، اینکه معیار مردم و مسئولان برای مهار آتش سوزیها، میزان فشار رسانهای و به اشتراک گذاری عکسها و تصاویر باشد، از عدم ساماندهی و برنامه ریزی برای مهار، آنی بودن توجهات و تمرکزها و فراموش شدن محیط زیست بعد از مهار آتش، عدم احساس مسئولیت نسبت به محیط زیست نشأت میگیرد که این قسمت تلخ ماجرا است.
با این حال در آتش سوزی خائیز، ایجاد موج رسانهای در فضای مجازی و تحلیل و بررسی و اخبار لحظه به لحظه از آتش سوزی در رسانههای ملی و مطبوعات، نشان داد فشار رسانهای فضای مجازی با وجود برخی انحرافاتی که بوجود آمد، به درستی به کمک محیط زیست آمده است، همینطور اینکه این اخبار توسط مطبوعات میتوانند هدایت شوند و به مطالبه گری و پیگیری برنامههای بلندمدت محیط زیستی کمک کنند.
منابع طبیعی قربانی معارضات اجتماعی
ایجاد اتش سوزی در منابع طبیعی به دست عاملان انسانی یکی از مشکلاتی است که نیاز به بررسی و ریشه یابی دارد. فعالیت دستگاه های محیط زیست، منابع طبیعی و دستگاه های نظارتی نقش موثری در کاهش آتش سوزی ها به دست عاملان انسانی دارد. گاها می بینیم اختلافات قومی منجر به آتش سوزی در جنگل ها می شود، که این نیازمند ایجاد تعامل و گفت و گو با ساکنان بومی روستاها و مناطق و حل منطقی مشکلات است. کوره های زغال در مناطق، اختلافات اقوام و ساکنان یک روستا، اختلافات دامداران و یا منفعت طلبی برخی دامداران، اختلافات و خصومت های شخصی یا منافع قومی، منجر به قربانی شدن جنگل و مراتع می شود.
داوود حبیبی رئیس شورای توسعه و حمایت از سازمان های مردم نهاد گچساران در رابطه با معارضات اجتماعی و قربانی شدن جنگل ها در منطقه دیل گفت: معارضات و اختلافاتی بر سر مراتع و چراگاه های دام وجود دارد، و گاها دامداران بر سر این موضوعات با هم اختلاف دارند و یکدیگر را تهدید می کنند. از طرفی برخی از این افراد مخالف این هستند که از منطقه دیگری گله برای چرای دام به منطقه خودشان برود. در حالی که محیط زیست برای پیشگیری از آتش سوزی ها و اطلاع رسانی امسال پیشنهاد داده است که گله دار به این منطقه بیاید تا هم از مراتع استفاده شود و هم در صورتی که آتش سوزی بشود اطلاع رسانی کند، اما این موضوع برای برخی از مردم این منطقه قابل پذیرش نیست.
در خائیز نیز اختلاف دو دامدار منجر به آتش سوزی گسترده ی این منطقه شد. انگار دامداران مشکل دیرینه با جنگل ها دارند یا آنکه ناآگاهانه طبیعت را قربانی منافع شخصی خود می کنند. باز کردن صورت مسئله و پرداختن به آن، حل کردن مشکل دامداران، و اگاه سازی این افراد نسبت به اهمیت جنگل ها و مراتع کمک بزرگی برای حفظ جنگل ها خواهد کرد.
برخورد با مسببان و عاملان آتش سوزی های طبیعت
رئیس سازمان جنگل ها در آخرین اظهارنظر خود گفت:« 80 درصد آتش سوزی ها عامل انسانی دارند که این یا سهوی است و یا عمدی». هر چند که هر ساله در کهگیلویه و بویراحمد صدها آتش سوزی اتفاق می افتد، اما نمی بینیم با خاطیان و مسببان آتش سوزی برخوردی جدی صورت گیرد. مدیرکل اداره منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد در این رابطه گفت: «برخورد نشدن با خاطیان به دلیل این است که مدارک محکوم کننده ای علیه این افراد پیدا نمی شود». یکی از مشکلات شناسایی نشدن خاطیان یا در دست نبودن مدارک، نبودن سیستم پایش مراتع و جنگل ها است. سیستم پایش و مانیتورینگ در برخی از استان ها راه اندازی شده است، اما کهگیلویه و بویراحمد که 53 درصد آن را جنگل و 34 درصد آن را مرتع تشکیل می دهد، همچنین 20 درصد از جنگل های زاگرسی که بالاترین سهم و سرانه در بین استان های زاگرسی است در کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد، سیستم مانیتورینگ برای پایش و صیانت از جنگل ها ندارد.
جواد نارکی در این زمینه گفت: «عموما برخورد با آسیب رسانان و آتش افروزان در طبیعت در دادگاه به گذشت آنان منجر میشود، همچون تجربهٔ سنوات گذشته؛ از جمله عاملان چندین آتش سوزی در حوزه گچساران که سال گذشته در حین ارتکاب جرم توسط محیط بانان شناسایی و تحویل دادگستری شدند، با گذاشتن تضمین آزاد شدند. اما تا کنون از طرف دادگاه احضار نشده اند. برای صیانت از سرزمین میبایست دادگاههای ویژهٔ محیط زیستی شکل گیرد تا داوران و دست اندرکاران این دادگاهها ماهیتاً با مفاهیم و چالشهای طبیعت آشنایی و تخصص داشته باشند و از طرفی قوانین و ضوابط گستردهتر و قویتر زیست محیطی تدوین و بکار گرفته شود. سمنهای مردم نهاد و کارشناسان محیط زیستی سالهاست که دغدغهٔ این تحول را دارند اما از ارکان مربوطه کسی پاسخگو نیست».
بی توجهی به تشکل های مردم نهاد و مشکلات مالی
به غیر از دستگاه های اداری محیط زیست، منابع طبیعی که متولی مهار آتش در منابع طبیعی هستند، تشکل های مردم نهاد بوده اند که جور کمبود نیروی انسانی ادارات را کشیده اند. هر چند اعتقاد بر این نیست که سازمان های اداری به تنهایی باید از طبیعت محافظت کنند، بلکه مردم در همه مسائل مربوط به خود و اجتماع نقش مهمی دارد، اما تاکنون چه نهادی برای رساندن جامعه به این حق و تکلیف کوشیده است؟ لذا می بینیم که سازمان ها عموما در زمینه فرهنگ سازی، ایجاد گفت و گو میان مردم، آگاهی سازی و آموزش ناتوان هستند. ناتوانی دولت در این امر دلایل ریشه ای دارد، اما تشکل های مردم نهاد به دلیل اینکه تفکر، انگیزه و پشتوانه مردمی دارند، می توانند پویایی بیشتری برای پیوند میان مردم و طبیعت ایجاد کنند. با این حال دست خالی تشکل ها تا حدودی دست آنها را برای فعالیت های بیشتر بسته است. اعتباری به این سازمان ها اختصاص داده نمی شود، تشکل ها با دست خالی، با هزینه شخصی لباس و کفش، به جنگ با آتش می روند، چندین سال است که تشکل های محیط زیستی نسبت به تبعیضی که در تخصیص اعتبارات وجود دارد گلایه دارند. یکی از مهمترین موارد مورد نیاز این تشکل ها، دستگاه های دمنده است که هزینه خرید یکی از این دستگاه ها بیش از 100 میلیون ریال است.
نارکی مدیر تشکل سبزگامان در این باره می گوید: تمامی ادارات و ادارات کل محیط زیست های استانها، هرگونه در آمد منطقه ای و یا محلی که داشته باشند، به حساب سازمان محیط زیست واریز می کنند و برگشت هم نمیخورد و گویا سازمان هم این هزینه را به حساب دولت میریزد و موقع تقسیم بودجهٔ سالانه هم شاهدیم که سهم محیط زیست را از بودجه، چنان دست پایین میگیرند که، حتی توان مالی که بنزینی بریزند در باک خودرو برای انجام مأموریت، در میمانند. جای تعجب است که انتظار دارند مردم آنها را همیاری مالی کنند، این همیاری هم به همان حساب میرود و محیط زیست از چنین همیاری مالی بهرهای نمیبرد، به جای اینکه سازمان محیط زیست، به اسپانسرها توصیه نماید که در شرایط سخت تشکلهای مردم نهاد را همیاری نمایند تا حداقل امکان مالی برای انجام کاری برای طبیعت انجام شود، آدرس ناکجاآباد به همیاران محیط زیست میدهند.
عزت اله بهشتی فرد فعال محیط زیستی، مدیرکل اسبق منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد، در این باره می گوید: در آتش سوزی های چند روز اخیر کوههای خائیز و خامی، افراد و شخصیت های زیادی به انحای مختلف حضور خود را اعلام کردند، و اکثر دوربین ها هم زاویه لنزشان به سمت شخصیت ها بود تا امدادگران . هیچ دوربین رسمی لحظه سوختن البرز دلاور را شکار نکرد، همانطور که مبارزه قرمانان خط مقدم مقابله با آتش که شب تا صبح بدن خود را در مقابل آتش قرار می دادند هم پنهان ماند. حال نوبت مسئولان رسیده تا تشکلها ونیروهای مردمی را فراموش نکنند، و عملا اعتباری جهت تجهیز این قبیل نیروها تخصیص دهند، اعتبارات هزینه ای واعتبارات ستاد بحران را عادلانه توزیع نمایند، درمقابل کسانی که با کفش رفتند و بی کفش برگشتند، بیشتر احساس مسئولیت کنند، تا نسبت به پرداخت اضافه کاری وماموریت بیشتر پرسنل خود. عملا بودجه نهادهای محیط زیست و منابع طبیعی بسیار پایین است، هزینه ماموریت و اضافه کاری یک مامور منابع طبیعی حین خاموش کردن آتش پایین تر از بسیاری از سمت های پشت میز نشین و اداری است، و امیدواریم مسئولان به این مسائل رسیدگی کنند.
مصوبات و پیگیری های دولت و مجلس
در نشست روز 12 خردادماه با حضور نائب رئیس مجلس و نمایندگان زاگرس نشین؛ رئیس سازمان محیط زیست گفت: «سال گذشته در زمان بررسی بودجه جلسهای با آقای تاجگردون رئیس وقت کمیسیون بودجه داشتم و به او گفتم که باید مسائل زاگرس را به عنوان پروژهای جدا دنبال کرد؛ حرف من این است که فکر نکنید صورت مسئله چیز بزرگی است؛ گفتم صورت مسئله را بدانید که چه کاری باید انجام دهیم در این رابطه پروژه زاگرس میانی اگر به صورت طرح مستقل در مجلس شورای اسلامی تصویب شود، گامی رو به جلو است کما اینکه در دوره قبلی هم مطرح شد، اما به خاطر کرونا و اتفاقات بعد از مجلس دهم نتوانست آن را بررسی و تعیین تکلیف کند. ما در سازمان منابع طبیعی و محیط زیست هزاران مشکل داریم که تا زمانی که تصویب نشود، نمیتوان برای آن کاری کرد».« زاگرس مرکزی و میانی به برنامهریزی مستقلی در دستگاهها نیاز دارد، میتوان آن را مثل پروژه دریاچه ارومیه دنبال کرد و بعد از آن چند پایگاه هوایی و آتشنشانی مشخص کرد ولی با این بودجه محیط زیست و سازمان جنگلها و مراتع پیشبرد کارها سخت است»«.کل بودجه سازمان محیط زیست 750 میلیارد تومان است که 720 میلیارد تومان آن صرف حقوق و مزایا میشود یعنی حدود 92 درصد بودجه برای حقوق و مزایا داده میشود وسع دولت هم نمیرسد زمانی که نفت هر بشکه 100 دلار بود کاری نکردند، الآن که نمیتوانیم نفت بفروشیم و به خاطر کرونا مالیات قطع شده است پس تقاضاها را مبتنی بر واقعیات کشور ببینید؛ برای ما هم مهم است که حتی یک هکتار بسوزد و آن را هم زیاد میدانیم اما در طول یک ماه گذشته تنها 990 هکتار آتش گرفته است».
نوروزی نماینده تشکلهای مردمی با تأکید بر اینکه 40 تا 50 درصد آب زیرزمینی کشور از طریق زاگرس تأمین میشود، گفت: «خطر بیابانی شدن حوزه زاگرس را تهدید میکند، از وزارت ارتباطات انتظار میرود شمارهای 3 رقمی را برای اعلام آتشسوزی مراتع و جنگل ها از سوی مردم اعلام کند. همچنین میطلبد تأمین امکانات اولیه برای اطفای حریق و راهاندازی پایگاه اطفای حریق در دستور کار قرار گیرد».
علیزاده نماینده دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی نیز از رئیس سازمان محیط زیست خواستار اصلاح دیدگاهش نسبت به محیط زیست شد و گفت: «متأسفانه در حوزه منابع طبیعی یک خودرو میخواستیم که اختصاص داده نشد، چگونه با دستان خالی باید آتش را خاموش کرد».
محمد خدابخشی نماینده مردم الیگودرز در مجلس یازدهم نیز گفت: « نتیجه نوع نگاه کلانتری رئیس سازمان محیط زیست، آتشسوزیهای اخیر است و مایه تأسف است کسی که داعیه دار محیط زیست است، بیمسئولانه در مورد محیط زیست اظهارنظر می کند».« افرادی در تشکیلات عریض و طویل محیط زیست با اجرای طرحهایی به دنبال به خطر انداختن سلامت مردم هستند؛ ضروری است از فعالیت افراد رانتخوار در محیط زیست جلوگیری شده و همچنین کمترین خواسته ما استعفای کسانی است که در آتشسوزیهای زاگرس کوتاهی کرده اند».
منتخب مردم گچساران و باشت در مجلس یازدهم گفت: «ضروری است در این موضوع مدیریت بحران و راههای جلوگیری از آن بررسی شود؛ پس از وقوع آتشسوزی در گچساران با رئیس منابع طبیعی استان صحبت کردم که ایشان تأکید کرد که موضوع را به تهران منتقل میکند و چیزی هم در دست آنها نیست، سپس با وزارت کشور تماس گرفتم که گفت به آنها مربوط نیست و باید به منابع طبیعی گفته شود، مسئولان وزارت دفاع هم دوستانه به من گفتند سال گذشته برای مدیریت اطفای حریق تلاشهایی صورت گرفت و سازمانی هم تشکیل شد اما تعطیل شده است و دلیل آن این است که قراردادی با دستگاههای مسئول مثل محیط زیست و منابع طبیعی منعقد شده که برای اطفای حریق اما آنها پول را به وزارت دفاع ندادند. که در نهایت با امیر حاتمی صحبت کردم و ایشان بالگرد به منطقه فرستادند».تاجگردون گفت: «اگر مردم نبودند وضعیت بدتر و وخیمتر میشد در این رابطه با فرمانده هوانیروز هم صحبت کردم و او توضیح داد که اگر بخواهد بالگرد برای خاموش کردن آتش به فارس و خوزستان و سایر مناطق بفرستد باید از فرماندهی منطقه تا تهران و بعد از آن پروسهای طی شود که این فرآیند اداری زیادی را طی میکند و به طور قطع این روند طولانی درست نیست و نباید در مدیریت بحران رخ دهد».«البته سال گذشته هم آقای کلانتری به من گفت که باید موضوع زاگرس را جدا دید، بنابراین در بودجه امسال 100 میلیارد تومان را برای منابع طبیعی در منطقه زاگرس اختصاص دادیم که باید در طول این سال پرداخت شود».
مسعود منصور رئیس سازمان جنگل ها روز 12 خرداد در شهرستان گچساران به مصوباتی که باید طی سال جاری پیگیری شوند اشاره کرده و اظهار داشت: «بر اساس تحلیل های انجام شده در ۱۰ ساله آینده بیش از ۷۰ درصد آتش سوزی ها در منطقه زاگرس رخ خواهد داد».«۱۶ پایگاه اطفا حریق در عرصه های طبیعی به صورت آماده باش با هماهنگی وزارت دفاع در مواقع اضطراری در کشور ایجاد خواهد شد. هم اکنون ۱۵ استان کشور دارای پوشش بی سیمی دیجیتال است، تمامی نیروهای حفاظت منابع طبیعی کشور بایستی به پوشش بی سیمی دیجیتال تا پایان سال مجهز شوند. راهاندازی مرکز مانیتورینگ با قابلیت ماهوراه ای یکی از پروژه هایی بود که انجام گرفته است، درارتباط ماهواره ای تمامی عرصه های ملی کشور کنترل و پایش خواهند شد و در صورت تخلف یا آتش سوزی، مرکز به منطقه مورد نظر اطلاع رسانی خواهد کرد. سامانه تلفنی ۱۳۹در پنج استان کشور راه اندازی شده، اما تمامی استان های کشور تا پایان هفته آینده به کد تلفن ۱۳۹ متصل خواهند شد». « ۳۰۰ دستگاه دمنده تا پایان سالجاری به استان کهگیلویه و بویراحمد اختصاص خواهد یافت، همچنین در هفته آینده البسه، کفش، آتش کوب خریداری و در اختیار استان کهگیلویه و بویراحمد قرار خواهد گرفت». منصور با تاکید بر اینکه باید از ظرفیت بسیج که نهادی سازماندهی شده است برای کمک رسانی در مهار آتش سوزی استفاده کنیم و قراردادی منعقد شود گفت «بسیج باید نسبت به بکارگیری و استقرار نیروهای بسیج بومی در مناطق بحرانی و تقویت پیشگیری از وقوع حریق و اطفا به موقع حریقهای احتمالی با استفاده از تمامی ظرفیتهای موجود در بسیج در کنار نیروهای منابع طبیعی فعال شود».
حسین کلانتری نیز اشاره کرد: «برنامه کوتاه مدتی که در استان کهگیلویه و بویراحمد پیش بینی و عملیاتی خواهیم کرد آماده سازی 300 نیروی تجهیزشده، آموزش دیده است حتی از این نیروها می توانیم برای امدادرسانی و کمک در استان های دیگر استفاده کنیم. 16 پایگاه اضطراری در کشور دایر می شود که نیاز است در استان یک پایگاه دایر شود».
سرهنگ علی عباسنژاد نیز گفته است: «سازمان جنگلها به جد پیگیر است که تمام افرادی را که در حین اطفای حریق در جنگلها و مراتع کشور دچار آسیب میشوند، بیمه کند. از اینرو ما در چارچوب بیمههای بینام امور درمانی افراد آسیب دیده را پیگیری خواهیم کرد».«تخصیص اعتبار ۱۵ میلیارد تومانی به سازمان جنگلها برای اطفای حریق صورت گرفته است. از این ۱۵ میلیارد تومان، ۱۰ میلیارد اعتبار جاری سازمان برای حفاظت از عرصههای منابع طبیعی است بنابراین با درصدی از این اعتبار تجهیزات اطفای حریق خریداری میشود و به زودی برای استانها ارسال خواهد شد. ۵ میلیارد مابقی نیز از ردیف اعتبارات ستاد مدیریت بحران برای اطفای هوایی حریق است».«وزارت دفاع ۳۰ میلیارد تومان به دلیل اطفای هوایی حریق طی سالهای گذشته، از سازمان برنامه و بودجه و سازمان جنگلها طلبکار بود. با اعتباری که اخیرا سازمان برنامه و بودجه در اختیار ما قرار داده است توانستهایم در مجموع ۱۰ میلیارد تومان از این بدهی را پرداخت کنیم اما همچنان ۲۰ میلیارد تومان دیگر به وزارت دفاع بدهکار هستیم».
«۱۵ میلیارد تومان از سوی سازمان برنامه و بودجه برای مقابله با آتشسوزی جنگلها تخصیص یافت، اما این بودجه، بخشی از بدهی سازمان برنامه و بودجه و بخش کوچکی از هزینهای است که طبق قانون باید تامین میکرد و نکرد.» «محمد الموتی» دبیر شبکه تشکلهای محیطزیست و منابع طبیعی، با اشاره به مصوباتی که نادیده شدهاند، میگوید: «سازمان برنامه و بودجه خود حامی طرحهایی است که مخرب کوه و جنگل و محیطزیست هستند، این طرحها را به سرعت تامین اعتبار میکند، اما برای ۵۰ میلیارد تومان اطفای حریق همه باید رنج بکشند و عاصی شوند»
البرز زارعی فعال محیط زیست که در مهار آتش سوزی دیل دچار صانحه وسوختگی شد.
------------------------------------------------
خبرنگار: سیده زهرا حسینی فر
به گزارش کبنا؛ رفتار دولت برای صیانت از جنگل ها عملا تحت تاثیر بحران های آتش سوزی و بدون برنامه قرار دارد. هکتارها جنگل در آتش خشم خصومت های شخصی قربانی می شود تا راهکارها به جایی برسد و تصمیم یا مصوبه ای برای حفاظت از منابع طبیعی صورت بگیرد. هر ساله میلیاردها خسارت را متحمل می شویم، بدون آنکه دولت ها آینده نگری داشته باشند و به این موضوع توجه کنند که طبیعت در دستان ما امانتی است که باید به آیندگان بسپاریم.
انتشار تصاویر مستند و عکس و فیلم در فضای مجازی، و دست به دست شدن آن، در آتش سوزی های اخیر موجی ایجاد کرد، تا نگاه ها به سمت اهمیت موضوع بیشتر شود، هر چند در مورد آتش سوزی خائیز برخی از تصاویری غیرمستند و غیرموثق منتشر شد، اما حتی انتشار همین تصاویر به ریختن آب بر روی آتش خائیز کمک کرد.
کمبود منابع انسانی و بسیج نیروها اولین مشکل
پیش بینی بحران، آماده بودن نیروی انسانی تازه نفس و به گفته یکی از فعالان «مهار آتش در ساعات ابتدایی» از اولین شروط برای مهار آتش سوزیهای منابع طبیعی است. با این حال در ساعات ابتدایی و روز اول، آتش سوزی جدی گرفته نمی شود. از طرفی دستگاه های منابع طبیعی و محیط زیست همواره با کمبود نیرو مواجه هستند، با آنکه در مواد قانون ذکر شده که همه دستگاه های اجرایی باید در مهار آتش سوزی فعال باشند و نیروی مورد نیاز را به منابع طبیعی معرفی کنند ولی عملا هیچ سازماندهی نیرویی صورت نمی گیرد. مدیر تشکل سبزگامان می گوید: «در آتش سوزی کوه دیل، ما از ساعات ابتدایی به جنگ آتش رفتیم و تا ساعت 9 شب تماماً در حال مهار بودیم، در نهایت این آتش مهار شد، ولی به دلیل خستگی و کوفتگی و بدون پشتیبان بودن، توانایی ماندن نداشتیم، بنابراین اطلاع رسانی کردیم که منطقه باید پایش شود، تا مهار به درستی صورت بگیرد و دوباره آتش روشن نشود، که متاسفانه پایش صورت نگرفت، در حالی که نیروهای مردمی ناآشنا هم میتوانستند در پایش کمک کنند». نارکی همچنین می افزاید: «برخی نیروهای مردمی در روزهای دوم و سوم آتشسوزی برای کمک و از سر دلسوزی برای مهار به کمک امدادگران میآیند، اما وقتی با آتش روبرو میشوند، در عمل نمیتوانند کار خاصی کنند. ولی این نیروهای مردمی باید توسط امدادگران بسیج شوند، نیروهای مردمی میتوانند کمک کار باشند و به عنوان پشتیبان امدادگر، کمک زیادی کنند».
گروهی از داوطلبان مهارکننده آتش در آتش سوزی کوه های خنگ بنار که با شاخه های بادام و ابزار اولیه به یاری طبیعت شتافتهاند.
هلی کوپترهای آب پاش مفیدفایده بود؟هر چند در دو روزابتدایی خبری از هلی کوپترها نبود، ولی هلی کوپتر شرکت نفت و گاز گچساران و سپاه و ارتش به کمک امدند. اما حضور هلی کوپترها در روزهای بعدی، بیش از آنکه کمک کننده باشد، امیدوارکننده بود و نشان میداد که مسئولان دست به کار شدهاند. انتقال نیروهای زبده مطلوب و مفیدفایده بود، ولی اطلاع رسانیهای دقیق و زمان مناسبی برای انتقال نیروها صورت نمیگرفت. همینطور داوطلبانی که شاهد حرکت هلی کوپترهای آب پاش بودند، اذعان داشتند که «هلی کوپترها آب را در منطقه درست و در محل آتش سوزی نمیپاشد و در کنار آتش پاشیده میشود، همچنین وزش باد، و خطر نزدیک شدن هلی کوپترها به زمین باعث میشد آب در محل دقیق آتش سوزی پاشیده نشود، و این باعث هدر رفت منابع میشد».
اسماعیل کهرم فعال محیط زیستی نیز در این باره گفته بود: «در تاریخ هفتم مهرماه سال 96، در حوزه معاونت علمی ریاست جمهوری یک فروند هواپیما را به یک هواپیمای آبپاش با امکان ذخیره 1200 لیتر آب برای اطفای حریق تبدیل کردند و خبر و گزارش از آن تهیه و منتشر شد، اما سؤال این است که سرنوشت آن هواپیما چه شد؟ از سوی دیگر مگر قرار نیست همه نهادها از مال و جان مردم دفاع کند؟»
محمد درویش، کارشناس و فعال محیط زیست، در رابطه با آتش سوزیهای استان کهگیلویه و بویراحمد، به نقطه ضعف ایران در زمینه اطفای حریق میپردازد: «در دنیا کسی با بالگرد آتش خاموش نمیکند. چون خود بال هلیکوپترها و دویدن هوا خودش باعث اکسیژنگیری رویشگاههای جنگلی آتش گرفته میشود و شدت آتش را بعداً افزایش میدهد. در دنیا برای خاموش کردن آتش از وسیلهای به نام کانادایر استفاده میکنند. کانادایر نوعی از هواپیمای اطفای حریق است که میتواند حجم بزرگی از آب یا مواد ضد آتش را به یکباره در منطقه رها کند. ولی متأسفانه ما در ایران حتی یک دستگاه کانادایر هم نداریم. در حالیکه قیمت کانادایر از قیمت خودروهای آخرین مدلی که در خیابانهای تهران میبینیم کمتر است. یعنی اینطور نیست که ما، چون پول نداریم، نمیتوانیم کانادایر بخریم، مشکل این است که عِرق و علاقهای وجود ندارد.»
عیسی کلانتری، رییس سازمان محیطزیست و در پاسخ به تاخیر در اعزام بالگرد و آبپاش به منطقه خائیز، گفته است که «بالگردها اگر هم وجود داشته باشند، کمک زیادی به خاموش کردن آتش نمیکنند؛ چون در هر روز نهایتا بتوانند چهاربار پرواز کرده و آب بیاورند که در هر پرواز دو مترمکعب آب منتقل میکنند. مجموعا هشت مترمکعب یعنی نصف یک تانکر میشود. بنابراین کارایی چندانی ندارند.»
«طبق گفته سرهنگ قاسم سبزعلی، فرمانده وقت یگان حفاظت از جنگلها، مراتع و آبخیزداری در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، فقط هزینه سوخت هر بالگرد برای هر ساعت پرواز ۴ تا ۶ میلیون تومان است»، «همچنین کاپیتان خمیسی مدیر کل مرکز امداد هوایی امداد و نجات هوایی هلالاحمرهر یک ساعت پرواز بالگرد و نگهداری آن را ۴۰ میلیون تومان برآورد کرده است.» با چنین هزینه هایی، هلی برد و انتقال نیرو به ارتفاعات برای خاموش کردن آتش الزام آور است، ولی هلی کوپترهای آبپاش کارکرد زیادی برای آتش سوزی های اخیر نداشته اند.
تجربیات فعالان و مهارکنندگان آتش
همیشه نیروهای مردمی و تشکل ها زودتر از نیروهای دولتی از آتش سوزی ها با خبر می شوند و دلسوزانه پا به پای ماموران محیط زیست و منابع طبیعی و حتی بیشتر و جلوتر از آنها، برای مهار و خاموش کردن آن راهی ارتفاعات می شوند. نارکی مدیر تشکل سبزگامان که سالها در امر خاموش کردن و مهار آتش فعالیت میکند می گوید: «وقتی در مراتع و جنگل آتش سوزی به هر دلیلی اتفاق می افتد، در صورتی که هم افزایی صورت بگیرد و در ساعات ابتدایی و روز اول اتشسوزی، آتش مهار شود، عملیات با موفقیت پایان مییابد. پس همیشه در آتش سوزیها باید همه نیروهای موجود و امدادگران زبده در ارگانهای مختلف از جمله منابع طبیعی، محیط زیست، نیروهای مردمی، سپاه، در یک هم افزایی به مهار آتش بپردازند، و پایش آتش به درستی صورت بگیرد، تا مهار با موفقیت صورت بگیرد، اما در صورتی که این آتش در روز اول مهار نشود، هر چقدر که نیرو در روزهای بعدی به مهار کمک کنند، به دلیل گستردگی و پیچیدگی آتش، مهار آتش به سختی صورت میگیرد».«برخی نیروهای مردمی در روزهای دوم و سوم آتشسوزی برای کمک و از سر دلسوزی برای مهار به کمک امدادگران میآیند، اما وقتی با آتش روبرو میشوند، در عمل نمیتوانند کار خاصی کنند. ولی این نیروهای مردمی باید توسط امدادگران بسیج شوند، نیروهای مردمی میتوانند کمک کار باشند و به عنوان پشتیبانِ امدادگر، کمک زیادی کنند».«در مورد آتش سوزی کوه دیل، ما از ساعات ابتدایی به جنگ آتش رفتیم و تا ساعت 9 شب تماماً در حال مهار بودیم، در نهایت این آتش مهار شد، ولی به دلیل خستگی و کوفتگی و بدون پشتیبان بودن، توانایی ماندن نداشتیم، بنابراین اطلاع رسانی کردیم که منطقه باید پایش شود، تا مهار به درستی صورت بگیرد و دوباره آتش روشن نشود، که متاسفانه پایش صورت نگرفت، در حالی که نیروهای مردمی ناآشنا هم میتوانستند در پایش کمک کنند».
آتش سوزی خنگ بنار-گچساران
عبداله مرادیان فعال محیط زیستی می گوید: «برای خاموش کردن آتش در این اقلیم چیزی بهتر از شاخه های نورس بادام سراغ ندارم، شاخههای نورس بادام را با اره یا چاقوی تیز چیده و با آن آتش را خاموش کنید، از دمنده هم استفاده کردیم، همینطور چوبدستی هایی که مجهز به تیوبهای از کارافتاده آتش نشانی بودند. تنها دلخوشی ما، نجات چند درخت بود که خستگی را از تن انسان در می آورد». یکی از امدادگران گفت: «بالگردها گاها نیروها را اشتباه پیاده میکنند، در کوه دیل بجای اینکه نیرو جلوی خط آتش پیاده شود، تا از پیشرفت آتش جلوگیری کنند، آنها را زیر خط آتش پیاده کردند. همینطور اینکه، نیروهای کمکی باید از طرف مسئولان راهنمایی شوند و لااقل آموزشهای ابتدایی به آنها گفته شود».
لاچین خوشبین از فعالان محیط زیستی و داوطلب خاموش کننده آتش می گوید: «اگر ستاد بحران برنامهای ویژهای در مقابله با آتش سوزیها داشته باشد و از بین پرسنل محیط زیست و منابع طبیعی و هلال احمر و آتش نشانی و تعدادی کوهنوردان دلسوز و همیاران محلی و نیروهای اقدام سریع با تجهیزات لازم مثل پمپهای دمنده انتخاب شوند تا بتوانند روز اول اتش را مهار کنند، اتش سوزی های گسترده ایجاد نمی شود، همیشه روز اول آتش سوزی کمبود نیرو وجود دارد، روزهای بعد بی برنامگی و مشکلات دیگر وجود دارد». «بالگروهای هوانیروز جهت اعزام سریع نیروها به بالای کوه و در نزدیکی آتش عملکرد خوبی داشتن، ولی آب پاش کار خاصی انجام نداد، می شد هزینه بالگرد آب پاش را به دمنده و نیرویهای محلی داد تا آتش زودتر مهار شود و هنگامی که آتش مهار شد چه روز و چه شب، باید تعدادی نگهبان گمارده شود تا اگر کندهای سوخته و ته دره افتاد دوباره شعله ور نشود».«اگر آتش سوزی بالای کوه باشد ستاد بحران باید امکان استفاده از بالگرد را داشته باشد تا قبل از گسترش آتش سوزی نیروهایی با توانایی بالا را برای مهار به نزدیکی آتش سوزی اعزام کنند».
کوه های خنگ بنار-گچساران
جمع اندکی از بانوان گچسارانی پای کار آمدند؛ روز چهارم آتش سوزی خنگ بنار، ساعت 4 بیش از 60 نفر نیروی آماده در فرودگاه حضور یافتند، حدود 1 ساعت منتظر ماندیم، تا 2 هلی کوپتر برای انتقال نیرو آماده شدند، حدود 6 یا 7 خانم از گروههای کوهنوردی و محیط زیستی در جمع داوطلبان حضور داشتند. مدیرکل مدیریت بحران در جمع داوطلبان حاضر شد و ضمن ارائه توضیحاتی کوتاه چند بار از بانوان حاضر تشکر و قدردانی کرده و گفت: «همین اندازه که اعلام آمادگی کردید کافی است و نیازی به حضور شما نیست». اما خانمها از اظهار تشکرهای چندین و چندباره مدیرکل کمی ناراحت شدند و دراین باره یکی از بانوان گفت: «ما که برای حضور نمایشی نیومدیم که الان میگن نیازی نیست، هر کدام از ما خانمها این چند روزه در ارتفاعات به اندازه چند نفر آتش خاموش کردیم، واقعاً این همه تشکر چه معنایی داره؟ داوطلب شدن و طبیعت دوستی تفکیک جنسیتی نداره، هر کسی که توان داشته باشه و دغدغه، میتونه بیاد و کمک کنه». در نهایت با یک سورتی خانمها هم برای کمک رسانی، به ارتفاعات انتقال داده شدند.جنگ و مقابله یکی از بانوان با آتش-کوه گهر
نجات یک درخت توسط نیروهای محیط زیست وجوانان دیل؛ یک درخت تنومند که ازطریق یک شاخه خشک آتش به درونش نفوذکرده بود بعدازچندین ساعت موفق شدیم که درمقابل شعله آتش مقاومت نماییم وشاخه خشک رابااستفاده ازاره جدا ودرون حفره درخت را با آب وگل پرکنیم ودرخت را از مرگ 100 در صد نجات بدهیم.
حیوانات زیست بومهای خائیز و زاگرس
مدیرکل محیط زیست استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: «درختان بلوط و بنه گونه غالب گیاهی منطقه آسیب جدی ندیدند، علیرغم آنچه در فضای مجازی دیده میشد، حیاط وحش منطقه هیچ آسیبی ندید». استاندار کهگیلویه و بویراحمد در رابطه با حیوانات و جانوران خائیز و کلیپ منتشر شده فرار حیوانات گفته است: «هیچ کل و بزی در منطقه خائیز تلف نشده است». در همین رابطه مشخص شد کلیپ منتشر شده از فرار گله گرازها موثق نبوده، و گرازها نیز از گونه جانوری خائیز نیست. هر چند به گفته مسئولان وحوش آسیب ندیده اند، با این حال زیست جانوری فقط شامل کل و بز نمیشود، حیوانات شامل پرندگان و خزندگان منطقه آسیب جدی دیده اند.
اسماعیل کهرم در این رابطه میگوید: «الان فصل زاد و ولد حیوانات و پرندگان است و لانههای آنها در خائیز پر از جوجه و توله است اما متاسفانه بسیاری حیوان بیگناه در آتش اهمالکاری ما سوختند و کسی به فکر آنها نبود. دوشنبه شب و بعد از پنج روز آتشسوزی جلسهای در سطح بالا برگزار شده که برای آتشسوزی چه کاری باید انجام دهیم؟ سؤال من این است که آیا مقداری دیر نیست؟ وی در مورد خسارت احتمالی به مناطق حفاظت شده خائیز میگوید: در آتش با درجه حرارت 700 درجه سانتیگراد هیچ موجودی زنده و هیچ گیاهی باقی نخواهد ماند. سازمان ملل قیمت یک درخت 40 ساله را 10 هزار دلار اعلام کرده است و این ارزشگذاری به دلیل میزان اکسیژن، ارزش چوب، میوه، حفظ خاک و آبی است که آن درخت از آسمان جذب و به سفرههای آب زیرزمینی میرساند، و توسط متخصصین صورت گرفته است. با توجه به چنین موضوعاتی است که میبینیم هیچوقت نمیتوان به عمق چنین فاجعههای آتشسوزی پی برد».
جوجه های نجات یافته در آتش سوزی دیل
سرهنگ پزشک هادی فتحی فرمانده پادگان قوچک نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی از اعزام گروهی متشکل از ۸ نفر دامپزشک و نیروهای امدادی از نیروی زمینی ارتش به منطقه بهبهان و دهدشت خبر داد. قرار است این گروهها پس از رسیدن به بهبهان با استفاده از دارو و سایر ملزومات مورد نیاز، حیوانات آسیبدیده در آتشسوزی اخیر جنگلهای سوخته زاگرس را مداوا کنند. البته به همراه تیم امداد و نجات، یک گروه نیز جهت عملیات زنده گیری و درمان حیوانات آسیب دیده از آتشسوزی جنگلهای زاگرس به این منطقه اعزام شدند.
در منطقه دیل و خنگ بنار و همچنین در خائیز تصاویری از سوختن تخم پرندگان، خزندگان، مارها و حشراتی مثل ملخ، سنجاب دیده شد. یکی از داوطلبان خاموش کننده آتش گفت: «در منطقهٔ کهیزبال یه خارپشت دیدم که یکی از پاهاش کمی سوختگی داشت، ولی خب تو اون شرایط نمیتونستم کاری براش انجام بدم، فقط نصف یه بطری آب خالی کردم رو بدنش تا خنک بشه و ته جای آب معدنی رو بریدم و آب ریختم داخلش تا اگه تشنه باشه استفاده کنه و مشغول مهار آتش شدم». به گفته فعالان حاضر در منطقه، بیشتر تخم های پرندگان و پرنده های کوچک سوخته اند و پرنده های بزرگتر توان فرار داشته اند.
آتش سوزی دیل-کوه نیاس
آتش سوزی کوه های خنگ بنار،گناوه و آبریگون
فضای مجازی و یک واقعیت تلخ
پس از انتشار اخبار آتش سوزی جنگلهای خائیز در فضای مجازی، صداوسیما، رسانهها و مطبوعات کشور، تحت تأثیر فشار رسانهای هم افزایی برای مهار آتش سوزی خائیز صورت گرفت، رسانهها تا چند روز اخبار مهار شدن خائیز را دنبال میکردند، و رئیس جمهور بصورت مستقیم پیگیر موضوع شد. تصاویری از حیوانات در فضای مجازی دست به دست چرخید، که برخی از آنها واقعیت نداشت، از جمله کلیپ گله گرازها.
مسئلهای که وجود دارد اقبال نشان دادن یا ندادن رسانهها و فضای مجازی به یک اتفاق است. تا وقتی عکس و یا فیلمی از یک اتفاق منتشر نشود، یک موضوع در بعد پنهان ظرفیت رسانهای می ماند، و وقتی انتشار یافت و اقبال به آن زیاد شد، تبدیل به موج می شود و افکار عمومی در سطح وسیعی نسبت به این موضوع واکنش نشان می دهند، اتفاقی که در مورد خائیز افتاد و کاربران فضای مجازی به انتشار پی در پی عکسها و کلیپها دست زدند. «اما قسمت تلخ این ماجرا این است که آتش سوزی در خنگ بنار مورد توجه کمتری قرار گرفت، در حالی که 100 هکتار از خائیز آسیب دیده است، آتش سوزی در خنگ بنار گچساران بیش از 200 هکتار از پوشش گیاهی بلوط، بنه، بادام و ... را سوزاند، در واقع میزان خسارت به پوشش گیاهی خنگ بنار، خیلی بیشتر از خائیز است. اما توجهات و تمرکز رسانهای و فضای مجازی روی خائیز صورت گرفت». در واقع ذکر این نکته خالی از لطف نیست که رسانهای شدن یک موضوع و پرداختن به آن در فضای مجازی، تاثیر چندین برابری برای تمرکز رسانه ای ایجاد میکند و باید از این ظرفیت غافل نشد.
اما محیط زیست نسبت به کم توجهی و سطحی نگری در رنج است، اینکه معیار مردم و مسئولان برای مهار آتش سوزیها، میزان فشار رسانهای و به اشتراک گذاری عکسها و تصاویر باشد، از عدم ساماندهی و برنامه ریزی برای مهار، آنی بودن توجهات و تمرکزها و فراموش شدن محیط زیست بعد از مهار آتش، عدم احساس مسئولیت نسبت به محیط زیست نشأت میگیرد که این قسمت تلخ ماجرا است.
با این حال در آتش سوزی خائیز، ایجاد موج رسانهای در فضای مجازی و تحلیل و بررسی و اخبار لحظه به لحظه از آتش سوزی در رسانههای ملی و مطبوعات، نشان داد فشار رسانهای فضای مجازی با وجود برخی انحرافاتی که بوجود آمد، به درستی به کمک محیط زیست آمده است، همینطور اینکه این اخبار توسط مطبوعات میتوانند هدایت شوند و به مطالبه گری و پیگیری برنامههای بلندمدت محیط زیستی کمک کنند.
زاگرس را نجات دهیم
منابع طبیعی قربانی معارضات اجتماعی
ایجاد اتش سوزی در منابع طبیعی به دست عاملان انسانی یکی از مشکلاتی است که نیاز به بررسی و ریشه یابی دارد. فعالیت دستگاه های محیط زیست، منابع طبیعی و دستگاه های نظارتی نقش موثری در کاهش آتش سوزی ها به دست عاملان انسانی دارد. گاها می بینیم اختلافات قومی منجر به آتش سوزی در جنگل ها می شود، که این نیازمند ایجاد تعامل و گفت و گو با ساکنان بومی روستاها و مناطق و حل منطقی مشکلات است. کوره های زغال در مناطق، اختلافات اقوام و ساکنان یک روستا، اختلافات دامداران و یا منفعت طلبی برخی دامداران، اختلافات و خصومت های شخصی یا منافع قومی، منجر به قربانی شدن جنگل و مراتع می شود.
داوود حبیبی رئیس شورای توسعه و حمایت از سازمان های مردم نهاد گچساران در رابطه با معارضات اجتماعی و قربانی شدن جنگل ها در منطقه دیل گفت: معارضات و اختلافاتی بر سر مراتع و چراگاه های دام وجود دارد، و گاها دامداران بر سر این موضوعات با هم اختلاف دارند و یکدیگر را تهدید می کنند. از طرفی برخی از این افراد مخالف این هستند که از منطقه دیگری گله برای چرای دام به منطقه خودشان برود. در حالی که محیط زیست برای پیشگیری از آتش سوزی ها و اطلاع رسانی امسال پیشنهاد داده است که گله دار به این منطقه بیاید تا هم از مراتع استفاده شود و هم در صورتی که آتش سوزی بشود اطلاع رسانی کند، اما این موضوع برای برخی از مردم این منطقه قابل پذیرش نیست.
در خائیز نیز اختلاف دو دامدار منجر به آتش سوزی گسترده ی این منطقه شد. انگار دامداران مشکل دیرینه با جنگل ها دارند یا آنکه ناآگاهانه طبیعت را قربانی منافع شخصی خود می کنند. باز کردن صورت مسئله و پرداختن به آن، حل کردن مشکل دامداران، و اگاه سازی این افراد نسبت به اهمیت جنگل ها و مراتع کمک بزرگی برای حفظ جنگل ها خواهد کرد.
برخورد با مسببان و عاملان آتش سوزی های طبیعت
رئیس سازمان جنگل ها در آخرین اظهارنظر خود گفت:« 80 درصد آتش سوزی ها عامل انسانی دارند که این یا سهوی است و یا عمدی». هر چند که هر ساله در کهگیلویه و بویراحمد صدها آتش سوزی اتفاق می افتد، اما نمی بینیم با خاطیان و مسببان آتش سوزی برخوردی جدی صورت گیرد. مدیرکل اداره منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد در این رابطه گفت: «برخورد نشدن با خاطیان به دلیل این است که مدارک محکوم کننده ای علیه این افراد پیدا نمی شود». یکی از مشکلات شناسایی نشدن خاطیان یا در دست نبودن مدارک، نبودن سیستم پایش مراتع و جنگل ها است. سیستم پایش و مانیتورینگ در برخی از استان ها راه اندازی شده است، اما کهگیلویه و بویراحمد که 53 درصد آن را جنگل و 34 درصد آن را مرتع تشکیل می دهد، همچنین 20 درصد از جنگل های زاگرسی که بالاترین سهم و سرانه در بین استان های زاگرسی است در کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد، سیستم مانیتورینگ برای پایش و صیانت از جنگل ها ندارد.
جواد نارکی در این زمینه گفت: «عموما برخورد با آسیب رسانان و آتش افروزان در طبیعت در دادگاه به گذشت آنان منجر میشود، همچون تجربهٔ سنوات گذشته؛ از جمله عاملان چندین آتش سوزی در حوزه گچساران که سال گذشته در حین ارتکاب جرم توسط محیط بانان شناسایی و تحویل دادگستری شدند، با گذاشتن تضمین آزاد شدند. اما تا کنون از طرف دادگاه احضار نشده اند. برای صیانت از سرزمین میبایست دادگاههای ویژهٔ محیط زیستی شکل گیرد تا داوران و دست اندرکاران این دادگاهها ماهیتاً با مفاهیم و چالشهای طبیعت آشنایی و تخصص داشته باشند و از طرفی قوانین و ضوابط گستردهتر و قویتر زیست محیطی تدوین و بکار گرفته شود. سمنهای مردم نهاد و کارشناسان محیط زیستی سالهاست که دغدغهٔ این تحول را دارند اما از ارکان مربوطه کسی پاسخگو نیست».
بی توجهی به تشکل های مردم نهاد و مشکلات مالی
به غیر از دستگاه های اداری محیط زیست، منابع طبیعی که متولی مهار آتش در منابع طبیعی هستند، تشکل های مردم نهاد بوده اند که جور کمبود نیروی انسانی ادارات را کشیده اند. هر چند اعتقاد بر این نیست که سازمان های اداری به تنهایی باید از طبیعت محافظت کنند، بلکه مردم در همه مسائل مربوط به خود و اجتماع نقش مهمی دارد، اما تاکنون چه نهادی برای رساندن جامعه به این حق و تکلیف کوشیده است؟ لذا می بینیم که سازمان ها عموما در زمینه فرهنگ سازی، ایجاد گفت و گو میان مردم، آگاهی سازی و آموزش ناتوان هستند. ناتوانی دولت در این امر دلایل ریشه ای دارد، اما تشکل های مردم نهاد به دلیل اینکه تفکر، انگیزه و پشتوانه مردمی دارند، می توانند پویایی بیشتری برای پیوند میان مردم و طبیعت ایجاد کنند. با این حال دست خالی تشکل ها تا حدودی دست آنها را برای فعالیت های بیشتر بسته است. اعتباری به این سازمان ها اختصاص داده نمی شود، تشکل ها با دست خالی، با هزینه شخصی لباس و کفش، به جنگ با آتش می روند، چندین سال است که تشکل های محیط زیستی نسبت به تبعیضی که در تخصیص اعتبارات وجود دارد گلایه دارند. یکی از مهمترین موارد مورد نیاز این تشکل ها، دستگاه های دمنده است که هزینه خرید یکی از این دستگاه ها بیش از 100 میلیون ریال است.
نارکی مدیر تشکل سبزگامان در این باره می گوید: تمامی ادارات و ادارات کل محیط زیست های استانها، هرگونه در آمد منطقه ای و یا محلی که داشته باشند، به حساب سازمان محیط زیست واریز می کنند و برگشت هم نمیخورد و گویا سازمان هم این هزینه را به حساب دولت میریزد و موقع تقسیم بودجهٔ سالانه هم شاهدیم که سهم محیط زیست را از بودجه، چنان دست پایین میگیرند که، حتی توان مالی که بنزینی بریزند در باک خودرو برای انجام مأموریت، در میمانند. جای تعجب است که انتظار دارند مردم آنها را همیاری مالی کنند، این همیاری هم به همان حساب میرود و محیط زیست از چنین همیاری مالی بهرهای نمیبرد، به جای اینکه سازمان محیط زیست، به اسپانسرها توصیه نماید که در شرایط سخت تشکلهای مردم نهاد را همیاری نمایند تا حداقل امکان مالی برای انجام کاری برای طبیعت انجام شود، آدرس ناکجاآباد به همیاران محیط زیست میدهند.
عزت اله بهشتی فرد فعال محیط زیستی، مدیرکل اسبق منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویراحمد، در این باره می گوید: در آتش سوزی های چند روز اخیر کوههای خائیز و خامی، افراد و شخصیت های زیادی به انحای مختلف حضور خود را اعلام کردند، و اکثر دوربین ها هم زاویه لنزشان به سمت شخصیت ها بود تا امدادگران . هیچ دوربین رسمی لحظه سوختن البرز دلاور را شکار نکرد، همانطور که مبارزه قرمانان خط مقدم مقابله با آتش که شب تا صبح بدن خود را در مقابل آتش قرار می دادند هم پنهان ماند. حال نوبت مسئولان رسیده تا تشکلها ونیروهای مردمی را فراموش نکنند، و عملا اعتباری جهت تجهیز این قبیل نیروها تخصیص دهند، اعتبارات هزینه ای واعتبارات ستاد بحران را عادلانه توزیع نمایند، درمقابل کسانی که با کفش رفتند و بی کفش برگشتند، بیشتر احساس مسئولیت کنند، تا نسبت به پرداخت اضافه کاری وماموریت بیشتر پرسنل خود. عملا بودجه نهادهای محیط زیست و منابع طبیعی بسیار پایین است، هزینه ماموریت و اضافه کاری یک مامور منابع طبیعی حین خاموش کردن آتش پایین تر از بسیاری از سمت های پشت میز نشین و اداری است، و امیدواریم مسئولان به این مسائل رسیدگی کنند.
مصوبات و پیگیری های دولت و مجلس
در نشست روز 12 خردادماه با حضور نائب رئیس مجلس و نمایندگان زاگرس نشین؛ رئیس سازمان محیط زیست گفت: «سال گذشته در زمان بررسی بودجه جلسهای با آقای تاجگردون رئیس وقت کمیسیون بودجه داشتم و به او گفتم که باید مسائل زاگرس را به عنوان پروژهای جدا دنبال کرد؛ حرف من این است که فکر نکنید صورت مسئله چیز بزرگی است؛ گفتم صورت مسئله را بدانید که چه کاری باید انجام دهیم در این رابطه پروژه زاگرس میانی اگر به صورت طرح مستقل در مجلس شورای اسلامی تصویب شود، گامی رو به جلو است کما اینکه در دوره قبلی هم مطرح شد، اما به خاطر کرونا و اتفاقات بعد از مجلس دهم نتوانست آن را بررسی و تعیین تکلیف کند. ما در سازمان منابع طبیعی و محیط زیست هزاران مشکل داریم که تا زمانی که تصویب نشود، نمیتوان برای آن کاری کرد».« زاگرس مرکزی و میانی به برنامهریزی مستقلی در دستگاهها نیاز دارد، میتوان آن را مثل پروژه دریاچه ارومیه دنبال کرد و بعد از آن چند پایگاه هوایی و آتشنشانی مشخص کرد ولی با این بودجه محیط زیست و سازمان جنگلها و مراتع پیشبرد کارها سخت است»«.کل بودجه سازمان محیط زیست 750 میلیارد تومان است که 720 میلیارد تومان آن صرف حقوق و مزایا میشود یعنی حدود 92 درصد بودجه برای حقوق و مزایا داده میشود وسع دولت هم نمیرسد زمانی که نفت هر بشکه 100 دلار بود کاری نکردند، الآن که نمیتوانیم نفت بفروشیم و به خاطر کرونا مالیات قطع شده است پس تقاضاها را مبتنی بر واقعیات کشور ببینید؛ برای ما هم مهم است که حتی یک هکتار بسوزد و آن را هم زیاد میدانیم اما در طول یک ماه گذشته تنها 990 هکتار آتش گرفته است».
نوروزی نماینده تشکلهای مردمی با تأکید بر اینکه 40 تا 50 درصد آب زیرزمینی کشور از طریق زاگرس تأمین میشود، گفت: «خطر بیابانی شدن حوزه زاگرس را تهدید میکند، از وزارت ارتباطات انتظار میرود شمارهای 3 رقمی را برای اعلام آتشسوزی مراتع و جنگل ها از سوی مردم اعلام کند. همچنین میطلبد تأمین امکانات اولیه برای اطفای حریق و راهاندازی پایگاه اطفای حریق در دستور کار قرار گیرد».
علیزاده نماینده دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی نیز از رئیس سازمان محیط زیست خواستار اصلاح دیدگاهش نسبت به محیط زیست شد و گفت: «متأسفانه در حوزه منابع طبیعی یک خودرو میخواستیم که اختصاص داده نشد، چگونه با دستان خالی باید آتش را خاموش کرد».
محمد خدابخشی نماینده مردم الیگودرز در مجلس یازدهم نیز گفت: « نتیجه نوع نگاه کلانتری رئیس سازمان محیط زیست، آتشسوزیهای اخیر است و مایه تأسف است کسی که داعیه دار محیط زیست است، بیمسئولانه در مورد محیط زیست اظهارنظر می کند».« افرادی در تشکیلات عریض و طویل محیط زیست با اجرای طرحهایی به دنبال به خطر انداختن سلامت مردم هستند؛ ضروری است از فعالیت افراد رانتخوار در محیط زیست جلوگیری شده و همچنین کمترین خواسته ما استعفای کسانی است که در آتشسوزیهای زاگرس کوتاهی کرده اند».
منتخب مردم گچساران و باشت در مجلس یازدهم گفت: «ضروری است در این موضوع مدیریت بحران و راههای جلوگیری از آن بررسی شود؛ پس از وقوع آتشسوزی در گچساران با رئیس منابع طبیعی استان صحبت کردم که ایشان تأکید کرد که موضوع را به تهران منتقل میکند و چیزی هم در دست آنها نیست، سپس با وزارت کشور تماس گرفتم که گفت به آنها مربوط نیست و باید به منابع طبیعی گفته شود، مسئولان وزارت دفاع هم دوستانه به من گفتند سال گذشته برای مدیریت اطفای حریق تلاشهایی صورت گرفت و سازمانی هم تشکیل شد اما تعطیل شده است و دلیل آن این است که قراردادی با دستگاههای مسئول مثل محیط زیست و منابع طبیعی منعقد شده که برای اطفای حریق اما آنها پول را به وزارت دفاع ندادند. که در نهایت با امیر حاتمی صحبت کردم و ایشان بالگرد به منطقه فرستادند».تاجگردون گفت: «اگر مردم نبودند وضعیت بدتر و وخیمتر میشد در این رابطه با فرمانده هوانیروز هم صحبت کردم و او توضیح داد که اگر بخواهد بالگرد برای خاموش کردن آتش به فارس و خوزستان و سایر مناطق بفرستد باید از فرماندهی منطقه تا تهران و بعد از آن پروسهای طی شود که این فرآیند اداری زیادی را طی میکند و به طور قطع این روند طولانی درست نیست و نباید در مدیریت بحران رخ دهد».«البته سال گذشته هم آقای کلانتری به من گفت که باید موضوع زاگرس را جدا دید، بنابراین در بودجه امسال 100 میلیارد تومان را برای منابع طبیعی در منطقه زاگرس اختصاص دادیم که باید در طول این سال پرداخت شود».
مسعود منصور رئیس سازمان جنگل ها روز 12 خرداد در شهرستان گچساران به مصوباتی که باید طی سال جاری پیگیری شوند اشاره کرده و اظهار داشت: «بر اساس تحلیل های انجام شده در ۱۰ ساله آینده بیش از ۷۰ درصد آتش سوزی ها در منطقه زاگرس رخ خواهد داد».«۱۶ پایگاه اطفا حریق در عرصه های طبیعی به صورت آماده باش با هماهنگی وزارت دفاع در مواقع اضطراری در کشور ایجاد خواهد شد. هم اکنون ۱۵ استان کشور دارای پوشش بی سیمی دیجیتال است، تمامی نیروهای حفاظت منابع طبیعی کشور بایستی به پوشش بی سیمی دیجیتال تا پایان سال مجهز شوند. راهاندازی مرکز مانیتورینگ با قابلیت ماهوراه ای یکی از پروژه هایی بود که انجام گرفته است، درارتباط ماهواره ای تمامی عرصه های ملی کشور کنترل و پایش خواهند شد و در صورت تخلف یا آتش سوزی، مرکز به منطقه مورد نظر اطلاع رسانی خواهد کرد. سامانه تلفنی ۱۳۹در پنج استان کشور راه اندازی شده، اما تمامی استان های کشور تا پایان هفته آینده به کد تلفن ۱۳۹ متصل خواهند شد». « ۳۰۰ دستگاه دمنده تا پایان سالجاری به استان کهگیلویه و بویراحمد اختصاص خواهد یافت، همچنین در هفته آینده البسه، کفش، آتش کوب خریداری و در اختیار استان کهگیلویه و بویراحمد قرار خواهد گرفت». منصور با تاکید بر اینکه باید از ظرفیت بسیج که نهادی سازماندهی شده است برای کمک رسانی در مهار آتش سوزی استفاده کنیم و قراردادی منعقد شود گفت «بسیج باید نسبت به بکارگیری و استقرار نیروهای بسیج بومی در مناطق بحرانی و تقویت پیشگیری از وقوع حریق و اطفا به موقع حریقهای احتمالی با استفاده از تمامی ظرفیتهای موجود در بسیج در کنار نیروهای منابع طبیعی فعال شود».
حسین کلانتری نیز اشاره کرد: «برنامه کوتاه مدتی که در استان کهگیلویه و بویراحمد پیش بینی و عملیاتی خواهیم کرد آماده سازی 300 نیروی تجهیزشده، آموزش دیده است حتی از این نیروها می توانیم برای امدادرسانی و کمک در استان های دیگر استفاده کنیم. 16 پایگاه اضطراری در کشور دایر می شود که نیاز است در استان یک پایگاه دایر شود».
سرهنگ علی عباسنژاد نیز گفته است: «سازمان جنگلها به جد پیگیر است که تمام افرادی را که در حین اطفای حریق در جنگلها و مراتع کشور دچار آسیب میشوند، بیمه کند. از اینرو ما در چارچوب بیمههای بینام امور درمانی افراد آسیب دیده را پیگیری خواهیم کرد».«تخصیص اعتبار ۱۵ میلیارد تومانی به سازمان جنگلها برای اطفای حریق صورت گرفته است. از این ۱۵ میلیارد تومان، ۱۰ میلیارد اعتبار جاری سازمان برای حفاظت از عرصههای منابع طبیعی است بنابراین با درصدی از این اعتبار تجهیزات اطفای حریق خریداری میشود و به زودی برای استانها ارسال خواهد شد. ۵ میلیارد مابقی نیز از ردیف اعتبارات ستاد مدیریت بحران برای اطفای هوایی حریق است».«وزارت دفاع ۳۰ میلیارد تومان به دلیل اطفای هوایی حریق طی سالهای گذشته، از سازمان برنامه و بودجه و سازمان جنگلها طلبکار بود. با اعتباری که اخیرا سازمان برنامه و بودجه در اختیار ما قرار داده است توانستهایم در مجموع ۱۰ میلیارد تومان از این بدهی را پرداخت کنیم اما همچنان ۲۰ میلیارد تومان دیگر به وزارت دفاع بدهکار هستیم».
«۱۵ میلیارد تومان از سوی سازمان برنامه و بودجه برای مقابله با آتشسوزی جنگلها تخصیص یافت، اما این بودجه، بخشی از بدهی سازمان برنامه و بودجه و بخش کوچکی از هزینهای است که طبق قانون باید تامین میکرد و نکرد.» «محمد الموتی» دبیر شبکه تشکلهای محیطزیست و منابع طبیعی، با اشاره به مصوباتی که نادیده شدهاند، میگوید: «سازمان برنامه و بودجه خود حامی طرحهایی است که مخرب کوه و جنگل و محیطزیست هستند، این طرحها را به سرعت تامین اعتبار میکند، اما برای ۵۰ میلیارد تومان اطفای حریق همه باید رنج بکشند و عاصی شوند»
آتش سوزی کوه های خنگ بنار
البرز زارعی فعال محیط زیست که در مهار آتش سوزی دیل دچار صانحه وسوختگی شد.
------------------------------------------------
خبرنگار: سیده زهرا حسینی فر