تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۳۴
کد مطلب : ۴۱۲۴۱۷
یادداشتی از غلامعباس امیدوار؛
جناب استاندار؛ در حراست از رأی مردم کمتر شعار دهید، عملگرا باشید/ ستادهای انتخاباتی ادارات فعال شدهاند/ آرایش انتخاباتی آموزش و پرورش بویراحمد را دریابید!
۹
کبنا ؛یادداشتی از غلامعباس امیدوار؛ از بدو ورود به استان کهگیلویه و بویراحمد، اولین موضع گیری دکتر کلانتری در خصوص تضمین سلامت انتخابات و حراست از رأی مردم و برگزاری انتخابات سالم بود که به فراخور این موضع گیری در هفتههای بعد، از سوی وی مورد تأکید کلامی قرار گرفت و اخیراً معاون سیاسی ایشان نیز توصیه نمودهاند که رسانهها از انتخاباتی کردن فضای استان پرهیز نمایند.
گویی استاندار از انتخابات مشکوک، مغشوش و عملکرد سوء مجریان انتخاباتی دور گذشته شهرستانهای بویراحمد و دنا (بخصوص فرماندار وقت و معاون سیاسی بعد) مطلع بوده است؛ البته وی به دلیل کسالت از سمت خویش استعفاء داد و نه اینکه استاندار وی را عزل کرده باشد تا نشان دهد کنشی در جهت برگزاری انتخابات سالم و ایجاد روحیه امید در مردم را دارد. تاکنون جز صحبتهای مرسوم در جلسات، اقدام خاصی از تیم استاندار در جهت تضمین حق بر تعیین سرنوشت مردم و حراست از رأی آنها، دیده نشده و گویی صرفاً گفتار درمانی اتفاق می افتد.
استاندار و تیم انتخاباتی وی باید بدانند که حراست از رأی مردم و سلامت انتخابات صرفاً به روز أخذ رأی و شمارش آراء، محدود و محصور نخواهد شد، بلکه برگزاری انتخابات سالم متضمن رعایت اقدامات اجرائی و اتخاذ تصمیمات مدیریتی در بازه زمانیِ حداقل میان مدت (6 ماهه) قبل از روز انتخابات است و باید از مدتها قبل محیط برگزاری انتخابات، سالم سازی شود. در این دوره میبایست از عزل و نصبهای انتخاباتی همچون نصب هم طایفهای نماینده بویراحمد (بنیان گذار طایفه گرایی اداری و سیاسی در بویراحمد) بر سازمان صنعت و معدن استان پرهیز شود و فضای دستگاهای اداری مورد نظارت جدی قرار گیرد و مانع از آن شد که ارائه خدمات عمومی به مردم سیاسی و منوط به کارمزدِ رأی در انتخابات شود.
هم اکنون فضای دستگاههای اداری و خدماتی به شدت سیاسی شده و ارائه بسیاری از خدمات به مردم، با نگرش به انتخابات پیش رو و أخذ رأی برای نمایندگان حاکم صورت میگیرد و یارگیری در دستگاهها به شدت افزایش پیدا کرده و عملاً بسیاری از ادارات ستاد انتخاباتی برخی از نمایندگان شدهاند که به شدت مشغول فعالیت و کسب رأی هستند. از این میان آموزش و پرورش شهرستان بویراحمد از مهمترین پایگاههای انتخاباتی شده که همچون سایر ادارات، کلیه عزل و نصبهای این دستگاه آموزشی و فرهنگی با رویکرد سیاسی و پر کردن صندوق رأی برای کاندیدای خاص صورت میگیرد. سیاست زدگی دستگاههای اداری مذموم است و این امر در خصوص آموزش و پرورش مذمومتر بوده و نباید سیاست زدگی بر فضای آموزش و پرورش حاکم شود و امر تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و بوم را با رویکرد سیاسی به بیراهه کشاند و کیفیت آموزش را ذبح مطامع انتخاباتی کرد. (قابل ذکر است که در انتخابات گذشته دانشگاه یاسوج پایگاه و ستاد انتخاباتی بود که در این دوره این نقش از آن ستانده شد.)
باید دانست که شهر یاسوج به عنوان مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، محل اجتماع شهروندان بسیاری از سایر شهرستانهای استان است که بخش قابل توجهی از معلمان این آموزش و پرورش، از این شهرستانها میباشند و به تبع توانمندیها و قابلیتهایی که داشتهاند، از قدیم الایام مدیران و معاونان برخی از مدارس سه گانه بویراحمد از میان فرهنگیان زبده شهرستانهای گچساران، کهگیلویه، باشت، چرام و ... بوده است. با توجه به اینکه این افراد غیربومی بویراحمد محسوب میشوند و در زمره سبد رأی حوزه بویراحمد محسوب نمیشوند، در سالهای اخیر روند حذف آنها از سطوح مدیریتی و معاونتی مدارس آغاز شده بود و با توجه به انتخابات پیش رو، در شهریور جاری روند حذف این مدیران سرعت بیشتری گرفته و اندک شماری از این مدیران باقی مانده است. این امر خلاف شایسته سالاری و استفاده از ظرفیتها و حتی خلاف سهمیههای استانی مرسوم و غلط است؛ چراکه این معلمان آمار زیادی از بدنه آموزش و پرورش بویراحمد را تشکیل میدهند و حتی با همان رویکرد غلط سهمیه بندی، سهمی از مدیریتهای مدارس و حتی سطوح مدیریتی و کارشناسی اداره آموزش و پرورش بویراحمد را را نیز دارا هستند.
در راستای چینشهای مدیریتی در مدارس شهرستان بویراحمد، نگرش انتخاباتی و هدف کسب رأی بیشتر برای کاندیدای خاص، چنان شدت گرفته که بر خلاق مقررات و ضوابط، گاهی افراد با رشته غیرمرتبط در جایگاه مدیریت یک مدرسه قرار میگیرد و آموزش فدای سبد رأی میشود. به عنوان مثال اخیراً رئیس هنرستان دخترانه هنرهای زیبای شهر یاسوج که دارای مدرک هنری گرافیک بوده، عزل شده (از شهرستان کهگیلویه) و خانمی دارای مدرک الهیات (که همسر یکی از هم طایفهایهای نماینده بویراحمد است)، جایگزین وی میشود.
آمار فرهنگیان و پستهای مدیریتی مدارس در آموزش و پرورش بویراحمد به شدت میتواند بر سرنوشت انتخابات تأثیرگذار باشد که با یک حساب سرانگشتی میتوان به امکان سنجی اثرگذاری انتصاباتِ انتخاباتی در این دستگاه آموزشی پی برد؛
آموزش و پرورش بویراحمد حدوداً دارای 540 مدرسه (دبستان، متوسطه دوره اول، متوسطه دوره دوم و هنرستانها) است که برخی از این مدارس به صورت معاون آموزگاری مدیریت میشوند. بقیه مدارس سه گانه با مدیریت و معاون یا معاونینی اداره میشوند. برخی از مدارس ابتدائی دارای یک تا سه معاون (آموزشی، پرورشی و اجرائی) هستند و مدارس متوسطه دوره اول و دوم نیز غالباً دارای یک تا سه معاون بوده و برخی از این مدارس 4 معاون دارند. مدارس شبانه روزی علاوه بر سایر معاونین، معاون امور عمومی نیز دارند و پستهای سرپرستی خوابگاهها نیز مدیریتی محسوب شده و دارای مزایای مدیریتی در حکم کارگزینی هستند. هنرستانها دارای یک معاون امور عمومی و معاونین فنی، آموزشی، پرورشی و سرپرستان بخشها و گاهی سرپرستان خوابگاه هستند. (یک هنرستان گاهی تا 12 پست مدیریتی شامل، مدیر، معاونین و سرپرستان بخشها و سرپرستهای خوابگاه دارد) جایگاه همه این مدیران، معاونین و مسئولان بخشها و سرپرستان خوابگاهها، مدیریتی محسوب شده که مزایای مالی در احکام حقوقی دارند و برای کسب این جایگاهها رقابتهایی وجود دارد.
با احصاء همه موارد ذکر شده (مدیریت مدارس، معاون آموزگاری، معاونین آموزشی، پرورشی، اجرائی، فنی، امور عمومی و سرپرستهای خوابگاهها و سرپرستان بخشها)، میتوان حدود 1000 (هزار) موقعیت و جایگاه مدیریتی برای آموزش و پرورش شهرستان بویراحمد متصور شد که ظرفیت عظیمی برای مهندسی و اثرگذاری بر انتخابات خواهد داشت. اگر به طور میانگین هر کدام از این افراد 10 رأی برای کاندیدایی جمع آوری کنند، سرجمع 10000 (ده هزار) رأی خواهد شد که به راحتی میتواند سرنوشت یک انتخابات را تغییر دهد. البته برخی از افراد ظرفیت جمع آوری آرای بیشتری را دارند.
هم اکنون تیم مدیریتی حاکم بر این اداره با نگاه به انتخابات پیش رو در بویراحمد، به چیدمان انتخاباتی مدیریتها پرداخته و در این فراگرد، همه میبایست برای نماینده همسو با مدیران این آموزش و پرورش، به نوعی «رأی ساز» باشند تا تصدی مسئولیت ممکن شود. اگر این نگرش تقویت شود، عملاً هر مدرسه به ستاد انتخاباتی تبدیل میشود که فعالیت رسمی خود را از مهرماه آغاز خواهند کرد و آنگاه گویی «طرح هر مدرسه یک ستاد» در دست اجرا است. (آموزش و پرورش شهرستان دنا نیز چنین حالتی دارد که نظارت جدی استاندار و دستگاههای نظارتی را میطلبد)
متأسفانه کلیه دستگاههای دولتی که یک نمونه آن آموزش و پرورش بود، آرایش انتخاباتی به خود گرفتهاند و مردم و جامعه زودتر از موعد مقرر، در فضای رقابت و یارگیری سیاسیِ انتخاباتی قرار گرفتهاند و علی رغم تصور جناب استاندار و معاون سیاسی ایشان، این دستگاههای اداری هستند که فضا را انتخاباتی کردهاند نه رسانهها؛ اگرچه رسانهها آزاد و مستقل هستند و میبایست تنویرگر فضای سیاسی و انتخاباتی برای جامعه باشند و از این رهگذر نبایست بر آنها خُرده گرفت و عرصه را بر افشاگریهای آنها تنگ کرد.
لازم است که استاندار اوضاع و احوال انتخابات گذشته بویراحمد و دنا را جویا شود تا با درس گیری از آن، مانع از حوادثی شود که به جاری شدن سیل خروشان مردم، همچون اعتراضات اسفند 94 نسبت به برگزاری و عدم سلامت انتخابات توسط هیأت حاکمه و شکل گیری ذهنیت مخدوش و سوء ظن به استاندار به عنوان مجری ارشد انتخابات در استان شود، چراکه در نهایت مردم همه اتفاقات (اعم از سلامت و یا سوء جریان اجرائی انتخابات) را به پای استاندار خواهند نوشت و قصور و یا سوء استفاده از امکانات دولتی و عمومی توسط دستگاههای دولتی، رانتهای اداری و اقتصادی و به طور کلی کلیه فسادهای انتخاباتی را به سهل انگاری و یا تعمد تیم ایشان منتسب خواهند نمود و در فردا روزِ قضاوت مردم، به نیکی یاد نخواهند شد و در اذهان جامعه، مقصر و عامل تحریف انتخابات و ابتذال حق بر تعیین سرنوشت مردم قلمداد خواهند شد؛ تا که فردا چه پیش آید و در فرجام این تکاپوها، سرنوشت انتخابات را که رقم خواهد زد؛ آزادی تودهها در تعیین سرنوشت یا سیطره قدرتهای اداری و اقتصادی و ...
گویی استاندار از انتخابات مشکوک، مغشوش و عملکرد سوء مجریان انتخاباتی دور گذشته شهرستانهای بویراحمد و دنا (بخصوص فرماندار وقت و معاون سیاسی بعد) مطلع بوده است؛ البته وی به دلیل کسالت از سمت خویش استعفاء داد و نه اینکه استاندار وی را عزل کرده باشد تا نشان دهد کنشی در جهت برگزاری انتخابات سالم و ایجاد روحیه امید در مردم را دارد. تاکنون جز صحبتهای مرسوم در جلسات، اقدام خاصی از تیم استاندار در جهت تضمین حق بر تعیین سرنوشت مردم و حراست از رأی آنها، دیده نشده و گویی صرفاً گفتار درمانی اتفاق می افتد.
استاندار و تیم انتخاباتی وی باید بدانند که حراست از رأی مردم و سلامت انتخابات صرفاً به روز أخذ رأی و شمارش آراء، محدود و محصور نخواهد شد، بلکه برگزاری انتخابات سالم متضمن رعایت اقدامات اجرائی و اتخاذ تصمیمات مدیریتی در بازه زمانیِ حداقل میان مدت (6 ماهه) قبل از روز انتخابات است و باید از مدتها قبل محیط برگزاری انتخابات، سالم سازی شود. در این دوره میبایست از عزل و نصبهای انتخاباتی همچون نصب هم طایفهای نماینده بویراحمد (بنیان گذار طایفه گرایی اداری و سیاسی در بویراحمد) بر سازمان صنعت و معدن استان پرهیز شود و فضای دستگاهای اداری مورد نظارت جدی قرار گیرد و مانع از آن شد که ارائه خدمات عمومی به مردم سیاسی و منوط به کارمزدِ رأی در انتخابات شود.
هم اکنون فضای دستگاههای اداری و خدماتی به شدت سیاسی شده و ارائه بسیاری از خدمات به مردم، با نگرش به انتخابات پیش رو و أخذ رأی برای نمایندگان حاکم صورت میگیرد و یارگیری در دستگاهها به شدت افزایش پیدا کرده و عملاً بسیاری از ادارات ستاد انتخاباتی برخی از نمایندگان شدهاند که به شدت مشغول فعالیت و کسب رأی هستند. از این میان آموزش و پرورش شهرستان بویراحمد از مهمترین پایگاههای انتخاباتی شده که همچون سایر ادارات، کلیه عزل و نصبهای این دستگاه آموزشی و فرهنگی با رویکرد سیاسی و پر کردن صندوق رأی برای کاندیدای خاص صورت میگیرد. سیاست زدگی دستگاههای اداری مذموم است و این امر در خصوص آموزش و پرورش مذمومتر بوده و نباید سیاست زدگی بر فضای آموزش و پرورش حاکم شود و امر تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و بوم را با رویکرد سیاسی به بیراهه کشاند و کیفیت آموزش را ذبح مطامع انتخاباتی کرد. (قابل ذکر است که در انتخابات گذشته دانشگاه یاسوج پایگاه و ستاد انتخاباتی بود که در این دوره این نقش از آن ستانده شد.)
باید دانست که شهر یاسوج به عنوان مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، محل اجتماع شهروندان بسیاری از سایر شهرستانهای استان است که بخش قابل توجهی از معلمان این آموزش و پرورش، از این شهرستانها میباشند و به تبع توانمندیها و قابلیتهایی که داشتهاند، از قدیم الایام مدیران و معاونان برخی از مدارس سه گانه بویراحمد از میان فرهنگیان زبده شهرستانهای گچساران، کهگیلویه، باشت، چرام و ... بوده است. با توجه به اینکه این افراد غیربومی بویراحمد محسوب میشوند و در زمره سبد رأی حوزه بویراحمد محسوب نمیشوند، در سالهای اخیر روند حذف آنها از سطوح مدیریتی و معاونتی مدارس آغاز شده بود و با توجه به انتخابات پیش رو، در شهریور جاری روند حذف این مدیران سرعت بیشتری گرفته و اندک شماری از این مدیران باقی مانده است. این امر خلاف شایسته سالاری و استفاده از ظرفیتها و حتی خلاف سهمیههای استانی مرسوم و غلط است؛ چراکه این معلمان آمار زیادی از بدنه آموزش و پرورش بویراحمد را تشکیل میدهند و حتی با همان رویکرد غلط سهمیه بندی، سهمی از مدیریتهای مدارس و حتی سطوح مدیریتی و کارشناسی اداره آموزش و پرورش بویراحمد را را نیز دارا هستند.
در راستای چینشهای مدیریتی در مدارس شهرستان بویراحمد، نگرش انتخاباتی و هدف کسب رأی بیشتر برای کاندیدای خاص، چنان شدت گرفته که بر خلاق مقررات و ضوابط، گاهی افراد با رشته غیرمرتبط در جایگاه مدیریت یک مدرسه قرار میگیرد و آموزش فدای سبد رأی میشود. به عنوان مثال اخیراً رئیس هنرستان دخترانه هنرهای زیبای شهر یاسوج که دارای مدرک هنری گرافیک بوده، عزل شده (از شهرستان کهگیلویه) و خانمی دارای مدرک الهیات (که همسر یکی از هم طایفهایهای نماینده بویراحمد است)، جایگزین وی میشود.
آمار فرهنگیان و پستهای مدیریتی مدارس در آموزش و پرورش بویراحمد به شدت میتواند بر سرنوشت انتخابات تأثیرگذار باشد که با یک حساب سرانگشتی میتوان به امکان سنجی اثرگذاری انتصاباتِ انتخاباتی در این دستگاه آموزشی پی برد؛
آموزش و پرورش بویراحمد حدوداً دارای 540 مدرسه (دبستان، متوسطه دوره اول، متوسطه دوره دوم و هنرستانها) است که برخی از این مدارس به صورت معاون آموزگاری مدیریت میشوند. بقیه مدارس سه گانه با مدیریت و معاون یا معاونینی اداره میشوند. برخی از مدارس ابتدائی دارای یک تا سه معاون (آموزشی، پرورشی و اجرائی) هستند و مدارس متوسطه دوره اول و دوم نیز غالباً دارای یک تا سه معاون بوده و برخی از این مدارس 4 معاون دارند. مدارس شبانه روزی علاوه بر سایر معاونین، معاون امور عمومی نیز دارند و پستهای سرپرستی خوابگاهها نیز مدیریتی محسوب شده و دارای مزایای مدیریتی در حکم کارگزینی هستند. هنرستانها دارای یک معاون امور عمومی و معاونین فنی، آموزشی، پرورشی و سرپرستان بخشها و گاهی سرپرستان خوابگاه هستند. (یک هنرستان گاهی تا 12 پست مدیریتی شامل، مدیر، معاونین و سرپرستان بخشها و سرپرستهای خوابگاه دارد) جایگاه همه این مدیران، معاونین و مسئولان بخشها و سرپرستان خوابگاهها، مدیریتی محسوب شده که مزایای مالی در احکام حقوقی دارند و برای کسب این جایگاهها رقابتهایی وجود دارد.
با احصاء همه موارد ذکر شده (مدیریت مدارس، معاون آموزگاری، معاونین آموزشی، پرورشی، اجرائی، فنی، امور عمومی و سرپرستهای خوابگاهها و سرپرستان بخشها)، میتوان حدود 1000 (هزار) موقعیت و جایگاه مدیریتی برای آموزش و پرورش شهرستان بویراحمد متصور شد که ظرفیت عظیمی برای مهندسی و اثرگذاری بر انتخابات خواهد داشت. اگر به طور میانگین هر کدام از این افراد 10 رأی برای کاندیدایی جمع آوری کنند، سرجمع 10000 (ده هزار) رأی خواهد شد که به راحتی میتواند سرنوشت یک انتخابات را تغییر دهد. البته برخی از افراد ظرفیت جمع آوری آرای بیشتری را دارند.
هم اکنون تیم مدیریتی حاکم بر این اداره با نگاه به انتخابات پیش رو در بویراحمد، به چیدمان انتخاباتی مدیریتها پرداخته و در این فراگرد، همه میبایست برای نماینده همسو با مدیران این آموزش و پرورش، به نوعی «رأی ساز» باشند تا تصدی مسئولیت ممکن شود. اگر این نگرش تقویت شود، عملاً هر مدرسه به ستاد انتخاباتی تبدیل میشود که فعالیت رسمی خود را از مهرماه آغاز خواهند کرد و آنگاه گویی «طرح هر مدرسه یک ستاد» در دست اجرا است. (آموزش و پرورش شهرستان دنا نیز چنین حالتی دارد که نظارت جدی استاندار و دستگاههای نظارتی را میطلبد)
متأسفانه کلیه دستگاههای دولتی که یک نمونه آن آموزش و پرورش بود، آرایش انتخاباتی به خود گرفتهاند و مردم و جامعه زودتر از موعد مقرر، در فضای رقابت و یارگیری سیاسیِ انتخاباتی قرار گرفتهاند و علی رغم تصور جناب استاندار و معاون سیاسی ایشان، این دستگاههای اداری هستند که فضا را انتخاباتی کردهاند نه رسانهها؛ اگرچه رسانهها آزاد و مستقل هستند و میبایست تنویرگر فضای سیاسی و انتخاباتی برای جامعه باشند و از این رهگذر نبایست بر آنها خُرده گرفت و عرصه را بر افشاگریهای آنها تنگ کرد.
لازم است که استاندار اوضاع و احوال انتخابات گذشته بویراحمد و دنا را جویا شود تا با درس گیری از آن، مانع از حوادثی شود که به جاری شدن سیل خروشان مردم، همچون اعتراضات اسفند 94 نسبت به برگزاری و عدم سلامت انتخابات توسط هیأت حاکمه و شکل گیری ذهنیت مخدوش و سوء ظن به استاندار به عنوان مجری ارشد انتخابات در استان شود، چراکه در نهایت مردم همه اتفاقات (اعم از سلامت و یا سوء جریان اجرائی انتخابات) را به پای استاندار خواهند نوشت و قصور و یا سوء استفاده از امکانات دولتی و عمومی توسط دستگاههای دولتی، رانتهای اداری و اقتصادی و به طور کلی کلیه فسادهای انتخاباتی را به سهل انگاری و یا تعمد تیم ایشان منتسب خواهند نمود و در فردا روزِ قضاوت مردم، به نیکی یاد نخواهند شد و در اذهان جامعه، مقصر و عامل تحریف انتخابات و ابتذال حق بر تعیین سرنوشت مردم قلمداد خواهند شد؛ تا که فردا چه پیش آید و در فرجام این تکاپوها، سرنوشت انتخابات را که رقم خواهد زد؛ آزادی تودهها در تعیین سرنوشت یا سیطره قدرتهای اداری و اقتصادی و ...