تاریخ انتشار
جمعه ۲۸ تير ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۷
کد مطلب : ۴۱۱۱۶۷
حرفهای شنیدنی سرمایهگذار پروژه بزرگ تفریحی و گردشگری دال دنا؛
سنگهای شخصی جلوی پای عقاب دنا / دال دنا مستوجب حمایت یا عقوبت؟!
۰
کبنا ؛صحبت از سرمایهگذار جوان در مجتمع رفاهی و اقامتی دال دناست که هر چند بنا به قول خود همه سرمایه و دار و ندار و دارایی را به پای این مجتمع ریخته اما عدهای در راه خدماتدهی او سنگاندازی میکنند.
استان کهگیلویه و بویراحمد به نام استان چهارفصل نام گرفته و مرکز آن شهر یاسوج پایتخت طبیعت ایران است و در کنار شهر یاسوج شهری کوچک آرمیده بر دامنه دنا به نام سیسخت است که شهری توریستی در جنوب غربی ایران و محلی مناسب برای پذیرایی از گردشگران داخلی و خارجی و یا همان توریستهاست.
اما این شهر تاکنون از هر حیث تکان زیادی در بسترهای گردشگری نخورده و اگر بخواهیم از تغییرات گردشگری در این شهر بگوییم نمیتوان به بیش از انگشتان یک دست اشاره کرد هر چند که خدمات نظام جمهوری اسلامی در شهر سیسخت به اندازه صدها برابر دوره قبل از جمهوری اسلامی بوده است.
شهری که باید پایلوت گردشگری جنوب غربی ایران باشد اکنون با داشتن 40 قله بالاتر از 4000 متر و چشمهساران و جنگلهای زیبا و باغات فراوان اما کمترین زیرساخت گردشگری در آن وجود ندارد.
با گذشت سالها از کمبودها و نداریها در بخش گردشگری و نبود یک محل اقامت در خور شان در شهر سیسخت بالاخره یک سرمایهگذار بومی وارد میدان شد و محلی را بنا کرد که اکنون به نام مجتمع اقامتی و رفاهی دال دنا در مسیر منتهی به چشمه میشی به مسافران و گردشگران و البته توریستها خدمات میدهد و از امکانات مختلفی برخوردار است.
همه آنهایی که با صنعت گردشگری آشنایی دارند به خوبی میدانند که گردشگر و توریست هرگز راضی به اسکان در خانه باغ و یا منازل مسکونی شخصی نمیشوند و حتما باید مکانی برای پذیرایی با امکانات رفاهی موجود باشد که این مکان یا هتلها و یا مجتمعهای گردشگری هستند و سرمایهگذار بومی با قبول سرمایهگذاری در این شهر توریستی مجتمعی با رنگ و لعاب زیبا احداث کرده است.
صحبت از محمدحسن بهشتی سرمایهگذار جوان و بومی در مجتمع رفاهی دال دناست که هر چند بنا به قول خود همه سرمایه و دار و ندار و دارایی را به پای این مجتمع ریخته و حتی دو باب ملک را در گرانترین نقطه استان یعنی فلکه ساعت یاسوج فروخته و به پای مجتمع ریخته اما عدهای در راه خدماتدهی او سنگاندازی میکنند.
در خبرهای چند روز قبل و همزمان با حضور رئیس سازمان گردشگری کشور و افتتاح این پروژه شنیدیم که برخی عنوان کردهاند این طرح گردشگری مجوز ندارد و معاون رئیسجمهور واحدی را بدون مجوز افتتاح کرده که به همین منظور سراغ بهشتی سرمایهگذار مجموعه رفتیم و از وی در همین خصوص سؤالاتی را مطرح کردیم.
با چه رویکردی این واحد اقامتی و رفاهی را راهاندازی کردید؟
بهشتی: خودم اهل استان و بومی منطقه و فرزندی از دیار شهرستان دنا هستم که تحصیلات خود را در این شهرستان پشت سر گذاشتهام و نسبت به منطقه ادای دین کردم و وقتی دیدم که شهر سیسخت با این نام بزرگ محلی برای پذیرایی از گردشگر و توریست ندارد همه سرمایه و هم و غم خود را برای راهاندازی چنین مکانی گذاشتم تا حوزه گردشگری شهر و دیارمان مکانی شایسته برای پذیرایی از مسافر و گردشگر و توریست داشته باشد.
به مشکلات بعد از آن هم واقف بودید؟
بهشتی: به خوبی میدانستم که در این راه سنگاندازی خواهد شد اما برای آبروداری و کمک به صنعت گردشگری استان و شهر سیسخت و در راستای اشتغال و تولید چنین کاری را انجام دادم من سرمایهگذار واقعی هستم چرا که میتوانستم مثل خیلیها این پول را در تهران و شیراز و به صورت لوکس و در راستای زندگی شخصی خودم هزینه کنم اما در راستای اشتغال از جوانان همین شهر برای کار در مجتمع دال دنا استفاده کردم و امروز به خود می بالم که گوش به فرمان رهبر فرزانه انقلاب سربازی کوچک در حوزه اشتغال هستم.
زمین این پروژه چگونه به شما واگذار شد و با چه تسهیلاتی مجتمع را ساختید؟
بهشتی: قبل از هر چیز به استحضار مردم و شما رسانهها برسانم که زمین این مجتمع را با پول خودم به دست آوردم و خیلی خرسندم که به مانند برخی سرمایهگذاران سربار نبودهام و با خیال راحت و بدون این که منتی بر سرم گذاشته شود و کسی شاکی باشد و معارض داشته باشم ابتدا زمین را خریدم و خوشبختانه باز هم با کمترین تسهیلات و با آورده خودم مجتمع را ساختم که به دلیل وقفهای که در کار ایجاد شد و برخی سنگ اندازیهاقسمتی از پروژه به تحریمهای ظالمانه خورد وگرنه با قیمتی بسیار پایینتر از هزینهای که شد قادر به تکمیل آن بودم.
جرقه کار از کجا زده شد؟
بهشتی: بر اساس مستندات با شما صحبت میکنم حال که برخی مطالب رسانهای شده به استحضار شما میرسانم که در سال 89 جلسهای در استانداری تشکیل شد و از ستاد جذب سرمایهگذاری افرادی که توانمندی سرمایهگذاری در بخش گردشگری داشتند دعوت شدند در همان جلسه پس از بحث و گفتوگو گفتند که میتوانی ورود پیدا کنی ما هم اجابت کردیم و دقیقا از روز 9 آبان سال 89 جرقه و استارت کار زده شد.
اصلا قبل از این نشست به فکر کار در حوزه گردشگری نبودم چرا که در حوزه پیمانکاری راه و ساختمان خیلی راحت و با درآمد عالی فعالیت داشتم اما به دلیل جذابیتی که این کار برایم ایجاد کرده بود وارد ماجرا شدیم و اعلام کردند که 17 تا 18 استعلام را باید پیگیری کنی و همه را هم جواب دادند.
اما شهرداری اعلام میکند که این گونه نیست و شما مجوز ندارید؟
بهشتی: یکی از مشوقهای اصلی ما برای ورود به این کار جناب آقای رهنما شهردار اسبق سیسخت بود که واقعا اگر ایشان پشتیبانی و حمایت نمیکردند شاید اصولا وارد این کار نمیشدم و با دلگرمی و پشتگرمی به حمایتهای شهرداری این بنا نهاده شد.
بعد از رفتن ایشان از شهرداری تقریبا تسویه حسابهای شخصی شهرداری آغاز شد و انگار که ساختن این واحد گردشگری کاری زشت و خارج از قاعده و عرف بوده که دشمنیها را آغاز کردند و همین الان اگر خودتان به ورودی درب مراجعه کنید خواهید دید که عدهای با در دست داشتن پلاکارد سوئیت سوئیت میگویند یعنی این که اصولا عدهای ساخت مجتمع گردشگری و رفاهی را برنتافتند و نمیدانم که دلیل آن چیست.
اما در جواب سؤال اصلی شما مجوزی در دست دارم که مربوط به شهرداری سیسخت در تاریخ دوم مهر سال 91 در جواب گردشگری مرقوم کرده که ساخت این مجتمع بلامانع است و بر همین اساس ما به دنبال کار رفتیم و در همان سالها 75 میلیون تومان به نظام مهندسی دادیم و به استناد نامه شهرداری در همان تاریخ کار را آغاز کردیم و اگر میدانستیم که شهرداری بعدها زیر قول و قرار خود می زند و به دنبال تسویه حساب و یا موردی دیگر است هیچ گاه پا در این مسیر پر سنگلاخ نمیگذاشتیم.
در ادامه چه همکاری با شهرداری برای ساخت مجتمع داشتید؟
بهشتی: مهمترین نکته این که برای گرفتن مجوزی که قول آن را داده بودند و ما بخش عمدهای از راه را رفته بودیم به قول آنها استناد کرده و کمکی بزرگ به شهرداری کردیم و به آنها گفتیم که بابت مجوز و مالیات و عوارض و بقیه مباحث بین ما و شما حاضرم به صورت تهاتر خیابانها و معابر شهر سیسخت را آسفالت کنیم که این کار را با 1400 تن آسفالت در آن روزها انجام دادیم و در آن سال قریب به 300 میلیون تومان برای شهرداری در راستای تهاتر آسفالت در معابر ریختیم.
سندی هم برای این اقدام دارید؟
بهشتی: برای مثال ما باید 50 میلیون تومان برای شهرداری کار میکردیم که نزدیک به 300 میلیون تومان هم شد اما در مورد سند باید بگویم که شهرداری سند رو کند که آیا برای این کار به من پولی داده است؟ ما بر اساس اعتمادی که به شهرداری و شهردار محترم وقت به عنوان یک نهاد رسمی داشتیم و خودشان پیشنهاد دهنده ساخت مجتمع بودند این کار را انجام دادیم ولی آقایان اگر پولی به من بابت این کار دادهاند به شماره چک و یا محل واریز آن اشاره کنند پول دستی هم که شهرداری به کسی بابت پروژه نمیدهد که بگویند پول را دستی و نقدی به بهشتی دادیم.
چرا با همه این کارها پروانه ساخت نگرفتید؟
بهشتی: باید در گزارشی که دادم متوجه عرایضم شده باشید که ابتدا در ستاد سرمایهگذاری من را ترغیب به این کار کردند سپس شهرداری به گردشگری این اجازه را داد که می توانیم چنین کاری کنیم و به استناد همین نامه و سایر ترغیبها به دنبال مجوزها رفتم و پول کلانی هزینه کردم و در سال 89 که یک میلیون تومان هم برای هر کسی غنیمت بود مبلغ 75 میلیون تومان به نظام مهندسی دادم و زندگی خود را گذاشتم تا که امروز بر خلاف وعدهها و حمایتهای دیروز عدهای تنها بر اساس زیادهخواهی و یا حسادت و یا عقده و کینه و هر چیز دیگر چنین برخوردی با سرمایهگذار میکنند در حالی که بعد از آن هم در دادگاه بدوی و هم به صورت قطعی رأی بر برائت گرفتهام.
به غیر شهرداری با چه دستگاههای دیگری مشکل پیدا کردید؟
بهشتی: آمدند و گفتند که شهر را با بهشتی آسفالت کنیم و بهره لازم را از ما بردند و بعد از این که شهرداری سنگاندازی کرد و پروانه نداد همین آقایان جهاد کشاورزی را به جان ما انداختند که زمین خارج از محدوده شهر است و دوباره جهاد کشاورزی تشکیل پرونده داد و گفتند زمین درجه چهار است و قابلیت کشاورزی ندارد و در ادامه جهاد کشاورزی شهرستان و امور اراضی استان موافقت خود را اعلام کردند و دوباره زیر آن زده شد و سختیها و مشقات دیگر اما اکنون سند تک برگ مالکیت هم در دست ماست که رؤیت میکنید.
پس چرا با همه این حرفها چنین برخوردی میشود؟
بهشتی: بعد از این که خود شهرداری در آن زمان کار را بلامانع دانست و 1400 تن آسفالت توسط ما در شهر سیسخت پهن شد به دنبال این هستند که به زعم خودشان چون بهشتی وضع خوبی دارد چیزی از او بگیریم و به همین خاطر سنگاندازی میکنند در حالی که در در دادگاه و در شعبه 101 کیفری رأی بر برائت ما صادر شده است.
در زمینه اشتغال چه کارهایی تاکنون انجام دادهاید؟
بهشتی: در دو حوزه فعالیت میکنم که یکی از آنها پروژههای راهسازی است و 150 نفر را سالانه اشتغال برایشان فراهم کردهام و در همین مجتمع نیز چندین و چند نفر جوان بومی در حال ارتزاق هستند و در مقابل شما در سیاه چادر روبرو اکنون تعدادی توریست عمانی و قطری در حال پذیرایی هستند شاید این کارها از چشم بعضیها خیانت باشد؟!.
مجموعه دارای چه امکاناتی است و چه خدماتی ارائه میدهد؟
بهشتی: مجموعه اقامتی دال دنا 82 تخت دارد که برای هر سوئیت پیشبینی 4 تا 6 تخت کردهایم در زمینی به مساحت 4 هزار متر مربع بنا نهاده شده و در روز تا 1 هزار و 500 پرس غذا در صورت لزوم پخت میشود و در کنار آن سیاه چادر و سایر امکانات مثل کافیشاپ وجود دارد و در جشنوارهها و همایشهای داخلی و خارجی هم شرکت فعال داریم تا استان را اگر بعضیها بگذارند! به بیرون از مرزها بیشتر معرفی کنیم.
استان کهگیلویه و بویراحمد به نام استان چهارفصل نام گرفته و مرکز آن شهر یاسوج پایتخت طبیعت ایران است و در کنار شهر یاسوج شهری کوچک آرمیده بر دامنه دنا به نام سیسخت است که شهری توریستی در جنوب غربی ایران و محلی مناسب برای پذیرایی از گردشگران داخلی و خارجی و یا همان توریستهاست.
اما این شهر تاکنون از هر حیث تکان زیادی در بسترهای گردشگری نخورده و اگر بخواهیم از تغییرات گردشگری در این شهر بگوییم نمیتوان به بیش از انگشتان یک دست اشاره کرد هر چند که خدمات نظام جمهوری اسلامی در شهر سیسخت به اندازه صدها برابر دوره قبل از جمهوری اسلامی بوده است.
شهری که باید پایلوت گردشگری جنوب غربی ایران باشد اکنون با داشتن 40 قله بالاتر از 4000 متر و چشمهساران و جنگلهای زیبا و باغات فراوان اما کمترین زیرساخت گردشگری در آن وجود ندارد.
با گذشت سالها از کمبودها و نداریها در بخش گردشگری و نبود یک محل اقامت در خور شان در شهر سیسخت بالاخره یک سرمایهگذار بومی وارد میدان شد و محلی را بنا کرد که اکنون به نام مجتمع اقامتی و رفاهی دال دنا در مسیر منتهی به چشمه میشی به مسافران و گردشگران و البته توریستها خدمات میدهد و از امکانات مختلفی برخوردار است.
همه آنهایی که با صنعت گردشگری آشنایی دارند به خوبی میدانند که گردشگر و توریست هرگز راضی به اسکان در خانه باغ و یا منازل مسکونی شخصی نمیشوند و حتما باید مکانی برای پذیرایی با امکانات رفاهی موجود باشد که این مکان یا هتلها و یا مجتمعهای گردشگری هستند و سرمایهگذار بومی با قبول سرمایهگذاری در این شهر توریستی مجتمعی با رنگ و لعاب زیبا احداث کرده است.
صحبت از محمدحسن بهشتی سرمایهگذار جوان و بومی در مجتمع رفاهی دال دناست که هر چند بنا به قول خود همه سرمایه و دار و ندار و دارایی را به پای این مجتمع ریخته و حتی دو باب ملک را در گرانترین نقطه استان یعنی فلکه ساعت یاسوج فروخته و به پای مجتمع ریخته اما عدهای در راه خدماتدهی او سنگاندازی میکنند.
در خبرهای چند روز قبل و همزمان با حضور رئیس سازمان گردشگری کشور و افتتاح این پروژه شنیدیم که برخی عنوان کردهاند این طرح گردشگری مجوز ندارد و معاون رئیسجمهور واحدی را بدون مجوز افتتاح کرده که به همین منظور سراغ بهشتی سرمایهگذار مجموعه رفتیم و از وی در همین خصوص سؤالاتی را مطرح کردیم.
با چه رویکردی این واحد اقامتی و رفاهی را راهاندازی کردید؟
بهشتی: خودم اهل استان و بومی منطقه و فرزندی از دیار شهرستان دنا هستم که تحصیلات خود را در این شهرستان پشت سر گذاشتهام و نسبت به منطقه ادای دین کردم و وقتی دیدم که شهر سیسخت با این نام بزرگ محلی برای پذیرایی از گردشگر و توریست ندارد همه سرمایه و هم و غم خود را برای راهاندازی چنین مکانی گذاشتم تا حوزه گردشگری شهر و دیارمان مکانی شایسته برای پذیرایی از مسافر و گردشگر و توریست داشته باشد.
به مشکلات بعد از آن هم واقف بودید؟
بهشتی: به خوبی میدانستم که در این راه سنگاندازی خواهد شد اما برای آبروداری و کمک به صنعت گردشگری استان و شهر سیسخت و در راستای اشتغال و تولید چنین کاری را انجام دادم من سرمایهگذار واقعی هستم چرا که میتوانستم مثل خیلیها این پول را در تهران و شیراز و به صورت لوکس و در راستای زندگی شخصی خودم هزینه کنم اما در راستای اشتغال از جوانان همین شهر برای کار در مجتمع دال دنا استفاده کردم و امروز به خود می بالم که گوش به فرمان رهبر فرزانه انقلاب سربازی کوچک در حوزه اشتغال هستم.
زمین این پروژه چگونه به شما واگذار شد و با چه تسهیلاتی مجتمع را ساختید؟
بهشتی: قبل از هر چیز به استحضار مردم و شما رسانهها برسانم که زمین این مجتمع را با پول خودم به دست آوردم و خیلی خرسندم که به مانند برخی سرمایهگذاران سربار نبودهام و با خیال راحت و بدون این که منتی بر سرم گذاشته شود و کسی شاکی باشد و معارض داشته باشم ابتدا زمین را خریدم و خوشبختانه باز هم با کمترین تسهیلات و با آورده خودم مجتمع را ساختم که به دلیل وقفهای که در کار ایجاد شد و برخی سنگ اندازیهاقسمتی از پروژه به تحریمهای ظالمانه خورد وگرنه با قیمتی بسیار پایینتر از هزینهای که شد قادر به تکمیل آن بودم.
جرقه کار از کجا زده شد؟
بهشتی: بر اساس مستندات با شما صحبت میکنم حال که برخی مطالب رسانهای شده به استحضار شما میرسانم که در سال 89 جلسهای در استانداری تشکیل شد و از ستاد جذب سرمایهگذاری افرادی که توانمندی سرمایهگذاری در بخش گردشگری داشتند دعوت شدند در همان جلسه پس از بحث و گفتوگو گفتند که میتوانی ورود پیدا کنی ما هم اجابت کردیم و دقیقا از روز 9 آبان سال 89 جرقه و استارت کار زده شد.
اصلا قبل از این نشست به فکر کار در حوزه گردشگری نبودم چرا که در حوزه پیمانکاری راه و ساختمان خیلی راحت و با درآمد عالی فعالیت داشتم اما به دلیل جذابیتی که این کار برایم ایجاد کرده بود وارد ماجرا شدیم و اعلام کردند که 17 تا 18 استعلام را باید پیگیری کنی و همه را هم جواب دادند.
اما شهرداری اعلام میکند که این گونه نیست و شما مجوز ندارید؟
بهشتی: یکی از مشوقهای اصلی ما برای ورود به این کار جناب آقای رهنما شهردار اسبق سیسخت بود که واقعا اگر ایشان پشتیبانی و حمایت نمیکردند شاید اصولا وارد این کار نمیشدم و با دلگرمی و پشتگرمی به حمایتهای شهرداری این بنا نهاده شد.
بعد از رفتن ایشان از شهرداری تقریبا تسویه حسابهای شخصی شهرداری آغاز شد و انگار که ساختن این واحد گردشگری کاری زشت و خارج از قاعده و عرف بوده که دشمنیها را آغاز کردند و همین الان اگر خودتان به ورودی درب مراجعه کنید خواهید دید که عدهای با در دست داشتن پلاکارد سوئیت سوئیت میگویند یعنی این که اصولا عدهای ساخت مجتمع گردشگری و رفاهی را برنتافتند و نمیدانم که دلیل آن چیست.
اما در جواب سؤال اصلی شما مجوزی در دست دارم که مربوط به شهرداری سیسخت در تاریخ دوم مهر سال 91 در جواب گردشگری مرقوم کرده که ساخت این مجتمع بلامانع است و بر همین اساس ما به دنبال کار رفتیم و در همان سالها 75 میلیون تومان به نظام مهندسی دادیم و به استناد نامه شهرداری در همان تاریخ کار را آغاز کردیم و اگر میدانستیم که شهرداری بعدها زیر قول و قرار خود می زند و به دنبال تسویه حساب و یا موردی دیگر است هیچ گاه پا در این مسیر پر سنگلاخ نمیگذاشتیم.
در ادامه چه همکاری با شهرداری برای ساخت مجتمع داشتید؟
بهشتی: مهمترین نکته این که برای گرفتن مجوزی که قول آن را داده بودند و ما بخش عمدهای از راه را رفته بودیم به قول آنها استناد کرده و کمکی بزرگ به شهرداری کردیم و به آنها گفتیم که بابت مجوز و مالیات و عوارض و بقیه مباحث بین ما و شما حاضرم به صورت تهاتر خیابانها و معابر شهر سیسخت را آسفالت کنیم که این کار را با 1400 تن آسفالت در آن روزها انجام دادیم و در آن سال قریب به 300 میلیون تومان برای شهرداری در راستای تهاتر آسفالت در معابر ریختیم.
سندی هم برای این اقدام دارید؟
بهشتی: برای مثال ما باید 50 میلیون تومان برای شهرداری کار میکردیم که نزدیک به 300 میلیون تومان هم شد اما در مورد سند باید بگویم که شهرداری سند رو کند که آیا برای این کار به من پولی داده است؟ ما بر اساس اعتمادی که به شهرداری و شهردار محترم وقت به عنوان یک نهاد رسمی داشتیم و خودشان پیشنهاد دهنده ساخت مجتمع بودند این کار را انجام دادیم ولی آقایان اگر پولی به من بابت این کار دادهاند به شماره چک و یا محل واریز آن اشاره کنند پول دستی هم که شهرداری به کسی بابت پروژه نمیدهد که بگویند پول را دستی و نقدی به بهشتی دادیم.
چرا با همه این کارها پروانه ساخت نگرفتید؟
بهشتی: باید در گزارشی که دادم متوجه عرایضم شده باشید که ابتدا در ستاد سرمایهگذاری من را ترغیب به این کار کردند سپس شهرداری به گردشگری این اجازه را داد که می توانیم چنین کاری کنیم و به استناد همین نامه و سایر ترغیبها به دنبال مجوزها رفتم و پول کلانی هزینه کردم و در سال 89 که یک میلیون تومان هم برای هر کسی غنیمت بود مبلغ 75 میلیون تومان به نظام مهندسی دادم و زندگی خود را گذاشتم تا که امروز بر خلاف وعدهها و حمایتهای دیروز عدهای تنها بر اساس زیادهخواهی و یا حسادت و یا عقده و کینه و هر چیز دیگر چنین برخوردی با سرمایهگذار میکنند در حالی که بعد از آن هم در دادگاه بدوی و هم به صورت قطعی رأی بر برائت گرفتهام.
به غیر شهرداری با چه دستگاههای دیگری مشکل پیدا کردید؟
بهشتی: آمدند و گفتند که شهر را با بهشتی آسفالت کنیم و بهره لازم را از ما بردند و بعد از این که شهرداری سنگاندازی کرد و پروانه نداد همین آقایان جهاد کشاورزی را به جان ما انداختند که زمین خارج از محدوده شهر است و دوباره جهاد کشاورزی تشکیل پرونده داد و گفتند زمین درجه چهار است و قابلیت کشاورزی ندارد و در ادامه جهاد کشاورزی شهرستان و امور اراضی استان موافقت خود را اعلام کردند و دوباره زیر آن زده شد و سختیها و مشقات دیگر اما اکنون سند تک برگ مالکیت هم در دست ماست که رؤیت میکنید.
پس چرا با همه این حرفها چنین برخوردی میشود؟
بهشتی: بعد از این که خود شهرداری در آن زمان کار را بلامانع دانست و 1400 تن آسفالت توسط ما در شهر سیسخت پهن شد به دنبال این هستند که به زعم خودشان چون بهشتی وضع خوبی دارد چیزی از او بگیریم و به همین خاطر سنگاندازی میکنند در حالی که در در دادگاه و در شعبه 101 کیفری رأی بر برائت ما صادر شده است.
در زمینه اشتغال چه کارهایی تاکنون انجام دادهاید؟
بهشتی: در دو حوزه فعالیت میکنم که یکی از آنها پروژههای راهسازی است و 150 نفر را سالانه اشتغال برایشان فراهم کردهام و در همین مجتمع نیز چندین و چند نفر جوان بومی در حال ارتزاق هستند و در مقابل شما در سیاه چادر روبرو اکنون تعدادی توریست عمانی و قطری در حال پذیرایی هستند شاید این کارها از چشم بعضیها خیانت باشد؟!.
مجموعه دارای چه امکاناتی است و چه خدماتی ارائه میدهد؟
بهشتی: مجموعه اقامتی دال دنا 82 تخت دارد که برای هر سوئیت پیشبینی 4 تا 6 تخت کردهایم در زمینی به مساحت 4 هزار متر مربع بنا نهاده شده و در روز تا 1 هزار و 500 پرس غذا در صورت لزوم پخت میشود و در کنار آن سیاه چادر و سایر امکانات مثل کافیشاپ وجود دارد و در جشنوارهها و همایشهای داخلی و خارجی هم شرکت فعال داریم تا استان را اگر بعضیها بگذارند! به بیرون از مرزها بیشتر معرفی کنیم.
مورد بعد که برای مردم استان عجیبه چطور به مجتمع به این بزرگی مجوز داده شده است ولی به یک کشاورز بدبخت جهاد کشاورزی اجازه احداث هیچ گونه آلونکی را نمیدهد.
در خصوص عوارض شهرداری جنابعالی بنا به ادعای خودتون پیمانکار راه بوده اید و امکان نداره کسی بدون انعقاد قرارداد با یک نهاد اقدام به آسفالت معابر شهر نماید.( بهتره جنابعالی که ادعا دارید سند تون را رو نمایید)
مورد آخر فرموده اید در سال 91 حدود 75 میلیون تومان عوارض نظام مهندسی داده اید مطمئن باشید اگر مبلغ عوارض نام مهندسی این اندازه بوده باشد قطعا عوارض شهرداری در آن سال بالای
میلیارد می شده است.