تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۰۸
کد مطلب : ۴۰۹۲۰۶
تحرکات و فعالیتهای انتخاباتی در کهگیلویه و بویراحمد (بخش دوازدهم)
انتخابات استانی و اصلاح طلبان کهگیلویه
۲
کبنا ؛گروه سیاسی-قرائن و شواهد حاکی از آن است که عزم جدیای در استانی شدن انتخابات وجود دارد و احتمالاً این دوره از انتخابات و یا حداقل در برخی استانها به عنوان پایلوت انتخابات به صورت استانی برگزار خواهد شد.
انتخابات در این فرم یقیناً تفاوتهای اساسی با فرم قبلی خود خواهد داشت و رقابت شکل جدیتری به خود میگیرد، بخشی از نیت اصلی طراحان این طرح بها دادن به گروهها و جریانهای سیاسی است تا بدین شکل فرصت مانور نیروهای غیر سیاسی و مشخصاً قومی در استانها به حداقل برسد.
اگر حتی بخش اندکی از آنچه در ذهن طراحان طرح میگذرد یعنی بالا رفتن نقش احزاب و گروههای سیاسی در انتخابات عملی شود در آن صورت این میدان، میدان چهرههای سیاسی و شناخته شده تر خواهد بود.
هر چند انتخابات در همین فرم فعلی نیز تاکنون محل جدال سیاسی و جریانی نیز بوده است اما نمیتوان انکار کرد که علقه های قومی و منطقهای در موارد بسیاری در مسیر انتخابات تعیین کننده بوده است.
از این مقدمه اول که بگذریم در مقدمه دوم، قصد داریم کمی بلندتر به وضعیت سیاسی و انتخاباتی جریان اصلاح طلب در تاریخ انتخابات استان کهگیلویه و بویراحمد بپردازم تا در پایان از قِبَلِ این دو مقدمه برخی احتمالات را ارائه دهیم.
با توجه به مشترک بودن حوزه کهگیلویه و گچساران تا دوره چهارم انتخابات مجلس، تا کنون 25 بار "نامزد انتخابات" در سه حوزه انتخابیه استان برگزار شده است که در این 25 بار نامزد انتخابات 15 نفر به مجلس راه پیدا کردهاند.
از این 15 نفر تنها 4 نفرشان وابسته و یا عضو جریانی هستند که امروز اصلاح طلب خوانده میشوند که دو نفرشان «بهرام تاجگردون» و «غلام رضا تاجگردون» هستند، مابقی همگی اصولگرا هستند که در بهترین حالت تنها میتوان «غلام محمد زارع» را یک نیروی میانه دانست.
نکته جالب در مورد این آمار آن است که کهگیلویه هرگز مستقلاً نتوانسته است یک خط امامی، دوم خردادی و یا اصلاح طلب را به مجلس بفرستد.
درکهگیلویه که در اولین دوره با گچساران یک حوزه مشترک داشتند «بهرام تاجگردون» در رقابت با «امیر حسین خوبانی» به مجلس رفت، در آن دوره اکثر نیروهای سیاسی و انقلابی بویژه «میراحمد تقوی» و «سید محمد موحد» از تاجگردون حمایت کردند.
دور دوم در آن حوزه «نجفی رهنانی» با حمایت مستقیم حزب جمهوری اسلامی به مجلس رفت و در دور سوم بار دیگر تاجگردون موفق شد نماینده دو حوزه کهگیلویه و گسچاران شود.
اما از دور چهارم موحد به مجلس رفت و تا سالها جمله تاجگردون در مورد وی به واقعیت پیوست که راجع به او گفته بود: جرثقیل هم نمیتواند وی را از مجلس در بیاورد.
از آن زمان تاکنون اصلاح طلبان کهگیلویه فرودهای زیادی را تجربه کردهاند و فرازی در تاریخ خود نداشتهاند، آنها راههای زیادی را نیز امتحان کردند در سال 1374 طیفهای مختلف در کهگیلویه در اطراف محقق جمع شدند و تا روزهای پایانی به نظر میرسید که وی پیروز انتخابات است اما آرایی که توسط «ناصر منصوری» فرماندار وقت کهگیلویه به استانداری و ستاد انتخابات کشور ارسال شد، چیزی خلاف این را نشان میداد.
در سال 78 13 دوگانهی بزرگ اصلاح طلبان کهگیلویه میان «منطقیان» و «لاهوتی» شکل گرفت و «بهرام تاجگردون» نیز بر آتش این دوگانه دمید و هر دو چهره نامزد انتخابات در کهگیلویه و رقیب موحد شدند.
هم در آن دوره و هم در دوره هفتم این دو از پیش بازندههای انتخابات در برابر موحد بودند، خیلیها همین دوگانه اصلاح طلبان را عامل شکست آنان میدانند ولی دقیق شدن در انتخابات این حوزه و ترکیب بندی قومی و منطقهای بیانگر این است که حتی اگر اجماع صورت میگرفت چندان در اصل قضیه تغییری صورت نمیگرفت.
چهارسال بعد از 1382 یعنی در سال 1386 نوبت به یک چهره جوان و جدید رسید، «لطیف رستاد» مشخصاً از سوی «محمود منطقیان» حمایت میشد ولی «قادر لاهوتی» حاضر به حمایت از وی نشد و حتی علیه وی موضع گیری های تندی داشت، البته برخی از نزدیکان لاهوتی در ستاد رستاد حاضر شدند و سخنران برنامههای رستاد بودند.
جو عمومی آن سالهای کشور کاملاً اصولگرایانه بود و فرمانداران و استانداران نیز برای موفقیت نامزدهای این طیف در تکاپو بودند، خروجی چنین وضعیتی، راهیابی «محمدعلی بزرگواری» در کنار دو چهره اصولگرای دیگر از گچساران و بویراحمد به مجلس بود.
سال 1390 هیچ اصلاح طلبی در کهگیلویه نامزد نشد و بزرگواری از فرصت رد صلاحیت موحد نهایت استفاده را برد و به سادگی به مجلس رفت.
در سال 1394 فضای سیاسی کشور، اکثر اصلاح طلب مدعی کهگیلویه از دهدشت تا یاسوج و تهران را به طمع انداخت و ثبت نام کردند اما همگی رد صلاحیت شدند و در ته سبد آنها «علی کامرانی» باقی ماند و وی نیز مورد حمایت لیست شورای اصلاح طلبان تحت عنوان لیست امید قرار گرفت.
بخشی از تقابلات و اختلافات درون جریانی اصلاح طلبان در این دوره تکرار شد و این بار محمود منطقیان حاضر به حمایت از گزینه اصلاح طلبان نشد و در نهایت کامرانی در رتبه سوم قرار گرفت.
در آن انتتخابات اگر چه موحد چهره قدرتمند کهگیلویه به مجلس نرفت، اما یک اصولگرای دیگر یعنی «عدل هاشمی پور» به مجلس راه پیدا کرد.
اینک نیز در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی یازدهم، رقبای اصلی انتخابات در کهگیلویه «موحد» و «هاشمی پور» هستند و اگر انتخابات به همان فرم شهرستانی برگزار شود بسیار سخت است که گزینهای بتواند این بازی را به هم بزند و یا حداقل تاکنون شواهدی از این اتفاق بروز نکرده است.
ولی اگر استانی شدن انتخابات در نهایت تأیید شود باید منتظر برخی اتفاقات جدید بود، این فرم از انتخابات شاید بتواند بارقهی اندکی از امید را برای اصلاح طلبان زنده کند و برخی از چهرههای سیاسی در این حوزه با امیدواری بیشتری به فعالیت بپردازند.
شکی نیست که این مدل از انتخابات دشواریهای بیشتری دارد ولی فعال شدن لیستهای سیاسی به اصلاح طلبان مطرح در کهگیلویه این شانس را خواهد داد که وارد یک رقابت سیاسی شوند.
در انتخابات استانی و در ابتدای راه نمیتوان انتظار داشت مسائل منطقهای و قومی از بین بروند و حتی خطر حضور جدیتر آنها نیزانتخابات را تهدید میکند، چهرههای ملی یقیناً این مدل از انتخابات را برای کهگیلویه ترجیح میدهند.
به احتمال زیاد هم «منطقیان» و هم «لاهوتی» هنوز به اندک نرمشی از سوی شورای نگهبان امیدوار هستند و انتخابات اگر استانی شود آنها اگر اندکی هم احتمال تأیید صلاحیت دهند، فضا را رها نخواهند کرد و ثبت نام میکنند ولی نشانهای از مساعد بودن شرایط آنها در استان دیده نمیشود.
ممکن است منطقیان موفق به حضور در برخی لیستها شود و یا بتواند حمایتهای قومی را کسب کند، اما انتقادات از وی نیز زیاد است و بر عملکرد وی در دوران استانداری موسی خادمی نیز ایرادات زیادی مترتب میدانند.
علی کامرانی در حال حاضر خود را مدعیترین چهره میداند ولی کاملاً واضح است بخش زیادی از آرای وی محدود به همان حوزه انتخابیه چهار شهرستان بزرگ و مشخصاً بیشتر آن متعلق به شهرستان بهمئی است، بنابراین انتخابات استانی نباید دلخواه کامرانی باشد.
«رضا دهبانی پور» چهره سیاسی دیگری است که از مدتها پیش صحبت از کاندیداتوری وی شنیده میشود و همین موضوع نیز سبب برخی واکنشها از سوی علی احمدی استاندار نیز شده است.
دهبانی پور برای انتخابات برنامه دارد و اگر این برنامه قطعی شود وی باید در تاریخ تعیین شده وزارت کشور برای مدیران از سمت فعلیاش استعفا دهد.
لطیف رستاد گزینه اصلاح طلبان در سال 1386 و مدیرعامل فعلی شرکت غله و خدمات بازرگانی منطقه 3 کشور، یکی از چهرههایی است که مشخصاً در صورت استانی شدن انتخابات برای این مدل از انتخابات برنامه دارد و پیش از این نیز چنین اتفاقی را تأیید کرده است.
وی از فعالترین نیروهای سیاسی در مرکز استان و عضو ستاد مرکزی اصلاح طلبان در انتخاباتهای ریاست جمهوری سالهای 1388 و 1392 بوده است و احتمالاً این شانس را برای خود قائل است که بتواند در لیستهای وابسته به اصلاح طلبان قرار گیرد.
رستاد نیز در صورت رسیدن به تصمیم نهایی برای نامزد شدن باید از سمت فعلی خود استعفا دهد.
این روزها صحبت یک گزینه جدید و مطرح در کهگیلویه شنیده میشود که قصد کاندیداتوری در کهگیلویه را دارد، هر چند نزدیکان «محمدعلی افشانی» چنین موضوعی را از اساس رد میکنند ولی برخیها به این موضوع به صورت جدی نگاه میکنند، البته اینکه افشانی اگر بیاید و اگر انتخابات استانی باشد چه اتفاقی خواهد افتاد محل بحث بسیار است.
علی اسماعیلی، اسکندر یارنسب، علی آرام و ... نیز گزینههایی هستند که در دور قبل یا در کهگیلویه و یا در تهران به نیت حوزه انتخابیه کهگیلویه نامزد شده بودند، حالا هم در صورت استانی شدن انتخابات چه تصمیمی خواهند گرفت نیز چندان روشن نیست، البته در بین این جمع ممکن است «علی اسماعیلی» به جهت نزدیکی به جریانهای سیاسی کمی جدیتر باشد.
با این همه باید گفت، این دوره از انتخابات اگرچه آخرین شانس اصلاح طلبان کهگیلویه نیست، ولی هر چه زمان فراغ آنها از مجلس طول بکشد، رسیدنشان به مجلس هم دور از دسترس تر خواهد شد و مردم بین چهرههای دیگر تقسیم میشوند و سخت است روزی اولاً کسی بتواند به یک چهره انتخاباتی قدر تبدیل شود و ثانیاً سختتر آن است که آن چهره نیز بتواند مردم را به دور خود جمع کند.
شاید و البته شاید، انتخابات استانی بتواند فرصتی هر چند اندک را در اختیار اصلاح طلبان کهگیلویه بگذارد تا به امید ائتلاف با تاجگردون و یک چهره از بویراحمد آغازگر یک حرکت جدید در شهرستان باشند.
------------------------------------
قسمت پنجم [چهره های جدید انتخابات بویراحمد]
قسمت هفتم[ انتخابات استانی]
قسمت نهم [موحد]
قسمت دهم [عدل هاشمی پور]
قسمت یازدهم[محمدعلی وکیلی]
انتخابات در این فرم یقیناً تفاوتهای اساسی با فرم قبلی خود خواهد داشت و رقابت شکل جدیتری به خود میگیرد، بخشی از نیت اصلی طراحان این طرح بها دادن به گروهها و جریانهای سیاسی است تا بدین شکل فرصت مانور نیروهای غیر سیاسی و مشخصاً قومی در استانها به حداقل برسد.
اگر حتی بخش اندکی از آنچه در ذهن طراحان طرح میگذرد یعنی بالا رفتن نقش احزاب و گروههای سیاسی در انتخابات عملی شود در آن صورت این میدان، میدان چهرههای سیاسی و شناخته شده تر خواهد بود.
هر چند انتخابات در همین فرم فعلی نیز تاکنون محل جدال سیاسی و جریانی نیز بوده است اما نمیتوان انکار کرد که علقه های قومی و منطقهای در موارد بسیاری در مسیر انتخابات تعیین کننده بوده است.
از این مقدمه اول که بگذریم در مقدمه دوم، قصد داریم کمی بلندتر به وضعیت سیاسی و انتخاباتی جریان اصلاح طلب در تاریخ انتخابات استان کهگیلویه و بویراحمد بپردازم تا در پایان از قِبَلِ این دو مقدمه برخی احتمالات را ارائه دهیم.
با توجه به مشترک بودن حوزه کهگیلویه و گچساران تا دوره چهارم انتخابات مجلس، تا کنون 25 بار "نامزد انتخابات" در سه حوزه انتخابیه استان برگزار شده است که در این 25 بار نامزد انتخابات 15 نفر به مجلس راه پیدا کردهاند.
از این 15 نفر تنها 4 نفرشان وابسته و یا عضو جریانی هستند که امروز اصلاح طلب خوانده میشوند که دو نفرشان «بهرام تاجگردون» و «غلام رضا تاجگردون» هستند، مابقی همگی اصولگرا هستند که در بهترین حالت تنها میتوان «غلام محمد زارع» را یک نیروی میانه دانست.
نکته جالب در مورد این آمار آن است که کهگیلویه هرگز مستقلاً نتوانسته است یک خط امامی، دوم خردادی و یا اصلاح طلب را به مجلس بفرستد.
درکهگیلویه که در اولین دوره با گچساران یک حوزه مشترک داشتند «بهرام تاجگردون» در رقابت با «امیر حسین خوبانی» به مجلس رفت، در آن دوره اکثر نیروهای سیاسی و انقلابی بویژه «میراحمد تقوی» و «سید محمد موحد» از تاجگردون حمایت کردند.
دور دوم در آن حوزه «نجفی رهنانی» با حمایت مستقیم حزب جمهوری اسلامی به مجلس رفت و در دور سوم بار دیگر تاجگردون موفق شد نماینده دو حوزه کهگیلویه و گسچاران شود.
اما از دور چهارم موحد به مجلس رفت و تا سالها جمله تاجگردون در مورد وی به واقعیت پیوست که راجع به او گفته بود: جرثقیل هم نمیتواند وی را از مجلس در بیاورد.
از آن زمان تاکنون اصلاح طلبان کهگیلویه فرودهای زیادی را تجربه کردهاند و فرازی در تاریخ خود نداشتهاند، آنها راههای زیادی را نیز امتحان کردند در سال 1374 طیفهای مختلف در کهگیلویه در اطراف محقق جمع شدند و تا روزهای پایانی به نظر میرسید که وی پیروز انتخابات است اما آرایی که توسط «ناصر منصوری» فرماندار وقت کهگیلویه به استانداری و ستاد انتخابات کشور ارسال شد، چیزی خلاف این را نشان میداد.
در سال 78 13 دوگانهی بزرگ اصلاح طلبان کهگیلویه میان «منطقیان» و «لاهوتی» شکل گرفت و «بهرام تاجگردون» نیز بر آتش این دوگانه دمید و هر دو چهره نامزد انتخابات در کهگیلویه و رقیب موحد شدند.
هم در آن دوره و هم در دوره هفتم این دو از پیش بازندههای انتخابات در برابر موحد بودند، خیلیها همین دوگانه اصلاح طلبان را عامل شکست آنان میدانند ولی دقیق شدن در انتخابات این حوزه و ترکیب بندی قومی و منطقهای بیانگر این است که حتی اگر اجماع صورت میگرفت چندان در اصل قضیه تغییری صورت نمیگرفت.
چهارسال بعد از 1382 یعنی در سال 1386 نوبت به یک چهره جوان و جدید رسید، «لطیف رستاد» مشخصاً از سوی «محمود منطقیان» حمایت میشد ولی «قادر لاهوتی» حاضر به حمایت از وی نشد و حتی علیه وی موضع گیری های تندی داشت، البته برخی از نزدیکان لاهوتی در ستاد رستاد حاضر شدند و سخنران برنامههای رستاد بودند.
جو عمومی آن سالهای کشور کاملاً اصولگرایانه بود و فرمانداران و استانداران نیز برای موفقیت نامزدهای این طیف در تکاپو بودند، خروجی چنین وضعیتی، راهیابی «محمدعلی بزرگواری» در کنار دو چهره اصولگرای دیگر از گچساران و بویراحمد به مجلس بود.
سال 1390 هیچ اصلاح طلبی در کهگیلویه نامزد نشد و بزرگواری از فرصت رد صلاحیت موحد نهایت استفاده را برد و به سادگی به مجلس رفت.
در سال 1394 فضای سیاسی کشور، اکثر اصلاح طلب مدعی کهگیلویه از دهدشت تا یاسوج و تهران را به طمع انداخت و ثبت نام کردند اما همگی رد صلاحیت شدند و در ته سبد آنها «علی کامرانی» باقی ماند و وی نیز مورد حمایت لیست شورای اصلاح طلبان تحت عنوان لیست امید قرار گرفت.
بخشی از تقابلات و اختلافات درون جریانی اصلاح طلبان در این دوره تکرار شد و این بار محمود منطقیان حاضر به حمایت از گزینه اصلاح طلبان نشد و در نهایت کامرانی در رتبه سوم قرار گرفت.
در آن انتتخابات اگر چه موحد چهره قدرتمند کهگیلویه به مجلس نرفت، اما یک اصولگرای دیگر یعنی «عدل هاشمی پور» به مجلس راه پیدا کرد.
اینک نیز در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی یازدهم، رقبای اصلی انتخابات در کهگیلویه «موحد» و «هاشمی پور» هستند و اگر انتخابات به همان فرم شهرستانی برگزار شود بسیار سخت است که گزینهای بتواند این بازی را به هم بزند و یا حداقل تاکنون شواهدی از این اتفاق بروز نکرده است.
ولی اگر استانی شدن انتخابات در نهایت تأیید شود باید منتظر برخی اتفاقات جدید بود، این فرم از انتخابات شاید بتواند بارقهی اندکی از امید را برای اصلاح طلبان زنده کند و برخی از چهرههای سیاسی در این حوزه با امیدواری بیشتری به فعالیت بپردازند.
شکی نیست که این مدل از انتخابات دشواریهای بیشتری دارد ولی فعال شدن لیستهای سیاسی به اصلاح طلبان مطرح در کهگیلویه این شانس را خواهد داد که وارد یک رقابت سیاسی شوند.
در انتخابات استانی و در ابتدای راه نمیتوان انتظار داشت مسائل منطقهای و قومی از بین بروند و حتی خطر حضور جدیتر آنها نیزانتخابات را تهدید میکند، چهرههای ملی یقیناً این مدل از انتخابات را برای کهگیلویه ترجیح میدهند.
به احتمال زیاد هم «منطقیان» و هم «لاهوتی» هنوز به اندک نرمشی از سوی شورای نگهبان امیدوار هستند و انتخابات اگر استانی شود آنها اگر اندکی هم احتمال تأیید صلاحیت دهند، فضا را رها نخواهند کرد و ثبت نام میکنند ولی نشانهای از مساعد بودن شرایط آنها در استان دیده نمیشود.
ممکن است منطقیان موفق به حضور در برخی لیستها شود و یا بتواند حمایتهای قومی را کسب کند، اما انتقادات از وی نیز زیاد است و بر عملکرد وی در دوران استانداری موسی خادمی نیز ایرادات زیادی مترتب میدانند.
علی کامرانی در حال حاضر خود را مدعیترین چهره میداند ولی کاملاً واضح است بخش زیادی از آرای وی محدود به همان حوزه انتخابیه چهار شهرستان بزرگ و مشخصاً بیشتر آن متعلق به شهرستان بهمئی است، بنابراین انتخابات استانی نباید دلخواه کامرانی باشد.
«رضا دهبانی پور» چهره سیاسی دیگری است که از مدتها پیش صحبت از کاندیداتوری وی شنیده میشود و همین موضوع نیز سبب برخی واکنشها از سوی علی احمدی استاندار نیز شده است.
دهبانی پور برای انتخابات برنامه دارد و اگر این برنامه قطعی شود وی باید در تاریخ تعیین شده وزارت کشور برای مدیران از سمت فعلیاش استعفا دهد.
لطیف رستاد گزینه اصلاح طلبان در سال 1386 و مدیرعامل فعلی شرکت غله و خدمات بازرگانی منطقه 3 کشور، یکی از چهرههایی است که مشخصاً در صورت استانی شدن انتخابات برای این مدل از انتخابات برنامه دارد و پیش از این نیز چنین اتفاقی را تأیید کرده است.
وی از فعالترین نیروهای سیاسی در مرکز استان و عضو ستاد مرکزی اصلاح طلبان در انتخاباتهای ریاست جمهوری سالهای 1388 و 1392 بوده است و احتمالاً این شانس را برای خود قائل است که بتواند در لیستهای وابسته به اصلاح طلبان قرار گیرد.
رستاد نیز در صورت رسیدن به تصمیم نهایی برای نامزد شدن باید از سمت فعلی خود استعفا دهد.
این روزها صحبت یک گزینه جدید و مطرح در کهگیلویه شنیده میشود که قصد کاندیداتوری در کهگیلویه را دارد، هر چند نزدیکان «محمدعلی افشانی» چنین موضوعی را از اساس رد میکنند ولی برخیها به این موضوع به صورت جدی نگاه میکنند، البته اینکه افشانی اگر بیاید و اگر انتخابات استانی باشد چه اتفاقی خواهد افتاد محل بحث بسیار است.
علی اسماعیلی، اسکندر یارنسب، علی آرام و ... نیز گزینههایی هستند که در دور قبل یا در کهگیلویه و یا در تهران به نیت حوزه انتخابیه کهگیلویه نامزد شده بودند، حالا هم در صورت استانی شدن انتخابات چه تصمیمی خواهند گرفت نیز چندان روشن نیست، البته در بین این جمع ممکن است «علی اسماعیلی» به جهت نزدیکی به جریانهای سیاسی کمی جدیتر باشد.
با این همه باید گفت، این دوره از انتخابات اگرچه آخرین شانس اصلاح طلبان کهگیلویه نیست، ولی هر چه زمان فراغ آنها از مجلس طول بکشد، رسیدنشان به مجلس هم دور از دسترس تر خواهد شد و مردم بین چهرههای دیگر تقسیم میشوند و سخت است روزی اولاً کسی بتواند به یک چهره انتخاباتی قدر تبدیل شود و ثانیاً سختتر آن است که آن چهره نیز بتواند مردم را به دور خود جمع کند.
شاید و البته شاید، انتخابات استانی بتواند فرصتی هر چند اندک را در اختیار اصلاح طلبان کهگیلویه بگذارد تا به امید ائتلاف با تاجگردون و یک چهره از بویراحمد آغازگر یک حرکت جدید در شهرستان باشند.
------------------------------------
قسمت پنجم [چهره های جدید انتخابات بویراحمد]
قسمت هفتم[ انتخابات استانی]
قسمت نهم [موحد]
قسمت دهم [عدل هاشمی پور]
قسمت یازدهم[محمدعلی وکیلی]