تاریخ انتشار
يکشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۴
کد مطلب : ۴۰۹۱۱۵
به مناسبت 8 اردیبهشت سالروز تولد دکتر سیمین دانشور؛

بانویی سرشار از دانشوری

۱
۰
بانویی سرشار از دانشوری
کبنا ؛ در زمانه‌‌ای که اخلاقیات و فضایل انسانی در مسلخ هواهای نفسانی قربانی می‌شوند و از معنویت چیزی جز یک سایه نمانده، انسان‌ها در سراسر کره زمین، بیش از هر چیز، نیازمند الگوهای اخلاقی اصیل و واقعی هستند، الگوهایی که در برابر ناراستی‌ها و نامردمی‌ها بایستند و مشعل عقلانیت و انسانیت را روشن نگه‌دارند. زنده یاد دکتر سیمین دانشور که در هشتم اردیبهشت 1300 شمسی در شیراز به دنیا آمد و در 18 اسفند 1390 در تهران از دنیا رفت، یکی از انسان‌های فرهیخته‌‌ای است که می‌تواند چنین نقشی را - حداقل در سطح ملی- ایفا کند.
وی از سنین جوانی و در حالی که هنوز دانش‌آموز دبیرستان بود، قلم به دست گرفت و فعالیت‌های ادبی و هنری خویش را آغاز کرد. سپس با ادامه فعالیت‌های فرهنگی، از جمله تدریس و تحقیق و تالیف و ترجمه ده‌ها عنوان کتاب در زمینه‌های ادبی و هنری، موجبات رشد و اعتلای ادبیات فارسی را فراهم آورد و سرانجام با نوشتن رمان بی نظیر «سووشون» به عنوان پرافتخار «بانوی ادبیات داستانی ایران» دست یافت و نامش در تاریخ ادبیات فارسی ماندگار شد.
موفقیت‌های حرفه‌‌ای مزبور همراه با سبک زندگی و روش و منش خاص دکتر سیمین دانشور، باعث شدند که وی به تدریج به یکی از شخصیت‌های مرجع در دوره معاصر تبدیل شود و مورد توجه جوانان قرار گیرد، و به ویژه الگوی مناسبی شد برای دختران و زنان خوش فکری که از الگوهای کاذب و دست ساز بنگاه‌های تبلیغاتی داخلی و خارجی رویگردانند و به افق‌های تازه می‌اندیشند و می‌نگرند.
ذیلاً به برخی از صفات و ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری خانم دانشور که می‌توانند سرمشق‌های مناسبی برای جوانان باشند، اشاره می‌شود:
* بانو سیمین دانشور در تمام دوران تحصیل خوب درس می‌خواند و در اکثر مقاطع تحصیلی هم شاگرد اول بود.
* با اینکه از لحاظ مالی مشکل عمده‌‌ای نداشت و نیازهای مالی اش می‌توانست توسط خانواده تامین شود، ولی خیلی زود وارد بازار کار شد و خوب و زیاد و بدون سر وصدا کار می‌کرد.
* آدم خوش‌بینی بود، همواره لبخند به لب داشت و به راحتی دل‌ها را جذب می‌کرد.
* به گل و گیاه علاقه داشت، به فضای سبز خانه رسیدگی می‌کرد و اغلب با همسرش، زنده یاد جلال آل احمد، به سفر می‌رفت تا شهرزده نشود.
* صبور، بخشنده، پرظرفیت و اهل مدارا بود. اعتماد به نفس داشت، برای کمک به نیازمندان منتظر درخواست نمی‌ماند. می‌کوشید تا آدم خوب و مهربانی باشد، مخصوصاً در کلاس و در رابطه با دانشجویان، ولی در عین حال، آنقدر ساده لوح نبود که بدی‌ها را از یاد ببرد.
* به کتاب و کتابخوانی اهمیت می‌داد و عقیده داشت که کتاب خواندن فکر آدم را عوض می‌کند و عوض شدن فکر هم زندگی آدم را تغییر می‌دهد.
* به فکر سلامتی جسمی و روحی خودش و خانواده‌اش بود و در هیچ کاری افراط نمی‌کرد.
* روابط و موقعیت‌های اجتماعی آبرومندی داشت و برای موفقیت‌های بیشتر نقشه می‌کشید و کار می‌کرد.
* بدون اینکه زحمت خاصی بکشد یا تظاهری بکند، با دیگران تفاوت داشت. در تمام دوره شصت ساله‌‌ای که به طور مستقیم و غیر مستقیم با ایشان سرو کار داشتم، کسی را مانند او ندیدم، کسی که از استعدادهای ناب و توانمندی‌های عالی برخوردار باشد و بتواند به درستی از آن توانمندی‌ها استفاده کند.
* از لحاظ مهارت زبانی جایگاه بالایی داشت. در مجالس خانوادگی و دوستانه به سادگی و بدون تظاهر و تفاخر، و به گونه‌‌ای منطقی، خیرخواهانه و جذاب سخن می‌گفت و معمولاً هم نه حرف کسی را قطع می‌کرد و نه اجازه می‌داد که کسی حرفش را قطع کند.
* زمانی که احساس تنهایی می‌کرد و غمگین بود، به موزیک- معمولاً کلاسیک غربی- و نوشتن روی می‌آورد، البته از رفتن به سینما، تآتر و نمایشگاه‌های نقاشی هم غفلت نمی‌کرد.
* گرچه محیط خانوادگی اش خیلی مذهبی نبود و شرایط اجتماعی حداقل در نیمه اول عمرش هم زیاد میانه‌‌ای با دین و مذهب نداشت، ولی خودش ذاتاً مومن و اهل معنویات بود و جسارت این را هم داشت که بی اعتنا به شرایط و مقتضیات پیرامونی، برای حفظ و تقویت ایمان قلبی اش تلاش کند. لذا کراراً از همسرش که از این لحاظ غنی تر بود، می‌خواست تا در این موارد کمکش کند و مسایل دینی را به او بیاموزد.
* توکل داشت و معتقد بود که خداوند همیشه راهی را جلوی پایش قرار خواهد داد. به همین علت، در برابر جسارت‌های بی‌ادبانه نسبت به دین و ایمان و مقدسات سکوت نمی‌کرد و با لحنی مودبانه و ناصحانه، واکنش نشان می‌داد، به نحوی که باعث شرمساری فرد بی‌ادب و پرخاشگر می‌شد.
* هیچ وقت مادر نشد، ولی آداب مادری را خوب می‌دانست. به همین علت، رفتارش همدلانه بود و به دیگران، مخصوصاً به دانشجویان، مجال نفس کشیدن، حرف زدن و ابراز وجود می‌داد.
* امکان‌های زمان حال و آینده را می‌شناخت. در عین حال که منتقد غربزدگی بود، از عادات تاریخی هم رویگردان بود و گرفتار توهمات سنتی نمی‌شد.
* یک شخصیت سیاسی به معنای متعارف نبود، ولی در شناخت جریانات و شخصیت‌های سیاسی نزدیک به بلوک قدرت که به علل مختلف معاشرش بودند، توانایی فوق العاده‌‌ای داشت و موقع برخورد با آنها در قالب یک سیاستمدار حرفه‌‌ای ظاهر می‌شد.
* آدم باجنبه‌‌ای بود و بیدی نبود که با هر بادی بلرزد.
* به اشخاص و رویدادهای پیرامونی توجه داشت و نسبت به آنها حساس بود، در عین حال، استقلال رای داشت و موضع گیری‌ها و رفتارهایش متکی به کسی، از جمله به همسرش، نبود. البته خودسری و خیره سری هم نمی‌کرد و به همین علت، به راحتی و با آرامش و ادب در زمینه‌های مختلف با همسر و اطرافیانش به بحث و گفتگو می‌پرداخت.
* با تکیه بر مشترکات سعی می‌کرد تا همبستگی‌ها را تقویت کند.
* یکی از اوصاف برجسته در رفتار اجتماعی بانو سیمین دانشور وجهه جوانگرایی بود. توجه او به جوانان، اعم از دختران و پسران، در آن دوران کم نظیر و شاید بی نظیر بود. شاید بتوان گفت که این توجه ویژه از ماجرای بی فرزندی‌اش سرچشمه می‌گرفت، یا از غلظت خلقیات مادرانه که ذاتی وجودش بود.
* زندگی ساده‌‌ای داشت، چشم و دلش سیر بود و تحت تاثیر تبلیغات قرار نمی‌گرفت.
* نوآور و خلاق بود و حرف‌های تکراری نمی‌زد. بخش استدلالی ذهنش هم خوب کار می‌کرد.
* از کوره در نمی‌رفت و حرف‌های سبک و رکیک نمی‌زد، حتی در انتقاد از حکومت‌ هم جانب اعتدال و ادب را رعایت می‌کرد.
* با اینکه در روابط با افراد مختلف صمیمی و دلسوز بود، اما حریم‌ها را از یاد نمی‌برد و در هر زمینه‌‌‌ای دخالت و اظهار نظر نمی‌کرد.
* فرق بین توهم با واقعیت و خرافات با حقیقت را به خوبی می‌دانست و هرگز اجازه نمی‌داد که غرایز کور بر ذهن و روحش غلبه کنند.
* شکرگزار بود و قدر همه نعمات زندگی را می‌دانست.
* استاد تاریخ هنر و زیبایی‌شناسی بود و در نتیجه، عناصر تشکیل دهنده زیبایی را می‌شناخت و برایشان ارزش قایل بود.
* خوب و فراوان هدیه می‌داد و متقابلاً قدر هدایای دریافتی را می‌دانست و از بابت دریافت آنها هم حسابی تشکر می‌کرد.
* باوفا و رازدار بود و می‌شد با خیال راحت در نزد او سفره دل را گشود و اسرار مگو را بازگو کرد.
* در آخر انسان شایسته‌‌ای بود و حق داشت که از یک زندگی عالی برخوردار باشد، یک زندگی پر از عشق، موفقیت، خوشبختی، احترام و هیجان. به همین خاطر لازم است که به عنوان یک الگوی خوب به جوانان کشورمان معرفی شود، الگویی که تاریخ مصرف ندارد.
روحش شاد و یادش گرامی باد!
نام شما

آدرس ايميل شما

محمدرضا وحيد
Iran, Islamic Republic of
با سلام و ارادت به دوستان گرامي
ضمن تشكر از نشر نظر دوستان از سايت كبنا،فارغ از تمامي مبالغه ها و بزرگنمايي هايي كه بعضا در مورد أشخاص صورت ميگيرد جاي اين سؤال باقيست كه جناب فروزان با تمام احترامي كه به ايشان داريم. به سراغشان آمده و البته براي كسي كه قبلا در حاشيه بوده و اكنون قصد مطرح شدن دارند عجيب نيست!مصاحبه اَي كه با همين سايت داشتند گواه صحت عرائض بنده هست!دوست و همرزم قديمي،حال كه بسيار از آرمانها فاصله گرفتيد و شعار توسعه سر داديد اين را برادرانه عرض ميكنم شايد مردم خسته . اين جريان را بخورند اما آيا آنقدر وجدان داريد كه جاي خود را به جوانها بدهيد و دستخوش هورا و چه چه و به به ساعتي مشتي بي خبر نكنيد!هر چند براي عقب نماندن از اين قافله بعيد ميدانم از هول حليم ديگ را رها نكني!
كبنا با تشكر از شما
تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟!

تخریب یا نقد مجلس یازدهم؟!

هر چه مجلس کوتاه بیایید، دیگران او را به گوشه رینگ برده و مورد ضرباتی قرار می‌دهند. تخریب‌گران ...
اختلال عاطفی فصلی؛ از علائم تا درمان

اختلال عاطفی فصلی؛ از علائم تا درمان

باور بر این است که اختلال عاطفی فصلی به دلیل اختلال در ریتم شبانه روزی بدن رخ می دهد....
سبقت «واکسن آنفولانزا» از «دنا پلاس»

سبقت «واکسن آنفولانزا» از «دنا پلاس»

رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در مصاحبه‌اش اشاره کرد که از 16 میلیون واکسن آنفولانزای ...
1