تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۰۹:۱۶
کد مطلب : ۴۹۸۹۱۷
یادداشت ارسالی؛
داستان نیمهتمام استان کهگیلویه و بویراحمد / چرا مدیریت بهزیستی استان در دست بیهنران است؟/ استاندار محترم جلوی تاخت و تازه برخی نمایندگان را بگیرید
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
استان کهگیلویه و بویراحمد، امروز با بحرانهای اجتماعی، کمکاری و بیتوجهی بهسلامت روان روبروست. «دکتر عنایت شیخی»، دانشآموخته دکتری روانشناسی اجتماعی سیاسی، با دانش تخصصی و علاقه به توسعه استان، در این نوشته ضرورت توانمندسازی جامعه از طریق مدیریت آسیبهای نهادی و فرهنگی را یادآوری میکند. او با نقد شدید - اتفاقات پیرامون انتخاب و انتصاب مدیرکل بهزیستی استان - تأکید میکند که توسعه تنها با سد و فرودگاه معنا ندارد، بلکه زمانی شکل میگیرد که انسان بهعنوان محور اصلی، در امنیت و سلامت فرهنگی و روانی تقویت شود.
به گزارش کبنا نیوز، متن این یادداشت که بهصورت اختصاصی در اختیار این پایگاه خبری گذاشته شده است را در زیر خواهید خواند:
در استان کهگیلویه و بویراحمد هر روز پدیدهها و پدیدارهایی رخ میدهد که باورشان سخت و شنیدنشان گوش هر انسان دردمندی را آزردهخاطر میکند. این پدیدهها و مسائل تکاندهنده نشاندهنده این مسئله مهم هستند که دستگاه حکمرانی در این استان مسائل و مصائب جامعه را بهدرستی نشناخته، اصلاً تشخیص نداده و اصولاً اولین مرحله حکمرانی دقیق که ارزیابی و شناسایی وضعیت خط پایه است را تا کنون وقعی ننهاده است.
جامعه بشری از آغاز تا کنون همیشه به دنبال سعادت بوده است. از اندیشمندان آغازین در ایونیا تا همین امروز روز، مسئله سعادت و توسعه جامعه بشری محل بحث و امعاننظر بوده است. از افلاطون و ارسطو بگیرید تا طبیعتگرایان (که دارابودن زمینهای حاصلخیز را راهی برای توسعه میدانستند)، مرکانتیلیسمها که ذخایر طلا و نقره را نشان توسعه دانسته تا رسیدن به قرن ۱۸ و ۱۹ که صحبت تجدد و مدرنیته باب شد و در قرن ۲۰ که آرامآرام واژه توسعه در میان اندیشمندان جا باز کرد و سعادت مسئله زمینی گردید و به مفهوم توسعه تغییر داده شد، به این مسئله مهم نظر داشته و آن را مورد کنکاش و بررسی قرار دادهاند. به باور اکثریتقریببهاتفاق اندیشمندان، توسعه به معنای توانمندسازی جامعه است.
از آغاز خلقت تا کنون بشر با دو نوع بختآزمایی روبرو بوده است: بختآزمایی طبیعی چون (سیل، زلزله، بیماری و...) و بختآزمایی اجتماعی چون (تصادف، جنگ، نزاع، خودکشی و خونریزی). فرایندی که منجر به کاهش این دو نوع بختآزمایی در جامعه میشود را توسعه میگویند. سرمایهگذاری در امور اقتصادی، توسعه علم، بهبود فن آوری، احداث سد، دانشگاه، فرودگاه و قسعلیهذا منجر به کاهش بختآزمایی طبیعی میشود. اندیشمندان و سیاستگذاران این بعد را بعد مادی و اقتصادی توسعه میدانند. حاصل این بعد از توسعه، رفاه است. به این بعد رشد و پیشرفت میگوییم که لازمه توسعه است؛ اما کافی نیست.
در کنار این بُعد باید حتماً بداخلاقیها و بختآزماییهای زیست اجتماعی هم کاهش پیدا کند و کنترل گردد تا توسعه به معنای تام و تمام آن اتفاق اوفتد. باید دنبال یک بعد فرهنگی - رفتاری و نهادی از توسعه که به مسئله اخلاق، رفتار و فرهنگ مربوط میگردد، هم بود. این بعد مناسبات ما را راهبری و ساماندهی میکند؛ بنابراین آموزش خانواده و شخصیت افراد باید مطمح نظر قرار گیرد تا این بعد از توسعه که شرط کافی است محقق گشته تا از قِبَل حلوفصل این مسائل نهادی، فرهنگی و رفتاری جامعه توانمند شده و به شکوفایی نائل آید. در کنار بعد مادی توسعه دستگاه حکمرانی باید برای پیشبرد اهداف بعد اجتماعی، تحولات نهادی را مدیریت نماید.
در استان مظلوم کهگیلویه و بویراحمد که هر روز بختآزماییهای طبیعی و اجتماعی آن رو به ازدیاد است و آسیبهای اجتماعی و بداخلاقیهای فرهنگی و نهادی آن سر به فلک آسمان هفتم گذاشته است، هرگز به این مسائل توجهی نشده است و همین موضوع باعث گردیده است که انواع مختلف بداخلاقیها و آسیبهای اجتماعی و فرهنگی را به طرز فاجعه باری مشاهده نماییم. انواع خشونتهای لجامگسیخته در کنار آمار و نرخ وحشتناک انواع آسیبهای اجتماعی چون قتل، خودکشی، طلاق، اعتیاد، بیکاری، مهاجرتهای شدید، حاشیهنشینی و... موید این مسئله هستند که دستگاههای متولی این بخش از جامعه رها شده و گاهی مشاهده شده که دستگاههای خدمترسان در این حوزه چون بهزیستی، کمیته امداد، بنیاد شهید و امور ایثارگران، علوم پزشکی و... به چشم نیامده و گاهی محل تاختوتاز سیاسیون مرکزنشین و نمایندههای مجلس گردند.
دستگاه متولی سیاستگذاری در حوزه سلامت اجتماعی، بختآزماییهای نهادی و فرهنگی و آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی است. از آغاز انقلاب تا کنون این دستگاه برای هیچ یک از استانداران استان کهگیلویه و بویراحمد اهمیتی نداشته و توجه چندانی به مدیران و متولیان این حوزه نشده است. آمار سر به فلک کشیده آسیبهای اجتماعی در استان ما نشاندهنده بیتوجهی عمیق مدیران ارشد استان به این دستگاه مهم و حیاتی برای کاهش بختآزماییهای اجتماعی و فرهنگی است. روند روبهرشد و فزاینده آسیبهای اجتماعی در استان ما به مرز هشدار رسیده است. برخی از این آسیبها مثل اعتیاد به سیگار و دخانیات و خشونت علیه کودکان و خشونتهای خانگی آنقدر فراوانی دارند که قبح آنها ریخته و متولیان امر حتی این پدیدهها را در رده آسیب اجتماعی نمیبینند.
مدیران ارشد استان کهگیلویه و بویراحمد
دستگاههای اجرایی، قضایی، امنیتی و حمایتی
خواهش میکنم تا دیر نشده و این بحران به فروپاشی اجتماعی کامل نرسیده است به این مسئله مهم و تأثیرگذار در امر توسعه ورود کنید. اجازه ندهید مدیرانی که حتی توان تعریفی دمدستی از آسیب اجتماعی را نداشته، از مفاهیم علومانسانی و مدیریتی، تکالیف و مأموریتهای مهم دستگاههای متولی مدیریت و کاهش این آسیبها آگاهی کافی ندارند، سکاندار این دستگاههای مهم گردند. برخی که خود بانی آسیب و جراحات متعدد به جامعه بوده، صورت جامعه را به تکرار خراشیده چرا و به چه علت باید مدیریت حساسترین دستگاه متولی این امر در استان ما را تصاحب کند. فاین تذهبون!
مگر قحطالرجال است. اینهمه انسان توانمند در این استان عزیز، اینهمه منابع انسانی دانا و توانا، حتماً باید برخی که از اساس حضورش در دستگاههای دولتی مشکلدار بوده و به کمک بعضی نمایندگان تا کنون حضورش استمرار داشته است صاحب کرسی مدیریت گردد.
استاندار گرامی استان کهگیلویه و بویراحمد جناب دکتر رحمانی
شما خود دانشآموخته توسعه هستید. شک نداشته و نداریم که انسان متعهد و دلسوزی هستید که دل در گرو تعالی و توسعه استان دارید. واقفید و واقفیم که بدون مدیریت قوی در موضوع بختآزماییهای نهادی و اجتماعی نمیتوان وضعیت جامعه را به سامان کرد. واقفید که مدیریت آسیبهای اجتماعی نیازمند مداخلات متنوع و چندوجهی است که شامل اقدامات پیشگیرانه از هر سه نوع آن، حمایتی، درمانی و اصلاحی است. افراد کاردان و کاربلد باید سکان مدیریت این دستگاه مهم را عهدهدار شوند. خاضعانه خواهش داریم تا دیر نشده و جامعه دچار لطمات بیشتری نشده است به خود آیید و بااقتدار این استان مظلوم را از دست برخی نمایندگان کارنابلد نجات دهید. استقلال و اراده قوی حضرتعالی میتواند نجاتبخش جامعه کلنگی و فرورفته ما باشد.
عنایت شیخی
دانشآموخته دکتری روانشناسی اجتماعی سیاسی

به گزارش کبنا نیوز، متن این یادداشت که بهصورت اختصاصی در اختیار این پایگاه خبری گذاشته شده است را در زیر خواهید خواند:
در استان کهگیلویه و بویراحمد هر روز پدیدهها و پدیدارهایی رخ میدهد که باورشان سخت و شنیدنشان گوش هر انسان دردمندی را آزردهخاطر میکند. این پدیدهها و مسائل تکاندهنده نشاندهنده این مسئله مهم هستند که دستگاه حکمرانی در این استان مسائل و مصائب جامعه را بهدرستی نشناخته، اصلاً تشخیص نداده و اصولاً اولین مرحله حکمرانی دقیق که ارزیابی و شناسایی وضعیت خط پایه است را تا کنون وقعی ننهاده است.
جامعه بشری از آغاز تا کنون همیشه به دنبال سعادت بوده است. از اندیشمندان آغازین در ایونیا تا همین امروز روز، مسئله سعادت و توسعه جامعه بشری محل بحث و امعاننظر بوده است. از افلاطون و ارسطو بگیرید تا طبیعتگرایان (که دارابودن زمینهای حاصلخیز را راهی برای توسعه میدانستند)، مرکانتیلیسمها که ذخایر طلا و نقره را نشان توسعه دانسته تا رسیدن به قرن ۱۸ و ۱۹ که صحبت تجدد و مدرنیته باب شد و در قرن ۲۰ که آرامآرام واژه توسعه در میان اندیشمندان جا باز کرد و سعادت مسئله زمینی گردید و به مفهوم توسعه تغییر داده شد، به این مسئله مهم نظر داشته و آن را مورد کنکاش و بررسی قرار دادهاند. به باور اکثریتقریببهاتفاق اندیشمندان، توسعه به معنای توانمندسازی جامعه است.
از آغاز خلقت تا کنون بشر با دو نوع بختآزمایی روبرو بوده است: بختآزمایی طبیعی چون (سیل، زلزله، بیماری و...) و بختآزمایی اجتماعی چون (تصادف، جنگ، نزاع، خودکشی و خونریزی). فرایندی که منجر به کاهش این دو نوع بختآزمایی در جامعه میشود را توسعه میگویند. سرمایهگذاری در امور اقتصادی، توسعه علم، بهبود فن آوری، احداث سد، دانشگاه، فرودگاه و قسعلیهذا منجر به کاهش بختآزمایی طبیعی میشود. اندیشمندان و سیاستگذاران این بعد را بعد مادی و اقتصادی توسعه میدانند. حاصل این بعد از توسعه، رفاه است. به این بعد رشد و پیشرفت میگوییم که لازمه توسعه است؛ اما کافی نیست.
در کنار این بُعد باید حتماً بداخلاقیها و بختآزماییهای زیست اجتماعی هم کاهش پیدا کند و کنترل گردد تا توسعه به معنای تام و تمام آن اتفاق اوفتد. باید دنبال یک بعد فرهنگی - رفتاری و نهادی از توسعه که به مسئله اخلاق، رفتار و فرهنگ مربوط میگردد، هم بود. این بعد مناسبات ما را راهبری و ساماندهی میکند؛ بنابراین آموزش خانواده و شخصیت افراد باید مطمح نظر قرار گیرد تا این بعد از توسعه که شرط کافی است محقق گشته تا از قِبَل حلوفصل این مسائل نهادی، فرهنگی و رفتاری جامعه توانمند شده و به شکوفایی نائل آید. در کنار بعد مادی توسعه دستگاه حکمرانی باید برای پیشبرد اهداف بعد اجتماعی، تحولات نهادی را مدیریت نماید.
در استان مظلوم کهگیلویه و بویراحمد که هر روز بختآزماییهای طبیعی و اجتماعی آن رو به ازدیاد است و آسیبهای اجتماعی و بداخلاقیهای فرهنگی و نهادی آن سر به فلک آسمان هفتم گذاشته است، هرگز به این مسائل توجهی نشده است و همین موضوع باعث گردیده است که انواع مختلف بداخلاقیها و آسیبهای اجتماعی و فرهنگی را به طرز فاجعه باری مشاهده نماییم. انواع خشونتهای لجامگسیخته در کنار آمار و نرخ وحشتناک انواع آسیبهای اجتماعی چون قتل، خودکشی، طلاق، اعتیاد، بیکاری، مهاجرتهای شدید، حاشیهنشینی و... موید این مسئله هستند که دستگاههای متولی این بخش از جامعه رها شده و گاهی مشاهده شده که دستگاههای خدمترسان در این حوزه چون بهزیستی، کمیته امداد، بنیاد شهید و امور ایثارگران، علوم پزشکی و... به چشم نیامده و گاهی محل تاختوتاز سیاسیون مرکزنشین و نمایندههای مجلس گردند.
دستگاه متولی سیاستگذاری در حوزه سلامت اجتماعی، بختآزماییهای نهادی و فرهنگی و آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی است. از آغاز انقلاب تا کنون این دستگاه برای هیچ یک از استانداران استان کهگیلویه و بویراحمد اهمیتی نداشته و توجه چندانی به مدیران و متولیان این حوزه نشده است. آمار سر به فلک کشیده آسیبهای اجتماعی در استان ما نشاندهنده بیتوجهی عمیق مدیران ارشد استان به این دستگاه مهم و حیاتی برای کاهش بختآزماییهای اجتماعی و فرهنگی است. روند روبهرشد و فزاینده آسیبهای اجتماعی در استان ما به مرز هشدار رسیده است. برخی از این آسیبها مثل اعتیاد به سیگار و دخانیات و خشونت علیه کودکان و خشونتهای خانگی آنقدر فراوانی دارند که قبح آنها ریخته و متولیان امر حتی این پدیدهها را در رده آسیب اجتماعی نمیبینند.
مدیران ارشد استان کهگیلویه و بویراحمد
دستگاههای اجرایی، قضایی، امنیتی و حمایتی
خواهش میکنم تا دیر نشده و این بحران به فروپاشی اجتماعی کامل نرسیده است به این مسئله مهم و تأثیرگذار در امر توسعه ورود کنید. اجازه ندهید مدیرانی که حتی توان تعریفی دمدستی از آسیب اجتماعی را نداشته، از مفاهیم علومانسانی و مدیریتی، تکالیف و مأموریتهای مهم دستگاههای متولی مدیریت و کاهش این آسیبها آگاهی کافی ندارند، سکاندار این دستگاههای مهم گردند. برخی که خود بانی آسیب و جراحات متعدد به جامعه بوده، صورت جامعه را به تکرار خراشیده چرا و به چه علت باید مدیریت حساسترین دستگاه متولی این امر در استان ما را تصاحب کند. فاین تذهبون!
مگر قحطالرجال است. اینهمه انسان توانمند در این استان عزیز، اینهمه منابع انسانی دانا و توانا، حتماً باید برخی که از اساس حضورش در دستگاههای دولتی مشکلدار بوده و به کمک بعضی نمایندگان تا کنون حضورش استمرار داشته است صاحب کرسی مدیریت گردد.
استاندار گرامی استان کهگیلویه و بویراحمد جناب دکتر رحمانی
شما خود دانشآموخته توسعه هستید. شک نداشته و نداریم که انسان متعهد و دلسوزی هستید که دل در گرو تعالی و توسعه استان دارید. واقفید و واقفیم که بدون مدیریت قوی در موضوع بختآزماییهای نهادی و اجتماعی نمیتوان وضعیت جامعه را به سامان کرد. واقفید که مدیریت آسیبهای اجتماعی نیازمند مداخلات متنوع و چندوجهی است که شامل اقدامات پیشگیرانه از هر سه نوع آن، حمایتی، درمانی و اصلاحی است. افراد کاردان و کاربلد باید سکان مدیریت این دستگاه مهم را عهدهدار شوند. خاضعانه خواهش داریم تا دیر نشده و جامعه دچار لطمات بیشتری نشده است به خود آیید و بااقتدار این استان مظلوم را از دست برخی نمایندگان کارنابلد نجات دهید. استقلال و اراده قوی حضرتعالی میتواند نجاتبخش جامعه کلنگی و فرورفته ما باشد.
عنایت شیخی
دانشآموخته دکتری روانشناسی اجتماعی سیاسی