تاریخ انتشار
شنبه ۱۵ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۲۸
کد مطلب : ۴۹۴۵۸۲
یادداشت ارسالی:
پاسخ به اظهارات رئیس اورژانس 115 کهگیلویه و بویراحمد؛ سیاستزدگی افراطی و ناترازی در مدیریت با حواشی خودساخته
۹
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛یادداشت - اورژانس ۱۱۵ یکی از خوشنامترین سازمانهای امدادی در میان دستگاههای خدمترسان است که با ارائه خدمات فوریتهای پزشکی در سراسر کشور، نقشی حیاتی در حفظ سلامت بیماران و حادثهدیدگان ایفا میکند. بدون شک، ارائه خدمات حساس فوریتهای پزشکی نیازمند روحیه انسانی و اخلاقمداری بسیار بالایی است که لازمه ایجاد ارتباط مطلوب بین بیماران و پرسنلی است که همواره و در شبوروز، سرما و گرما، در شهر و روستا مجاهدانه به مردم خدمت میکنند. این همدلی و آرامش در مجموعه اورژانس از اهمیت بالایی برخوردار است.
متأسفانه، این روزها اورژانس ۱۱۵ استان با حواشی فزایندهای روبهرو شده است که بهرغم توصیه بزرگان و دلسوزان، در خلوت و جلوت، ظاهراً پایانی ندارد. سرپرست اورژانس استان، بهجای آرام نگهداشتن فضا و مدیریت مناسب مجموعه، با اظهارات خلاف واقع، خود در آتش این حواشی میدمد. انتظار میرفت که بعد از حواشی مربوط به شروع دوره مدیریت و حضور بدون تغییروتحول در دفتر مدیریت و تعویض قفل درب اتاق مدیریت در اولین روز ابلاغشان، فضا را برای تمرکز بر روی مسائل اساسی فراهم آورند، اما متأسفانه روزبهروز بر حواشی افزوده شد و ما پرسنل، گاه در رسانهها مسائلی (مثل فعالسازی ۶ پایگاه در روز اول مدیریت، تعطیلی چندین پایگاه بهخاطر نبود لنت آمبولانس، مقصر خواندن کارپرداز و …) را به نقل از ایشان مشاهده میکردیم که موجب تعجب و تأسف بود. این رویه نادرست، انگار نقطه پایانی ندارد و در مدت قریب به دو ماه سرپرستی ایشان، درگیری رسانهای با خود و فضای پیرامونی خود، پیام ضعف در مدیریت را به ذهنها متبادر میسازد.
این اظهارات ایشان، علیرغم اینکه خلاف واقع است و اگرچه ممکن است ناخواسته باشد، اما بیشتر در راستای ناامید کردن تعریف میشود. در مدتزمان کوتاهی از سرپرستی، به دلیل اظهارات خلاف واقع و سیاهنمایی در رسانهها، ضربات جبرانناپذیری به اعتماد عمومی وارد آورده است که حتی در مأموریتهای اورژانس سبب درگیری با پرسنل شده است.
ایشان از تخصصگرایی در مدیریت اورژانس استان صحبت میکنند، درحالیکه انتصاباتشان در این مدتزمان دوماهه، نقطه مقابل این ادعا را نشان میدهد. معاون فنی اورژانس پیش بیمارستانی استان را که فارغالتحصیل دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران و تنها فرد دارای کارشناسیارشد پرستاری اورژانس (با پایه فوریتهای پزشکی) در استان بوده است، برکنار و بهجای ایشان یک کارشناس منصوب کردهاند. مسئول خدمات و امور رفاهی را که دارای مدرک کارشناسیارشد حسابداری و سابقه درخشان در حوزه خدمات بوده است، برکنار و بهجای ایشان کاردان فوریتهای پزشکی منصوب کردهاند. مسئول روابطعمومی اورژانس را که فردی متعهد و توانمند و دارای سابقه چندین ساله در حوزه روابطعمومی در واحدهای درمانی بوده است، به دلایلی که بیان آن شرمآور است، برکنار و یک پرستار تمدید طرحی را که الزاماً باید در بالین خدمت نماید، منصوب کردهاند. همچنین مسئول حوزه مدیریت را که ایثارگری خوشنام و از اولین و باسابقهترین کارشناسان اورژانس استان و از بنیانگذاران علمی اورژانس استان بودهاند و سالها در مناصب مدیریتی خدمت نمودند، برکنار و علیرغم گذشت دو ماه، هنوز برای ایشان ابلاغی صادر نشده است.
از تأمین تجهیزات پزشکی و تعمیرات آمبولانس با کمک مجمع خیرین سلامت صحبت کردند، درحالیکه هر دو موضوع در زمان مدیریت سابق پیگیری شده و اورژانس استان در مهر ۱۴۰۳ بهعنوان استان اولویتدار در مجمع خیرین کشور و با حضور رئیس وقت اورژانس استان انتخاب شده بود (لینک خبری و تصاویر آن موجود است) و شایسته بود رعایت اخلاق میکردند. از بدهیها و بدنامی اورژانس نزد تأمینکنندگان لوازم و تجهیزات صحبت کردند، درحالیکه بر اساس گزارشها مستند مدیر سابق، در شرایط مالی مناسب و با تراز مثبت مالی و موجودی مناسب انبارهای دارویی و رفاهی مجموعه اورژانس را تحویل گرفتهاند.
ایشان، اگرچه مدعی خدمت و مسئولیت طولانی در یکی از واحدهای اورژانس استان است، اما به نظر میرسد نسبت به مسائل اشراف کافی ندارند. بهعنوان نمونه، پایگاه اورژانس جادهای مله سبز در محور ملی پاتاوه دهدشت یک ضرورت بوده است که اتفاقاً در زمان مدیریت اسبق (بهمن ۱۴۰۱) کلنگزنی شده است و مدیر سابق در آن زمان مدیر بیمارستان شهید جلیل بوده و اساساً در اورژانس استان حضور نداشته است. در زمان شروع مدیریت سابق، یک ساختمان نیمهساخته بوده است که به همت مجمع خیرین سلامت استان تکمیل شد. اگرچه این پایگاه بر اساس نیاز و شاخصهای ملی جانمایی شده است، اما آیا اشتراک منطقهای مدیر سابق با محل پایگاه احداث شده، مجوزی برای این بیاخلاقی و بیانصافی و اتهام قومگرایی است؟
چرا و چگونه است که سازمان ارزشمند اورژانس کشور و نهادهای تیزبین نظارتی در داخل و خارج از دانشگاه علوم پزشکی استان نسبت به این بیاخلاقیها و بیاعتمادسازی مردم ورود نمیکنند؟ آیا متوجه نیستند که این گفتههای مغرضانه چه آسیبی به اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی میزند؟ نمیدانیم عنوانکردن این جمله که ترکیب نمایندگان استان در مجلس طلایی است از سوی مدیر یک دستگاه خدمترسان چه معنا و مفهومی دارد؟ آیا تصور میکنند که بیماران و همراهان آنها در صحنه حوادث از ما پرسنل در مورد ترکیب نمایندگان استان در مجلس پرسش میکنند یا در مورد بیماری خود و کیفیت ارائه خدمات و زود رسیدن بر بالین آنها و تجهیزات پزشکی مناسب پرسش میکنند؟ بهتر نیست بهجای این اظهارات لاینفع، تعطیلی برخی پایگاههای مهم اورژانس ۱۱۵ مثل پایگاه اورژانس شماره ۶ یاسوج و پایگاه شهری پاتاوه و برخی پایگاههای دیگر در همین مدت یکماهه اخیر که موجب افتادن بار اضافی روی دوش سایر پایگاههای اورژانس و تأخیر در رسیدن بر بالین بیمار و خستگی پرسنل شده و میشود، پیگیری و برای علاج آن چارهاندیشی کنند؟
متأسفانه، در طی مدت دوماهه انتصاب، آنگونه عمل شده است که گویی در ابلاغ مسئولیت، بهجای تمرکز بر مسائل اساسی مجموعه اورژانس استان، مأموریت و ابلاغ تخریب چهره مدیر سابق را به ایشان سپردهاند. آیا راهاندازی پایگاه اورژانس هوایی و تأمین یکی از بهترین بالگردهای کشور با نازلترین قیمت و کلنگزنی و احداث ساختمان ۵ پایگاه اورژانس که در چندین سال اخیر بیسابقه بوده است، قابلکتمان است؟ کدام پروژه تعطیل بوده است؟ مگر نه اینکه به تعبیر رئیس سازمان اورژانس کشور، پروژه ساختمان ستاد مرکزی اورژانس استان کهگیلویه و بویراحمد از سریعترین پروژههای کشور بوده است که در مدت کمتر از یک سال پیشرفت حدود ۶۰ درصدی داشته است؟ آیا رایزنی و پیگیری تخصیص تعداد ۱۵ دستگاه آمبولانس قابلکتمان است؟ مگر نه اینکه ۵ دستگاه از این آمبولانسها اکنون در پایگاههای اورژانس ارائه خدمت مینمایند؟ آیا تقویت پرداختیهای پرسنلی و توجه به مسائل رفاهی پرسنل قابلکتمان است؟ آیا حضور دو معاون و رئیس سازمان اورژانس کشور در ۳ بازه زمانی متفاوت در مدتزمان مدیریت ایشان قابلانکار است؟ آیا برگزاری شورای آموزشی دانشگاه با حضور معاون آموزشی سازمان اورژانس کشور و هیئترئیسه دانشگاه در دی ۱۴۰۲ و باهدف راهاندازی رشته تحصیلی فوریتهای پزشکی قابلکتمان است؟ آیا اخذ مجوز استخدام و جذب ۱۱۰ نفر نیروی انسانی قابلکتمان است؟ آیا پایگاههای مصوبی که از آنها نام بردند، همه در ماههای آخر دوره مدیریت سابق در طرح آمایش سرزمینی پیگیری و مصوب نشدند؟ آیا تجهیزات پزشکی که با پیگیری مدیریت سابق تخصیص و در اوایل سرپرستی ایشان تحویل شد و آن را به نام نمایندگان مصادره کردند، قابلکتمان است؟ آیا مهر ۱۴۰۳ مجمع خیرین سلامت اورژانس کشور با حضور مدیر سابق در تهران برگزار و در آن جلسه اورژانس استان کهگیلویه و بویراحمد بهعنوان پایلوت و استان اولویتدار کشور انتخاب نشد؟ آیا کسب رتبه برتر اورژانس کشور در فروردین ۱۴۰۳ قابلکتمان است؟
اینها تنها بخشی از مواردی است که بنده بهعنوان یک همکار مطلع هستم و ایشان (سرپرست فعلی اورژانس استان) بهتر از من از عملکرد مدیر سابق که از جوانان اخلاقمدار و توانمند و پاکدست و دارای سابقه درخشان در مبارزه با مفاسد اداری بوده است، مطلع هستند. اما این اصرار به سانسور عملکرد مدیر سابق که در واقع عملکرد کلیه همکاران بوده است، از سوی ایشان چه مفهومی دارد؟ بهعنوان یک جوان دهه هفتادی، امیدوار بودیم جوانگرایی در مدیریت اورژانس را که مدیر سابق اورژانس استان (جوانترین رئیس اورژانس در کشور) نقطه آغاز آن بودند و موجب تقویت اعتماد به جوانان بود، سرپرست فعلی نیز تداوم بخشند. اما اکنون با این عملکرد و رفتار غیرحرفهای، بیم آن میرود که تهدیدی جدی برای اعتماد به کارآمدی و اخلاقمداری جوانان باشند.
شایسته است ایشان متوجه جایگاه خطیر خود باشند و همچون همه مدیران گذشته، بهدوراز حواشی، به مسائل و مشکلات پرسنل و پایگاههای اورژانس و ناوگان بپردازند. در پایان، توقع میرود بهجای اظهارات خلاف واقع و ناامیدکننده و خالیکردن ته دل مردم، با اخلاقمداری و رفتار حرفهای، تمرکز خود را بر روی وظایف اصلی خود در مدیریت بکار گیرند و با همکاری و همدلی همه پرسنل بر مشکلات فائق آیند و همراه با سیاستهای سازمان اورژانس کشور، به شکوفایی بیشازپیش این مجموعه خدمترسان در استان بیندیشند. بهعنوان عضو کوچکی از پرسنل و خانواده اورژانس ۱۱۵، به مردم عزیز اطمینان میدهیم که همچون گذشته با تمام توان در خدمت به آنان خواهیم کوشید.
حسن افروزفر
کارشناس بالینی فوریتهای پزشکی پایگاه اورژانس ۱۱۵ زیلایی شهرستان مارگون و دانشجوی کارشناسیارشد حکمرانی دانشگاه تهران
بیشتر بخوانید:
غفارفرد: اورژانس کهگیلویه و بویراحمد از ابتدا نمازخانه نداشت، من نمازخانه ایجاد کردم / اورژانس 115 را در حالت منفی تحویل گرفتم / بیمارستانهای مرکز استان پد هلیکوپتر ندارند / آمبولانس یاسوج در تعمیرگاه تهران سالها خاک میخورد؛ کمبود قطعات مشکل اصلی است / کار بزرگ؛ اورهال 10 دستگاه آمبولانس در کهگیلویه و بویراحمد با هزینه 13 میلیارد تومانی
متأسفانه، این روزها اورژانس ۱۱۵ استان با حواشی فزایندهای روبهرو شده است که بهرغم توصیه بزرگان و دلسوزان، در خلوت و جلوت، ظاهراً پایانی ندارد. سرپرست اورژانس استان، بهجای آرام نگهداشتن فضا و مدیریت مناسب مجموعه، با اظهارات خلاف واقع، خود در آتش این حواشی میدمد. انتظار میرفت که بعد از حواشی مربوط به شروع دوره مدیریت و حضور بدون تغییروتحول در دفتر مدیریت و تعویض قفل درب اتاق مدیریت در اولین روز ابلاغشان، فضا را برای تمرکز بر روی مسائل اساسی فراهم آورند، اما متأسفانه روزبهروز بر حواشی افزوده شد و ما پرسنل، گاه در رسانهها مسائلی (مثل فعالسازی ۶ پایگاه در روز اول مدیریت، تعطیلی چندین پایگاه بهخاطر نبود لنت آمبولانس، مقصر خواندن کارپرداز و …) را به نقل از ایشان مشاهده میکردیم که موجب تعجب و تأسف بود. این رویه نادرست، انگار نقطه پایانی ندارد و در مدت قریب به دو ماه سرپرستی ایشان، درگیری رسانهای با خود و فضای پیرامونی خود، پیام ضعف در مدیریت را به ذهنها متبادر میسازد.
این اظهارات ایشان، علیرغم اینکه خلاف واقع است و اگرچه ممکن است ناخواسته باشد، اما بیشتر در راستای ناامید کردن تعریف میشود. در مدتزمان کوتاهی از سرپرستی، به دلیل اظهارات خلاف واقع و سیاهنمایی در رسانهها، ضربات جبرانناپذیری به اعتماد عمومی وارد آورده است که حتی در مأموریتهای اورژانس سبب درگیری با پرسنل شده است.
ایشان از تخصصگرایی در مدیریت اورژانس استان صحبت میکنند، درحالیکه انتصاباتشان در این مدتزمان دوماهه، نقطه مقابل این ادعا را نشان میدهد. معاون فنی اورژانس پیش بیمارستانی استان را که فارغالتحصیل دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران و تنها فرد دارای کارشناسیارشد پرستاری اورژانس (با پایه فوریتهای پزشکی) در استان بوده است، برکنار و بهجای ایشان یک کارشناس منصوب کردهاند. مسئول خدمات و امور رفاهی را که دارای مدرک کارشناسیارشد حسابداری و سابقه درخشان در حوزه خدمات بوده است، برکنار و بهجای ایشان کاردان فوریتهای پزشکی منصوب کردهاند. مسئول روابطعمومی اورژانس را که فردی متعهد و توانمند و دارای سابقه چندین ساله در حوزه روابطعمومی در واحدهای درمانی بوده است، به دلایلی که بیان آن شرمآور است، برکنار و یک پرستار تمدید طرحی را که الزاماً باید در بالین خدمت نماید، منصوب کردهاند. همچنین مسئول حوزه مدیریت را که ایثارگری خوشنام و از اولین و باسابقهترین کارشناسان اورژانس استان و از بنیانگذاران علمی اورژانس استان بودهاند و سالها در مناصب مدیریتی خدمت نمودند، برکنار و علیرغم گذشت دو ماه، هنوز برای ایشان ابلاغی صادر نشده است.
از تأمین تجهیزات پزشکی و تعمیرات آمبولانس با کمک مجمع خیرین سلامت صحبت کردند، درحالیکه هر دو موضوع در زمان مدیریت سابق پیگیری شده و اورژانس استان در مهر ۱۴۰۳ بهعنوان استان اولویتدار در مجمع خیرین کشور و با حضور رئیس وقت اورژانس استان انتخاب شده بود (لینک خبری و تصاویر آن موجود است) و شایسته بود رعایت اخلاق میکردند. از بدهیها و بدنامی اورژانس نزد تأمینکنندگان لوازم و تجهیزات صحبت کردند، درحالیکه بر اساس گزارشها مستند مدیر سابق، در شرایط مالی مناسب و با تراز مثبت مالی و موجودی مناسب انبارهای دارویی و رفاهی مجموعه اورژانس را تحویل گرفتهاند.
ایشان، اگرچه مدعی خدمت و مسئولیت طولانی در یکی از واحدهای اورژانس استان است، اما به نظر میرسد نسبت به مسائل اشراف کافی ندارند. بهعنوان نمونه، پایگاه اورژانس جادهای مله سبز در محور ملی پاتاوه دهدشت یک ضرورت بوده است که اتفاقاً در زمان مدیریت اسبق (بهمن ۱۴۰۱) کلنگزنی شده است و مدیر سابق در آن زمان مدیر بیمارستان شهید جلیل بوده و اساساً در اورژانس استان حضور نداشته است. در زمان شروع مدیریت سابق، یک ساختمان نیمهساخته بوده است که به همت مجمع خیرین سلامت استان تکمیل شد. اگرچه این پایگاه بر اساس نیاز و شاخصهای ملی جانمایی شده است، اما آیا اشتراک منطقهای مدیر سابق با محل پایگاه احداث شده، مجوزی برای این بیاخلاقی و بیانصافی و اتهام قومگرایی است؟
چرا و چگونه است که سازمان ارزشمند اورژانس کشور و نهادهای تیزبین نظارتی در داخل و خارج از دانشگاه علوم پزشکی استان نسبت به این بیاخلاقیها و بیاعتمادسازی مردم ورود نمیکنند؟ آیا متوجه نیستند که این گفتههای مغرضانه چه آسیبی به اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی میزند؟ نمیدانیم عنوانکردن این جمله که ترکیب نمایندگان استان در مجلس طلایی است از سوی مدیر یک دستگاه خدمترسان چه معنا و مفهومی دارد؟ آیا تصور میکنند که بیماران و همراهان آنها در صحنه حوادث از ما پرسنل در مورد ترکیب نمایندگان استان در مجلس پرسش میکنند یا در مورد بیماری خود و کیفیت ارائه خدمات و زود رسیدن بر بالین آنها و تجهیزات پزشکی مناسب پرسش میکنند؟ بهتر نیست بهجای این اظهارات لاینفع، تعطیلی برخی پایگاههای مهم اورژانس ۱۱۵ مثل پایگاه اورژانس شماره ۶ یاسوج و پایگاه شهری پاتاوه و برخی پایگاههای دیگر در همین مدت یکماهه اخیر که موجب افتادن بار اضافی روی دوش سایر پایگاههای اورژانس و تأخیر در رسیدن بر بالین بیمار و خستگی پرسنل شده و میشود، پیگیری و برای علاج آن چارهاندیشی کنند؟
متأسفانه، در طی مدت دوماهه انتصاب، آنگونه عمل شده است که گویی در ابلاغ مسئولیت، بهجای تمرکز بر مسائل اساسی مجموعه اورژانس استان، مأموریت و ابلاغ تخریب چهره مدیر سابق را به ایشان سپردهاند. آیا راهاندازی پایگاه اورژانس هوایی و تأمین یکی از بهترین بالگردهای کشور با نازلترین قیمت و کلنگزنی و احداث ساختمان ۵ پایگاه اورژانس که در چندین سال اخیر بیسابقه بوده است، قابلکتمان است؟ کدام پروژه تعطیل بوده است؟ مگر نه اینکه به تعبیر رئیس سازمان اورژانس کشور، پروژه ساختمان ستاد مرکزی اورژانس استان کهگیلویه و بویراحمد از سریعترین پروژههای کشور بوده است که در مدت کمتر از یک سال پیشرفت حدود ۶۰ درصدی داشته است؟ آیا رایزنی و پیگیری تخصیص تعداد ۱۵ دستگاه آمبولانس قابلکتمان است؟ مگر نه اینکه ۵ دستگاه از این آمبولانسها اکنون در پایگاههای اورژانس ارائه خدمت مینمایند؟ آیا تقویت پرداختیهای پرسنلی و توجه به مسائل رفاهی پرسنل قابلکتمان است؟ آیا حضور دو معاون و رئیس سازمان اورژانس کشور در ۳ بازه زمانی متفاوت در مدتزمان مدیریت ایشان قابلانکار است؟ آیا برگزاری شورای آموزشی دانشگاه با حضور معاون آموزشی سازمان اورژانس کشور و هیئترئیسه دانشگاه در دی ۱۴۰۲ و باهدف راهاندازی رشته تحصیلی فوریتهای پزشکی قابلکتمان است؟ آیا اخذ مجوز استخدام و جذب ۱۱۰ نفر نیروی انسانی قابلکتمان است؟ آیا پایگاههای مصوبی که از آنها نام بردند، همه در ماههای آخر دوره مدیریت سابق در طرح آمایش سرزمینی پیگیری و مصوب نشدند؟ آیا تجهیزات پزشکی که با پیگیری مدیریت سابق تخصیص و در اوایل سرپرستی ایشان تحویل شد و آن را به نام نمایندگان مصادره کردند، قابلکتمان است؟ آیا مهر ۱۴۰۳ مجمع خیرین سلامت اورژانس کشور با حضور مدیر سابق در تهران برگزار و در آن جلسه اورژانس استان کهگیلویه و بویراحمد بهعنوان پایلوت و استان اولویتدار کشور انتخاب نشد؟ آیا کسب رتبه برتر اورژانس کشور در فروردین ۱۴۰۳ قابلکتمان است؟
اینها تنها بخشی از مواردی است که بنده بهعنوان یک همکار مطلع هستم و ایشان (سرپرست فعلی اورژانس استان) بهتر از من از عملکرد مدیر سابق که از جوانان اخلاقمدار و توانمند و پاکدست و دارای سابقه درخشان در مبارزه با مفاسد اداری بوده است، مطلع هستند. اما این اصرار به سانسور عملکرد مدیر سابق که در واقع عملکرد کلیه همکاران بوده است، از سوی ایشان چه مفهومی دارد؟ بهعنوان یک جوان دهه هفتادی، امیدوار بودیم جوانگرایی در مدیریت اورژانس را که مدیر سابق اورژانس استان (جوانترین رئیس اورژانس در کشور) نقطه آغاز آن بودند و موجب تقویت اعتماد به جوانان بود، سرپرست فعلی نیز تداوم بخشند. اما اکنون با این عملکرد و رفتار غیرحرفهای، بیم آن میرود که تهدیدی جدی برای اعتماد به کارآمدی و اخلاقمداری جوانان باشند.
شایسته است ایشان متوجه جایگاه خطیر خود باشند و همچون همه مدیران گذشته، بهدوراز حواشی، به مسائل و مشکلات پرسنل و پایگاههای اورژانس و ناوگان بپردازند. در پایان، توقع میرود بهجای اظهارات خلاف واقع و ناامیدکننده و خالیکردن ته دل مردم، با اخلاقمداری و رفتار حرفهای، تمرکز خود را بر روی وظایف اصلی خود در مدیریت بکار گیرند و با همکاری و همدلی همه پرسنل بر مشکلات فائق آیند و همراه با سیاستهای سازمان اورژانس کشور، به شکوفایی بیشازپیش این مجموعه خدمترسان در استان بیندیشند. بهعنوان عضو کوچکی از پرسنل و خانواده اورژانس ۱۱۵، به مردم عزیز اطمینان میدهیم که همچون گذشته با تمام توان در خدمت به آنان خواهیم کوشید.
حسن افروزفر
کارشناس بالینی فوریتهای پزشکی پایگاه اورژانس ۱۱۵ زیلایی شهرستان مارگون و دانشجوی کارشناسیارشد حکمرانی دانشگاه تهران
بیشتر بخوانید:
غفارفرد: اورژانس کهگیلویه و بویراحمد از ابتدا نمازخانه نداشت، من نمازخانه ایجاد کردم / اورژانس 115 را در حالت منفی تحویل گرفتم / بیمارستانهای مرکز استان پد هلیکوپتر ندارند / آمبولانس یاسوج در تعمیرگاه تهران سالها خاک میخورد؛ کمبود قطعات مشکل اصلی است / کار بزرگ؛ اورهال 10 دستگاه آمبولانس در کهگیلویه و بویراحمد با هزینه 13 میلیارد تومانی