تاریخ انتشار
جمعه ۱۰ شهريور ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۵۵
کد مطلب : ۴۶۶۴۷۹
جمعی از جوانان حامی جریان ندای وحدت:
انتقادات آرمانها به برخی از عملکردهای روشنفکر جدی است؛ به عقب بر نمیگردیم و از راه آمده پشیمان نیستیم با وحدت کلمه به جلو میرویم با برچسب و تهمت و تخریبهای ناروا با عناوین نخ نما از میدان بیرون نمیرویم/ عملکردهای چهل ساله و این دوسال گواهی میدهند که قومگرایی برای ما تهمت ناروایی است / جرم ما شکستن مرزهای اصلاح طلبی و اصولگرایی منافع محور و مستقل بودن هست /نهادهای ناظر جلوی ورود پولهای کثیف به انتخابات را از اکنون بگیرند
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛جمعی از جوانان جریان ندای وحدت در نامهای خطاب به مهدی روشنفکر، نماینده مردم شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون نوشتند: اخیراً در فضای مجازی موضوع انتخاب دستیار ویژه نماینده بویراحمد و دنا بازتابهای زیادی در محافل رسمی و غیر رسمی و مجازی استان داشت. از دلایل این بازتابها میتوان به دو نکته مهم اشاره کرد: اول اینکه قبل از دستیار جدید، حاج آرمان بیگلری از نیروهای جوان و شناخته شده و پاک و صریح اللهجه استان و از فعالان جریانات و تشکلهای انقلابی دانشجویی کشور و استان که سالنها و محافل مناظرهای و نشستهای سیاسی ایدئولوژیک استان کم و بیش شاهد فریادهای حق طلبانه او بود؛ این مسئولیت را از جانب نماینده بویراحمد و دنا به عهده داشت. اما آرمان بیگلری که بعد از مدت کوتاهی در فضای رسانهای اعلام استعفاء نمود ولی با وساطت موضوع برای مدت کوتاهی حل و فصل گردید؛ اما شواهد و اسناد و رفتارهای جناب بیگلری نشان میدهد کهایشان بیش از ۱۵ ماه هست که رسما و کتباً از دستیاری جناب آقای روشنفکر کنار رفته و در هلال احمر در تهران به کار سابق خود مشغول هست. آرمان بیگلری بعد از جدایی علیرغم تمام تلاشهایش برای کادرسازی در جریان ندای وحدت و پیگیری بیامان برای دفاع از نیروهای تراز جریان روشنفکر، ولی هیچگاه با روشنفکر گرم نشد.
دومین موضوعی که مسأله انتخاب دستیار ویژه نماینده بویراحمد را پر سر وصدا نشان داد، انتخاب جوانی دیگر و از جنس سیاسی دیگری که حسب ظاهر قطب مقابل آرمانهای آرمان بیگلری است ولی در حقیقت معتقد به چهارچوبها.
موضوع سوم هم واکنش فوری آرمان بیگلری به این انتخاب است که به صراحت از سر انتقاد به نوع و شیوه این انتخاب و البته بسیار کوتاه و گویا بود.
تا اینجای ماجرا همه چیز طبیعی است و طبیعیتر اینکه گویا جناب روشنفکر کلاً با شیوهای خاص هرازگاهی یک جریانسازی مبهمی را برای رقبای سیاسی بازی میکند و خودش با لبخندهای ملیح طوری وانمود میکند که آخه دیگران را چه شده که همه به من نگاه میکنند و این شیوه ناشناخته جناب روسنفکر هست که در سال ۹۴ از آشیانه اصول گرایان سنتی و در میان کانالهای خوش خط و خال شورایی ائتلاف و وحدت و... سر برآورد و با تکیه بر قشر خاصی از مردم که البته متهم هست به طائفه گرایی ولی شما بخوانید نهضت ضد آپارتاید تمامیت خواهی سیاسی اصول گرایان و اصلاح طلبان که هردو در عمل دو روی یک سکه بودند برای دست یازیدن به قدرت و ثروت. به تعبیر دوستی جریان رای دهنده سال ۹۴ و ۹۸ به مهدی روشنفکر: (سربازان مردم سالاری بودند، به شهر آمده بودند تا همه را حیران کنند، مستضعفین حقیقی بودند در حالی که این بار فریب پدرخواندههای اصلاحات و اصولگرایی را نخوردند؛ انقلابِ ضد آپارتاید، جمهوری خواهانه و قانونمند و ضد خشونتِ پابرهنگان بویراحمد بزرگ را به ثمر رساندند و بعد از ۴۰ سال طعم شیرین مبارزه با چپ و راست را به هر بویراحمدی چشاندند.
در سال ۹۴ این جریان بینام و نشان و نادیده شده در میان چپ و راست شکل گرفت این جریان را نه اصول گرایان جدی گرفتند و نه اصلاح طلبان، جدی که چه عرض کنیم بلکه به تمسخر و باد استهزاء نیز گرفتند؛ اما زرنگی جناب روشنفکر این بود که این جریان را زودتر از رفقا و رقبا متوجه شد و یکباره زیر میز اتحادیهها و ائتلافها زد. چون به هر طریقی متوجه شده بود که مردم تصمیم دیگری گرفتهاند و شاید بتوان این تیزبینی جناب روشنفکر را ناشی از این دانست که خود او نیز هم قربانی تمامیت خواهی شده بود و هم از پایین شهر آمده بود.
روشنفکر علی رغم ظاهری ساده و بیاطلاع، اما باطنی پیچیده و حرفهایاتهامات طائفه گرایی را پاسخ نداد، اما در سال ۹۴ صندوقهای او در علیا دست کمی از سفلی نداشت و در سال ۹۸ باز هرسه جریان اصول گرایی و اعتدال و اصلاح طلب نیز جریان مردمی را که اینک تنها روشنفکر آن را محتاطانه رهبری میکرد، باز نادیده گرفتند: یکی مردم را؛ یکی دولت را و یکی دولت و مردم و احزاب را مکلف کردند که به غیر روشنفکر رای بدهند ولی مردم دوباره او را با رکوردی جدید انتخاب کردند؛ اجحاف در حق آحاد مردم هست اگر گفته بشود رای نماینده، رای سفلی بود. صندوقهای رای این فرضیه را ابطال کرد.
شاید روشنفکر مصداق مطلوب جوانان و مردم به پاخواسته نبود؛ اما او یک معلم درد کشیده روزگار و پاک دست و معمولی و از خانوادهای شهیدپرور و از جنس مردم بود. او هرکه بود و هرچه بود شجاعت بینظیری در خروج از اردوگاه پدرخواندهها داشت و این خروج جرم کمی نبود و نیست و این شجاعت حلقه مفقوده بخش قابل توجهی از جوانان و مردم بود.
مهمتر این بود که مردم به پاخواسته، مطلوب و مقصود روشنفکر بودند و شاید مذاق مردمشناسی جز ویژگیهای خاص روشنفکر است. وحدت بر سر عبور از پدرخواندهها و تمامیت خواهان چپ و راست و بازگشت به جمهوری اسلامی با عزت و بیخشونت بود. یک خیزش دست تهی و خارج از ساختارهای قدرت و ثروت شکل گرفت و شکوفه کرد. از آن روز تا الان روشنفکر و خیزش مردمی مورد انتقام مشترک لابیهای قدرت و ثروت و سیاست به بهانههای مختلف است. در این چند روز رفقای پر مدعی و رقبای نجیب و نانجیب و زمزمههای درگوشی دیگری موضوع انتخاب دستیار و واکنش آرمان بیگلری را پیراهن عثمان ساختهاند که بیایید و تماشا کنید.
عرض این بود که به صراحت بگوئیم بازی تمام نشده، جریان ادامه دارد و انتقاد آرمان و آرمانهای به پاخواسته و خسته از زیاده خواهیها از برخی عملکردهای نمایندهی بویراحمد جدی و به جای خود برجاست و برای پیرایش و اصلاح راه طی شده به جد میکوشیم، از استقبال دیگر جوانان به صف این جماعت استقبال میکنیم و امثال فروزان را به آغوش میکشیم تا این مشعل فروزانتر بماند. به عقب بر نمیگردیم و از راه آمده پشیمان نیستیم با وحدت کلمه به جلو میرویم با برچسب و تهمت و تخریبهای ناروا به عناوین نخ نما از میدان بیرون نمی رویم. مرزهای اصلاح طلبی و اصول گرایی را برای همه مؤمنین به انقلاب خمینی کبیر و رهبری ولی امر مسلمین جهان شکستهایم.. خرید رأی و تهدید مردم به رای دادن به نامزدهای خاص و امنیتی جلوه دادن انتخاب، سلامت انتخابات را نشانه رفته است. نهادهای ناظر و فرمانداران مواظب ورود پولهای کثیف به انتخابات اسفندماه از هماکنون باشند.
دومین موضوعی که مسأله انتخاب دستیار ویژه نماینده بویراحمد را پر سر وصدا نشان داد، انتخاب جوانی دیگر و از جنس سیاسی دیگری که حسب ظاهر قطب مقابل آرمانهای آرمان بیگلری است ولی در حقیقت معتقد به چهارچوبها.
موضوع سوم هم واکنش فوری آرمان بیگلری به این انتخاب است که به صراحت از سر انتقاد به نوع و شیوه این انتخاب و البته بسیار کوتاه و گویا بود.
تا اینجای ماجرا همه چیز طبیعی است و طبیعیتر اینکه گویا جناب روشنفکر کلاً با شیوهای خاص هرازگاهی یک جریانسازی مبهمی را برای رقبای سیاسی بازی میکند و خودش با لبخندهای ملیح طوری وانمود میکند که آخه دیگران را چه شده که همه به من نگاه میکنند و این شیوه ناشناخته جناب روسنفکر هست که در سال ۹۴ از آشیانه اصول گرایان سنتی و در میان کانالهای خوش خط و خال شورایی ائتلاف و وحدت و... سر برآورد و با تکیه بر قشر خاصی از مردم که البته متهم هست به طائفه گرایی ولی شما بخوانید نهضت ضد آپارتاید تمامیت خواهی سیاسی اصول گرایان و اصلاح طلبان که هردو در عمل دو روی یک سکه بودند برای دست یازیدن به قدرت و ثروت. به تعبیر دوستی جریان رای دهنده سال ۹۴ و ۹۸ به مهدی روشنفکر: (سربازان مردم سالاری بودند، به شهر آمده بودند تا همه را حیران کنند، مستضعفین حقیقی بودند در حالی که این بار فریب پدرخواندههای اصلاحات و اصولگرایی را نخوردند؛ انقلابِ ضد آپارتاید، جمهوری خواهانه و قانونمند و ضد خشونتِ پابرهنگان بویراحمد بزرگ را به ثمر رساندند و بعد از ۴۰ سال طعم شیرین مبارزه با چپ و راست را به هر بویراحمدی چشاندند.
در سال ۹۴ این جریان بینام و نشان و نادیده شده در میان چپ و راست شکل گرفت این جریان را نه اصول گرایان جدی گرفتند و نه اصلاح طلبان، جدی که چه عرض کنیم بلکه به تمسخر و باد استهزاء نیز گرفتند؛ اما زرنگی جناب روشنفکر این بود که این جریان را زودتر از رفقا و رقبا متوجه شد و یکباره زیر میز اتحادیهها و ائتلافها زد. چون به هر طریقی متوجه شده بود که مردم تصمیم دیگری گرفتهاند و شاید بتوان این تیزبینی جناب روشنفکر را ناشی از این دانست که خود او نیز هم قربانی تمامیت خواهی شده بود و هم از پایین شهر آمده بود.
روشنفکر علی رغم ظاهری ساده و بیاطلاع، اما باطنی پیچیده و حرفهایاتهامات طائفه گرایی را پاسخ نداد، اما در سال ۹۴ صندوقهای او در علیا دست کمی از سفلی نداشت و در سال ۹۸ باز هرسه جریان اصول گرایی و اعتدال و اصلاح طلب نیز جریان مردمی را که اینک تنها روشنفکر آن را محتاطانه رهبری میکرد، باز نادیده گرفتند: یکی مردم را؛ یکی دولت را و یکی دولت و مردم و احزاب را مکلف کردند که به غیر روشنفکر رای بدهند ولی مردم دوباره او را با رکوردی جدید انتخاب کردند؛ اجحاف در حق آحاد مردم هست اگر گفته بشود رای نماینده، رای سفلی بود. صندوقهای رای این فرضیه را ابطال کرد.
شاید روشنفکر مصداق مطلوب جوانان و مردم به پاخواسته نبود؛ اما او یک معلم درد کشیده روزگار و پاک دست و معمولی و از خانوادهای شهیدپرور و از جنس مردم بود. او هرکه بود و هرچه بود شجاعت بینظیری در خروج از اردوگاه پدرخواندهها داشت و این خروج جرم کمی نبود و نیست و این شجاعت حلقه مفقوده بخش قابل توجهی از جوانان و مردم بود.
مهمتر این بود که مردم به پاخواسته، مطلوب و مقصود روشنفکر بودند و شاید مذاق مردمشناسی جز ویژگیهای خاص روشنفکر است. وحدت بر سر عبور از پدرخواندهها و تمامیت خواهان چپ و راست و بازگشت به جمهوری اسلامی با عزت و بیخشونت بود. یک خیزش دست تهی و خارج از ساختارهای قدرت و ثروت شکل گرفت و شکوفه کرد. از آن روز تا الان روشنفکر و خیزش مردمی مورد انتقام مشترک لابیهای قدرت و ثروت و سیاست به بهانههای مختلف است. در این چند روز رفقای پر مدعی و رقبای نجیب و نانجیب و زمزمههای درگوشی دیگری موضوع انتخاب دستیار و واکنش آرمان بیگلری را پیراهن عثمان ساختهاند که بیایید و تماشا کنید.
عرض این بود که به صراحت بگوئیم بازی تمام نشده، جریان ادامه دارد و انتقاد آرمان و آرمانهای به پاخواسته و خسته از زیاده خواهیها از برخی عملکردهای نمایندهی بویراحمد جدی و به جای خود برجاست و برای پیرایش و اصلاح راه طی شده به جد میکوشیم، از استقبال دیگر جوانان به صف این جماعت استقبال میکنیم و امثال فروزان را به آغوش میکشیم تا این مشعل فروزانتر بماند. به عقب بر نمیگردیم و از راه آمده پشیمان نیستیم با وحدت کلمه به جلو میرویم با برچسب و تهمت و تخریبهای ناروا به عناوین نخ نما از میدان بیرون نمی رویم. مرزهای اصلاح طلبی و اصول گرایی را برای همه مؤمنین به انقلاب خمینی کبیر و رهبری ولی امر مسلمین جهان شکستهایم.. خرید رأی و تهدید مردم به رای دادن به نامزدهای خاص و امنیتی جلوه دادن انتخاب، سلامت انتخابات را نشانه رفته است. نهادهای ناظر و فرمانداران مواظب ورود پولهای کثیف به انتخابات اسفندماه از هماکنون باشند.
۲-شما یک فرد نامببرید که یا توانمند است یا بامردم صادق وشفاف است .؟؟؟! شعار زدگی جواب نمیدهد دیگر!
۳-فردی که این متن را نوشته است خودش خوبمیداند که دیگر این متون سفارشی کارایی ندارد. و کار هم از کار گذشته است.
۴-؛ نویسنده محترم یاداشت خووب میداند کهمنویات و آرزوهای خود را به عنوان نظرات جوانان یا پیران ویا دیگر بدنه اجتماعی نمیتوانید به خورد مردم دهید!!