تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۱۹
کد مطلب : ۴۶۳۳۵۵
بر اساس مطالبه دانشگاهیان/ پرونده ویژه برای فردا؛
دانشگاه یاسوج بر سبیل نقد؛ حال دانشگاه هیچ خوب نیست!/ اینجا چه خبر است!؟
۳
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛کبنا نیوز؛ از کجا باید شروع کرد و از چه باید گفت؟
دانشگاه یاسوج، دانشگاه مادر استان است که چندی است به بیماری مدیریتی و چند مدیریتی و کسالت آشفتگی و برآشفتگی و درهم و برهمی وظایف و مداخلات مدیریتی و درهم ریختن مرزهای اختیارات و نابسامانی امور در حوزه های گوناگون و ترک تازی هر کدام از آنها که خود را به جایی در وزارت تا جایی در صدارت و نیز جایی در جریانی خاص متصل هستند و آنان که به فراتر از نماینده ها متصل اند و ادعای مالکیت کشور و نظام و ... را دارند، برمی گردد و هر کدام از آنها که متصلند او...
این دانشگاه بدجور گرفتار شده است و مدت هاست که قاطبه دانشگاهیان دلسوز، از هر جریان سیاسی (تاکید می شود از جریان های سیاسی گوناگون و حتی جریان های موافق و همرله دولت و خصوصا چهره های علمی و اجتماعی و مذهبی و دلسوز و آرامش طلبِ دانشگاه) به انعکاس مطالب و شرح دردهایی که بر این دانشگاه می رود و آنچه را که می باید جامعه و آگاهان اثرگذار از آن آگاه شوند را به این پایگاه خبری- تحلیلی گوشزد کرده و با انتقال این دردها و دمل هایی که روز به روز چرکین تر و متورم تر می شوند، هشدار می دهند که روزی این دمل ها خواهند ترکید و عفونت های ناپیدای آن به اطراف پراکند خواهند شد و دود آن به چشم جامعه و دانشگاهیان کهگیلویه و بویراحمد خواهد رفت و حزینِ این محزونِ دیر شده، هویدا می گردد.
مدت هاست مطالب و مسائل بسیاری از اساتید بزرگوار و متعهد و چهره های خوشنام و بسیجی دانشگاه، کارکنان خدوم و باسابقه و دانشجویان فعال و کوشا و دردمندان دانشگاه به این پایگاه خبری- تحلیلی واصل شده است که همواره نیز با اصرار و دلسوزی فراوان، به ریاست ظاهری دانشگاه توصیه و گوشزد شد که ملال بگیرد و پند، تا در این وادی ره گم نکند و دانشگاه از مسیر روشنگری و آگاهی و خدمت جامعه خارج نشود. اما این دلسوزی و تذکرات اثری نداشت و از طرفی تعهد و رسالت اصلاح و تذکر در خصوص مسیرهای ناصواب محفل ها و مجلس ها و گعده ها، کارساز نیفتاد و به ناچار و از روی وظیفه برای هشیاری آگاهان و دلسوزان از وضعیت نامطلوب دانشگاه یاسوج و عهدی که دیرزمانی است با جامعه دانشگاهی و دانشجویی هست، می بایست به این امر مهم و اساسی برای استان پرداخت و بی توجهی از آن، تکلیفی بزرگ خواهد بود.
چند ماهی است که به شیوه های گوناگون و با ادبیات متنوع و به قلم هایی متفاوت از همه اقشار دانشگاهی این دانشگاه (اساتید، کارکنان و دانشجویان) به صورت حضوری و غیرحضوری با الحاح و اصرار، از رنج هایی که در این دوره بر اساتید، کارکنان و دانشجویان می رود و عملکردهایی که به تنزل فضای باز دانشگاهی منجر می شود، دادها سر داده اند و فریادخواهی می کنند که انسان های کم عمق و کم اندیشه و بعضا فارغ التحصیلان دانشگاه های نامعتبر و غیردولتی و کوتوله های سیاسی، دانشگاه را قبضه و مصادره کرده اند و مدیران در سایه ی این باغ علمی شده اند و برای خود حلقه ها و دسته ها و رسته ها در سایه و آفتاب تشکیل داده اند!
دانشگاه نباید جولانگاه و میدانگاه جریان های تندرو و انحصارطلب شود که غیر از خود، هر شخص و جریان و اندیشه ای غیر از خود را محکوم به نیستی و حذف و فنا کنند و با طماعی تمام، همزمان هر فرد چند مسئولیت در چند جایگاه و گروه و کمیته و ... را تصاحب کنند که هر دم از این جلسه به آن جلسه رفته و فرصت استراحت برای تجدید قوای خدمتگذاری نداشته و گلوگاه های دانشگاه را قرق کرده و هنوز هم از افزایش قلمرو و قدرت خویش سیراب نشوند و در پی حذف هر آنچه و هر آن کس که از نظرشان ناخودی نامیده می شوند، باشند!
در این خصوص قلم ها و متن ها و شرح دردهای بسیاری به این پایگاه ارسال شده است که اندک اندک به آنها پرداخته خواهد شد. به عنوان مثال متن نوشته ای در قالب و نگرش طنز و البته با عمقی پر از درد و حسرت، افراد ذی نفوذ و میدان داران و ترک تازان این دانشگاه را هر کدام به تعابیری همچون «زینته الریاسه»، «صدرالمحافل و عین الرسائل»، «امرالمسائل و پندالمجالس»، «ابوالمشاغل»، «کلانتر الممالک» یا همان «عالیجناب دانشگاه»، «ملیجک المسائل الادانشگاه»، «ممیزالاساتید و الدانشجو»، «مجیزالاساتید و الکارمند»، «حذف الاساتید و جایگزین الخودی» و ... با شرحی از جایگاه ها و فعالیت ها و نقش های در سایه و آفتاب آنها نگاشته اند که در آینده به تدریج به آن پرداخته خواهد شد.
جایگاه ها (معاونت های دانشگاه، مدیران سطوح پایین تر)، دایره ها و نهادها و دوایر ستادی دانشگاه، ترکیب و عملکرد هیات ها و شوراها و کمیته ها و به طور کلی جایگاه های گروهی و جمعی دانشگاه مورد بررسی و تحلیل قرار خواهند گرفت؛ به عنوان یکی از نمونه ها، هیأت جذب دانشگاه که به شدت مورد نقد ساختاری و عملکردی دانشگاهیان است، به بوته نقد خواهد رفت. ممکن است چند شماره به تحلیل ترکیب ساختاری اعضای این هیات (گروه های عمومی و اختصاصی وابسته به آن، هیات های تحقیق و...) و نحوه اقدام و عمل آن در راستای مطامع طیفی خاص در محدود کردن اساتید آزاد اندیش و حتی متعادل و مومن به انقلاب و نظام و ... از اساتید باسابقه تا مدرسان حق التدریس متعهد (و البته ناهمسو با طیفی خاص در دانشگاه) پرداخته شود. عملکرد همه معاونت ها و دوایر (خصوصا حوزه های نظارتی و فرهنگی) و سایر مواردی که به تناسب ضرورت پیدا می کنند، مورد تحلیل و بررسی قرار خواهند گرفت.
نکات قابل ذکر:
مجددا متذکر می شود که مسائل دانشگاه یاسوج بسیار زیاد و پراکنده هستند که از قریب به یکسال و اندی می باشد که منتقدان (از اساتید و کارکنان و دانشجویان) در این خصوص هشدار داده و با این پایگاه خبری درد دل کرده و هر کدام به فراخور گوشه ای از مسائل مربوط به خود را گزارش کرده و از آن سخن گفته است و مجدانه از این پایگاه مردمی خواستار پیگیری و تلاش برای وضعیت نابسامان آن شده اند.
به جهت پاره ای از مسائل و تلاش برای اصلاح با تذکرات حضوری و ... و همچنین نصایح و توصیه های برخی از دوستان فاضل و دانا و متعهد مبنی بر صبوری و تحمل این پایگاه خبری در عدم انتشار این مسائل تا اصلاح آنها، از انتشار و انعکاس خودداری شده بود و اندکی از نقش رسالت خود در آگاهی بخشی و مدافعی از حقوق دانشگاهیان عقب نشستیم تا دیگر به اصطلاح آش آنقدر شور شده است که کوتاهی در این باره را جایز ندانسته و به زودی (با اتمام فصل امتحانات دانشگاه و آغاز تعطیلی آن و شایدم زودتر)، در فضایی آرام و منطقی، همه شئون و محافل و دار و دسته های این دانشگاه در سلسله نقدهایی دنباله دار، مفصل و جامع به نقد کشیده خواهند شد.
پرواضح است که این پایگاه خبری - تحلیلی در کنار دانشگاهیان متعهد، آگاه، بزرگوار و عزیز استان خواهد ماند و این سلسه نقدها را تا ساماندهی دانشگاه و اصلاح این مسیر ادامه خواهد داد و به رسالت خویش در قبال جامعه عمل خواهد کرد. همچنان که خیلی پیش تر (در یکسال اخیر)، نمونه این نقدها درباره دانشگاه علوم پزشکی یاسوج و دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج انجام شد و به سرانجام هایی نیز رسیدند.
دکر این نکته نیز لازم است که شاید به جهت پاره ای از مصالح، احتمالا برخی از مسائل موقتا انتشار نیابند تا هنگامی که کار این مدیریت و یا این دولت به اتمام برسد و همچنین قطعا به علت عدم دسترسی اصطلاحا غیرخودی ها، برخی دیگر از مطالب نیز مکتوم و مخفی می مانند تا پرده مدیریت ها یا دولت ها برافتد و مدیر یا دولتی جدید آید و پرده از رازها بگشاید!
دانشگاه یاسوج، دانشگاه مادر استان است که چندی است به بیماری مدیریتی و چند مدیریتی و کسالت آشفتگی و برآشفتگی و درهم و برهمی وظایف و مداخلات مدیریتی و درهم ریختن مرزهای اختیارات و نابسامانی امور در حوزه های گوناگون و ترک تازی هر کدام از آنها که خود را به جایی در وزارت تا جایی در صدارت و نیز جایی در جریانی خاص متصل هستند و آنان که به فراتر از نماینده ها متصل اند و ادعای مالکیت کشور و نظام و ... را دارند، برمی گردد و هر کدام از آنها که متصلند او...
این دانشگاه بدجور گرفتار شده است و مدت هاست که قاطبه دانشگاهیان دلسوز، از هر جریان سیاسی (تاکید می شود از جریان های سیاسی گوناگون و حتی جریان های موافق و همرله دولت و خصوصا چهره های علمی و اجتماعی و مذهبی و دلسوز و آرامش طلبِ دانشگاه) به انعکاس مطالب و شرح دردهایی که بر این دانشگاه می رود و آنچه را که می باید جامعه و آگاهان اثرگذار از آن آگاه شوند را به این پایگاه خبری- تحلیلی گوشزد کرده و با انتقال این دردها و دمل هایی که روز به روز چرکین تر و متورم تر می شوند، هشدار می دهند که روزی این دمل ها خواهند ترکید و عفونت های ناپیدای آن به اطراف پراکند خواهند شد و دود آن به چشم جامعه و دانشگاهیان کهگیلویه و بویراحمد خواهد رفت و حزینِ این محزونِ دیر شده، هویدا می گردد.
مدت هاست مطالب و مسائل بسیاری از اساتید بزرگوار و متعهد و چهره های خوشنام و بسیجی دانشگاه، کارکنان خدوم و باسابقه و دانشجویان فعال و کوشا و دردمندان دانشگاه به این پایگاه خبری- تحلیلی واصل شده است که همواره نیز با اصرار و دلسوزی فراوان، به ریاست ظاهری دانشگاه توصیه و گوشزد شد که ملال بگیرد و پند، تا در این وادی ره گم نکند و دانشگاه از مسیر روشنگری و آگاهی و خدمت جامعه خارج نشود. اما این دلسوزی و تذکرات اثری نداشت و از طرفی تعهد و رسالت اصلاح و تذکر در خصوص مسیرهای ناصواب محفل ها و مجلس ها و گعده ها، کارساز نیفتاد و به ناچار و از روی وظیفه برای هشیاری آگاهان و دلسوزان از وضعیت نامطلوب دانشگاه یاسوج و عهدی که دیرزمانی است با جامعه دانشگاهی و دانشجویی هست، می بایست به این امر مهم و اساسی برای استان پرداخت و بی توجهی از آن، تکلیفی بزرگ خواهد بود.
چند ماهی است که به شیوه های گوناگون و با ادبیات متنوع و به قلم هایی متفاوت از همه اقشار دانشگاهی این دانشگاه (اساتید، کارکنان و دانشجویان) به صورت حضوری و غیرحضوری با الحاح و اصرار، از رنج هایی که در این دوره بر اساتید، کارکنان و دانشجویان می رود و عملکردهایی که به تنزل فضای باز دانشگاهی منجر می شود، دادها سر داده اند و فریادخواهی می کنند که انسان های کم عمق و کم اندیشه و بعضا فارغ التحصیلان دانشگاه های نامعتبر و غیردولتی و کوتوله های سیاسی، دانشگاه را قبضه و مصادره کرده اند و مدیران در سایه ی این باغ علمی شده اند و برای خود حلقه ها و دسته ها و رسته ها در سایه و آفتاب تشکیل داده اند!
دانشگاه نباید جولانگاه و میدانگاه جریان های تندرو و انحصارطلب شود که غیر از خود، هر شخص و جریان و اندیشه ای غیر از خود را محکوم به نیستی و حذف و فنا کنند و با طماعی تمام، همزمان هر فرد چند مسئولیت در چند جایگاه و گروه و کمیته و ... را تصاحب کنند که هر دم از این جلسه به آن جلسه رفته و فرصت استراحت برای تجدید قوای خدمتگذاری نداشته و گلوگاه های دانشگاه را قرق کرده و هنوز هم از افزایش قلمرو و قدرت خویش سیراب نشوند و در پی حذف هر آنچه و هر آن کس که از نظرشان ناخودی نامیده می شوند، باشند!
در این خصوص قلم ها و متن ها و شرح دردهای بسیاری به این پایگاه ارسال شده است که اندک اندک به آنها پرداخته خواهد شد. به عنوان مثال متن نوشته ای در قالب و نگرش طنز و البته با عمقی پر از درد و حسرت، افراد ذی نفوذ و میدان داران و ترک تازان این دانشگاه را هر کدام به تعابیری همچون «زینته الریاسه»، «صدرالمحافل و عین الرسائل»، «امرالمسائل و پندالمجالس»، «ابوالمشاغل»، «کلانتر الممالک» یا همان «عالیجناب دانشگاه»، «ملیجک المسائل الادانشگاه»، «ممیزالاساتید و الدانشجو»، «مجیزالاساتید و الکارمند»، «حذف الاساتید و جایگزین الخودی» و ... با شرحی از جایگاه ها و فعالیت ها و نقش های در سایه و آفتاب آنها نگاشته اند که در آینده به تدریج به آن پرداخته خواهد شد.
جایگاه ها (معاونت های دانشگاه، مدیران سطوح پایین تر)، دایره ها و نهادها و دوایر ستادی دانشگاه، ترکیب و عملکرد هیات ها و شوراها و کمیته ها و به طور کلی جایگاه های گروهی و جمعی دانشگاه مورد بررسی و تحلیل قرار خواهند گرفت؛ به عنوان یکی از نمونه ها، هیأت جذب دانشگاه که به شدت مورد نقد ساختاری و عملکردی دانشگاهیان است، به بوته نقد خواهد رفت. ممکن است چند شماره به تحلیل ترکیب ساختاری اعضای این هیات (گروه های عمومی و اختصاصی وابسته به آن، هیات های تحقیق و...) و نحوه اقدام و عمل آن در راستای مطامع طیفی خاص در محدود کردن اساتید آزاد اندیش و حتی متعادل و مومن به انقلاب و نظام و ... از اساتید باسابقه تا مدرسان حق التدریس متعهد (و البته ناهمسو با طیفی خاص در دانشگاه) پرداخته شود. عملکرد همه معاونت ها و دوایر (خصوصا حوزه های نظارتی و فرهنگی) و سایر مواردی که به تناسب ضرورت پیدا می کنند، مورد تحلیل و بررسی قرار خواهند گرفت.
نکات قابل ذکر:
مجددا متذکر می شود که مسائل دانشگاه یاسوج بسیار زیاد و پراکنده هستند که از قریب به یکسال و اندی می باشد که منتقدان (از اساتید و کارکنان و دانشجویان) در این خصوص هشدار داده و با این پایگاه خبری درد دل کرده و هر کدام به فراخور گوشه ای از مسائل مربوط به خود را گزارش کرده و از آن سخن گفته است و مجدانه از این پایگاه مردمی خواستار پیگیری و تلاش برای وضعیت نابسامان آن شده اند.
به جهت پاره ای از مسائل و تلاش برای اصلاح با تذکرات حضوری و ... و همچنین نصایح و توصیه های برخی از دوستان فاضل و دانا و متعهد مبنی بر صبوری و تحمل این پایگاه خبری در عدم انتشار این مسائل تا اصلاح آنها، از انتشار و انعکاس خودداری شده بود و اندکی از نقش رسالت خود در آگاهی بخشی و مدافعی از حقوق دانشگاهیان عقب نشستیم تا دیگر به اصطلاح آش آنقدر شور شده است که کوتاهی در این باره را جایز ندانسته و به زودی (با اتمام فصل امتحانات دانشگاه و آغاز تعطیلی آن و شایدم زودتر)، در فضایی آرام و منطقی، همه شئون و محافل و دار و دسته های این دانشگاه در سلسله نقدهایی دنباله دار، مفصل و جامع به نقد کشیده خواهند شد.
پرواضح است که این پایگاه خبری - تحلیلی در کنار دانشگاهیان متعهد، آگاه، بزرگوار و عزیز استان خواهد ماند و این سلسه نقدها را تا ساماندهی دانشگاه و اصلاح این مسیر ادامه خواهد داد و به رسالت خویش در قبال جامعه عمل خواهد کرد. همچنان که خیلی پیش تر (در یکسال اخیر)، نمونه این نقدها درباره دانشگاه علوم پزشکی یاسوج و دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج انجام شد و به سرانجام هایی نیز رسیدند.
دکر این نکته نیز لازم است که شاید به جهت پاره ای از مصالح، احتمالا برخی از مسائل موقتا انتشار نیابند تا هنگامی که کار این مدیریت و یا این دولت به اتمام برسد و همچنین قطعا به علت عدم دسترسی اصطلاحا غیرخودی ها، برخی دیگر از مطالب نیز مکتوم و مخفی می مانند تا پرده مدیریت ها یا دولت ها برافتد و مدیر یا دولتی جدید آید و پرده از رازها بگشاید!
بابا این همه تو ضیح دادی ولی نگفتی عیب این مدیریت کجاست
تو که از زمان مدیریت ریاست دانشگاه تا الان، تا قبل از این ماه خوب تعریف تمجید می کردی از ریاست دانشکاه الان چی شد
والا ما هم میدونستیم عدالتی در دانشکاه دولتی یاسوج نیست،
ولی تو تو خوب تعریف تمجید می کردی حالا نمیدونم جریان چیه خدا میدونه،
ی کم شعور و اکاهی برای مخاطبین خودت بدونی بد نیست
چه فکر کردی،