تاریخ انتشار
چهارشنبه ۵ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۴۱
کد مطلب : ۴۵۷۵۲۵
در یادداشتی مطرح شد
محمد بهرامی خطاب به نمایندگان و مسوولان کهگیلویه و بویراحمد؛ تاریخ از حق طلبی این دیار روایتهای دیگری دارد! / چرا پاسخگوی مردم نیستید؟! / چرا شفافسازی نمیکنید؟/ با این سکوت و فرار و پنهانکاری دیگران را در ذهن مردم بدهکار میکنید و هزینه ساز میشوید /بااضافه شدن یک نماینده دیگر شائبهی تبعیضات قومی و قبیلهای کم رنگ میشد
۱۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛محمد بهرامی - شهردار اسبق یاسوج و چهره شناخته شده شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون در مطلبی به عدم افزایش تعداد نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخت و نوشت: فرصتها میآیند و افسوس که چه راحت و سریع میسوزند و خاکستر میشوند و خاکسترشان با وزش باد بیتدبیری برخی مسئولان و مدیران و نمایندهها غبار غم بر رخسارها و آهی بلند در سینهها مینشاند!
با وجود اقداماتی که در حوزههای مختلف در شهرستانهای بویراحمد و دنا و مارگون صورت گرفته اما در مقام مقایسه و در نظرگرفتن پتانسیلها و ظرفیتها با میزان توسعه و کیفیت زندگی مردم در این جغرافیا هنوز به وضوح عمق درهی کمبودها و مشکلات و محرومیتها را میبینیم. درههایی که صدای مردم را در خود میلولاند و بازگشت میدهد. در این میان باید حنجره یا حنجرههایی قوی باشند تا رسا باشند و صداها در آنها نشکنند و بتوانند صدای محرومیت و کمبودها را از این درهها عبور دهند. هر چه درهها عمیقتر حجم حنجرهها وسیعتر.
متأسفانه در ادامه فرصت سوزیها این روزها شاهد بودیم که فرصتی دیگر برای بهتر دیده و شنیده شدن از دست رفت. در حالیکه شواهد و قوانین مردم حوزه بویراحمد و دنا و مارگون را امیدوار کرده بود که صاحب نماینده دیگری در مجلس شورای اسلامی یا همان خانه ملت باشند تا بتوانند برای رفع محرومیتها و توسعه دیارشان از آن ظرفیت استفاده کنند اما باز هم شنیدیم که گویا توزیعکنندگان این سهمیهها استان ما و یکی دو استان دیگر را لاغرتر از بقیه دیدند و سهمیه بیسهمیه!!
مسئولین و مدیران استانی و شهرستانی مربوطه و نمایندهگان استان در مجلس؛
پاسختان چیست؟ چه اقداماتی در این راستا انجام دادهاید؟ شما چگونه خود و سطح توان و سواد و کیفیت خود و همچنین وضعیت استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستانها را به توزیعکنندگان نشان دادهاید که از این همه بام بلند در این دیار تنها غباری از برف بر آن نشاندهاند؟ زبانتان چه و چگونه گفته و دستانتان چه کردهاند که ما را هی لاغر میبینند؟ از بحث ۱۴ درصد بودجه تا وضعیت مبهم سد تنگ سرخ تا عزل فرزندان استان در اندک پستهای کشوری تا جنگلهای بلوطی که در آتش و آفت کم توجهی...
از همه مهمتر چرا پاسخگوی مردم نیستید؟! چرا شفافسازی نمیکنید؟ چرا در یک برنامه زنده تلویزیونی پاسخگوی منتقدین و مردم نمیشوید؟ شاید و شاید جاهایی حق با شما باشد، ولی با این سکوت و فرار و پنهان کاری دیگران را در ذهن مردم بدهکار میکنید و هزینه ساز میشوید.
آنچه بیشتر از این سهمیه سوزیها مردم را ناراحت و عصبانی و بدبین میکند این عدم پاسخگویی و شفافسازی شما و لاغر دیدن ما از سوی توزیعکنندگان است. مردم به غرورشان بر میخورد که مدام ته جدول کمیتهای مثبت باشند و کم کم احساس غریبگی کنند. استانهای دیگر چه شاخصها و پارامترهای جمعیتی و سیاسی و جغرافیایی و امنیتی داشتهاند که تقریباً همه آنها صاحب این سهمیه نمایندگی شدهاند که ما آنها را نداریم؟ بعنوان مثال استان بوشهر ۴ نماینده دارد و قرار است یک نماینده دیگر به آن اضافه شود (هر چند ما دوست داریم همه مردم ایران به عدالت دیده شوند) و این درحالی است که شهرستان دشتستان در این استان با حدود ۱۷۰ هزار رای دهنده به تنهایی یک نماینده دارد و حوزه ما با داشتن بیش از ۲۵۰ هزار رای دهنده و این عمق محرومیت و مساحت بیشتر و با وجود مسیرها و جادههای پرپیچ و خم و صعب العبور که از هر طرف نیازمند دهها تونل و هزینههای هنگفت هست نیز یک نماینده دارد و با این اوصاف و کمکاریها حداقل تا ده سال دیگر تک نماینده باقی خواهد ماند. بعنوان مثال شهرستانهای دنا و مارگون و پاتاوه با این جمعیت و عمق محرومیت ( با وجود داشتن ظرفیتهای متنوع ) در صورت اضافه شدن یک نماینده فرصت بسیار بیشتری برای دیده شدن پیدا میکردند و این فرصت سوزی رخ داده، حق آشکاری ست که بخاطر ناتوانی در چانه زنی و ارتباطات و سهل انگاری مسئولین مربوطه از ما گرفته شده است!
آیا این انصاف است از کوشک تا کتا تنها یک وکیل در مجلس داشته باشند؟ آیا مسائل امنیتی و رفاه و آسایش مردم که یکی از شاخصهاست نباید مد نظر قرار میگرفت؟ آیا ضریب رفاه اجتماعی در حوزه ما با دیگر حوزههای کشور بیشتر بوده است؟ آیا میدانید بااضافه شدن یک نماینده دیگر شائبهی تبعیضات قومی و قبیلهای و نگرانیهای مربوط به عدم عدالت اجتماعی در علیا و سفلا ( که محصول منفت طلبی برخی سیاسیون بوده است ) تا چه میزان کم رنگ میشد؟ آیا به چالشهای پیش رو فکر کردهاید؟ جای بسی تعجب است که در برابر این فرصت از دست رفته و این خبر تلخ سکوت کردهاید؟ مردم در خلوت خودشان این سکوت شما را معنا میکنند.
تاریخ از حق طلبی این جغرافیا روایتهای دیگری دارد. مردم این دیار حداقل آنجا که بحث حق طلبی و دفاع از منافع به حقشان است با توجه به قصه و روایتهای بزرگانشان، توقع و انتظار دیگری دارند.
نمایندههای محترم مردم و مسئولین محترم مربوطه؛ معنا و مفهوم صدای مردم بودن چیز دیگریست؛ درست است که دیدار مردم اخلاق حسنهایست اما مردم به جای این دیدارهای مکرر و بیحاصل که ارمغانی به جز وعدههای بیپشتوانه و ناامیدی فرداها ندارد خواهان این هستند که در مواقع حساس و در بزنگاهها صدایشان باشید و از حق و حقوقشان دفاع کنید. به جای این همه وقت کم دقت که صرف چینش مدیرانی میکنید که بر روی لایه نازکی از برف اینگونه لیز میخورند در جلسات و تصمیمگیریهای مهم مجلس وقت و توان خود را بگذارید و از حق مردم حوزهتان دفاع کنید.
آنطور که مشخص است اگر تلاشی هم نمودهاید در کمسیونها بیحاصل بوده است، امیدواریم در ادامه مسیر و حداقل در صحن مجلس بتوانید از این سهمیهی از دست رفته دفاع کنید شاید فرجی شود و احقاق حق گردد.
در پایانامیدواریم در اسرع وقت بطور شفاف و در یک برنامه زنده تلویزیونی یا حضوری پاسخگوی سؤالات و ابهامات مردم و منتقدین و خبرنگاران باشید تا دیوارهای بیاعتمادی بلندتر نگردد و مردم این دیار بیش از این احساس غریبگی نکنند.
دی ماه ۱۴۰۱
با وجود اقداماتی که در حوزههای مختلف در شهرستانهای بویراحمد و دنا و مارگون صورت گرفته اما در مقام مقایسه و در نظرگرفتن پتانسیلها و ظرفیتها با میزان توسعه و کیفیت زندگی مردم در این جغرافیا هنوز به وضوح عمق درهی کمبودها و مشکلات و محرومیتها را میبینیم. درههایی که صدای مردم را در خود میلولاند و بازگشت میدهد. در این میان باید حنجره یا حنجرههایی قوی باشند تا رسا باشند و صداها در آنها نشکنند و بتوانند صدای محرومیت و کمبودها را از این درهها عبور دهند. هر چه درهها عمیقتر حجم حنجرهها وسیعتر.
متأسفانه در ادامه فرصت سوزیها این روزها شاهد بودیم که فرصتی دیگر برای بهتر دیده و شنیده شدن از دست رفت. در حالیکه شواهد و قوانین مردم حوزه بویراحمد و دنا و مارگون را امیدوار کرده بود که صاحب نماینده دیگری در مجلس شورای اسلامی یا همان خانه ملت باشند تا بتوانند برای رفع محرومیتها و توسعه دیارشان از آن ظرفیت استفاده کنند اما باز هم شنیدیم که گویا توزیعکنندگان این سهمیهها استان ما و یکی دو استان دیگر را لاغرتر از بقیه دیدند و سهمیه بیسهمیه!!
مسئولین و مدیران استانی و شهرستانی مربوطه و نمایندهگان استان در مجلس؛
پاسختان چیست؟ چه اقداماتی در این راستا انجام دادهاید؟ شما چگونه خود و سطح توان و سواد و کیفیت خود و همچنین وضعیت استان کهگیلویه و بویراحمد و شهرستانها را به توزیعکنندگان نشان دادهاید که از این همه بام بلند در این دیار تنها غباری از برف بر آن نشاندهاند؟ زبانتان چه و چگونه گفته و دستانتان چه کردهاند که ما را هی لاغر میبینند؟ از بحث ۱۴ درصد بودجه تا وضعیت مبهم سد تنگ سرخ تا عزل فرزندان استان در اندک پستهای کشوری تا جنگلهای بلوطی که در آتش و آفت کم توجهی...
از همه مهمتر چرا پاسخگوی مردم نیستید؟! چرا شفافسازی نمیکنید؟ چرا در یک برنامه زنده تلویزیونی پاسخگوی منتقدین و مردم نمیشوید؟ شاید و شاید جاهایی حق با شما باشد، ولی با این سکوت و فرار و پنهان کاری دیگران را در ذهن مردم بدهکار میکنید و هزینه ساز میشوید.
آنچه بیشتر از این سهمیه سوزیها مردم را ناراحت و عصبانی و بدبین میکند این عدم پاسخگویی و شفافسازی شما و لاغر دیدن ما از سوی توزیعکنندگان است. مردم به غرورشان بر میخورد که مدام ته جدول کمیتهای مثبت باشند و کم کم احساس غریبگی کنند. استانهای دیگر چه شاخصها و پارامترهای جمعیتی و سیاسی و جغرافیایی و امنیتی داشتهاند که تقریباً همه آنها صاحب این سهمیه نمایندگی شدهاند که ما آنها را نداریم؟ بعنوان مثال استان بوشهر ۴ نماینده دارد و قرار است یک نماینده دیگر به آن اضافه شود (هر چند ما دوست داریم همه مردم ایران به عدالت دیده شوند) و این درحالی است که شهرستان دشتستان در این استان با حدود ۱۷۰ هزار رای دهنده به تنهایی یک نماینده دارد و حوزه ما با داشتن بیش از ۲۵۰ هزار رای دهنده و این عمق محرومیت و مساحت بیشتر و با وجود مسیرها و جادههای پرپیچ و خم و صعب العبور که از هر طرف نیازمند دهها تونل و هزینههای هنگفت هست نیز یک نماینده دارد و با این اوصاف و کمکاریها حداقل تا ده سال دیگر تک نماینده باقی خواهد ماند. بعنوان مثال شهرستانهای دنا و مارگون و پاتاوه با این جمعیت و عمق محرومیت ( با وجود داشتن ظرفیتهای متنوع ) در صورت اضافه شدن یک نماینده فرصت بسیار بیشتری برای دیده شدن پیدا میکردند و این فرصت سوزی رخ داده، حق آشکاری ست که بخاطر ناتوانی در چانه زنی و ارتباطات و سهل انگاری مسئولین مربوطه از ما گرفته شده است!
آیا این انصاف است از کوشک تا کتا تنها یک وکیل در مجلس داشته باشند؟ آیا مسائل امنیتی و رفاه و آسایش مردم که یکی از شاخصهاست نباید مد نظر قرار میگرفت؟ آیا ضریب رفاه اجتماعی در حوزه ما با دیگر حوزههای کشور بیشتر بوده است؟ آیا میدانید بااضافه شدن یک نماینده دیگر شائبهی تبعیضات قومی و قبیلهای و نگرانیهای مربوط به عدم عدالت اجتماعی در علیا و سفلا ( که محصول منفت طلبی برخی سیاسیون بوده است ) تا چه میزان کم رنگ میشد؟ آیا به چالشهای پیش رو فکر کردهاید؟ جای بسی تعجب است که در برابر این فرصت از دست رفته و این خبر تلخ سکوت کردهاید؟ مردم در خلوت خودشان این سکوت شما را معنا میکنند.
تاریخ از حق طلبی این جغرافیا روایتهای دیگری دارد. مردم این دیار حداقل آنجا که بحث حق طلبی و دفاع از منافع به حقشان است با توجه به قصه و روایتهای بزرگانشان، توقع و انتظار دیگری دارند.
نمایندههای محترم مردم و مسئولین محترم مربوطه؛ معنا و مفهوم صدای مردم بودن چیز دیگریست؛ درست است که دیدار مردم اخلاق حسنهایست اما مردم به جای این دیدارهای مکرر و بیحاصل که ارمغانی به جز وعدههای بیپشتوانه و ناامیدی فرداها ندارد خواهان این هستند که در مواقع حساس و در بزنگاهها صدایشان باشید و از حق و حقوقشان دفاع کنید. به جای این همه وقت کم دقت که صرف چینش مدیرانی میکنید که بر روی لایه نازکی از برف اینگونه لیز میخورند در جلسات و تصمیمگیریهای مهم مجلس وقت و توان خود را بگذارید و از حق مردم حوزهتان دفاع کنید.
آنطور که مشخص است اگر تلاشی هم نمودهاید در کمسیونها بیحاصل بوده است، امیدواریم در ادامه مسیر و حداقل در صحن مجلس بتوانید از این سهمیهی از دست رفته دفاع کنید شاید فرجی شود و احقاق حق گردد.
در پایانامیدواریم در اسرع وقت بطور شفاف و در یک برنامه زنده تلویزیونی یا حضوری پاسخگوی سؤالات و ابهامات مردم و منتقدین و خبرنگاران باشید تا دیوارهای بیاعتمادی بلندتر نگردد و مردم این دیار بیش از این احساس غریبگی نکنند.
دی ماه ۱۴۰۱
سطح کارکردش ایشان همینه
نمیتونه و به ذهنش کارهای بزرگنمیرسه