بخش سوم) انکار کنندگان حقآبه سد مارون 2 بخوانند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد / هنوز هم نمی‌گذارد فرهنگ توسعه را یاد بگیریم؟ چرا؟

کبنا ؛بخش سوم: حال از خودمان می‌پرسیم که سردار هاشمی پور را به کدام باور نخواستیم؟
قبل از آن، مجدداً دوران متلاطم اقتصادی کشورمان را مرور می‌کنیم تا بخشی از واقعیت‌ها را مردم بدانند که خدمات درخشان سردار هاشمی پور در ظلمتِ چالش‌های دولت تدبیر و امید، کهگیلویه بزرگ را به سمت توسعه‌ی پایدار حرکت داده است.
 این موانع عبارت بودند از؛
1- در دوره‌ی 4 ساله‌ی نمایندگی سردار هاشمی پور که دولت تدبیر و امید، بر اساس نظریه‌ی وابستگی تحت تأثیر اندیشه‌های رائول پربیش (اقتصاددان آرژانتینی و مدیر کمیسیون اقتصادی سازمان ملل در آمریکای جنوبی)، بهبودِ فرایندِ اصلاحِ چالش‌های جامعه را در لبخند جان کری و غمزه‌های اشتون و موگرینی می‌دانست. 2- نماینده اصلاح طلب استان به دنبال قدرت طلبی و یکه تازی در استان بود. 3- تشکیلاتی در سطح استان از ابتدای دوره‌ی نمایندگی سردار هاشمی پور، همچون ماری خوش و خط و خال، در تمام بدنه‌ی مردمی نفوذ پیدا می‌کرد و به لطایف الحیل سعی در استفاده حداکثری از وضعیت موجود را داشت. 4- محرومیتی که در دوره‌ی 16 ساله‌ی بر کهگیلویه‌ی بزرگ تحمیل شده و سردار هاشمی پور را ملزم کرده بود تا با درایت و هوشمندی برای سامان بخشیدن به فقر و بیکاری و آینده‌ی نامعلوم کهگیلویه بزرگ، تنها در تدارک زیرساخت‌های عمرانی باشد. 5- بی کفایتی مدیران انتصابی جریان اصلاحات- اعتدال حاکم بر استان و همسویی آنها با دولتِ مردم گریز، عاملی بودند بر بی انصافی کسانی که نخواستند خدمات انقلابی سردار هاشمی پور را در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ببینند.
همان کسانی که در اولین روزهای پس از جنگ، به بهانه برداشتن چهره جنگ از شهرها، مصمم بر حذف فرهنگ ایثار و شهادت و جانبازی شده بودند، نمی‌توانستند اراده واحد سرداران و سربازان فداکار ملت را در رفع محرومیت کهگیلویه بزرگ ببینند.
 اگر نماد انقلابی بودن خدمت به مردم است که دستآوردهای سردار هاشمی پور را نه با 18 سال نمایندگی بلکه به خدمات 16 ساله دولتین اصلاحات و تدبیر و امید مقایسه کنید تا عیار انقلابی بودن نمایان شود.
 اگر انقلابی بودن به پایداری در اندیشه‌های امام (ره) است که سردار هاشمی پور برای یک لحظه هم لباس مقدس پاسداری را از تن در نیاورده و برای رفع محرومیتِ مردم کشورمان مضایقه ننموده است.
اگر انقلابی بودن به اطاعت از ولی زمان است که مثل فلان نماینده کهگیلویه بزرگ، نه همنشین بزرگان چپ بود و نه با راست‌های سنتی دم خور شده بود. سردار هاشمی پور در سالهای پس از جنگ، و با تأسی از فرامین رهبر معظم انقلاب، همواره از فضای منفعت طلبی چپ و راست گریزان بوده و در کنار مردم و برای مردم، غمخوار و همراهی صادق و خدمتگزار بود.
اگر انقلابی بودن به صداقت در همنوایی با مردم است که سردار هاشمی پور در دوره‌ای که دنیا، ایران را تحریم کرده بود و دولت مردم را به محاصره درآورده بود، متعهدانه خود را فدای مردمش کرد و از تمام ظرفیت‌های نظام برای عمران و آبادانی کهگیلویه بزرگ بهره بردند.
اگر انقلابی بودن به اهتمام در حوزه‌های مرتبط با فرهنگ و دین مردم است که سردار هاشمی پور در ساخت، بازسازی، تعمیر، تجهیز و تکمیل مساجد، مراکز زیارتی، کتابخانه‌ها، مدارس و ورزشگاها کهگیلویه بزرگ، فراتر از دولت وقت عمل کرد.
حال چه شده است کسانی که اشتهار به انجام رفتارهای متعدد خلاف اخلاق نمایندگی داشته و متکبرانه با مردم رفتار می‌کنند و همیشه محفل آنها محل جُک و جَفَنگ و مضحکه گویان بوده است، انقلابی شده‌اند و نماینده ائتلاف‌های سیاسی وابسته به انقلاب می‌شوند، ولی امثال سردار هاشمی پور که عمر و جان خود را وقف خدمت به مردم کرده‌اند، غیر انقلابی و یا با اکراه انقلابی نامیده می‌شوند؟
گرچه همه جامعه ایران اسلامی برگرفته از قوانین دینی و الگوهای ایثارگری، فرهنگ اسلامی و انقلابی است اما، چرا آقای نماینده یک بار رزومه‌ای از خدمات خود یا مصادیقی از فعالیت‌هایش را در یکی از حوزه‌هایی که ایثارگری، انقلابی، فرهنگی و دین پژوهی باشد، به مردم ارائه نمی‌دهد؟
آیا مردم کهگیلویه بزرگ توانسته‌اند که کتمانِ حقابه‌ی سد مارون 2 را باور کنند؟ آیا مردم کهگیلویه بزرگ، سجده که برای حضور پرشور مردم در استادیوم دهدشت انجام گرفت، را باور داشتند؟
آیا مردم کهگیلویه بزرگ، سهل انگاری آشکار که قرار بود پتروشیمی دهدشت را در 1000 روز افتتاح کنند، باور کرده بودند؟
آیا مرد انقلابی حاضر می‌شود با مردم و انقلاب خود اینگونه رفتار کنند؟
آیا اینگونه فردی را باید در جرگه ائتلاف انقلابیون نام گذاری کرد؟
آیا این ظلم به شهدا، امام، انقلاب و رهبری و مردم انقلابی ایران اسلامی نیست؟
چگونه است که مردم انقلابی ما فرصت عرض اندام دوباره و چندباره را فرصت طلبان می‌دهند؟ چگونه است که بازماندگان هشت سال دفاع مقدس، حاضر شده‌اند که به شهدای راستین قامتِ نظام، پشت کرده و خود را در کاروان قرار داده‌اند؟ چگونه است که برخی از لیدرهای انقلابی صفت ما که باید خیانت‌های ناشی از دروغگویی برخی از امرای صدر اسلام به پیامبر عظیم الاشأن (ص) و مولا علی (ع) و دین اسلام را تبیین کنند و مانع تکرار تاریخ بشوند، علمدار وعده‌های نادرست می‌شوند؟
آقایان لیدرهای انقلابی صفت کهگیلویه بزرگ؛
اگر بر این رفتارهای غیرصحیح مستند صحه می‌گذارید، آیا به این کلام صادق حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله که فرمودند: "اگر همه گناهان در صندوقی باشند، کلید آن "دروغ" است، مقید هستید؟
پس بخشی از خدمات سردار هاشمی پور در دوره 4 ساله‌ی نمایندگی‌شان در کهگیلویه بزرگ و در حوزه فرهنگی را معروض می‌داریم تا انکار کنندگان حقآبه سد مارون 2 بخوانند و «سیه روی شود هر که در او غش باشد.»
آموزش؛
احداث مدرسه 3 کلاسه سادات امام زاده علی (ع) با اعتباری بالغ بر 000/000/000/ 5 ریال از طریق جذب خیرین.
احداث مدرسه 3 کلاسه مورخانی با اعتباری بالغ بر 000/000/000/ 5 ریال از طریق جذب خیرین.
احداث مدرسه 3 کلاسه سرپری با اعتباری بالغ بر 000/000/000/ 5 ریال از طریق جذب خیرین.
احداث مدرسه 3 کلاسه بی منجگان با اعتباری بالغ بر 000/000/000/ 5 ریال از طریق جذب خیرین.
احداث مدرسه 6 کلاسه دم تنگ لنده با اعتباری بالغ بر 000/000/000/ 10 ریال از طریق جذب خیرین.
اخذ مجوز و ساخت مدرسه روستای دارگنده از ریاست محترم نوسازی مدارس کشور.
راه اندازی مدرسه با 17 کانکس برای مناطقی از جمله قلعه رئیسی، دیشموک و بخش مرکزی با اعتباری بالغ بر 000/000/000/ 10 ریال از طریق جذب خیرین.
توسعه و تجهیز خوابگاه شبانه روزی قلعه رئیسی با مبلغی بالغ بر 000/000/000/ 15 ریال که نصف این مبلغ از خیرین و نصف دیگر را از سازمان توسعه و نوسازی مدارس تهیه کرده بودند.
اخذ مجوز خوابگاه دخترانه دیشموک و معرفی خیرین جهت ساخت و ساز، همچنین وساطت بنیاد برکت برای مساعدت در ساخت این خوابگاه. اهداء زمین محل احداث خوابگاه از طرف آقای نیکبخت خیر خوشنام بخش دیشموک انجام گرفت اما طرح مذکور صرفاً به دلایل سیاسی و منفعت طلبی جریان حاکم، در حالیکه زمان کلنگ زنی نیز پیش‌تر مشخص شده بود، متأسفانه تاکنون بدون پیشرفت کاری مسکوت مانده است.
حمایت مالی از معلمان شهرستانهای چهارگانه به مناسبت روز معلم به مبلغ 000/000/000/ 1 ریال و تقدیر از آنان.
کمک‌های نقدی و غیر نقدی به دانش آموزان کم بضاعت و بی بضاعت، کمک هزینه تحصیل، تأمین خوابگاه، پرداخت شهریه دانش آموزان و دانشجویان و همچنین حمایت از اردوی سیاحتی زیارتی دانش آموزان مدرسه استثنایی با اعتباری بالغ بر 000/000/000 /10 ریال توسط خیرین.
اخذ امتیاز و نصب کنتور برق و تعمیرات، ساخت، تجهیز و نوسازی مدارس با اعتباری بالغ بر 000/000/000/ 45 ریال توسط خیرین.
_ تجهیز خوابگاه‌های شبانه روزی و تجهیز مدارس به ارزش ۵۰۰ میلیون تومان توسط خیرین.
حمایت نقدی به مبلغ 000/000 /500/ 1 ریال به مدارس شبانه روزی جوادیه و خوابگاه شبانه روزی دهدشت توسط خیرین.
توسعه مصلی و مساجد دهدشت و با اعتباری بالغ بر 000/000/000/ 20 ریال.
تجهیز و توسعه مصلی در شهرهای چرام و قلعه رئیسی به مبلغ 000/000/ 500/ 4 ریال.
پرداخت 000/000/000/ 1 ریال به حساب آموزش و پرورش دهدشت در هفته معلم سال 1397 (مساعدت وزارت نفت).
تجربه ورود و عملکرد سردار هاشمی پور مختص به زمان نمایندگی نمی‌شود. ایشان در هر جایگاهی قرار می‌گرفت، یادگاری از خود در کهگیلویه بزرگ باقی می‌گذاشت.
اما در طول دوره 4 ساله‌ی نمایندگی در مجلس شورای اسلامی، با دستی بازتر ورود کرد و در مقوله‌هایی چون کمک به احداث مساجد، حسینه ها، دسته جات عزاداری، اماکن فرهنگی و مذهبی کمک‌های شایانی جمعاً به مبلغ 000/000/000/ 15 ریال پرداخت کرد تا بخشی دیگر از خدمات انقلابی و فرهنگی-مذهبی ایشان تقدیم مردم و انقلاب گردد.
توجه و عنایت ویژه به اهالی فرهنگ و رسانه در سه سال متوالی ۹۶، ۹۷، ۹۸ و تکریم روز خبرنگار، تجلیل از اهل قلم به همراه شرکت و تجلیل از اصحاب رسانه و فرهنگ در نمایشگاه کتاب و مطبوعات سال ۹۸، برگی زرین از خدمات فرهنگ محور سردار هاشمی پور برای انقلاب، نظام و مردم رنج دیده‌ی کهگیلویه بزرگ است.
حال، برای انقلابی بودن در نظامی که از درون و بیرون آن مطمئین دندان گردی نشسته‌اند و تا ذلت مردم را تماشا کنند و بر خواری‌شان خنده مستانه کنند، کافی است تا سرداری متخصص و روشنگر بپا خیزد و انقلابی در عمران و آبادانی منطقه بوجود آورد و سپهر کهگیلویه بزرگ را میدان سروری انقلابیون عزت طلب نماید.
لازم بود این تنفس 4 ساله صورت بگیرد تا سره از ناسره تفکیک گردد و بانگ بیدادگری سردار هاشمی پور را در نقطه نقطه کهگیلویه بزرگ بشنویم که ما و ملت از نسلِ راست قامتان جاودانه‌ی تاریخ خواهیم بود. این پیام نسلی است که با بهره مندی از دانش و درایت و تجربه و تعهد، به جور منفعت طلبی و قوم گرایی و نخبه کُشی محکوم به سکوت و انزوا شدند.
حق این بود که بنویسم فرهنگ و انقلاب در مغز متخصصینِ فرهنگ دوستانِ انقلابی مسلک، حک شده و سِر جاودانگی ایران متمدن را باید از درایت نسل آریوبزرن و کاوه و ... دانست که تنگی روزگار ملت را با خون گلگون خود به فراخی و گشاده دستی خواهند برد. این پیمان مردمی است که عیار انقلابی بودن فرزندان خود را شناخته‌اند. تا بعد...
 ادامه دارد...
نویسندگان؛ استعدادهای سوخته 
-----------------------------------
بیشتر بخوانید:

بخش دوم

بخش اول