تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۰
کد مطلب : ۴۳۸۹۱۱
یادداشتی از سید علی حمیده کیش شاه قاسمی؛
منازعه افغانستان و پنجشیر درگیر جریان گرایی در کشور
سید علی حمیده کیش شاه قاسمی
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛متاسفانه شاهد منازعه جریان گرایی در منازعه اخیر افغانستان بویژه خطه پنجشیر در کشور هستیم. منازعهای که سالها شاهد تبعات مخرب آن در ارکان مهم کشور و موضاعات راهبردی و اساسی بودیم و از این رهگذر خسارات جبران ناپذیری بر ملک و ملت وارد آمد و مهمتر اینکه در این منازعه شاهد رویکرد دو گانه و یا تغییر گفتمانی هر دو جریان هستیم بنحویکه بخشی از اصولگرایان به صراحت از طالبان به جنبش اصیل منطقه یاد میکنند و آنها را مورد پشتیبانی فراگیر رسانهای و حتی رسمی خود قرار میدهند و عدهای از اصلاح طلبانی که از مخالفان و منتقدان حضور منطقهای ایران در مناقشات سوریه، عراق و یمن بودند، خواستار حمایت، پشتیبانی و حتی مداخله در افغانستان و پنجشیر هستند، هر چند که وزارت خارجه خواستار استقرار دولتی فراگیر و منطبق بر خواست ملت افغانستان گردیده است، این در حالی است که شاهد اعتراضات و قیام گسترده عمومی مردم افغانستان بویژه در مناطق شمالی هستیم و از طرفی دولت اعلامی طالبان، دولتی کامل یکدست پشتون بوده و شاهد جنایتهای آشکار آنها در پنجشیر میباشیم.
آنچه قابل تأمل و بیان است این است که باید به موضوعات و موارد زیر توجه جدی نمود.
۱) تصرف پنجشیر هنوز محقق نشده است بلکه دره اصلی که تا انتهای آن کشیده میشود و ساختمان آن ایالت به تصرف طالبان درآمده است و برای تصرف کامل آن باید دهها دره منتهی به آن تصرف گردد، کاری که روسها بارها از آن باز ماندند.
۲) طالبان در تاریخ ۲۰ ساله خود، اولین بار است که با یک جنگ واقعی روبرو شده است و تصرف یازده روزهی سراسر افغانستان ناشی از سرخوردگی مردم و جریانهای سیاسی از دولتهای قبلی بویژه دولت فاسد اشرف غنی و بده و بستانهای پیدا و پنهان منطقهای و حتی جهانی بوده است.
۳) اصالت تاریخی طالبان با بردران عقیدتی، فکری و فرهنگی خود یعنی سپاه صحابه، جریان حقانی و تکفیری، ضد شیعه و امام حسین (ع) و حتی ضد مدرنیسم و زن و ارتباط با داعش معروف به خراسان میباشد.
۴) آزادی صدها نفراز عناصر و جنگجویان طالبان توسط دولت قبلی با پادر میانی امریکائی های جنایت کار.
۵) بیشک جاگذاشتن تجهیزات و مهمات بسیار زیاد و اطلاعات نظامی ۲۰ ساله ناتو و تصاحب آن توسط طالبان تصادفی نمیباشد.
۶) حضور مؤثر و هدایتگر اصلی پاکستان از رقبای سنتی ما از طالبان و حتی دخالت نظامی بویژه استفاده از ظرفیت هوایی و پهبادی در کمک به طالبان در اشغال دره پنجشیر
۷) دشمنی عربستان با فرهنگ ایرانی در افغانستان و کمکهای سایرکشورهای عربی از جمله قطر، امارات و بحرین به طالبان
۸)همراهی، همکاری و پشتیانی همسایه غربی و رقیب تاریخی ما ترکیه که از اعضای ناتو نیز هست با طالبان از علائم مشکوک میباشد.
۹)سکوت مرموز پوتین از غاصبان اصلی اراضی ایران عزیز که به یقین برای جلوگیری از احیاء ایران بزرگ و مقتدر از هرگونه هماهنگی منطقهای و حتی فرامنطقه ای دریغ نخواهند کرد.
۱۰) منازعهی پاکستان با هند با امعان نظر به اقتصاد ضعیف آن و تلاش برای جلوگیری از نفوذ منطقهای آن کشور و منازعه با چین به موازات آن.
۱۱)سکوت سازمانهای بین المللی و مدعی حقوق بشری و اکثر دولتهای منطقهای و فرا منطقهای.
با اینحال آنچه دولت طالبان از منظر ژئوپلتیک بر منافع کشور ما دارد عبارتست از:
۱) تشابه مذهب سیاسی ترکیه، عربستان و قطر با گفتمان طالبان سبب کاهش کنشگری فرهنگی ایران در افغانستان خواهد شد.
۲) ترکیه با دو پدیده جنگ قرباغ و روی کار آمدن طالبان، از نوجوان به دریای خزر؛ ترکمنستان و سپس افغانستان رسیده و ایران را به عنوان یک رقیب منطقهای در تنگنای ژئوپلتیکی قرار داده است.
۳) سیل مهاجران افغان بر ایران فشار وارد خواهد کرد و ترکیه با دیوار کشی از قبل پیش بینی شده تا حدودی در برابر این تهدید مصون خواهد ماند.
۴) پاکستان به عنوان رقیب استراتژیک ایران با بهره برداری از طالبان مانع پیشبرد مسیر ترانزیتی و بندری چابهار به عنوان قطب ژئواکونومیک ایران در آینده خواهد شد.
۵) در صورت لزوم طالبان در راستای فشار بر ایران از ظرفیتهای فرهنگی مذهبی نواحی مرزی شرق کشور بهره برداری خواهد کرد
۶) قاچاق مواد مخدر در نواحی مرزی شرق کشور تشدید خواهد شد.
۷) حقابه ایران در رودخانههای بین المللی هیرمند و هریررود در معادلات سیاسی مبتنی بر هیدروپاور افغانستان مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت.
بدیهی است، آنچه مهم است که تمام سازمان و نهادهای مسئول در کشور با تعامل، اتحاد، انسجام و همگرایی بویژه شورای امنیت ملی، وزارتخانهای خارجه و اطلاعات و نیروهای مسلح فارغ از جریان گرایی و منطبق بر منافع ملی و صد البته آرمانهای انقلاب اسلامی به بررسی تمام ابعاد حضور طالبان در افغانستان بویژه خطهی پنجشیر بپردازند و ضمن ترسیم راهکارهای متناسب برای جلوگیری و پیشگیری از هرگونه تاثیرگذاری منفی بر کشور، منطقه و جهان از جمله علائق و مناسبات فرهنگی، تاریخی ما، راهبر و استراتژی عاقلانه و سنجیده خود را ترسیم و به سمع و نظر مردم نیز برسانند.
حتی میتوان برای دفاع از مردم بی پناه پنجشیر و مناطق شمالی، تا استقرار دولت فراگیر در افغانستان از طریق سازمان کنفرانس اسلامی، پیشنهاد استقرار یگانهای صلحبان از جمله ایران را ارائه نمایند.
آنچه قابل تأمل و بیان است این است که باید به موضوعات و موارد زیر توجه جدی نمود.
۱) تصرف پنجشیر هنوز محقق نشده است بلکه دره اصلی که تا انتهای آن کشیده میشود و ساختمان آن ایالت به تصرف طالبان درآمده است و برای تصرف کامل آن باید دهها دره منتهی به آن تصرف گردد، کاری که روسها بارها از آن باز ماندند.
۲) طالبان در تاریخ ۲۰ ساله خود، اولین بار است که با یک جنگ واقعی روبرو شده است و تصرف یازده روزهی سراسر افغانستان ناشی از سرخوردگی مردم و جریانهای سیاسی از دولتهای قبلی بویژه دولت فاسد اشرف غنی و بده و بستانهای پیدا و پنهان منطقهای و حتی جهانی بوده است.
۳) اصالت تاریخی طالبان با بردران عقیدتی، فکری و فرهنگی خود یعنی سپاه صحابه، جریان حقانی و تکفیری، ضد شیعه و امام حسین (ع) و حتی ضد مدرنیسم و زن و ارتباط با داعش معروف به خراسان میباشد.
۴) آزادی صدها نفراز عناصر و جنگجویان طالبان توسط دولت قبلی با پادر میانی امریکائی های جنایت کار.
۵) بیشک جاگذاشتن تجهیزات و مهمات بسیار زیاد و اطلاعات نظامی ۲۰ ساله ناتو و تصاحب آن توسط طالبان تصادفی نمیباشد.
۶) حضور مؤثر و هدایتگر اصلی پاکستان از رقبای سنتی ما از طالبان و حتی دخالت نظامی بویژه استفاده از ظرفیت هوایی و پهبادی در کمک به طالبان در اشغال دره پنجشیر
۷) دشمنی عربستان با فرهنگ ایرانی در افغانستان و کمکهای سایرکشورهای عربی از جمله قطر، امارات و بحرین به طالبان
۸)همراهی، همکاری و پشتیانی همسایه غربی و رقیب تاریخی ما ترکیه که از اعضای ناتو نیز هست با طالبان از علائم مشکوک میباشد.
۹)سکوت مرموز پوتین از غاصبان اصلی اراضی ایران عزیز که به یقین برای جلوگیری از احیاء ایران بزرگ و مقتدر از هرگونه هماهنگی منطقهای و حتی فرامنطقه ای دریغ نخواهند کرد.
۱۰) منازعهی پاکستان با هند با امعان نظر به اقتصاد ضعیف آن و تلاش برای جلوگیری از نفوذ منطقهای آن کشور و منازعه با چین به موازات آن.
۱۱)سکوت سازمانهای بین المللی و مدعی حقوق بشری و اکثر دولتهای منطقهای و فرا منطقهای.
با اینحال آنچه دولت طالبان از منظر ژئوپلتیک بر منافع کشور ما دارد عبارتست از:
۱) تشابه مذهب سیاسی ترکیه، عربستان و قطر با گفتمان طالبان سبب کاهش کنشگری فرهنگی ایران در افغانستان خواهد شد.
۲) ترکیه با دو پدیده جنگ قرباغ و روی کار آمدن طالبان، از نوجوان به دریای خزر؛ ترکمنستان و سپس افغانستان رسیده و ایران را به عنوان یک رقیب منطقهای در تنگنای ژئوپلتیکی قرار داده است.
۳) سیل مهاجران افغان بر ایران فشار وارد خواهد کرد و ترکیه با دیوار کشی از قبل پیش بینی شده تا حدودی در برابر این تهدید مصون خواهد ماند.
۴) پاکستان به عنوان رقیب استراتژیک ایران با بهره برداری از طالبان مانع پیشبرد مسیر ترانزیتی و بندری چابهار به عنوان قطب ژئواکونومیک ایران در آینده خواهد شد.
۵) در صورت لزوم طالبان در راستای فشار بر ایران از ظرفیتهای فرهنگی مذهبی نواحی مرزی شرق کشور بهره برداری خواهد کرد
۶) قاچاق مواد مخدر در نواحی مرزی شرق کشور تشدید خواهد شد.
۷) حقابه ایران در رودخانههای بین المللی هیرمند و هریررود در معادلات سیاسی مبتنی بر هیدروپاور افغانستان مورد بهره برداری قرار خواهد گرفت.
بدیهی است، آنچه مهم است که تمام سازمان و نهادهای مسئول در کشور با تعامل، اتحاد، انسجام و همگرایی بویژه شورای امنیت ملی، وزارتخانهای خارجه و اطلاعات و نیروهای مسلح فارغ از جریان گرایی و منطبق بر منافع ملی و صد البته آرمانهای انقلاب اسلامی به بررسی تمام ابعاد حضور طالبان در افغانستان بویژه خطهی پنجشیر بپردازند و ضمن ترسیم راهکارهای متناسب برای جلوگیری و پیشگیری از هرگونه تاثیرگذاری منفی بر کشور، منطقه و جهان از جمله علائق و مناسبات فرهنگی، تاریخی ما، راهبر و استراتژی عاقلانه و سنجیده خود را ترسیم و به سمع و نظر مردم نیز برسانند.
حتی میتوان برای دفاع از مردم بی پناه پنجشیر و مناطق شمالی، تا استقرار دولت فراگیر در افغانستان از طریق سازمان کنفرانس اسلامی، پیشنهاد استقرار یگانهای صلحبان از جمله ایران را ارائه نمایند.