تاریخ انتشار
سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۲۱
کد مطلب : ۴۳۸۱۶۷
یادداشت ارسالی؛
مغالطه که تطهیر نمیکند
علی غفاری زاده
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛علی غفاری زاده در یادداشتی نوشت: در بحبوحه تغییر دولت در کشورمان، رئیسجمهور سابق در آخرین گفتگوی زنده خود با مردم ایران آن هم در آخرین شب دولت او در هشت سال اخیر به سؤالات مجری پاسخهایی داد.
از جمله در سوالی مبنی براینکه اگر به سال ۹۲ برگردیم همین روند را طی میکنید؟ آقای روحانی جوابی به این مضمون و به این نحو دادند که ما راهی جز این نداشتیم و در توضیح این مطلب به این استدلال اشاره کردند که ما برای رفع تحریمها راهی جز مذاکره نداشتیم، حال دو راه داریم یا مذاکرات در موضوع هستهای باشد و یا سایر موضوعات مثل موشکی هم مورد مذاکره واقع شود، اگر مذاکرات هستهای انجام میدادیم (که همین راه را رفتیم) روی کاغذ تحریمها برداشته میشد اما عملاً برای شرکتها و بخشهای خصوصی اطمینان حاصل نمیشد و در کشور سرمایه گذاری نمیکردند و در مقام عمل فشارها بر مردم وارد میشد اما اگر میخواستیم در موضوعات دیگر مثل موشکی هم مذاکره کنیم که اطمینانی برای شرکتها ایجاد شود، اجازه نداشتیم در این موضوعات مذاکره کنیم.
اگر دقت کرده باشید ایشان راه حل را به دو بخش تقسیم میکنند:
۱-مذاکره هستهای
۲-مذاکره در سایر موضوعات
حال آنکه قسم سومی هم وجود دارد و آن نگاه به داخل و افزایش تولید و در نتیجه خنثی سازی تحریمها است
به این نحو مغالطه، مغالطه ﴿طرد شقوق دیگر﴾ میگویند، طرد به معنای دور انداختن و شقوق به معنای قسمتها است در علم منطق یکی از صناعات خمس، مغالطه است و یکی از اقسام مقایسه، مغالطه در ماده استدلال است که مغالطهی ﴿طرد شقوق دیگر﴾ از همین نوع است این نوع از مغالطه به نحوی است که تمرکز و ذهن فرد مخاطب را به سمتی هدایت میکند و با مطرح نکردن قسم یا اقسام دیگر، زمین بازی را به سمت اقسام دلخواه میبرد حال آنکه راهحل اساسی و اصلی همان قسم مطرح نشده است
همان طور که گذشت او اینچنین بیان میکند که ما همین دو راه را داشتیم یکی را که اجازه ندادند و دیگری را هم که پیش گرفتیم پس ما به وظیفه خود، در حد توان عمل کردهایم درحالیکه اگر تمرکز و توان کشور و قسم سوم یعنی نگاه به داخل تعلق میگرفت اساساً با چنین مشکلاتی رو به رو نمیشدیم.
یک مثال دیگر: مردم یا باسواد و تحصیل کردهاند و یا احمق و بیفرهنگ
درحالی که بسیاری از مردم تحصیل کرده و باسواد نیستند حال آنکه مروت و فرهنگ صحیحی دارند.
از جمله در سوالی مبنی براینکه اگر به سال ۹۲ برگردیم همین روند را طی میکنید؟ آقای روحانی جوابی به این مضمون و به این نحو دادند که ما راهی جز این نداشتیم و در توضیح این مطلب به این استدلال اشاره کردند که ما برای رفع تحریمها راهی جز مذاکره نداشتیم، حال دو راه داریم یا مذاکرات در موضوع هستهای باشد و یا سایر موضوعات مثل موشکی هم مورد مذاکره واقع شود، اگر مذاکرات هستهای انجام میدادیم (که همین راه را رفتیم) روی کاغذ تحریمها برداشته میشد اما عملاً برای شرکتها و بخشهای خصوصی اطمینان حاصل نمیشد و در کشور سرمایه گذاری نمیکردند و در مقام عمل فشارها بر مردم وارد میشد اما اگر میخواستیم در موضوعات دیگر مثل موشکی هم مذاکره کنیم که اطمینانی برای شرکتها ایجاد شود، اجازه نداشتیم در این موضوعات مذاکره کنیم.
اگر دقت کرده باشید ایشان راه حل را به دو بخش تقسیم میکنند:
۱-مذاکره هستهای
۲-مذاکره در سایر موضوعات
حال آنکه قسم سومی هم وجود دارد و آن نگاه به داخل و افزایش تولید و در نتیجه خنثی سازی تحریمها است
به این نحو مغالطه، مغالطه ﴿طرد شقوق دیگر﴾ میگویند، طرد به معنای دور انداختن و شقوق به معنای قسمتها است در علم منطق یکی از صناعات خمس، مغالطه است و یکی از اقسام مقایسه، مغالطه در ماده استدلال است که مغالطهی ﴿طرد شقوق دیگر﴾ از همین نوع است این نوع از مغالطه به نحوی است که تمرکز و ذهن فرد مخاطب را به سمتی هدایت میکند و با مطرح نکردن قسم یا اقسام دیگر، زمین بازی را به سمت اقسام دلخواه میبرد حال آنکه راهحل اساسی و اصلی همان قسم مطرح نشده است
همان طور که گذشت او اینچنین بیان میکند که ما همین دو راه را داشتیم یکی را که اجازه ندادند و دیگری را هم که پیش گرفتیم پس ما به وظیفه خود، در حد توان عمل کردهایم درحالیکه اگر تمرکز و توان کشور و قسم سوم یعنی نگاه به داخل تعلق میگرفت اساساً با چنین مشکلاتی رو به رو نمیشدیم.
یک مثال دیگر: مردم یا باسواد و تحصیل کردهاند و یا احمق و بیفرهنگ
درحالی که بسیاری از مردم تحصیل کرده و باسواد نیستند حال آنکه مروت و فرهنگ صحیحی دارند.